تکخانوارهای ٢میلیون نفری
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۳۹۵۱۰
شهلا کاظمیپور، جامعهشناس و پژوهشگر جمعیت: حدود ٩درصد خانوارها در سال ٨٥، ١٢درصد در سال ٩٠ و ١٢,٧درصد در سال ٩٥، زن سرپرست بودند تعداد خانوارهای تکنفره در سال ٨٥، ٨٨٠هزار نفر در سال ٩٠، ٥/١میلیون نفر و در سال ٩٥، ٢میلیون نفر بود .
به گزارش ایمنا: نتایج تحقیقی با موضوع «تجرد و تنهازیستی» در یک دوره ١٠ساله نشان میدهد که تعداد خانوارهای تکنفره در سال ٨٥، ٨٨٠هزار نفر در سال ٩٠، ١,٥میلیون نفر و در سال ٩٥، دومیلیون نفر بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینها تنها بخشی از نتایج پژوهشی است که عصر دوشنبه در نشستی با موضوع «تنهازیستی و زندگی مجردی جوانان» از سوی موسسه رحمان برگزار شد و سخنرانی شهلا کاظمیپور، جامعهشناس و پژوهشگر جمعیت و همچنین امیدعلی احمدی، جامعهشناس را به خود دید. بهروز اشرف سمنانی، دانشجوی دکترای جامعهشناسی، مجری برنامه بود. او دو پرسش را مطرح کرد؛ یکی اینکه چرا جوانان امروز ترجیح میدهند سالهای زیادی از زندگیشان را مجرد بمانند و دوم تنهازیستی و مجردی چیست و آیا ما با مسأله تنهازیستی در کشور مواجه هستیم؟ که شهلا کاظمیپور، در پاسخ آمارهایی که نتیجه پژوهشهایش درباره تکزیستی در ایران بود، ارایه کرد.
پژوهشی که آمارهای سرشماری کشور را از سال ٨٥ تا ٩٥ مورد توجه قرار داده است: «ما در جمعیتشناسی تعریفی از خانوار داریم، خانوار عبارت است از گروهی از افرادی که زیر یک سقف زندگی میکنند و همخرج هستند، البته موارد استثنایی هم وجود دارد که یکنفرهها را هم خانوار به شمار میروند. در سرشماریها هم همینطور است، یعنی زمانی که پرسیده میشود چه کسی سرپرست خانوار است و آن یکنفر به تنهایی زندگی کند، همان میشود یک خانوار.» او ادامه داد: «بر این اساس ما خانوارهای تکنفره، دونفره تا ١٠نفره را داریم، در بررسی که مورد توجه قرار گرفت، ما به سراغ خانوارهای تکنفره در ١٠سال اخیر رفتیم. بررسیها نشان داد که تعداد خانوارها در سال ٨٥، ١٧میلیون نفر بود که در سال ٩٠ به ٢١میلیون رسید و در سال ٩٥، ٢٤میلیون خانوار ثبت شد که ٩٠درصد این خانوارها مرد سرپرست هستند و حدود ٩درصد خانوارها در سال ٨٥، ١٢درصد در سال ٩٠ و ١٢,٧درصد در سال ٩٥، زن سرپرست هستند.»
دوسوم خانوارهای تکنفره در ایران، زن هستند
براساس اعلام این جمعیتشناس، تعداد خانوارهای تکنفره در سال ٨٥، ٨٨٠هزار نفر در سال ٩٠، ١,٥میلیون نفر و در سال ٩٥، دومیلیون نفر ثبت شد: «تعداد خانوارهای تکنفره مرد سرپرست، در سال ٨٥، ٣٠٠هزار نفر بود که در سال ٩٥ به ٦٨٠هزار نفر رسید و تعداد خانوارهای تکنفره زن سرپرست، ٥٧٤هزار بود که به یکمیلیون و ٣٠٠هزار در سال ٩٥ رسید. آمارها نشان میدهد که تعداد خانوارهای زن سرپرست افزایش پیدا کرده است.» کاظمیپور اما این افزایش را تنها برای زنان جوان نمیداند، به گفته او، گروهی از زنان تکسرپرست، زنان سالخورده هستند: «آمارها نشان میدهد که دوسوم خانوارهای تکنفره در ایران زن هستند که ٧٥درصد زنان ٧٥سال به بالا، به تنهایی زندگی میکنند.» او نسبت خانوارهای تکنفره به کل را هم در پژوهشی که انجام داده، در نظر گرفته: «نسبت خانوارهای یکنفره به کل هم از ٥.٢درصد به ٨درصد رسیده است. مرد سرپرستها از ١.٩ به ٣درصد افزایش پیدا کردهاند و زن سرپرستها از ٣.٦درصد رسیدهاند به ٤درصد. البته از نظر تعدادی، کم هستند، به این صورت که از میان کل خانوارهای تکنفره، ٩٠درصدشان مرد هستند و تنها ١٠درصدشان را زنان تشکیل میدهند.» کاظمیپور در ادامه با بیان اینکه در این پژوهش، سن جوانی، ١٥ تا ٢٩سال درنظر گرفته شده است، ادامه داد: «میزان خانوارهای یکنفره برای مردان روی عدد ٢.٥ طی سالهای ٨٥ تا ٩٥ ثابت مانده است، اما برای زنان از ٨١هزار خانوار به ١٤٠هزار خانوار رسیده است.»
وجود ٥میلیون و ٨٠٠هزار مرد
و ٥میلیون و ٤٠٠هزار زن ازدواج نکرده
براساس اعلام این پژوهشگر در ادامه بررسی، دامنه سنی برای مجردها وسیعتر گرفته شد، بهطوری که برای مردان ٢٠ تا ٤٤سال و برای زنان ١٥ تا ٣٩سال مدنظر قرار گرفته شد: «آخرین سرشماری نشان میدهد که جمعیت مرد ٢٠ تا ٤٤سال، ١٧,٥میلیون نفر و زنان ١٥ تا ٣٩سال، ١٧میلیون و ٣٠٠هزار نفر هستند، آمار افراد هرگز ازدواجنکرده مرد، ٥میلیون و ٨٠٠هزار نفر و هرگز ازدواجنکرده زن، ٥میلیون و ٤٠٠هزار نفر است که این عدد در مقایسه با آمار سالهای قبل، کاهش پیدا کرده است. بعضی از مسئولان میگویند که باید سالانه یکمیلیون ازدواج ثبت شود، درحالی که با سالی ٥٠٠هزار ازدواج هم روند طبیعی طی میشود.» او به آمار تکزیستها هم اشاره کرد: «از میان مردان ٢٠ تا ٤٤ساله، ٣٤٨هزار نفر تنها زندگی میکنند، یعنی هم مجرد هستند و تنها. در میان زنان هم ١٦١هزار نفر این وضع را دارند که نسبت مجردها به هرگز ازدواجنکردههای مرد ٦درصد است و زنان ٣درصد.»
کاظمیپور این آمارها را اعلام کرد و در ادامه با بیان اینکه در دنیای امروز گروهی از افراد هستند که خودخواسته تنها زندگی میکنند، گفت: «عواملی بر تنهازیستی افراد تأثیر دارد که یکی از آنها تأخیر در ازدواج است، اوایل انقلاب سن ازدواج زنان ١٩,٧ و برای مردان ٢٤سال بود، حالا سن ازدواج زنان به ٢٤.٧ و برای مردان به ٢٨سال رسیده است. عامل بعدی، نداشتن اتکای مالی به خانواده است. طلاق و مهاجرت شغلی و تحصیلی و همچنین کمرنگشدن کارکردهای خانواده و شکاف نسلی را هم باید به سایر عوامل اضافه کرد.» به اعتقاد این پژوهشگر، افرادی که ازدواجشان را به تأخیر میاندازند، همواره دنبال تحصیلات بالاتر و به دستآوردن شغل بهتر هستند. این موضوع بهویژه در میان زنان بیشتر به چشم میخورد، چراکه نگرانند بعد از ازدواج، همسرانشان به آنها اجازه تحصیل در مقاطع بالاتر را ندهند.
٩٦درصد زنان و ٩٨درصد مردان بالای ٤٥ سال ازدواج کردهاند
کاظمیپور در ادامه صحبتهایش به میزان تاهل زنان ٤٥سال به بالا اشاره کرد: «میزان تاهل در این گروه سنی، ٩٦درصد است و برای مردان ٩٨ درصد.» به گفته او، سن ازدواج به تأخیر افتاده، اما از عمومیت آن کم نشده است: «بیشتر جوانان علاقه به ازدواج دارند، اما اینکه ازدواج چه زمانی برایشان اتفاق بیفتد، مشخص نیست، جوانان امروز میخواهند با پتانسیل بالا وارد زندگی مشترک شوند.» او بالاترین میزان ازدواج طی سالهای اخیر را متعلق به سال ٩٥ با ٨٩٠هزار ازدواج اعلام کرد: «تجرد و تنهازیستی به این معنی نیست که فرد هرگز نمیخواهد ازدواج کند.»
با کاهش و فرسودگی سرمایههای اجتماعی مواجه هستیم
امیدعلی احمدی، جامعهشناس، سخنران دیگر این نشست بود که همان ابتدا با استناد به آمارها اعلام کرد: «بهنظر نمیرسد تنهازیستی در کشور، یک موضوع فوقالعاده جدی و بحرانی است.» با اینحال، ایرادهایی هم به آمارگیری خانوارهای تکنفره گرفت: «در آمارگیریها، معمولا زنان تکزیست تمایلی ندارند که تکزیست بودنشان را اعلام کنند، البته باید این موضوع را هم در نظر گرفت زمانی که ما درباره تکزیستی حرف میزنیم، شاید تنها به معنی تکزیستی فیزیکی نباشد. گاهی افراد با خانواده زندگی میکنند، اما احساس تنهایی میکنند. این موضوعی است که خیلی وسیعتر از مسائلی است که در آمارها دیده میشود.» این جامعهشناس تجرد و تنهازیستی را به موضوع افزایش سن ازدواج و مشکلاتی که بر سر راه ازدواج وجود دارد، گره زد: «زمانی که درباره ازدواج صحبت میشود، به انگیزههای فردی ازدواج اشارهای نمیشود.
از سوی دیگر، ما در جامعه با کاهش و فرسودگی سرمایههای اجتماعی مواجه هستیم؛ موضوعی که در ازدواج اهمیت زیادی دارد، درحال حاضر مشارکتها و روابط اجتماعی آسیب دیدهاند و همین موضوع میتواند روی انتخاب افراد در ازدواج تاثیرگذار باشد. در کنار همه اینها امید اجتماعی مطرح میشود. اینکه یک جوان تا چه اندازه میتواند افقهای آینده خود را پیشبینی کند؟ تا چه زمانی در همان حرفهای که کار میکند، میماند؟ و... متاسفانه برای جوانان افقهای آیندهای که میتوانند پیشبینی کنند، تنگتر و محدودتر است. در کنار همه اینها باید این نکته را هم اضافه کرد که درحال حاضر معنای ازدواج در جامعه تقلیل و تنزل پیدا کرده است.»
در ملاکهای ازدواج سرگشتگی دیده میشود
این جامعهشناس در ادامه صحبتهایش، یکی دیگر از مشکلات موجود در ارتباط با ازدواج را گره زدن این نوع رابطه با رابطه جنسی عنوان کرد: «هر جا درباره ازدواج صحبت کردند، آن را راهی برای رسیدن به رابطه جنسی دانستند، درحالیکه ازدواج یک نهاد تاریخی است که بسیاری از مناسبات انسانی را شکل میدهد.» نداشتن برنامه مشخص برای زندگی از سوی جوانان، موضوع دیگری بود که از سوی این جامعهشناس مطرح شد: «یک بررسی در ارتباط با ازدواج انجام شد که نشان میدهد جوانان برنامه مشخصی برای زندگیشان ندارند؛ امیدی به حمایتهای رسمی ندارند. برخی میگفتند پول ندارند، برخی عنوان کردند که روابط متعددی دارند و نمیخواهند ازدواج کنند، حتی عدهای اعلام کردند که نمیخواهند آرامششان با ازدواج از میان برود. متاسفانه آنچه مشاهده میشود این است که در ملاکهای ازدواج یک سرگشتگی دیده میشود.» به گفته او، افرادی که تنها زندگی میکنند دلایل خودشان را دارند، ازجمله دوری از نظارت خانواده، زندگی در شهری غیر از شهری که والدینشان زندگی میکنند، فرار از اصرار خویشاوندان برای ازدواج، داشتن روابط منظم یا نامنظم با دیگران و پیدا نکردن فرد مورد نظر برای ازدواج.
زمانی که قوانین سخت میشود
تمایل به ازدواج کم میشود
در ادامه، سمنانی که مسئولیت نشست را به عهده داشت، این سوال را مطرح کرد که اساسا چرا باید ازدواج کرد؟ ازدواج چه امتیازاتی دارد که میتواند برتر از زندگی مجردی باشد؟ علی احمدی اینگونه پاسخ داد: «شرایطی که در خانواده ایجاد میشود، درهیچ نهاد دیگری نمیتوان آن را پیدا کرد. یکی از آنها آرامش است، دیگری اینکه خانواده محل تولید نسل بعدی است، فرد زبان را در درون خانواده میآموزد، همینها را در کنار دلایل دیگر قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که حتی کسانی که مدت طولانی تنها زندگی کردهاند باز هم تمایل به ازدواج دارند.» در همینجا، مجری نشست بار دیگر از سخنرانها سوالی پرسید. او گفت چرا با اینکه جامعه به سمت مدرنیزه پیش میرود، اما تمام آداب و رسوم ازدواج به شکل سنتی است و همین هم بر سر راه ازدواج موانعی ایجاد کرده است؟
اینبار کاظمیپور پاسخ داد و به تحقیقی که در دهه ٨٠ از سوی مرکز تحقیقات صداوسیما انجام شده، اشاره کرد: «در این تحقیق سوال شد که افراد از چه طریقی میخواهند با همسرشان آشنا شوند. ٧٠درصد پاسخ داده بودند از طریق دوستی. پس متوجه میشویم که راه آشنایی با طرف مقابل کاملا مدرن است، اما زمانی که موضوع به خانواده کشیده میشود، همه چیز شکل سنتی پیدا میکند. ما بهعنوان فعالان اجتماعی باید تلاش کنیم که اگر ٥٠درصد ماجرا به شکل مدرن جلو رفته، ٥٠درصد مابقی هم به همان شکل ادامه پیدا کند.» به اعتقاد این پژوهشگر جمعیت، مادیگرایی در جامعه کولاک کرده است: «در تمام کشورها زمانی که قوانین سفت و سخت میشود، تمایل افراد به ازدواج هم کمرنگ میشود.» کاظمیپور در ادامه این نشست در پاسخ به سوال یکی از حاضران که پرسید آسیبهای ناشی از زندگی مجردی چیست؟ توضیح داد: «من از زندگی مجردی تحت عنوان استتار نام میبرم. افراد برای اینکه از ملأعام دور باشند، بهطور مجرد زندگی میکنند، چرا که تنگناهای زیادی برای جوانان در جامعه وجود دارد. ما بحث همباشی را در غرب داریم، اما در ایران این همباشی بیمارگونه است. در کشورهای غربی دو نفر به هم علاقه دارند و با هم دوست هستند، از اینرو با هم زندگی میکنند و در ٩٠درصد هم با هم ازدواج میکنند، اما در ایران همباشی یعنی انحراف. پسری که با دختری زندگی میکند، محال است او را برای ازدواج انتخاب کند. همباشی برای زنان ما یعنی سقوط.»
علی احمدی هم توضیحات خود را اضافه کرد: «زندگی مجردی تهدید نیست، میتواند کارکردهای مثبت خودش را هم داشته باشد. برخی افراد هستند که واقعا نمیتوانند با خانواده زندگی کنند و تحت سیطره پدر و مادر باشند. اینها ناچار هستند بهتنهایی زندگی کنند، اما این را هم باید مورد توجه قرار داد که وقتی کسی تنهایی را انتخاب میکند، خانواده تشکیل نمیدهد و سن ازدواجش بالا میرود و حتی میل به ازدواج در او کم میشود. بههرحال آسیبهای اجتماعی برای این افراد میتواند بیشتر باشد تا زمانی که در دل خانواده هستند.»
در ادامه این پرسش از سخنرانها مطرح شد که با این وضع راه حل چیست؟ علی احمدی پاسخ داد: «نخستین گامی که باید برداشته شود این است که دولت و رسانه نباید نگاه یکسویه به خانواده داشته باشند. خانواده یک نهاد چندبُعدی است و نباید تنها کارکرد آن را رفع نیاز جنسی دانست. از سوی دیگر، یکی از وظایف خانواده این است که جوانان را برای ازدواج آماده کند. در کنار همه اینها باید مشکل مسکن برطرف شود. خانوادهها معمولا تا آخر عمرشان درگیر مسکن هستند. تا زمانی که مشکل مسکن در جامعه حل نشود، موانع ازدواج بر سر جای خودش میماند. این مشکل مهمترین آسیب را به فرآیند ازدواج وارد کرده و دولت وظیفه دارد در این زمینه اقدام کند.»
یکی از حاضران در این نشست که خود جامعهشناس بود، با انتقاد از صحبتهای سخنرانها گفت که آنها در بحث تجرد، از خانواده دفاع میکنند. او این سوال را پرسید که آیا ازدواج مشکل تنهایی افراد را حل میکند؟ کاظمیپور اما در پاسخی کلی، درباره تجردزیستی گفت: «اگر تجرد و تنهازیستی در جهت خودسازی و توانمندسازی باشد، قابل قبول است، اما اگر تنهازیستی فقط برای به دست آوردن آزادی بیشتر باشد، آسیبزاست.» او به بررسیهایی اشاره کرد که نتایج آن نشان داده تأخیر در ازدواج بیشتر در میان گروههای تحصیلکرده اتفاق افتاده است: «معمولا افراد ضعیف از نظر اقتصادی زودتر ازدواج میکنند، اما نظر من این است که مشکل ازدواج، تنها موانع اقتصادی نیست. نمیتوان خیلی به وامهای ازدواج تکیه کرد، ازدواجی که قرار است با وام شکل بگیرد، همان بهتر که صورت نگیرد.» به اعتقاد کاظمیپور، در کشور باید بشدت روی خانواده و ازدواج سالم کار شود: «در کشورهای دیگر وزارت خانواده وجود دارد، اما ما در کشورمان چنین نهادی را نداریم، این در حالی است که متاسفانه در ایران سرمایه اجتماعی خیلی تنزل پیدا کرده است.» علی احمدی هم گفت که جامعه نمیتواند فارغ از خانوادههای سالم به حیاتش ادامه دهد: «یکسری از افراد ترجیح میدهند تنها زندگی کنند، این حق فردی افراد است. ما هم درباره آسیبهایش حرف زدیم، بهطورکلی باید این موضوع را مورد توجه قرار داد که شرایط اجتماعی برای پرورش جوانان ما فراهم نیست.»
منبع: شهروند
منبع: ایمنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۳۹۵۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نشانههای آمادگی برای ازدواج در دختران
یک همسر بالقوه ویژگیها و رفتارهایی را از خود نشان میدهد که فراتر از چیزهای سطحی هستند.
هنگامی که میخواهید ازدواح کنید، باید به دنبال ویژگیهایی در طرف مقابل بگردید که میخواهید در شریک زندگی خود ببینید. همسر آینده شما باید بتواند در فراز و نشیبهای زندگی با مهربانی در کنارتان باشد.
اگر طرف مقابلتان نشانههای زیر را دارد، میتوانید به عنوان همسر آینده خود روی او حساب کنید. اگر شاهد این رفتارها بودید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که رابطه خود را به سطح بعدی ارتقا دهید.
۱) حامی است
در سفر زندگی، همه ما به یک حامی نیاز داریم. فردی که به ما ایمان داشته باشد، حتی زمانی که به خودمان شک داریم. این ویژگی به خصوص در ازدواج اهمیت زیادی دارد.
اگر یک زن بخواهد همسر آینده شما باشد، بزرگترین حامیتان خواهد بود. او رویاهای شما را نادیده نمیگیرد یا باعث نمیشود که به خاطر داشتن رویاها و آرزوهایتان احساس حماقت کنید. در عوض، او شما را تشویق میکند تا اهدافتان را دنبال کنید و در هر مرحله از زندگی در کنار شما خواهد بود.
اگرچه این ویژگی فقط در مورد رویاهای بزرگ و اهداف بلندمدت نیست. این رفتار میتواند در مورد پیروزیهای کوچک و چالشهای روزمره هم باشد. زنی که میتوانید روی او به عنوان همسر حساب کنید، موفقیت هایتان را با شما جشن میگیرد و هنگام مشکلات کنار شما خواهد بود.
۲) ارتباط موثر برقرار میکند
برقراری ارتباط سالم و موثر پیشنیاز یک رابطه سالم است.
اگر یک زن بخواهد همسر شما باشد، اهمیت ارتباط محترمانه و شفاف را درک خواهد کرد. او بازیهای فکری انجام نمیدهد یا از شما انتظار ندارد که حدس بزنید چه فکر یا احساسی دارد. در عوض، افکار و احساسات خود را به صورت صادقانه و سازنده بیان میکند.
علاوه بر این، ارتباط موثر فراتر از بیان احساسات خود است. هنگامی که افکار و احساسات خود را به اشتراک میگذارید، انتظار دارید که طرف مقابل یک شنونده فعال باشد. او نظرات شما را نادیده نمیگیرد و سعی میکند دیدگاه شما را درک کند، حتی اگر مخالف آن باشد.
علاوه بر این، او از گفتگوهای دشوار دوری نمیکند. حتی زمانی که در مورد موضوعات حساس بحث میکرده یا در مورد مشکلات صحبت میکنید، طرف مقابل این کار را با مهربانی و احترام انجام میدهد و همیشه بهجای تمرکز بر مشکلات، به دنبال راهحل میگردد.
بنابراین، اگر با زنی در ارتباط هستید که میداند چگونه به طور موثر ارتباط برقرار کند، به احتمال زیاد او برای سازشها و بحثهایی که در زندگی زناشویی پیش میآیند، آمادگی لازم را دارد.
۳) مستقل است
برخلاف باور بسیاری از افراد، زنی که مستقل است، میتواند یک همسر فوق العاده باشد.
ازدواج یک شراکت است، اما به معنای از دست دادن شخصیت خود در این فرآیند نیست. زنی که برای استقلال خود ارزش قائل است، از دنبال کردن علایق خود یا گذراندن وقت به تنهایی نمیترسد.
زنی که میتوانید به عنوان همسر روی او حساب کنید، افکار، اصول، اهداف و علایق خود را خواهد داشت.
این بدان معنا نیست که او شما یا رابطهتان را نادیده میگیرد. در عوض، تعادلی به ارمغان میآورد که به هر دوی شما اجازه میدهد فردیت خود را حفظ کنید و در عین حال یک رابطه قوی داشته باشید. او برای برآوردن تمام نیازهایش یا اینکه تنها منبع شادی او باشید، به شما متکی نخواهد بود.
استقلال طرف مقابل همچنین نشان میدهد که او میتواند زندگی خود را به خوبی مدیریت کند. چیزی که هنگام مواجهه با فراز و نشیبهای زندگی زناشویی مفید خواهد بود.
در واقع، زنی که سطح سالمی از استقلال را دارد، تهدیدی برای تعهد نیست. در واقع، کاملاً برعکس است. مستقل بودن نشاندهنده بلوغ و درک است که طرف مقابل را به فردی مناسب برای همراهی مادامالعمر تبدیل میکند.
۴) به شما احترام میگذارد
احترام سنگ بنای هر رابطه طولانیمدت است. بدون آن، رابطه شما احتمالاً دوام نخواهد آورد.
زنی که میتواند شریک زندگیتان باشد، به شما به عنوان یک فرد احترام میگذارد. او به مرزها، زمان، رویاها و علایق شما احترام خواهد گذاشت. همچنین شما را تحقیر نمیکند و باعث نمیشود که احساس بی اهمیتی کنید.
همچنین به خودش احترام میگذارد و در عوض انتظار احترام متقابل دارد.
۵) مهربان و دلسوز است
مهربان بودن و دلسوزی به معنای همدلی، درک و اولویت دادن به دادن نیازهای دیگران بر نیازهای خود است.
زنی که میتواند شریک زندگیتان باشد، نهتنها با شما، بلکه با دیگران هم مهربان است. این ویژگی او را میتوانید نسبت به اعضای خانواده، دوستان و حتی غریبهها ببینید.
۶) به اصول و ارزشهای شما احترام میگذارد
برخی از افراد معتقدند که عشق پایه و اساس یک رابطه است. اما در واقع، ارزشهای مشترک آجرهایی هستند که پیوندی قوی و پایدار را میسازند.
زنی که میتوانید روی او به عنوان شریک زندگی خود حساب کنید، به عقاید و اصول شما احترام میگذارد. او متوجه خواهد شد که چه چیزی برای شما مهم است و چرا مهم است و به این ارزشها احترام میگذارد، حتی اگر با ارزشهای او متفاوت باشد.
او سعی نخواهد کرد که شما را تغییر داده یا از اصولتان منحرف کند. در عوض، او در کنار شما خواهد بود و با هم، چالشهای زندگی را پشت سر خواهید گذاشت.
یافتن کسی که به اصول و ارزشهای شما احترام میگذارد، به معنای پیدا کردن یک فرد دقیقاً شبیه به خودتان نیست. بلکه به معنای یافتن کسی است که مکملتان باشد و شما را درک کند.
۷) صبور و فهمیده است
زندگی پر از پیچ و خمهای غیرمنتظره است. در چنین مواقعی، صبر و درک ویژگیهایی هستند که اهمیت زیادی دارند.
فرض کنید که در محل کار خود با فشار زیادی دست و پنجه نرم میکنید و استرس زیادی دارید. قطعاً توقع دارید که شریک زندگی شما به جای اینکه باعث افزایش استرستان شود، صبور باشد.
شریک زندگیتان باید به شما فضا بدهد و گوش شنوایی برای مواقعی داشته باشد که نیاز به تخلیه احساسی دارید.
در این لحظات سخت، صبور بودن و آرامش طرف مقابل شما را آرام خواهد کرد.
منبع: روزیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی