Web Analytics Made Easy - Statcounter

بررسی گزارش عملکرد نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور حکایت از افزایش ۵ هزار متر مربعی فضای کتابخانه‌ای کشور طی ۶ ماهه نخست سال جاری دارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا،‌ نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور طی شش‌ماه نخست سال 1396 اقدامات مختلفی در حوزه‌های ترویج کتابخوانی و همچنین خدمات کتابخانه‌ای انجام داده که از آن جمله می‌توان به برگزاری 6 هزار و 725 نشست کتاب‌خوان در سراسر کشور اشاره کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فعالیت‌های صورت گرفته در نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در نیمه نخست سال جاری در زمینه افتتاح کتابخانه‌های عمومی، ارائه خدمات کتابخانه‌ای و همچنین فعالیت‌های ترویجی در حوزه کتابخوانی همچون «نشست کتاب‌خوان»، «کتابخوان مجازی»، «جشنواره کتابخوانی رضوی»، «کنگره ملی شعر کتاب دفاع مقدس» و ... همراه بوده است.

افزایش 5841 متر مربعی فضای کتابخانه‌ای کشور

طی 6 ماهه نخست سال 1396 از مجموع پروژه‌های احداثی و حق انتفاع در نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، جمعاً 22 کتابخانه عمومی در 10 استان کشور افتتاح شد که بر این اساس 10 کتابخانه در استان فارس، 2 کتابخانه در استان خوزستان، 2 کتابخانه در آذربایجان غربی، 2 کتابخانه در استان اصفهان و در استان‌های تهران، ایلام و کرمانشاه نیز یک کتابخانه به بهره‌برداری رسیدند که از مجموع این 22 کتابخانه که با همکاری شهرداری‌ها، دهیاری‌ها، راه و شهرسازی استان‌ها و برخی نهادهای دیگر افتتاح شد، 5 هزار و 841 متر مربع به فضای کتابخانه‌ای در کشور افزوده شد.

اجرای رف‌خوانی سیستمی در تمام کتابخانه‌های عمومی کشور

اجرای فرآیند رف‌خوانی سیستمی در کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور پس از 5 سال از طریق نرم‌افزار مدیریت کتابخانه سامان اجرا شد. تغییرات نرم‌افزاری، وجود رکوردهای تکراری در نرم‌افزار، بروز خطاهای تبدیل و تجمیع و ضرورت اصلاح داده‌های منابع کتابخانه‌ها از عمده‌ترین دلایل تأخیر در اجرای فرایند رف خوانی در کتابخانه‌ها بوده است. اما پس از پیاده‌سازی فرآیند رف‌خوانی در نرم‌افزار سامان، اجرای طرح آزمایشی رف‌خوانی در 18 استان کشور و برگزاری جلسات توجیهی با کارشناسان مربوطه، عملیات رف‌خوانی از خرداد ماه تا پایان شهریور سال جاری در کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور اجرا شد.

مشارکت 640 هزار نفر در «جشنواره کتابخوانی رضوی»

جشنواره بین‌المللی امام رضا علیه السلام شامل برنامه‌های موضوعی در حوزه‌های علمی، پژوهشی، هنری، سینمایی، فرهنگی، مطبوعاتی و هم‌چنین همایش‌ها، امور بین‌الملل، برنامه‌های هفتة فرهنگ رضوی و برنامه‌های عمومی هر ساله برگزار می‌شود که یکی از اقدامات نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در نیمه نخست سال جاری، برگزاری هفتمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی از سری برنامه‌های پانزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی امام رضا علیه السلام بود که همزمان با ایام دهه کرامت در مرداد ماه، با مشارکت 640 هزار نفر برگزار شد.

برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی برای کتابداران

برگزاری دوره آموزشی سه روزه «با هم بخوانیم» نیز که با حضور 102 کتابدار از کتابخانه‌های عمومی مناطق محروم و کمتر برخوردار از امکانات فرهنگی برگزار شد از دیگر اقدامات حوزه آموزش بوده که بر اساس سیر مطالعاتی هدفمند و با ارائه فهرستی از 20 کتاب با محوریت سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی، از ابتدای سال تحصیلی جدید، به مدت 3 ماه در 102 کتابخانه عمومی منتخب در مناطق محروم کشور، برای گروه سنی 9 تا 12 سال برگزار شد.

همچنین برگزاری دوره های آموزشی «اخلاق حرفه ای» با مشارکت دانشگاه تهران، با موضوع تبیین ضرورت و جایگاه اخلاق حرفه‌ای در نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و تغییر انگاره‌های آسیب زا و آشنایی با موانع اثربخشی و کارآیی در حرفه کتابداری در 15 استان کشور و مجموعه کارگاه‌های آموزشی «تفکر، کودک و کتابخانه» (فبک) با هدف آشنایی و آموزش کتابداران نهادی با مفاهیم حوزه فلسفه و کودک در 10 استان کشور از دیگر اقداملات نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور طی 6 ماهه نخست سال جاری بوده که در مجموع 9 هزار و 635 کتابدار این دوره های آموزشی را پشت سرگذاشته‌اند.

برگزاری نخستین «کنگره ملی شعر کتاب دفاع مقدس»

نخستین کنگره شعر کتاب دفاع مقدس نیز از جمله اقدامات نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور بود که با محوریت کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خاطرات علی خوش لفظ و با هدف جامه عمل پوشاندن به منویات امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری در پاسداشت ادبیات دفاع مقدس، کمک به رشد و اعتلای فرهنگی کتابخوانی عمومی به ویژه در میان هنرمندان و شاعران و همچنین تشویق شاعران جوان به بهره‌گیری از گنجینه دفاع مقدس در خلق آثار ادبی، شهریور ماه آغاز شد.

حدود 600 اثر برای داوری به دبیرخانه این کنگره ارسال شد که در این میان حدود 450 اثر در قالب کلاسیک و باقی در قالب‌های نو، آزاد و دیگر قالب‌ها ارائه شدند که پس از انجام مراحل داوری، برگزیدگان مشخص شدند.

برگزاری بیش از 6500 «نشست کتاب‌خوان»

«نشست کتاب‌خوان» از جمله برنامه‌های ترویجی نهاد کتابخانه‌‌های عمومی کشور است که به‌منظور به اشتراک‌گذاری کتاب‌های خوانده‌ شده و باهدف ترویج و تبلیغ مطالعه در قالب معرفی کتاب، از 27 خرداد 94 با برگزاری اولین نشست کتابخوان در کتابخانه مرکزی تهران با حضور دبیرکل نهاد آغاز شد.

در 6 ماه نخست سال جاری، 6 هزار و 725 نشست کتاب‌خوان شامل 6 هزار و 13 نشست «کتاب‌خوان کتابخانه‌ای» با مشارکت 31 هزار و 622 ارائه دهنده، 386 نشست «کتاب‌خوان مدرسه‌ای» با مشارکت هزار و 945 ارائه دهنده و 18 نشست اختصاصی با مشارکت 88 ارائه دهنده اختصاص برگزار شده که جمعا در این نشست‌ها 34 هزار و 605 کتاب برای مخاطبان معرفی شده است.

«کتاب‌خوان مجازی» و ترویج کتاب‌خوانی در شبکه‌های اجتماعی

یکی دیگر از اقدامات ترویجی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در حوزه کتابخوانی که از ابتدای سال 1395 آغاز شد، طرح «پویش کتاب‌خوان مجازی؛ فرصتی برای معرفی کتاب در شبکه‌های اجتماعی» است که این پویش برای علاقه‌مندان به فضای مجازی و فعال در شبکه‌های اجتماعی فرصتی ایجاد می‌کند که از طریق ارسال فایل‌های ویدئویی کوتاه، کتاب‌های خوانده‌ شده خود را معرفی کرده و در فضای مجازی با دیگران به اشتراک بگذارند.

بر اساس آمار موجود در 6 ماه نخست سال 96، مجموعاً 1381 ویدئوی معرفی کتاب دریافت و در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. همچنین به دلیل تقارن ایام با جشنواره کتابخوان رضوی، بیشتر کتاب‌های معرفی شده در این دوره از پویش، متعلق به منابع معرفی‌شده در جشنواره بود.

طرح «کتاب‌خوان ماه»

طرح «کتاب‌خوان ماه» نیز از دیگر اقدامات ترویجی نهاد در حوزه کتابخوانی است که از ابتدای سال 95 کار خود را آغاز کرده و به صورت ماهانه با معرفی 4 عنوان کتاب برای اقشار مختلف و در موضوعات و مناسبت‌های مختلف، محور فعالیت‌های فرهنگی-ترویجی در کتابخانه‌های عمومی کشور قرار می‌گیرد که در طول 6 ماه نخست سال 96، 24 عنوان کتاب از طریق این طرح معرفی شده است.همچنین طرح «نورسیده‌ها» نیز که به آشنایی کتابداران و همچنین اعضای کتابخانه‌های عمومی با تازه‌های کتاب کمک می‌کند، در نیمه نخست سال جاری، 273 معرفی کتاب را در قالب چهار شماره در اختیار کتابخانه‌های عمومی قرار داده است.

انتهای پیام/

R1013198/P1013197/S4,35/CT7

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۸۹۴۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت مرحوم آیت‌الله نجفی تهرانی از زندگی اش

پایگاه خبری جماران: مرحوم آیت الله ضیاءالدین نجفی تهرانی موسس و مدیر حوزه علمیه نبی اکرم (ص)، از دوستان مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حاج‌ سید احمد‌ خمینی، محقق و مؤلف بیش از ۵۰ اثر ارزشمند فقهی، اصولی، امام شناسی، عقائد، تربیتی و اخلاقی و استاد با سابقه حوزه و دانشگاه بودند که هفته گذشته دارفانی را وداع گفت.

پایگاه خبری جماران ضمن تسلیت به حوزه‌های علمیه، بیت شریف و شاگردان و ارادتمندان ایشان، گفت‌و‌گویی منتشر نشده از آن مرحوم را منتشر می کند:

لطفا در ابتدا بفرمایید که چرا حضرتعالی طلبگی و روحانیت را انتخاب کردید؟

من دارای سابقه روحانیت خانوادگی هستم. با پدرم به بعضی از مجالس می‌رفتم. لذا علاقه شدیدی به طلبگی و روحانیت پیدا کردم. گذشته از این‌که من درس کلاسیک را دیدم و خانواده ما یعنی دایی‌ها، عمه‌ها و خاله‌های من فرزندان متجدد داشتند و علاقه‌مند بودند که من هم به دانشگاه بروم و حتی مخالفت می‌کردند از این‌که من روحانی شوم، اما من علی‌رغم مخالفت بستگان، با تشویق پدر و مادرم اظهار علاقه کردم تا در کسوت مقدس روحانیت دربیایم. خداوند والدین من را رحمت کند؛ مادرم بسیار به گردن ما حق دارد و خیلی برای ما زحمت کشید، مخصوصاً در زمینه تحصیلات.

تاریخ تولد حضرتعالی چه زمان است؟

تاریخ تولد من ۲۵ فروردین سال ۱۳۲۵ است. زمانی که آسید ابوالحسن فوت کرده بود و آیت‌الله بروجردی به قم تشریف آورده بودند.

درباره تحصیلات‌تان بگویید.

من ۴ ساله بودم که پدرم به من قرآن یاد داد. ایشان در کنار قرآن، رساله عملیه «انیس المقلدین» مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی را به من آموزش داد. اولین رساله‌ای که در قم از آیت‌الله بروجردی چاپ شد، رساله انیس المقلدین بود. انیس المقلدین یک رساله کوچک با خطوط سنگی بود و چاپی نبود. پدرم بعد از این کتاب، گلستان سعدی را به من داد و من بسیاری از اشعار سعدی و خطبه کتاب گلستان را حفظ هستم. خطبه گلستان این است: هر نفسی که بر می‌آید ممد حیات است و چون فرو می‌رود مفرح ذات است پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب. «اعملو آل داوود شکراً و قلیل من عبادی الشکور»

بنده همان به که ز تقصیر خویش/ عذر به درگاه خدای آورد

ورنه سزاوار خداوندیش/ کس نتواند که به جای آورد

کتاب سعدی را از چهار تا هفت سالگی خواندم.

من در دوران کودکی به مکتب‌خانه هم رفته‌ام. مکتب‌خانه زندان داشت و هر کس که شلوغ می‌کرد را آنجا حبس می‌کردند. استاد یک تَرْکه‌ی بزرگی داشت، شاگردان را با آن می‌ترساند و ما باید سکوت می‌کردیم. وقتی پنجشنبه و جمعه می‌شد به سر زبان ما یک مُهر می‌زد، ما کوچک بودیم و متوجه نبودیم، می‌گفت: این مهر تا شنبه هست، اگر در خانه بازیگوشی کنید و پدر و مادرتان را اذیت کنید، این مهر پاک می‌شود و من شما را در زندان مکتب‌خانه حبس می‌کنم. یک بار من مقداری بازیگوشی کرده بودیم و مادر من به استاد شکایت کرده بود. صبح که به مکتب‌خانه رفتم، استاد تَرْکه‌ را به سر من زد و گفت بدو برو زندان! آنجا فرش یا چیز دیگری نبود فقط خاک و محل رفت و آمد و موش بود. من هم بچه ۷ ساله بودم و نزدیک بود قلبم از ترس بایستد. زندانِ مکتب‌خانه تاریک بود و هیچ چراغی نداشت. من را داخل زندان فرستادند. خیلی خاطره‌انگیز است؛ من در گوشه‌ای کز کردم، نشستم و می‌دیدم که موش‌ها می‌رفتند و می‌آمدند. من یک ساعتی آنجا بودم. بعد از یک ساعت من را بیرون آوردند و گفتند: دیگر در خانه شیطنت نکن!

منظور این‌که ما مکتب‌خانه را هم دیدیم، بعد هم به مدرسه رفتیم. ریاضی من خیلی خوب بود و به دقت مسائل ریاضی را حل می‌کردم. سابق مسئله می‌دادند و می‌گفتند مساله‌ها را حل کنید. از ۷ سالگی تا ۱۴ سالگی در کنار دروس مدرسه، جامع المقدمات را به مرور زمان می‌خواندم. «اول العلم معرفة الجبار و آخر العلم تفویض الامر الیه». آن زمان که جامع المقدمات می‌خواندم استاد می‌گفت که درس را باید حفظ کنید و تحویل دهید، ما هم حفظ می‌کردیم. من در سن ۱۴ سالگی رسماً وارد حوزه شدم و دروس حاشیه، سیوطی، مغنی و مطول را خواندم. من آن زمان بسیاری از اشعار مطول را حفظ می‌کردم.

منزل ما نزدیک مدرسه حاج ابوالفتح تهران بود و آقای لنگرودی مدرسه را اداره می‌کردند. یک سال در مدرسه حاج ابوالفتح درس خواندم اما دیدم که مقداری شلوغ است لذا به مدرسه مروی رفتم. زمانی که در مدرسه حاج ابوالفتح تهران بودم آقای فلسفی هم آنجا می‌آمد و تدریس می‌کرد. آقای فلسفی از نجف آمده بود، در مسجد لرزاده نماز می‌خواند و این‌جا هم تدریس می‌کرد به همین دلیل بسیاری از آقایان می‌آمدند و درس کفایه را از محضر ایشان استفاده می‌کردند.

خلاصه، ما به مدرسه مروی رفتیم. میرزا احمد آشتیانی بزرگ مسئول مدرسه مروی بود و مجری ایشان پسرشان آمیرزا باقر آشتیانی بود؛ هر دو بزرگ بودند. آن زمان در مدرسه مروی بسیاری از بزرگان تدریس می‌کردند، آقا رضی شیرازی که منظومه حاجی را تدریس می‌کرد و آقای مطهری اسفار را تدریس می‌کرد. لذا بخشی از آشنایی من با آقای مطهری از مدرسه مروی است و بخش دیگر به حسینیه ارشاد مربوط می‌شود که پایگاه ایشان بود.  

مرحوم آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله شیخ عبدالرزاق قاینی را مثل مرحوم آقای بروجردی به تهران فرستاده بود. ایشان آقای احمد خوانساری را به بازار تهران فرستاد و آقای قاینی را به مسجد مهدیه فرستاده بود که امکاناتی مثل درمانگاه و دارالایتام مهدیه داشت. من لمعتین را نزد آیت‌الله شیخ عبدالرزاق قاینی خواندم و استاد دیگر من آقای آسید هاشم حسینی تهرانی بود که هم‌دوره و از یاران وی بود. مسائل مدرسه فیضیه که پیش آمد و نواب را شهید کردند، آسید هاشم حسینی تهرانی خودش را جدا کرد و مشغول به تدریس بود. من بخشی از لمعتین را از محضر ایشان استفاده کردم.

چه زمان برای تحصیل به قم تشریف بردید و اساتید شما چه کسانی بودند؟

من دهه ۴۰ برای تحصیل رسائل و مکاسب به قم رفتم. البته سال ۳۶ یا ۳۵ بود که به قم رفتم که آقای بروجردی زنده بودند. آقای(امام خمینی) خمینی هم جزء اساتید بزرگ قم بودند. من بسیار علاقه مند بودم در قم بمانم اما نوجوان بودم و مشکلاتی داشتم، لذا نتوانستم بمانم. من همۀ رسائل را نزد شیخ مصطفی اعتمادی خواندم. قوانین را نزد حاج آقا محسن دوزدوزانی خواندم که بعدها آیت‌الله العظمی شد.

کتاب بیع مکاسب را نزد آقای فاضل لنکرانی تلمذ کردم. ایشان آن زمان درس خارج نمی‌گفت بلکه سطح تدریس می‌کرد؛ مکاسب را در زیر گنبد مسجد اعظم می‌گفت و کفایه را در صحن بزرگ داخل حجره‌ها تدریس می‌کرد. خیلی‌ها به درس آقای فاضل می‌آمدند و ما هم جزء مستشکلین درس ایشان بودیم؛ سید احمد خمینی، سید محمد خاتمی و بزرگان دیگر در درس آقای فاضل لنکرانی شرکت می‌کردند که بعدها از بزرگان و رجال شهرها و شهرستان‌ها شدند. من جزء مستشکلین درس آقای فاضل لنکرانی بودم، ایشان خیلی به من علاقه داشت و من هم خیلی به ایشان علاقه داشتم. کفایه را نزد آقای سید محمدباقر طباطبایی بروجردی خواندم و مراجع فعلی مثل آقایان مکارم، سبحانی و نوری همدانی کفایه را پیش ایشان خوانده‌اند.

آقای سید محمدباقر طباطبایی به من گفت که من کفایه را ۲۷ دوره در مسجد امام تدریس کردم و سه دوره آخر را در منزل خودم تدریس کردم. من دوره بیست و هشتم را در منزل از محضر ایشان استفاده کردم. ایشان کفایه را دو دوره هم تدریس کرد و دیگر ادامه نداد. آقای سید محمدباقر طباطبایی به من دستخط داد و تجلیل کرد، و از ایشان اجازه روایی دارم.

در ادامه در درس خارج آقایان گلپایگانی، اراکی و آمیرزا هاشم آملی رفتم. من یک دوره هفت ساله در درس اصول آمیرزا هاشم آملی شرکت کردم و همزمان ۷ سال در درس خارج فقه آقای گلپایگانی حضور داشتم. همچنین ۶ سال دوره طهارت را در درس یکی از مراجع بزرگ آن زمان شرکت کردم. درس آقایان اراکی و مرعشی نجفی را به صورت مقطعی رفتم تا ببینم وضعیت تدریسی این بزرگان چگونه است. آقای نجفی بسیار عالی درس می‌گفت. آقای اراکی سکته کرده بود و به زحمت حرف می‌زد. من ۱۵ سالی که در قم حضور داشتم با همه آقایان مراجع، اساتید و بزرگان آشنا بودم.

در قم تدریس هم می‌کردید؟

بله، در مسجد اعظم درس عمومی داشتم. ساعت ۱۱ صبح تعداد زیادی از طلاب بعد از درس آقایان مراجع می‌آمدند و در درس من شرکت می‌کردند. همچنین عصرها در فیضیه مباحثه درس اصول داشتم، تا دورانی که به تهران آمدیم.

درباره علت اینکه از قم جدا شدید و به تهران آمدید بفرمایید.

ما در دوران انقلاب به تهران آمدیم و از قم جدا شدیم. جدا شدن از قم خیلی برای من مشکل بود. علت جدا شدن من این بود که جمعی از تهران آمده بودند و طومار بزرگی نوشته بودند که من را به تهران ببرند. آقای گلپایگانی من را خواست و سه جلسه با من صحبت کرد و فرمود که ما دوست دارم شما به تهران بروید. آقای گلپایگانی من را متقاعد کرد و نوشته‌ای به ما داد که «ایشان در حوزه علمیه قم زمان طولانی تحصیلات داشتند و به مراتب عالیه از کمال نائل شدند.» همچنین ایشان به من اجازه‌ای دادند و نامه‌ای به تهرانی‌ها نوشتند. ما با اساتید خودمان خداحافظی کردیم. آقای صدر مرقومه‌ای نوشتند و از ایشان خداحافظی کردیم. آقای شیخ علی‌پناه اشتهاردی استاد ما بود از ایشان هم خداحافظی کردیم. همچنین آقای نجفی مرعشی، خلاصه من از خداحافظی با آقایان خاطرات زیادی دارم.

در تهران چه فعالیت‌هایی داشتید؟

در تهران مسجد جامع نبی اکرم (ص) را تجدید بنا کردیم. این مسجد کوچک بود، حیاتی داشت اما امروزه مسجد معظمی در شرق تهران است. همان مهندسی که مسجد الغدیر تهران را در خیابان میرداماد ساخت، این مسجد را بنا کرد. زمین حوزه علمیه نبی اکرم(ص) را من خریدم و ساختمان آن را ساختم. در دوره‌ی بیش از ۳۰ سال که حوزه علمیه فعال است، حدود ۵۰۰ نفر طلبه تربیت کردم که برخی از آن‌ها جزء اساتید حوزه و دانشگاه در شهرهای مختلف هستند.

ما مسجد، حوزه علمیه و مردم را اداره کردیم. در دوران دفاع مقدس شاید ۱۰۰ کامیون و تریلی، اجناس مختلفی به جبهه‌ها فرستادم. در رابطه با وجوهات با امام تماس داشتیم و الان با مقام معظم رهبری و مراجع معظم قم تماس داریم. آقایان و مراجع قم به ما اظهار لطف دارند و مرتب در تماس هستیم.

من شاید هزار جوان دانشگاهی را در پایگاه مسجد تربیت کردم که امروزه در مصادر امور خدمت می‌کنند.

ما به انقلاب، حوزه علمیه و آقایان احترام می‌کنیم. ما در شرق تهران به صورت خاص و در کل تهران به صورت عام مورد توجه هستیم. مرکز امور مساجد برای ما همایشی برگزار کرد که بسیاری از بزرگان قم تشریف آوردند و بسیاری از آقایان مثل آیت‌الله علوی بروجردی، آقای محقق داماد، آقای جواد فاضل لنکرانی و آقا جواد گلپایگانی پیام فرستادند. از تهران آقایان یحیی عابدی و جلالی خمینی پیام فرستادند. پیام‌های بزرگان و نوشته‌های مراجع را در کتابی منتشر شد که اجازه آقای گلپایگانی در آن آمده است. آقای میرزا هاشم آملی به من اجازه اجتهاد داد که بعد از فوت ایشان، دو تن از مراجع قم آقایان فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی آن را تایید کردند. همچنین آقای گلپایگانی و پدرم برای من اجازه اجتهاد مرقوم فرمودند. من اجازه اجتهاد و اجازه امور روایی متعددی دارم و الان در تهران مرکز امور اجازه روایی هستم. از شهرستان‌ها از طریق اینترنت به من مراجعه می‌کنند و از من اجازه امور روایی می‌خواهند و من اجازه امور روایی به آن‌ها می‌دهم.

وضعیت من در تهران، تعامل با مردم و انقلاب، هر کدام فصلی دارد.

درباره تألیفات‌تان بگویید.

در اصول، فقه، اعتقادات، تاریخ، زندگی ائمه(ع) و نظرات خاصی که در فقه دارم، هر کدام رساله شده و حدود ۲۵ جلد کتاب و رساله دارم. آثار من در همایشی که برگزار شد به صورت رنگی منتشر شد و حاوی کتاب‌ها، خدمات و اجازات من است. همچنین ارتباطاتی که با آقایان و بزرگان داشتم مثل علامه طباطبایی که مقداری از محضرشان استفاده کردیم یا آقایان رفیعی قزوینی، میلانی، علامه سمنانی، علامه شوشتری، علامه بهبهانی و بزرگان دیگر در این آثار آمده است.

من هنوز کتاب‌هایی را در دست تالیف دارم که برای چاپ آماده می‌کنم. الان دو جلد کتاب زیر چاپ داریم که عنوان یکی از آن‌ها «عشق دیدار» درباره امام زمان(عج) است. این اثر تلخیص بعضی از کتاب‌ها است که آقای خطاط مقداری به ما کمک کردند.  

قضیه هدیه کتاب‌های خود را به کتابخانه مسجد اعظم تشریح کنید.

من از کودکی به کتاب بسیار علاقه‌مند بودم و از اول عمر کتاب‌های فراوانی تهیه کردم. مرحوم والد ما  ۵۰۰ جلد کتاب‌های رحلی و خطی آقایان نجف را دارا بود. پنج هزار و پانصد جلد تعداد کتاب‌های کتابخانه شخصی من بود که جمعاً حدود ۶۰۰۰ جلد کتاب شد و آن‌ها را به کتابخانه مسجد اعظم هدیه دادم. من با کتابخانه مسجد اعظم آشنا بودم و به آنجا می‌رفتم و مطالعه می‌کردم. در کتابخانه مسجد اعظم دو فرش بود که قائم مقام‌الملک برای آقای بروجردی فرستاده بود. در زمان حیات آقای بروجردی در افتتاح کتابخانه، آن دو فرش گران‌قیمت و ارزشمند را قائم مقام الملک از فرش‌های شخصی خود برای آقا فرستاد که تا انتهای کتابخانه می‌رسید. ما با کتابخانه مسجد اعظم ارتباط داشتیم، لذا گفتیم که بهترین جا آنجاست؛ هم کتابخانه آیت‌الله بروجردی است و هم مسجد اعظم است و آقای علوی را دوست داریم. آقایان تهران مثل آقای خطاط، آقای روحانی و دیگران برای بسته‌بندی و ارسال کتاب‌ها بسیار کمک کردند. مسئولان و عوامل کتابخانه هم خیلی به ما کمک کردند. خود آقای علوی عنایت زیادی فرمودند. عوامل کتابخانه هم آقایان مثل آقایان دیگر خیلی کمک کردند.

از جمله کتاب‌هایی که اهدا شد، ۶۰ کتاب خطی بود. بعضی‌ از کتاب‌ها ریاضی قدیم بود. یک قرآن خطی وجود داشت که ۴۰۰ سال قدمت دارد. البته چند صفحه اول آن خراب شده که باید بازسازی شود. من به قم کتاب‌های زیادی فرستادم. حدود ۳۰۰ جلد کتاب از کتاب‌های پدر مرحوم آقای فلسفی در اختیار من بود که برای کتابخانه آقای نجفی مرعشی ارسال کردم. دکتر محمود، آقازاده آقای نجفی مرعشی برای من نامه نوشت و اظهار تشکر کرد. یک مقدار کتاب ضالّه متعلق به بهایی‌ها را به کتابخانه آقای سیستانی اهدا کردم که آقای شهرستانی مسئول آن است. از جمله یک قرآن خطی خوش‌خط با ترجمه بود که حدود ۱۵۰ سال قدمت داشت را به آقای شهرستانی دادم. آقای شهرستانی صفحه اول آن را باز کرد و گفت این قرآن ۱۵۰ سال قدمت دارد و تاریخ آن فلان زمان است.

ما برنامه داشتیم که کتابخانه آقای بروجردی و کتابخانه آقای گلپایگانی تغذیه شوند و کتاب‌های ما یک جا مستقر نشود. بخش از کتاب‌ها هم برای کتابخانه خوانسار فرستاده شد. البته از کتابخانه آیت‌الله بروجردی و کتابخانه آیت‌الله گلپایگانی، کتاب‌هایی که لازم نداشتند را برای خوانسار ارسال کردند. الان هم دست من خالی نیست و موسسه من کتابخانه بزرگی حدود ۲۰۰۰ جلد کتاب دارد.

دیگر خبرها

  • سازمان اسناد ملی ایران به کتابخانه‌های آذربایجان‌غربی کتاب هدیه کرد
  • معرفی کتاب‌های شهید مطهری به کودکان
  • شست‌وشوی عقل به واسطه کتاب انجام می‌شود
  • ۶۶۱ نفر در جشنواره کتابخوانی عشایر اردبیل نام‌نویسی کردند
  • افتتاح کتابخانه در روستای بیوران شهرستان سردشت
  • برگزاری جلسه شورای فرهنگ عمومی بناب
  • ۵۰۰ جلد کتاب به کتابخانه سیار بهاباد اهدا شد
  • کتابخانه‌ای به گستره صدا
  • کتابخانه ای به گستره صدا
  • روایت مرحوم آیت‌الله نجفی تهرانی از زندگی اش