سفر ظریف به دوشنبه نقطه عطف ایران و تاجیکستان
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۲۹۶۷۵
به گزارش پارس نیوز،
فرزاد رمضانی بونش افزود: روابط ایران و تاجیکستان گذشته از پیوندهای گوناگون فرهنگی، زبانی، تاریخی و تمدنی بویژه بعد از استقلال تاجیکستان روابط بسیار گرم و به سمت روابط راهبردی در حال حرکت بود اما بروز برخی چالش های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نوع نگاه مختلف تهران و دوشنبه به برخی مسائل موجب شد در چند سال گذشته روابط دو طرف با فراز و نشیب هایی همراه باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی خاطرنشان کرد: با این حال می توان نقطه عطف چالش در مناسبات دو طرف را در نگاه به نهضت اسلامی تاجیکستان ذکر کرد.
پژوهشگر ارشد مسائل منطقه ای ادامه داد: به نظر می رسد نوع نگاه دو طرف به جایگاه نهضت اسلامی تاجیکستان روند روابط دو طرف را با چالش هایی مواجه کرده است، دوشنبه در یکی دو سال اخیر اصرار داشته که نهضت اسلامی به عنوان یک جریان تندرو شناسایی شود اما نگاه تهران به این نهضت به عنوان کسی که میانجی گر و از عاملان اصلی فرایند صلح تاجیکستان بوده با نگاه دوشنبه متفاوت است.
رمضانی اضافه کرد: همین امر دامنه انتقادات و خواسته های دوشنبه از تهران را در یک سال اخیر بیشتر کرده و حتی در مقاطعی برخی رسانه ها و برخی مقامات امنیتی و سیاسی تاجیکستان تهران را به نوعی دخالت در مسائل تاجیکستان در زمان جنگ داخلی متهم کردند.
پژوهشگر مسائل منطقه ای با بیان اینکه در سال های اخیر ایران از مجموعه شرکای اصلی تجاری تاجیکستان بیرون آمده اظهار کرد: علاوه بر اینکه روابط اقتصادی دو طرف در این سالها با چالش های بیشتری روبرو شده، در سایر حوزه ها هم شاهد بسته شدن برخی نهادهای ایرانی در تاجیکستان، اعمال سختگیری بیشتر برای فعالیت های بازرگانان و شهروندان ایرانی بوده ایم به طوری که این اقدامات روابط را کاهش داده است.
رمضانی ادامه داد: در کنار اینها نقش بازیگران خارجی را هم می توان در کاهش روابط تهران و دوشنبه مد نظر قرار داد. در دو سال گذشته تاجیکستان با اعلام سیاست درهای باز نشان داده به دنبال جلب سرمایه خارجی است و رویکردهایی به سمت نهادهای مختلف اقتصادی و سیاسی منطقه ای انجام داده است.
وی یادآور شد: برخی مخالفت های آشکار و پنهان تاجیکستان با عضویت کامل ایران در شانگهای و تداوم برخی اظهارات و سخنان ضد ایرانی در رسانه های تاجیکستان یک سال اخیر بیانگر سردی روابط تهران و دوشنبه در سال های اخیر بوده است.
رمضانی افزود: سفری که آقای دکتر ظریف در شرایط کنونی می تواند نقطه عطفی در روابط دو کشور باشد و چالش های اقتصادی، سیاسی، ژئوپلتیکی و دیپلماتیک تهران و دوشنبه را حل کند.
به گفته این پژوهشگر مسائل منطقه، بسترهای روابط سیاسی دیپلماتیک فرهنگی و اقتصادی و ژئوپلتیکی ایران و تاجیکستان به اندازه ای عمیق و گسترده است که برخی تحلیلگران و کارشناسان به درستی ایران و تاجیکستان را «یک ملت در قالب دو دولت » می دانند، دو طرف می توانند با گذر از چالش های پیش رو به سمت افزایش روابط در جهات مختلف گام بردارند.
وی با اشاره به تنگناهای اقتصادی پیش روی تاجیکستان گفت: در وضعیت کنونی اقتصاد تاجکستان با توجه به کاهش درآمدهای نیروهای کار از روسیه متاثر است و این کشور تلاش می کند این مشکلات را از طریق همکاری و گسترش مناسبات با کشورهای ثروتمند عربی و اعزام کارگر به این کشورها حل کند.
رمضانی با اشاره به سابقه جمهوری اسلامی ایران در میانجی گری بحران و جنگ داخلی تاجیکستان در سال های گذشته اظهار داشت: اگر دو طرف بخواهند ایران باز هم می تواند برای کاهش تنش و مشکلات بین دولت و نهضت اسلامی در تاجیکستان ورود کند کما اینکه از نگاه بسیاری از روشنفکران مقامات حزبی و سیاسی تاجیکستان، جمهوری اسلامی از مهمترین عناصر جلوگیری از روند واگرایی در تاجیکستان به شمار می آید و در آن مقطع کمک گسترده ای به روند صلح در این کشور کرده است.
وی با اشاره به حضور گسترده تاجیک ها در صفوف گروه تروریستی داعش اظهار کرد: با شکست های داعش در سوریه و عراق و تنگناهایی که این گروه تروریستی با آن مواجه است، بحث بازگشت این نیروها به کشورهای خود قوت گرفته و در این شرایط نحوه مواجهه به این نیروهای رزم دیده هم از مهمترین مسائلی است که دو طرف می توانند با یکدیگر همکاری کنند
به گفته وی با توجه به شناختی که جمهوری اسلامی ایران از روند مبارزه با داعش در سوریه و عراق دارد، دو طرف می توانند همکاری های امنیتی خود را در این مسئله مد نظر قرار دهند تا مانع از افزایش نا امنی در منطقه شود. در هر صورت سفر وزیر امور خارجه به تاجیکستان این سفرمی تواند نقطه عطفی باشد در حل و فصل چالشهای روابط تهران دوشنبه در ابعاد مختلف سیاسی اقتصادی و امنیتی و روابط دو طرف به سمت عادی شدن و توسعه حرکت کند.
رمضانی تصریح کرد: با توجه به ظرفیت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موجود برای افزایش مناسبات تهران - دوشنبه به نظر نمی رسد بازیگرانی مثل عربستان بتوانند برای تعمیق واگرایی بین دو طرف کاری انجام دهند.
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران روز چهارشنبه در سفر تاجیکستان با با امامعلی رحمانف رییس جمهوری این کشور دیدار و گفت وگو کرد.
سیام **2021 ** گفت وگو: داود مرادپور * انتشار: امید غیاثوند
منبع: پارس نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۲۹۶۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم عربها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارشهای رسانهای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانهای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.
به گزارش انتخاب، استدلال آنها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولتها طرف اسرائیل را میگرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاریها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکدهای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقهای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان داد.»
پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمکهای بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.
اما این ارزیابیها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر میرسد و نمیتواند پیچیدگی چالشهای منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیتهای منطقه که مانع از همکاریها بین اعراب و اسرائیل میشود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولتهای عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایتهای نتانیاهو از توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاشهای وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهرهای کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنشهای منطقهای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه میتواند به مشروعیت آنها در داخل لطمه بزند.
هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولتهایی که اسرائیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای هستند. اولویت آنها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولتهای عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقهای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.
پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حملهای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیماهای ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپادها و موشکهای ایرانی را دفع نمایند. گزارشهای رسانهای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقهای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.
اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقامهای اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.
تلاشهایی که دولتهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیکتر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاریهای خود با واشنگتن هستند. آنها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم میکند نمیبینند.
دولتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای اسرائیل برای تضعیف توانمندیهای نیروهای نیابتی ایران استقبال میکنند. اما آنها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که میتواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکنندهای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولتهای عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند موازنهای بین روابط مختلف منطقهای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پلهای پشت سرشان را خراب کنند.
اما به رغم این محدودیت ها، دولتهای عربی میتوانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماسهایی برای مدیریت بحران حیاتیتر از گذشته است. کشورهای عربیای که با هر دو طرف رابطه دارند میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیامها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیبها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگوهای منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز میکند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگهایی بود.
اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیکتر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانهتر کند. همکاریهای فنیای که دولتهای عربی و اسرائیل اخیرا در حوزههایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشستهای مهم منطقهای که علنا تعاملات سیاسی دولتهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاشهای دولتهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانهتر اولویت دهی به حمایت از تلاشها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.