۴ سال گذشته یکی از ضعیفترین ادوار وزارت علوم بود/اصلاحطلبان افراطی میخواهند دانشگاه را به پایگاه فشار علیه نظام، تبدیل کنند
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۷۹۷۵۷
رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی: یکی از ضعیفترین دوران وزارت علوم در ۴ سال قبل و در دولت یازدهم بود چرا که چند وزیر عوض کرد و دکتر «فرهادی» هم با آنکه پزشک و انسان فرهیختهای بود، وزارت علوم را نمیشناخت.
به گزارش قدس آنلاین، دولت یازدهم با وجود تمامی کارهای کرده و نکرده، به اتمام رسید اما بهگفته کارشناسان و تحلیلگران آموزشی، وزارت علوم در دولت یازدهم آنطور که شایسته و بایسته چنین وزارتی است، نتوانست عملکرد مطلوبی از خود برجای بگذارد و به تعبیری با کمکاریها و سیاسی بازیهای بسیاری همراه بود تا جایی که از اهداف اولیهاش هم غافل مانده و نتوانست جهش علمی مناسب، پیشرفتهای قابل قبول در حوزه علم و فناوری و اقتصاد دانش بنیان که اصلیترین و نخستین مطالبه از این وزارت است را انجام دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«محمدمهدی زاهدی»، رئیس کمیسیون آموزش مجالس نهم و دهم در تحلیل عملکرد وزارت علوم در دولت یازدهم به گفتوگو نشسته و با توجه به منویات و مطالبات مقام معظم رهبری از وزارت علوم، عملکرد این وزارتخانه را ارزیابی کرده است. آنچه از نظر میگذرد مشروح این گفتوگو است.
* ارزیابی شما از عملکرد وزارت علوم در دولت یازدهم چیست؟ جریان معرفی چندین وزیر برای وزارت علوم در ۴ سال گذشته و عدم رأیآوری آنها چه بود؟ و این فرآیند چه نقشی در عملکرد این وزارتخانه داشت؟
بهنظر بنده یکی از ضعیفترین دورانهای وزارت علوم، در ۴ سال گذشته رقم خورد؛ این را به دلایل مختلف عرض میکنم. اولاً که مدتی در همان ابتدای کار وزارت علوم سرپرست داشت و بعد وزیر آمد، وزیر به دلایلی استیضاح شد و بعد وزیر دیگری آمد و بعد دکتر فرهادی به وزارت علوم آمد.
دکتر فرهادی هم با آنکه پزشک و انسان فرهیختهای بود اما وزارت علوم را نمیشناخت چرا که وزارت علوم میبایستی علم و فناوری را توسعه دهد و بتواند اقتصاد دانش بنیان را گسترش دهد، همینطور مسائل فرهنگی که میبایستی در چارچوب بنیانهای نظام و انقلاب باشد را سازماندهی کند. مقام معظم رهبری بارها در این خصوص به وزارت علوم و متصدیان آن تذکر داده بودند اما باید گفت متصدی نهایی آن در دولت یازدهم نتوانست آنگونه که شایسته است بار وزارت علوم را به سرمنزل مقصود برساند.
اولویت اول وزارت علوم در دولت یازدهم، اولویت علم و فناوری و جهش علمی کشور نبود بلکه مسائل سیاسی و حاشیهسازیهای بسیار زیاد پیرامون آن بود که یک گپ بزرگ در روند توسعه و پیشرفت علم و فناوری ایجاد کرد و نهایتاً رشد منفی را رقم زد. بهنظر بنده در ۴ سال گذشته به کارنامه وزارت علوم نمره قبولی داده نمیشود.
مهمتر از همه اینکه اولویت اول وزارت علوم در دولت یازدهم، اولویت علم و فناوری و جهش علمی کشور نبود بلکه مسائل سیاسی و حاشیهسازیهای بسیار زیاد پیرامون آن بود که یک گپ بزرگ در روند توسعه و پیشرفت علم و فناوری ایجاد کرد و نهایتاً رشد منفی را رقم زد. بهنظر بنده در ۴ سال گذشته به کارنامه وزارت علوم نمره قبولی داده نمیشود.
* عملکرد علمی وزارت علوم را با توجه به مطالبات رهبری چطور ارزیابی میکنید؟
وقتی ما در خصوص تولید علم صحبت میکنیم، تولید علم از ایده تا عمل را دربرمیگیرد، بهعبارت دیگر، ایده تبدیل به مقاله میشود و مقاله به یک فناوری و نرمافزار یا سختافزار تبدیل میگردد و در نهایت بهصورت یک نمونه، ساخته شده و به سمت صنعتی شدن و تجاری سازی و بازاریابی و بازارسازی میرود؛ این یک روند در تولید علم است. یعنی اینکه علم میبایست به یک محصول دانش بنیان یا یک بازار خوب برای فروش تبدیل شود. این مجموعه را تولید علم و فناوری، نام میگذاریم.
اما در چند سال گذشته، متأسفانه تولید علم و فناوری روند مطلوبی نداشته و در این مسئله که بتوانیم از ایده به تجاریسازی برسیم، نتوانستیم جایگاه خود را در دنیا تغییر دهیم و جایگاه خوبی در این زمینه نداریم اما در بحث تولید علم به مقاله در پایگاه «ISI» رتبه هفدهم در جهان و در پایگاه اطلاعاتی «اسکوپوس» رتبه شانزدهم در جهان را به دست آوردهایم. با این حال در منطقه در «اسکوپوس» ما رتبه اول را داریم و در «ISI» رتبه دوم را کسب کردهایم که اختلاف کمی با ترکیه که اول است هم داریم اما علیرغم اینکه تعداد مقالات ما افزایش پیدا کرده این افزایش بهگونهای نبوده که شیب رشد علمی ما شیب خوبی باشد. شیب رشد علمی کشور در ۲، ۳ سال اخیر که خطی و بهعبارتی صفر بود و سال قبل یک مقداری تغییر پیدا کرد اما هنوز تا آن جایگاهی که باید برسیم، خیلی فاصله داریم.
* رهبری انقلاب فرموده بودند دانشگاه نباید باشگاه سیاسی شود اما با توجه به تلاش اصلاحطلبان برای کسب تصدی وزارت علوم در دولت بهنظر شما این مطالبه به سرانجامی رسیده یا خیر؟
اصلاً یکی از دلایلی که وزارت علوم در ۴ سال قبل نتوانست آنطور که باید و شاید در خدمت نظام و انقلاب، کشور و علم و توسعه علمی کشور قرار بگیرد، همین نکته مهم بود که اولویت اول وزارت علوم بهجای تولید و پیشرفت علم و فناوری و تحقیق، مسائل سیاسی و حاشیهسازیهای سیاسی و فرهنگی بود و از این بابت وزارت علوم ضربه جدّی خورد.
حتماً دانشگاه باید سیاسی باشد؛ اصلاً دانشگاه باید جریانسازیهای سیاسی را در کشور ایجاد و حمایت کند اما خودش نباید پایگاه احزاب باشد یا اینکه احزاب بخواهند از دانشگاه به تعبیری سربازگیری کنند، این رفتار درست نیست. این برای دانشگاه مفید نیست و برای کشور هم درست نیست چرا که دانشگاه خانه احزاب نیست که بخواهد چنین اتفاقاتی را به دوش بکشد. دانشگاه باید پایگاه علم و فناوری و فرهنگ باشد. اینکه آقایان اصلاحطلب بهدنبال وزیر و کسب تصدی وزارت علوم باشند، مشکلی ندارد. بهعبارتی مشکل با اصل جریان اصلاحطلبی نیست بلکه ما با برخی آدمهای افراطی مشکل داریم که میخواهند خارج از عرف علمی، از دانشگاهها استفاده شود، آدمهایی افراطی که میخواهند دانشگاه را پایگاه احزاب و گروههای سیاسی خود کنند. اصلاحطلبان افراطی که میخواهند دانشگاه را به پایگاه فشار علیه نظام و انقلاب تبدیل نمایند، مشکل با این افراد و طرز تفکرشان است نه خود اصل جریان اصلاحطلبی.
* بهطور کلی عملکرد نهایی وزارت علوم را در طول انقلاب در دولتهایی که آمدند و رفتند، چطور تحلیل میکنید و اینکه نقاط ضعف و قوت آن با مدیریت سیاسی اصلاحطلبان چطور ارزیابی میشود؟
اگر بخواهم به این سؤال دقیق پاسخ دهم باید از دوران وزارت خودم در وزارت علوم بگویم، اما توضیح نمیدهم چرا که باید از عملکرد خود تعریف کنم. فقط اجازه دهید خاطرهای را مطرح کنم. در خاطر دارم که دولت وقت قبلتر از دوران ما و در یک کار سیاسی به علت نزدیکی به انتخابات، اعلام کرد که حقوقهای اعضای هیئت علمی دو برابر میشود، این طرح مطرح و به گوش همه رسانده شد اما هرگز این طرح به عرصه عمل نرسید و در حد یک شعار برای مسئولان وقت آن دولت باقی ماند. وقتی هم که بنده تصدی وزارت علوم را برعهده گرفتم هیچکدام از دانشگاههای کشور قادر به پرداخت این پول نبودند و واقعاً وزارت علوم با بحران بدی درگیر شده بود.
معاون وقت وزیر علوم عنوان کرد که اگر این مسئله را حل نکنیم، دانشگاهها دچار بیاعتمادی نسبت به نظام و مسئولان خواهند شد لذا ما این مشکل را در صحبت با رئیسجمهور و سازمان مدیریت و برنامهریزی حل کردیم و تمامی معوقات و احکام اعضای هیئت علمی دانشگاهها پرداخت شد اما متأسفانه الان کار دانشگاهها به جایی رسیده که حقالتدریس سال گذشتهشان را هم پرداخت نکردهاند چه برسد به اینکه حقالتدریس سال جاری. لذا میبینیم که در یک چنین شرایطی اساتید دانشگاهها در حال فعالیت هستند. اما خب امیدواریم با تمهیدات جدید رئیسجمهور در دولت دوازدهم، شاهد رشد خوبی در حوزه تولید علم و فناوری، جهش علمی و پیشرفت و توسعه اقتصاد دانش بنیان و حتی معیشت اساتید دانشگاه باشیم.
منبع: نمایندهمنبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۷۹۷۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا رئیسجمهور به بازدید از تهران آمد؟
به گزارش همشهری آنلاین، عبدالمطهر محمدخانی؛ رئیس مرکز ارتباطات و امور بینالملل شهرداری تهران در روزنامه همشهری نوشت، روسای جمهور در ادوار مختلف، سفرهای استانی به بخشهای مختلف کشور را در دستور کار داشتند اما کلانشهر «تهران» بهدلیل آنکه پایتخت و محل حضور وزارتخانهها و مراکز دولتی است، هرگز جایگاهی در برنامهها نداشت و از اینرو شهرداری در همه ادوار تنها هزینه حضور دولت را پرداخت میکرد و در مواجهه با گرههای موجود نمیتوانست دولت را تمامقد با خود همراه کند که این روند مشکلات بسیاری را به تهران تحمیل کرد.
از سوی دیگر، شهرداری در برخی پروژهها نیاز به همراهی دولتمردان دارد که هرگز از سوی دولتهای گذشته عملیاتی نشده است. حضور شهردار تهران در هیأت دولت از همان روزهای ابتدایی رهاوردهای بسیاری برای شهر داشته که یکی از آنها همراهی دولت برای انعقاد قراردادهای واردات واگن و وسایل حملونقل برقی و همچنین بازدید رئیسجمهور از جنوب پایتخت بود. روز پنجشنبه در یک رخداد کمنظیر، دولت سیزدهم تصمیم گرفت تا از بخشهای مختلف جنوب تهران بازدیدی داشته باشد و طی دیدار با مردم، گره از مشکلات شهروندان باز کند؛ بازدیدی که برای نخستینبار طی ادوار مختلف انجام شده بود و شهروندان توانستند دغدغههای خود را با رئیسجمهور، وزرا و مدیران شهری بهصورت همزمان در میان بگذارند. در این میان رئیسجمهور، وعده افتتاح چند مرکز درمانی و بیمارستانی را به مردم منطقه۱۷ داد؛ منطقهای که در این زمینه دچار کمبود سرانه است. نوسازی بافت فرسوده نیز یکی از دغدغههای مردم در جنوب شهر تهران است که ارائه بستههای تشویقی و هماهنگی با شهرداری برای نوسازی در دستور کار رئیسجمهور قرار گرفت. مسئله کمبود برق و خاموشی نیز دیگر دغدغه مردم تهران بهخصوص در فصل تابستان است که رئیسجمهور در این خصوص عنوان کرد: «با تولید ۸۰۰۰مگاوات برق، ناترازی رفع شده است.» همچنین بحث وجود بافت مسکونی در حریم ریلی راهآهن دیگر مطالبه شهروندان بود که دولت برنامههای خود را برای رعایت حریم ریلی و حل پلاکهای مسکونی تشریح کرد. در این دیدار خبری خوش به پایتختنشینان داده شد: ۱۳هزار پلاک در منطقه۱۷ تهران و در محدوده تونل ریلی وجود دارد که بهعنوان پلاک فرسوده هستند و درصورت موافقت هیأت دولت با امکان ساختوساز، بافت فرسوده منطقه نوسازی میشود و امکان ساخت ۳۰هزار واحد مسکونی فراهم خواهد شد. وزیر کشور نیز به همراه مدیران شهری بازدیدی از عملیات عمرانی فاز دوم پروژه بزرگراه شهید بروجردی، ابرپروژه باغراه حضرت فاطمه زهرا(س) و شنچالهها داشت که برای رفع معارضان پروژه بروجردی نیز دستوراتی از سوی وی صادر شد. همچنین بنا شد تا دولت طرحی برای انتقال بازار آهن شادآباد ارائه کند. صیانت از حریم پایتخت دیگر موردی بود که در این بازدید بر آن تأکید شده است. یکی دیگر از موضوعاتی که سالها مردم منطقه۱۷ را درگیر کرده، وجود تیرهای برق معارض و فرسوده بود و حضور این تیرها باعث سختی رفتوآمد خودروهای امدادی میشد که رئیسجمهور دستور جمعآوری این تیرها را دادند. بازدید صورتگرفته در ششم اردیبهشتماه، آوردههای بسیاری برای پایتختنشینان بهخصوص مردم جنوب شهر داشت و به یاری خدا، گره مشکلات چندین و چندساله پایتخت باز خواهد شد. بهنظر میرسد طی ادوار مختلف شهرداری این هماهنگی بین مدیریت شهری و دولت در نوع خود کمنظیر است و پیوند دولت خدمتگزار و شهرداری تهران با یکدیگر را میتوان بهعنوان مسیری برای بهبود چالشهای موجود در پایتخت دانست که بهعنوان یک الگو برای ادوار بعدی درنظر گرفته خواهد شد.