پیشرفت با چشم دوختن به کتاب ممکن می شود/پشت پرده تولد قارچ گونه کتاب های زرد!
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۷۴۰۴۵
خبرگزاری شبستان: تنها چیزی که در دیگر موجودات وجود ندارد و انسان می تواند مدام آن را کشف کند و در ذهن خود افزایش دهد مطالعه کردن است. شخص هرچه قدر آگاه تر باشد انسان تر است و بنابراین می تواند زندگی خود را بیشتر بهبود ببخشد و راه به تعالی پیدا کند.
به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: به مناسبت فرا رسیدن هفته کتاب و کتابخوانی و با توجه به اهمیت این مهم در ارتقای فرهنگ و پیشرفت کشور با دکتر محمد بقایی ماکان، ادیب، مترجم و پژوهشگر برجسته حوزه فلسفه و ادبیات گفت وگو کرده ایم که در ادامه مشروح آن به حضورتان تقدیم می شود:
انس با کتاب و مطالعه چه قدر می تواند در جامعه منجر به شکل گیری فضای بازِ فکری و گشایش افق های جدید اندیشه در میان افراد شود؟
برای پاسخ به این پرسش لازم است تا مقدمه ای را بیان کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ارسطو می خواهد این مساله را بیان کند که تفاوت میان انسان با موجودات دیگر در دارا بودن قوه نطق یا تفکر است که قابلیت افزایش دارد، بنابراین، تفاوت میان انسان و حیوان در میزان آگاهی اوست و انسان هرچه آگاه تر شود انسان تر می شود.
و مهم آنکه این آگاهی جز از طریق مطالعه، یعنی چشم دوختن به کتاب حاصل نمی شود. با این وصف تفاوت انسان با حیوان، در همین تعریف مختصر قابل کشف کردن است وگرنه بقیه کارهایی که حیوانات انجام می دهند مثل زاد و ولد، خوابیدن، راه رفتن، مهر ورزیدن، پرخاش کردن و ویژگی هایی از این نوع به طور غریزی و طبیعی در همه موجودات از جمله انسان دیده می شود.
تنها چیزی که در دیگر موجودات وجود ندارد و انسان می تواند مدام آن را کشف کند و در ذهن خود افزایش دهد، همین مطالعه کردن است. بنابراین، اگر جامعه را به صورت یک شخص در نظر بگیریم و به قول هگل «قایل به شخص جامعه باشیم» این شخص هرچه قدر آگاه تر باشد، انسان تر است و بنابراین، می تواند زندگی خود را بیشتر بهبود ببخشد و راه به تعالی و ترقی پیدا کند.
در جامعه امروز ما کمتر پیش می آید که افراد سراغ کتاب به شکل مرسوم آن بروند زیرا مطالعه بیشتر محدود شده است به تمرکز بر مطالبی که در فضای مجازی دست به دست می شود، این یک آسیب است که در اجتماع ما وجود دارد و روز به روز گسترش پیدا کرده و این در حالی است که عادتِ به مطالعه باید وجود داشته باشد تا افراد به شکل جدی دنبال کتاب بروند. تحلیل شما از این رویداد چیست و چرا چنین شده است؟
دستگاه های آموزشی و تربیتی در هر کشور تاثیر بسیار زیادی در پرورش عادت به مطالعه در افراد جامعه دارند، به این دلیل که می توانند فرد را از کودکی به این روش پسندیده عادت دهند، ولی شوربختانه در کشورهای عقب مانده که نام محترمانه شان در حال توسعه است، چنین همّ و غمی یا چنین مجاهدتی وجود ندارد و اوقات دانش آموزان و دانشجویان به جزوه نویسی و محفوظات ذهنی می گذرد، زیرا در دستگاه های آموزشی چنین جوامعی اصولا تحقیق و پژوهش محلی از اعراب ندارد و اگر در موارد خاصی هم داشته باشد آن قدر ناچیز است که به شمار نمی آید؛ در نتیجه شاهدیم که تحقیق در زمینه های مختلف از نظری و فکری گرفته تا پژوهش های عملی که امروز در جهان مطرح است از آنِ چنین جوامعی نیست.
علت این مساله آن است که در چنین جوامعی تحقیقات و پژوهش های جذاب و قابل مطالعه وجود ندارد در نتیجه با توجه به امکاناتی که عصر مخابرات برای شیخ و شاب فراهم آورده است، روی آوردن به این طریق بسیار معمول شده است که افراد تکیه به تکنولوژی کنند و کتاب و کتابخوانی به طاق نسیان سپرده شود. این معضل پیش از آنکه ربطی به افراد جامعه داشته باشد به مدیریت کلان فرهنگی باز می گردد. شخص نقش چندانی در این میان ندارد، چون وقتی فرد تشنه ای طالب آب گوارا است و آن را در پیرامون خود نمی یابد به منابعی رو می کند که خواست خود را در آنجا بیاید.
برای مثال در همین سرزمین و مرز پر گهرِ ما، یک نفر که می خواهد کتاب بنویسد، عبور از سد ممیزی برایش واقعا رنج آور است و احوال خوشی برای نویسنده و ناشر باقی نمی گذارد. گاهی سانسور چندان شدید است که دیگر کتاب به شکلی که مورد نظر نویسنده است مجوز نمی گیرد بلکه تبدیل به شیر بی یال و دُم می شود، به همین سبب در مملکتی که اولین کتابخانه های دنیا در آن ایجاد شده است، شمارگان کتاب به صد تا دویست نسخه رسیده و این یک آسیب جدی است.
ورود کتاب های ترجمه شده در حوزه های مختلف و از سوی دیگر رشد قارچ گونه کتاب هایی با موضوعاتی نظیر انواع طالع بینی و فال، تعبیر خواب و امثالهم که از آنها عنوان کتاب های زرد یاد می شود، چه قدر در کاهش سطح مطالعه و رونق بازار کتاب تاثیر گذاشته است؟
هر موضوعی در کار کتاب و کتابخوانی، خوانندگان خاص خود را دارد. ولی از آنجا که کتاب های موثق از نظر خوانندگان کمتر پیدا می شود و خواننده با شک و تردید این کتاب ها را تهیه می کند، وضعیت مطالعه کاهش یافته است چراکه مخاطب می داند این اثر مورد بررسی و ممیزی شداد و غلاظ قرار گرفته است و از طرف دیگر به دلیل اینکه مترجمانی نوخط و نورسته و تازه به چرخ آمده به مدد چند فرهنگ لغت، به میدان آمده اند، وضعیت بغرنج تر شده است زیرا بی آنکه زبان مقصد را به درستی بدانند دست به ترجمه می زنند.
موضوع دیگر، گرانی کتاب و بالاتر از همه آشفتگی های ذهنی جامعه است که تمرکز را از افراد گرفته و سبب می شود که مهمترین عامل مطالعه از دست برود، تیراژ یا شمارگان کتاب های به واقع قابل مطالعه به شدت افت کرده است و در نتیجه کتاب خوان های کاذب که کتاب را برای سرگرمی یا عاملی برای به خواب رفتن در اوقات پایانی شب می خوانند فراوان شده و از این روست که می بینیم غالب ناشران دست به انتشار کتاب های بی مایه و سرگرم کننده ای می زنند با نگارش های بسیار پر غلط که نه تنها نفعی برای فرهنگ جامعه ندارد بلکه ضربه شدیدی به زبان پارسی می زند که مدتهاست می خواهند آن را پاس بدارند.
پایان پیام/248منبع: شبستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۷۴۰۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف پشت پرده تازه از برخوردهای تند با بیحجابی | این مشکل از اول انقلاب هم بوده است
محمود علیزادهطباطبایی، عضو شورای مرکزی و معاون حقوقی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در روزنامه سازندگی نوشت:
نیروی انتظامی برای مقابله با مساله بدحجابی، طرحی را به نام طرح نور به اجرا درآورد. در راستای این طرح در همه معابر و اماکن عمومی، واحدهای پلیس مستقر شدند و با کسانی که به تشخیص پلیس حجاب شرعی را رعایت نمیکردند به عنوان برخورد با جرایم مشهود، اقدام به بازداشت و اعزام به مراکز پلیس کردند. سخن پلیس این بود که اقدامش «رعایت قانون» و مطالبه مردم متدین است. سردار احمدرضا رادان، فرمانده فراجا نیز در سال گذشته از برخورد با کشف حجاب در معابر عمومی، خودرو و اماکن خبر داده بود. وی از استفاده از فنآوری و تجهیزات پیشرفته برای شناسایی فرد خاطی در حوزه معابر عمومی خبر داده و گفته بود که ابتدا به فرد خاطر تذکر داده خواهد شد و بعد از آن فرد با مدارک به حوزه قضایی معرفی شده تا به پروندهاش رسیدگی شود.
اقدام نیروی انتظامی آن هم توسط مامورانی که از آموزش و تربیت کافی برخوردار نبودند و بازداشت برخی از خانمها به اتهام بدحجابی موجب ایجاد تنشهای اجتماعی شد. پلیس که باید مأمن و پناهگاه مردم باشد، در موقعیتی قرار گرفت که برخی خانمها که متهم به عدم رعایت حجاب شرعی هستند در برخورد با پلیس، احساس ناامنی میکنند.
آنچه که باید مبنا و معیار اقدام پلیس باشد، قانون است و به تعبیر رهبری، قانونگرایی خیلی مهم است. قانون ریل است اگر از این ریل خارج شویم حتماً آسیب و صدمه است.
فعلاً مبنای قانونی برخورد با عدم رعایت حجاب شرعی، تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی است که مجازات عدم رعایت حجاب شرعی، جزای نقدی است. حکومت باید در مقابل پدیدههای اجتماعی، برخورد ایجابی را بر برخورد سلبی ترجیح دهد و در مورد رعایت حجاب شرعی در طول ۴۵ سال گذشته در زمینه تعلیم، تبلیغ، ترویج، تشویق، تادیب و نصیحت که جنبه اثباتی و ایجابی دارند، اقدام برنامهریزی شده و مطالعه شدهای انجام نپذیرفته است. مسائل اجتماعی مانند مسائل فنی و اقتصادی باید مورد مطالعه قرار گیرند و راهحل اجتماعی برای آنها پیدا شود. برخورد خشونتآمیز با موضوع عدم رعایت حجاب شرعی درحال حاضر مبنای قانونی ندارد و موجب میشود که فضای جامعه تند شود. این ادعا که مطالبه مردم متدین، برخورد با پدیده عدم رعایت حجاب شرعی است، موجب میشود جامعه را به دو قشر اقلیت «مردم متدین» و اکثریت «غیرمتدین» تقیسم کنیم و به جای ایجاد فضای مهربانی و سرشار از مهر و محبت و حسنظن و خوشبینی، فضایی انباشته از کینه و دشمنی در جامعه ایجاد شود.
به دنبال برخوردهای اخیر پلیس با پدیده کشف حجاب، عضو دفتر رهبری نوشت:«رهبر انقلاب گفتهاند، کشف حجاب هم حرام شرعی است و هم حرام سیاسی است، منتها دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده است، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم. کارهای بیقاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. به تازگی برخی از مسئولان به دلیل کارهای بیقاعده تذکر دریافت کردند».
همان طور که رهبری اشاره کردند، مقابله با پدیده بیحجابی نیاز به کار برنامهریزی شده دارد. این برخوردهای غیرمنطقی در طول ۴۵ سال گذشته تکرار شده و نتیجهای هم نداشته است.
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در خاطرات هفتم شهریور سال ۶۳ خود میفرماید: «امروز مسافران هواپیمای ربوده شده را برای زیارت کربلا بردهاند. فیلمی که از سیمای عراق پخش شد خیلی از زنان مسافر را بیحجاب نشان داده است». ۱۳ شهریور پس از یک هفته چالش و پیگیری عراق حاضر نشد هواپیما را پس بدهد اما مسافران و خدمه پرواز با یک پرواز هلندی وارد تهران شدند. این بازگشتها میتواند صحنه یک استقبال ملی باشد اما در فرودگاه اتفاق عجیبی افتاد. حدود ۳۰ نفر از مسافرها را دادستانی انقلاب برای تحقیق از فرودگاه به زندان اوین بردند. به نظر میرسد، دادستانی انقلاب کار خوبی نکرده. تذکر دادم که آزادشان کنند. حدود یک ماه قبل از این اتفاق، دادستانی عمومی تهران، بیانیه تندی داده بود که متولیان ادارات، اماکن عمومی، تالارها و هتلها باید بانوانی را که رعایت حجاب صحیح را نمیکنند، راه ندهند وگرنه مورد تعقیب قرار میگیرند. همین ایام چند روزی در تهران شاهد تظاهرات علیه بدحجابی بودیم که گاهی با خشونتهای عجیبی همراه میشد. ناطقنوری، وزیر کشور با انتقاد از بدحجابی از کارهای انجام گرفته هم انتقاد کرد و گفت آیا شما انقلابی هستید؟ قطعاً حزباللهی مشت به چشم بیحجاب نمیزند، تیغ نمیکشد و نسبت زنا به کسی نمیدهد.»
مرحوم هاشمی همچنین روایتی از جلسه سران قوا با حضور امام داده که شب مهمان احمدآقا بودیم. آقایان ولایتی، اردبیلی، خامنهای و میرحسین موسوی هم بودند. امام هم شرکت کردند، درباره تظاهرات حزباللهیها علیه بیحجابی بحث شد.
ملاحظه میکنیم این مشکل از اول انقلاب بوده و متاسفانه برای این پدیده اجتماعی، تحقیق و مطالعه علمی صورت نگرفته و قانونی هم که اخیراً در مجلس تصویب شده و بین مجلس و شورای نگهبان در رفتوآمد است نه تنها نمیتواند مشکل را حل کند که مسائل اجتماعی را گستردهتر مینماید و اگر با تدبیر با آن برخورد نشود، نگرانی از تکرار حوادث سال ۱۴۰۱ وجود خواهد داشت.
به نظر میرسد اینگونه برخوردهای تند با پدیده بدحجابی برنامهریزی شده از طرف دشمنان این ملت باشد. برعکس سیاستهای رهبری که توصیه به برنامهریزی برای حل موضوع داشتند.
رویکرد اصلی باید در ارتباط با عدم رعایت حجاب شرعی اصلاح و بازپروری بزهکاران باشد اما متاسفانه به نظر میرسد،سیاست جنایی به سمت نگرش امنیتمداری تغییر کرده و امنیت اخلاقی به یکی از چالشهای اصلی تغییر یافته است و تعیین ضمانت اجرایی قانونی و تحمیل آن بر بزهکاران این عرصه تغییر یافته و مبتنی بر سیاست جنایی امنیتگرایانه است.
به نوعی با فرض دشمن دانستن و عدم رعایت حجاب، حقوق کیفری دشمنمدار در این حوزه را حاکم کرده است که با سیاست جنایی امنیتگرا در حوزه جرائم اخلاقی، آسیبهای جدی به نظام اجتماعی کشور وارد میشود که منجر به افزایش هزینه با این جرائم میگردد. متاسفانه در فرهنگ حقوقی ما تعریف واحدی از رعایت حجاب وجود ندارد و قانونگذار، تعیین مصادیق را بر عهده شرع قرار داده است. رسالت حقوق کیفری جرمانگاری و گزینش واکنش اجتماعی مناسب در راستای پاسداری از ارزشهای جامعه انسانی است.
صفت مجرمانه دادن به برخی رفتارها میتواند در زمره مصادیق امنیتگرایی در حقوق کیفری مطرح شود. بنابراین زمانی که ارتکاب رفتاری برای امنیت روانی جامعه خطرناک تشخیص داده شود و نتوان با ابزارها و ضمانت اجرایی غیرکیفری به آنها پاسخ گفت، قانونگذار آن رفتار را جرم میانگارد. در مورد جرایم اخلاقی به خصوص عدم رعایت حجاب شرعی، قانونگذار بین بیحجابی و بیعفتی و بیحیایی تفاوتی قائل نشده و این سیاست نوساندار برای مردم آزاردهنده است. در حوالی انتخابات به کسانی که عدم رعایت حجاب را به بیحیایی کشاندهاند، میدان میدهند. تصویر افراد بیحجاب را پای صندوق رای نشان میدهند و سلبریتیهایی که حتی حریم حیا را درنوردیدهاند از رسانههای عمومی مطرح میشوند اما بعد از انتخابات دوباره تندرویها با برخوردهای غیرمنطقی استمرار مییابد. به نظر میرسد، راهحل موضوع حجاب بر برخورد کیفری بنا شده و در طول ۴۵ سال حاکمیت نتوانسته حجاب را به صورت هنجار عمومی درآورد و بیحجابی را از طرف جامعه به عنوان ناهنجاری پذیرفته نشده است و حاکمیت نمیتواند با اکثریت بانوان که این هنجار را نپذیرفتهاند، برخورد کند.