Web Analytics Made Easy - Statcounter

تهران- ایرنا- «سیده فاطمه مقیمی» فعال اقتصادی می گوید: این قوانین نیستند که برای فعالیت زنان در حوزه های اقتصادی محدودیت ایجاد کرده اند بلکه اعتقاد به تفاوت های جنسیتی در نگاه افکار عمومی، مانع از حضور زنان در محیط کسب و کار شده است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، طبق آخرین گزارش سال 2017 مجمع جهانی اقتصاد با موضوع شکاف جنسیتی، از مجموع 144 کشور جهان، ایران رتبه 140 را دارد و کشورمان در بین چهار کشور انتهای جدول ، بالاتر ازچاد، سوریه، پاکستان و یمن قرار دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نکته تاثر برانگیز آن است که رتبه کشورهایی مانند عربستان سعودی، مالایا و لبنان در شاخص‌ یاد شده بالاتر از ایران است.
گزارش ها حاکی از آن است که ایران نسبت به سال گذشته در حوزه شکاف جنسیتی افت داشته به طوریکه در سال 2016 میلادی رتبه ایران بین سایر کشورها 139 بود و رتبه ایران در سال گذشته در شاخص اقتصاد 140، آموزش 96، سلامت 98 و مشارکت سیاسی 136 بوده است. در حالی شاخص ایران در شکاف جنسیتی در اقتصاد تعریفی ندارد که عده ای از فعالان اقتصادی معتقد هستند قوانین سلب کننده و محدوده کننده برای زنان در کشورمان وجود ندارد و شرایط ورود زنان با مردان برای ورود به محیط کسب و کار یکسان است.
در این باره «سیده فاطمه مقیمی» فعال اقتصادی و عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا می گوید: محدودیت هایی که مانع از حضور زنان در بخش های مختلف اقتصادی می شوند پشتوانه قانونی ندارند و توجه به تفاوت های جنسیتی در نگاه افکار عمومی رخنه کرده است .
مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانید :

*** ایرنا: آخرین گزارش های مجمع جهانی اقتصاد نشان از سقوط یک پله ای ایران در حوزه شکاف جنسیتی نسبت به سال گذشته را می دهد و کشورمان در شکاف جنسیتی در اقتصاد از بین 144 کشور، صد و چهلمین جایگاه را در اختیار دارد. به نظر شما با وجود این شکاف جنسیتی، زنان در ایران با چه محدودیت هایی برای ورود یا فعالیت در حوزه کسب و کار مواجه هستند ؟
**مقیمی: شکاف جنسیتی در هر حوزه ای موانعی را برای حضور زنان ایجاد کرده و نمی توان گفت این موضوع در بخش اقتصاد پررنگ تر بوده یا تاثیرگذاری بیشتری را بر نحوه فعالیت زنان داشته است. و به طور خاص در بحث اقتصاد، تفاوت هایی که برای جنسسیت قائل می شوند، مانند یک جداکننده عمل می کند.
البته محدودیت ها برای ورود زنان به اقتصاد در بخش خصوصی کمتر دیده می شود چرا که خود افراد ریسک سرمایه گذاری را می پذیرند اما طبیعتا در مباحث اعطای مسئولیت های دولتی و حضور زنان در پست های مدیریتی در بخش های غیرخصوصی و دولتی پیامدهای شکاف جنسیتی را با نمود بیشتری می بینیم.
هر چند که توجه به این تفاوت های جنسیتی در استخدام های بخش خصوصی هم وجود دارد و در به کارگیری افراد اثر گذار است. کارفرماهای بخش خصوصی هم در هنگام استخدام زنان به موضوع مرخصی زایمان توجه دارند و وقتی که حق استفاده از مرخصی زایمان در یک چارچوب قانونی پیاده می شود این قانون تامین اجتماعی شامل حال شرکت ها و نهادهای بخش خصوصی هم می شود . بنابراین اگر یک مرد و یک زن با شرایط برابر برای استخدام به یک شرکت مراجعه کنند ، کارفرما به استخدام مرد تمایل بیشتری دارد.
درست است که این قوانین برای کمک به زنان پیش بینی شده است و اتفاقا از جمله قوانین موثر در حمایت از زنان است اما در بسیاری از کشورها مرخصی زایمان هم برای مردان و هم زنان پیش بینی شده است . البته این تنها قانون حمایتی از زنان نیست بلکه در برخی از کشورها برای شرکت هایی که قانون ارائه مرخصی زایمان را رعایت می کنند، مشوق هایی مانند بخشودگی های مالیاتی در نظر می گیرند یا اینکه به این شرکت ها 10 درصد نسبت به پرداخت بیمه کارفرما تخفیف داده شود. البته مرخصی زایمان یا موارد این چنینی تنها یک نمونه از مشکلات زنان در حوزه کسب و کار است و موارد دیگری هم وجود دارد که در استخدام ها باعث می شود زنان در اولویت بعدی باشند.

***ایرنا: در سایر کشورهایی که رتبه آنها در موضوع شکاف جنسیتی بهتر از ایران است چگونه این موانع را برای ورود به عرصع اقتصاد از پیش راه زنان برداشته اند؟
**مقیمی: در دوره ای این مانع را آموزش عنوان می کردند. اما در حال حاضر آموزش به زنان و مردان برای ورود به محیط کسب و کار در شرایط برابر انجام می شود و واحدهای درسی یکسان برای زنان و مردان وجود دارد. بنابراین آن چیزی که مانع حضور پررنگ زنان در اقتصاد است، قرار نگرفتن زنان در محیط های آموزشی نیست. مهم تر اینکه امروز کرسی زنان در نهادها و مراکز آموزشی کمتر از مردان نیست. اما معتقدم باید به افکار عمومی در جامعه این آموزش ها داده شود، اینکه حضور زنان در جایگاه های مهم اقتصادی بپذیرند و این تحقق این موضوع هم به قوانین حمایتی نیاز دارد.
مشکل اصلی کشورمان برای پذیرش زنان در برخی از مشاغل، افکار مردم است اینکه جامعه حضور زن در آن پست و جایگاه را نمی پذیرد . چرا یک زن نمی تواند وزیر باشد؟ چرا پذیرفتن یک زن برای پست های اجرایی و عمرانی مانند وزارت راه و... سخت است؟ این در حالی است که زنان هم تمام آموزش های مدیریتی را مانند مردان دریافت کرده اند. این بدیهی است که برای موفقیت زنان در این پست ها باید به انها هم مانند مردان فرصت پذیرفتن مسئولیت داده شود و افکار عمومی باید ورود زنان به حوزه هایی مانند اقتصاد را بپذیرد البته این امر به تدریج رخ می دهد.

***ایرنا: آیا در حال حاضر در کشور بسترها باید ورود زنان بدون محدودیت به عرصه های اقتصادی فراهم است؟
** مقیمی : از یک مرحله به بعد اجازه رشد به زنان را ندادند. رشد زنان از یک مرحله به بعد مانند بالا رفتن تیغه گیوتینی است که وجود زن را نابود می کند و برای همین است که امروز شاید حضور زنان در پست معاونت یک وزارتخانه را قبول می کنند اما تاکنون با وزارت یک زن موافقت نکرده اند. اما چه کسی می تواند مدعی شود توانایی مدیریت یک زن در مسند وزارت کمتر از یک مرد است ؟
کافی است نگاهی به کشورهای همسایه، هم منطقه و اتفاقا هم دین بیندازیم تا تفاوت های شکاف های جنسیتی در ایران و در این کشورها را ببینیم. در کشورهای همجوار به ویژه کشورهای مسلمان که فرهنگ و دین مشابه به کشورمان را دارند، شکاف جنسیتی مانع از حضور زنان در پست های مهم اقتصادی و... نشده است. در امارات و عربستان، مالزی و... که از کشورهای هم منطقه ای ما هستند محدودیت ها برای ورود زنان به حوزه ای کسب و کار بسیار کمتر از ایران است.

***ایرنا: در این کشورها که اشاره کردید ، به زنان برای ورود به محیط کسب و کار یا فعالیت های اقتصادی تسهیلات یا مشوق های حمایتی ارائه می شود؟
**مقیمی: در برخی کشورها در ابتدا تسهیلاتی به زنان ارائه داده شد برای مثال پاکستان را می توان از کشورهای موفق در فراهم آوردن بسترهای حضور زنان در اقتصاد نام برد. هر چند که در این کشورها در ابتدا مشوق هایی برای تقویت حضور زنان در نظر گرفته شد اما پس از آن برابری جنسیتی را رعایت کردند.
در ابتدا یک بستری مانند فضای آزمایشگاهی برای رشد زنان در حوزه های اقتصادی و سایر حوزه ها فراهم آوردند و وقتی که این بذر شروع به رشد کرد آن را در شرایط برابر قرار دادند. این فضای آزمایشگاهی برای رشد زنان در محیط کسب و کار و بخش های مختلف اقتصاد در بسیاری از کشورها وجود دارد که در ایران هم می توان این فرصت ها را برای زنان کشورمان ایجاد کرد هر چند که معتقدم زنان و مردان باید در شرایط برابر در حوزه های مختلف فعالیت کنند.

***ایرنا: آیا در طول فعالیت های اقتصادی خود در کشورمان به عنوان یک زن با محدودیت هایی مواجه بوده اید که ناشی از تفاوت هایی جنسیتی بوده باشد؟
**مقیمی: در طول دوره فعالیتم در بخش هایی از اقتصاد هرگز با محدودیت قانونی برای ورود و حضور زنان در محیط کسب و کار مواجه نبودم اما آن چیزی که مانع تراشی می کرد، محدودیت در تفکر عموم بود. وقتی وارد صنعت حمل و نقل شدم قانونی نوشته نشده بود که زن نمی تواند مدیرعامل یک شرکت حمل و نقلی باشد اما این باور در سطوح مختلف جامعه وجود داشت که نیازی به حضور زنان در حوزه حمل و نقل نیست.
دوره ای قصد اخذ گواهینامه پایه یک را داشتم با مخالفت های زیادی رو به رو شدم اما این مخالفت ها و محدودیت هایی پشتوانه قانونی نداشتند. البته این محدودیت ها که در قانون اشاره ای هم به آنها نشده ریزش هایی را برای زنان در ورود به اقتصاد ایجاد کرده است اما به طور قطع زمانی زنان به موفقیت می رسند که با پشتکار این محدودیت ها و موانع را پشت سر بگذارند.

پژوهشم**9345** 1601** خبرنگار: نازیلا مهدیانی ** انتشار: شهناز حسنی
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.

منبع: ایرنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۵۰۰۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا تیم ملی ایتالیا و جام جهانی، مانع حضور روبرتو باجو در لیگ‌های خارجی شدند؟

اگر تراپاتونی به من می‌گفت که مطلقا هیچ امیدی برای حضور در جام‌جهانی ۲۰۰۲ وجود ندارد، ژاپن را انتخاب می‌کردم وگرنه به برشیا می‌رفتم. از تراپ درخواست خاصی نداشتم. اگر هم داشتم، اعتقادات و غرورم مانعم می‌شد. فقط می‌خواستم شانسی برابر با بقیه داشته باشم. تراپاتونی کاملا روشن بود: گفت مرا زیر نظر خواهد داشت، گفت آرامشم را حفظ کنم و رفتن و نرفتنم به جام‌جهانی فقط به خودم بستگی دارد، مانند سایر بازیکنان. اگر لیاقتم را در زمین نشان می‌دادم مرا دعوت می‌کرد.

طرفداری| به آخرین قسمت از مرور زندگینامه خودنوشت بودای کوچک فوتبال ایتالیا، روبرتو باجو رسیدیم. روبی در این قسمت از کتاب که با نام دری رو به آسمان، منتشر کرده، به دوران پایان فوتبال خود در برشیا و حسرت حضور در جام جهانی 2002 پرداخته که باهم می‌خوانیم:

گزیده‌هایی از فصل 14: اردک و پرستو

بعد از دو سال حضور در اینتر، باید تیم جدیدی پیدا می‌کردم. بهترین تابستان از زمانی بود که فوتبالیست شده بودم. خوشحال بودم. بعد از بیست سال، اولین تابستانی بود که در خانه می‌گذراندم. در خانه تمرین می‌کردم و غذا می‌خوردم و کنار آندرینا و بچه‌ها بودم. پیشنهاد‌های کمی هم نداشتم.

نام رجینا، ناپولی و اودینزه به میان آمد. درخواست‌های زیادی هم از انگلستان و ژاپن داشتم. رئیس موراتی دوست داشت در اینتر بمانم. به محض اینکه از آرژانتین برگشتم با من تماس گرفت، اما داستان من با اینتر به پایان رسیده بود، تازه لیپی هنوز هم در باشگاه بود. بودن زیر دست او تجربه‌ای تحقیر‌آمیز بود که دیگر تحملش را نداشتم.

در نهایت برشیا را انتخاب کردم. تیمی که قرار بود دوباره راهم بیندازد. مصمم بودم که برای چهارمین جام‌جهانی زندگیم بجنگم و باید سه شرط را رعایت می‌کردم: حضور در سری‌آ، نزدیکی به خانه، و اطمینان به اینکه بازی خواهم کرد. به همین دلیل از همان ابتدا پیشنهاد‌های خارجی حذف شدند. بازی در خارج از ایتالیا به معنی خداحافظی با تیم ملی بود. نمی‌خواستم به سرنوشت ویالی و زولا گرفتار شوم. حتی رجیو کالابریا و ناپل هم برای خانواده‌ام دور بودند و نمی‌خواستم آن‌ها را مجبور به مهاجرت به شهری دیگر کنم. دوست داشتم در ناپولی بازی کنم اما شرایطش نبود. همیشه احساس خاصی نسبت به مردم جنوب داشته‌ام و همیشه از من حمایت کردند. فوتبال در خون جنوبی‌هاست و آن را نفس می‌کشند. 

اودینزه هم حرکت خاصی انجام نداد و همه چیز در حد حرف باقی‌ماند. از طرفی ایده‌ی بازگشت به ویچنزا را دوست داشتم. شاعرانه بود که کارم را همانجایی تمام کنم که همه چیز آغاز شده بود. اما پیشنهاد رسمی از آن‌ها دریافت نکردم که کمی هم ناامیدم کرد. 

برشیا با آغوش باز از من استقبال کرد. کوریونی و ماتزونه مرا می‌خواستند. ماتزونه به من گفت از رفتنم به برشیا خوشحال خواهد شد و تیم را حول من می‌سازد. حرف‌های ماتزونه باعث غرور بود. پیشنهاد هنگفتی هم از ژاپن داشتم که نادیده گرفتنش دشوار بود. 

قراردادی افسانه‌ای پیشنهاد دادند که حتی برای کسی مثل من هم غیرمعمول بود. می‌دانستم اگر به ژاپن می‌رفتم هیچ شانسی برای تیم ملی نداشتم. سپس به پیشنهاد ماتزونه با تراپاتونی تماس گرفتم. می‌خواستم حرف آخرش را بشنوم. اگر تراپاتونی به من می‌گفت که مطلقا هیچ امیدی برای حضور در جام‌جهانی ۲۰۰۲ وجود ندارد، ژاپن را انتخاب می‌کردم وگرنه به برشیا می‌رفتم. از تراپ درخواست خاصی نداشتم. اگر هم داشتم، اعتقادات و غرورم مانعم می‌شد. فقط می‌خواستم شانسی برابر با بقیه داشته باشم. تراپاتونی کاملا روشن بود: گفت مرا زیر نظر خواهد داشت، گفت آرامشم را حفظ کنم و رفتن و نرفتنم به جام‌جهانی فقط به خودم بستگی دارد، مانند سایر بازیکنان. اگر لیاقتم را در زمین نشان می‌دادم مرا دعوت می‌کرد. می‌دانستم رقابت سختی خواهد بود و انتخابی بی‌رحمانه. امید‌ها مبهم بودند اما برای من کافی بود. دیگر شکی نداشتم، تیم بعدی برشیا بود. به ماتزونه زنگ زدم و گفتم می‌آیم و همه چیز را درباره‌ی قرارداد بر عهده‌ی پترونه و رئيس باشگاه گذاشتم.

قرارداد منحصر به فردی در نوع خودش بود. بندی داشت که حضورم را به حضور ماتزونه مشروط می‌کرد، اگر او می‌رفت، من هم می‌رفتم. بندی اساسی بود و توسط ویتوریو برای محافظت از من طراحی شده بود. ۳۳ساله بودم و نمی‌توانستم ریسک اخراج ماتزونه و بازی نکردنم را به جان بخرم. تا همان زمان هم به خاطر عشقم به تیم ملی، کوهی از اسکناس و تجربه‌ی زندگی خارج کشور که می‌توانست برای خانواده‌ام زیبا باشد را قربانی کرده بودم. 

رابطه‌ام با ماتزونه، عمیق و صادقانه بود. او در دسترس همه است، می‌داند چگونه شما را درک کند و انسانی واقعی است. افسوسم این است که خیلی دیر ملاقاتش کردم، اگر در بولونیا می‌ماندم دو سال زودتر پیدایش می‌کردم. دیگر کمتر مربی مانند او پیدا می‌شود. پاک است و اثری از تکبر در وجودش نیست. او باعث شد لذت بازی را دوباره کشف کنم، کنار او گاهی احساس می‌کردم دوباره یک پسر بچه هستم. حتی حین تمریم دوباره به لذت بردن از بازی برگشتم، دریبل زدن را امتحان کردم و دنبال نمایش بودم. ماتزونه مربی ایده‌آلی برایم بود، مرد صادقی که آنچه را که فکر می‌کند بر زبان می‌آورد. هیچ پیچیدگی نداشت و مهارت‌های فنی‌اش در سطح بالایی بودند. او نتایج درخشانی با تیم‌های نه چندان خوب بدست آورد.

در همین رابطه بخوانید:

چرا باجو هیچ‌گاه مارچلو لیپی را نمی‌بخشد؟

باجو: ایتالیای من هرگز در جام‌جهانی خوش‌شانس نبود؛ فوتبال امروز غم‌انگیز است

وقتی مدیران کت‌وشلواری برای آینده باجو تصمیم گرفتند

دردی که باجو را تا مرز خودکشی برد

وقتی یک دنیا عاشق فوتبال شد و یک ایتالیا دشمن باجو!

چرا روبرتو باجو بودایی شد؟

Caption گزیده‌هایی از فصل 14: اردک و پرستو/ ادامه

بعد از بازگشتم، همه چیز به شکلی جادویی سر جای خودش قرار گرفت. آن هم در فلورانس، مقابل فیورنتینا، سرنوشت را می‌بینید؟ بلافاصله دو گل زدم. دو گلی که یک تساوی بسیار مهم و غیرمنتظره را برای ما تضمین کرد. بنفش‌های فاتح تریم خیلی قویتر از ما بودند. اما ضربه‌ی ایستگاهی‌ام درست همانجایی که می‌خواستم رفت. 

بعد از آن مسابقه فهمیدم که از اول فصل کجا اشتباه کرده بودم. بیش از حد متواضع و بیش از حد عاقل بودم. بعد مجبور شدم دیگر کنار نباشم. مجبور شدم خودم را تحمیل کنم، کاپیتان باشم و آن‌ها را رهبری کنم. باید کلاس و تجربه‌ام را در اختیار تیم می‌گذاشتم و تمام مسئولیت‌ها را بر عهده می‌گرفتم. در فلورانس بینش جدیدم را شروع کردم. 

بعد از فلورانس، برشیا شکوفا شد. اودینزه را بردیم و دو بازی مقابل رم و لاتزیو را با اینکه شایسته‌ی پیروزی بودیم شکست خوردیم. از آنجا به بعد دیگر متوقف نشدیم و هر چه می‌گذشت همه چیز بهتر می‌شد. 

در مقابل یووه، همه چیز فوق‌العاده بود. یکی از بهترین گلهای فصل را زدم و با نتیجه‌ی ۱-۱، دو امتیاز تعیین کننده از یوونتوس در مسیر اسکودتو گرفتیم. شاید انتقامی شیرین از تیم سابق بود، اما راستش را بخواهید یک امتیازی که برای برشیا گرفتم برایم اهمیت بیشتری داشت. پایان فصل عالی بود، تیم از همان ابتدا خوب بود و به محض اینکه آرامش خود را پیدا کردیم، نتایج از راه رسیدند. در جدول هفتم شدیم و به اینترتوتو راه پیدا کردیم. باور کنید غیرممکن را ممکن کردیم. اعتبار آن برای همه است، فقط این شانس را داشتم تا بیشتر از هم‌تیمی‌هایم دیده شوم. در میلان هم بازی خوبی انجام دادیم و ۱-۱ شدیم. خوب بازی کردم، یک پاس گل دادم و چند ضربه‌ی ایستگاهی‌ام را آبیاتی مهار کرد. ماتزونه دو دقیقه به پایان تعویضم کرد و تشویق ایستاده آغاز شد. تماشاگران میلان ایستاده با شور و اشتیاق تشویقم کردند. اینها جوایزی هستند که برایم مهمند. همیشه فکر کرده‌ام که در نهایت، تنها قاضی واقعی مردمند.

برگرفته از کتاب دری رو به آسمان نوشته روبرتو باجو (چاپ 2021): منتشر شده در گلگشت (لینک مشاهده و خرید کتاب دری رو به آسمان)  کد تخفیف: tarafdari 10 درصد تخفیف

از دست ندهید ????????????????????????

سرمربی پرسپولیس: من کاشف آلیسون بودم جنگ در دربی میلان؛ 3 اخراجی در 3 دقیقه! آشنایی با مالکان لیگ برتر و میزان ثروت آن‌ها مورینیو: به من می‌گفتند اتوبوس، حالا با همین سبک شده‌اند جادوگر!

دیگر خبرها

  • سیل مانع حضور داوطلبان کنکور در جلسه امتحان شد
  • ورود فرمانده کل ارتش ایران به گچساران جهت حضور در اجلاسیه شهدای ارتش
  • پس از ورزشگاه یادگار تبریز، ورود زنان به ورزشگاه امام خمینی اراک هم ممنوع شد!
  • ورود زنان به بازی آلومینیوم- پرسپولیس ممنوع شد
  • رسانه عبری زبان: کشورهای عربی مانع تلاش ترکیه برای ورود به پرونده غزه شدند
  • هشدار برای تغییر تعادل جنسیتی دانشگاه‌ها
  • نشانه‌ های افزایش محبوبیت ایران در افکارعمومی جهان | نیویورکی ها درباره «وعده صادق» چه گفتند؟
  • چرا تیم ملی ایتالیا و جام جهانی، مانع حضور روبرتو باجو در لیگ‌های خارجی شدند؟
  • عکس| ورود زنان تراکتوری به استادیوم ممنوع شد
  • ورود زنان تراکتوری به استادیوم ممنوع شد