Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-28@16:11:52 GMT

نشانه‌شناسی "بست نشینی"

تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۹۶۱۴۵

نشانه‌شناسی 'بست نشینی'

فرارو- بست نشینی سه نفر از نزدیکان محمود احمدی نژاد در حرم عبدالعطیم حسنی (ع) بازتاب گسترده ای در رسانه ها و افکار عمومی داشت. هر کس از منظری این اقدام تازه یاران احمدی نژاد را بررسی و تفسیر کرده است. اما غالب تحلیل ها این است که این اقدام نوعی شوی سیاسی بوده است.  سه نفر از نزدیکان محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهوری سابق با انتشار بیانیه‌ از آغاز بست‌نشینی خود در حرم شاه‌عبدالعظیم حسنی در جنوب شهر تهران‌ در اعتراض به آنچه «تحت فشار قرار دادن و محدود کردن» خود می‌نامند، خبر دادند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این اقدام آن‌ها با بدرقه احمدی‌نژاد همراه شد. حمید بقایی، معاون اجرایی احمدی‌نژاد در دولت دهم، علی اکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی و رسانه‌ای احمدی‌نژاد در دوران تصدی شهرداری تهران و ریاست جمهوری و حبیب الله جزء خراسانی ذیحساب نهاد ریاست جمهوری دولت دهم سه نفری هستند که چهارشنبه بیست و چهارم آبانماه ۱۳۹۶ بست‌نشینی خود را آغاز کردند. این افراد در بیانیه خود به سنت بست‌نشینی اشاره کردند و نوشتند: «امید است که این توسل و استمداد موجب بیداری و تنبه کسانی شود که با احساس قدرت مطلق، حقوق مردم را آشکارا تضیع می کنند.» ساعتی پس از آغاز بست نشینی این افراد محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی نیز به آنها پیوستند. احمدی نژاد نطق بسیاری تندی کرد. همچنین در بیانیه دیگر این افراد از رهبر معظم انقلاب خواسته‌اند تا آیت الله محمود هاشمی شاهرودی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را مامور رسیدگی به ادعاها و اتهامات مربوط به آنها کند.  بست نشینی از دوره صفویه در ایران گسترش یافت و در زمان حکومت قاجاریه در دوره ای به اوج خود رسید. نقص قوانین و شتاب در مجازات، موجب آن بود تا برخی از محکومان بست را تنها راه به تأخیر انداختن مجازات خود بیابند. هر سه نفر نزدیکان احمدی نژاد که اقدام به بست نشینی کرده اند در دستگاه قضایی پرونده‌ دارند و یا در دوره‌هایی در سال‌های اخیر به زندان رفته‌اند به طوریکه علی‌اکبر جوانفکر در سال ۱۳۹۰ به یک سال زندان و همچنین سه سال محرومیت از فعالیت‌های مطبوعاتی محکوم شد.  بقایی هم در چند نوبت بازداشت شد و سومین جلسه رسیدگی به پرونده وی بدون حضورش برگزار شد. حبیب الله جزء خراسانی هم در ارتباط با پرونده دانشگاه ایرانیان در دستگاه قضایی ایران محکوم شده است.  ناظران معتقدند این رفتار نزذیکان احمدی نژاد و سخنان اخیر او نوع تازه از اقدامات رادیکال را از سوی این گروه به نمایش می گذارد که معنا و مفهوم سیاسی خاص خود را دارد.  محمد صادق جوادی حصار تحلیلگر مسائل سیاسی در این باره به خبرنگار فرارو گفت: «آقای احمدی نژاد و تیم ایشان و حامیان تئوری پردازان حرکت بست نشینی سالها در پی این بودند که گفتمان سومی از جبهه های نظریه پردازی در انقلاب اسلامی را ایجاد کنند. اینها می خواستند با باز تولید مفاهیم اولیه انقلاب مثل استکبار ستیزی، عدالت گستری و ظلم ستیزی و توزیع عادلانه قدرت در جامعه سیاسی گفتمان نوینی را در انقلاب اسلامی ارائه دهند و به همین دلیل یکی از وجوه برجسته این گفتمان را نفی تمامی اتفاقاتی که پیش از این در جمهوری اسلامی رقم خورده بود  می دانستند.»  به گفته این تحلیلگر مسائل سیاسی "یعنی تقریبا نمی توانستیم دولتی را بعد از انقلاب اسلامی مشاهده کنیم که از جانب احمدی نژاد و تیمش دولت مطلوبی بوده باشد. او همه دولت های قبل از خودش را تخطئه می کرد و می گفت که ما می خواهیم شکل نوین و بدیعی از انقلاب اسلامی را به ایران و جهان ارائه کنیم که بستری باشد برای مدیریت جهانی جمهوری اسلامی و در بعدی دیگر بستری باشد برای مدیریت جهانی امام زمان(عج)."

جوادی  حضار افزود: «نوع ولایتی که این گروه دنبال می کرد فرا ولایت فقیه بود. این گفتمان در عمل بازخوردهای مثبت و منفی فراوانی را در جامعه ایجاد کرد که غلبه با بازخوردهای منفی بود. یعنی در بدو امر به خاطر شعار های پوپولیستی و عوام گرایانه ای که احمدی نژاد مطرح می کرد و شیوه از قرائتی که از عدالت مطرح کرده بود مثل سهام عدالت، مسکن مهر و امثال اینها توانسته بود بخش هایی از طبقه ضعیف جامعه را جذب کند اما هر چه زمان گذشت معلوم شد که این شعار ها و رویکردها آینده ساز نیستند و به صورت مسکن عمل می کنند.»

این کارشناس مسائل سیاسی  ادامه داد: «پس از اینکه دولت احمدی نژاد کنار رفت، آن گفتمان را در خطر می بینند و سعی می کنند آن را حفظ کنند و در منظومه جمهوری اسلامی نوعی از وجاهت و محبوبیت را برای خود نگه دارند. در شرایط کنونی اگر تخلفات این گروه در حوزه فرهنگ، اقتصاد و جامعه به شکل قضایی بررسی و در محاکم قضایی محکوم شوند این هیچ جایی برای توجه و تعریف از رفتار کردارشان باقی نمی گذارد. بنابراین بهترین دفاع را در حمله دیدند و با حمله به برادران لاریجانی و قوه قضائیه در حقیقت سعی کردند اصل مسئله را با سیاسی کردن موضوع زیر سوال ببرند.»

او با بیان اینکه "آنها می خواهند به جامعه القا کنند آنچه صورت گرفته است تخلف آنها نیست"، گفت: «احمدی نژاد و نزدیکانش به دنبال قانع کردند افکار عمومی است که بگوید اتفاقات رخ داده تعدی و تجاوز دشمنانش است. در این شرایط او بهترین دفاع را فرار به جلو قرار داده است.»

جوادی حصار با اشاره به بست نشینی یاران احمدی نژاد در اوج انتقادات افکار عمومی از عملکرد دولت او در ساخت مسکن مهر، گفت: «با این انتقادات افکار عمومی احمدی نژاد و یارانش به این نتیجه رسیدند که اگر جنجالی به وجود نیاید ممکن است تتمه محبوبیتش را هم از دست دهد. من تصور می کنم بست نشینی یک شوی سیاسی است و یک حرکت علمی و قانونی که بخواهد  از آن نتیجه روشن خارج شود، نیست.»  این کارشناس مسائل سیاسی در پاسخ به این پرسش که بست نشینی در حرم عبدالعظیم حسنی به لحاظ نشانه شناسی سیاسی چه معنایی دارد، گفت: «این یک اقدام کاملا سنتی است که در تاریخ ایران فراوان وجود داشته است. در زمانی که شاهان حکومت می کردند دستگاه عدالت گستری وجود نداشته است پناه بردن از بی عدالتی به اماکن متبرکه و قبور مردان خدا امر رایج رسمی بوده است.»

او افزود: «حرکت دوستان آقای احمدی نژاد  یک معنای مهم دارد. آن هم این است که ما از دستگاه قضایی قطع امید کرده ایم، بنابراین پناه می بریم به مقابر بزرگان و بست می نشینیم که در امان بمانیم. تداعی این رفتار نوعی اتهام آفرینی برای جمهوری اسلامی است و طبعا باید با آن برخورد قضایی کرد.  بست نشینی پیام سیاسی خاصی دارد و کسانی که مطلع باشند متوجه می شوند که این کار خیلی هوشمندانه اتفاق افتاده است و می خواهد مسیر جدیدی را در افکار عمومی باز کند برای بی اعتماد کردن مردم نسبت به دستگاه قضایی کشور.»

او در پاسخ به این سوال که این اقدام رادیکال چه نتیجه و عاقبتی برای این گروه و احمدی نژاد خواهد داشت، گفت: «ما باید در کشور از هر حرکت رادیکالی جلوگیری کنیم. این اقدام نباید با روش برخورد قهرآمیز با رفتارهای رادیکال باشد. بلکه باید بسترهای ظهور و بروز رفتارهای تند و افراطی را از بین ببریم. باید شرایطی فراهم شود که امکان وقوع این رفتارها وجود نداشته باشد.»

جوادی حصار معتقد است "آقای احمدی نژاد که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و معتمد رهبری به حساب می آید و رییس جمهور کشور بوده است باید متوجه این نکته باشد که هر نوع دامن زدن به این مسائل می تواند به کشور آسیب برساند. آزادی بیان اصل مهم در قانون اساسی است و کسی نمی تواند آن را از دیگران سلب کند اما دیگران هم حق ندارند به بهانه آزادی بیان امنیت کشور و حدود و ثغور فرهنگی و سیاسی کشور را تهدید کند. اعمال این حقوق تا جایی است که منافع ملی به خطر نیافتد. شرایط درونی و بیرونی کشور در حال حاضر اقتضا نمی کند که هیچ گروه سیاسی به سمت رفتار رادیکال برود.»


منبع: فرارو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۹۶۱۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دو ضربه مهم به بودجه‌نویسی کشور؛ یکی در دولت احمدی‌نژاد و یکی در دولت رئیسی

روزنامه هم میهن در یادداشتی به اختیارات مجلس و بودجه‌نویسی پرداخته است.

این روزنامه می‎نویسد: ظاهراً قرار بوده که مجلس در رأس امور باشد. البته به لحاظ قانون اساسی چنین ظرفیتی در حوزه اختیارات مجلس هست، ولی دو مسئله موجب شده که این اختیارات مجلس هم به لحاظ حقوقی و هم حقیقی رو به افول گذاشته شود.

به لحاظ حقیقی به علت وجود نظارت استصوابی، شاهد آن هستیم که انتخاب‌شدگان برای ورود به مجلس با گذشت زمان، از بسیاری جهات ناکارآمد شده‌اند؛ نه می‌خواهند و نه قادرند که از اختیارات و مسئولیت‌های خود به نحو درست و به سود جامعه استفاده کنند.

از منظر حقوقی هم به دلیل همین ضعف‌ها حوزه‌های اختیارات مجلس به مرور زمان محدود و محدودتر و حتی قید‌های جدیدتری هم بر آن زده شده است.

اگر قرار باشد از میان مجموعه اختیارات مجلس همه را بگیرند و یکی باقی بماند و اتفاقاً اگر همان یکی را خوب انجام دهند، مملکت در مسیر درستی قرار خواهد گرفت؛ آن یک موضوع بودجه سالانه است؛ بودجه‌ای که میان هزینه و درآمدش توازن باشد، مصارف آن، علمی و معقول باشد، منابع آن منصفانه و تحقق‌پذیر و مهمتر اینکه شفاف و روشن باشد.

واقعیت این است که اغلب دولت‌ها و مجالس چند دهه اخیر کمابیش با بودجه به نحو دیگری جز آنچه که در بالا گفته شد رفتار کرده‌اند؛ ولی دو دولت اصولگرای احمدی‌نژاد در گذشته و اکنون رئیسی و مجالس متناظر آن‌ها بیش از دیگران با شفافیت و منصفانه و علمی بودن منابع و مصارف بودجه مسئله داشته‌اند.

احمدی‌نژاد همان زمان که آمد گفت: «کل قانون بودجه در قالب یک دفترچه در جیب هر ایرانی جا شود»، درحالی‌که هیچگاه چنین نشد چراکه شدنی هم نبود، زیرا کلیت بودجه امری بی‌معنی است.

اینکه دولت فلان چند ده هزار میلیارد تومان درآمد یا مخارج دارد هیچ معنایی برای مردم ندارد. اصولاً مردم درکی عینی از این ارقام نجومی ندارند. اتفاقاً جزئیات بودجه است که اهمیت دارد.

هم از نظر درآمد‌ها که منصفانه و قابل تحقق باشد و هم از نظر نحوه مصرف آنکه به بیشترین بازدهی برسد و از فساد و رانت نیز جلوگیری کند. بودجه باید بسیار منضبط و دقیق نوشته و دقیق‌تر هم نظارت شود نه اینکه فقط در یک سال ۲۰۰۰ تخلف از قانون بودجه اعلام شود، ولی محکومیت هیچ مدیری اعلام نشود.

گرچه اولین ضربه مهم به قانون بودجه را دولت احمدی‌نژاد از طریق تضعیف سازمان برنامه و اختلال در بودجه‌نویسی زد؛ ولی همیشه ضربه‌ای هم از سوی نمایندگانی وارد می‌شد که هدف‌شان سوق دادن منابع درآمدی به سوی حوزه انتخابی خود برای رای‌آوری دوباره است.

به همین دلیل نمایندگان این گوشت قربانی را به سوی خود می‌کشند، دولت هم نان بودجه‌ای خود را در این تنور داغ می‌پزد و در نهایت سر مردم و اقتصاد و رشد و کارآمدی بی‌کلاه می‌ماند و ده‌ها نهاد بودجه می‌گیرند که کلمه‌ای پاسخگو نیستند و حتی بعضاً شناخته‌شده هم نبودند.

ضربه بعدی در جریان رسیدگی به لایحه بودجه امسال زده شد و مصوب کردند که ارائه بودجه دومرحله‌ای شود. در عمل مرحله کلیات آن تصویب شده، ولی جداول و جزئیات هنوز در دستور کار مجلس قرار نگرفته؛ درحالی‌که در دومین ماه سال هستیم و معلوم نیست دولت بر چه اساسی هزینه خواهد کرد؟

یکی از علل ریشه‌ای وجود فساد و ناکارآمدی دستگاه اجرایی در ایران، وضعیت غیرعلمی بودجه‌نویسی و عدم شفافیت آن است. شاخص ادراک فساد (CPI) بیان‌گر رتبه‌ی فساد بخش عمومی یک کشور در میان سایر کشور‌های جهان است.

این شاخص در مقیاس صفر (بیشترین فساد یا اصطلاحاً کثیف) تا ۱۰۰ (بدون فساد یا اصطلاحاً پاک) کشور‌ها را رتبه‌بندی می‌کند.

در آخرین رتبه‌بندی ارائه‌شده ایران با ۲۴ امتیاز به‌همراه چند کشور دیگر مشترکاً در رتبه ۱۴۹ جهان قرار دارد. نکته مهم اینکه شاخص مزبور در سه سال اخیر بدتر شده است که بیش از هر چیز ناشی از یکدست شدن قوای گوناگون کشور و کاهش نظارت‌های درون‌سیستمی و نیز افزایش عدم شفافیت در بودجه‌نویسی است.

دیگر خبرها

  • شگرد جالب محمود احمدی نژاد برای دست ندادن با زنان
  • در ۸ سال دولت احمدی‌نژاد، قیمت نان ۳۲ برابر شد!
  • مومنی، اقتصاددان: در هشت سال دولت احمدی نژاد، قیمت نان 32 برابر شد!
  • کعبی، نائب رئیس جامعه مدرسین: نیروی انتظامی تحت هیچ شرایطی نباید از طرح نور عقب نشینی کند
  • عقب‌نشینی پسران از مبارزه با غول کنکور/ آسیب‌های کاهش مردان تحصیلکرده
  • احمدی نژاد می‌گفت مشکل ما خود رهبری است!
  • کتاب نشانه‌شناسی شکلک‌ها منتشر شد
  • از احمدی‌نژاد تا رییسی/چه کسی پای رانت را به بازار خودرو باز کرد؟
  • دو ضربه مهم به بودجه‌نویسی کشور؛ یکی در دولت احمدی‌نژاد و یکی در دولت رئیسی
  • (تصاویر) برگزاری نماز جماعت پشت سر محمود احمدی‌نژاد!