Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - خبر آنلاين - محمد مهدي درستي: نام مريم حيدرزاده براي اکثر افرادي که در اواخر دهه هفتاد بازار موسيقي ايران را دنبال مي‌کردند، دربردارنده خاطرات بسياري است، خاطرات شيرين و تلخي که با صداي دکلمه ترانه‌هاي ساده وعاشقانه اين هنرمند در ذهن ها تداعي مي‌شود.
مريم حيدرزاده در اواخر دهه هفتاد توانست با صدا و آثارش به يکي از چهره‌هاي مشهور آن زمان بدل شود و انتخاب اول جوانان آن سال‌ها در حوزه موسيقي باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همکاري با خشايار اعتمادي در آلبوم «مثل هيچکس» زمينه‌ساز موفقيت او در بازار موسيقي ايران بود و پس از آن هم با انتشار چند کتاب اين موفقيت ادامه پيدا کرد.
همکاري با چند خواننده ايراني خارج از کشور و سپس ممنوع الفعاليتي حيدرزاده او را بيش از هشت سال از فضاي هنري جامعه دور مي‌کند، هشت سال دوري که به گفته خودش با روي کار آمدن دولت تدبير و اميد و گفتگو با وزير ارشاد وقت علي جنتي به پايان رسيده است. او دوباره در هواي هنر ايران نفس مي‌کشد و به تازگي آلبومي از دکلمه هاي خود با نام «آبرنگ» را روانه بازار کرده است، او همچنين نمايشگاهي از نقاشي هاي خود را هم به تازگي برپا کرده بود.

در ابتداي گفتگو به سراغ نقطه شروع فعاليت شما برويم، اولين حضور جدي مريم حيدرزاده به سال75، 76 برمي‌گردد که مردم براي اولين بار از قاب تلويزيون با شما آشنا شدند.
بله من سال 74 به واسطه آنکه جزو المپياد ادبيات بودم در برنامه «شب هاي تابستان» به واسطه آقاي سيدرضا صفدري به عنوان مهمان شرکت کردم و آقاي نادر کاشاني تهيه کننده که هر کجا هستند آرزوي موفقيت برايشان دارم. با اين برنامه که از شبکه سه پخش مي شد من معرفي شدم و پس از آن اجراي بخش ادبي برنامه صبحگاهي همين شبکه را با نام «با طراوت» برعهده گرفتم. قسمت ادبي يک جنگ اجتماعي فرهنگي بود که من سه روز در هفته آن را اجرا مي کردم و اشعاري از خودم، حافظ و ديگر شعرا را مي خواندم و به نامه هاي مربوط به بخش ادبي پاسخ مي دادم.
پس از آن شاهد دعوت‌هاي متعدد و گسترده براي حضور در برنامه‌هاي مختلف بود؟
تقريبا، يک سال و نيم من اين برنامه را داشتم و به واسطه آن اولين و دومين کتابم را سال 77 منتشر کردم؛ اولين کتابم که اشعار کاملا کلاسيک از جمله غزل، مثنوي، اشعار نيمايي و چهارپاره و ... را در بر مي گرفت، «پروانه‌ات خواهم ماند» بود که در نمايشگاه کتاب عرضه شد و سپس آلبوم و کتاب «مثل هيچکس» را همزمان منتشر کردم.
از آلبوم «مثل هيچکس» گفتيد، اين اثر پس از انتشار بسيار فراگير شد و در همه جا به وفور شنيده مي‌شد، از نگاه خودتون علت موفقيت و شهرت آلبوم چه بود؟
شايد يکي از عواملش اين بود که من اولين دختر پس از انقلاب بودم که با مجوز و قانوني توانستم اين کار را انجام بدهم. آن زمان دکلمه زياد مرسوم نبود، درست است که آلبوم هاي استاد شاملو را با آهنگسازي زنده ياد بابک بيات داشتيم اما کمتر به زبان محاوره و مردم ترانه به صورت دکلمه اجرا مي شد و اگر اشتباه نکنم هر اتفاقي هم که به وجود آمد پس از آن بود، شايد هم آدم هاي آن دوره نسبت به الان با احساس تر بودند. به نظرم همانند يک پازل تمامي اين موارد در کنار هم قرار گرفت تا اين آثار شنيده شود.
نزديکي به زبان مردم ويژگي مهمي است و افرادي که امروز 30 سال و بيشتر سن دارند با آثار شما خاطره دارند، اما نسل جوان چطور؟ بازخوردي از برخورد نسل جوان امروزي با کارهايتان داريد؟
بله من در اينستاگرام مي‌بينم که دوستاني از سن 20 سال و پايين‌تر کاملا در جريان کارهاي من هستند و آلبوم آخر من که «آبرنگ» نام داشت هم مورد توجه قرار گرفت، از آنجا که تنها صفحه ارتباطي من اينستاگرام است و کانال تلگرام و مواردي از اين دست ندارم، هرشب صفحه‌ام را با دقت چک مي کنم و مشاهده مي‌کنم که مي‌شود اميدوار بود که خيلي‌ها در هواي کسي و به هواي کسي نفس مي‌کشند، کمي نگران کننده است که عشق در معرض انقراض است و اين بازخوردها من را اميدوار مي کند که هنوز چنين اتفاقي رخ نداده است.
پس از آلبوم انتشار «مثل هيچکس» ديگر شرايط خوبي داشتيد و کتاب و آلبوم هاي متعددي را با همکاري اهالي موسيقي به بازار عرضه کرديد، در باره آن آثار برايمان بگوييد. بعد از «مثل هيچکس»، آلبوم «به خاطر تولدت» را در سال 80 داشتم، سال 84 «يا تو يا هيچکس» بود و پس از آن همکاري مشترکي با آقاي کبيري در آلبوم «ساز مخالف» داشتيم.
با فريبرز لاچيني در کدام اثر همکاري داشتيد؟
ايشان آهنگسازي آلبوم «به خاطر تولدت» را برعهده داشتند و در آن اثر باهم همکاري داشتيم.
هنوز با اين هنرمند در ارتباط هستيد، به تازگي در حوزه موسيقي خيلي فعال نيستند.
آقاي لاچيني را در کنسرتي سال گذشته در تالار وحدت ديدم، البته ايشان خيلي موسيقي فيلم کار مي کردند و مي کنند و شايد به دليل آنکه در خارج از کشور ساکن هستند فعاليت‌شان کمتر شده است.
اما پس از اين دوره شاهد يک وقفه طولاني در کار شما هستيم، سرمنشا اين وقفه کجاست و چرا به يکباره از فضاي ادبيات و موسيقي فاصله گرفتيد؟
متاسفانه هشت سال ناعادلانه من را حذف کردند، رشته دانشگاهي من حقوق قضايي بوده است و با وجود اصطلاح همه در برابر قانون يکسان هستند، در آن دوره همه در برابر قانون يکسان نبودند و آن ايرادهايي که به من گرفتند را مي‌توانستند به خيلي‌هاي ديگر بگيرند. به من گفتند شما با خواننده‌هاي خارج از کشور کار کرديد، خيلي‌ها با خواننده‌هايي که از نظر دوستان مطرود‌تر بودند کار کردند و اسامي‌شان در تيتراژهاي سريال‌هاي ماه رمضاني تلويزيوني نوشته شد. اگر همه در برابر قانون يکسان هستند بايد آن اتفاقي که براي من افتاد براي ديگران هم مي‌افتاد که متاسفانه اينطور نشد.
همکاري با خوانندگان خارج از کشور از چه سالي شروع شد؟
از سال 86، 87 آغاز شد.
در اين دو سال، يعني از انتشار آخرين اثرتان که آلبوم «يا تو يا هيچکس» در سال 84، کم کار تر شده بوديد و تقريبا اثري از شما در مارکت موسيقي عرضه نمي‌شد.
با خوانندگان داخلي کار مي‌کردم و جسته و گريخته برايشان ترانه مي نوشتم، همچنين مشغول نوشتن کتاب نثرم هم بود که آنقدر طول کشيد که سال 92 منتشر شد.
خوانندگان ايراني خارج از کشور خيلي از شما و آثارتان استقبال مي‌کردند، همکاري‌تان را با آن‌ها چطور آغاز شد و چرا به سمت متمايل شديد؟
بله استقبال مي کردند، ولي من وقتي ديدم اينجا روزنه‌اي وجود ندارد خيلي کار را قوي‌تر کردم، يعني اگر همان موقع خيلي دوستانه و مسالمت‌آميز پاي ميز مذاکره با من مي‌نشستند و حق انتخاب بين داخل و خارج را به من مي‌دادند بدون شک همکاري در کشورم را انتخاب مي‌کردم. در واقع آن دوره من ديدم که انگار برنامه‌ريزي و چيدماني صورت گرفته بود که همکاري با من انجام نشود.
در آن دوره البته شاهد اين هستيم که برخي از هنرمندان هم به علت پخش کليپ‌هاي موسيقي‌شان از شبکه هاي ماهواره‌اي و ممنوع الفعاليت شدند.
در مورد خوانندگان کاملا حق با شماست، ولي در مورد ترانه‌سرايان کاملا بي‌عدالتي بود، يعني من فقط اسم نياوردم ولي همچنان اين مسئله ادامه دارد. هنوز هم حساسيت‌هايي هست. خوشبختانه در زمان دولت تدبير و اميد فرصت مذاکره و گفتگويي ايجاد شد و به نتايج خوبي هم رسيديم و من حتي گفتم که اگر اين نکات را هشت سال پيش هم به من مي‌گفتند قطعا متوفقش مي‌کردم. ولي متاسفانه دغدغه دوستان اصلا فرهنگ و هنر نبود و تبعيض و بي‌عدالتي موج مي‌زد و به قول معروف آنکه البته به جايي نرسد فرياد است.

در دولت قبلش اصلا فرصت مذاکره به من داده نشد و من اصلا نمي‌دانستم که مشکلم چيست، مهم اين است که گذشت. من از زمانيکه آقاي روحاني منصوب شدند پيگير کارهايم شدم و نامه‌اي به آقاي جنتي وزير ارشاد نوشتم و تمامي اتفاقات را از آغاز شرح داد. ايشان لطف کردند و پاسخ من را دادند و ديداري باهم داشتيم و مسايل را کاملا موشکافانه بررسي کرديم. از زمان آغاز رسمي رياست جمهوري آقاي روحاني با هيچ خواننده خارج از کشور کار نکردم.
در واقع شما فرصت فعاليت در داخل را به خارج از کشور ترجيح مي‌دهيد؟
بله قطعا.
اين به معناي اين نيست که در واقع پشت همکاري‌هايي که با هنرمندان خارجي داشتيد، نمي‌ايستيد؟
نه، انجام دادم و منکرش هم نيستم، چون اينجا نمي‌توانستم فعاليت کنم. کسي که کار هنري انجام مي‌دهد اگر متوقف شود کاملا نابود است و اگر بستر روحي برايش فراهم نشود از دست مي‌رود. وقتي ببيني حاصل زحماتت همينطور به هدر مي‌رود و نه کسي از آن استفاده مي‌کند و نه عرضه مي‌شود بايد فکري براي اين وضعيت بکني.
به زمان حال برگرديم و انتشار آلبوم دکلمه‌هايتان به نام «آبرنگ» که به تازگي هم منتشر شده است، پس از اين آلبوم در حوزه نشر ديگر چه فعاليتي داشته‌ايد؟
سال 93 کتاب يازدهم «تو را در حضور همه دوست دارم» توسط نشر معين منتشر شد، کتابي که استارت آن را سال 85 زدم و متاسفانه سال‌ها مورد بي‌عدالتي قرار گرفت و پس از آن هم يک کتاب در حوزه شعر کلاسيک دارم که مشغول ويرايش نهايي آن هستم به نام «چشمم به تو چشمم به نقاشي است» تا براي درخواست مجوز به ناشر بدهم.
وقتي به اسم «آبرنگ» نگاه مي کنيم اثر علاقه شما به نقاشي کاملا مشهود است، ايده‌هايي که در نقاشي‌هايتان به آن مي‌پردازيد چگونه شکل مي گيرند. در واقع دانش ادبي شما در حضور شعر بر نقاشي هايتان تاثير مي گذارد و ايده تازه به شما مي دهد يا بالعکس؟
کاملا ايده‌ها ذهني هستند و شايد مستقيما ادبيات در آن دخيل است، من احساسم اين است شعر نقاشي آن چيزي است که ترسيم مي‌کنم و تلفيقي از اين دو است، در واقع در آنچه که مي نويسم نقاشي و تصوير بيشتري دارد و در نقاشي‌هايم احساس شاعرانگي را به وضوح در آن مي‌بينم.
در مورد فردي چون سهراب سپهري، عبارت شاعر نقاش يا بالعکس به کار رفته است و در نقاشي‌هايش اشعاري ديده مي‌شد و اشعارش هم ترسيم کننده فضايي مانند نقاشي بود، شما معتقديد در همان ساحت هستيد؟
البته که قابل قياس نيست، ولي اين احساس خودم است و شايد صاحب نظران و کارشناسان بايد در اين باره اظهارنظر کنند. من به عنوان خالق اثر اين چنين فکر مي‌کنم که رابطه تنگاتنگي با هم دارند، البته بين همه گونه‌هاي هنري اينطور است. من پيانونوازي هم در محضر استاد انوشيروان روحاني آموخته‌ام. به نظرم هر زمينه هنر که وارد آن مي‌شوي يک رابطه با شاخه‌هاي ديگر دارد که مي‌تواند نزديک و پيچيده يا دور باشد.
12 سال شما از فضاي جامعه و بازار هنري دور بوديد، اين دوري و قطع ارتباط با جامعه زمينه‌ساز ميل به تغيير رويه در شما نبود؟ تصميمي براي در پيش گرفتن سبک و شيوه‌اي تازه و متناسب با سلايق امروز جامعه داريد؟
نه علاقه‌اي به تغيير رويه دادن ندارم، دوست دارم که فعاليت‌هايم طوري باشد که بتواند مخاطبان خود را حفظ کند. من هميشه سعي مي‌کنم آثارم بي‌نياز از ترجمه باشد و مردم با دغدغه‌هاي فراواني که دارند مشکل درک مضامين را نداشته باشند.
سليقه مخاطبان و وضعيت ادبيات در حوزه موسيقي را در سال‌هاي اخير چطور ارزيابي مي‌کنيد؟
سليقه در ترانه به شدت افت کرده است و وضعيت ادبيات حاکم بر موسيقي به شدت نگران‌کننده است و دوستان قافيه و وزن را هم به امان خدا رها کرده‌اند. گاهي اوقات من يک قطعه را بارها مي‌شنوم تا يک قافيه در آن پيدا کنم آن وقت مي‌بينم که بسيار در جامعه فراگير است و مورد استقبال همگان قرار گرفته است؛ اين مسئله نگران کننده است و ترانه‌سرايان و آهنگسازاني که در راس اين هرم هستند هوش موسيقايي مردم را تضعيف مي‌کنند، وقتي که مردم بد تغذيه شوند به آن عادت مي‌کنند و مقصر هم ترانه‌سرا و آهنگسازي است که اين اثر را توليد مي‌کند و خواننده شايد بي‌تقصيرترين فرد در اين ميان باشد.
من اميدوارم به جاي آنکه حساسيت مميزي روي چند کلمه به خصوص باشد، روي بخش‌هاي فني باشد. آثار بسياري دچار غلط هستند و گاهي به اسم دلنوشته مجوز مي‌گيرند.
همانطور که شما هم در سخنان خود اشاره کرديد، تلويزيون با پخش آهنگ هاي مختلف چه در قالب تيتراژ سريال و برنامه و چه در قالب برنامه هايي با محوريت موسيقي، در جهت‌دهي سليقه مردم نقش دارد، ارزيابي‌تان از کارهايي که در تيتراژهاي تلويزيون خوانده مي‌شود چيست؟
من به جز برنامه «نود» و بازي‌هاي پرسپوليس برنامه ديگري را از تلويزيون نگاه نمي‌کنم اما کارهاي آقاي خواجه اميري چون معمولا خوب هستند را مي‌پسندم.
پيشنهادي به خودتان براي سرودن قطعه تيتراژ فيلم يا سريال شده است؟
بله در سينما و تلويزيون پيشنهادهايي بود که به علت آن محدوديت‌ها اجازه نوشتن نام من را نداشتند و من هم گفتم که بودن اسم برايم اهميت دارد و اين کارها به سرانجام نرسيد.
بار ديگر به نقاشي برگرديم، به تازگي نمايشگاه نقاشي آبرنگ خود را برپا کرده بوديد، در آغاز اين بحث درباره چگونگي شروع نقاشي و علاقه‌تان به اين هنر بگوييد، يادم هست در گفتگويي بين ترانه سرايي و نقاشي اين هنر را انتخاب کرده بوديد.
مشکل چشم من آب مرواريد بود. از يک و نيم سالگي تا سه و نيم سالگي حدود سه بار چشم هايم را جراحي کردم. حتي خاطر هست پلنگ صورتي را با عينک ذره بيني خيلي سخت مي ديدم و آن را به خوبي به ياد دارم، يا رنگ قرمز دسته گل عروسي خاله‌ام، بنابراين رنگ ها در ذهن من تعريف دارند. اما داستان آبرنگ...
سه و نيم ساله بودم. قبل از عمل جراحي که قرار بود داشته باشم يکي از دوستان پدرم براي من از کيش يک بسته آبرنگ، هديه آوردند آن موقع عينک ذره بيني مي‌زدم و به سختي مي‌توانستم ببينم. خيلي علاقه‌مند بودم و ذوق و شوق داشتم که آبرنگ را باز کنم و با آن نقاشي بکنم.
اما پس از عمل و ديگر حسرت نقاشي با من قد کشيد و بزرگ شد. نه هيچ نوشتني و نه هيچ تشويقي و نه هيچ چيز ديگر نتوانست جايگزين آن بشود. آن حسرت هميشه همراهم بود.
تا سال 88 و در زمان فراغت از ترانه سرايي، استادم آقاي قاسمي زاده به من گفتند که به جاي آنکه در مصاحبه‌هايت مدام از حسرت نقاشي بگويي، يک بار دست به کار شو و شروع به نقاشي کشيدن کن. من هم براساس آموزش‎هاي ايشان که کاملا هم طبيعي بود نقاشي با آبرنگ را شروع کردم و پس از مدتي آثاي قاسمي‌زاده از کارم رضايت داشتند و با برپايي نمايشگاهي از آثارم موافقت کردند.
وجه مشترک تمامي پنج نمايشگاهي که شما تا به امروز برگزار کرده‌ايد، آبرنگ است. علت اين تداوم و علاقه به سبک نقاشي چيست؟
من در اولين نمايشگاهم جعبه آبرنگي را ديدم که رنگ‌هاي درونش خشک شده و در کنار وسايل افتتاحيه در کنار نقاشي‌ها قرار گرفته بود و متوجه شدم که آن جعبه آبرنگ کودکي‌ام غيب نشده و مادرم وقتي فهميده که من ديگر مي‌توانم با آبرنگ نقاشي کنم آن را برايم آورده است. بله با آبرنگ شروع کردم و ادامه دادم و بعدها اکريليک هم درکارهايم به کار بردم.
به نمايشگاه اخيرتون که چند روز گذشته به پايان رسيد بپردازيم، سادگي و شاعرانگي که در ترانه‌هايتان وجود دارد در اين آثار هم عيان بود، همچنين حضور طبيعت به عنوان عنصر اصلي نقاشي‌هايتان، اين تناسب را خودتان علاقه داريد ايجاد کنيد؟
در زمان خلق اثر دلم مي خواهد که در بخشي از آثار شاعرانگي را به نمايش بگذارم و هر دو هنر تاثير تواماني بر يکديگر داشتند. من از اولين نمايشگاهم تصميم گيرفتم نام همه نمايشگاه ها را «پس از آن همه حسرت» بگذرم، من رئال کار مي کنم و گاهي به اکسپرسيونيسم مي پردازم و طبيعت را هم به همين شکل ترسيم مي کنم و دوست دارم مانند ترانه هايم مخاطب به راحتي آنچه که مدنظر داشتم را درک کند. جا دارد از دکتر نوبخت نازنين هم که دعوت من را پذيرفتند و در افتتاحيه نمايشگاه شرکت کردند تشکر کنم.

برنامه ريزي از الان براي فعاليت‌هاي هنري خود در آينده کرده‌ايد؟
اصولا کار هنري از نظر من نيازمند برنامه ريزي نيست و اين شکل را به نوعي سفارش مي دانم و به نظرم پسنديده نيست.
و سوال آخر، به عنوان مجري يا کارشناس پيشنهادي براي حضور در برنامه هاي تلويزيون داشته‌ايد؟
پيشنهادي براي اجرا در تلويزيون نداشته‌ام و به عنوان مهمان هم دوست داشتم ابتدا آلبوم «آبرنگ» منتشر شود و پس از آن حاضر شوم حتي آقاي مديري هم براي «دورهمي» دعوتم کردند که به همين دليل نپذيرفتم. اما اگر برنامه، محتواي آن و تيم سازنده را دوست داشته باشم حتما اجراي آن را انجام مي‌دهم.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۴۴۸۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تیپ و چهره بازیگر ترکیه ای نقش «مریم» فیلم مست عشق در دنیای واقعی (عکس)

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • «حریر چشم‌هایش» در بهارک دیدنی می‌شود
  • تیپ و چهره بازیگر ترکیه ای نقش «مریم» فیلم مست عشق در دنیای واقعی (عکس)
  • هوش مصنوعی میتواند نقاشی جعلی را تشخیص دهد
  • از حاشیه بیمارستانی خواننده پاپ تا انتشار آلبوم آقای شاعر!
  • هوش مصنوعی نقاشی‌های جعلی را شناسایی کرد
  • ناصر الخلیفی: توپ نمی‌خواست وارد دروازه دورتموند شود؛ فوتبال گاهی اوقات ناعادلانه است
  • پخش «رخنه» سریال جدید تلویزیون از امشب
  • رونمایی از کتاب ۱۰ جلدی آلبوم اسناد در یزد
  • آثار رضا مافی به موزه هنرهای معاصر می‌رود/نمایش برگزیده‌ای ازآثار
  • باید و نبایدهای کتاب دینی برای بچه‌های امروز