نوجواناني که قاتل شدند
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۰۵۲۸۴
خبرگزاري آريا - به گفته مديرکل کانون اصلاح و تربيت تهران؛ اوضاع کانون نسبت به سالهاي گذشته بهتر شده است و تعداد افرادي که در آنجا زندگي ميکنند نصف شده اما مسئله اصلي مراقبت از آنها بعد از سالهاي کانون است.
به گزارش سرويس حوادث جام نيـوز، به گفته مديرکل کانون اصلاح و تربيت تهران؛ اوضاع کانون نسبت به سالهاي گذشته بهتر شده است و تعداد افرادي که در آنجا زندگي ميکنند نصف شده اما مسئله اصلي مراقبت از آنها بعد از سالهاي کانون است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روي ساختمان مديريت نقاشيهاي رنگي کشيده بودند؛ از در ورودي و بازرسي که رد ميشدي، ساختمان مديريت را ميديدي. فضاي بعد از در ورودي بيشتر شبيه مهدکودک يا مدرسه بود اما جلوتر که ميرفتي سمت راست يک ساختمان بزرگ و چند طبقه بود که در سبز رنگش زنجير شده بود؛ چيزي نگاه آدم را به آن سمت جلب ميکرد. دختر جواني که شوهرش را کشته بود، پسر 16سالهاي که موتور صاحب کارش را دزديده و جوان 18 سالهاي که منتظر بخشش از قصاص بود؛ خانه همهشان اينجا بود، پشت اين در زنجير شده. آنها بيخ گوش همه تهرانيها آرام آرام به سوي جواني ميرفتند.
کانون اصلاح و تربيت تهران دو بخش دارد؛ پسران و دختران. از سال 92 به بعد سعي کردند بچههاي زير 15 سال را به کانون نفرستند و درحال حاضر افراد زير 18 سال و بالاي 15 سال به آنجا فرستاده ميشوند.
علي رستمي (مدير کانون اصلاح و تربيت تهران) ميگويد: «در حال حاضر حدود 160 پسر و 8 دختر در اين مرکز نگهداري ميشوند. افراد زير 18 سال به اين مرکز آورده ميشوند اما طبق قانون مجازات اسلامي مصوب سال 92 افرادي که زير 15 سال هستند کمتر به کانون ميآيند و در حال حاضر آمار صفر است و اگر موردي هم باشد با مراجع قضايي رايزني ميشود تا آنها وارد کانون نشوند؛ در صورتي که قبل از سال 92 حدود 12 بچه زير 15 سال داشتيم.»
کانون اصلاح و تربيت حدود دو سال است که بند جوانان دارد؛ سعي کردهاند اين افراد را به زندان بزرگسال نفرستند. رستمي معتقد است؛ اصلاح قانون توانسته تاثير بسيار زيادي در کاهش آمار تعداد افراد در کانون بگذارد و حتي در 10 سال گذشته آمار را نصف کرده است.
او درباره بند جوانان ميگويد: «رنج سني ما 15 تا 18 سال است اما باتوجه به قانون آيين دادرسي جديد که از 1 تير 94 اجرايي شده، افرادي که زير 18 سال مرتکب جرم شدند و حداکثر مجازاتشان 5 سال است؛ مدت نگهداريشان در کانون همان 5 سال در بند جوانان است؛ يعني نوجواناني که زير 18 سال مرتکب جرم شده باشند و تا 5 سال محکوميت دارند همه دوران محکوميت خود را در اينجا ميگذرانند؛ بنابراين محلي در کانون وجود دارد که بند جوانان نام دارد و افراد تا سن 23 سالگي با اين شرايط در آنجا نگهداري ميشوند اما با اين تاکيد که زمان ارتکاب جرمشان بايد زير 18 باشد. با اين قانون نوجواناني که زير 18 سال باشند و وارد کانون شوند به هيچ وجه به زندان بزرگسالان منتقل نميشوند. اين مسئله از 21 بهمن 95 در کانون اصلاح و تربيت تهران نيز اجرا شده و امروز حدود 20نفر از افرادي که بالاي 18 سال هستند و قبل از 18سالگي مرتکب جرم شدهاند در بند جوانان نگهداري ميشوند.»
80درصد آمار جرايم دختران در سالهاي گذشته مربوط به رابطه نامشروع بود
تعداد کم دختران در کانون نيز براي همين اصلاح قانون است؛ تا قبل از اين آنها به جرم روابط نامشروع درحالي که سن کمي داشتند به کانون فرستاده ميشدند اما امروز اصلاح قانون کمک کرده تعداد آنها کمتر از انگشتان دست باشد.
رستمي درباره دختران کانون ميگويد: «در سالهاي قبل 80درصد آمار جرايم دختران رابطه نامشروع بود و به اين عنوان به کانون فرستاده ميشدند؛ اما امروز کمتر نسبت به اين جرم حساسيت قانوني وجود دارد يا بهتر است بگوييم مراجع قانوني کمتر به اين مسائل ورود پيدا ميکنند. البته هنوز ماده قانوني براي اين موضوع وجود ندارد اما با توجه به فصل 10 قانون مجازات اسلامي که مواد خاصي براي رسيدگي به جرايم اطفال و نوجوانان پيشبيني شده؛ اين طيف از افرادي که جرمهايي اين چنين دارند طور ديگري محکوم ميشوند و کمتر به کانون فرستاده ميشوند. در حال حاضر کسي را در کانون نداريم که فقط جرمش رابطه نامشروع باشد؛ مگر اينکه به جز رابطه نامشروع شرکت در خانه فساد هم بوده و به کانون منتقل شده است ولي به صرف رابطه نامشروع؛ کمتر افرادي به کانون واگذار ميشوند.»
جرم به قوت خود باقي است؛ نحوه برخورد با آن تغيير کرده
قاضيها امروز انعطاف بيشتري در مقابل جرم اطفال و نوجوانان نشان ميدهند، ديگر نوجوانان را براي 5 قوطي کنسرو يا دزديدن چند کبوتر به کانون نميفرستند؛ آنها با دختران مهربانتر شدند. آيا اصلاح قانون و مهربانتر شدن قضات مسئله اصلي يعني ارتکاب جرم توسط نوجوانان را کم کرده يا فقط تعداد کمتري از آنها به زندان ميروند؟
مدير کانون اصلاح و تربيت درباره اصلاح قانون ميگويد: «قانوني که در حال حاضر پيشروي قضات براي نوجوانان قرار دارد بسيار خوب است اما نحوه اجراي آن مهم است. در گذشته قانون خاصي براي جرايم نوجوانان و اطفال وجود نداشت اما در حال حاضر همان فصل 10 قانون موارد زيادي را پيشبيني کرده مثلا براي افراد 9 تا 15 محکوميتها عوض شده، آنها را به والدين تسليم ميکنند يا الزام مراجعه به مددکار و روانکاو برايشان ميگذارند. به نوعي براي جرم نوجوانان قضازدايي انجام ميشود يعني سعي ميکنند اطفال را از دستگاه قضايي دور نگه دارند که بسيار موثر است.»
رستمي 10 سال است که در کانون مديريت ميکند؛ او قصههاي زيادي از بچههاي بزهکار دارد. ميگويد؛ بچهها نياز به آموزش دارند و بايد آنها را از دستگاه قضا دور نگه داشت.
او ميگويد: «درحال حاضر راهکارهايي در قانون ديده شده که موارد اينچنيني را کمتر به کانون ميفرستند و به نوعي قانون به نوجوانان و اطفال مجرم کمک ميکند که مسيرش از مراجع قضايي خارج شود و به سوي انجام کارهاي اجتماعي سوق داده شود. مثلا يکي از بندهايي که در قانون ديده شده؛ جلوگيري از معاشرت نوجوان با اشخاصي است که دادگاه دستور ميدهد؛ بنابراين اگر طفل با افرادي در تماس بوده که او را به جرم تشويق ميکردند، از معاشرت با آنها منع ميشود.»
کاهش 50درصدي نوجواناني که در کانون زندگي ميکنند
مدير کانون با اشاره به اينکه وضعيت امروز کانون بسيار بهتر از دهه 80 است، تاکيد ميکند: «آمار افراد در کانون اصلاح و تربيت نسبت به يک دهه گذشته 50درصد کاهش داشته است و اين آمار نسبت به سالهاي 90 و 91 نيز حدود 35درصد کم شده است. جرايمي مانند سرقت، درگيريها يا ضرب و جرح عمدي و فروش و مصرف مواد مخدر به ترتيب بيشترين فراواني را در بين افراد مرتکب به جرم در کانون دارد و کمترين جرم که زير يک درصد اتفاق ميافتد قتل است.»
کانون به نوع جرم افراد کاري ندارد و از آنها نيز خيلي سوال نميکند، البته بر حسب نوع جرمشان برنامهريزي ميکند يعني روانشناسي که بايد به آنها کمک کند طبيعتا به افرادي که مرتکب قبل شدند خدمات بيشتري ميدهد اما همه اين موارد بستگي به فرد دارد يعني بر حسب نوع جرم و شخصيت فرد برايش برنامهريزي ميشود.
به گفته مديرکانون بچههاي زير 18 سالي که مرتکب قتل شدند مشکلات روانشناختي کمتري دارند؛ آنها اتفاقي قاتل شدند و اکثرا خانوادههاي بهتري نسبت به ديگر بچهها در کانون دارند. در اکثر مواقع افرادي که به جرم سرقت يا مواد مخدر در کانون هستند مشکلات روانشناختي و خانوادههاي ناهنجار دارند. اين افراد بيشتر نياز به مددکار دارند. همچنين اصلاح افرادي که مرتکب قتل شدند راحتتر است زيرا زمان بيشتري در کانون هستند و فرصت بيشتري براي اصلاح آنها وجود دارد.
اصلاح قانون، محکومين به قصاص را نجات ميدهد
دختري سال گذشته آزاد شد. او 8 سال در کانون و منتظر حکم قصاص بود که با اصلاح قانون و اجراي قانون جديد با تامين ديه آزاد شد. اين دختر قبل از 18سالگي ازدواج کرده بود و در درگيريهاي خانوادگي شوهرش را به قتل رسانده بود. بعد از اصلاح قانون و اجراي آن از سال 94 پرونده اين دختر دوباره بررسي شد و با اينکه شاکي رضايت نميداد اما حکم آن از قصاص به پرداخت ديه تغيير پيدا کرد و در نهايت بعد از تامين ديه توسط خيرين آزاد شد.
رستمي درباره تغيير اجراي حکم نوجواناني که محکوم به قصاص هستند، تصريح ميکند: «از سال 85 تاکنون توسط مداخلههايي که با ممدکاري انجام شده 11نفر از نوجواناني که محکوم به قصاص بودند، بخشيده شدند. همچنين از سال 85 تا امروز هيچ بچه زير 18 سالي در استان تهران اعدام نشده است. يعني افرادي بودند که در کانون حضور داشتند و بعد به زندان بزرگسال منتقل شدند اما هنوز قصاص نشدند.»
دو دختر همراه مادرشان، پدرشان را به قتل رسانده بودند و به قصاص محکوم بودند که آنها نيز با استفاده از قانون جديد پروندهشان دوباره بررسي ميشود و حکمشان از قصاص به پرداخت ديه و نگهداري تغيير پيدا ميکند؛ آنها نيز آزاد شدند.
دختران بيشتر درگير قتلهاي خانوادگي هستند
مديرکانون اصلاح وتربيت تهران درباره دختراني که درگير قتلهاي خانوادگي هستند؛ ميگويد: «دختراني که اغلب درگير قتلهاي خانوادگي هستند بيشتر تحت تاثير مادرانشان مرتکب جرم ميشوند، يعني نقش اصلي را مادر داشته و به نوعي دختران همکاري کردند. دلايل اين موضوع متفاوت است؛ علتهاي اجتماعي، اخلاقي، اقتصادي و مصرف مواد مخدر باعث وقوع اين نوع جرمها ميشود اما معمولا دختراني که در قتلهاي خانوادگي درگير هستند بيشتر همراه مادر يا يکي از افراد خانواده مرتکب جرم شدند.»
بعضي از بچهها به کانون برميگردند و بعضي دلشان نميخواهد از کانون بروند؛ آنهايي که بازميگردند شرايط محيط زندگيشان تغيير نکرده و آنها که دلشان نميخواهد بروند کسي آن بيرون منتظرشان نيست.
رستمي ميگويد: «بين 7 تا 12درصد افرادي که از کانون ميروند دوباره مرتکب جرم شده و بازگردانده ميشوند اما اين آمار هيچ وقت بيشتر از 12درصد نبوده است. اين افراد کساني هستند که بيرون از کانون شرايط برايشان فراهم نشده است. در کشورهاي مختلف آمارها متفاوت است مثلا در برخي کشورها بين 35 تا 40درصد بازگشت مجدد وجود دارد اما در ايران نهايتا آمار بازگشت حداکثر تا 20درصد و بازگشت به کانون نيز 12درصد است.»
افغانيها با ايرانيها در کانون برابرند
حدود 35نفر افرادي که در حال حاضر در کانون هستند از اتباع افغاني هستند. همه شرايط براي اين افراد با نوجوانان ايران يکسان است حتي شرايط قضايي نيز براي آنها مانند يک فرد ايراني است. همه اين افراد در همان خوابگاهها با همان امکانات آموزشي و خدماتي در کانون حضور دارند. از بين آن 11نفري هم که عفو شدند دو نفرشان افغاني بودند که کانون از قصاص برايشان رضايت گرفته است.
مديرکانون درباره افغانيهاي کانون تاکيد ميکند: «براي کانون هيچ فرقي نمي کند که افراد ايراني يا افغاني باشند همه خدمات براي همه افراد در اينجا يکسان است و بدون هيچ تبعيضي از آنها نيز نگهداري ميشود.»
کانونيها سوپيشنه کيفري نخواهند داشت
بچههاي کانوني سوپيشنه کيفري نخواهند داشت اين موضوع را هم با اصلاح قانون از سال 92 تغيير دادهاند. آنها مثل افراد عادي به جامعه بازميگردند و حتي پسران مشمول قانون سربازي هم هستند و بايد سربازي بروند.
رستمي با تاکيد براينکه شرايط کانون اصلاح و تربيت نسبت به گذشته بسيار تغيير کرده است، ميگويد: «در حال حاضر کانون اصلاح و تربيت شرايط پذيرش 400نفر را دارد در حالي که امروز 168 نفر در آن زندگي ميکنند و ميتوان گفت فقط يک سوم ظرفيت پراست که نسبت به گذشته بسيار راضي کننده و امکانات خوبي براي همه در اينجا فراهم است.»
او با اشاره به بازديد هفتگي از خوابگاهها درباره نيازهاي کانون اصلاح و تربيت، اضافه ميکند: «اين طيف از افراد نياز به کمک دارند تا همين آمار کم بازگشت نيز به صفر برسد از اين طريق ميتوان آمار زندان بزرگسال را نيز کاهش داد. در اين سالها بچههايي که مدت زمان بيشتري در کانون بودند آمار بازگشتيشان زير 2درصد است زيرا وقت کافي داريم با آنها کار کنيم. مثلا هفته پيش يکي از بچههايي که جرمش قتل بود از اينجا آزاد شد و چهار سال را درکانون گذرانده بود. من بدون شک ميتوانم تعهد بدهم که او ديگر به کانون بازنميگردد و مرتکب هيچ جرمي نميشود.»
بچههاي کانوني نياز به مراقبت پس از خروج دارند
به گفته رستمي مسئله مراقبت پس از خروج اين بچهها از کانون بسيار مهم است که بايد از طريق ارگانهاي مربوطه به آن توجه شود. منابع مالي بايد در اختيار سازمان زندانها قرار بگيرد تا مراقبتهاي پس از خروج از کانون بيشتر شود. کانون به خاطر امکانات خوبي که دارد مشکلي به لحاظ پياده کردن برنامههاي اصلاحي و تربيتي ندارد اما بيرون از اينجا بسياري از اين بچهها مشکل دارند و بايد همين فرايند آموزشي برايشان پيگيري شود تا آنها به جرم بازنگردند.
او اضافه ميکند: «اين مسئله بايد در اعتبارات پيشبيني شود. مراکز مربوطه بايد تامين مالي شوند. نوجوانان و زنان با مراقبتهاي پس از خروج از چرخه جرم دور ميمانند.»
براي مديرکل کانون اصلاح و تربيت تهران کانون پر از خاطرههاي شيرين و خوب است؛ او تا آنجايي که ممکن است سعي ميکند درباره خاطرههاي تلخ حرف نزند. معتقد است کار کردن با بچهها برايش لذت بخش است و به نوعي با آنها زندگي ميکند.
انگار دلشان براي کانون تنگ ميشود
رستمي در ميان خاطرههاي خوش کانون به پسري اشاره ميکند که از استان خوزستان براي کار به تهران ميآيد با هماتاقياش درگير و درنهايت مرتکب قتل ميشود. رضايت گرفتن از خانواده مقتول يکي از سختترين کارهايي است که تاکنون مسئولان کانون انجام دادند. مددکار کانون سه بار به شاکي مراجعه ميکند و درنهايت موفق ميشود از خانواده مقتول رضايت بگيرد. سال گذشته جواني به کانون مراجعه ميکند با شيرينيهاي جنوبي که شکلاتشان آب شده بوده؛ او همان کسي بوده که کانون برايش رضايت گرفته بود؛ بعد از سالها آمده بود از کانون تشکر کند.
دو برادر نوجوان زير 15 سال در سالهاي 85 و 86 که با پدرشان تنها زندگي ميکردند؛ جرمشان سرقت بود يکي از آنها سال گذشته با مديرقبلي کانون آمده تا رستمي را ببيند او نيز از نمونههايي بود که به جامعه بازگشته است. آمده بود براي ازدواجش از کانون کمک بگيرد و کانون توانسته باز هم بعد از اين همه سال توسط خيرين بخشي از هزينههاي ازدواجش را تامين کنيم.
رستمي ميگويد: «کارکردن با بچهها شيرين است زيرا نتيجه کار را ميبينم. کمک کردن به بچههايي که اتفاقي مجرم شدند بسيار شيرين است زيرا ميتوان مسير را به آنها نشان داد و با آموزشهايي که ميبينند راه خودشان را درست پيدا ميکنند. همين که آمار افرادي که به کانون بازميگردند کم است جاي خوشحالي دارد. بسياري از بچهها به مسئولان و مديران کانون سر ميزنند و به نوعي ما را در جريان زندگيشان هستيم که همين يعني اينکه از تلاشهايمان نتيجه درست گرفتيم.»
بيرون از کانون کسي منتظرش نبود
آخرين خاطره مديرکل کانون اصلاح و تربيت مربوط به پسري است که هيچ کس را جز کانون نداشت؛ او درباره اين پسر ميگويد: «سال 86 بود که يکي از بچهها آزاد شد وقتي آمده بود براي امضاي برگه آزادياش خوشحال نبود چون جايي را براي خواب نداشت. ميگفت اگر از کانون بروم بايد در پارک زندگي کنم. با پيمانکار امور تاسيسات هماهنگ کرديم تا پيش او آموزش ببيند و کار کند. او حدود 6ماه آموزش ديد و حقوق ميگرفت بعد از طريق يکي از افرادي که در تاسيسات کار ميکردند؛ بيرون از کانون کار پيدا کرد و رفت و بعد از دو سال دوباره به کانون مراجعه کرد و گفت: در مترو باجه عطرفروشي دارد و توانسته روي پاي خودش بايستد.
مجرماني که مقصر نيستند
از اتاق مدير بيرون ميآييم؛ آمده بوديم مصاحبه. گفتند بازديد نامه جداگانه ميخواهد. از همان راهي که رفته بوديم به سمت اتاق بازرسي و در خروج راه افتاديم. ساختمان بزرگ با در سبز رنگ قفل شده همان جا بود. چيزي توجه آدم را به آن جلب ميکرد و صدايي در گوشم ميخواند؛ در آنجا چهار زندان است به هر زندان دو چندان نقب...
با خودم ميگويم: بهترين سالهاي زندگي کساني پشت اين در ميگذرد. بچههايي که شايد کوچکترين تقصيري در جرمي که مرتکب شدند؛ ندارند و جامعه، خانواده و فقر آنها را به اينجا کشانده است. آنها سوءپيشنه کيفري نخواهند داشت اما روزها و سالها دور از جامعه زندگي ميکنند؛ انگار شدهاند تافته جدا بافته! کساني که براي بازگشتن به جامعه و داشتن يک زندگي سالم بايد چندين برابر افراد ديگر تلاش کنند؛ اما سوال اصلي اينجاست که جدا کردن آنها از جامعه و باز هم برخورد قهري با جرايم اطفال و نوجوانان تا چه اندازه به اصل موضوع کمک ميکند؟ هرچند قانون امروز مهربانتر شده اما فقط در تهران 168 نوجوان و جوان پشت ميلههاي زندان هستند.
ايرنا
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۰۵۲۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ارزش افزوده در شهرهای کوچک ناچیز است و باید این قانون اصلاح شود
ایسنا/لرستان شهردار تیتکان با بیان اینکه ارزش افزوده در شهرهای کوچک ناچیز است و باید این قانون اصلاح شود گفت: شهرداری در شهرهای کوچک درآمد پایداری ندارند و این یکی از موضوعاتی است که دست ما را برای انجام کارها بسته است.
زینب آذرخوش امروز، هشتم اردیبهشت ماه در جلسه شورای شهرداران و شوراهای اسلامی که در محل سالن جلسات استانداری لرستان برگزار شد، اظهار کرد: شهرهای کوچک دارای زیرساختهای گردشگری هستند و ضرورت دارد برای ارتقای آن تسهیلات مناسبی را به شهرداریهای کوچک تخصیص داده شود.
شهردار تیتکان بیان کرد: گردشگری صنعتی پولساز است و رونق گرفتن آن در شهرهای کوچک منجر به ارزآوری در این شهرها خواهد شد.
شهردار تیتکان عنوان کرد: ضرورت دارد تسهیلات به شهرهای کوچک داده شود تا موضوع گردشگری و بومگردی در آنها پایدار بماند.
وی افزود: سهمیه قیر شهرداری تیتکان اینقدر کم بود که از گرفتن آن صرفنظر کردیم چرا که هزینه حمل و نقل آن به صرفه نبوده است.
انتهای پیام