Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-04-29@09:44:04 GMT

اصلاح‌طلبان به دنبال گفت‌وگو با منتقدان و مخالفان

تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۸۲۵۵۶

«جریان اصلاحات با چه ادبیات و شیوه بیانی باید به گفت‌وگو با حاکمیت بپردازد؟ اساسا جریانی که هویت خود را در تغییر وضع موجود و اصلاح آن می‌داند، چه ادبیاتی با حاکمیت می‌تواند داشته باشد؟ آیا چنین دیالوگی قابل شکل‌گیری است؟ ترغیب طرف مقابل برای پذیرش این تعامل بر چه اساسی باید صورت بگیرد؟ اگر کسی کمترین آشنایی را با جغرافیای سیاست در دنیا داشته باشد می‌داند که گفت‌وگو نمی‌تواند به کلی به نفع یک طرف و به ضرر طرف مقابل پیش برود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مبنای گفت‌وگو تامین منافع طرفین است و بر این اساس اصلاح‌طلبان چطور می‌توانند بخش‌های مختلف حاکمیت را به این دیالوگ ترغیب کنند؟» آفتاب‌‌نیوز : روزنامه اعتماد نوشت: «ائتلاف، گفت‌وگو و همکاری سیاسی با دیگر جریان‌های سیاسی ذیل هدف دستیابی به وحدت و انسجام ملی طرحی است که جریان اصلاحات بارها و بارها بر آن تاکید کرده است. از صدر تا ذیل فعالان سیاسی اصلاح‌طلب پس از مهجوریتی که از عرصه قدرت بعد از انتخابات ٨٨ گریبانگیرشان شده بود، به همین تاکتیک سیاسی روی آوردند و توانستند سد محکم محدودیت برای سیاست‌ورزی در عرصه انتخابات و حضور در قوای مقننه و مجریه را بشکنند. اغراق نیست اگر بگوییم که تاکنون شاهراه اثرگذاری اصلاح‌طلبان در سپهر سیاسی همین ائتلاف‌ها و گفت‌وگو‌ها بوده است. موفقیت این راهکار نیز سبب شد که نه تنها این ائتلاف و تعامل تا به امروز ادامه پیدا کند، بلکه تحلیلگران و کنشگران اصلاح‌طلب بر گسترش آن با گروه‌های سیاسی مختلف و حتی برخی ارکان حاکمیت در کشور تاکید کنند. با این حال این پرسش مطرح می‌شود که تعامل با گروه‌های سیاسی‌ای که امروز در مقابل اصلاح‌طلبان قرار گرفته‌اند و همچنین تعامل با بخش‌های مختلف حاکمیت چه ادبیاتی باید داشته باشد؟ بر چه محور مشترکی این دیالوگ‌ها امکان شکل‌گیری دارند و اصلاح‌طلبان به عنوان داعیان گفت‌وگو در دوره‌های مختلف به چه شیوه‌ای می‌توانند آنان را پای میز تعامل و گفت‌وگو بکشانند؟

تحولات پی‌درپی در آرایش سیاسی

اگر چه تاکید اصلاح‌طلبان بر شکل‌گیری گفت‌وگو بین طیف‌های مختلف سیاسی سابقه‌ای دیرینه دارد اما در انتخابات ٩٢ کنشگران سیاسی معتدل و به خصوص حزب اعتدال و توسعه نخستین مخاطبان این تعامل و گفت‌وگو بودند. رفته‌رفته همین تغییر محدود در آرایش سیاسی کشور به بخش‌های دیگر سپهر سیاسی کشور سرایت کرد و حالا کمتر فعال سیاسی‌ای است که به این نکته اذعان نکند که مرزهای اصولگرایی و اصلاح‌طلبی‌ای که از دهه ٧٠ و ٨٠ نمود و بروز داشت، در حال کمرنگ شدن است و این آرایش سیاسی در گرو تعاملی بود که در پس پرده انجام می‌شد. البته تقابل و روبه‌روی هم قرار گرفتن دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب نیز خود محصول تغییری در آرایش سیاسی کشور بود که در دهه ٦٠ بر کشور حاکم شد. جامعه روحانیت مبارز و سازمان مجاهدین پیش از انشعاب فعالان سیاسی‌ای را در کنار هم قرار داده بود که به لحاظ فکری و خط سیاسی در دهه ٧٠ و ٨٠ فاصله‌ای عمیق پیدا کردند.

نخستین شکاف شکل گرفته در آن زمان حول محور اختلافات اقتصادی رخ داد اما کم‌کم آن تفاوت فکری در شیوه اقتصادی اداره کشور رنگ باخت و حالا مدت‌هاست که نقاط افتراق بر مسائل دیگری استوار است. کم‌کم کلید واژه‌های متمایز‌کننده به دوگانه «تندروی-اعتدال» تبدیل شد. امروز بیش از عامل اقتصادی متمایز‌کننده جریان‌ها دو عامل مشخص دیگر در حال شکل دادن به آرایش سیاسی جدید در کشور است و البته این عوامل می‌توانند به درستی مبنای گفت‌وگوهای جریانی و طیفی در آینده قرار بگیرند. عامل اول محدودیت‌های سیاسی جریان‌ها بوده است. شکست‌های اصولگرایان در انتخابات و محدودیت‌هایی که جریان اصلاحات را در دوره‌ای کمتر از چهار سال از حضور در کانون‌های قدرت حتی در نهادهای انتخابی محروم کرده بود، سبب شد تا این تعامل شکل بگیرد. رفته‌رفته اصلاح‌طلبان به عنوان گروهی که به حاشیه رانده شده بود، در پی چاره‌اندیشی برآمدند و در کنار جریان‌های سیاسی مقبول‌تر قرار گرفتند. این جمله سعید حجاریان، تئوریسین اصلاح‌طلب در مورد دولت روحانی که با حمایت اصلاح‌طلبان روی کار آمد که «همین که دولت فعلی بتواند شرایط سختی را که برای اصلاحات ایجاد شد به روال عادی برگرداند، ما کلاهمان را بالا می‌اندازیم»، گویای این است که اصلاح‌طلبان از کجا به کجا رسیده‌اند. به هر حال اصلاح‌طلبان برای بازگشت به عرصه سیاست کشور و ایجاد روند اصلاحی که در نظر دارند، همیشه بر تعامل تاکید کرده‌اند. البته آنها همچنان این تعهد را به پایگاه اجتماعی خود گوشزد می‌کردند که از هویت اصلاح‌طلبانه خود کوتاه نخواهند آمد و پروژه اصلاحات در کشور را با جدیت پیگیری می‌کنند. نباید فراموش کرد که به کار‌ گیری تاکتیکی به نام «گفت‌وگو» حتی در دوران زمامداری اصلاح‌طلبان در قوه مجریه نیز مورد توجه قرار داشت. همان زمان نیزمحمدرضا خاتمی، نماینده مجلس ششم ابتکار تعامل با اصولگرایان را به عهده گرفته بود و نامه‌نگاری‌های مشهور او با مرحوم حبیب‌الله عسگراولادی نشانه‌ای از این مساله بود؛ با این حال به دلایلی نتیجه لازم حاصل نشد.

گسترش مرزهای گفت‌وگو برای اصلاح‌طلبان

عامل دومی که هم می‌تواند در تغییر آرایش سیاسی کشور اثرگذار باشد و هم می‌تواند محوری برای گفت‌وگو میان ساکنان عرصه قدرت باشد، عامل تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی است. بی‌شک یکی از مهم‌ترین عوامل گفت‌وگوهای شکل گرفته بین اقطاب مختلف در کشور تا به حال ذیل منافع مشترک جریان‌های سیاسی در حوزه سیاست خارجی بوده است. مساله‌ای که با کلید واژه «منافع ملی» در کشور بیان می‌شود. اگر قرار باشد که اصلاح‌طلبان وارد گفت‌وگو با حاکمیت شوند و ابعاد این راهکار را تا نهادهای انتصابی و کانون‌های قدرت گسترش دهند، بی‌شک باید بر اساس نقاط مشترک آن را شکل دهند. با این حال جریان اصلاحات با چه ادبیات و شیوه بیانی باید به گفت‌وگو با حاکمیت بپردازد؟ اساسا جریانی که هویت خود را در تغییر وضع موجود و اصلاح آن می‌داند، چه ادبیاتی با حاکمیت می‌تواند داشته باشد؟ آیا چنین دیالوگی قابل شکل‌گیری است؟ ترغیب طرف مقابل برای پذیرش این تعامل بر چه اساسی باید صورت بگیرد؟ اگر کسی کمترین آشنایی را با جغرافیای سیاست در دنیا داشته باشد می‌داند که گفت‌وگو نمی‌تواند به کلی به نفع یک طرف و به ضرر طرف مقابل پیش برود. مبنای گفت‌وگو تامین منافع طرفین است و بر این اساس اصلاح‌طلبان چطور می‌توانند بخش‌های مختلف حاکمیت را به این دیالوگ ترغیب کنند؟

بهره‌گیری از پالس‌های مثبت برای گفت‌وگو

دریافت پالس‌های مثبت از سوی اصولگرایان معتدل و گسترش تعامل اصلاح‌طلبان با گروه‌های مختلف، آنها را راغب کرده تا به فکر تعامل با گروه‌های تندرو که مرز مشخصی با آنها دارند نیز بیفتند. نخستین گام گسترش تعامل اصلاح‌طلبان با گروه‌های سیاسی مختلف در کشور چندی پیش از سوی بهزاد نبوی، عضو سابق سازمان مجاهدین انقلاب اعلام شد که به تعامل با تندرو‌ها اشاره کرده بود. او استدلال کرده بود که «تعامل با تندروها اقدامی است که امروز باید انجام شود. نباید با تندروها نیز وارد جنگ شد. جامعه امروز طاقت آن جنگ و جدل‌ها را ندارد. باید بدون این که از حرف خود بگذریم با یکدیگر تعامل کنیم. ما باید سعی کنیم که همدیگر را به رسمیت بشناسیم. قبول کنیم که آنها یک طیف هستند و آنها نیز ما را به عنوان یک طیف سیاسی بپذیرند. هیچ کدام طرف مقابل را جاسوس و نوکر اجنبی نخوانیم.»

بهزاد نبوی معتقد است که در شرایط امروز مشکلات و بحران‌های منطقه‌ای لزوم این تعامل را اثبات می‌کند. به گفته او «در شرایط موجود که کشور گرفتاری‌های خارجی بسیاری دارد، درگیری و تنش داخلی به مردم و کشور لطمه می‌زند. »او همچنین اشاره می‌کند: «روحانی اگر مشکل تنش‌های داخلی را نداشت شاید استفاده بهتری از نتایج برجام می‌کرد. نتیجه برجام جذب سرمایه خارجی است. اکنون باید سیل سرمایه به کشور می‌آمد اما به خاطر همین درگیری و تنش‌های داخلی نیامده است. متاسفانه برخی حاضر هستند که شرایط کشور بحرانی باشد اما طرف مقابل قادر به پیاده کردن سیاست‌هایش نباشد.»

مرتضی حاجی نیز در این رابطه در گفت‌وگو با خبرآنلاین تاکید کرده است که «اصلاح‌طلبان با احزاب رقیب، با اصلاح‌طلبانی که می‌گویند ما بیرون ماندیم، با اصولگراهای خیلی تند... گفت‌وگو کنند. بالاخره ما منادی گفت‌وگو هستیم. وقتی می‌توان با یک دولت خارجی نشست، گفت‌وگو کرد و به نتیجه رسید، پس در درون کشور هم باید این هنر را داشته باشیم که با گفت‌وگو به نتیجه برسیم.»

او در پاسخ به این سوال که آیا رایزنی با شورای نگهبان می‌تواند موثر باشد، گفت: «دیدارها و رایزنی‌ها موثر و مفید است. ارکانی در کشور مبتنی بر قوانین جاری کشور وجود دارند. از این که رایزنی‌ها نتیجه متفاوتی را در تایید صلاحیت نامزدها نسبت به انتخابات مجلس دهم رقم بزند، مطلع نیستم چون رایزنی دو طرف دارد ولی اینکه ارکان موجود کشور همدیگر را قبول داشته باشند، به هم اعتماد کنند و موضع‌شان نسبت به هم صفر و صدی نشود، اهمیت دارد.»

او ادامه داد: «رایزنی با شورای نگهبان، مجلس، عناصر اثرگذار، قوه قضاییه، حتی تشکل‌های دیگر اثرگذار بد نیست. سپاه یک مجموعه‌ای از درون ملت است. هیچ مجموعه‌ای نیست که نقصی در کارش نباشد و ایرادی به کارش نباشد اما با وجود آن ایرادها باید ارتباطات حفظ شود و تا جایی که امکانش هست برای رفع آن ایرادها به هم کمک کنیم.»

منبع: آفتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۸۲۵۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما!

این آثار، ممکن است به دلایل مختلفی از جمله داستان ضعیف، بازیگری ناکارآمد، جلوه‌های ویژه ناکافی یا کیفیت تولید پایین به عنوان بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما شناخته شوند. علاوه بر این، برخی از این فیلم‌ها ممکن است به دلیل استفاده از تاکتیک‌های کلیشه‌ای و پیش‌پاافتاده، بی‌اصالت به نظر بیایند و توانایی‌هایی که برای ایجاد ترس در بیننده دارند را از دست بدهند.

در تشریح این موضوع، می‌توان به این نکات اشاره کرد که برخی بدترین فیلم‌های ترسناک به دلیل از دست دادن تعادل میان ترس و دنیای رمانتیک، به جای جلب توجه و ترس بیننده، باعث خنده و رنجش از موضوع می‌شوند.

برخی از بدترین فیلم‌های ترسناک جدید نیز از داستان‌های پیچیده و پراز ابهام استفاده می‌کنند که باعث عدم درک و اتصال احساسی با شخصیت‌ها می‌شود و این موضوع به تجربه ترس بیننده ضربه می‌زند.

بدترین فیلم‌های ترسناک تمام دوران در ادامه را مشاهده خواهید کرد.

این لیست بر اساس امتیازات سایت Rotten Tomatoes رتبه‌بندی شده است.

کیفیت تولید پایین، اشتباهات فنی ظاهری و جلوه‌های ویژه ضعیف، می‌تواند از دیگر عواملی باشد که باعث شناخته شدن برخی فیلم‌ها به عنوان بدترین در این ژانر می‌شود. در کل، بدترین فیلم‌های ترسناک معمولاً توانایی‌های کافی برای جلب توجه و ایجاد ترس در بیننده را ندارند و به دلایل مختلفی از جمله داستان ضعیف، بازیگری ناکارآمد یا کیفیت تولید پایین، به عنوان فیلم‌هایی که نتوانسته‌اند از پتانسیل ژانر ترسناک بهره‌برداری کنند، شناخته می‌شوند.

دیدار‌های مکرر مولی هارتلی (The Haunting of Molly Hartley)


کارگردان: میکی لیدل
بازیگران: هیلی بنت، کیس کرفورد، شنون وود وارد
سال انتشار: ۲۰۰۸
امتیاز: ۲%

برخی از منتقدین، از این فیلم به دلیل عدم داستان جذاب انتقاد کرده‌اند. ایده و موضوعی که این اثر برای ارائه داستان انتخاب کرده است، به نظر برخی از منتقدان پوچ و کلیشه‌ای می‌آید. برخی از انتقادات معطوف به بازیگری در این فیلم است. بازیگران این اثر، توانایی کافی را برای انتقال احساسات و ارتباط با کاراکترهایشان ندارند که این موضوع می‌تواند تجربه تماشا را کمتر جذاب کند.

یکی از مهم‌ترین عواملی که یک فیلم ترسناک را موفق می‌کند، توانایی آن در ایجاد ترس و اضطراب در بیننده است. برخی از نقد‌ها می‌گویند که The Haunting of Molly Hartley نتوانسته این هدف را به خوبی دنبال کند و به همین دلیل به عنوان بدترین فیلم ترسناک تمام دوران شناخته می‌شود.

وینی پو: خون و عسل (Winnie the Pooh: Blood and Honey)


کارگردان: ریس فریک واترفیلد
بازیگران: ناتاشا توسینی، می‌کلی، کریگ دیوید داوست
سال انتشار: ۲۰۲۳
امتیاز: ۳%

این فیلم، داستان جنایت‌ها و فعالیت‌های غیرقانونی «پو» و «پیگلت» را روایت می‌کند. پس از اینکه «کریستوفر رابین» این دو شرور را رها می‌کند، آنها به شرارت و خباثت مشغول می‌شوند. به گفته برخی از منتقدان، این فیلم اسلشر عناصر اصلی یک اثر در این ژانر را دارد؛ اما فاقد ابتدایی‌ترین اصول اولیه شخصیت‌ها است.

تاریکی (The Darkness)

کارگردان: گرگ مک‌لین
بازیگران: کوین بیکون، راجا میشل، لوسی فرای
سال انتشار: ۲۰۱۶
امتیاز: ۳%

فیلم The Darkness، یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک یک دهه اخیر است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و توسط برخی منتقدان و مخاطبان به عنوان یک فیلم ضعیف و ناموفق مورد بررسی قرار گرفت.

برخی از منتقدان معتقدند که داستان این اثر نسبت به فیلم‌های ترسناک دیگر کمتر جذاب است. این فیلم داستان یک خانواده را روایت می‌کند که با نیرو‌های ماورایی مواجه می‌شوند. انتقاداتی به بازیگران و اجرای عمومی در The Darkness وارد شده بود که این فیلم را ضعیف جلوه داد.

برخی از مخاطبان ممکن است این فیلم را به عنوان یک اثر کلیشه‌ای و بدون اصالت معرفی کنند. عدم ارائه ایده‌های جدید و نوآوری در داستان و اجرا می‌تواند باعث کاهش جذابیت فیلم و ارائه یک تجربه پیش‌بینی‌شده به مخاطبان شود.

ترول ۲ (Troll ۲)

کارگردان: کلودیو فراگاسو
بازیگران: مایکل استفنسون، کانی مک فارلند، جورج هاردی
سال انتشار: ۱۹۹۰
امتیاز: ۵%

ترول ۲ معمولاً به عنوان یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما شناخته می‌شود و دلایل مختلفی برای آن وجود دارد. بازیگری در این فیلم اغلب به نظر می‌رسد بی‌انرژی و ناطق است و در برخی موارد، به نظر می‌رسند که آنها به طور کامل درکی از نقش‌های خود ندارند.

اغلب از Troll ۲ به عنوان یک اثر کمدی و ترسناک یاد می‌شود؛ اما بسیاری از لحظات وحشتناک فیلم به جای ایجاد ترس یا هیجان، باعث خنده و شوخی شده و عناصر اصلی آن را از بین می‌برد. داستان نیز ناهماهنگ و ضعیف است و برخی از رویداد‌ها و تصمیمات شخصیت‌ها به نظر می‌رسد غیرمنطقی و بی‌ربط هستند. این امر باعث می‌شود که تجربه تماشای فیلم برای بسیاری از مخاطبان غیرقابل قبول به‌نظر برسد.

شیطان درون (The Devil Inside)

کارگردان: ویلیام برنت بل
بازیگران: فرناندا آندراده، سایمون کوارترمن، ایوان هلموت
سال انتشار: ۲۰۱۲
امتیاز: ۶%

فیلم شیطان درون ردباره یک زن است که در ایتالیا، در طول ماموریت خود، درگیر یک سری اقدامات غیرقانونی در جستجوی حقیقت درباره اتفاقی که برای مادرش رخ داده است، می‌شود. یکی از اصلی‌ترین دلایلی که باعث می‌شود The Devil Inside به عنوان بدترین فیلم ترسناک تاریخ شناخته شود، اتمام ناقص داستان است. فیلم به طور ناگهانی و بدون پایان مناسب، داستان را تمام می‌کند و برای بسیاری از تماشاگران، این اتمام ناقص باعث تباهی تجربه تماشا می‌شود.

داستان و نوشتار فیلم The Devil Inside نیز به طور کلی ضعیف و ناکارآمد است و برخی از تصمیمات داستانی و رویداد‌ها به نظر می‌رسند که بدون منطق یا توجیه مناسبی اتفاق می‌افتند. بسیاری از تماشاگران و منتقدان اعتقاد دارند که این فیلم اصالتی ندارد و از الگو‌ها و تکنیک‌های کلیشه‌ای استفاده می‌کند.

حلقه‌ها (Rings)

کارگردان: اف. خاویر گوتیرز
بازیگران: ماتیلدا آنا اینگرید لوتز، الکس رو، جانی گالکی
سال انتشار: ۲۰۱۷
امتیاز: ۸%

حلقه‌ها که بر اساس دو فیلم ترسناک Ring محصول سال‌های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۱ ساخته شده، به عنوان یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک جدید شناختنه می‌شود. به نظر می‌رسد که این فیلم ایده‌ها و تم‌های موجود در فیلم‌های ترسناک پیشین را کپی کرده، بدون اینکه موفق به ارائه چیزی جدید و نوآورانه باشد. این امر باعث کاهش اثربخشی و جذابیت فیلم می‌شود. برخی از منتقدان اعتقاد دارند که داستان Rings به طور کلی ناقص و ضعیف است و برخی از رویداد‌ها و تصمیمات داستانی بدون توجیه یا منطق واقعی اتفاق می‌افتند.

روح گمشده (Lost Souls)

کارگردان: یانوش کامینسکی
بازیگران: وینونا رایدر، بن چاپلین، سارا وینتر
سال انتشار: ۲۰۰۰
امتیاز: ۸%

یکی دیگر از فیلم‌های ترسناک که نباید ببینید روح گمشده با بازی وینونا رایدر است که سال ۲۰۰۰ منتشر شد و نتوانست توجه مخاطبان ژانر وحشت را به خودش جلب کند. نقد‌ها و بررسی‌های این فیلم منفی بوده و منتقدان آن را به عنوان یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک معرفی کرده‌اند. به طور کلی، روح گمشده به عنوان یک فیلم ناموفق و بد شناخته می‌شود و توانایی جذب و سرگرم کردن تماشاگران را ندارد.

اسلندرمن (Slender Man)

کارگردان: سیلوین وایت
بازیگران: جوی کینگ، جولیا گلدانی تلس، جاز سینکلر
سال انتشار: ۲۰۱۸
امتیاز: ۸%

بسیاری از تماشاگران و منتقدان احساس می‌کنند که فیلم Slender Man، محصول سال ۲۰۱۸ نتوانست پتانسیل خود را به حداکثر برساند و یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک یک دهه اخیر شناخته می‌شود. بسیاری از آنها معتقدند که داستان این اثر نامتعادل و مملو از خلاء است. روند داستان به طور کلی احساسی و ضعیف پیش می‌رود و تعداد زیادی از تصاویر و صحنه‌ها ناقص و ناکام هستند.

شخصیت‌های این فیلم، اغلب از ارتباطات و احساسات معمولی خارج می‌شوند و قادر به جذب و ارتباط با تماشاگران نیستند. بسیاری از تماشاگران معتقدند که فیلم Slender Man نتوانست احساس و وحشت لازم را به تماشاگران منتقل کند.

سقوط تاریکی (Darkness Falls)

کارگردان: جاناتان لیبسمن
بازیگران: چانی کلی، اما کالفیلد، لی کورمی
سال انتشار: ۲۰۰۳
امتیاز: ۱۰%

در این فیلم، یک روح کینه‌توز به منظور انتقام‌گیری از شهری که ۱۵۰ سال پیش بدون دادگاه او را اعدام کرده بود، در قالب یک پری ظاهر می‌شود و سعی بر انتقام دارد. بسیاری از منتقدان معتقدند که داستان فیلم Darkness Falls ناکافی و تکراری است.

برخی از منتقدان به شخصیت‌ها و توسعه آنها در فیلم انتقاد کرده‌اند. طراحی کاراکتر‌ها و پیشرفت‌شان در طول داستان، به نظر برخی از منتقدان ناکافی است و باعث ایجاد ارتباط کمتری با تماشاگران می‌شود.

برامز: پسر ۲ (Brahms: The Boy II)

کارگردان: ویلیام برنت بل
بازیگران: کیتی هلمز، اوین یومن، کریستوفر کانوری
سال انتشار: ۲۰۲۰
امتیاز: ۱۰%

فیلم Brahms: The Boy II، به دلیل عوامل مختلفی مانند داستان ضعیف و ابتکارات ناکافی، نمرات پایینی دریافت کرد و یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما تبدیل شد. به گفته برخی از منتقدان، این اثر بدون ذره‌ای عنصر تخیلی و ترسناک است و حتی داستان وحشتناکی را ارائه نمی‌کند.

بزرگ‌ترین مشکلی که برامز: پسر ۲ را به بدترین فیلم ترسناک تاریخ تبدیل می‌کند این است که تقریباً هیچ چیز تازه‌ای در داستان خود ندارد. این فیلم فضای خوبی را در اختیار دارد؛ اما آنها را در میانه راه گم می‌کند و نهایتاً به یکی از بدترین فیلم‌های ترسناک تبدیل می‌شود.

منبع: فیگار

tags # هالیوود ، فیلم ترسناک سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟

دیگر خبرها

  • رابط اصلاح‌طلبان با رهبری بعد از فوت هاشمی‌رفسنجانی چه کسی است؟
  • فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنش‌های انتخاباتی رادیکال‌ها پس از عملیات تحریم!
  • واکنش همتی به برگزاری نمایشگاه توانمندی‌های صادراتی ایران/ دنبال اصلاح شیوه حکمرانی باشید
  • جبهه پایداری به دنبال تصاحب هیات رئیسه مجلس است
  • مخالفان اعتبازدایی از اسناد عادی از افشای اموالشان می‌ترسند
  • بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما!
  • هروی: حاکمیت باید در انتخابات ۱۴۰۴ اندکی نرمش نشان دهد /برای حل مشکلات اقتصادی، درهای کشور برای تعامل با بیرون باز شود
  • تشکیل کانون‌ نقد و کانون‌های شورش!
  • حسینی: گرایش سیاسی اکثر نمایندگان منتخب مجلس دوازدهم مشخص است / امیدواریم در مجلس دوازدهم تعامل سازنده بین نمایندگان و دولت بیشتر باشد + فیلم
  • رئیسی: ایران در تعامل با کشورهای آفریقایی تامین منافع متقابل را دنبال می‌کند