سفارتخانهها مزدوران حامی صدام را نپذیرفتند
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۴۸۸۳۲
15 اسیر که مزدور دیگر کشورها بودند، در میان اسرای عراقی وجود داشتند. زمانی که میخواستیم اسرا را تحویل سفارتخانه کشورشان بدهیم، آنها نمیپذیرفتند و میگفتند که این مزدور از کشور ما نیست. به گزارش جهان نيوز به نقل از دفاع پرس ، میزگرد بررسی عملکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال اسرا به مناسبت روز بزرگداشت اسرا و مفقودین با حضور سرهنگ «حسین فروتن نژاد» رئیس دایره پژوهش و آموزش سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس و مدیر اسبق کمیسیون اسرا و مفقودین جنگ تحمیلی و جمعی از اساتید حقوق بین الملل در کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فروتن نژاد در ابتدای این مراسم اظهار داشت: هر جنگی مشخصا یک تعدادی شهید و جانباز دارد که تکلیفشان مشخص است؛ اما اسرا و مفقودین نیاز به پیگیری دارند.
وی با بیان این که تعریف اسیر از دیدگاه ما با صلیب سرخ متفاوت است، گفت: از دیدگاه ما هر فردی که در جبهه بیاید، در مقابل دشمن ایستادگی کند و به اسارت گرفته شود، اسیر محسوب میشود، اما کمیته بین المللی صلیب سرخ تعریف خاص خودش را نسبت به اسرا دارد.
رئیس دایره پژوهش و آموزش سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس تاکید کرد: با توجه به رهبری امام خمینی (ره) که همواره رافت اسلامی و مبانی دینی را یکی از اصلیترین شاخصههای نظام اسلامی و انقلاب مشخص کرده بودند، نوع رفتار نظامیان جمهوری اسلامی ایران نسبت به رفتار غیرانسانی و غیراخلاقی نیروهای بعثی با اسرای ایرانی، کاملا متفاوت بود.
اسارت 7 نیروی بعث در نخستین روز جنگ
فروتن نژاد ادامه داد: نگهداری اسرا در اوایل جنگ بر عهده ارتش و بخش دژبان بود. در نخستین روز جنگ تحمیلی، هفت اسیر عراقی گرفتیم. سال اول آغاز جنگ، تعداد اسرا کم بود اما با افزایش آمار اسرا از سال 61 نیاز به یک کمیسیون جهت رسیدگی به وضعیت اسرا احساس شد. به جهت نابسامانی اوضاع اسرا، سال 1921 سازمانهای بین المللی همچون صلیب سرخ پیشنویس کنوانسیون رفتار با اسرای جنگی را تهیه کرده و بر آن آمدند تا قوانین و مقرراتی مشترک در خصوص اسرا به تصویب برسانند. کمیسیون اسرا از دو بخش عراقی و ایرانی تشکیل شده بود. هلال احمر پیگیری وضعیت اسرا را به عهده داشت. در حالی که هلال احمر مسئولیتی در این حوزه نداشت و تنها نامهها را رد و بدل میکرد.
وی با اشاره به وضعیت معیشتی اسرای ایرانی و عراقی اظهار کرد: اسیری عراقی در ایران وجود نداشت که بر روی تخت نخوابیده باشد ولی زمانی که اسرای ایرانی وارد کشور شدند، رد شلاق بر روی بدنشان باقی مانده بود. همچنین 15 هزار اسیر عراقی در ایران سواد آموختند. شهید لشکری به مدت 20 سال توسط رژیم بعث در جنگ روانی به سر میبرد.
فروتن نژاد تصریح کرد: با افزایش شمار اسرا، 30 اردوگاه در 11 استان و 22 شهر ایجاد شد. این اسرا در بهترین شرایط به سر میبردند. اردوگاه اسرای جنگی در منجیل ضدزلزله بود، به همین خاطر حتی یک کشته نیز در آن حادثه نداشتند. رافت اسلامی نیروهای نگهدارنده اسرای عراقی باعث شده بود که عراقیها به کمک مردم بیایند و اجساد آنها را از زیر آوار خارج کنند.
پرونده اسرای زنده ایرانی و عراقی بسته شد
مدیر اسبق کمیسیون اسرا و مفقودین جنگ تحمیلی با بیان اینکه سال 82 پرونده اسرای زنده ایرانی و عراقی بسته شد، عنوان کرد: صلیب سرخ، عراق و ایران به این توافق رسیدند که هیچ اسیر زنده ایرانی و عراقی وجود ندارد. در این جلسه افراد مفقودالاثر به مفقودالجسد تبدیل شدند. 11 هزار مفقودالاثر ایرانی اعلام شد که در سالهای بعد با تفحصهای صورت گرفته این آمار کاهش یافت.
فروتن نژاد آمار اسرای ایرانی را 39 هزار و 140 نفر اعلام کرد و گفت: 18 هزار و 563 اسیر ایرانی در صلیب سرخ ثبت شده بودند. باقی اسرا در مرز خسروی شماره اسارت دریافت کردند. این افراد در طی سالهای اسارت از سوی صلیب سرخ بازدید نشده بودند. برخی از این اسرا تا پیش از بازگشت، شهید یا مفقودالاثر اعلام شده بودند. مفقودی این اسرا تبعاتی نیز به همراه داشت. اسیری را داشتیم که پس از آزادی، قبری که برایش ساخته بودند را خراب کرد.
وی تصریح کرد: پیش از تبادل انبوه، 969 اسیر مجروح و بیمار صعب العلاج ایرانی در 19 مرحله وارد کشور شدند و در مقابل هزار و 340 اسیر مجروح و بیمار عراقی به کشورشان انتقال یافتند.
فروتن نژاد ادامه داد: 15 اسیر که مزدور دیگر کشورها بودند، در میان اسرای عراقی وجود داشتند. زمانی که میخواستیم اسرا را تحویل سفارتخانه کشورشان بدهیم، آنها نمیپذیرفتند و میگفتند که این مزدور از کشور ما نیست یا دیگر نمیتواند به کشور بازگردد. به همین جهت ما این اسرا را تحویل رژیم بعث دادیم.
فروتن نژاد خاطرنشان کرد: ما تعدادی زندانی مرزی داشتیم که دولت عراق جزو اسرای جنگی محسوب کرد که این امر برخلاف قوانین کنوانسیون ژنو است. ما 24 ساعت پیش از حمله آمریکا به عراق، در مرز خسروی بودیم و زندانیهای مرزی خود را مبادله میکردیم. زندانیهای مرزی اسیر محسوب نمیشوند ولی ما در قبال آنها اسیر عراقی آزاد کردیم.
مدیر اسبق کمیسیون اسرا و مفقودین جنگ تحمیلی اذعان کرد: در تبادل اسرا قوانینی وجود دارد. فرد درجه دار عراقی باید در قبال یک اسیر ایرانی درجه دار مبادله شود. اگر یک کشور اسیر بیشتری در اختیار داشته باشد، در قبال آزادی آنها وجه نقدی یا امتیاز میتواند کسب کند که کشور ایران این کار را نکرد و در قبال آزادی اسرای عراقی وجه نقد یا امتیازی دریافت نکرد.
وی با بیان این که صلیب سرخ با وجود اعلام بی طرفی، به نفع دولت عراق عمل کرده است، گفت: در گزارشهای نمایندگان صلیب سرخ آمده است که یکی از اسرا خبر داده که رژیم بعث 35 اسیر را پنهان کرده است. یکی از نمایندگان صلیب سرخ برای پیدا کردن اسرا به طبقات بالای اردوگاه میرود و در این حین با عکس العمل نیروی بعثی مواجه میشود. آن نیروی بعثی با مشت به سینه نماینده میزند و میگوید که اجازه ندارد به این جا بیاید.
فروتن نژاد اظهار داشت: نام 58 هزار و 332 اسیر عراقی در صلیب سرخ ثبت شده بود. در هیچ جنگی اسرا در هنگام اسارت با خانواده خود دیدار نداشته اند اما در جنگ ایران و عراق این امر صورت گرفت. خانواده اسرای عراقی در 69 مرحله به ایران آمدند و با عزیزان خود به طور خصوصی دیدار کردند. در تمام اردوگاه ها این کار انجام شد و اسناد و مدارک آن نیز وجود دارد.
حضور 23 اسیر خانم در اردوگاه های بعثی
مدیر اسبق کمیسیون اسرا و مفقودین جنگ تحمیلی اظهار کرد: رژیم بعث نتوانست ادعا کند که یک اسیر خانم عراقی در ایران وجود دارد. در حالی که ما 23 اسیر خانم ایرانی در اردوگاههای بعثی داشتیم. اسرای خانم ایرانی تا سال ۶۰ آزاد شده و ۳ نفر آنها تا سال ۶۲ و یک نفر آنها سال ۶۴ آزاد شد.
وی با بیان اینکه 10 هزار عراقی در دوران دفاع مقدس پناهنده ایران شدند، افزود: اسرای جنگی در پادگان حشمتیه و در بهترین اقامتگاهها و بیمارستانها بسر میبردند. در آن دوران در بیمارستان 504 ارتش، خدمات چشمپزشکی به همراه یک هزار و 500 دندان مصنوعی و هزاران عینک به اسرای عراقی ارائه شد. این در حالی که است که بعد از حمله عراق به کویت شمار زیادی از نیروهای بعثی درخواست پناهندگی به ایران را داشتند.
فروتن نژاد تصریح کرد: نخستین نقاش عرب جزو اسرای ایرانی بود که پناهنده شد. پس از فروپاشی رژیم بعث به کشور اروپا رفت. به پیشنهاد حوزه هنری، این فرد دو مرتبه در ایران نمایشگاه عکس برپا کرد.
مدیر اسبق کمیسیون اسرا و مفقودین جنگ تحمیلی عنوان کرد: پیکر مطهر 570 اسیر شهید تحت عنوان شهدای غریب، در تیرماه سال 81 از مرز خسروی وارد کشور شدند. این پیکرها در میدان آزادی تهران و دیگر استانها تشییع شدند.
وی افزود: پیکر هزار و 214 فوت شده عراقی در همان سال تبادل شدند. بعد از حمله آمریکا به عراق، طی پیامی به ما خبر دادند که تعدادی از پیکرهای شهدای ایرانی در این کشور مانده است. رئیس کمیته جستجوی مفقودین و نمایندههای ایرانی به عراق رفتند و طی آزمایشات صورت گرفته متوجه شدیم که این پیکرهای تبادل شده عراقی است. رژیم بعث در آن زمان تبلیغات گستردهای در خصوص تبادل پیکرها انجام داد و حتی در کتابهای درسی نیز مطالبی نوشته شد اما پیکر نیروهای بعثی را به خانوادههایشان تحویل نداده بود.
فروتن نژاد با بیان اینکه یکی از نمایندگان صلیب سرخ از ما لیست اسامی پناهندگان عراقی را میخواست، افزود: هر پناهندهای موظف است روزانه به نزدیک ترین کلانتری برود و اعلام حضور کند اما از آنجایی که در آن زمان مسئولین کشوری مشغلههای زیادی داشتند، وزارت کشور فرصت نداشت دائما اسرا را چک کند.
وی تصریح کرد: در یازده مرحله از تلویزیون، رادیو، روزنامه و... اعلام کردیم تا پناهندگان خود را معرفی کنند. اکثر پناهندگان در کرمانشاه، مشهد، اهواز و خوزستان حضور داشتند. آدرس پناهندگان و مقبره اسرای فوت شده را تحویل نمایندگان صلیب سرخ دادیم.
مدیر اسبق کمیسیون اسرا و مفقودین جنگ تحمیلی با اشاره به اسارت یکی از روسای رژیم بعث گفت: زمانی که خانواده این اسیر به ایران آمدند تا با وی دیدار کنند. این اسیر نپذیرفت و میگفت خانواده ام را پیش از صدام نمیخواهم ببینم. خانواده این اسیر را به طور اتفاقی در مسیر وی قرار دادیم. این اسیر با دیدن فرزندش، او را در آغوش گرفت. وی پس از این دیدار اعلام کرد که میخواهد در لبنان پناهنده شود. در لبنان کتاب حافظ را ترجمه و برای سرتیپ عبدالله نجفی ارسال کرد. وی در نامه ای نوشته بود که من در ایران آموختم که چگونه زندگی کنم و به خانواده ام مهر بورزم.
وی با بیان اینکه اسرای جنگی قصد فرار از اردوگاههای ایران را نداشتند، گفت: گاهی شرایطی پیش میآمد که امکان داشت اسیری فرار کند، اما این امر صورت نمیگرفت. یکی از این اسرا گفت: «اگر از این اردوگاههای ایرانی فرار کنیم، در عراق جایی نداریم. زیرا آنها گمان خواهند که ما جاسوس ایران هستیم و مورد شکنجه قرار خواهیم گرفت. اگر هم باور کنند که فرار کردیم، درجه گرفته و مجدد به خط اول جنگ برمیگردیم. ممکن است این بار تیر مستقیما به مغزمان اصابت کند. بنابراین در ایران بمانیم جای ما امن تر است.»
تبادل 13 میلیون نامه میان اسرا و خانوادههایشان
مدیر اسبق کمیسیون اسرا و مفقودین جنگ تحمیلی خاطر نشان کرد: در دوران جنگ تحمیلی 13 میلیون نامه میان اسرا و خانوادههایشان تبادل شد.
وی خاطرنشان کرد: یک پروندهای تحت عنوان پرونده علما داشتیم. اول انقلاب رژیم بعث علمای اسکان داشته در نجف را بازداشت کرد که تا سالها بعد از فروپاشی رژیم بعث از این افراد بی اطلاع بودیم تا اینکه پس از پیگیری متوجه شدیم که تمام این افراد به شهادت رسیدهاند. از این رو با برگزاری مراسم یادبودی برای این شهدا در مدرسه شهید مطهری، شهادت علما به طور رسمی اعلام شد.
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۴۸۸۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «اُمّ علاء»؛ روایت زندگی اُمُّالشهداء فخرالسادات طباطبایی اثر سمیه خردمند، روایت زنی است که هفت نفر از اعضای خانوادهاش به شهادت رسیدند. زنی که هجده فرزندش را در خانهای شصتمتری و وقفی بزرگ کرد.
خانهای که هر وقت پنجرهاش را باز میکرد؛ چشمانش به گنبد مطهر حرم حضرت علی علیهالسلام گره میخورد و نسیم رأفت جناب ابوتراب وارد خانه و زندگیشان میشد.
فخرالسلادات یا همان «اُمّ علا»، مادر چهار شهید، همسر شهید، خواهر شهید و مادر همسر شهید است. پدر و مادر فخرالسادات در جوانی به بهانه تعلیم در حوزه علمیه نجف، از تبریز به نجف اشرف هجرت میکنند و همانجا ماندگار میشوند.
فخرالسادات در نجف به دنیا میآید و در سن سیزده سالگی با آیتالله سید حسن قبانچی که یکی از شاگردان ممتاز پدرش سید محمد جواد طباطبایی تبریزی بود ازدواج میکند. آنها در خانه وقفی کوچکی در جوار حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام زندگیشان را با عشق آغاز میکنند و حاصل این ازدواج میشود هجده فرزند، نه پسر و نه دخترکه در دوران خفقانی که رژیم بعثی صدام در عراق ایجاد کرد، آنها را به سمت دروس حوزوی سوق داد. تعدادی از فرزندانش شاگرد آیت الله صدر بودند و دخترانش در مکتب بنتالهدی صدر درس میخواندند.
در دوران نخست وزیری حسن البکر پسرش عزّالدین و برادرش عمادالدین که هر دو از شاگردان نخبهی آیت الله صدر بودند دستگیر و روانهی زندان شدند. حسن البکر که از خود اختیاری نداشت، با نظر صدام اعدام این دو روحانی بزرگوار را صادر کرد. این برای اولین بار بود که در نجف خون روحانیت ریخته میشد. چند روز قبل از اعدام، ام علاء با پسر و برادرش ملاقات میکند و به آنها وعدهی بهشت و دیدار با امام حسین (ع) را میدهد.
بعد از شهادت سه فرزندش، ام علاء همراه همسرش ابو علاء به دستور صدام روانه زندان شد. به دلیل فعالیتهای سیاسی دیگر پسرانش در ایران علیه رژیم صدام، این زن و شوهر مبارز و صبور یک سال ونیم در زندان حزب بعث به سر میبردند. درواقع رژیم بعث قصد داشت با این شیوه دیگر پسران وی را به دام بیندازد که مؤفق نشد.
ام علاء در طول زندگی متحمل رنجها و سختیهای زیادی شد. ولی هیچگاه خم به ابرو نیاورد و همچنان در آرزوی سرنگونی رژیم بعث به سر میبرد. ام علاء زنی به شدت صبور، مؤمن، با اخلاق و متواضع بود که در طول زندگیش همیشه به اقوام رسیدگی و از آنها دلجویی میکرد. در بین خویشاوندان برای هر کس مشکلی پیش میآمد او اولین نفر بود که برای حل مشکلش قدم برمیداشت.
او ده سال آخر زندگیش را در حالی که دست و پای چپش در دوران اسارت از کار افتاده بود و هیچ خبری از سرنوشت همسرش ابو علاء نداشت، به ایران هجرت کرد. در ایران ساکن قم شد و تمام کارهای شخصیاش را با توجه به شرایط جسمانی که داشت خودش انجام میداد.
همیشه در طول عمرش فرزندانش را به پشتیبانی از حضرت امام خمینی (ره) و پیروی از ایشان توصیه میکرد. به آنها میگفت: اگر همهی شما هم فدای اسلام شوید ناراحت نمیشوم؛ بلکه افتخار میکنم و بدانید خون فرزندان من رنگینتر از خون فرزندان اباعبدالله نیست.
در بخشی از کتاب «اُمّ علاء» آمده است: نشست روبهروی مامه و هر دو با هم گریه میکردند و روضه میخواندند. پدر با گریه گفت: «علویه! حالا مثل امالبنین چهار پسر فدا کردی.»
شاید میخواست با این کلمات، دل مادر داغدیدهام را آرام کند.
مامه دستی به صورتش کشید و میان هقهق گریههایش گفت: «من کجا، امالبنین کجا ابوعلاء؟ امالبنین تمام فرزندانش را تقدیم کرد؛ اما من هنوز چند پسر دیگر هم دارم.»
انتشارات شهید کاظمی در نظر دارد با امضای نویسنده و نگین دُرّ نجف، چاپ اول این کتاب را به مخاطبان ارائه دهد.
این کتاب در ۲۵۵ صفحه در قطع رقعی، با شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۱۸۰ هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شده است.
علاقهمندان برای مشاهده و تهیه این کتاب میتوانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام عدد ۲۲ به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.
انتهای پیام/