دولت فعلی شالودهای از اشرافیگری دوره سازندگی و کمکاریهای دوره اصلاحات است
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۹۰۲۹۶
نماینده سابق مجلس گفت: همان روحیه اشرافیگری دولتمردان سازندگی به دولت روحانی برگشته است و امروز پرخرجیها و کمکاریها را میبینیم. به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو، حمید رسایی، نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در مراسم گرامی داشت روز دانشجو که با عنوان جنبش دانشجویی و رسالت عدالت خواهی توسط بسیج دانشجویی دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد گفت: ۱۶ آذر به دلیل ماهیتی که داشت تبدیل به یک نهضت شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان این که دانشجویان آن زمان در اعتراض به مقامات امریکایی و وادادگی حاکمیت وقت به پا خواستند تصریح کرد: دانشجویان در آن زمان یاری مظلوم را جزو وظایف خود میدانستند پس ۱۶ آذر آن روز یک نهضت عدالت طلبانه بود.
رسایی گفت: دانشجو به دلیل پویایی و زنده بودن، جنب و جوش، عدم وابستگی به دنیا و شور و نشاطی که دارد یکی از مهمترین محور فعالیتش در بخشهای مختلف عدالت طلبی است.
نماینده سابق مردم تهران با اشاره به این که جنبش دانشجویی یک جنبش ریسک پذیر و هزینه بده است و تا الان هم چه قبل و چه بعد انقلاب هزینه داده تصریح کرد: بخشی از این ریسک پذیری به دلیل جوانی دانشجو است، چون کسانی که سن شان بالا میرود روحیه خود را با فضای موجود سازگار میکنند و دنبال تغییر نمیروند، ولی جوان دوست دارد فضا را تغییر دهد.
وی اظهار کرد: وقتی ویژگی جوانی در مقابل عدالت خواهی قرار میگیرد تبدیل به یک حرکت مقدس میشود. مسئله دیگری که وجود دارد این است که جنبش دانشجویی نباید وابسته باشد و پویایی و تحرک این جنبش به ابزاری در دست افرادی که در بیرون دانشگاه هستند قرار بگیرد.
رسایی گفت: یک تشکل دانشجویی باید براساس شاخصها و ارزشها فعالیت کند نه اینکه براساس آنچه از بیرون به آنها دیکته میشود فعالیتهای خود را دنبال کند. البته در اکثر موارد میبینیم که بحث استقلال در تشکلها وجود دارد البته یک سری ارتباطات سازمانی نیز وجود دارد، اما باید بدانیم جنبشهای دیکتهای جواب نمیدهد حال این دیکته میخواهد از طرف یک حزب باشد و یا از طرف یک نهاد صورت بگیرد.
نماینده سابق مردم تهران تصریح کرد: وقتی یک حزب یا نهاد بالای سر یک تشکل است سعی میکند با اطلاعات آنالیزه شده آن تشکل را در استخدام خود درآورد.
وی با اشاره به اینکه جنبش دانشجویی باید صادق بوده و دو رو نباشد اظهار کرد: رفتار دو گانه یکی از آفتهای بزرگی است که میتواند به ویژه در بحث عدالت طلبی به وجود بیاید به عنوان نمونه یک تشکل دانشجویی نباید به گونهای عمل کند که بلافاصله در برابر کوچکترین عیب و نقص جریان مقابل خود واکنش نشان دهد و از طرفی در مقابل عیب بزرگتر تشکل و حزب هم سوی با خود سکوت کند و واکنشی نشان ندهد این همان دو گانگی و دررویی است.
رسایی با تاکید براینکه جنبش دانشجویی باید انقلابی باشد نه محافظه کار تاکید کرد: جنبش دانشجویی باید نسبت به آرمانها حساس باشد، جنبش دانشجویی باید آرمان گرا باشد نه مصلحت گرا، البته این جنبش باید آرمان گرا در عین حال مصلحت گرا هم باشد. در توضیح باید بگویم که ائمه آنجا که مصلحت شخصی، خانوادگی و عشیرهای در میان بوده مصلحت را در نظر نمیگرفتند و آرمانها برای آنها مهم بوده است و در واقع مصلحتهای فردی را ذبح میکردند و جایی که بحث حفظ دین بوده مصلحت اندیشی میکردند که نمونه آن صلحی بود که به امام حسن تحمیل شد و یا آنجا که امام علی در جنگ صفین کوتاه آمد و صلح کرد درست است این صلحها تحمیلی بوده، اما مصحلت هایی نیز در آنها وجود داشته است.
نماینده سابق مردم تهران گفت: یکی از توصیههای رهبر معظم انقلاب به تشکلهای دانشجویی این بوده که در حین آرمان گرایی و عدالت طلبی مصلحت اندیشی هم داشته باشند و این مصلحت همان حفظ انقلاب اسلامی است که شاخص دارد و شاخص بالای سر آن در دوره غیبت، ولی امر است.
وی با اشاره به اینکه ذات آرمان گرایی نارضایتی از وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطلوب است تصریح کرد: در دورههای قبل جنبش دانشجویی همواره تلاش کرده که در یک چارچوب نماند مثلا تا سال ۵۹ جنبش دانشجویی روحیه ضد استبدادی داشته و از سال ۵۹ تا ۶۷ اولویت این جنبش به دفاع از کشور و ترویج شهادت طلبی و خط ایثار متمرکز شده است.
رسایی با بیان اینکه تا سال ۷۶ به دلیل اینکه روحیه رفاه طلبی در دولت کارگزاران متمرکز شده بود اولویت جنبش دانشجویی به سمت مقابله با اشرافی گری و رفاه طلبی سوق پیدا کرده بود اضافه کرد: در دوره اصلاحات هم این جنبش بر روی مبارزه با انحرافات فکری به دلیل سیاستهای فرهنگی دولت متمرکز شد در واقع در این دوره سیاست توسعه فرهنگی و سیاست توسعه سیاسی مورد توجه دولت بود که الان میدانیم وزیر فرهنگ دولت اصلاحات در کجاست.
نماینده سابق مردم تهران اضافه کرد: تا سال ۱۳۸۸ جنبش دانشجویی بر روی موضوع عدالت طلبی تمرکز پیدا کرد و تا سال ۹۰ نیز به دفاع از جمهوریت پرداخت. هم چنین این جنبش تا سال ۹۲ بر روی موضوع نخبه پروری و نهضت علمی تمرکز کرد و این هم به دلیل ترور دانشمندان هستهای کشورمان بود.
وی با بیان اینکه از سال ۹۲ تاکنون نیز جنبش دانشجویی به استقلال طلبی و مبارزه با وادادگی پرداخته اظهار کرد: آنچه مردم را عصبانی میکند تبعیض است مثلا وقتی بحث تحریم پیش میآید مردم تا زمانی بر روی آرمانها مقاومت میکنند که مسئولین از رفاه بیشتری نسبت به خودشان برخوردار نباشند و اگر این گونه باشد این همان گونه تبعیض است و مردم ناراحت میشوند.
رسایی با تاکید براینکه عدالت طلبی باید به یک مطالبه گری تبدیل شود افزود: در این راستا جنبش دانشجویی باید بین جامعه و امام خود واسطه شود و این امر زمانی اتفاق میافتد که این جنبش چند ویژگی داشته باشد، یکی از این ویژگیها این است که باید در موضوع عدالت طلبی به ریشهها پرداخته شود نه به ظواهر از طرفی باید این جنبش با جدیت و پشتکار به موضوع عدالت طلبی بپردازد و اگر ببیند عمل او هزینه دارد نباید کنار بکشد در هر حال دستگاه قضا ملاک هایی برای اندازه گیری دارد و این ملاکها با آن چیزی که در نگاه دانشجو است تفاوت دارد. ملاک قوه قضاییه قانون است و ممکن است دانشجو حرفی از سر دلسوزی باشد و واقعا هم آن حرف واقعیت داشته باشد، اما قوه قضاییه نیاز به مستندات دارد به همین دلیل رهبر معظم انقلاب به جنبش دانشجویی توصیه کردند که در بحث عدالت طلبی به جزییات وارد نشوند، چون ورود به جزییات نیاز به مستندات دارد.
نماینده سابق مردم تهران با بیان اینکه در بحث عدالت طلبی هزینه جانی، مالی، حیثیتی و آبرویی دارد اظهار کرد: اگر میخواهیم عدالت باشد باید حقوقهای نجومی رخت بربندد و زندگی اشرافی مسئولان اصلاح شود در این راستا باید وقت گذاشت و ممکن است از شما شکایت کنند و به دادگاه بروید البته گاهی اوقات دستگاه قضایی هم در این قضایا دور میخورد و با این اتفاق هزینهها دو برابر میشود.
وی با اشاره به اینکه گاهی اوقات گفته میشود که چرا رهبر معظم انقلاب خود در موضوع عدالت طلبی ورود اجرایی ندارد اظهار کرد: مدیریت انقلاب غیر از مدیریت اجرایی است و به فرموده رهبر معظم انقلاب دستگاهها و قوایی وجود دارند که به این مسائل بپردازند و اگر معلوم شود که این دستگاهها نمیتوانند کاری انجام دهند قطعا خودشان ورود میکنند.
رسایی با اشاره به اینکه رهبر انقلاب در بحث مفاسد اجتماعی و فضای مجازی ورود پیدا کرده اند اظهار کرد: در موضوع عدالت طلبی جنبش دانشجویی یکی از مهمترین ملاکها این است که عدالت طلبی یک بعدی و کلیشهای نشود و در اختیار یک جریان قرار نگیرد.
نماینده سابق مردم تهران تصریح کرد: من در هفته نامه ۹ دی به همان اندازه که به حقوقهای نجومی حساس بودم نسبت به املاک نجومی هم حساس بودم و سعی میکردم که افکار عمومی هم این موضوع را مطالبه کند در هر حال رفتارهای دو گانه آفت بزرگی برای جنبش دانشجویی و عدالت طلبی خواهد بود.
وی در بخش دیگری از اظهارات خود با بیان این که همه دولتها با خطاهایی همراه بوده اند، اما در دولت احمدی نژاد به ویژه در دولت نهم به دلیل جهت گیری درست برخی از خطاها و اشتباهات قابل اغماض هستند اظهار داشت: این فرق دارد با دولتی که اصل جهتش غلط است مثلا دولتی مانند دولت سازندگی جهتش غلط بود، ولی کار میکرد در واقع دولت هاشمی دولت پرکاری بود، چون جهتش غلط بود پولها به جیب سرمایه داران میرفت. در واقع پرکاری این دولت به نفع ثروتمندان بود.
رسایی با بیان اینکه امروز دولت روحانی دولت خاتمی را هم رو سفید کرده تصریح کرد: دولت خاتمی نه کار میکرد و نه جهتش درست بود در واقع وقتی دولت خاتمی سر کار آمد تقسیم غنایم صورت گرفت مثلا حوزه اقتصادی به عناصر دولت سازندگی واگذار شد و یا حوزه سیاسی را به مشارکتیها که سابقه شان مشخص است واگذار کردند. در واقع دولت اصلاحات کم کار و پرخرج بود و از طرفی دولت هاشمی پرکار و پرخرج بود.
وی با اشاره به اینکه جهت دولت روحانی غلط است و به جای اینکه در مسیر آرمانهای انقلاب حرکت کند غلط حرکت میکند و تازه کار هم نمیکند و پرخرج هم است افزود: همان روحیه اشرافی گری دولتمردان هاشمی به دولت روحانی برگشته است و امروز پرخرجیها و کم کاریها را میبینیم و شاهدیم که بیش از آن دورهها شده است.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس با بیان اینکه اصلا جهت دولت روحانی را قبول ندارم خطاب به یکی از دانشجویان اظهار کرد: اگر منظور شما از فساد دولت احمدی نژاد همان سه هزار میلیارد تومان است که من همان موقع در مجلس و در رسانه هایی که داشتم مواضعم را اعلام کرده ام و مواضعم مشخص است البته من جاهایی که لازم بوده در برابر عملکرد احمدی نژاد موضع گرفته ام و جاهایی که لازم بوده حمایت کردم.
رسایی در بحث خانه نشینی احمدی نژاد تصریح کرد: در آن زمان من دو بار با او صحبت کرده ام و به او هشدار و تذکر دادم و گفتم که ما با کسی عقد اخوت نبسته ایم میخواهم بگویم ما نرفتیم و ناز او را بکشیم.
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۹۰۲۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مروری بر نحوه شکلگیری جنبش دانشجویی همبستگی با فلسطین در آمریکا همزمان با اوجگیری تجمعات ضدصهیونیستی در غرب
دانشجویان معترض آمریکایی، از دانشگاه کلمبیا گرفته تا سایر دانشگاههای آمریکا، عزم خود را برای دستیابی به خواستههای خود مبنی بر توقف همکاری علمی با دانشگاههای «اسرائیل» نشان دادهاند. نکته قابل توجه این است که جنبش همبستگی با فلسطین و فلسطینیها در دانشگاههای آمریکا ریشه تاریخی طولانی دارد و به قبل از اشغال فلسطین و اعلامیه تشکیل کشور «اسرائیل» در سال ۱۹۴۸ توسط جنبش صهیونیسم بازمی گردد.
وعده بالفور
در سال ۱۹۱۷، پس از آنکه «آرتور بالفور»، وزیر امور خارجه وقت انگلیس، وعده خود را به یهودیان مبنی بر ایجاد وطنی قومی برای آنها در فلسطین اعلام کرد، اعتراضات گستردهای در دانشگاههای آمریکا علیه آنچه امروز به عنوان "اعلامیه بالفور" معروف است، انجام شد. دانشجویان عرب و آمریکایی در آن زمان در دانشگاهها تظاهرات و یک «سازمان فلسطینی ضد صهیونیسم» را تأسیس کردند که بعدها نام آن به «اتحادیه ملی فلسطین» و سپس «اتحادیه ملی عرب» تغییر یافت. اما این پایان کار نبود، بلکه به موازات تأسیس سازمان فلسطینی ضد صهیونیسم، جنبش دیگری نیز در حمایت از فلسطین در سال ۱۹۲۱، یعنی بیش از ۱۰۰ سال پیش، در دانشگاههای آمریکا تشکیل شد. دانشجویان عضو این جنبش در آن زمان در اعتراض به حمایت آمریکا از گروهها و باندهای جنایتکار صهیونیستی در فلسطین مقابل ساختمان کنگره آمریکا تجمع کرده و دست به تظاهرات زدند.
پیش از نکبت ۱۹۴۸
در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، آواره کردن فلسطینیها و به دنبال آن مهاجرت شماری از آنها از فلسطین به ایالات متحده افزایش یافت. این موضوع باعث شد، دانشگاههای آمریکا گروه زیادی از دانشجویان عرب از جمله فلسطینی را برای ادامه تحصیل جذب کنند. این دانشجویان عرب و فلسطینی نقش بسیار مهمی در آگاه سازی و بیداری دانشجویان آمریکایی نسبت به خطر استعمار انگلیس و تلاش این کشور برای تأسیس کشوری یهودی – صهیونیستی برای یهودیان و آواره کردن فلسطینیها، یعنی صاحبان اصلی این سرزمین ایفا کردند. پس از شکست سال ۱۹۶۷ فلسطینیها از «اسرائیل»، دانشجویان فلسطینی دانشگاههای آمریکا نقش برجستهای در شکل گیری اعتراضات تاریخی علیه جنگ ویتنام در دهه ۱۹۶۰ داشتند. «نورا باروز فریدمن» نویسنده آمریکایی در یکی از تألیفات خویش با عنوان «در قدرت ما: دانشجویان آمریکایی برای عدالت در فلسطین سازمان مییابند» مینویسد که در دهه ۱۹۶۰ جنبش فلسطینی گستردهای در میان دانشجویان وجود داشت. آنها به همین منظور گروهی تحت عنوان "آزادسازی فلسطین" را تشکیل دادند. پس از شکست اعراب از «اسرائیل» در سال ۱۹۶۷ و آغاز دور جدیدی از بیرون راندن و آوارگی فلسطینیها، گروههای جدیدی از آوارگان وارد ایالات متحده شدند و حضور فلسطینیها به ویژه در دانشگاههای آمریکا افزایش یافت.
گسترش و توسعه جنبشهای دانشجویی
جنبش دانشجویی آمریکابا شروع دهه ۱۹۷۰، حضور فلسطینیها در ایالات متحده به شکل چشمگیری توسعه و گسترش یافت و بالطبع یکی از نمودهای این حضور دانشگاهها بود. در مدت کوتاهی، چندین گروه دانشجویی با هدف اساسی فعالیت برای فلسطین تشکیل شد که از جمله آنها میتوان به «سازمان دانشجویان عرب»، «اتحادیه عمومی دانشجویان فلسطینی» و «انجمن فارغ التحصیلان دانشگاههای عربی-آمریکایی» اشاره کرد که تشکل دانشجویی اخیر توسط «ادوارد سعید»، اندیشمند فقید فلسطینی-آمریکایی تأسیس شد. جنبش دانشجویی آمریکا به فعالیت خود ادامه داد و با هر رویداد مهمی که رخ میداد، مانند جنگ اکتبر ۱۹۷۳، حمله به بیروت در سال ۱۹۸۲ و انتفاضه اول فلسطینیها در سال ۱۹۸۷ بر دامنه و گسترده فعالیتهای خود میافزود. این جنبش در دور جدید فعالیتهایش تنها به حمایت از فلسطین و فلسطینیها اکتفا نکرد، بلکه همبستگی خود را با آفریقای جنوبی در مبارزهاش علیه آپارتاید نیز اعلام کرد که در دهه ۱۹۸۰ اعلام موجودیت کرده بود.
"اسلو" و بازنگری در ساختار جنبشهای دانشجویی
توافقنامه اسلوتوافقنامه صلح بین سازمان آزادیبخش فلسطین و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۹۳ که به توافقنامه «اسلو» معروف شد، ضربهای به جنبشهای دانشجویی حامی فلسطین در دانشگاههای آمریکا بود. پس از امضای این توافقنامه فشارها و اعمال محدودیتها برای همبستگی با فلسطین و حمایت از فلسطینیها توسط دولتهای آمریکا آغاز شد و هم زمان با تشدید این فشارها و محدودیتها اصطلاح مبالغهآمیز "یهودستیزی" ابداع شد تا اتهام آن به هر جنبشی وارد شود که رژیم صهیونیستی و اشغالگریش در فلسطین را رد میکرد. همراستا با تشدید فشارها و سرکوبها، دانشجویان فلسطینیالاصل ایالات متحده و دانشجویان آمریکایی حامی قضیه فلسطینی نیز اقدام به بازنگری در تشکلهای خود و تغییر شکل و ماهیت جنبشهای دانشجویی در دانشگاههای کردند. در این راستا، طی سالهای گذشته جنبش «دانشجویان برای عدالت در فلسطین» تشکیل شد. این جنبش اغلب هماهنگیها و سازماندهیها برای برگزاری تظاهرات و تجمعات دانشجویی اعتراضآمیز به ویژه پس از تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه از ۷ اکتبر گذشته را آغاز کرد، اعتراضاتی که همچنان ادامه دارد و هر روز بر گستره آن افزوده میشود.
شیطنتهای گسترده و اتهامات بیسابقه
دانشجویان حامی فلسطینیها با اتهامات شیطنتهای گسترده و اتهامات بیسابقهای در اعتراضات اخیر مواجه هستند، از جمله این اتهامات، متهم کردن آنها به «یهود ستیزی» و دشمنی و خصومتورزی با یهودیان آمریکایی است. «الن گرانبرگ»، رئیس دانشگاه جورج واشنگتن، از جمله افرادی بود که با وارد کردن چنین اتهاماتی به دانشجویان معترض این دانشگاه تلاش کرد، آنها را از ادامه اعتراضات و همکاری با دیگر دانشجویان معترض بازدارد. گرانبرگ میگوید، دانشجویانی که شعارهایی مانند «توقف نسلکشی فلسطینیها توسط صهیونیستها»، «افتخار از آن شهدای ماست» و «آزادسازی فلسطین از رودخانه تا دریا» را سر میدهند، «یهودستیز» هستند و او حضور چنین دانشجویانی را در دانشگاه جورج واشنگتن قاطعانه رد میکند. اما با همه این اتهامات و اعمال فشارها و تشدید سرکوبگریها دانشجویان آمریکایی همچنان بر ادامه اعتراضات خود تا دست یافتن به خواستههایشان تأکید دارند.
منبع: خبرگزاری فارس