مواجهه با شایعه علیه «زهرا لاریجانی»؛ راههای بهتر کدام بود؟/ آیا قوه قضائیه ورود مناسبی داشت؟
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۲۴۲۴۷
گروه سیاسی امتداد نیوز– عبدالله عبداللهی، مونا رحیمبصیری: مباحثی که اخیراً حول و حوش یک شایعه ساخته شده توسط یک کانال تلگرامی شکل گرفت، بحثهای مهمتری را میان روزنامهنگاران و جامعهشناسان و فعالان سیاسی اجتماعی در کشورمان پیش کشیده است. این گروهها معتقدند نباید صرفاً به روشن شدن جعلی بودن آن شایعه اکتفا کرد بلکه باید آن را مقدمهای دانست برای بررسی یک موضوع کلانتر و آن اینکه چرا یک شایعه سطح پایین از طریق یک رسانه مبتدی حداقل در بخشی از جامعه ایران فراگیر میشود؛ در حدی که وزیر اطلاعات، رئیس سازمان اطلاعات سپاه و شخص رئیس قوه قضائیه برای رفع این شبهه وارد صحنه میشوند؟
پرسش اصلی آن است که چه نقصی میان سه رکن ۱ــ رسانهها، ۲ــ مسئولان و ۳ــ فرهنگ عمومی جامعه ایران، میتواند وجود داشته باشد که جامعه سیاسی ایران را مستعد چنین آسیبهایی کند؟
امتداد نیوز در این باره با برخی روزنامهنگاران باسابقه، اساتید ارتباطات و جامعهشناسان سیاسی به گفتوگو نشسته و هرکدام از آنها از دیدگاه خود به ریشهیابی این موضوع پرداختهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنچه در ادامه میآید بخش سوم و پایانی میزگرد با حضور عباس عبدی جامعهشناس و تحلیلگر مطرح سیاسی، اکبر نصراللهی استاد دانشگاه در زمینه ارتباطات و علی علیزاده مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل رسانه است. آقای علیزاده بهدلیل استقرار در لندن از طریق اسکایپ در این میزگرد شرکت کرده است.
نظر عباس عبدی درباره شایعه علیه زهرا لاریجانی ۱۴۰ ساعت خبر در صداوسیما چه تأثیری دارد؟* تسنیم: آقای عبدی! نکتۀ مهمی در صحبتهای آقای علیزاده این بود که یک روندی به سمت تکثر رسانهها در کشور بعد از دوم خرداد بوجود آمد اما یک تجربۀ منفی در دورۀ سالهای ۷۶ تا ۸۰ شکل گرفت که باعث بیاعتمادی شد. در این مورد نکتهای دارید. همچنین اینکه اگر شما میخواستید این شایعه اخیر را مدیریت کنید به عنوان یک موضوع مصداقی و شفاف، چطور این کار را انجام میدادید؟
– عباس عبدی: من قبول دارم همۀ مشکلات، مشکلاتِ قضایی نیست اما وقتی ۱۰، ۲۰ مشکل را بگوییم درواقع انگار چیزی نگفتهایم. من به خاطر اینکه همیشه به دستگاه قضایی حساس هستم و معقتدم مهمترین قوه و نهاد هر کشور است، برای همین انتقاد میکنم وگرنه به لحاظ شخصی اعتقاد دارم بسیاری از قضاتِ دیوان عالی کشور و دادگاههای ما جزو انسانهای بسیار سالم و فرهیخته هستند که نمونۀ آنها در دستگاهها و نهادهای دیگر بسیار کم پیدا میشود اما این دلیل نمیشود که ایرادات دستگاه قضایی را نگوییم.
من نمیخواهم وارد این نکته آقای علیزاده که به کارآمدی افراد ارجاع دادند شوم اما این سوال است که چرا در رسانه آدمهای ناکارآمد بالا میآیند؟ حتماً یک مشکلی آن پایین وجود دارد. چرا بخش خصوصی بهترین و کارآمدترین مدیر را با بهترین حقوق میآورد اما چرا یک فرد رانتی را در بخش دولتی میگذارند؟ بحث سر سیستمی است که او بالا میآید، به نظرم خیلی اهمیت دارد.
عباس عبدی: اگر قرار است سیاست رسانهای به معنای دقیق کلمه بازنگری شود، نمیخواهم بگویم از فردا یک انقلابی شود، بلکه همین روندی که شما آغاز کردید و چنین نشستی تشکیل دادید، شروع خوبی است.
من با این مطلب آقای علیزاده در مورد اینکه تاریخ صد سال گذشتۀ ما بود و همیشه اینگونه بوده که پس از یک فضای بسته، فضا باز میشود، وقتی هم باز میشود همه فکر میکنند این آخرین فرصت است و باید زودتر استفاده کنیم، کاملاً همدلی دارم اما معتقدم ما از سال ۹۲ به این طرف وارد فضایی شدیم که میتوانیم این موج و سینوس را که در گذشته بود، رد کنیم. اکنون وضعیت به گونهای است که طرفین میتوانند رعایت کرده و فضا را باز کنند و به نفعشان هم میتواند باشد در عین اینکه مشکلات گذشته هم به وجود نیاید.
همچنین من با جمله آخر آقای نصراللهی موافق هستم و فکر میکنم آقای علیزاده هم حتماً موافق هستند که این اتفاق را پایهای قرار دهند برای اینکه در سیاستهایمان نسبت به رسانه یک بازنگری شود. اگر قرار است سیاست رسانهای به معنای دقیق کلمه بازنگری شود، نمیخواهم بگویم از فردا یک انقلابی شود، بلکه همین روندی که شما آغاز کردید و چنین نشستی تشکیل دادید، شروع خوبی است. به هر حال امتداد نیوز خبرگزاری مهمی است. اگر همین روند ادامه یابد و اینگونه آسیبشناسی شود، بسیار خوب است.
اگر نظر من را بپرسید که در این قضیه چه میکردم؟ ابتدا باید بگویم چه کارهایی نمیکردم؛ بنده به هیچوجه به شکل مستقیم وارد این قضیه نمیشدم. به نظرم مهمترین چیزی که میتوانست به این قضیه کمک کند تکذیب مستقیم آن نیست تکذیب ضمنیاش است. بهترین کار همین روندی است که شما در امتداد نیوز کردید، شما نگفتید این خبر دروغ است، آن را مفروض گرفتید، اما دیگران میگویند اگر یک خبر دروغ است و یک شایعه است پس چرا منتشر و پذیرش میشود؟ خود این بهترین شیوۀ مواجه با آن است و رادیو، تلویزیون و رسانههای دیگر باید این کار را میکرد، وگرنه شما هر چه بیشتر تکذیب کنید، درواقع و ناخواسته بیشتر آن را تایید کردهاید.
عباس عبدی: اگر نظر من را بپرسید که در این قضیه شایعه علیه دختر آقای آملی لاریجانی چه میکردم؟ ابتدا باید بگویم چه کارهایی نمیکردم؛ بنده به هیچوجه به شکل مستقیم وارد این قضیه نمیشدم. به نظرم مهمترین چیزی که میتوانست به این قضیه کمک کند تکذیب مستقیم آن نیست تکذیب ضمنیاش است.
من همین روش را در سطح گستردهتر و وسیعتر انتخاب میکردم حتی در سطوح رسمی شما میتوانید بگویید “ما اشتباهی در رسانههایمان داریم که یک دروغ جا میافتد”، وقتی شما این جمله را بگویید یعنی این دروغ را مفروض گرفتید مردم هم میگویند: بله و دنبال این هستند که ببینند آن اشتباه چه بوده است. نه اینکه مثل یکی از مسئولان قوه قضائیه بگوییم “مشخص است ما(قوه قضائیه) کارمان را درست انجام دادهایم که علیه ما این دروغها را میگویند”. این چه پاسخی است؟! مگر بقیه که علیهشان شایعه ایجاد نمیشود، همگی کارشان را بد انجام دادند؟ یا مگر قبلاً که این شایعات علیه شما نبوده، معلوم است کارتان درست نبوده است؟! این استدلالها درست نیست. من به لحاظ سیاست رسانهای به هیچوجه در شکل مستقیم به دلِ این خبر نمیرفتم.
– اکبر نصراللهی: در شایعه اخیر به لحاظ تکنیکهای فریب از مواردی بهره گرفته که قابل توجه و تامل است و خوب است در اطلاعرسانی و کار رسانهای این تاکتیکها را یاد بگیریم. یکی از تاکتیکها، بمباران اطلاعات و پرداخت گسترده به جزئیات است. طرح جزئیات و بمباران اطلاعات یکی از شیوههایی است که مخاطبان را از تفکر و تحلیلمحوری باز میدارد و توجهاش به مطالبی که گفته میشود جلب میشود و بخشهایی از آن را باور میکند.
نکتۀ بعدی دادن اطلاعات مستمر، قطرهای و ایجاد انتظار و القای داشتن اطلاعات زیاد است. اینکه در زمانهای مختلف یکسری اطلاعات منتشر میکنند مثلاً میگفتند “ما یک سندی داریم، منتشر میکنیم، منتظر باشید، دیگران را خبر کنید”. این یعنی اطلاعات خیلی زیادی دارم علاوه بر آن جزئیات را به زودی منتشر میکنم این هم یک تاکتیکی بود که استفاده کردند.
اکبر نصراللهی: به نظر میرسد قوه قضاییه ضعیفترین تیمهای رسانهای را در اختیار دارد. معتقدم مردم بیش از دولت به قوه قضاییه مراجعه دارند و با آن سروکار دارند.
استفاده از” سابقۀ خودساخته و نادرست ” از جمله تاکتیک های مورد استفاده در شایعات اخیر بود . در خبر اول گفتند “یک فردی در فلان جا دستگیر شده و او را دستگیر کردند و یکسری مسائل را سرهم کرده است. در خبرهای بعدی هم تمام این سابقه خودساخته ، تکرار و استفاده می شد . این یکی از تاکتیکهایی بود که من کمتر در رسانهها دیدم.رسانههای در خبرها معمولاً از سابقه استفاده میکنند و شاید با سابقه خبرها را جهت دهند اما استفاده از سابقۀ خودساخته و نادرست با این اندازه و حجم ، کم سابقه است.
نکتۀ مهم این است که کانال مذکور، با دادن جزئیات زیاد امکانِ راستیآزمایی را از مخاطبان و حتی کارشناسانِ عادی سلب کرده است. وقتی این همه اطلاعات، آمار، ارقام، ساعت و اسم گفته می شود امکان راستیآزمایی آن برای افراد عادی و حتی رسانه ای و امنیتی که مسئول پرونده نباشند، فراهم نیست.
همچنین تاکتیک های دیگری هم در شایعات اخیر استفاده شد که تکرار ،دروغ ، بهره گیری از افراد در جایگاه کارشناس ، تلفیق راست و دروغ و کانتکست یا زمینه از جمله آن ها بوده است.
اما چه باید کرد ؟ به نظرم باید این اتفاقات به یک فرصت تبدیل شود و شروعی باشد برای بازنگری و سازماندهیِ جدید در اطلاع رسانی؛ یعنی در نیروها و ساختارها و فرایندهای تولید و انتشار بازنگری و قوتها و ضعفهای رسانه ای بررسی شود و اصلاحات اساسی صورت گیرد
اکبر نصراللهی: مطمئناً قوه قضاییه بیش از دستگاههای دیگر در معرض آسیب است. هر دستگاه و قوهای که مسیر اطلاعرسانی و نظارتی را خوب مدیریت نکند، قدرتِ مانورِ رسانههای بینام و نشان و سخیف را بیشتر میکند. اتفاقاً آنها برای ایجاد شایعه جای خوبی را انتخاب کردند چراکه در این قوه مشکلات اطلاعرسانی بیشتر است.
به نظر میرسد قوه قضاییه ضعیفترین تیمهای رسانهای را در اختیار دارد. معتقدم مردم بیش از دولت به قوه قضاییه مراجعه دارند و با آن سروکار دارند. چون به نوعی یا مظلومند یا ظلم کردند یا شاکی هستند یا متشاکی بنابراین ارتباط مردم با قوهقضاییه به دلایل مختلفی است که با منافع مستقیم مردم سروکار دارد. به نظرم نیازی که مردم به قوه قضاییه دارند بیش از نیازی است که به دولت و سایر دستگاهها دارند. حجم گستردای از پروندهها در قوه قضاییه است اما این قوه بعضا خود را با یک حصارهایی محصور کرده است و مردم و رسانهها دسترسی مطلوبی به آن پروندهها و اطلاعات ندارند.
مطمئناً قوه قضاییه بیش از دستگاههای دیگر در معرض آسیب است. هر دستگاه و قوهای که مسیر اطلاعرسانی و نظارتی را خوب مدیریت نکند، قدرتِ مانورِ رسانههای بینام و نشان و سخیف را بیشتر میکند. اتفاقاً آنها برای ایجاد شایعه جای خوبی را انتخاب کردند چراکه در این قوه مشکلات بیشتر است.
نکتۀ دیگر افزایش قدرت تحلیل است. بیبیسی در حال حاضر رویکرد تحلیلمحوری دارد. این رسانه خبر میدهد ولی خبر را با سبک تشریحی تنظیم میکند، با سوابق میگوید، تا هم به خبر جهت دهد و هم به مخاطبان کمک کند تا خبرهای قبلی و رویکرد آینده را بهتر درک کند.
– علی علیزاده: قوه قضاییه ۱۵ میلیون پرونده در سال دارد، آیا ممکن است در یک سازمان با ۱۵ میلیون پرونده در سال حتی یک اشتباه به وجود نیاید؟ اما آیا تا به حال چیزی درباره یکی از این خطاها از طرف قوه قضائیه به عموم اعلام شده؟ در این ۳۰ سال هرکدام از رئوسای این قوه که سرکار آمدند گفتند که وضعیت قوه خوب نیست و خرابه تحویل گرفتهاند. ولی بعد از آن هیچ کدام از این نقدها را با مردم درمیان نگذاشتند.
این اولین درس جنگ نرم است. سیستمی قوی که نیست که به قول آقای نصراللهی دور آن حصار کشیده شود، سیستمی قوی است که وقتی بیشترین نقد به آن میشود آنقدر منعطف باشد که بتواند نقدهای درست را بپذیرد. این نگاه در قوه قضاییه وجود دارد؟
امیدوارم بعد از این نقدها، رویه را تغییر دهند. مثلاً دوماه است که روزنامهنگاری از روزنامه اعتماد بازداشت است و یک خبر ندادند که علت بازداشت او چه بوده است؟ در حالی که وظیفه هر دستگاهی که حقوق میگیرد، این است که خبررسانی کند.
علی علیزاده: در این ۳۰ سال هرکدام از رئوسای این قوه که سرکار آمدند گفتند که وضعیت قوه خوب نیست و خرابه تحویل گرفتهاند. ولی بعد از آن هیچ کدام از این نقدها را با مردم درمیان نگذاشتند.
کاری که رئیس قوه قضاییه در پاسخ به شایعه اخیر کرد، اشتباه بود. اینکه رئیس یک قوه جواب یک شایعه زرد را بدهد، مخاطبی که آن خبر را نشنیده کنجکاو میشود و میخواهد بداند این خبر چه بوده است؟ این یعنی رئیس قوه بسیار مهم کشور، مشاور رسانهای ندارد، چون تا این لحظه رسانه و افکار عمومی برای این قوه مهم نبوده است.
مسالۀ بعدی این است که چه باید کرد تا از این وضعیت بیرون بیاییم؟ باز کردن فضای گفتگو و مباحثه چندصدایی درباره مسائل سیاسی برای شروع مناسب نیست و ظرفیتی میخواهد که باید تدریجاً ایجاد شود. هرچند مسائل اجتماعی هم خط قرمز امنیتی کم نداشته است مثلاً در مورد مواد مخدر. در این موارد در نگاهِ رسمی گمان این است که باید از سیاست رسمیِ امروز کشور به صورت مطلق دفاع شود. حالا اگر دو ساعت دیگر این سیاست رسمی تغییر کند باز از همان سیاست جدید به همان شکل رسمی دفاع میشود بدون اینکه حتی درباره چرایی تغییر بوجود آمده توضیحی داده شود. اما شما یک میزگرد بگذارید که دو طرف بیایند و حرفی بزنند که سیاست رسمی آن زمینه نباشد، مثلا سیاست رسمی آموزش و پرروش و غیره نباشد. تا زمانی که نگاهِ رسانهای این باشد که فقط صدای رسمی آن لحظه شنیده شود به نظرم اتفاقی نمیافتد.
علی علیزاده: رسانههای مکار دشمنان را ببینید؛ آنها کسب اعتماد میکند تا فردا کاری که میخواهند را انجام دهند و تاثیری که بخواهند را بگذارند و نه اینکه بخواهند همین الان تاثیر بگذارند. این نگاه فعلی ما به رسانه نگاه کوتاه مدت و به شکلی بزن دررویی است.
به نظرم برای شروع باید فضاهای رسانهای رسمی کشور به سمت باز شدن بروند، صداهای متنوع و حتی مخالف را منعکس کنند. نگران نباشند این درسی است که ما باید از دشمن بگیریم. شما وقتی به رسانهای مانند بیبیسی نگاه میکنید، متوجه میشوید که نگران نیست مهمانش در میزگرد امشب، حرفی علیه منافع آنها بزند. اما میداند مخاطب در یک روند چندساله، همانگونه به سیاست خارجی، به مساله ایران یا سوریه یا قضیه هستهای ایران فکر میکند که لندن میخواهد. در واقع نگاهش، نگاهِ درازمدت است نه نگاهی که همین امروز هم من و هم شما حتماً همان حرفی را بگوییم که یک رسانه میخواهد.در واقع سیاست رسانهای باید این باشد که اجازه دهد حرفهای متفاوت بگوییم اما باز مخاطب برگردد به همان رسانه اصلی. مهم نیست اینها چه میگویند، آقای عبدی و آقای علیزاده و… میروند اما اعتماد به تسنیم میماند.
رسانههای مکار دشمنان را ببینید؛ آنها کسب اعتماد میکند تا فردا کاری که میخواهند را انجام دهند و تاثیری که بخواهند را بگذارند و نه اینکه بخواهند همین الان تاثیر بگذارند. این نگاه فعلی ما به رسانه نگاه کوتاه مدت و به شکلی بزن دررویی است.
به نظر من حتی بخشهای امنیتی باید نگاهشان به جنگ نرم را تغییر دهند و ببینند اولین خواسته و خاصیت جنگ نرم اعتماد است و اعتماد چیزی است که بسیار سخت به دست میآید. برای همین این نگاه باید درازمدت شود.
ویترین نظام جمهوری اسلامی ایران صدا و سیمای آن است تا وقتی از آنجا صداهای متفاوت بیرون نیاید، هر جای دیگری هم تغییر کند در ذهن مخاطب نمینشیند. این ویترین قدیمی و متعلق به ۴۰ سال پیش است و به یک خطر امنیتی تبدیل شده است. اگر صدا و سیمایی معتبر و مورد اعتماد برای عموم مردم داشتیم، همان داستان اخیر با نیم خبری از بین رفته بود.
برنامههایی که مستقیماً سیاسی نیستند، برای شروع تغییر رویه خوب است، مثلا موضوع پلاسکو نقطۀ خوبی برای شروع گفتگوی واقعی در رسانههایمان بود. بحرانهای اجتماعی هم زمینۀ خوبی برای شروع است. برگزاری میزگردهای واقعی با نظرهای واقعاً متضاد با همدیگر، هیچ آسیبی نمیزنند، فقط ضریب امنیت بالاتر میرود که پایینتر نخواهد آمد.
– اکبر نصراللهی: چند نکته اضافه کنم و آن اینکه اگر هر کاری انجام شود یعنی رسانۀ مستقل داشته باشیم، آموزش ببیند و… اما باز هم نباید انتظار داشته باشیم، شایعات به طور کلی حذف شود، شاید کم شود و اثرگذاری آن از بین رود، ولی نظام و مردم واکسینه میشوند.
نکتۀ دوم اینکه قوه قضاییه باید بیش از سایر دستگاهها و دولت از نقد استقبال کند تا قدرت مانور رسانه ای دشمن را کم کند، حتی جلوی نقد غلط و نادرست را در مورد خود نگیرد . چون قوه قضاییه نباید هیچ نگرانیای داشته باشد چون کسی نیست که به آنان را محاکمه کند و به زندان ببرد، اما در مورد شخصیت های دیگر قوا و دستگاهها این گونه نیست .
نکتۀ سوم اینکه هدف برخی رسانههای مجعول شخصیتسوزی، امیدزدایی و سلب اعتماد مردم از نظام است، به نظر من دلخوران یا مخالفان قوه قضاییه هم نباید از وقایع اخیر خوشحال باشند از اینکه آقای لاریجانی یا خانوادهاش در معرض حمله قرار گرفتهاند. هدف آمدنیوز آن است که اعتماد مردم به شخصیتهای نظام و جمهوری اسلامی کاهش پیدا کند، پس مراقب باشیم تا آن هدف حاصل نشود حتی به اندازه خیلی کم.
نکتۀ بعد این است که رسانهها نباید نگاهِ کوتاهمدت داشته باشند بلکه باید یک نگاهِ درازمدت و معطوف به منافع ملی داشته باشند. مثلاً در مورد دستگیریآقای رحیمی «م.ر» عنوان میشود ولی چطور یکدفعه قانون تغییر کرد و رسانه ملی میگویند برادر آقای جهانگیری؟ این خیلی ساده است. این باعث مظلومنمایی میشود و قوه قضاییه باید به صداوسیما تذکر بدهد.
نکتۀ آخر هزینه برای سرمایه است. به نظرم این موضوع تاکتیک مناسبی برای شروعی است که همۀ ما روی آن توافق داریم. اگر امروز شروع برای رسانهها و دستگاهها، هزینه داشته باشد و مشکلاتی بوجود آورد اما در دراز مدت این سرمایه بسیار به نفع کشور است.
انتهای پیام/
true برچسب ها :این مطلب بدون برچسب می باشد.
trueمنبع: امتداد نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۲۴۲۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه تند تراکتور علیه تلویزیون؛ چرا در مورد حق پخش چیزی نمیگویید؟
آفتابنیوز :
در روزهای گذشته اختلاف بین باشگاه تراکتور و چند برنامه تلویزیونی در شبکه استانی تبریز موسوم به تلویزیون سهند، بالا گرفته و حالا باشگاه تراکتور پاسخ این تلویزیون را داده و مدعی شده باتوجه به اینکه این شبکه در مورد سه مسئله «کیفیت پخش بازیهای تراکتور، حق پخش تلویزیونی و پخش سراسری بازیهای تراکتور» تلاش و پیگیری انجام نداده، نمیتواند مدعی دلسوزی برای این تیم باشد.
بیانیه تراکتور را بخوانید:
تراکتور ایامی سخت و گذری دشوار را گذراند و طبیعی است که همراه بودن مدعیان دلسوزی، در این مقاطع عیان میشوند. با عِلم به انتقادها و گلایههای به حقی که از سوی هواداران، رسانهها و صفحات مجازی مطرح شد، باشگاه تراکتور همواره در مقابل تمامی آنان سر به احترام خم میکند؛ امّا رویکرد و رفتار رسانه ملی (شعبه استانی) تأسفبار است.
سالهاست که حربه موجسواری برای بالا رفتن از دیوار هواداران پرشمار تراکتور دیگر کارساز نیست و بهتر است که عزیزان رسانه ملی (شعبه استانی) راه دیگری را برای پوشش ضعفهای خود برگزینند.
مطالبهگری صرفاً به شعار نیست که عزیزان با دستاویز قرار دادن آن، از مسئولیت و تعهد بگریزند! حال که رسانه ملی (شعبه استانی) با دستاویز قرار دادن مطالبه هواداران و از راه نخ نمای مزه پراکنی مجریان و گزارشگران که صرفاً با تقلید کورکورانهای از همتایان خود در رسانه ملی (شعبه مرکزی) کمر به تضعیف باشگاه تراکتور بستهاند، یکبار برای همیشه به سه مطالبه دیرین و مشترک باشگاه و هواداران تراکتور از رسانه ملی پاسخی روشن دهند!
- چه زمانی کیفیت پخش بازیهای خانگی تراکتور، حداقل به سطح شعبه مرکز خواهد رسید و هواداران پیگیری بازی از طریق پخش زنده یک شبکه اجتماعی را به تماشای آن از شبکه سهند ترجیح نخواهند داد؟
- چرا بازیهای تراکتور که هواداران فراوانی در اقصی نقاط کشور و دنیا دارد و به استناد آمارهای بینالمللی جزو پُر هوادارترین تیمهای آسیا است، از شبکه سراسری پخش نمیشود تا اکثریت آنان از تماشای بازی تیم محبوبشان محروم نباشند؟
- و در نهایت مسئله حق پخش باشگاهها چه زمانی حل خواهد شد؟ عایدی و درآمدی که بابت تبلیغات قبل و بعد از مسابقه فوتبال دریافت میکنید، کجاست؟ مگر روال آن نیست که ابتدا «حق» محقق گردد و سپس «مطالبهگری» صورت گیرد؟
چنین به نظر میرسد که رسانه شما بهترین دفاع را در حمله میبیند و با بهرهگیری از عنوان نماینده افکار عمومی، در پی ورود به جزییترین تصمیمات باشگاهها بوده و به بیانی سعی در پاکسازی از پایین دست دارد؛ از جمله این موارد، شفافسازی در خصوص مسئله حق پخش است که طی سالیان متمادی ناقض اصول حرفهای فوتبال کشورمان و همچنین موضوع بهبود کیفیت پخش مسابقات که عامل سرافکندگی است، اشاره کرد.
باشگاه تراکتور به پشتوانه هواداران میلیونی خود، رسانهای فراگیرتر و پُرمخاطبتر در اختیار دارد و همه ما با هواداران زندگی میکنیم و در همین راستا کاملاً به مطالبه آنان آگاهیم و باور داریم انتقاد و خواسته هواداران همواره حق مطلق است و ما به عنوان خادم، اهتمام بیدریغ در جهت بهبود شرایط موجود و برآورده ساختن خواسته هواداران در تمامی زمینهها به کار خواهیم گرفت.
در پایان از مسئولان دور اندیش رسانه ملی دعوت میکنیم که ضمن جلوگیری از ماهیگیری برخی مجریان و گزارشگرانش از آب گِلآلود، در رسیدن به آنچه که شایسته و مطلوب هواداران و باشگاه بزرگ تراکتور است، اهتمام ورزند.
منبع: خبر ورزشی