نیمنگاهی به چند تفسیر کهن پارسی قرآن
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۴۰۹۴۹
تهران- ایرنا- تفسیرهای مختلفی تاکنون به زبان فارسی برای قرآن کریم نوشته شده که هر یک ویژگی خاص خود را دارد؛ از تفسیرهای کامل قرآن گرفته، تا تفسیر آیههایی که با «قُل» شروع میشود و نیز تفسیرهای لهجهیی و مسجّع.
24 آبان ماه 1360، یکی از بزرگترین مفسّران قرآن کریم چشم بر دنیا بست و راهی سرای جاویدان شد تا در جوار رحمت حق همنشین نیکان و پاکانِ خداوند شود؛ مردی که بهحق «علامه» اش میخوانند؛ عالم جلیلالقدر، حضرت آیتالله سید محمد حسین طباطبایی (رحمت الله علیه).
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«المیزان فی تفسیر القرآن» یا همان تفسیر «المیزان» از مهمترین تفسیرهای شیعه است که مرحوم علامه طباطبایی آن را در بیست جلد، با شیوه «قرآن به قرآن» به زبان عربی تألیف کرده. این تفسیر را مرحوم آیتالله سید محمدباقر موسوی همدانی (رحمت الله علیه) به فارسی ترجمه کرده است.
به مناسبت سالروز وفات حضرت علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)، آن مفسّر بزرگ قرآن کریم، خالی از لطف نخواهد بود اگر چند تفسیر مهم و کهن زبان فارسی نیز معرفیِ دوباره شود. آنچه در ادامه میآید، معرفی مختصری است از چند تفسیر کهن قرآن کریم که به زبان فارسی نگاشته شده است.
** نخستین ترجمه و تفسیر قرآن به زبان فارسی
معروف است که نخستین بار در روزگار سامانیان و در عهد پادشاهیِ نوح بن منصور سامانی، جمعی از عالمان دین این فتوا را دادند که میتوان قرآن کریم را به زبان فارسی ترجمه و تفسیر کرد؛ و بدین ترتیب در فاصله سالهای 350 تا 366 هجری قمری، تفسیر «جامع البیان عن تأویل القرآن»، اثر دانشمند بزرگ، محمد بن جریر طبری (226 - 310 ه. ق.)، از عربی به فارسی برگردانده شد و نتیجه آن «ترجمه تفسیر طبری» نام گرفت. اما همچنانکه استاد نجیب مایل هروی در مقدمهیی که بر یکی دیگر از تفسیرهای کهن پارسی نگاشته، بهدرستی اشاره کرده است، مسلمانانِ ایرانی پیش از عهد سامانی نیز ناگزیر به ترجمه کلام خدا به زبانِ مادری خود بودهاند. «چنانکه آوردهاند موسی بن سیّار اسواری (م. 255 هـ. ق.) قرآن را به فارسی تفسیر میکرد و شمسالائمه سرخسی نوشته است که سلمان پارسی بر اثر تقاضای برخی از ایرانیانِ مسلمان، فاتحةالکتاب را برای آنان به فارسی ترجمه کرد و آنان آن را در نماز میخواندند تا زبانشان به عربی روان شد.
عمادالدین اسفراینی مشهور به شهفور در دیباچه خود بر تاجالتراجم، نخستین ترجمه فارسی را به دست سلمان و اذن رسول (ص) میداند. تفسیر کردن قرآن به فارسی، توسط موسی بن سیّار در میانه سده سوم هجری، مؤید این نکته است که فارسیزبانان در نخستین دهههای عصر اسلامی به ترجمه فارسی قرآن احتیاج داشته و بدون تردید به تراجمی لغوی و تحتاللفظی و یا ترجمههای شفاهی قرآن اهتمام داشتهاند». (تاجالتراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم جلد 1، صفحه دو و سه)
** ترجمه تفسیر طبری
بنابر آنچه اشاره شد، میتوان گفت که گرچه «ترجمه تفسیر طبری» کهنترین تفسیر پارسی شناخته میشود، نمیتوان بهیقین این کتابِ ارجمند را نخستین تفسیرِ پدید آمده به زبان فارسی نیز درشمار آورد؛ چراکه بسیار احتمال دارد که پیش از ترجمه تفسیر طبری نیز تفسیرهایی از قرآن مجید یا شماری از سورههای آن به زبان فارسی صورت گرفته باشد که یا به دست ما نرسیده و یا همچنان از آنها بیخبر باشیم.
به هر روی، «ترجمه تفسیر طبری» نهتنها کهنترین تفسیرِ پارسیِ موجود است، که یکی از قدیمیترین متنهای باقیمانده زبان فارسی دری نیز به حساب میآید. در زمان فرانروایی امیر ابوصالح منصور بن نوح سامانی، کتاب «تفسیر طبریِ» محمد بن جریر طبری را در چهل مصحف از بغداد نزدِ این امیر سامانی میآورند. چون متنِ کتاب به زبان عربی نوشته شده بود، خواندن آن برای امیر دشوار میآید و میخواهد که کتاب را به زبان فارسی ترجمه کنند. «پس علمای ماوراءالنهر را گِرد کرد و این از ایشان فتوی کرد که روا باشدکه ما این کتاب را به زبان پارسی گردانیم؟ گفتند روا باشد خواندن و نبشتن [= نوشتن] تفسیر قرآن به پارسی مر آن کس را که او تازی [= عربی] نداند». (ترجمه تفسیر طبری، جلد نخست؛ به تصحیح حبیب یغمایی، صفحه 5)
این ترجمه با فتوای فقیهانی از بلخ و سمرقند و بخارا و فرغانه و دیگر شهرهای مهم ماوراءالنهر و خراسان بزرگ در هفت مجلد پدید میآید، که البته نسبت به متن عربیِ تفسیر طبری برخی از مطالب کمتر ضروری و نیز برخی اسنادهای دور و دراز را ندارد و کمحجمتر است. شیوه کار در این تفسیر اینگونه است که در هر سوره، ابتدا ترجمه واژهبهواژه آیهها آمده و بعد، به تفسیر مباحث طرح شده در آن آیهها پرداخته شده است. البته در سورههای کوچک ترجمه آیهها یکجا و پشت سر هم آمده و در سورههای بزرگ، چند آیه به چند آیه این شیوه برقرار شده است.
کتاب «ترجمه تفسیر طبری» افزون بر فواید تفسیری، به سبب دارابودنِ شمار زیادی از واژگان کهن فارسی و نیز دربرداشتن سبک و سیاق نگارشی خاصِ قرن چهارم، از دید تاریخ زبان و ادبیات فارسی نیز اهمیت فراوانی دارد.
«ترجمه تفسیر طبری» به تصحیح مرحوم استاد حبیب یغمایی و به همت انتشارات دانشگاه تهران روزنامه_ها_با_هموطنان_ک_رد">منتشر شده است.
** تفسیر تاجالتراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم
پس از «ترجمه تفسیر طبری» از کهنترین تفسیرهای نگاشته شده به زبانِ فارسی، تفسیری است به نام «تاجالتراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم». معنی این نام میشود «تاجِ ترجمهها در تفسیر قرآن برای فارسیزبانان». این تفسیر ارجمند را یکی از مفسّران و فقیهان و متکلمانِ شافعی مذهب خراسانِ قرن پنجم هجری، به نام ابوالمظفّر شاهفور (شهفور) بن طاهر بن محمد اسفراینی (م. 471) نوشته است.
اسفراینی در ترجمه و تفسیر خود، شیوهیی متفاوت از پیشینان خود را در پیش میگیرد و موجب میشود سیاقی تازه در ترجمهها و تفسیرهای پارسی پابگیرد. تا پیش از اسفراینی، مترجمان و مفسّران پارسیزبان اغلب کلامالله مجید را واژه به واژه ترجمه میکردند و موجب میشدند در بسیاری از جایها مخاطب تنها با معادل فارسیِ واژهها آشنا شود و نسبت به مفهوم حقیقی نهفته در الفاظِ قرآن بیگانه بماند؛ اما اسفراینی با انتقاد به این شیوه، روشی را پیش میگیرد که در آن الفاظ قرآن با معادلهای روشن فارسی و مطابق با اقوال مفسّران ترجمه میشود تا خواننده به روح آیههای قرآن نیز واقف شود (رجوع کنید به مقدمه جلد یکم تاجالتراجم، صفحه سه تا هفت).
از ویژگیهای تفسیر «تاجالتراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم» یکی این است که اسفراینی کوشیده شأن و چرایی نزول آیات قرآن را شرح دهد. از ویژگیهای دیگر این تفسیر، آن است که اسفراینی در آغازِ هر سوره، تعداد آیهها و شمارِ واژگان و حروف سوره را ذکر میکند و سپس روایتهایی را از پیغامبر (ص) و بزرگان دین درباره شأن و فضیلت آن سوره میآورد و بعد بر سر ترجمه و تفسیر آیات میشود. بهمَثَل در آغاز سوره آل عمران نوشته است:
«این سورت مدنی است و آیتِ این سورت دویست است بیخلاف؛ و کلماتش سههزار و چهارصد و هشتاد است و حروفش، چهارده هزار و پانصد و پنجاه و پنج است.
و ابنعبّاس روایت کند که از پیغمبر، صلی الله علیه، که وی گفت: هر که این سورت برخواند روز آدینه، صلوات همیدهد خداوند تعالی و فریشتگان بر وی، تا آنگاه که آفتاب فروشود». (تاجالتراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم، جلد 1، صفحه 331)
تفسیر «تاجالتراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم» با تصحیح نجیب مایل هروی و علیاکبر الهی خراسانی در پنج مجلد به همت انتشاراتهای میراث مکتوب و علمی و فرهنگی منتشر شده است.
** تفسیر نسفی
از معدود تفسیرهای قرآن کریم به نثر مسجعِ فارسی، اثری است به نامِ «تفسیر نَسَفی» از ابوحفص نجمالدین عمر بن محمد بن احمد بن اسماعیل بن لقمان نسفی (462 – 538 ه. ق.). مؤلف که از عالمان حنفی مذهبِ ماوراءالنهر بوده، به «مُفتی الثقلین» و «مُفتی الفریقین» شهرت داشته است.
«تفسیر نسفی» ترجمهیی است تفسیری از کلام خداوند متعال و پس از «ترجمه تفسیر طبری» و نیز تفسیر «تاج التراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم»، میتوان آن را کهنترین تفسیر قرآن به زبان پارسی دانست. در این اثر مؤلف که به فنون شعر و ادب چیره بوده، کوشیده است با به کارگیری سجع، ترجمه خود را مسجّع و آهنگین سازد و واضح است که در جایجایِ اثر خود طرز قرآن کریم را الگوی خویش قرار داده است. برای نمونه میتوان این نثرِ مسجع را در ترجمه آیههای 37 و 38 سوره آلعمران دید:
«پذرفتش خدای، تعالی، پذرفتنِ نیکو؛ و پروردش، پروردنِ نیکو و سپردش به زکریّای پیغامبر که بود شوی خاله این دختر. هر باری که درآمدی به صومعهی وی زکریّا، یافتی نزدِ وی روزی مهیّا، میوه تازه تابستان به فصل زمستان. گفت: یا مریم، از کجا این مر تو را؟ گفت: این از نزدِ آفریدگار، چه خدای، تعالی، روزی دهد آن را [که] خواهد بیشمار.
آنگاه دعا کرد زکریّا و حاجت برداشت به پادشا. گفت: ای پروردگارِ من، ببخش مرا، از نزد خویش فرزند پاک از هر خطا؛ چه تویی اجابتکننده هر دعا».
«تفسیر نسفی» با تصحیح مرحوم استاد عزیزالله جوینی تصحیح و به کوشش انتشارات سروش منتشر شده است.
** تفسیر کمبریج
در سال 1894 ادوارد براون، شرقشناس و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی، با انتشار مقالهیی در روزنامه سلطنتی آسیایی انگلستان، از نسخه خطی یکی از تفاسیر قرآن کریم به زبان فارسی خبر میدهد که در دانشگاه کمبریج انگلستان نگهداری میشده. این تکنسخه خطیِ منحصر به فرد در اصل گویا چهار مجلد بوده که متأسفانه تنها نیمه دوم آن، یعنی از آیه سوم سوره مریم تا پایان قرآن کریم را امروزه دارا است و مجلدهای اول و دومِ آن در تاریخ گم شده است. از اینرو نام و نشانی از مؤلف آن نیز در دست نیست و براساس آنچه در مقدمه مصححِ این اثر آمده، با توجه به سبک کتاب میتوان حدث زد که این تفسیر را یک مفسر خراسانی در فاصله سده چهارم تا پنجم هجری تألیف کرده باشد.
این تفسیر که در اوایل قرن هفدهم میلادی به احتمال در اختیار دانشمندی آلمانی به نام توماس فان ارپ، معروف به ارپنیوس بوده، به سبب نگهداریاش در کتابخانه دانشگاه کمبریج به «تفسیر کمبریج» مشهور شده است. «تفسیر کمبریج» افزون بر آنکه از دید تفسیری و ادبی اهمیت فراوان دارد، به دلیل آنکه به لهجه محلیِ مؤلفش نگاشته و حرکتگذاری شده، ارزش خاصی یافته است. مصحح کتاب نیز در پایان جلد دومِ آن فهرستی از واژهها و ترکیبهای کهنِ فارسی را که برخی از آنها به لهجه فارسیِ خراسانی است، فراهم آورده.
«آغالش» (بدآموزی، تحریک به فتنه و فساد)، «آینهی زانو» (برآمدگی زانو)، «بچه افکندن» (سقط جنین)، «خرفک» (جرقه آتش)، «دستچوب» (عصا)، «دستوانه» (دستبند)، «شخشناک» (لغزنده)، «فراشتوک» (پرستو)، «کردارنامه» (نامه اعمال) و «مزگت آدینه» (مسجد جمعه)، شماری از این واژهها و عبارتهای کهن پارسی است.
دکتر جلال متینی «تفسیر کمبریج» را تصحیح و در دو مجلد منتشر کرده است.
** تفسیر کشفالاسرار و عُدّةالابرار
«کشفالاسرار و عُدّةالابرار» از مهمترین تفسیرهای پارسی است که ساختاری ویژه و منحصر به خود دارد. این تفسیر را خواجه رشیدالدین ابوالفضل میبدی در فاصله سالهای 520 تا 539 هجری قمری پدید آورده است. این کتاب به تفسیر خواجه عبدالله انصاری نیز معروف است، زیرا تا مدتها گمان بر این بود که صاحب این تفسیر، پیر هرات یا همان خواجه عبدالله انصاری است. البته میبدی که در هرات میزیسته، خود به احتمال فراوان محضر خواجه عبدالله انصاری را درک کرده بوده است.
همچنانکه اشاره شد، کتاب «کشف الاسرار» دارای ساختاری ویژه است. این تفسیر سه بخش دارد: «نوبت الاولی»، «نوبت الثانیه» و «نوبت الثالثه»؛ بدین ترتیب که آیههای سورههای گوناگون در این سه بخش و سه سطح ترجمه، تفسیر و تأویل شده است. در نوبت الاولی ابتدا ترجمه لفظ به لفظ آیه به پارسی دقیق آمده است. سپس مؤلف در نوبت الثانیه، تفسیرِ آن آیه را آورده که در این بخش از دیگر تفسیرها و روایتها نیز بهره گرفته و اقوال گوناگون را ذکر و گاه با هم مقایسه کرده است. در بخش نوبت الثالثه نیز آیه را بر اساس دیدگاهی عارفانه تأویل کرده است. میبدی در این نوبت سوم به فراخور موضوعِ آیه و برداشتِ عرفانیِ آن، قطعههای دلنشین سجعدار و آهنگین نیز چاشنی متن خود کرده است.
تفسیر «کشف الاسرار و عدة الابرار» را مرحوم استاد علی اصغر حکمت تصحیح کرده و انتشارات امیرکبیر آن را در 10 جلد منتشر ساخته است. یک جلد نیز دربردارنده فهرستهای گوناگون برای این اثر چاپ شده است.
** تفسیر رَوض الجِنان و رَوحُ الجَنان
مصححان «رَوض الجِنان و رَوحُ الجَنان» کتاب «ترجمه تفسیر طبری» را نخستین تفسیر پارسی بر مشرب عامّه؛ و همین تفسیرِ شیخ ابوالفتوح رازی را نیز نخستین تفسیر پارسی بر مشرب خاصه برشمردهاند. تفسیر بیست جلدی «رَوض الجِنان و رَوح الجَنان» را جمالالدین حسین بن علی بن محمد الخراعی النیشابوری، معروف به شیخ ابوالفتوح رازی نوشته است؛ مردی که گرچه از نیشابور بود، اما در ری سکنی گزیده بود و پس از آنکه در حدود سال 554 هجری قمری در همین شهر درگذشت، بنابر وصیتِ او، پیکر مطهرش را در جوار آرامگاه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به خاک سپردند. امروز آرامگاه شیخ ابوالفتوح در رواقی به همین نام در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) قرار دارد.
«رَوض الجِنان و رَوحُ الجَنان»، کهنترین و از مهمترین تفسیرهای شیعی قرآن کریم به زبان فارسی است. مؤلف آن از فقیهان و متکلمان بزرگ شیعه در اوخر قرن پنجم و قرن ششم است که این تفسیر معظم را در دهههای آغازین سده ششم هجری تألیف کرده. تا پیش از تفسیر شیخ ابوالفتوح رازی، عمده تفاسیر پارسیِ قرآن را عالمان و مفسّرانِ اهل سنت نگاشته بودهاند و (تاجایی که تاریخ نشان میدهد) تفسیر شیخ ابوالفتوح رازی نخستین تفسیر فارسی قرآن براساس باورهای شیعه است.
در این تفسیر مؤلف نخست آیههای هر سوره را میآورد و آنها را آیه به آیه بهشکل تحتاللفظی ترجمه میکند. سپس در توضیح واژهها و تبیین مفاهیم آیات، روایتهای گوناکون از شیعه و سنی میآورد و پس از نقد این روایتها، آنهایی را که به باور او درست است، تأیید میکند. شیخ در ضمن تفسیرِ خویش به فراخورِ مطلب، مباحث فقهی و لغوی و ادبی و تاریخی را نیز آورده است. از اینرو، تفسیر روض الجنان افزون بر ارزش تفسیری، ارزشهای ادبی و تاریخی فراوانی نیز در خود نهفته دارد، بهگونهیی که به قول مرحوم علامه قزوینی اغلبِ ویژگیهای صرفی و نحوی و لغوی و تعبیرهای نادر که در آثار مهم فارسیِ قرن پنج تا هفت موجود است، در این تفسیر نیز به چشم میخورد.
تفسیر «رَوض الجِنان و رَوحُ الجَنان» را تاکنون استادانی چون مرحومان محمد قزوینی، مهدی الهی قمشهیی و آیتالله ابوالحسن شعرانی تصحیح کردهاند؛ اما تصحیح متأخرِ این اثر شریف با کوشش دکتر محمدجعفر یاحقی و دکتر محمدمهدی ناصح و به همت انتشارات آستان قدس رضوی (ع) منتشر شده است.
** تفسیر بَلابِل القَلاقِل
پس از تفسیر شیخ ابوالفتوح رازی (رَوض الجِنان و روحُ الجَنان)، یکی دیگر از شیعیانِ دوازدهامامی کتابی را در تفسیر قرآن پدید میآورد که آن نیز از کهنترین متنهای تفسیری شیعه به زبان فارسی است. این تفسیر «بلابل القلاقل» یا «البلابل و القلاقل» نام دارد و مؤلف آن، ابوالمکارم محمود بن ابیالمکارم حسنی واعظ، از عالمان شیعه قرن هفتم هجری است که در بیهقِ خراسان میزیسته.
«بلابل القلاقل» دربردارنده تفسیر همه قرآن نیست، بلکه این کتاب تفسیر آیههایی است که با لفظِ «قُل» آغاز شده و یا این لفظ را در خود دارد؛ و نامِ این اثر نیز از همین مسئله برگرفته شده است. ابوالمکارم حسنی در دیباچه کوتاهِ کتابِ خویش تصریح کرده که این تفسیر را به خواهش «دوستی مخلص» پدید آورده و درواقع آن دوستِ مخلص بوده که از مؤلف خواسته تفسیری بر آیههای دارای «قُل» بنویسد. (البلابل و القلاقل، جلد یکم، صفحه 87)
مؤلفِ این کتاب در تفسیرِ خود از روایات معصومان (ع) و برخی از صحابه و تابعین بهره برده است. وی همچنین در بخشهایی از اثر خویش، شیوه سؤال و جوابِ مرسوم در برخی متنهای تفسیری را نیز به کار گرفته است.
ابوالمکارم حسنی تفسیر دیگری نیز تألیف کرده که به «دقائق التأویل و حقائق التنزیل» معروف است. وی در این کتاب نیز آیههایی منتخب از قرآن کریم را تفسیر کرده و در این کتابِ خویش به مباحث کلامی، به ویژه در دفاع از آرای امامیه درباره امامت پرداخته است. ابوالمکارم حسنی در این کتاب آیههایی از شانزده سوره قرآن (بقره، آلعمران، نسا، مائده، انعام، اعراف، انفال، توبه، یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم، حِجر، نحل و بنیاسرائیل) را تفسیر کرده و در بخشِ آخرِ تفسیر خود قصه معراج پیغامبر اکرم (ص) را آورده است.
تفسیر « البلابل و القلاقل» با تصحیح محمدحسین صفاخواه و به همت انتشارات احیای کتاب در چهار جلد منتشر شده است.
کتاب «دقائق التأویل و حقائق التنزیل» نیز با تصحیح جویا جهانبخش و به همت انتشارات میراث مکتوب چاپ شده است.
گزارش*3067*1436*گزارش: امیرحسین دولتشاهی*انتشار: داود پورصحت*
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۴۰۹۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۴۰۹ متقاضی واحد صنفی در چهارمحال و بختیاری پاسدار زبان فارسی شدند
احمد مبینی کارشناس امور فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی چهارمحال و بختیاری گفت: نامگذاری واحدهای صنفی باید با مجوز این اداره کل و متناسب با دستورالعملهای تعریف شده در سامانه پاسداشت زبان فارسی باشد.
وی افزود: صدور تأییدیه اسامی واحدهای صنفی در حدود ۴۸ ساعت زمان میبرد و بدین طریق است که فرد متقاضی پس از آنکه از سوی صنف مربوطه به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شد، در سامانه پاسداشت زبان فارسی اسم موردنظر خود را ثبت میکند.
مبینی اضافه کرد: پس از ثبت، سامانه مذکور نام را بررسی و چنانچه با دستورالعملهای موجود مغایرت نداشته باشد بهصورت آنلاین به متقاضی اعلام میکند.
وی گفت: پس از آن که اسم از سوی سامانه پاسداشت زبان فارسی تائید و به امضای مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی رسید فرد میتواند به نصب تابلو در واحد صنفی اقدام کند.
مبینی با بیان اینکه اسامی غیرفارسی و بیگانه به تائید سامانه پاسداشت زبان فارسی نمیرسد، اظهار داشت: متقاضی واحدهای صنفی تنها میتوانند اسامی فارسی برای واحدهای صنفی خود انتخاب کنند و اسامی لاتین به طور خودکار از سوی سامانه رد میشود.
وی در خصوص نحوه برخورد با برخی واحدهای صنفی که دستورالعمل را رعایت نمیکنند، گفت: اسامی واحدهای صنفی از سوی اماکن نیروی انتظامی به طور مستمر رصد میشود و چنانچه مغایرتی وجود داشته باشد و یا اسامی غیرفارسی باشد به این اداره کل گزارش داده میشود و در نهایت این واحد صنفی از سوی اماکن پلمب میشود.
بیشتر بخوانید
راهاندازی مرکز آموزش زبان فارسـی به غیرفارسی زبانان در دانشگاه شهرکردمبینی در پاسخ به این سؤال که چرا برخی واحدهای صنفی و مراکز خرید بزرگ اسامی غیرفارسی دارند؟ افزود: ثبت اسامی این واحد به سالهای گذشته و زمانی که هنوز قانون جدید وضع نشده بود برمیگردد، اما همین واحدهای صنفی برای تمدید پروانه کسب خود مجبورند که این قانون را رعایت کنند در غیر این صورت پروانه آنها تمدید نمیشود.
وی تصریح کرد: در موارد معدودی پیش میآید که متقاضی واحد صنفی بر اسم بیگانه اصرار ورزد و بسیاری از صنوف این قانون را رعایت میکنند و چالشی در این خصوص در استان وجود ندارد.
مبینی با بیان اینکه بانک اطلاعاتی سامانه پاسداشت زبان فارسی هنوز به طور کامل تکمیل نشده است، افزود: در صورتی که متقاضیان اسمی انتخاب کنند که رد یا تایید آن از سوی سامانه امکانپذیر نباشد هیاتی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی تشکیل و در مورد آن اسم اظهارنظر میکنند.
وی به اصنافی که به تازگی میخواهند اقدام به تشکیل کسبوکار کنند توصیه کرد تا در انتخاب اسم دقت داشته باشند تا مجبور نشوند آن اسم را تغییر دهند و فرایند تایید اسامی برای آنها زمانبر شود.
گفتنی است، چهارمحال و بختیاری دارای ۴۳ هزار و ۵۹۰ واحد صنفی است که از این تعداد هشت هزار و ۲۷۸ واحد صنفی تولیدی، ۲۳ هزار و ۳۴۰ واحد صنفی توزیعی، هفت هزار و ۳۶۱ واحد صنفی خدمات فنی و چهار هزار و ۶۱۱ واحد صنفی خدماتی هستند.
انتخاب نام تجاری برای هر صنفی نوعی سرمایهگذاری است چراکه نخستین رویارویی مشتری در محیط کسبوکار با نام تجاری آغاز میشود. نامی دوستداشتنی و ترغیبکننده برای مشتری که میتواند رونق کسبوکار را هم تضمین کند.
به نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی و فعالان حوزه تبلیغات، نامی که علاوه بر زیبایی و پر مفهوم بودن بتواند با فرهنگ و زبان معیار هم همراه باشد، ماندگاری بیشتری در ذهن مشتریان دارد.
از جمله زبانهایی که از نظر دامنه و تنوع واژگان یکی از پرمایهترین و بزرگترین زبانهای جهان است و فضایی گسترده را برای انتخاب یک نام تجاری خوب پیش روی متقاضیان کسبوکار قرار داده است، زبان فارسی است و در سالی که گذشت ۴۰۹ نفر از متقاضیان ایجاد واحد صنفی در چهارمحال و بختیاری برای انتخاب نام سردر واحد صنفی خود به سامانه پاسداشت زبان فارسی مراجعه کردند تا در پاسداشت این ثروت معنوی و هویتی، سهم ویژهتری داشته باشند.
باشگاه خبرنگاران جوان چهارمحال و بختیاری شهرکرد