معرفی غذاهای مخصوص چهارشنبه سوری و طرز تهیه آن
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۹۲۵۱۸
به گزارش صدای ایران در هر شهر مثل مراسم و آداب چهارشنبه سوری خاص آن شهر است. اگر شما هم دوست دارید بدانید که اهالی شهرهای مختلف ایران به عنوان شام شب چهارشنبه سوری چه غذایی درست میکنند این مقاله را بخوانید. ما در مجله کوروش یک فهرست از غذاهای مخصوص شام شب چهارشنبه سوری در شهرهای مختلف ایران را برای شما آماده کردهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
غذاهای مخصوص شب چهارشنبه سوری کدامند؟
معمولا ایرانیها در شب چهارشنبه سوری به عنوان یک شب آیینی و سنتی دور هم چمع میشوند و این شب را با خوردن آجیل و تنقلات و انجام برخی مراسم که ریشه در فرهنگ ما ایرانیها دارد، سپری میکنند. یکی از مهمترین قسمتهای شب این شب آیینی، شام چهارشنبه سوری است که گاهی اوقات از یک شهر به شهر دیگر متفاوت است.
در کنار شام اصلی، برخی افراد از طعم آشهای ایرانی مخصوص شب چهارشنبه سوری، به عنوان پیش غذا لذت میبرند. اما در این میان در برخی شهرها، غذاهای خاص چهارشنبه سوری هم طبخ میشوند که ریشه در سنتهای آن منطقه دارند.
۱- آش ابودردا، اصلی ترین غذای شب چهارشنبه سوری
طرز تهیه آش ابودردا، اصلی ترین غذای شب چهارشنبه سوری
«آش ابودردا» یکی از قدیمیترین و خوشمزهترین غذاهای چهارشنبه سوری است. در گذشته رسم بر این بود خانوادههایی که فرد بیماری در خانه داشتند در شب چهارشنبه سوری این آش را در خانه میپختند به نیت شفای بیمار یا آرزوی سلامتی افراد خانواده در سال جدید. اما چرا اسم این آش «ابودردا» است؟ ظاهرا «دردا» نام پزشکی در زمان پیامبر بوده، البته دردا هم ریشه در کلمه درد ندارد.
«دردا» در زبان عربی یعنی کسی که دندان ندارد. احتمالا چون تلفظ این کلمه شبیه کلمه درد در زبان فارسی بوده یکی از قدیمیترین غذاهای شب چهارشنبه سوری ابودردا نام گرفته است، به همان نیتی که گفتیم، شفای بیماران.
اما نکته جالب در جریان پخت آش ابودردا این است که در گذشته معمولا مراسم «رشتهبری» یعنی درست کردن رشته از خمیر با مراسمی خاص و دعا و استغاثه به درگاه خداوند بوده که همه در آن شرکت می کردند. برای خواندن جزییات و طرز تهیه آش ابودردا را به همراه تاریخچه مفصل آن روی لینک مطلب کلیک کنید.
۲- آش رشته، غذای محبوب چهارشنبه سوری
در لیست غذای چهارشنبه سوری، آشها معمولا جرو جدا نشدنی سفره زمستان ایرانیها به حساب میآیند و «آش رشته» یکی از معروفترین آشهای ایرانی است. البته برای آخرین چهارشنبه سال، چه چیزی بهتر از آش رشته خوشمزه جا افتاده و داغ، پر از کشک و پیاز داغ و سیرداغ آن هم برای وعده شام؟
برای دستور پخت آش رشته خوشمزه و جا افتاده نیاز به دانستن یکسری نکات و ریزهکاریهای حرفهای دارید. اگر میخواهید برای شام شب چهارشنبه سوری آش رشته بپزید دستور پخت این آش رشته خوشمزه و جا افتاده، به همراه نکات و ریزهکاریهای را در مطلب طرز تهیه آش رشته بخوانید.
۳- رشته پلو، شام مجلسی و پرطرفدار چهارشنبه سوری
رشته پلو، شام مجلسی و پرطرفدار چهارشنبه سوری
یکی از محبوبترین غذاهای شب چهارشنبه سوری «رشته پلو» است که از پلوهای قدیمی و سنتی ایرانی است. در بسیاری از شهرهای ایران رشته پلو را به عنوان شام شب عید نوروز یا شب چهارشنبه سوری درست میکنند تا طبق یک روایت قدیمی رشته کار و زندگی دستشان بیایید.
طرز پخت رشته پلو بسته به سلیقه افراد بستگی دارد و با مواد مختلف پخته و سرو میشود. رشته پلو با مرغ زعفرانی، رشته پلو با گوشت قلقلی، گوشت بوقلمون یا ماهی دودی. و در کنار اینها، رشته پلو با عدس، کشمش، زرشک و خرما یا بدون آنها در نقاط مختلف ایران سرو میشود.
یکی از محبوبترین انواع رشته پلو، رشته پلو مجلسی با مرغ زعفرانی و کشمش یا زرشک است. برای اینکه بدانید چطور یک رشته پلوی خوشمزه درست کنید پیشنهاد میکنیم روی لینک مقاله ۳ طرز تهیه رشته پلو ساده و خوشمزه و مجلسی زعفرانی کلیک کنید.
۴- مرصع پلو یا جواهر پلوی رنگارنگ برای شب چهارشنبه سوری
«مرصع پلو» یا «جواهر پلو» از جمله غذاهای مجلسی ایرانی است که به عنوان غذای شب چهارشنبه سوری به خصوص در مراسم و مجالس مهم در سفره ایرانیها حسابی خودنمایی میکند. مرصع پلو شیرازی، با نامهای دیگری هم در شهرهای دیگر شناخته میشود، مثل آجیل پلو، پلو جواهر نشان و پلو هفت رنگ که آن را هم با مرغ و هم با گوشت میتوانید درست کنید.
در بعضی استانها مثل خراسان و فارس مرصع پلو از جمله غذاهای مهم مراسم عروسی هم به حساب میآید. این غذا از غذاهای محبوب شب چهارشنبه سوری و عید نوروز است. برای خواندن مراحل طرز تهیه و فوت و فنهای درست کردن مرصع پلو به مقاله طرز تهیه مرحله به مرحله مرصع پلو مجلسی مراجعه کنید.
۵- شیر برنج ساده و مجلسی
طرز تهیه شیر برنج ساده و مجلسی با عطر و طعم فوق العاده
«شیربرنج» از جمله غذاهای ساده و در عین حال کامل و مقوی و البته بینالمللی است. میدانستید شیر برنج اصلا یک غذای اسطورهای ایرانی است؟ از شیربرنج در شاهنامه با نام «شیر با» اسم برده شده است. پس بعید نیست اگر در برخی شهرهای ایران به عنوان غذای شب چهارشنبه سوری هم استفاده شود.
از طرفی شیر برنج در حالت کلی، هم به عنوان غذای مخصوص صبحانه مناسب است هم برای ناهار و شام. در اغلب کشورهای دنیا به خصوص روسیه و هند هم برای تمام وعدههای غذایی بسیار محبوب و پرطرفدار است. در ضمن در ماههایی مثل محرم و ماه رمضان به خصوص برای نذری و ماه رمضان برای وعدههای سحر و افطار بلد بودن طرز تهیه مجلسی شیربرنج بیشتر از همیشه به کار میآید.
شیر برنج از آن غذاهایی است که با خوردن آن هم سیر میشوید و هم غذایی کامل و مفید میل کردهاید. برای خواندن مراحل درست کردن شیربرنج خوشمزه به لینک مقاله طرز تهیه شیربرنج مراجعه کنید.
۶- خورش شش انداز، غذای شب چهارشنبه سوری زنجان و گیلان
طرز تهیه خورش شش انداز، به عنوان غذای شب چهارشنبه سوری در زنجان و گیلان
همین اول بگوییم که «شیش انداز» یا «شش انداز» را یک خورش محلی گیلانی میدانند. ولی در شهرهای دیگر از جمله، شیراز، زنجان، قزوین، مازندران و … هم تهیه میشود. این خورش خوشمزه، مخصوص و باب طبع گیاهخوارهاست، چون از هیچ گوشتی در آن استفاده نمیشود. یعنی میتوانید شیش انداز گوشت هم درست کنید ولی در دستور پخت اصلی آن، گوشت وجود ندارد.
imi100
علاوه بر این، در طرز تهیه شیش انداز میتوان از سبزیجات متنوعی هم استفاده کرد. خورش شیش انداز بادمجان، شیش انداز هویج، شیش انداز لبو، شیش انداز کدو، شیش انداز خرما و … انواع مختلفی از این خورش هستند که هر کدام را دوست داشتید، میتوانید برای شام چهارشنبه سوری درست کنید. برای خواندن دستورهای اصلی طرز تهیه خورش شش انداز به مقاله طرز تهیه شش انداز گیلانی و شیرازی رجوع کنید.
۷- ترشه تره شمالی، غذای محبوب چهاشنبه سوری
غذای ترشه تره شمالی ها، غذای محبوب چهاشنبه سوری
«خورش ترش تره» یا «ترش» تره از جمله خوشمزهترین غذاهای خطه شمال ایران به خصوص گیلان و یک غذای ساده و بدون گوشت است که معمولا در کنار پلو و ماهی دودی سرو میشود.. این خورش لذیذ و سالم را معمولا با حبوباتی مثل عدس یا با برنج و حتی آرد برنج به عنوان غذای شام چهارشنبه سوری درست میکنند.
در میان انواع خورش ترش تره شمالی طرز تهیه خورش ترش تره شرق گیلان، ترش تره تالش و ترش تره انزلی بسیار مشهور هستند. برای خواندن جزییات و مراحل دستور تهیه خورش ترش تره روی لینک مقاله طرز تهیه خورش ترش تره طرز کلیک کنید.
اگر بار هم میخواهید بدانید غذا یا غذاهای شب چهارشنیه سوری چیست باید بگوییم، خوزستانی ها سبزی پلو ماهی را هم غذای شب چهارشنبه سوری میدانند و البته خورشت قورمه سبزی هم درست میکنند.
در شهرهای خراسان و برخی شهرهای اطراف، به جای آش در شب چهارشنبه سوری، چهار نوع پلو میپزند که شامل رشته پلو، عدس پلو، زرشک پلو و ماش پلو میشود و معمولا بین فقرا و نیازمندان هم تقسیم میکنند.
حتما بخوانید طرز تهیه لازانیا اسفناج به 5 روش در فر یا ماهیتابه
۸- آش ترش مازندران
آش ترش مازندرانی تِرشِ آش یا آش سیاه یکی از انواع آشهای سنتی و محلی ایرانی است
«آش ترش مازندرانی»، تِرشِ آش یا آش سیاه یکی از انواع آشهای سنتی و محلی ایرانی است. مازندرانیها آش ترش با مزه ملسش را در فصل پاییز و زمستان و به خصوص در شب یلدا و چهارشنبه سوری درست کرده و کنار هم به صورت دسته جمعی میل میکنند.
برای درست کردن آش ترش مازندرانی از شب قبل حبوبات را خیس و چند بار آب آنها عوض کنید. سبزیها را بشورید و وقتی خشک شدند، ساطوری و ریز خرد کنید. موقع درست کردن آش ابتدا در حبوبات را هر کدام جداگانه بپزید چون عدس خیلی زودتر از لوبیا و باقلا میپزد.
وقتی حبوبات خوب پختند و با دست له شدند، چغندر را درشت خرد کرده و به آنها اضافه کنید. سپس برنج را اضافه کنید. وقتی برنج هم با این ترکیب پخت و باز شد (حدود ۲۰ دقیقه زمان میبرد) سبزی آش را اضافه کنید. برای مشاهده ادامه مراحل پخت، روی لینک مقاله طرز تهیه آش ترش مازندران بزنید.
۹- کلم پلو شیرازی
طرز تهیه کلم پلو
شیرازیها برای مناسبتهای خاص مثل شب چهارشنبه سوری، شام شب عید، شب یلدا و اعیاد دیگر کلم پلو را به عنوان یک غذای مجلسی و محبوب میپزند. در اصل این غذا، پای ثابت مهمانیها و دورهمیهای شیرازیها است. در طرز تهیه کلم پلو شیرازی از کلم سر یا کلم قمری استفاده میشود و گوشت به کار رفته در این غذا هم به کوفته قلقلی یا کوفته ریزه است.
برای طرز تهیه کلم پلو شیرازی رستورانی با گوشت قلقلی شب یلدا ابتدا گوشت چرخکرده مخلوط گوسفند و گوساله را آماده کنید. سپس یک عدد پیاز متوسط را روی گوشت رنده کنید. آب پیاز را بگیرید تا گوشت از هم وا نرود. آرد نخودچی (اختیاری است)، نمک، فلفل سیاه و فلفل قرمز را به اندازه دلخواه به این مخلوط اضافه کنید و تمام مواد را خوب با هم ورز بدهید.
گوشت را کنار بگذارید، روی ظرف را با یک کیسه فریزر بگذارید. گوشت را در یک یخچال بگذارید و اجازه دهید گوشت کمی استراحت کند.
برای مشاهده ادامه مراحل تهیه، روی لینک مقاله طرز تهیه کلم پلو شیرازی بزنید.
۱۰- دیماج قزوین
دیماج غذای شب چهارشنبه سوری در قزوین
قزوینیها برای عصر چهارشنبه سوری دیماج درست میکنند. دیماج یا دویماج یک میانوعده یا غذای سبک اصالتا قزوینی است که به عنوان عصرانه با انواع میوه فصل یا چای سرو میشود. این خوراکی سبک با مواد سادهای درست میشود. قزوینیها دیماج را به عنوان یک پیش غذای بسیار مقوی و خوشمزه در کنار شام اصلی چهارشنبه سوری که معمولا سبزی پلو با ماهی است سرو میکنند.
قزوینیها از نان لواش قزوینی (نان سنتی و محلی) برای درست کردن دیماج استفاده میکنند. ولی میتوان از نان لواش معمولی یا دیگر نانهای محلی و سنتی یا حتی نان سنگک خرد شده هم در طرز تهیه دویماج استفاده کرد.
برای درست کردن دیماج قزوین، سبزی خوردن را بشورید و بعد از اینکه آب خود را از دست داد، ریز و ساطوری خرد کنید. نان لواش خشک شده را در یک کاسه بریزید و خرد کنید. لبههای کلفت نان لواش را از ظرف خارج کنید تا در پایان و موقع گلوله کردن، باعث از فرم خارج شدن شکل دیماج نشوند.
سپس پیازها را خیلی ریز خرد و نگینی کنید. در یک تابه کمی روغن بریزید و پیازها را در آن سرخ کنید تا وقتی که سبک و طلایی شوند. به پیازهای سرخ شده، کمی زردچوبه و فلفل اضافه کنید. چند ثانیه تفت دهید تا خامی زردچوبه گرفته شود.
معروفترین غذاهای چهارشنبه سوری در شهرهای مختلف کدامند؟
شام چهارشنبه سوری در شهرهای مختلف متفاوت است ولی آش ابودردا به عنوان مهمترین و شناخته شدهترین غذای مخصوص شب چهارشنبه سوری به حساب میآید.
در شمال کشور، برای شام شب چهارشنبه سوری چه غذاهایی میپزند؟
به گزارش صدای ایران در شهرهای شمالی، ترشه تره و خورش شش انداز به عنوان غذای مخصوص شب چهارشنبه سوری تهیه میشود.
منبع: صدای ایران
کلیدواژه: شب چهارشنبه سوری چهارشنبه سوری درست طرز تهیه کلم پلو کلم پلو شیرازی عنوان غذای طرز تهیه خورش شهرهای مختلف درست می کنند برای خواندن ترین غذاهای طرز تهیه آش اضافه کنید سرو می شود شیش انداز ایرانی ها درست کردن درست کنید مرصع پلو شیر برنج نان لواش رشته پلو آش رشته آش ترش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۹۲۵۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا
در ادوار مختلف تاریخ ایران رد پای خرافهگرایی بهخوبی دیده میشود؛ دوران قاجار نیز از این امر مستثنی نیست. در ایران روزگار قاجار، گرایش به خرافات و بهرهگیری از طلسمها و تعویذها گسترده و عمومی بود.
به گزارش روزیاتو، نگاهی گذرا به تاریخ اجتماعی و فرهنگی کشورهای مختلف جهان نشان میدهد که در ورای اندیشهها و عقاید علمی، ایدههایی یافت میشوند که هیچ مبنای علمی و عقلانی برای آنها نمیتوان یافت و به همین دلیل است که نام خرافه؛ یعنی چیزی پوچ و بیاساس به خود میگیرند. جالب آنکه گاهی اوقات همین خرافات چنان نیرویی پیداکردهاند که به تمامی قیدوبندهای علمی پشت پا زده و باعث انجام اعمال عجیبوغریبی در بین معتقدان شدهاند.
در ادوار مختلف تاریخ ایران رد پای خرافهگرایی بهخوبی دیده میشود؛ دوران قاجار نیز از این امر مستثنی نیست. در ایران روزگار قاجار، گرایش به خرافات و بهرهگیری از طلسمها و تعویذها گسترده و عمومی بود. بااینحال توسل به چنین روشهایی بیشتر عملی زنانه تعریف میشد؛ چراکه که زنان به دلایل مختلف، بیش از مردان مستعد گرایش به خرافه بودند و این امر حتی در بین زنان درباری و حرمسرا نیز بهوفور مشاهده میشد.
خرافه؛ قدمتی بهاندازه تاریخ بشرخرافات به معنای «اعتقادات بیاساس که باعقل و منطق و واقعیت سازگاری نداشته باشد» و خرافهگرایی به معنای «پیروی از عقاید باطل و بیاساس که با درجه فرهنگ و دانش جامعهای که منسوب بدان است، هیچگونه تناسبی نداشته باشد»، قدمتی بهاندازه تاریخ بشر دارد و مختص فرهنگ و جامعهای خاص نیست، بلکه گستره آن تمام جوامع و فرهنگها را در برمیگیرد و حتی امروزه در عصر علم و فنآوری هنوز شاهد اعتقاد به برخی از این عقاید خرافی هستیم.
گرایش به خرافه در ایران عصر قاجاردر ایران نیز همانند سایر ملل جهان خرافات و خرافهگرایی از زمان باستان وجود داشته است. خرافات در ادوار مختلف تاریخ ایران با علومی، چون نجوم، طالع بینی و اخترشناسی درآمیخته بود، اما در دوره مورد بحث، یعنی دوران قاجار، خرافات با بهره جستن از برخی اصول و مبانی دینی و اسلامی راه نفوذ به مذهب و اذهان ایرانیان مسلمان را یافت و دعانویسی، تعویذنویسی، جادو و جنبل و … در عمق اذهان مردم این دوره نفوذ پیدا کرد.
گرایش به جادو و جنبل از اصلیترین مظاهر تمایل به خرافه در جامعه عصر قاجار بود و این خرافهگرایی جوانب مختلف زندگی اجتماعی مردم را تحتتأثیر قرار داده بود؛ زندگی زناشویی و خانوادگی، روابط با اقوام و خویشان، معیشت و اقتصاد و حتی پزشکی و درمان، همه و همه در چنبره عقاید خرافی قرارگرفته بودند و همانطور که قبلاً اشاره شد، درآمیختگی این عقاید خرافی با عقاید دینی و مذهبی، بستر مناسبتری برای پذیرش آنها فراهم کرده بود.
انواع مختلف طلسمها و تعویذها از سنگهای قیمتی گرفته تا اجزای گیاهان، اعضا و اندامهای حیوانات و حتی انسان، الواح و تندیسهایی از فلز، خمیر، پوست، مو و پارچه را شامل میشد و کاربردهای گوناگونی داشت که توسط رمالها و دعانویسها تجویز میگردید. مردم نیز با اعتقاد راسخی که به خرافات داشتند، از این طلسمها و تعویذها برای حل مشکلات زندگی خود استفاده میکردند و حتی گاه بهای گزافی بابت آن میپرداختند.
جیمز موریه در «سرگذشت حاجیبابای اصفهانی» دراینباره از قول درویشی که چندی همسفر حاجیبابا شده مینویسد: «اگر دم خرگوش را در زیر بالین کودک نهی، خواب آورد… چشم و استخوان کعب گرگ اگر به بازوی طفلی بندد، جرأت بخشد. اگر روغن گرگ به لباس زنی مالند، شوهر از او دلسیر شود. زهره گرگ دافع نازایی زن است. ناخن هدهد زبانبندی و چشم خفاش خواببندی را شاید…. با اعضا و اجزای او (میمون) ادویهای چند بسازیم، به بهای طلا به اندرونیان شاه توانیم فروخت… جگر میمون اکسیر محبت است. پوست بینی او پادزهریست تریاق همه سموم، خاکسترش را هرکه ببلعد… (در) تقلید و تردستی و چابکی و حیله و زیرکی، مانند او شود»
بدیهی بود که با این پذیرش گسترده عقاید خرافی در جامعه آن روز، رمالی و دعانویسی شغل پررونق و پردرآمدی محسوب میشد و رمالان و دعانویسان مورد اقبال عامه مردم قرار میگرفتند. نکته جالب آن بود که این اقبال عمومی برای رمالان و دعانویسان یهودی و دراویش، بیشتر از دیگر رمالان بود.
به گزارش برخی منابع تاریخی، رفتوآمد مردم بهویژه زنان به خانه ملاهای یهودی برای گرفتن دعا و طلسم و امثال آن در دوره قاجار به حدی گسترده شده بود که حکومت به فکر چاره افتاد و طی حکمی، رفتوآمد زنان مسلمان به خانههای یهودیان را ممنوع کرد.
دراویش نیز در کار رمالی و دعانویسی مورد اقبال عامه مردم بودند؛ بهطوریکه این اقبال و توجه از دید خارجیان نیز به دور نمانده و برخی از آنها مانند لایارد در نوشتههای خود به شهرت و توجه مردم به دراویش اشارهکردهاند: «دراویش دعانویس در میان مردم از نفوذ و احترام ویژهای برخوردارند… زنانی که طالب فرزند پسر هستند و دختران دمبخت و نیز پیرمردانی که در پی ازدواج با زنان جوان هستند و حتی مردانی که میخواهند از خطرات و آسیبها در امان باشند، به درویشها مراجعه میکنند و آنها برایشان دعا و تعویذ مینویسند… (آنها) حتی به اندرونی اعیان و بزرگان نیز راه دارند».
استخارههای عجیب در دوران قاجاراستخاره در ایران عصر قاجار به شیوههای مختلف انجام میشد، به وسیله قرآن، تسبیح، نوشتن نیت بر کاغذ و قرار دادن آن در پاکت و قرار دادن در میان صفحات قرآن و غیره؛ اما آنچه مهم است کارهایی است که برای انجامشان به استخاره متوسل میشدند؛ به عنوان مثال به نیت انتخاب مناسبترین طبیب از بین چند نفر، انتخاب یک روش درمانی، چون زالو انداختن بر لثه که از سوی فخرالاطبا صورت میگرفت که آیا زالو را به لثه دندان شاه بیندازند یا خیر؟ یا دارو دادن به مریض که گاه به سبب تعدد در داروها استخاره در چند مرحله انجام میشد که آیا این دارو به مریض خورانده شود یا خیر؟
در این خصوص حکایتی نقل شده است که میرزا جعفر، نبض مریض را گرفته، مدتی فکر کرد و بعد از مدتی تسبیح بلندی برداشت و چشمش را بر هم گذاشت، استخارهای کرد و با آواز بلند گفت: خدایا صلاح میبینی فلوس به این بنده خدا بدهم؟ اگر خوب میآمد با ترازو فلوس را میکشید، میداد و پولش را میگرفت. اگر برای فلوس خوب نمیآمد، مجددا استخاره میکرد و گفت: اگر ترنجبین بدهم، چطور است؟ باز آن هم اگر خوب نمیآمد، استخارهای دیگر میکرد و عناب را جویا میشد و بالاخره استخاره خوب میآمد.
نقش پررنگ خرافه در روند درمان بیماریهاجامعه مسلمان دوره قاجاریه بدون توجه به اصل قوانین بهداشتی فقط ظاهر دستورات بهداشتی اسلام را رعایت کرد و خرافات و اوهام بسیاری به نام دین و مذهب وارد افکار و اعتقادات آنان شده بود و اگر کسی با این اوهام و عقاید خرافی مخالفت میکرد و یا در صدد مبارزه با آن برمی آمد لعن و تکفیر میشد. بسیاری از مردم معتقد بودند که «بهشت جای اغنیا نیست و هر مسلمانی که لباس و تن او آلوده به جانوران طفیلی مانند شپش نباشد به بهشت راه نخواهد یافت. همین باورها و دیدگاههای خرافی از یک سو در زمینه بهداشت و درمان مهمترین مانع رسیدن به جامعه سالم عهد قاجاریه بود که خواسته و ناخواسته به گریبان مردم چنگ انداخته و هر ساله با شیوع بیماریهای مختلف مسری و غیرمسری جان مردم را میگرفت.
عامل مهمی که مردم را به سوی باورهای غلط میکشانید وضعیت ابتدایی و عقب مانده پزشکی در ایران بود. بیمار یا دسترسی به دوا و دکتر نداشت و یا به عملکرد او اطمینان نداشتند. همین مسئله گرایش به جادو را در بیشتر نقاط کشور افزایش میداد. بستن نخ یا پارچهای به درخت برای رفع بیماری و دست یابی به حاجت نمادی از جهالت مردم این دوره بود. بسیاری از درمانها هم ناشی از ساده لوحی بسیار بود. تخم مرغ پختهای که روی پوستش دعایی نوشته شده و آن را بیست و چهار ساعت زیر بغل نگاه داشته اند و الماس آویخته به گردن که موجب تقویت نیروی بدن میشود. تماس با این سنگ قیمتی ترس را از بین میبرد و انسان را از حملات صرع در امان نگه میدارد همچنین موجب میشود دندانهای کرم خورده بدون درد بریزد.
عدهای نیز با اعتقاد به دخالت نداشتن در امر تعجیل و تأخیر در مرگ هر چیز را خواست خدا میدانستند و به همین دلیل هیچ کوششی برای بهبود اوضاع انجام نمیدادند. عدهای دیگر گرفتن و آویختن دعای وبا و خواندن نماز خوف و نبردن اسم وبا مخصوصاً جلوی اطفال و موچ کشیدن به جای بردن نام بیماری را عامل دفع شیوع آن دانسته و تلاش داشتند این گونه از سرایت آن جلوگیری کنند.
از دیگر خرافات رایج در این دوره برای درمان امراض و مبارزه با بیماریها باور به دخالت داشتن اجرام آسمانی در سرنوشت انسانها و در نتیجه نحس و یا سعد بودن ساعت نوشیدن دوا بود. به همین دلیل، هرگاه منجمان میگفتند که در این روز و ساعت نوشیدن دوا درست نیست بیماران موافق حکم و مشورت او دوای طبیب را مصرف نمیکردند. یا اینکه ناخوشی مزمن کودکان و ناباروری زنان بر اثر چشم بد است و برای مقابله با آنها به طلسم روی میآورند. بیماری صرع را تحت تأثیر جن دانسته و به همین دلیل میگویند فلانی دعایی است دوایی نیست.
گاهی عامل شیوع بیماری را حضور غیرمسلمان و یا کفار در منطقه میدانستند. زمانی که همه گیری بیماری وبا همراه با اقدامات هیئتی انگلیسی به سرپرستی سرکنت لوفتوس در شوش برای تصاحب لوح قبر دانیال یکی شده بود خشم مردم را برانگیخت. واکنش مردم چنان شدید بود که تا چندین سال هیچ هیئتی نتوانست در این منطقه به کاوش ادامه دهد چرا که نام مسیحی به شیوع بیماری مترادف شده بود.
از دیگر باورهای غلط مردم اعتقاد به پاکی آبهای جاری بود که تحت هر شرایطی میشد نوشید. چنان که همین عامل موجبات شیوع بیماریهای مهلکی، چون حصبه و وبا در دوره قاجار شده بود. این افکار بین همه اقشار مردم از روستایی و عشایر و شهرنشین دیده میشد و جالبتر این بود که شاهان قاجار خود در رأس جامعه ایران از بند این اوهام رها نبودند.
ناصرالدین شاه فرنگ رفته و علاقهمند به اصلاحات و مظاهر تمدنی اعتقاد داشت خوردن آشی مخصوص در زمان شیوع بیماری وبا مانع از ابتلای وی به این بیماری مهلک میشود و در نتیجه هر ساله دستور پختن این آش نجات دهنده را میداد.
از مطالبی که دکتر فووریه از آن یاد میکند وارد شدن الماس کوه نور به لیست دواهای شاهی بود. هنگامی که در محلات تهران آنفلوانزا شایع شد و به اندرون کاخ سلطنتی نیز راه یافت و تنی چند از درباریان را به کام مرگ کشانید، ناصرالدین شاه نیز به این بیماری مبتلا شد و بعد از بهبود زمانی که فووریه به عیادت وی رفته الماس دریای نور را از جیب خود بیرون آورده و به او نشان میدهد و میگوید: «چون همراه داشتن آن باعث تقویت مزاج است آن را در جیب خود گذاشته ام».
خرافات در حرمسرای شاهان قاجاردامنه اعتقاد به خرافات محدود به مردم عادی جامعه قاجار نبود، بلکه درباریان و حکومتنشینان و در رأس آنها شخص شاه نیز اغلب انسانهایی خرافی بودند؛ چنانچه برخی از منابع تاریخی به خرافه گرایی ناصرالدینشاه و مظفر الدینشاه اشارهکردهاند، اما نکته قابلتوجه این است که القای خرافات و جادو و جنبل دامن زنان دربار را بیش از مردان گرفته بود و خرافات در بین زنان درباری و بهخصوص زنان حرمسرا رواج بیشتری داشت. این مسئله بیش از همه خود را در حسادت زنان شاه به سوگلیها و فرزندان آنها نشان میداد و نقش مهمی در ناپدید شدن و یا مرگ فرزندان شاه داشت.
بهعنوان نمونه دکتر تولوزان در گزارشی راجع به مرگ یکی از شاهزادههای موردعلاقه ناصرالدینشاه (ملک قاسم میرزا) محرمانه به وی اشاره میکند که طفل بیگناه براثر داروهای سمی و آلوده که توسط دعانویسها تجویزشده مسمومیت شدید پیداکرده و از دنیا رفته است. سیل نامهها و هدایای بیشمار که طی چند روز بعد از این واقعه از اندرونی شاه به خانه رمالان و فالگیران و دعانویسها سرازیر شد، مدعای دکتر تولوزان را تأیید میکرد؛ این هدایا از طرف زنانی بود که با کمک جادوگران و رمالان، ملک قاسم میرزا را نابود کرده بودند.
علل گرایش به خرافات در عصر قاجاردر مورد چرایی گسترش خرافات در جامعه قاجار میتوان علل زیادی برشمرد، اما دو عامل بیش از همه در این گرایشها مؤثر بود که در ادامه به آن میپردازیم:
۱. ترس و فشارهای محیطی؛ در طول تاریخ وقتی جامعهای دستخوش اضطراب، درماندگی و نومیدی میشد و راهی برای گریز یا بهروزی نمییافت، گرایش به اعتقادات خرافی بهعنوان تنها راه کاهش آلام و مصیبتهای جوامع تحت سلطه شناخته میشد.
در جامعه قاجار نیز این درماندگی و اضطراب در سطوح مختلف جامعه بهوفور وجود داشت؛ شکست ایرانیان در جنگ با روس و از دست رفتن بخشهایی از خاک کشور، حضور بیگانگان بهویژه انگلیس و روسیه که با نیرنگهای مختلف در امور داخلی و خارجی ایران مداخله میکردند و امتیاز کسب میکردند، استبداد پادشاهان قاجار که مردم و مملکت را رعیت و ماترک خود میدانسته و در حق آنها ظلم و اجحاف میکردند، وجود راهزنان بهویژه در مناطق دور از پایتخت که اموال مردم را به غارت میبردند و…، همه و همه زمینه گرایش به اعتقادات خرافی را برای التیام و کاهش مصیبتهای جامعه فراهم میکرد.
ناگفته نماند که زنان علاوه بر موارد بالا، از تبعیضها، خشونت و رفتار مردان جامعه آن روز نیز احساس ناامنی و اضطراب میکردند. درواقع در جامعه قاجار حقوق زنان تا حد زیادی نادیده گرفته میشد و این خود عامل مهمی برای گرایش بیشتر آنها به جادو و جنبل و خرافه بود. در همین خصوص میرزا فتحعلی آخوندزاده خشونت رفتار و مفاسد اخلاقی مردان را عامل پناهبردن زنان به طلسمات و خرافات میدانست و خواهان اصلاح وضعیت حقوق زنان و بهویژه ممنوعیت چندهمسری بود.
زنان دربار قاجار بهویژه زنان حرمسرای شاهی نیز از این امر مستثنی نبودند؛ بهویژه آنکه آنها از زخمهای روحی شدیدی که ناشی از عیاشی شاهان قاجار بود آسیب میدیدند و خود را اسیر حرمسرا میدیدند. اکثر آنها هرچند به لحاظ ظاهری خود را خوشبخت و مرفه معرفی میکرد، اما در حسرت یک زندگی ساده با شوهر بود نه اینکه با زنان دیگر برای جلب محبت شاه (شوهرشان) رقابت کند.
این مسئله در گرایش زنان حرمسرا به خرافات نقش مهمی بازی میکرد که نمونه آن را در توسل به طلسمها و تعویذها برای جلبتوجه و محبت شاه، کمکگرفتن از دعانویسها برای از بین بردن فرزندان هووهای خود و… میتوان دید.
علیاکبر دهخدا در مقالات «چرند و پرند» اشارهای ظریف به ارتباط چندهمسری مردان و گرایش زنان به رمل و فال دارد و مینویسد: «خانهای را که دو کدبانوست، یکیاش همیشه پیش جامزن است، یکیاش هم پیش رمال»
۲. جهل علمی؛ شاید بتوان گفت یکی از علل اصلی رواج خرافات در جامعه، جهل و ناآگاهی است. به هراندازه که انسان از درک حقایق، رابطه منطقی پدیدهها، قانون علت و معلول، تشخیص و فهم واقعیات عاجز باشد، به همان اندازه دچار خرافات و خرافهپرستی میشود. به قول مالینوفسکی «انسان زمانی به جادو متوسل میشود که نتواند شرایط زندگی و اتفاقات را از طریق دانش مهار کند»
در جامعه قاجار نیز به همان اندازه که مردم بیسواد بودند و از دانش بهره اندکی داشتند، به خرافات اعتقاد راسختری پیدا میکردند. بدیهی بود که در جامعهای که بیسوادی و ضعف فرهنگی گریبان اکثر جامعه را گرفته بود و امر آموزش و تحصیل برای پسران غیرضروری و برای دختران عیب شمرده میشد، زمینه بیشتری برای پذیرش خرافات در بین مردم فراهم میآمد.
به همان اندازه که جامعه زنان را بیشتر از امر آموزش و کسب دانش محروم میکرد، به همان اندازه خرافات در بین آنها بیشتر گسترش مییافت.
زنان که در برخورد با مشکلات زندگی با توجه به جو مردسالار جامعه، آسیبپذیرتر بودند و به دلیل بیسوادی از شناخت راهحلهای عقلی و منطقی عاجز میماندند، برای تسکین و اقناع خود به هر اوهامی متوسل و معتقد میگردیدند؛ بدینترتیب خرافهگرایی روزبهروز در بین آنها گسترش بیشتری پیدا میکرد.