باید با جهانبینیهای موجود مقابله کنیم/چالش تمدن نوین اسلامی
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۳۶۱۷۹
استاد دانشگاه کانادا در چهارمین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی: ما میخواهیم با جهان بینیهای موجود مقابله کرده و با مفهوم بشر و انسان نقطه مقابل تقابل را رقم بزنیم.
به گزارش مشرق، مظفر اقبال رئیس مرکز اسلام و علوم کانادا در چهارمین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی که صبح امروز ۲ آبان ماه در مرکز همایش های صدا و سیما برگزار شد، گفت: ما در باره علمی صحبت می کنیم که بتواند تمام نیازهایی که از آن انتظار داریم را مرتفع کند، مفهوم انسان و بشر که از طریق وحی به آخرین پیامبر آسمانی(ص) رسیده است را احیا کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در دومین کنگره علوم انسانی اسلامی و در خلال سالهایی که من در ایران حضور داشتم شاهد توسعه و پیشرفت های قابل تاملی بوده ام، در چهارمین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی که هم اکنون در حال برگزاری است نیز شاهد بروز پیشرفتهایی هستیم که داریم این شتاب را ماورای مکاتب فکری موجود حرکت می دهیم، تعامل بین تمدنهای اسلامی و با یک جهان بینی متفاوتی نسبت به سده ۱۸ و ۱۹میلادی حرکت میکنیم و این نقطه شروع ما هست و این چالشی که روبروی ماست، چالش تمدن نوین اسلامی است.
مظفر اقبال تاکید کرد: ما باید از طریق مکاتب غربی این قیاس را انجام دهیم و به سطحی برسیم که قبلا هم این طور نبوده است. این اولین باری است که این جنبش اسلامی شکل گرفته است و ما می خواهیم با جهان بینی های موجود مقابله کرده و با مفهوم بشر و انسان نقطه مقابل تقابل را رقم بزنیم تا اتصال دهیم به مواردی که به پیامبر(ص) وحی شده بود.
این استاد دانشگاه کانادا خاطرنشان کرد: اگر نقطه نظرات تاریخی را در نظر بگیریم ما در برهه هایی از تاریخ خیلی خوش بین بودیم، اما این امیدمان از دست رفت، ما راجع به کشورهای عربی صحبت می کنیم اما زبان قرآن چه زبانی است که بحث رشته های علمی هم وقتی مطرح می شود، ببینیم که چطوری باید بیشتر ارتباط برقرار کنیم.
وی افزود: حضرت محمد(ص) آمدند به زبان عربی که با آن صحبت می کردند تعالیم خود را ارائه دادند یعنی همه از آن ترمینولوژی واحد تبری کردند، مثلا اگر کلمه «الله» را در نظر بگیریم، آنها از این واژه استفاده می کردند و می دانستند «الله» وجود دارد و این یک چیز جدیدی بود و جهان خبر از این مفهوم جدید نداشت تا اینکه وحی اتفاق افتاد و همه این تعالیم و مصادیق آمدند و ارتباط برقرار کردند با خالق هستی بخش که همان الله است؛ یعنب مفهوم یک پروردگار و اللهی که دیگر شریکی ندارد.
مظفر اقبال تصریح کرد: قرآن، چارچوبی را به ما ارائه می دهد تا بتوانیم همه شاخه های علوم انسانی و اسلامی را تحت آن تدوین کنیم، اگر چنانچه این مفهوم علوم انسانی بیاید منعکس با دستاوردها و مطالعات قرآنی شود و اگر بیایید تمام تحقیقات انجام شده در روانشناسی و سایر علوم را در نظر بگیرید، می توانید ببینید کیفیت این ویژگیهای بارز را که برگرفته از مطالعات قرآنی است.
وی ادامه داد: چگونه می توانیم جامعه شناختی علوم انسانی اسلامی را مشخص کنیم و یا تاریخ اسلامی را چطور می توانیم مورد بررسی قرار دهیم. ببینیم نقطه مقابل تاریخ اسلامی به چه صورتی بوده است و با هم قیاس شان کنیم.
این استاد دانشگاه در عین حال اضافه کرد: ما سه وضعیت نفس را در اینجا داریم؛ نفس اماره در علوم قرآنی و نفس شهوانی و و سه مرحله ای را که من گفتم افراد می توانند از آن گذر کنند تا بتوانند از بدو پیدایش زندگی خودشان در واقع مراحل تعالی را سپری کنند.
وی افزود: مکتب فکری غرب خود این را بر اساس عقل گرایی خود آن را ایجاد می کند و مانند یک حالت حصار شده ای که هیچ پنجره ای رو به بهشت ندارد و فصل جدیدی به سمت خالق خود نمی تواند بگشاید، پس ببینید ما این مفهومی را که از بشر مطرح می کنیم در بحث تمدن اسلامی کاملا متفاوت از چیزی است که از مکاتب و علوم انسانی غربی برگرفته شده است.
مظفر اقبال در ادامه سخنانش گفت: این در واقع دو بار در طول تاریخ تاثیر خود را در تمدن اسلامی گذاشته است که بار اول که خیلی گسترده بود و ترجمه های زیادی از فلسفه یونانی داشتیم، همین طور بحث تمدن هندی به زبان عربی را هم داشتیم و اینها آمدند و مکتب فکری را رقم زدند که در آن برهه پابرجا بود.
وی افزود: ما از نقطه نظر معنویت تمدن اسلامی را بررسی کنیم خیلی غنی و با صلابت تر از آن چیزی است که ما از مکاتب دیگر گرفته ایم، آن قدر تمدن اسلامی ناب است که باید از نقاط مثبت آن استفاده کرده و آسیبهایش را در نظر نگیریم.
این استاد دانشگاه کانادا تأکید کرد: تمدن مسلمانان خیلی در قرون ۱۸ و ۱۹ به صورت ناقصی بروز و ظهور داشت و پر از مشکلات بود به خاطر نفوذ سکولاریسم در بطن علوم انسانی و اسلامی و تاثیر بدی که داشت و بعد مستعمره سازی کل جهان اسلام را داشتیم که در اقصی نقاط جهان رخ داد و سیستمهای آموزشی را از این طریق از بین بردند و بعد اندیشمندانی را نداشتیم که به بحث علوم انسانی اسلامی تسلط داشته باشند.
مظفر اقبال گفت: در ارتباط با جهان و کائنات باید بفهمیم که ما کجا قرار می گیریم؛ ابن سینا، خیام و دیگر دانشمندان اسلامی به خوبی اشاره کرده اند که هنوز هم تئوری هایی که مطرح کرده اند و ارتباط خوبی هم دارد اما این تئوری های به سده های ۱۸ و۱۹ بر می گردند و این آخرین وضعیت عقل گرایی بود و بعد آن چه شد و آمدیم از جهان بینی غیراسلامی در سیستم های آموزشی ما ن استفاده کردیم.
وی با بیان اینکه این وضعیتی که وجود دارد را قبلا هرگز در بطن تمدن اسلامی مشاهده نکرده بودیم، گفت: آمدند این تماس زبان شناسی در خصوص اندیشمندان اسلامی را از کتابها پاک کردند و ارتباطی که انها با وحی و تعالیم انسانی داشته اند قطع کرده اند، ما آن سنتهای محض زبان شناختی خودمان را ارزش مند می دانیم تا بتوانیم در احیای این وضعیت شروع خوبی داشته باشیم و می تواند کشورهای اسلامی را دربربگیرد تا بتوانیم از آن بهره ببریم و در مستعمره سازی از آن استفاده کنیم.
مظفر اقبال تاکید کرد: باید قالبی را ایجاد کنیم تا در آن به توسعه و اشاعه علوم انسانی و اسلامی بپردازیم و مکاتب اسلامی در همه جا وجود دارد و دانشگاه ها در دنیای اسلام تأسی می شوند مخصوصا زمانی که بحث مستعمره سازی مطرح بود اما در ایران اتفاق خوبی رخ داد و این نور زیبای وحدانی علوم انسانی و اسلامی را حفظ کردند.
این استاد دانشگاه کانادا بیان کرد: این دانش جهان بینی و بحث تعالیم وحی شده تنها امید ما برای توسعه هستند. ما نمی خواهیم نابود کنیم و می خواهیم ساختار را دوباره بازتعریف کنیم هم در علوم انسانی و بحث کلی که به علوم انسانی و اسلامی عنوان می شود را بازتعریف کنیم، در برهه زمانی کوتاه مدت هم ممکن نیست و موارد بنیادی و اساسی است.
وی افزود: باید نسل جدیدی از اندیشمندان و متفکران اسلامی را تربیت کنیم تا قواعد و ارکان اصلی علوم انسانمی را منطبق با علوم انسانی اسلامی و سنت های برگرفته از اسلام را دوباره ساماندهی کنند و اگر این اتفاق نیفتد ما نمی توانیم اهدافمان را محقق کنیم .
مظفر اقبال تصریح کرد: متاسفانه مسلمانان در بحث دانش اسلامی در واقع هنوز گام های موثری را بر نداشته اند،ما اگر می گوییم اسلام دانش جهان بینی خود را دارد و در ارتباط با کائنات، انسان و جهان اما این را هم باید در نظر بگیریم که این دانشهای نوین زندگی و دانش طبیعی ما نابود کرده اند.
این استاد دانشگاه کانادا یادآور شد: باید نسل جدیدی از اندیشمندان اسلامی را تربیت کنیم که هم قلمرو انسان و هم خداوند را بفهمند و به مکانیسمی دست پیدا کنند تا این وضعیت عملکرد را خالص کند. در این راستا ترجمه هم خیلی کمک می کند و زبانهای مدرن و جدید و زبانهای بین المللی و مسلمانان خیلی مهم است.
وی با بیان اینکه باید یک سیستم آموزشی واحد داشته باشیم، خاطرنشان کرد: تعالیم مان را با آموزه های وحیانی رسول اکرم(ص) نیز باید تطبیق دهیم؛ چه در آموزشهای مدرسه و چه در دانشگاه های مان.
این استاد دانشگاه کانادا گفت: ما باید مراکزی را تأسیس کنیم که به اشاعه دانش و هم افزایی فکری مبادرت کنند و مراکز تعالی فکری ایجاد کنیم، تا بتوانیم امتیازهای فیزیکی را جذب کنیم اگر مسلمانان به شهرهای توس و مشهد بیایند و مراکز علمی را تشکیل دهند و ارتباط علوم را با خالق هستی برقرار کنند و علوم وحیانی آنگاه است کخه علوم انسانی و اسلامی را می توانیم راه اندازی کنیم.
منبع: طلیعه
ارسال به تلگراممنبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۳۶۱۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشهای موجود در ارائه خدمات به زنان سرپرست خانوار
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، حل مسائل اجتماعی همواره یکی از اصلیترین دغدغههای جامعهشناسان و علم جامعهشناسی چه از لحاظ نظری و چه از لحاظ تجربی و عملیاتی بوده است.
صالحالدین قادری (دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای با عنوان «کنترل و مدیریت آسیبهای اجتماعی زنان سرپرست خانوار» به این موضوع اشاره کرده است که چیزی که باعث میشود سرپرستی زنان خانوار به عنوان یک مساله اجتماعی شناخته شود، موانع و مشکلاتی است که بر سر راه سرپرستی زنان به وجود میآید و باعث میشود تا زنان سرپرست خانوار به عنوان قشری آسیبپذیر شناخته شوند.
* جیمز کرون و جامعهشناسی مسائل اجتماعی
قادری در این مقاله به این موضوع اشاره میکند که جیمز کرون درکتاب جامعهشناسی مسائل اجتماعی با توجه به این مهم که چگونه مسائل اجتماعی را حل کنیم؟ چند پرسش اساسی را در این حوزه مطرح میکند:
او در ادامه مینویسد این سوالات عبارتاند از: با وجود پیچیدگی در زمینە حل مسائل اجتماعی ما چگونه به این کار اقدام کنیم؟ آیا باید هرچه را به صورت فردی صحیح میدانیم انجام دهیم؟ یا شاید گروهی از جامعهشناسان گرد هم آیند و تصمیم بگیرند که چه باید کرد؟ یا اینکه باید هم چنان موضع بیطرفانە خود را حفظ و از گرفتن موضع شخصی اجتناب کنیم و فقط آن چه را در زمینۀ حل مسائل اجتماعی میدانیم، اظهار کنیم؟
ماکس وبر معتقد است ما فقط وظیفه داریم واقعیت را بگوییم و آن چه را رُخ داده گزارش کنیم* رویکرد ماکسوبر در حل مسائل اجتماعی
به زعم قادری یک رویکرد به تأسی از ماکس وبر معتقد است ما فقط وظیفه داریم واقعیت را بگوییم و آن چه را رُخ داده گزارش کنیم، توصیفی عمیق و فربه از مسأله ارائه کنیم، به تحلیل عوامل علّی، زمینهای و مداخلهگر مؤثر بر پدیده بپردازیم، و پیامدهای احتمالی خواسته و ناخواستە آن را مشخص کنیم و براساس آنها توصیههایی برای بهبود وضعیت انجام دهیم.
قادری در ادامه رویکرد دومی را مطرح میکند که در آن این پرسش مطرح میشود که ما به صورت عملیاتی و مشخص چه کار باید بکینم؟ و چه طرحی را با توجه امکانات، ظرفیتها و قابلیتهای موجود در اندازیم؟ چگونه آن را اجرایی و عملیاتی کنیم؟ و چه مکانیسمی برای پایش، کنترل و نظارت و ارزشیابی آن بگذاریم؟ این رویکرد دوم پرسشهای اینچنینی را مرتبط نمیدانند و درباره آن میگویند، کار ما نیست و به ما ارتباطی ندارد. کارفرمایان براساس نیازهای خود دانش تخصصی ما را در مورد مسائل به شکلی که توان و ظرفیت و امکانات عملیاتیکردن را دارند به کار گیرند.
این پژوهشگر در ادامه مینویسد به طور کلی میتوان گفت این جامعهشناسان ورود جامعهشناسان به حوزه حل مسائل اجتماعی را جایز نمیدانند و دلیل اصلی آنها این است که با ورود جامعهشناسان به حل مسائل اجتماعی، سایرین بر بیطرفی آنان شک میکنند و این باعث خدشهدارشدن اعتبار جامعهشناسی میشود. به نظر این گروه، قضاوت درباره اینکه چه کار باید بکنیم برعهده دیگران است.
* رویکرد کارل ماکس در حل مسائل اجتماعی
به گفته این پژوهشگر در این بین کارل مارکس، گرایش دوگانهای دارند. یعنی هم میخواهد به این بپردازد که وضعیت اجتماعی چگونه هست و هم اینکه چگونه باید باشد؟ براساس این جمله از مارکس که فیلسوفان فقط جهان را تفسیر میکنند، اما نکتۀ مهم این است که بگوییم چگونه تغییرش دهیم از گروه اول میپرسند که هدف شما از اینکه این همه اطلاعات گردآوری، تشریح و تحلیل و تفسیر کنید و عوامل بهوجودآورنده پدیدهها را مشخص کنید چیست؟
کارل ماکس معتقد است که فیلسوفان فقط جهان را تفسیر میکنند، اما نکتۀ مهم این است که بگوییم چگونه تغییرش دهیمقادری با نگاهی به نظریات متکفران مختلف جامعه شناسی مینویسد: این گروه به گام بعدی که تغییر وضعیت موجود است بیتوجه نیستند. در واقع پرسش این گروه این است که ما که فهم خوبی از پدیده پیدا میکنیم و علل و عوامل را میشناسیم و پیامدها را میدانیم، چرا خودمان وارد میدان حل مسائل نشویم؟ چون ما در این حوزه از همه متخصصتر هستیم.
در نهایت اینکه مقالۀ حاضر با تأکید بر رویکرد دوم درصدد ورود به حل مسائل اجتماعی است؛ بنابراین براساس این رویکرد به ارائۀ رویکردهای جدید مبتنی بر کمک گرفتن از فنآوری اطلاعات و ارتباطات و تکنولوژیهای مرتبط با حوزه رویدادهای استارتآپی است. جامعۀ هدف این مقاله زنان سرپرست خانوار نیازمند به عنوان یک آسیب اجتماعی گروه هدفی هستند که در راستای کاهش آسیبپذیری آنها یک طرح ارائه میشود.
* چالشهای موجود در ارائۀ خدمات به زنان سرپرست خانوار
در تحلیل آخر نتایج این پژوهش نشان میدهد که مهمترین چالشهای موجود در ارائۀ خدمات به زنان سرپرست خانوار در راستای کاهش آسیبپذیری این گروه اجتماعی عبارتاند از: ۱) ارائۀ خدمات به این زنان از سوی مراکز دولتی، عمومی و خصوصی به صورت مستمر انجام میگیرد، ۲) ساالنه هزینههای هنگفتی در این حوزه صرف میشود، ۳) فعالیتهای جزیرهای گستردهای از سوی مراکز و نهادهای خدماترسانی، دولتی، عمومی وخصوصی ارائه میشود، ۴) هیچ مکانیسمی که بتواند این خدمات را به شکل همافزایانه و دارای شمول ارائه دهد وجود ندارد، ۵) هیچ نهاد قابل دسترس، آسان و دارای دادههای بهروز بهعنوان مرجع در این حوزه وجود ندارد، ۶) برخی از مددجویان به دلیل فقدان مکانیسمهای رصد و پایش و آشفتگی موجود در این حوزه تمرکز خود را از توانمندسازی و اشتغال و کار به گردش میان خدماتدهندگان و دریافت خدمات معیشتی تغییر داده و عدهای هم به دلیل فقدان چنین مهارتی از خدمات محروم هستند، ۷) میدان ارائۀ خدمات به زنان بر ارائۀ بستههای معیشتی تمرکز دارد و کمترین توجه را به کارآفرینی و توانمندسازی دارد، ۸) دانش بهروز و راهکارهای عملیاتی و اجرایی که هر روز توسط دیگرانی که با این مسائل درگیر هستند به اشتراک گذاشته نمیشود و اقدمات به صورت تجربۀ شخصی و براساس تصمیمگیرهای محفلی پیش میرود.
انتهای پیام/