کارگردان «آن»، از ساخت اين فيلم ترسناک ميگويد
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۸۷۵۶۲
خبرگزاري آريا - وب سايت آسمان - ترجمه از ويستا فولادي: ژانر سينماي وحشت، امسال وضعيتي خارقالعاده را در باکسآفيس تجربه کرد. دو عنوان از پرفروشترين فيلمهاي سينماي وحشت، در تمام دوران، در سال 2017 اکران شدند.
در پرسروصداترين اقتباس سينمايي از رمان محبوب استيون کينگ، اندي ماسچيتي که پس از اختلاف هنري استوديو با کري فوکوناگا بر سر ساخت اين فيلم روي صندلي کارگرداني نشست، در حال سپري کردن روزهاي دلنشيني است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در گفتوگوي زير در تورنتوي کانادا، با حضور جمعي از روزنامهنگاران و تيم سازنده، ماسچيتي از ضرورت سرگرمکنندهبودن فيلم «آن» و محدوديتهاي بودجه ميگويد و اينکه چرا استيون کينگ در پروسه اقتباس دستي نداشت.
آگاهي از اينکه در حال ساخت يک فيلم درجهR بوديد چگونه رويکرد شما را به «آن» تغيير داد؟ چراکه حوادث کتاب منبع اتفاقات مهيبي، بهخصوص درباره بچهها هستند. آيا از ابتدا تصميم گرفتيد همه آنها را به فيلم بياوريد؟
درجه R بودن فيلم عالي است؛ چراکه ماهيت و عصاره کار اصلي نيز همينگونه است. انتخاب استوديو در ساخت يک فيلم درجه R برايمان خبر خوبي بود و اين اتفاق نادري است. اين فرصت بزرگي براي وفادار ماندن به جوهره کتاب بود.
يافتن بازيگران خوب کودک کار سختي است، اما شما در اينجا بازيگران کودک خوبي داريد که قرار است در محيط وحشتافزايي متناسب با درجه R قرار بگيرند. آيا از اين نظر به مشکل خاصي برخورد کرديد؟
با بچهها؟
بله.
نه؛ آنها علاوه بر استعدادشان در بازيگري با ذهني باز به اين فيلم پيوستند؛ از خانوادههايي ليبرال ميآيند و ما مکالمات بيپردهاي درباره تم فيلم با آنها داشتيم. از خوششانسيام بود که در اين پروژه با من همراه شدند.
کارگرداني اين فيلم چطور به شما واگذار شد؟
فيلم در مراحل اوليه با کري فوکوناگا پيش رفت. وقتي او پروژه را ترک کرد، احتمالات بيشتري به رويش گشوده شد. آن زمان من با استوديو تماس گرفتم و وارد کار شدم و ايدهام را درباره فيلمنامه هيجانانگيز آن با آنها در ميان گذاشتم که مورد پسندشان قرار گرفت.
شما از چه نظر فيلم را مختص خود کرديد تا از چيزي که فوکوناگا در سر داشت متمايز شود؟
فيلمنامه همان ابتدا از لحاظ کاراکترها خوب بود، اما براي مثال به يکي از جذابترين خصوصيتهاي کاراکتر اصلياش نپرداخته بود و آن ويژگيهاي دگرپيکري است. اين يکي از چيزهايي بود که من در آغاز درباره آن صحبت کردم.
از آنجايي که شما با استوديو تماس گرفتيد، آيا کتاب استيون کينگ از گذشته مورد علاقهتان بود؟ چه چيز در اين داستان انگيزه بيشتري برايتان بهوجود آورد؟
من هميشه از هواداران استيون کينگ بودهام، بهخصوص در سالهاي نوجواني. ما با بزرگتر شدن شروع ميکنيم به قدرداني از چيزهاي مشخصي مثل دوستي، عشق و تجربه مراحل مختلف زندگي و چيزهاي بيشتري درباره آنها ميفهميم. به همين دليل، پس از گذشت 20 سال از آخرين باري که اين کتاب را خواندم دوباره با آن احساس نزديکي کردم.
مطلعام که ايده تقسيم داستان به دو نيمه، که يکي به ماجراي بچهها و ديگري به بزرگسالان ميپردازد، از زمان حضور فوکوناگا در پروژه مطرح بوده است؛ اما شما، بهعنوان يک داستانگو، با کارگرداني فيلم، ساخت دو نيمه مجزا و اجتناب از درهمآميختن داستان بچهها و بزرگسالان را از چه نظر مناسب يافتيد؟
خط داستان بچهها از خط داستاني بزرگسالان جالبتوجهتر است، اما اين حقيقت که نوعي تعامل ميان دو خط زماني وجود دارد به تصوير ذهنيام نزديکتر بود. پيش از پيوستن من به پروژه قرار بود اين فيلم درباره بچهها باشد، اما من اصرار داشتم که اگر بخش دومي هم وجود دارد بايد در تعامل با خط زماني ديگر باشد. به معناي نمايش زندگي بالغ بازندهها، در قالب فلشبکهايي که بهگونهاي بر رخدادهايي که در بخش اول ناگفته باقي ماندند نور مياندازد.
پيش از اين در صحبت از کاراکتر پنيوايز از عبارت «دلقکهاي اجدادي» استفاده کرديد. ممکن است کمي بيشتر توضيح دهيد کاراکتر پنيوايز را چطور ميبينيد؟
بله. درواقع اين کاراکتر هزاران سال پيش هم وجود داشته است. از لحاظ زيباييشناختي هرگز جذب دلقکهاي قرن بيستمي نميشوم. به نظرم بيمايه هستند و بسيار مرتبط با رويدادهاي اجتماعي و سيرکها و از اين قبيل، که البته اشکالي هم ندارد. اما من به زمانهاي قديمتر، مثل قرن نوزدهم، حس وابستگي بيشتري دارم و از آنجايي که اين موجود به مدت چند قرن وجود داشته است، با خودم گفتم چرا فيلم را به سده 18 نبريم.
در قرن نوزدهم چه چيز را جذابتر ميبينيد؟
قــرن نـــوزدهــم؟ گمـــان مــيکنـــم زيباييشناسي آن باشد و همچنين نياز به آوردن يک عامل ديگر در معادله و کاراکتر. زياد درباره آن فکر نکردم. بيشتر انتخابي از روي غريزه بود.
در انتخاب بازيگر پنيوايز بهدنبال چه بوديد؟ زيرا ظاهرا از افراد زيادي تست بازيگري گرفتيد؟
بله. اساسا اميدوار بودم کسي را پيدا کنم که من را غافلگير کند. براي بازي در اين نقش به ويل پولتر علاقهمند بودم. او از انتخابهاي ما بود، اما تمايل چنداني به اين نقش نداشت. صادقانه بگويم، از افراد زيادي تست گرفتم، اما درنهايت به فهرست بسيار کوتاهي رسيديم که بيل اسکارشگورد در صدر آن قرار داشت.
آيا او را در جهت خاصي هدايت کرديد يا در بنا کردن شخصيتش مختار بود؟
بله، او را از جهاتي راهنمايي کردم، اما پس از آن مکالمات طولانياي داشتيم.
چه مکالماتي؟
به شما نميگويم. [ميخندد]
کمي درباره طراحي کاراکتر او توضيح دهيد.
طراحي اوليهاي از او داشتم که بيشتر شبيه يک نوزاد بود. چيز خارج از قاعدهاي درباره او وجود داشت؛ درباره چشمانش که از هم فاصله داشتند. پس از آن چندان به او نپرداختم. اما پنيوايزي که در فيلم ميبينيد خاص است؛ چون موهاي ديوانهواري دارد. من براي نمايش حالات رواني مختلف او با موهايش بازي کردم، اما شکل رسمي او به يک نوزاد عجيبالخلقه شباهت بيشتري دارد.
در کتاب، زيرمتن جنسيت و بلوغ درحالرشد درنهايت به متن آن وارد ميشود. شما در فيلم دست به چنين کاري نميزنيد، اما بهعنوان جايگزين به چه فکر کرديد؟
از نظر ما کل داستان تا حدي به تم بلوغ ميپردازد و صحنههاي فيلم در اين مورد نيز استعارهاي از پايان دوران کودکي و ورود به بزرگسالي هستند. به نظر من پرداختن بيشتر به اين موضوع ضروري نبود و به اين دليل که داستان به خودي خود يک ماجراجويي هم به شمار ميآيد، چنين چيزي به حد کافي نمايانگر اين موضوع بود.
آيا خطي وجود داشت که با رسيدن به آن نخواهيد وقايع را به همان نسبت نامأنوس کتاب به تصوير بکشيد؟ آيا شما هم در نظر داشتيد پنيوايز را مثل کتاب چيزي فراتر از يک دلقک نشان دهيد؟
من ديد چندان ديوانهواري به اسطورهشناسي آن نداشتم؛ اما به سطوح زيرين چيستي او در فيلم اشاره ميشود. مثل لگوي لاکپشت که در يک صحنه کليدي فيلم اتفاق ميافتد. خودتان در فيلم ببينيد. آن را لو نميدهم.
برخي کارگردانان ديدگاه نوستالژيکي به دوران کودکي دارند و نگاه برخي ديگر انتقاديتر است. شما از اين نظر، در کجاي طيفي که دو سر آن استيون اسپيلبرگ و لري کلارک[کارگردان فيلم «بچهها» که تلخيهاي زندگي نوجوانان را روايت کرد] ايستادهاند قرار ميگيريد؟
سوال بسيار خوبي است، اما من جايي در ميانه ميايستم. تصوير ايدئالي از آن ندارم، اما اين طيف بسيار گسترده است. فيلم و لحن آن درباره کودکي و تجربه کودکي در طيف نسبتا گستردهاي قرار ميگيرد. لحظات اسپيلبرگي و لحظات لري کلارکي توأمان در آن وجود دارد.
از نظر شما چه چيزهايي در کارهاي استيون کينگ سينماييتر هستند؟ چون فکر ميکنم شما بيشتر از من طرفدار کارهاي او هستيد.
بله، بله. من بهطور کلي طرفدار گستردگي کارهاي او هستم. اما گاهي او به حد غايي مسائل نزديک ميشود که چندان باب ميل من نيست. زماني که بيش از اندازه به قباحت ميپردازد کاملا من را پسميزند. به نظرم الزامي در اتمام کتاب بهگونهاي که او نوشته است وجود نداشت، اما نميدانم چه بگويم.
شما ميدانيد چطور يک فيلم را بهگونهاي که به ذائقه هواداران ژانر وحشت خوش بيايد بسازيد. اما آيا اين فيلم قرار است مفرح و سرگرمکننده هم باشد؟
همينطور است.
واقعا؟
بله،بله. اين فيلم سرگرمکننده است، هارور است، اما دقايق احساسي هم دارد و شوخطبعي در آن بهوفور ديده ميشود.
نميگويم به سبک هاليوودي اين را انجام ميدهد، اما اين بخشي از آن حال و هوايي است که سعي کردم به آن متعهد بمانم. ريچي، هنري و بن کاراکترهاي متنوعي هستند. همه جور آدم در اين گروه پيدا ميشود. بازيگرهايي نيز که با آنها کار کردم خود گوشهاي از اين کاراکترها را در زندگي واقعي و در وجودشان دارند. در مواردي آنها دست به اجراي فيالبداهه زدند که نتيجهاش فوقالعاده از آب درآمد.
آيا لحظاتي در کتاب بودند که نتوانستيد به دليل محدوديت بودجه، آنها را بسازيد؟ صحنههايي که بهشدت تمايل به ساختشان داشتيد، اما بيش از اندازه پرخرج بودند؟
دو صحنه بودند که آنها را به تعويق انداختم؛ يکي بهگونهاي نخستين برخورد دلقک با آدمها را نشان ميدهد و ديگري رؤيايي است که بيل در آن از روي يک پل به پايين نگاه ميکند و ناگهان انعکاس يک بادکنک را در آب ميبيند، سپس به بالاي سرش نگاه ميکند و به جاي يک بادکنک يک دسته بادکنک ميبيند و رفتهرفته به بدن انسان تبديل ميشوند و نما عريضتر شده، تصوير چندين بچه مُرده، شناور در هوا ديده ميشود. نتوانستم از پس هزينه ساخت آن برآيم.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۸۷۵۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدئو) تصاویر ترسناک از بلعیدن یک گراز توسط اژدهای کومودو!
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی منبع: رازبقا tags # اژدهای کومودو ، حیات وحش سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!