افکار عمومی منتظر برخورد مسوولان با متخلفان مسکن مهر
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۱۰۰۳۴
ایران اکونومیست -
کسی هم جوابگو نیست. دولتمردان دیروز سکوت پیشه کردهاند و مسوولان امروز حرفی برای گفتن ندارند. مهندسان ناظر هم قطعا راهی برای فرار از مسوولیت پیدا میکنند. شاید هم از فردا کمان انتقاد را به سمت یکدیگر نشانه بروند. اما هیچکس بهتر از آن کودکی که بادکنکهای جشن تولدش از پشت دیوارهای فرو ریختهی مسکن مهر کرمانشاه نمایان شده، معنی ناامنی را نمیفهمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کوشش برای پاسخ ندادن به تلفن خبرنگاران در این روزها به مسابقهای بین مسوولان دیروز و امروز تبدیل شده تا شاید بتوانند در این ماراتن تقصیر را به گردن یکدیگر بیندازند. تلاش خبرنگار ایسنا برای ارتباط با سه تن از مسوولان مربوطه بی نتیجه ماند تا فقط مدیرکل دفتر نوسازی و بهسازی بنیاد مسکن پاسخ ما را بدهد و بگوید که این واحدهای تخریب شده مسکن مهر در حیطه اختیارات دستگاه متبوعش نیست و این که پیریزی اینها در زمان دولت قبل انجام شده است. البته راست هم میگوید اما این اظهارات کمکی به دهها سوال بی جواب ذهن مردم نمیکند.
آنها که کلنگ مسکن مهر را در سال ١٣٨٦ به زمین زدند، میخواستند سالانه یک میلیون واحد مسکونی بسازند که بعد از شش سال تنها ۶۹۰ هزار واحد را بدون آسفالت و پارک و مدرسه و مسجد و درمانگاه و ... تحویل دادند. البته برایش ۵۰ هزار میلیارد تومان پول بدون پشتوانه چاپ کردند که از دلایل تورم ۴۰.۴ درصدی بود. بعد کار به دست دولت یازدهم افتاد که هیچ اعتقادی به این طرح نداشت اما باید حداقل ۹۰ هزار میلیارد تومان دیگر خرج زیرساختهای آن میکرد.
انتقادات تا حدودی درست بود اما عمده بحثها بر سر اثرات تورمی این طرح بود و با عبارات "شلخته"، "مزخرف" و "اقتصاد برانداز" به این طرح تاختند. شاید به همین دلیل بود که هیچکس سراغی از ایمنی این واحدها نگرفت تا پس از کشته شدن حداقل ۴۳۰ و مجروح شدن ۷۱۵۰ تن بر اساس آخرین آمارها در زلزله غرب کشور زنگ خطر به صدا دربیاید و زنگ موبایل مسوولان روی حالت بی صدا برود.
میگویند ۱۲ هزار واحد مسکونی شهری و روستایی در جریان زلزله کرمانشاه تخریب ۱۰۰ درصدی شده که بیشترین خسارات در بخش روستایی بوده اما میزان خسارات به مسکن مهر بسیار بیش از سایر نقاط شهری بوده و این در حالی است که قرار بود این واحدهای نوساز ۱۰۰ سال برایمان عمر کنند. احتمالا در روزهای آینده بنیاد مسکن کار بازسازی را آغاز میکند و دوباره باید منابع کشور را صرف نوسازی کنیم چون حتما از اول یک نفر، یک جایی میخواسته از کار بزند تا سود بیشتری ببرد.
کارشناسان عنوان میکنند شانس آوردیم در اطراف قصرشیرین که کانون زلزله بوده و انرژی حداکثری آزاد شده، تراکم جمعیتی پایین بوده و این موضوع مهمترین دلیل پایین بودن تلفات جانی و خسارتهای این زلزله بوده است. حالا اگر یکی از سایتهای ۱۰ یا ۲۰ هزار واحدی مسکن مهر در آن نقطه احداث میشد الان باید خدای ناکرده برای مرثیهای غم انگیزتر از بم گریه میکردیم.
شاید اگر راه خلافهای بعضی مهندسان بسته میشد یا از همدستی برخی بازرسان با پیمانکاران مسکن مهر پرده برداشته میشد کار به اینجا نمیرسید. سوال این است چرا پروانه مهندس ناظر چند شغلهای که هیچ وقت پای پروژهها نیست ابطال نمیشود؟ چرا اجازه دادیم امضا فروشی به امری مرسوم تبدیل شود؟ به چه علت باید شرایطی ایجاد کنیم که با امضای مردگان دلالی ساخت و ساز صورت گیرد؟ چرا یک بار برای همیشه قانونی سفت و سخت برای ساخت و ساز وضع نمیشود تا هزاران میلیارد تومان ثروت کشور به پای ساختمانهای بی کیفیت هدر نرود تا کسی نتواند از تو در توی قوانین نصفه و نیمه حوزه ساختمان برای خود رانت ایجاد کند؛ تا کسی نتواند آیین نامه ۲۸۰۰ را به سخره بگیرد، تا هیچ مهندسی به خود اجازه ندهد با خون دهها تن از هموطنانمان معامله کند.
در این شرایط باید وزارت مسکن و شهرسازی به عنوان کارفرما پیمانکار یا پیمانکاران مسکن مهر در سرپل ذهاب را احضار کند و آنها را بابت بی توجهی به اصول اولیه ساخت و ساز و به بازی گرفتن جان هزاران انسان بی گناه که با هزار مشقت اقدام به خرید سرپناهی برای خانواده خود کردهاند بازخواست کند. حالا باید سازمان نظام مهندسی لااقل برای التیام افکار عمومی هم که شده اقدام به احضار مهندسان ناظر این ساختمانها کند و از آنها بابت بی توجهی به وظایف اولیه خودشان که تامین امنیت سازههاست پاسخ بخواهد؛ شاید این اقدامات عاملی شود برای جلوگیری از تکرار این اتفاقات در آینده. به راستی اگر زمین لرزهای با این شدت در کلان شهرهای ایران و به ویژه تهران رخ دهد چه سرنوشتی در انتظارمان خواهد بود!؟
منبع: ایران اکونومیست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۱۰۰۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینجا آمریکاست و آنهایی که در سمت درست تاریخ ایستادهاند
تاریخ گواهی می دهد که بی عدالتی ، ظلم و دروغ در نهایت توسط وجدان های بیدار سرکوب خواهد شد، هیچ ظلمی در هیچ کجای صفحات تاریخ هرچقدر هم که طولانی باشد دوام نیاورده، همیشه انسان هایی بوده اند که حتی به قیمت جان خود هم که شده مقابل ظلم و بی عدالتی ایستاده اند و این آزمایشی بوده است برای بشریت...
حالا روزهاست که از ظلم و جنایت رژیم صهیونیستی در نوار غزه می گذرد ، ظلمی که باعث شده تا بسیاری از افرادی که تا امروز این رژیم را نمی شناختند حالا بیدار شوند و جهان را بیدار کنند.
آیا یک رستاخیز جهانی در راه است؟
از تاریخ ۱۸ آوریل یعنی ۳۰ فروردین تاکنون بیش از ۲ هزار نفر در دانشگاههای فقط آمریکا بازداشت شدند و پلیس این کشور با حمله به دانشگاه های این کشور از نارنجک و شوکر استفاده میکند. پلیسی که نه فقط دانشجویان را مورد تعرض قرار می دهد بلکه حتی اساتید از جمله رئیس دپارتمان فلسفه دانشگاه ایالت جورجیا را نیز به فجیع ترین وضع ممکن بازداشت کرده است.
کیومرث یزدان پناه کارشناس بینالملل در این باره گفته است: حداقل انتظاری که میشود از افکار آزادی خواه جهان و اندیشه محور جهانی به ویژه از دانشگاههای مستقل و دانشگاههایی که هیچگونه وابستگی سیاسی به سیستمهای غربی ندارند داشته باشیم همین باشد که در مواقع لازم و به موقع مقابل ظلمی که بر مظلومی در هر نقطه از جهان میشود بایستند. این خیزشی که به عنوان خیزش سازگار با افکار ضد بشری صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی در آمریکا شاهدش هستیم مصداق بارزی در جنبش آزادی خواهی دانشجویی در جهان است؛ آن هم در جایی که اسرائیل را فرزند کوچک خود در نقطهای دیگر از جهان میدانند. آن هم در جایی که خود باعث و بانی بسیاری از جنایات بشری در اقصی نقاط جهان است و سیستم بی رحمی دارد و پلیسش به خشونت و بی رحمی مشهور است و معمولا چنین حرکات و گردهماییهای از جنس مردمی و همدردی با مظلومان سرزمینهای اشغالی را بر نمیتابد.
این کارشناس مسائل بین الملل اظهار کرد: به نظر من این اتفاق میتواند نقطه و سرآغازی برای رستاخیز جهانی در افکار عمومی جهان برای جنایات رژیم صهیونیستی و امیال آنها باشد. به هر حال آن چیزی که در دانشگاههای آمریکا شاهد آن هستیم هر مقدار دامنه این اعتراضات گستردهتر و وسیعتر شود و هر چه قدر شرایط را برای مبارزه واقعی با ستمکاران صهیونیست فراهم کند حتما میتواند آثار بسیار درخشانی را برای دفاع از مردم مظلوم فلسطین داشته باشد و برای تثبیت موقعیت آنها، به رسمیت شناختن حقوق مشروع و از همه مهمتر به رسمیت شناختن کشور فلسطین اهمیت داشته باشد.
اتمام یک لیبرال دموکراسی غربی
احمد دستمالچیان سفیر پیشین ایران هم در این باره گفته است: از همان روزهای ابتدایی عملیات طوفان الاقصی در چندین نوبت عنوان کردیم که از بزرگترین دستاوردهای این عملیات به چالش کشیدن لیبرال دموکراسی غربیها است. پایه های سه رکن اساسی حقوق بشر، آزادی بیان و تعیین سرنوشت در استاندارد دوگانه غرب لرزان شده است و انسان غربی و خصوصا جوانان و نخبگان دانشگاهی در این چالش برانگیختگی عمومی را به راه انداختند.
این کارشناس سیاسی ادامه داد: اکنون نظام استکباری غربی با چالش بزرگ خیزش افکار عمومی و خیزش نخبگی روبهرو است. اندیشکدههای مهم در اروپا و آمریکا در برابر این سوال قرار گرفتهاند که چرا باید در برابر جنایات صهیونیستها سکوت کنیم؟
دستمالچیان افزود: این موضوعی است که در آمریکا نماد پیدا کرده و با پیش بینیهایی که میشود به اروپا هم سرایت خواهد کرد و تقابل بسیار عمیقی میان حاکمیت و مردم به وجود میآورد و چالش بزرگی بر سر راه نظام لیبرال دموکراسی غربی خواهد بود .
دانشجویانی که نه تخریب کردند، نه شعار تخریب دادند
در کشورمان نیز بسیاری در این باره گفتند از جمله مقام معظم رهبری در این باره فرمودند: شما ملاحظه کنید آمریکاییها و دستگاههای مرتبط با آنها، با مخالفت زبانی با اسرائیل چه معاملهای دارند انجام میدهند! دانشجویان دانشگاههای آمریکا نه تخریب کردند، نه شعار تخریب دادند، نه کسی را کشتند، نه جایی را آتش زدند، نه شیشهای را شکستند؛ اینجور دارد با آنها رفتار میشود. این رفتار آمریکاییها هم، حقانیت موضع جمهوری اسلامی را در بدبینیِ به آمریکا نشان داد؛ یعنی در واقع شد پشتوانهی همین «مرگ بر آمریکا»یی که شما میگویید. نشان داد به همه که آمریکا شریکِ جرم است. یک حرفی هم ممکن است یک وقتی بزنند بهعنوان مثلاً دلسوزی! دروغ است، خلاف واقع است.آنچه که انسان مشاهده میکند در عمل، نشاندهندهی همراهی و همدستی آمریکا در این جرم بزرگ، در این گناه نابخشودنی با رژیم صهیونیستی است. اینها شریک جرمند. چطور می شود نسبت به یک چنین نظامی، نسبت به چنین رژیمی، انسان خوشبین باشد؟ چطور ممکن است؟ یا به حرف او اعتماد بکند.
و در پایان نیز بد نیست به اظهار نظر برنی سندرز سناتور آمریکایی در این باره اشاره کنیم که گفته است «افتخار میکنم که دانشجویان به جنگ غزه اعتراض میکنند. متمرکز و در آرامش بمانید. شما در سوی درست تاریخ قرار دارید».
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی سیاست خارجی