Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - روزنامه شهروند - پريسا اسلام‌زاده: محسن محمدسيفي و مهسا جاور زوج سرشناس ورزش ايران هستند. محسن محمد‌سيفي از قهرمانان پرافتخار ووشو است که با دو مدال طلا در بازي‌هاي آسيايي و يک طلا و يک نقره در بازي‌هاي جهاني جزو ووشوکاران سرشناس است. مهسا جاور هم ملي‌پوش رشته قايقراني است که مدال برنز بازي‌هاي آسيايي ٢٠١٤ را از آن خود کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اين دو ورزشکار سرشناس که همشهري هم هستند، ٣‌سال پيش پيمان ازدواج خود را بستند تا نخستين زوج سرشناس ورزش ايران باشند. قطعا سختي‌ها و دشواري‌هاي زندگي ورزشکاران حرفه‌اي قابل قياس با افراد عادي نيست.

حضور در اردوها و مسابقات مختلف در طول ‌سال باعث مي‌شود آنها نتوانند مدت زيادي را کنار هم سپري کنند اما هر دو از ازدواجشان خوشحال هستند و براي رسيدن به هدف مشترک سختي‌ها را تحمل مي‌کنند. خبرنگار «شهروند» بارها تلاش کرد با اين زوج ورزشکار در حضور همديگر مصاحبه کند تا فضاي زندگي مشترک آنها براي خوانندگان ملموس‌تر باشد اما در چند ماه اخير کمتر زماني پيش آمد که اردوها و مرخصي‌هاي آنها همزمان با هم باشد.
به همين دليل در آستانه سفر تيم‌ملي ووشو با اين زوج ورزشکار به گفت‌وگو درباره زندگي شخصي آنها نشستيم. زندگي‌اي که تفاوت‌هاي جالبي نسبت به افراد عادي دارد و در عين ‌حال که دشوار و پر از دوري است، اما مهسا و محسن بسيار خوشحال و راضي هستند.
مهسا جاور:
محسن در زندگي شخصي خشن نيست
اگر چه زندگي زناشويي دو ورزشکار حرفه‌اي شباهتي به زندگي افراد عادي ندارد و چالش‌هاي زيادي را ايجاد مي‌کند اما مهسا جاور از تصميمي که گرفته پشيمان نيست. جاور (متولد 12 ارديبهشت 1373) قايقران روئينگ زن اهل زنجان است. جاور با حضور در بازي‌هاي آسيايي 2014 اينچئون در ماده چهار نفره جفت پاروي سبک‌وزن بانوان، به جايگاه سوم و نشان برنز دست پيدا کرد. جاور در المپيک ٢٠١٦ ريو تنها قايقران روئينگ ايران بود که در فينال E با پنج قايقران به رقابت پرداخت و درنهايت چهارم شد. با اين نتيجه او در رتبه بيست‌وهشتم المپيک قرار گرفت که با توجه به نخستين حضورش در المپيک نتيجه نسبتا خوبي براي او به حساب مي‌آيد.
نکته جالب درباره مهسا جاور اين است که علاوه بر متأهل‌بودن و حضور در اردوي تيم‌ملي و دنبال‌کردن ورزش به صورت حرفه‌اي، دانشجو هم هست. او دانشجوي رشته تربيت بدني در دانشگاه سراسري است اما حضور مداومش در اردوهاي تيم‌ملي مشکلات زيادي را برايش ايجاد کرده است. جاور مي‌گويد معمولا استادها با او همکاري نمي‌کنند و براي گرفتن مرخصي هم به دردسر مي‌افتد. با وجود اين او به بهترين شکل زندگي‌اش را اداره مي‌کند و علاوه بر اين‌که همسر خوبي است، يک ورزشکار موفق هم هست. جاور درباره مسائل جالب زندگي خود با محسن محمدسيفي صحبت کرده که خواندن آن جالب است.
اول از همه درباره انتخاب قايقراني به‌ عنوان رشته ورزشي‌ات بگو.
آمدنم به اين رشته کاملا شانسي بود. در يک استعداديابي استاني به دليل شرايط فيزيکي‌ام انتخاب شدم و به‌تدريج حضورم را در اين رشته به صورت حرفه‌اي آغاز کردم. در زنجان امکانات زيادي براي قايقراني نبود و ما فقط يک قايق شکسته داشتيم که در سد ١٠٠ متري استفاده مي‌شد؛ با وجود اين علاقه زيادي به قايقراني داشتم و اين رشته را ادامه دادم.
از آشنايي با محسن سيفي بگو. چطور شد که دو ورزشکار حرفه‌اي با همديگر آشنا شدند؟
من و محسن همشهري هستيم و در زنجان زندگي مي‌کنيم. از قبل و کم و بيش همديگر را مي‌شناختيم اما آشنايي نزديکي با هم نداشتيم. قبل از بازي‌هاي آسيايي اينچئون و در حين اعزام به اين مسابقات بيشتر با او آشنا شدم؛ زيرا در اکثر مراسم‌هايي که دعوت مي‌شدم او را هم مي‌ديدم. از طرفي بيشتر اردوهاي ما در تهران برگزار مي‌شد و در سلفي که غذا مي‌خورديم هم برخورد زيادي با هم داشتيم. محسن با ورزشکاران هم‌رشته من مثل محسن شادي دوستي نزديکي داشت و از اين طريق آشنايي ما شکل گرفت. بعد از گذشت چند ماه با برطرف‌شدن برخي کشمکش‌ها آشنايي ما به ازدواج ختم شد.
زندگي دو ورزشکار حرفه‌اي شباهت زيادي به زندگي افراد عادي ندارد؛ همين ‌طور است؟
بله؛ دقيقا همين‌طور است. قطعا زندگي براي ورزشکاران حرفه‌اي دشواري‌هاي زيادي دارد؛ اما من و محسن يک هدف را با هم انتخاب کرديم و براي رسيدن از خيلي چيزها مي‌گذريم. من و محسن به مدت ٣‌ سال است که با هم ازدواج کرده‌ايم اما شايد فقط ٦ ماه کنار هم زندگي کرده‌ايم؛ چون برنامه‌هاي ورزشي‌مان مثل هم نيست. گاهي پيش آمده در ماه فقط ٢ يا ٣ بار همديگر را ديده‌ايم. معمولا وقتي من در مرخصي هستم، محسن به اردو مي‌رود و برعکس. علاوه بر اينها مشکلات ديگري هم پيش مي‌آيد اما ما از شرايط زندگي‌مان راضي هستيم و خدا را شکر مي‌کنيم.
با توجه به اين‌که هر دو ورزشکار حرفه‌اي هستيد، حتما به خوبي همديگر را درک مي‌کنيد؟
بله؛ خوشبختانه شباهت وضع ما باعث شده به خوبي همديگر را درک کنيم و با هم کنار بياييم. شايد اگر يک فرد عادي با يک ورزشکار ازدواج کند نتواند با وضع او کنار بيايد اما من و محسن با حضور نداشتن در خانه کنار آمده‌ايم. سختي‌هاي زندگي ما زياد است اما وقتي درک متقابل وجود داشته باشد همه چيز قابل تحمل مي‌شود.

اين‌که زمان زيادي را کنار هم نيستيد روي صميميت رابطه‌تان تأثير مي‌گذارد؟
همه زوج‌ها خصوصا در ابتداي زندگي دوست دارند کنار هم باشند اما اين موضوع براي ما گاهي غيرممکن مي‌شود؛ چون معمولا وقتي من خانه باشم، محسن نيست يا برعکس. اين دوري‌ها براي ما سخت مي‌گذرد گاهي پيش آمده من مدت ٣ ماه در خانه حضور نداشته‌ام اما محسن در مرخصي به ‌سر مي‌برد و من نمي‌توانستم کنار او باشم؛ اما همان‌طور که گفتم با اين شرايط کنار آمده‌ايم و به فکر رسيدن به هدف مشترکمان هستيم.
ممکن است به خاطر مشکلاتي که ورزش حرفه‌اي در زندگي شما ايجاد کرده بخواهيد زودتر از موعد قيد ورزشکار‌بودن را بزنيد؟
نه؛ هرگز به دنبال اين نيستيم که چون متأهل شده‌ايم خودمان را بازنشسته کنيم. درست است که ما تشکيل خانواده داده‌ايم اما براي موفقيت در رشته‌هايمان زحمت زيادي کشيده‌ايم و هزينه داده‌ايم تا به اين نقطه رسيده‌ايم. زندگي معمولي هميشه هست و براي سپري‌کردن زندگي بدون ورزش حرفه‌اي هميشه وقت هست. ما تا زماني که از نظر جسمي و روحي شرايط مساعد داشته باشيم حتما به حضورمان در ورزش حرفه‌اي ادامه مي‌دهيم. اما اگر قرار به خداحافظي باشد با هم از ورزش حرفه‌اي کنار مي‌رويم.
اوقاتي که با هم در خانه حضور داريد را چطور سپري مي‌کنيد؟
ما وقتي در مرخصي باشيم هم ملزم به تمرين هستيم تا از فرم ايده‌آل خارج نشويم. من به دليل امکانات موجود روزي يک جلسه تمرين مي‌کنم اما محسن بايد دو جلسه تمرين داشته باشد. اوقات بيکاري را هم به فيلم ديدن کنار يکديگر يا کتاب‌خواندن سپري مي‌کنيم. تلاش مي‌کنيم در روزهايي که هر دو در خانه حضور داريم به بهترين شکل از اين فرصت بهره ببريم.
شايد خيلي‌ها فکر کنند با توجه به ووشوکار بودن همسرت در خانه هم بداخلاقي مي‌کند و خشن است؛ واقعا اين‌طور است؟
نه؛ اتفاقا اصلا اين‌طور نيست و برخلاف اين‌که مي‌گويند رزمي‌کارها بداخلاق و تند هستند اما من اين موضوع را قبول ندارم. رزمي‌کاران انرژي و عصبانيت خود را در حين تمرين خالي مي‌کنند. من تا حالا کوچکترين خشم و عصبانيتي از همسرم نديده‌ام؛ اتفاقا در خانه بسيار آرام و خوش‌اخلاق است و شباهتي به محسني که در ووشو مسابقه مي‌دهد، ندارد.
تا حالا به اين فکر نکرده‌ايد که با توجه به برگزاري اردوهاي تيم‌ملي در تهران، محل سکونت خودتان را به تهران انتقال دهيد؟
نه؛ هرگز به اين موضوع فکر نمي‌کنيم و علاقه‌اي به زندگي در شهر ديگري نداريم. من و محسن شهرمان را دوست داريم و زندگي در زنجان تصميم مشترک هر دوي ما بود.
پس تصميمات زندگي‌تان را هم مشترکا مي‌گيريد؟
بله؛ در همه زمينه‌ها با هم مشورت مي‌کنيم اما حرف آخر را من مي‌زنم و محسن هم چاره‌اي جز موافقت ندارد! (خنده)
با توجه به اين‌که ورزشکاران معمولا از نظر مالي مشکل دارند و حقوق مکفي دريافت نمي‌کنند، براي ادامه زندگي فقط به درآمد ورزشي‌تان اکتفا مي‌کنيد؟
همان‌طور که گفتيد تقريبا همه ورزشکاران مشکل مالي دارند و اين فقط مختص من و محسن نيست. خود من که هيچ درآمدي از ورزش به دست نمي‌آورم و حتي گاهي از جيبم هم خرج مي‌کنم. حقوق محسن هم محدود است و به دنبال اين هستيم که در آينده نزديک منبع درآمد جديدي داشته باشيم.
محسن محمدسيفي:
عصبانيتم را روي تاتامي
ووشو خالي مي‌کنم
محسن محمدسيفي از پرافتخارترين ورزشکاران ووشو است. او دو مدال طلاي آسيايي و يک مدال طلاي جهاني دارد و به‌تازگي هم در مسابقات قهرماني جهان مدال باارزش طلا را گرفت. سيفي به واسطه همشهري بودن با مهسا جاور و دوستي نزديک با هم‌تيمي‌هاي او، تصميم به ازدواج با اين خانم ملي‌پوش گرفت. سيفي هم مثل همسرش سختي‌هاي زندگي مشترک دو ورزشکار حرفه‌اي را با انگيزه دستيابي به اهداف بزرگش تحمل مي‌کند.
او در سال‌هاي اخير يکي از پرافتخارترين ورزشکاران ايران بوده و در اغلب مسابقاتي که حاضر شده، مدال گرفته است. وقتي از سيفي درباره دليل ازدواجش با يک ورزشکار حرفه‌اي و ملي‌پوش مي‌پرسيم، مي‌گويد شرايط زندگي‌اش را فقط کسي مي‌تواند درک کند که خودش هم در چنين شرايطي قرار داشته باشد. سيفي مي‌گويد تا وقتي که از نظر روحي و جسمي در شرايط خوبي قرار داشته باشد به ورزش حرفه‌اي ادامه مي‌دهد و مشکلات زندگي زناشويي باعث نخواهد شد که او و همسرش زودتر از موعد مقرر تصميم به خداحافظي از ورزش بگيرند. سيفي مي‌گويد از وقتي ازدواج کرده شرايط بهتري برايش ايجاد شده چون همسرش همواره از او حمايت مي‌کند و اجازه نمي‌دهد مشکلات زندگي دو ورزشکار حرفه‌اي تأثيري روي زندگي او و همسرش داشته باشد. اين دو ورزشکار که هر دو زنجاني هستند بعد از ازدواج هم تصميم گرفتند در شهر خودشان بمانند و به زندگي مشترک‌شان ادامه دهند.
اگرچه حضور در تهران مي‌تواند به دليل اردوهاي مکرر براي آنها بهتر باشد، اما اين دو ورزشکار حرفه‌اي علاقه زيادي به زادگاه خود دارند و مي‌خواهند با وجود مشکلات در شهر خودشان به زندگي ادامه دهند. گفت‌وگوي خبرنگار «شهروند» با محسن محمدسيفي درباره زندگي زناشويي‌اش را بخوانيد.
چه اتفاقي افتاد که تصميم به ازدواج با مهسا جاور گرفتيد؟
سال‌هاي زيادي بود که دورادور مهسا خانم را مي‌شناختم. در اردوهاي تيم‌هاي ملي او را ديده بودم و وقتي هم تصميم به ازدواج گرفتيم، ديدم که در موارد زيادي به هم شباهت داريم. يکي از مهمترين موارد شباهت ما ملي‌پوش بودن هردويمان بود. ما از نظر فکري، اجتماعي و شغلي شباهت زيادي به هم داشتيم و قطعا به سادگي مي‌توانستيم شرايط همديگر را درک کنيم. درواقع من مهسا خانم را به دليل ورزشکار بودن و شخصيتش انتخاب کردم. داستان ما بسيار طولاني است و بايد از آن يک کتاب بنويسم!
من مهسا را از بازي‌هاي آسيايي ٢٠١٠ گوانگژو مي‌شناسم، اما هيچ ارتباطي با هم نداشتيم. قبل از بازي‌هاي آسيايي گوانگژو مراسم بدرقه ورزشکاران زنجان بود که من او را آن‌جا ديدم و فقط در اين حد مي‌شناختم که او يک قايقران است، بعد از آن هيچ اتفاقي رخ نداد تا اين‌که اردو‌هاي آمادگي بازي‌هاي آسيايي اينچئون شروع شد. برخي از دوستانم در تيم‌ملي قايقراني مخصوصا محسن شادي، از مهسا خانم بسيار تعريف و تأکيد مي‌کردند که اگر او را دوست داري حتما ازدواج کن.
بعد از آن‌که از بازي‌هاي آسيايي اينچئون آمديم، تصميمم را براي ازدواج گرفتم و به خانواده گفتم. بعد از آن هم به خواستگاري رفتيم و خدا را شکر همه چيز براي ازدواجمان مهيا شد.
قطعا زندگي شما هيچ شباهتي به افراد عادي ندارد. در اين‌باره صحبت کنيد.
بله، زندگي زناشويي ما کوچکترين شباهتي به افراد عادي ندارد. زوج معمولي همواره کنار هم حضور دارند و خيلي کم پيش مي‌آيد که از هم دور باشند، اما در زندگي ما دقيقا برعکس است. ما اغلب اوقات کنار هم نيستيم مگر به ندرت. روال زندگي ما به دليل حضور دايم در مسابقات و اردوها زندگي خاصي است. در چند ماه آينده هم با آغاز اردوهاي بازي‌هاي آسيايي کنار هم بودنمان کمتر خواهد شد، مگر اين‌که در اردوهاي تيم‌ملي همديگر را ببينيم.
با سختي‌ها و نبودن‌ها چطور کنار مي‌آييد؟
ما از قبل درباره تمام اين مسائل صحبت کرده بوديم و چون هر دو ورزشکار حرفه‌اي هستيم، مي‌توانيم شرايط را درک و قبول کنيم. به‌صورت متقابل با هم کنار مي‌آييم و فشارها را تحمل مي‌کنيم. وقتي اين سختي‌ها منجر به کسب مدال شود، برايمان ارزش بيشتري پيدا مي‌کند و ياد مي‌گيريم دوري‌ها و تنهايي‌ها را بپذيريم تا بهترين نتيجه را بگيريم. اين را هم بايد بگويم که همسرم مثل يک ستون در زندگي من حضور دارد و به خوبي شرايط را درک مي‌کند.
اين دوري‌ها و نديدن‌ها باعث کمتر شدن صميميت شما نمي‌شود؟
نه، اتفاقا نه‌تنها باعث کم شدن علاقه و صميميت‌مان نمي‌شود بلکه ما را بيشتر دلتنگ مي‌کند. وقتي بعد از مدتي دوري کنار هم قرار مي‌گيريم از تمام لحظه‌هاي کنار هم استفاده مي‌کنيم و قدر همديگر را بيشتر مي‌دانيم.
ممکن است به دليل اين‌که ورزش حرفه‌اي روي زندگي خانوادگي‌تان تأثير مي‌گذارد، زودتر از موعد مقرر ورزش را کنار بگذاريد؟
اصلا اين‌طور نيست و ما چنين برنامه‌اي در زندگي‌مان نداريم. وقتي مي‌خواستيم زندگي مشترک را آغاز کنيم با يکديگر درباره همه اين مسائل صحبت کرديم. من و مهسا با هم به توافق رسيديم تا زماني که از نظر جسمي و فکري شرايط خوبي داشته باشيم به ورزش کردن ادامه دهيم. اتفاقا ما درباره تمام اين مسائل نظر مشترک داريم و مي‌خواهيم تا وقتي که توانايي لازم را داشته باشيم براي کشورمان افتخار کسب کنيم. البته خداحافظي از ورزش حرفه‌اي بخشي از زندگي يک ورزشکار است و براي همه رخ مي‌دهد. من و همسرم هر لحظه‌اي که تصميم به کنار گذاشتن ورزش حرفه‌اي بگيريم ربطي به مسائل زندگي شخصي‌مان ندارد و حتما صلاح دانسته‌ايم در آن برهه زماني از ورزش کناره‌گيري کنيم. زندگي زناشويي ما درحال حاضر به بهترين شکل ممکن سپري مي‌شود و مشکلي نداريم که بخواهيم از ورزش حرفه‌اي جدا شويم.
خيلي‌ها فکر مي‌کنند رزمي‌کارها به واسطه رشته‌اي که در آن فعاليت مي‌کنند، افراد خشني هستند. با توجه به ووشوکار بودن در زندگي شخصي‌تان بداخلاق و خشن هستيد؟ البته همسرتان از اخلاق شما خيلي راضي است.
دقيقا همين‌طور است. خيلي‌ها روي حساب اين‌که رشته‌هاي رزمي خشن و پربرخورد هستند، فکر مي‌کنند ورزشکاران اين رشته هم افراد خشني هستند اما در واقعيت اين‌طور نيست. من آدم بسيار آرامي هستم و اگر هم از چيزي ناراحت باشم آن را با ووشو خالي مي‌کنم. اتفاقا برخي مي‌گويند در زندگي غير ورزشي آن‌قدر آرام و ساکت هستم که گاهي حقم را هم مي‌خورند و نمي‌توانم از خودم دفاع کنم.
همه ما به‌خوبي مي‌دانيم که کار کردن در رشته‌هايي مثل ووشو از نظر مالي درآمد زيادي ندارد و حتي پاداش‌هايي هم که براي مدال‌آوران درنظر گرفته مي‌شود با تأخير زياد داده مي‌شود. با اين شرايط و با توجه به اين‌که ورزشکار متأهل هستيد، درآمدتان راضي‌کننده است؟
همان‌طور که مي‌گوييد درآمد حضور در رشته‌هاي رزمي بسيار کم است و کفاف زندگي را نمي‌دهد. درواقع اصل درآمد من از ووشو دريافت پاداش‌هاي مدال‌هاست که اگر امسال مدال بگيرم، پاداش آن ‌سال آينده پرداخت مي‌شود. با وجود اين، خوشبختانه مشکل خاصي ندارم و با تمرکز روي مسائل اقتصادي سعي مي‌کنم زندگي را بگذرانم.

به فکر اين نيستيد که بعد از خداحافظي از ورزش حرفه‌اي کار ديگري داشته باشيد؟
چرا اتفاقا از الان به اين فکر هستم. بايد براي دوران بازنشستگي منبع درآمد داشته باشم چون بالاخره يک روز مي‌رسد که بايد ورزش حرفه‌اي را کنار بگذارم و حتما بايد به فکر فراهم کردن سرمايه‌اي براي آينده باشم. خوشبختانه در دولت آقاي روحاني باز هم اهميت دادن به ورزشکاران مدال‌آور و استخدام آنها در مشاغل دولتي مطرح شده که اميدوارم اين‌بار عملي شود و مثل سال‌هاي گذشته در حد حرف نماند. بايد اين را بپذيريم که قهرمانان ورزشي در دوره جواني که بايد شغل و سرمايه فراهم کنند هميشه در اردو و تمرين هستند اما بعد از پايان دوره قهرماني به حمايت مسئولان نياز دارند. اميدوارم اين‌بار استخدام مدال‌آوران قطعي شود تا ديگر دغدغه‌اي از اين بابت نداشته باشيم.
زندگي شما با توجه به اين‌که تنها زوج ورزشکار حرفه‌اي هستيد براي افراد عادي خيلي جالب است. مردم از عکس‌هاي دونفره شما استقبال زيادي مي‌کنند و آنها را نشر مي‌دهند. اين موضوع براي شما قابل قبول است يا ناراحتتان مي‌کند؟
من از محبت و لطف مردم نسبت به خودم و همسرم ممنونم. نه‌تنها از علاقه آنها ناراحت نمي‌شوم بلکه خيلي هم خوشحالم که من و مهسا را مورد لطف قرار مي‌دهند و از عکس‌هاي ما استقبال مي‌کنند. اين‌که عکس‌هاي دو نفره ما بينندگان زيادي دارد خوشحالم اما هرگز به اين فکر نکرده‌ام که فلان عکس را منتشر کنم تا لايک‌هاي زيادي داشته باشد. نه براي من و نه براي مهسا اين مسائل اهميتي ندارد و پيگير لايک يا فالوئر براي عکس‌هايمان نيستيم. هر عکسي که مناسب باشد را به اشتراک مي‌گذاريم تا کساني که به ما علاقه دارند آن عکس‌ها را ببينند. از استقبال و علاقه مردم ممنونم و اميدوارم موجب آزار و اذيت کسي نشده باشم.
به عنوان حرف آخر، چه صحبتي با همسرتان داريد؟
از مهساي عزيز ممنونم که همواره کنار من حضور دارد و در شرايط سخت حمايتم مي‌کند. او در روزهايي که از نظر روحي حال خوبي ندارم به من کمک مي‌کند و با تمام سختي‌ها کنار مي‌آيد. اميدوارم با مدال طلاي جهان پاسخ زحماتش را بدهم.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۷۴۲۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خوانندگی محسن یگانه برای یک طرفدار خردسال

تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیفیت 480 بازدید 12 محسن یگانه در بک استیج کنسرتش در برج میلاد، یک اجرای اختصاصی برای طرفدار خردسالش داشت. ویدیوی این لحظات شیرین که در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفت را می‌بینید.

دیگر خبرها

  • عکس | عاشقانه ریما رامین‌فر با همسررش امیر جعفری
  • مرحله سوم اردوی تیم ملی کاتا بانوان از ۱۰ اردیبهشت
  • سکوت جامعه آرامش قبل از طوفان است /حکومت پس از جنبش مهسا به رویه سابق برگشت / زندگی گراها فاقد توانمندی برای ایجاد سامانه های جدید قدرت هستند
  • محمدسیفی طلای ووشو جهان را تصاحب کرد
  • یک داستان عاشقانه از پارسا پیروزفر و حواشی‌اش
  • تکرار قصه حساس «گشت ارشاد» در خیابان‌ها | دولت رئیسی مدافع اصلی رویکردهای تند در حجاب | بعد از فوت مهسا امینی چه گفتند؟
  • محمدسیفی بار دیگر طلای ووشو جهان را تصاحب کرد
  • محسن محمدسیفی طلایی شد
  • خوانندگی محسن یگانه برای یک طرفدار خردسال
  • (ویدئو) آهنگ عاشقانه‌ای که منوچهر هادی برای دخترش خواند