۱۰ کاراکترمحبوب بچههای ایرانی، آمریکایی هستند
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۴۶۰۲۳
به گزارش جهان نيوز، در این نشست یحیایی با اشاره به فضای تولید کتاب گفت: شهرداری تهران در سالهای اخیر با شعار «شهرداری به مثابه یک نهاد اجتماعی» فعالیتهای جدی در حوزه فرهنگ و اقتصاد فرهنگ داشته که دو نمونه پررنگ آنها نمایشگاههای «یاد یار مهربان» و «باز باران» بوده است.
وی افزود: این دو اقدام منجر به تولید فکر و اندیشه در حوزه اقتصاد فرهنگ در شهرداری شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدیر مطالعات و برنامهریزی امور اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران ادامه داد: جنس فعالیت در اقتصاد فرهنگ در جمهوری اسلامی عموما حمایتی و ترویجی است. این رویکرد از آنجا نشات میگیرد که خود محصول نمیتواند در بازار رقابت با کالاهای وارداتی موفق باشد و به همین دلیل نهادها به این حوزه ورود پیدا میکنند.
یحیایی در توضیح چرایی تولید این کتاب بیان کرد: رفتار مصرفکننده را دقیق نمیشناسیم و اطلاع از بازار فرهنگی در دنیا نداریم. این کتاب دریچه خوبی به حوزه اقتصاد فرهنگ داشته و مصرفکننده ایرانی را در نسبت با حوزه انیمیشن و شخصیتپردازی میشناساند.
وی در پایان ابراز امیدواری کرد: این کتاب مقدمه و شناخت اولیهای است که با برداشتن گامهای بعدی منجر به این میشود که اقتصاد فرهنگ ما اقتصاد حمایتی و ترویجی نباشد.
در ادامه این نشست محمدمهدی ایزدخواه گفت: صنعت مرچندایزینگ دو بعد اهمیت دارد. یک بعد اقتصادی و یک بعد فرهنگی که اهمیت بعد فرهنگی طبیعتا مهمتر است.
وی افزود: بخشی از خروجی این کتاب به ما نشان میدهد که کاراکترهای پرطرفدار بچهها در کشورهای مختلف دنیا چه شخصیتهایی هستند که عمدتا آمریکایی هستند.
نویسنده کتاب «بازارسازی فرهنگی» تصریح کرد: ۴۲ کشور در این کتاب بررسی شدهاند که بر اساس نتایج آن در کشور آمریکا ۱۰ کاراکتر پرطرفدار همه آمریکایی هستند. در کشورهای اروپایی تقریبا وضعیت به همین ترتیب است و البته در ایران هم ۱۰ کاراکتر اول محبوب آمریکایی هستند و این در حالی است که در کشور ترکیه در همسایگی ما دو کاراکتر اول محبوب بچهها ترک هستند.
ایزدخواه ادامه داد: به دلیل استراتژیکبودن این مساله برخی کشورها مانند انگلستان وزارت صنایع فرهنگی دارند.
وی در توضیح بعد اقتصادی بازارسازی فرهنگی بیان کرد: بازاری به اندازه ۲۴۱ میلیارد دلار که نیم درصد اقتصاد دنیا را شامل میشود اهمیت اقتصادی این حوزه را مشخص میکند. اندازه این بازار به تنهایی از کل اقتصاد ایران بزرگتر است.
این کارشناس فرهنگی افزود: قلب این بازار که ۱۶ صنعت از جمله انیمیشن، اسباببازی و نوشتافزارو ... را در برمیگیرد، شخصیتسازی است. شخصیت وقتی ساخته میشود که مخاطبین آن شخصیت را حس کنند و بتوانند رفتارش را پیشبینی کنند و با خلق این کاراکتر چرخ چندین صنعت به چرخش در میآید.
وی افزود: ایرانیها در طول تاریخ شخصیتسازان خوبی بودهاند مانند رستم و ... که در ذهن ما زنده هستند ولی متاسفانه در تجاریسازی ضعیف هستیم.
ایزدخواه بیان کرد: چهار بعد یک محصول فرهنگی باید حرفهای طراحی بشود. خود محصول، قیمتگذاری آن، توزیع و در نهایت تبلیغ محصول که ما در هیچکدام از این حوزهها حرفهای عمل نکردهایم.
وی با اشاره به تجربه ناموفق عروسکهای دارا و سارا گفت: این محصول از نظر طراحی مشکلات بسیاری داشت و نتوانست موفقیتآمیز باشد. حتی بسیاری از شخصیتهای داخلی کپیبرداری شده از نمونههای خارجی هستند.
نوینسده کتاب «بازارسازی فرهنگی» در پایان خاطرنشان کرد: در تبلیغ محصولات فرهنگی باید به ابعاد مختلفی توجه کرد. از زمان و مکان تبلیغ تا رسانهای که مخاطب از آن استفاده میکند. قانونی در بازاریابی ایران وجود دارد که اگر محصول متوسط را خوب پخش کنید موفقتر خواهید بود از آنکه یک محصول خوب را متوسط پخش کنید.
در ادامه این مراسم محمد ابوالحسنی، تهیهکننده انیمیشن دیرین دیرین گفت: امروز فقط از کتاب بازارسازی فرهنگی رونمایی نمیکنیم. بلکه واژه بازارسازی فرهنگی که معادل مرچندایزینگ است را به زبان فارسی اضافه میکنیم. واژهای مهم و پولساز که ما تا الان از آن غافل بودهایم.
وی افزود: اقتصاد فرهنگ میتواند نقش موثری در اقتصاد کشور ما داشته باشد. متاسفانه در کشور ما چون پول نفت وجود داشته است ما همیشه مدیریت هزینه داشتهایم بر خلاف سایر کشورها که مدیریت درآمد دارند.
ابوالحسنی ادامه داد: در حوزه فرهنگ هم همین نگاه وجود داشته است که فرهنگ را محلی برای هزینهکردن میدانستیم ولی این کتاب به ما میآموزد چگونه از کارهای فرهنگی پول دربیاوریم.
سعید حسینی، مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی در ادامه این مراسم ضمن بیان توضیحاتی درباره موضوع شخصیتسازی گفت: بحث شخصیتسازی در کشور ما چه در تشکیلات حاکمیتی و چه در بخش خصوصی مورد توجه قرار نگرفته است و این در حالی است که در کشورهای غربی اصلیترین اتفاق فرهنگی در حوزه کودک و نوجوان، شخصیتسازی است.
وی افزود: هدف فعالیت فرهنگی انتقال محتوا است اما این محتوا برای مخاطب کودک و نوجوان نمیتواند به شکل انتزاعی و مفهوم منتقل شود. به همین علت در کشورهای غربی به جای تولید محتوا شخصیت خلق میشود. این شخصیت یک جهانی را میسازد که در همین قالب محتوا را منتقل میکند.
مسئول گروه اقتصاد فرهنگ ادامه داد: آمریکاییها در پنجاه سال گذشته در حوزه شخصیتسازی کار ویژهای انجام دادهاند که الان اکثرکاراکترهای محبوب در کشورهای جهان شخصیتهای آمریکایی هستند و عمده فرهنگ دنیا را از این طریق مدیریت کردهاند.
وی با اشاره به نمونههای موفقی مانند دیرین دیرین و شاهزاده روم تصریح کرد: ظرفیت بالایی در حوزه انیمیشن داریم و بازار خوبی هم در کشور داریم که متاسفانه نتوانستهایم از این ظرفیت استفاده کنیم.
حسینی افزود: نمونه شخصیتسازی در تاریخ ما مانند کاری که در شاهنامه اتفاق افتاده است، بینظیر است ولی نتوانستهایم از آن استفاده کنیم و با وضعیتی روبرو هستیم که کشور ما تسخیر شده است.
وی در توضیح ویژگیهای کتاب بازارسازی فرهنگی بیان کرد: این کتاب صرفا بحثهای تئوریک و کتابخانهای را شامل نمیشود بلکه با بررسی میدانی، فضای بازار ایران را در کنار بازارهای جهانی سنجیده است.
مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی توضیح داد: در چند سال اخیر اتفاقهای خوبی افتاده است مانند حوزه نوشتافزار و حوزه انیمیشن که نقطه ثقل این اتفاقها خصوصی و با تکیه بر مردم بوده است.
وی ادامه داد: اگر حوزه شخصیتسازی شکوفا شود حداقل ۱۶ صنعیت دیگر که همگی مرتبط با سبک زندگی کودک و نوجوان میشود، فعال میشوند. این اتفاق از دو بعد اقتصادی و فرهنگی اهمیت ویژهای دارد.
حسینی با ذکر نمونهای از اهمیت بحث شخصیتسازی در کشورهای دنیا ادامه داد: کشوری مانند کانادا در حوزه صنایع فرهنگی سند تنظیم میکنند که اقتصاد فرهنگ خط قرمز ماست و سعی بر حفظ فرهنگ خود دارد.
این کارشناس فرهنگی به ارائه پیشنهادات کاربردی پرداخت و بیان کرد: اصلیترین راهکار برای موفقیت در حوزه شخصیتسازی، سرمایهگذاری است و اینکه از نگاه بودجهمحوری به نگاه سرمایهگذاری برسیم.
وی افزود: ما در حوزه فرهنگی برخلاف حوزههای دیگر سرمایهگذاری نداریم و باید به سمت ساختارهای سرمایهگذاری فرهنگی برویم که با شکلگیری این ساختار حتی در کوتاه مدت هم میتوان تاثیرگذار بود.
حسینی تصریح کرد: بحث نظارت هم اهمیت بالایی دارد. در تولید محصولات حوزه شخصیتسازی باید نظارت حداقلی وجود داشته باشد که هر کالایی با هر شرایطی تولید نشود.
وی ادامه داد: کتاب «بازارسازی فرهنگی» یک نمونه است. گام اولی که باید ادامه داشته باشد چون در این حوزه به کار مطالعاتی نیاز داریم.
مسئول گروه اقتصاد فرهنگ در انتها خاطرنشان کرد: در چند سال اخیر نمونههایی مانند نوشتافزار ایرانی اسلامی یا انیمیشن دیرین دیرین نشان داد که اگر در همین بازار نابرابر هم محصول خوب تولید شود، با استقبال روبرو میشود. نیاز به یک عزم جزم دارد که ان شاءالله با فراهمشدن زیرساختها توسط دولت و فعالشدن بخش خصوصی جهش جدی در حوزه شخصیتسازی خواهیم داشت.
منبع:مهر
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۴۶۰۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای تقویت میدان کتاب کودک و نوجوان چه باید کرد؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، دوران کودکی و نوجوانی، مهمترین دورانی است که در آن شخصیت، هویت و سبک زندگی افراد شکل میگیرد و نظامهای اعتقادی و ارزشی در نهاد آنان پایه ریزی میشود. ازاین رو، تولید و مصرف محتوا در زیست بوم فرهنگی کودک و نوجوان، ضرورتی راهبردی و سبک ساز است. در این میان، «محتوای ادبی» در پویایی این زیست بوم و الگوسازی در زمینه سبک زندگی، نقشی پررنگ دارد. بررسیها نشان میدهند، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است.
دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس در پژوهشی با عنوان «تولید و ترویج محتوای ادبی برای کودک و نوجوان؛ واکاوی سیاستی و راهکارهای تقنین» آورده است، سیطره محصولات و خدمات ادبی، هنری و رسانهای بر سبد مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان، تولید و مصرف محتوا در این زیستبوم را به ضرورتی راهبردی تبدیل کرده است. در این میان، محتوای ادبی میتواند در پویایی زیستبوم و الگوسازی در زمینه سبکزندگی، نقشی پررنگ داشتهباشد. زیرا پیوند محتوای ادبی با زیباییها و جاذبههای هنری ناگسستنی بوده و در چنین بستر و قالبی، ظرفیت فراوانی برای انتقال پیامها و مفاهیم به ظریفترین و مؤثرترین شکل وجود دارد.
* سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است
این پژوهش بیان میکند که بنابر بررسی چارچوب سیاستی کنونی، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است. همچنین سیاستهای واضح، ملموس و هدفمندی در این زمینه وجود ندارد. در مصوبات و مقررات تخصصیتر نیز راهبردهای موجود کمرمق بوده و جامعیت لازم را ندارند. بررسی آرایش نهادی این حوزه نیز نشاندهنده فعالیت جزیرهای، موازیکاری و تشتت در تولیگری است.
* نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان
این پژوهش نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان را بهعنوان یکی از چالشهای تولید و ترویج محتوای ادبی برای این قشر دانست و بیان کرد که خلأ برنامه راهبردی، تلقی نشدن مسائل کودک و نوجوان بهعنوان اولویتی بنیادین و ضعف در چارچوب سیاستی و نهادی موجود، به سادهانگاری، تشتت و نبود انسجام در سطوح مختلف سیاستگذاری و اجرا در این حوزه منجر شدهاست. بهدلیل محوریت نداشتن پژوهش، تخصصگرایی و برنامهریزی جامعنگرانه، عمده اقدامات بهصورت مقطعی و پروژهای، جوشیده از دغدغههای فردی یا برخواسته از ادراک و تجربه زیسته محدود و ناقص شخصی بودهاند که به نتایج کماثر و سطحی انجامیدهاست.
* مغفول ماندن بسیاری از حوزههای موضوعی مورد نیاز مخاطب
در این پژوهش، مغفول ماندن بسیاری از حوزههای موضوعی مورد نیاز مخاطب بهعنوان چالش تولید و ترویج محتوای ادبی برای گروه کودک و نوجوان بیان شده و آمده است که آثار تألیفی از لحاظ موضوعیابی، مسئلهمندی و نیازشناسی دچار ضعف جدی بوده و به بسیاری از بحرانها و مسائل آسیبزای دوره کودکی و نوجوانی کمتوجهند. در چنین شرایطی، مخاطبان برای پاسخ به نیازها و دغدغههای خود، بیشتر سراغ آثار ترجمهای و خارجی میروند که اغلب حاوی پیامهایی آسیبزا و ناسازگارند.
* خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر
دیگر چالش این حوزه در این گزارش به خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر اشاره شده و آمده است که: فعالیت مؤثر و پیوسته در این حوزه مستلزم حضور و استقرار متخصصان دغدغهمند و مسئلهشناس است. در شرایط کنونی، مجموع آثار تألیفی کمیّت و کیفیت مطلوبی نداشته و در زمینه پرورش و تربیت آفرینشگر و متخصص کودک و نوجوان و زیرساختها و مواد آموزشی مربوطه نیز خلأ جدی وجود دارد. آفرینشگران فعال و دغدغهمند کنونی نیز کمشمار بوده و در میان مخاطبان چندان شناخته شده نیستند.
* فعالیت جزیرهای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول
این پژوهش رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی و فعالیت جزیرهای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول را بهعنوان یکی از چالشهای این حوزه معرفی کرده و توضیح میدهد که رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق یا تکمحصولها، اگرچه در کوتاهمدت جذب مخاطب را بههمراه داشته و دستاوردساز است، اما نمیتواند بهطور ماندگار و گستردهای جریانسازی کرده و انس کودکان و نوجوانان با محتوای ادبی را نهادینه کند. عمده دستگاهها و نهادهای مسئول در این حوزه ارتباط پایدار و تعامل پویایی با یکدیگر ندارند و اغلب فعالیتها و برنامههای اصلی خود را در سطح درونسازمانی دنبال میکنند. بهاینترتیب، اقدامات انجام شده تأثیر محدود و اندکی بر کلان وضعیت مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان گذاشته و هدف راهبردی مشخص و دستاورد ملموس و سنجشپذیری محقق نمیشود.
* نظمدهی و انسجامبخشی به فعالیتهای این حوزه
این پژوهش پیشنهاد میکند که نظمدهی و انسجامبخشی به فعالیتهای این حوزه و راهبری سبد مصرف فرهنگی مخاطب کودک و نوجوان، به تدوین برنامهای راهبردی و جامع (مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی) و بهروزرسانی پیوسته آن نیازمند است. تعیین اولویت و رویکرد موضوعی و تنظیم نگاشت نهادی از لوازم اساسی چنین برنامهای است. رصد و پایش مداوم زیستبوم فرهنگی کودک و نوجوان میتواند منجر به تصویری واضح از وضعیت مستقر شود. تصویری که میتواند یاریگر برنامهریزان و آفرینشگران و تولیدکنندگان در ایدهپردازی، خلق اثر، ترویج محتوا، بازاریابی و عرضه محصول باشد.
* تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی
این پژوهش یکی از راهکارهای حل این چالش را تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی عنوان کرده و ادامه میدهد که در راستای افزایش تخصصگرایی و بهبود وضعیت تألیف، روندها و زیرساختهای کنونی باید بهسمت تربیت و آموزش افراد مستعد، توانمندسازی آفرینشگران کنونی و نیز حمایت از آثار تألیفی مطلوب، تغییر مسیر یابند. ازاینرو، لازم است ضمن تقویت ظرفیتها و زیرساختهای آموزشی در مقاطع مختلف، در صنعت نشر و فعالیتهای ترویجی نیز از آثار تألیف و بومی مطلوب پشتیبانی شود (مانند مشوقهای مالیاتی و اعطای یارانه).
در این پژوهش تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان بهعنوان راهکار دیگر مطرح شده و در توضیح آن آمده است که تمرکز بر جایگاههای حقوقی و آفرینشگران موفق و ترویج و چهرهسازی از آنها میتواند پیوند مستحکمتری میان مخاطبان و محتوای ادبی ایجاد کند. زیرا نهادها و آفرینشگران از امکان همراهی طولانیمدت و پیگیری پیوسته توسط مخاطب برخوردار بوده و ظرفیت بسیار بیشتری برای هویتبخشی، الگوآفرینی و سبکسازی دارند.
* تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیتهای بازار فرهنگی
این پژوهش همچنین پیشنهاد تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیتهای بازار پردازی فرهنگی را مطرح کرده و بیان میکند که عرضه حداکثری محتوای ادبی مستلزم لحاظ ذائقهها و گرایشهای گوناگون مخاطب و قرار دادن محتوای مدنظر در زنجیره ارزش است. در صورت ایجاد پیوستاری در سیاستگذاری و برنامهریزی در این حوزه، میتوان منابع فرهنگی غنی دینی و بومی را به زبان کودک و نوجوان امروز فراوری کرد و با بهرهگیری از ظرفیتهای بازار پردازی فرهنگی به بازتولید چنین آفرینشهایی در قالبهای گوناگون پرداخت.
* تقویت جریان اقتباس
راهکار دیگر مرکز پژوهشهای مجلس در این پژوهش مبتنی بر تقویت جریان اقتباس و سرمایهگذاری در صنعت و پی نما مطرح شده که در توضیح آن بیان میکند که با تقویت جریان اقتباس میتوان جهانهای داستانی و شخصیتهای بومی و آئینی را در قالب رمان بازآفرینی کرد و با نگارش فیلمنامهها و بازینامههای اقتباسی براساس رمانهای پرمخاطب و غنی به گسترش جهان داستانی خلق شده در دیگر قالبهای هنری و رسانهای پرداخت. صنعت پینما نیز ظرفیت فراوانی در شکوفایی زنجیره ارزش آثار ادبی داشته و میتواند حلقه اتصال کتاب و آثار نمایشی (بهویژه پویانمایی) باشد. با سرمایهگذاری در پینما، هم مخاطب بالقوهای برای آثار اقتباسی فراهم میشود و هم بهرهوری فرایندهای تولید آثار نمایشی افزایش مییابد. رویکرد ارتباطات سازمانی در میان دستگاههای مسئول در این عرصه نیازمند بازنگری جدی است. همرسانی نیازها و ظرفیتها میان مدارس، مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مساجد، فرهنگسراها و دیگر نهادهای مرتبط و برقراری تعاملات همافزا در این زمینه، ضروری است.
در یکی جمع بندی نهایی محوریترین مسائل و چالشهای این حوزه از منظر سیاستی و تقنینی عبارتند از:
۱. نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان،
۲. مغفول ماندن بسیاری از حوزه های موضوعی مورد نیاز مخاطب،
۳. خلأ جدی در تألیف و تربیت آفرینش گر،
۴. رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی،
۵. فعالیت جزیره ای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول.
در راستای مسائل یاد شده، این راهکارها پیشنهاد می شوند:
۱. تدوین برنامه راهبردی و تنظیم نگاشت نهادی،
۲. رصد و شناسایی مداوم نیازهای کودکان و نوجوانان،
۳. تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی،
۴. چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان،
۵. تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیت های بازارپردازی فرهنگی،
۶. تقویت جریان اقتباس و سرمایه گذاری در صنعت پی نما (کمیک)،
۷. بهبود تعامل میان دستگاهی.
انتهای پیام/