گوهر جنگل
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۹۷۷۰۱
زمستان سردی بود، حال و هوای دفاع از وطن و شهادت طلبی مثل همه مناطق کشور تا دل جنگلهای گیلان هم کشیده شده و قلب مردمان دیار لطافت و سرسبزی را نیز سرشار از دینداری، استقلال، آزادی خواهی و وطنپرستی کرده بود؛ مردمان دیاری که قریب به نیم قرن پیش در راه عدالتخواهی، سرها فدا کرده بودند امروز به عشق امام و انقلاب اسلامی مصممتر از قبل، پای در عرصه جهاد و شهادت گذاشته بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خبرگزاری برنا ؛گیلان در دهه 60 نسل جدیدی از یاران میرزا کوچک خان جنگلی را به خود میدید که پوست و خونشان با شجاعت، غرور و عدالتخواهی آمیخته شده بود، آزاد مردانی که عاری از هرگونه سلاح و تنها با تکیه به اعتقادات و منش خود، رعشه بر اندام دشمنان میانداختند و هراس نابودی را دل آنها ایجاد میکردند. در سالهای جنگ تحمیلی، ایران اسلامی بسیاری از شیرمردان خود را در راه دفاع از مرزهای شرف و اقتدار از دست داد که غم شهادت عاشورایی آنها هنوز هم بر دلهای عاشق مردم و خانوادهایشان سنگینی میکند.
شاگلدی الماسی؛ متولد 1311/8/8 زاده تبار خیر و خوبی، مرد بزرگی که در دوران انقلاب و جنگ حق علیه باطل، خطه غرب گیلان را رنگ و بویی دیگر بخشیده بود. سخنان روشنگرش به مردم نوید پیروزی حق را میداد و آنها را از گرایش به باطل منع میکرد.
شهید الماسی در خانوادهای مذهبی و خیّر دیده به جهان گشود و به همراه همسر و 8 فرزند خود در روستای ییلاقی "رینه آقا مسجد" از توابع شهرستان رضوانشهر، سکونت داشت. وی به شغل شریف کشاورزی و دامداری مشغول بود و کسب روزی حلال و سادهزیستی از ویژگیهای بارز او به شمار میرفت.
زندگی فردی شاگلدی الماسی همواره با اعتقادات مذهبی و بصیرت سیاسی آمیخته شده بود و بر انجام فرایض دینی، فعالیتهای مذهبی، ایجاد تشکلهای مردمی و فعالیتهای اجتماعی تاکید داشت. حضور فعال او در مسجد محله به عنوان امام جماعت و برگزاری مراسم مذهبی و روشنگریهای سیاسی، محبوبیتش را در بین اهالی روستا، دو چندان میکرد، زندگی او مصداق عینی تولی و محبت به اهل بیت و تبری از دشمنان اسلام و منافقین بود و به برگزاری مناسبتهای مذهبی و ملی و احیای شعائر اسلامی و انقلابی اهتمام ویژه داشت.
شاگلدی الماسی در اطعام مستضعفان و کمک به نیازمندان سر از پا نمیشناخت و در انجام امور خیر همواره پیشرو و پیش قدم بود.
در سال 1360 هنگامی که منافقین جنگ مسلحانه را آغاز کردند و وارد جنگلهای گیلان شدند، امنیت شمال کشور را تحت تاثیر فعالیتهای شرارت گونه خود، نظیر راهبندانها، درگیری در شهرها و روستاها و انجام ترور شخصیتها قرار دادند. در آن زمان روحیه حق طلبی شهید الماسی بود که مانع از سکوت او میشد و در نهایت همین روحیه معنوی و آزادیخواهی او را به یکی از شهیدان دهه فجر سال 1361 تبدیل کرد.
صحبتهای دلنشین همسر گرامی این شهید بزرگوار، تداعی کننده میزان عشق و محبت فراوان آن شهید والا مقام به خانه و خانواده است، چرا که تنها یادآوری محبتهای خالصانه همسر، میتواند پس از گذشت 38 سال، گوشه چشمان چروکیده این بانوی بزرگوار را تر کند.
بانو «حقپرست» درخصوص اهمیت تربیت صحیح فرزندان برای آن شهید بزرگوار این گونه از همسرش یاد میکند که همیشه با محبت و روی خوش با فرزندانش رفتار میکرد و توصیه همیشگی وی به فرزندان، داشتن صداقت، خیرخواهی برای مردم، کسب روزی حلال و جدیت در انجام فرائض دینی بود. این پدر مهربان حتی فرزندان خردسال خود را در ایام ماه مبارک رمضان به سفره افطار یا سحر فرا میخواند و میگفت: «این سفره خداست، مبادا از سفره خدا جا بمانید».
شاید به دلیل این نصایح گرانبار بود که حتی فرزندان شاگلدی الماسی نیز الگو و اسوه شجاعت و پاکدامنی در روستای خود بودند. دو نوجوان 17 و 15 ساله به نامهای شیرعلی و شفاعت که هردو در مسیر حق علیه باطل، یاور پدر بودند و همراه با او به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
شهید شیرعلی الماسی به دلیل شرکت در مسابقات محلی و شجاعت و توان بدنی بالا، با عنوان شیرِعلی خطاب میشد و شهید شفاعت الماسی به دلیل حسن خلق، افتادگی و خدمت بیمنت به مردم، معصوم پنداشته میشد و او را "شفقت" نیز مینامیدند.
از دیگر ویژگیهای تاثیرگذار شهید الماسی میتوان به میزان احترام و اعتقاد ایشان به سنت میهماننوازی اشاره کرد، حتی برخی روزها پس از اقامه نماز جماعت، هنگام بازگشت از مسجد، اگر با دوستان یا به ویژه افراد نیازمند مواجه میشد، آنها را به منزل دعوت میکرد و از آنها میخواست که با قبول دعوت، خیر و برکت را همراه خود به خانه بیاورند.
با شروع مبارزات انقلاب اسلامی، عشق به امام و انقلاب در قلب شاگلدی الماسی جوانه زد و فارغ از هرگونه تشکل و منسب سیاسی، در عرصههای مذهبی و اجتماعی نقش مؤثری ایفا میکرد. علاقهمندی وی به آرمانهای انقلاب اسلامی موجب شده بود تا در اکثر نهادهای اجتماعی، سیاسی و انقلابی همچون سپاه، بسیج، جهاد سازندگی، کمیته و بخشداری همکاری داوطلبانه و خودجوش داشته و برای تمامی مسؤولان شهرستانهای تالش و رضوانشهر شناخته شده و قابل احترام باشد.
این بزرگ مرد انقلابی که اقدامات داوطلبانه زیادی در راه عمران و آبادانی روستاها و فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و مذهبی انجام میداد همواره مورد لطف و محبت مردم قرار داشت به همین دلیل او را به عنوان عضو انجمن اسلامی محل و فرد معتمد روستا میشناختند.
منزل او به یک پایگاه فرهنگی، مذهبی و سیاسی تبدیل شده بود و برای مردم روستا، محل نشستها و هماندیشیهایشان به شمار میرفت. درستکاری و ارتباط دوستانه این شهید با مردم، موجب شده بود، نصایح و توصیههایش به راحتی در قلبها نفوذ پیدا کند و جلوی انحراف مردم به ویژه جوانان به سمت افکار الحاقی کمونیستی را بگیرد.
اهالی رینه به خوبی به یاد دارند که در 14 بهمن ماه سال 1361 ، هنگامی که شهید دلاور سنگتراش بعد از تحمل یک روز شکنجههای دردناک، به شهادت رسید؛ چگونه شاگلدی الماسی در مراسم تشییع این شهید، قد علم کرد و خواستار اقدام عملی مردم و مسؤولان برای مشارکت در تامین امنیت منطقه شد.
بدیهی است حضور چنین فانوسی در دل روستاهای غرب گیلان که راه را برای مردم روشن میکرد، خاری بود در چشم دشمنان و منافقان کوردل که تاب تحمل را از آنها سلب میکرد. آنها خانواده الماسی را سد بزرگی در مقابل پیروزی اهداف شوم خود در منطقه میدیدند و باید برای درهم شکستن هرچه سریعتر آن اقدامی میکردند، اینگونه بود که هدف بعدی خود را، شاگلدی الماسی قرار دادند.
سرانجام در شبانگاه 23 بهمن ماه سال 1361 وقتی که در کانون گرم خانوادهاش لقمهای نان و نمک خورده بود و با وضو به پیشواز عبادت معبودش میرفت، منافقان، منزل او را به محاصره خود درآوردند. ابتدا برای ایجاد رعب و وحشت تیری از پنجره خانه به داخل، شلیک کردند، فضای اتاق کوچکشان، مملو از دود گشت و ترس در چشمان اهالی مظلوم و بیدفاع خانه جای گرفت. شهید الماسی به همراه دو پسر بزرگوارش یعنی شیرعلی و شفاعت به بام خانه رفتند تا شاید بتوانند از شر مزدوران رهایی یابند.
منافقان با وارد کردن ضربههای پی در پی به درب منزل او، سرانجام به اجبار وارد منزل این شهید بزرگوار شدند، همسرش که به همراه فرزندان کوچک خود به حیاط خانه آمده بود تا جلوی ورودشان را بگیرد با توهین و ناسزای منافقان روبهرو شد.
در نهایت هنگامی که این بانوی بزرگوار از شدت فشارهای روحی وارده در میان حیاط از هوش رفته بود و فرزندان خردسالش در پشت او پناه گرفته بودند، منافقان شاگلدی و پسرانش را بر بام خانه یافتند و آنها به رگبار بستند و چه سخت است که داغ همسر و فرزندان بیگناه جگرت را بسوزاند اما از تنهایی و وحشتزدگی فرزندان خردسالت، نتوانی تا صبح سراغ پیکر غرق در خون آنها بروی.
صبح هنگام وقتی اهالی روستای رینه بیدار میشوند، رفته رفته متوجه اتفاقات شب گذشته شده و به منزل شهید الماسی میروند. شاید جای خالی شهید در مسجد به وقت نماز صبح، مردم را آگاه کرده بود و یا با پرکشیدن این شهیدان، مظلومیت غریبی روستا را فراگرفته بود.
یکی از پسران بزرگوار شهید عنوان میکند، در آن زمان در شهر مشغول تحصیل و انجام فعالیتهای بسیج بودم، چند روز پیش از این واقعه تلخ، پدرم به شهر آمد و در مقابل فرماندهام به من گفت: «گمان میکنم شهادتم نزدیک است، آمدهام تو را ببینم و خانواده را به تو بسپارم، من مطمئنم تو با محاسن اخلاقی و ویژگیهای دینی خود از عهده مراقبت آنها برمیآیی.» پدرم با ایمان قوی خود به راحتی این واقعیت را پذیرفته بود و به شیرینترین زبان ممکن آن را برای من بازگو و من را آگاه نمود.
تشییع پیکر این شهیدان والا مقام با سیل عظیمی از جمعیت عاشق و دیندار گیلان در دو شهرستان تالش و رضوانشهر برگزار شد. عظمت این مراسم باشکوه با حضور مسؤولان وقت، خاطره ماندگار و بیسابقهای را در ذهن مردمان آن دیار ثبت نمود و یاد و خاطره آن عزیزان را در ذهن مردم، ماندگار کرد. مزار نورانی این بزرگواران در بقعه متبرکه امینالسلطان غریب بنده شهرستان رضوانشهر در جوار بارگاه دیگر شهیدان آن شهرستان، قرار دارد.
شهادت ناجوانمردانه این مردان آسمانی در عین پاکی، خلوص و بی گناهی، افکار و اعمال پلید منافقین معلوم الحال را برای مردم آن زمان آشکار نمود. افرادی که به علت خباثت و شرارتهای متعدد عمدتا از جانب خانوادههایشان نیز طرد شده بودند و تنها هدفشان از بین بردن انسانهای معنوی و دوستدار انقلاب بود تا بتوانند مسیر نادرست خود را در جامعه تعمیم دهند.
منافقان طی نامهای که بعد از ترور این سه شهید بزرگوار، درون خانه شهید الماسی میاندازند، خطاب به خانواده شهید نوشتند: « ما هیچ سندی برای اثبات گناهکار بودن اعضاء خانواده شما نداشتیم اما به دلیل هراس از آینده، آنها را در دادگاه خودمان مجرم شناختیم و دیدید که حکم را اجرا کردیم. عزیزانتان یاران خمینی بودند پس پیکرشان را به خمینی هدیه دهید.»
در نتیجه تلاشهای بی وقفه نیروهای انقلابی و ثمره خون شهدایی همچون شهیدان الماسی بود که پس از مدتی منافقین کوردل از صفحه جامعه محو و برای محاکمه به چنگال عدالت سپرده شدند. این پیروزی، خرسندی و آرامش خاطر زیادی برای مردم به همراه داشت اما از بار سختیها و مشقت یک مادر برای مدیریت زندگی و به ثمر رساندن 6 فرزند چیزی کم نمیکرد.
مادری که با تقدیم همسر و دو فرزندش در راه اسلام عزیز و تحقق آرمانهای انقلاب، زینبوار ایستادگی کرد تا راه آنها را ادامه دهد و از این آزمون الهی سربلند بیرون آید. با صبر و ایثار این بانوی بزرگوار بود که مدال "ایثار ملی" به وی اعطا شد، هم او که با وجود تمام مشکلات جسمی، روحی و عاطفی و علیرغم فقدان همدم ، همسفر و جگر گوشههایش، به تنها منشاء امید و تکیهگاه محکم فرزندان و الگویی برای مردم جامعه ما تبدیل شده است.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما
نویسنده: فائزه زارع
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: شهید الماسی شهید بزرگوار شهید الماسی برای مردم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۹۷۷۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرزندان با استعداد خود را به حوزه های علمیه بفرستید
به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، آیتالله مصطفی محامی نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان در خطبههای نمازجمعه این هفته زاهدان با قرائت و شرح فرازی از دعای۲۷ صحیفه سجادیه بهوبیان نکاتی پیرامون افزایش سطح معرفت، علم و بصیرت در مسیر مبارزه با دشمن پرداخت.
امام جمعه زاهدان با اشاره به برخی مناسبتهای پیش رو عنوان کرد: سهشنبه ۱۱ اردیبهشتماه تحت عنوان روز کارگر نامگذاری شده که این روز را خدمت جامعه کارگری تبریک عرض نموده و از همه کسانی که با احساس مسئولیت و صبورانه برای رشد اقتصادی کشور تلاش میکنند تقدیر و تشکر میکنیم.
آیتالله محامی اظهار داشت: رشد اقتصادی جامعه و چرخش چرخ اقتصاد و معیشت مردم بر محور کار و کارگر است و کارگران و کارفرمایان در خط مقدم و خاکریز اول این جبهه و جهاد اقتصادی هستند و طبعأ نامگذاري یک روز تحت عنوان روز کارگر برای تقدیر و تشکر از آنهاست و به تعبیر امام خمینی(ره) :"هر روز، روز کارگر است و جامعه نیازمند تلاش این قشر محترم و ارزشمند است".
وی اضافه کرد: قدرشناسی از این عزیزان نه تنها در زبان بلکه باید در مقام عمل هم باشد و رسیدگی به جامعه کارگری و پاسخ به انتظارات آنها تقدیر عملی از آنها است. وی افزود: حمایت قانونی، تامین آبرومند معیشت و زندگی، حقوق کافی، امنیت شغلی و تامین عادلانه حق کارگر و کارفرما نمونههایی از اقدامات عملی مورد نیاز است و طبعا هم کارگر و هم کارفرما باید به حق خود برسد تا برای هر دو صرفه کار و سرمایهگذاری داشته باشد و امیدواریم با لطف الهی و کمک دولتمردان و تلاش آنها برای خدمت بیشتر به جامعه کارگری و حل مشکلات کارگران و کارفرمایان شاهد بهبود معیشت این قشر زحمتکش باشیم چرا که بهبود معیشت این افراد موجب رشد اقتصادی جامعه و بهبود معیشت سایر اقشار مردم و در نهایت تحقق شعار سال خواهد بود.
آیتالله محامی اظهار کرد: دوازدهم اردیبهشتماه سالروز شهادت استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری است و به همین مناسبت تحت عنوان روز معلم نامگذاری شده است که این روز را به همه کسانی که در امر تعلیم و تربیت جامعه تلاش میکنند اعم از معلمان آموزش و پرورش، اساتید حوزههای علمیه و دانشگاهها تبریک و تهنیت عرض میکنیم.
امام جمعه زاهدان افزود: قدرشناسی از معلمان و اساتید حوزه و دانشگاه تنها به زبان نیست بلکه تقدیر عملی این است که ارزشگذاری و قدرشناسی برای علم و عالم در جامعه گسترش یابد و فرهنگ جامعه فرهنگ پیگیری و پیجویی برای کسب علم و دانش باشد و دانشجویی، علم آموزی و دانش آموزی فرهنگ و افتخاری برای نسل جدید ما باشد.
وی گفت: معلمان و اساتید زمانی خوشحال میشوند که ببینند جوانان قدر علم و عالم را میدانند و تمام همت و تلاش خود را برای خوب درس خواندن و فتح قلههای علم به کار میبندند. وی ادامه داد: تقدیر عملی شاگرد از استاد، خوب درس خواندن، دل دادن به درس و رشد علمی است تا استاد احساس کند که زحمات او هدر نرفته است.
نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان گفت: جلوه دیگر تقدیر عملی از معلم و استاد این است که معلمان و اساتید بزرگ و نمونه را بشناسیم، از آنها درس و الگو بگیریم و راه آنها را ادامه بدهیم.
وی افزود: شهید مطهری دارای ویژگیهای متعددی بود از جمله قوت عقل و عقلانیت، قوت علمی و دانش بالا، دقت نظر، بصیرت و تیزبینی، نگاه نافذ، ایمان بالا، کار مخلصانه و دغدغه و دلسوزی برای جامعه اسلامی و نشانههای این ویژگیها نیز مشخص است و کتابهای علمی و دقیقی از ایشان به جای مانده است به گونهای که حضرت امام خمینی(ره) تعبیر بلندی در خصوص ایشان دارند و فرمودند:" من هیچکس را نمیشناسم که بگویم همه کتابهایش مفید است و مردم را به کتابهای او ارجاع دهم اما آقای مطهری این گونه است و همه کتابهای او علمی و دقیق است".
امام جمعه زاهدان تصریح کرد: در موقعیتی که بسیاری از بزرگان انقلابی، مجاهدین را به عنوان مسلمانان انقلابی میشناختند و نزد امام برای آنها وساطت میکردند شهید مطهری انحراف فکری آنها را تشخیص داد و با آنها مقابله کرد و جان خود را در این مسیر از دست داد و از جمله اولین کسانی بود که بعد از انقلاب اسلامی توسط گروه فرقان به شهادت رسید.
آیتالله محامی اظهار کرد: دغدغه برای جامعه اسلامی، فرهنگ دینی و حضور در عرصههای مورد نیاز از ویژگیهای دیگر این شهید است به گونهای که وقتی احساس نیاز میکند دست به قلم شده و برای کودکان کتاب داستان راستان را مینویسد که نشان از ایمان، تعهد، دغدغه و دلسوزی اوست و در زمان شاه هنگامی که حجاب زنان و دختران جامعه اسلامی را در خطر میبیند برای دفاع مقاله مینویسد و آن را جهت چاپ به مجله "زن روز" میدهد و خیلیها از ارائه مقاله به این مجله ایراد گرفتند اما ایشان در پاسخ عنوان میکنند: این مجله را همان افرادی که مخاطب من هستند میخوانند پس باید مقاله من را هم بخوانند.
وی ادامه داد: شهید مطهری عضو شورای عالی انقلاب اسلامی بوده و در جای جای انقلاب اسلامی حضوری عالمانه، عاقلانه و قاطعانه داشت و زندگی، مرگ و شهادت با سعادتی نصیب ایشان شد. نماينده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان عنوان داشت: ما باید از این شهید بزرگوار درس بگیریم و در همه عرصههای تعلیم و تربیت که نیاز است حضور پیدا کنیم.
وی ادامه داد: روز گذشته همایش آموزش و پرورش و خیرین مدرسه یار و نیز همایش تقدیر از مدافعان سلامت برگزار شد که ما جهت تقدیر و عرض خداقوت خدمت دوستان رسیدیم و از هر دو مجموعه اصحاب تعلیم و تربیت و اصحاب سلامت تقدیر و سپاسگزاری میکنیم.
آیتالله محامی گفت: ششم اردیبهشتماه سالگرد شهادت شهید بزرگوار حضرت آیتالله عباسعلی سلیمانی نماینده محترم سابق ولیفقیه در استان سیستان و بلوچستان که ایشان سالیان سال در خدمت شما مردم در استان بودند و نتیجه تلاشهای خود را با شهادت گرفتند و روز پنجشنبه ششم اردیبهشت دوستان به دنبال برگزاری مراسمی بودند که با توجه به برگزاری مراسم در شهر قم و حضور فرزندان شهید در این برنامه مقرر شد صبح روز دوشنبه دهم اردیبهشتماه مراسم بزرگداشت اولین سالگرد شهادت شهید عباسعلی سلیمانی در مسجد جامع شهر زاهدان برگزار شود و امیدواریم مردم ما با قدرشناسی از تلاشهای این عالم گرانقدر در این مراسم شرکت داشته باشند.
امام جمعه زاهدان تصریح کرد: ما باید راه این علمای بزرگ و شهیدان فرزانه از جمله شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید مفتح، شهید باهنر، شهید طباطبایی و شهید آیتالله عباسعلی سلیمانی را ادامه دهیم و در جبهه علمی و فرهنگی که دشمن شبیخون فرهنگی زده سرباز و سردار تربیت کنیم.
نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان اضافه کرد: برای این کار مردم ما باید فرزندان با استعداد، با ایمان و متعهد خود را به حوزههای علمیه برادران و خواهران بفرستند چرا که در ایام پذیرش حوزههای علمیه قرار داریم و نباید این سنگر خالی بماند.
وی ادامه داد: خانوادهها باید قدر این فرصت را بدانند و از جایگاه حوزههای علمیه آگاه باشند چرا که حوزههای علمیه مکتب خانه امام صادق(ع) و سربازخانه حضرت ولیعصر(عج) است و اگر فرزند مستعدی دارند سهم خود را در ادامه این مسیر ایفا و فرزندان خود را به حوزههای علمیه بفرستند و در مقابل اساتید حوزههای علمیه نیز توفیق این خدمت را قدر بدانند و به درستی استقبال کنند و تلاش و سعی خود را برای تعلیم و تربیت طلاب به کار بگیرند.
نماینده مقام معظم رهبری در سیستان و بلوچستان خاطرنشان کرد: این روزها باران رحمت الهی در استان خشک شده ما نازل شده هر چند سیلابها و خسارتهایی هم به همراه داشته است و بنده در دوره قبل سیلاب در مناطق سیل زده حضور پیدا کردم و در این دوره هم به صورت تلفنی از طریق مردم و مسئولان پیگیر کار بودم و همه آنها شکرگزار خداوند بودند و خوشبختانه در شمال استان هم مقدار معتنابهی آب به چاه نیمه آمده و از آن حالت بحران آب خارج شدیم و نیاز به شکر الهی و شکر عمومی دارد.
وی گفت: در دوران خشکسالی در همین خطبههای نمازجمعه مطرح کردم که مردم خشکسالی را باور نکردهاند و نماز باران کمتر خوانده میشود و اگر نماز بارانی خوانده میشود هم جمعیت زیادی در آن شرکت نمیکنند و به قول آقایی مردم به دنبال آب از طالبان بودند و حالا خدای طالبان برای شما آب فرستاده و با وجود اینکه نماز باران نخواندهاید باید شکر این باران را به جای بیاورید و یک شکر عمومی و فراگیر داشته باشید.
امام جمعه زاهدان تصریح کرد: سیلاب اخیر خسارتها و تلفات جانی هم به همراه داشته اما بر حسب گزارش ارائه شده بحران را پشت سر گذاشتیم و خدمات رسانی به میزان مطلوب رسیده و مردم نیز متشکر بودند اما نکته این است که زیرساختها و راههای خراب شده به این زودی قابل ترمیم نیست و درست کردن آن نیاز به زمان و هزینه دارد.
انتهای پیام/