رسانه های آلمان جنگ رسانه ای علیه عربستان را آغاز کردند
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۰۱۷۹۰
روزنامه های آلمانی بر بحران لبنان و نقش «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی در بحران های یمن، قطر و لبنان تمرکز کردند. این روزنامه ها همچنین بر مشکلات و مصیبت های یمن و رنج های غیرنظامیان در این کشور و سلاح های آلمانی که به عربستان صادر می شود، تمرکز کردند.به گزارش بلاغ،به گزارش جماران، «زیگمار گابریل» وزیر خارجه آلمان به شدت از نقش عربستان سعودی در بحران لبنان و نیز از نقش دیگر طرف های تأثیرگذار در منطقه انتقاد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه های آلمانی نیز به نوبه خود بر بحران لبنان و نقش «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی در بحران های یمن، قطر و لبنان تمرکز کردند. این روزنامه ها همچنین بر مشکلات و مصیبت های یمن و رنج های غیرنظامیان در این کشور و سلاح های آلمانی که به عربستان صادر می شود، تمرکز کردند.
روزنامه «تاگس تسایونگ» که در برلین منتشر می شود نوشت که این خطر وجود دارد که ولیعهد عربستان سعودی با سیاست خارجی که در پیش گرفته، منطقه را «منفجر » کند. این روزنامه نوشت:«محمد بن سلمان به نظر در وضعیتی مناسب قرار دارد که این فرصتی برای بهبود در عربستان از اقتصاد گرفته تا آموزش را به وجود می آورد».
این روزنامه آلمانی در ادامه نوشت: بن سلمان به نظر می رسد که فرصتی در اختیار دارد و نیز قدرت و اختیاراتی دارد که می تواند روی کشورش تأثیر بگذارد همانطور که قبل از وی «ملک عبدالعزیز بن سعود» موسس عربستان انجام داد. این یعنی اگر اوضاع در منطقه منفجر نشود محمد بن سلمان به این چشم دارد که تبدیل به قهرمان جنگی بزرگ شود و برای این به افراط بی نهایت در ارزیابی خود و اعتماد به نفس دارد.
این روزنامه آلمانی در ادامه نوشت: وی به عنوان وزیر دفاع جوان حمله به یمن را راه انداخت و این اقدام نظامی که از بیش از دو سال پیش تا کنون همچنان ادامه دارد منجر به وقوع بحران انسانی شده است و نتوانسته است به هدفش برسد. واقعیت این را نشان می دهد که حوثی های همپیمان ایران همچنان در صنعا قدرت را در دست دارند و اخیرا نیز به شکل تحریک آمیز موشکی بالستیک به سمت پایتخت عربستان شلیک کردند و این چالش بزرگی برای محمد بن سلمان است.
روزنامه آلمانی در ادامه همچنین نوشت: اوضاع در زمینه انزوای کشوری کوچک در خلیج فارس یعنی قطر نیز برای عربستان و محمد بن سلمان بهتر نیست؛ کشوری که بن سلمان آن را به ارتباط دوستانه و عمیق با تهران متهم می کند. ناگهان شاهد قطع روابط عربستان و بستن مرزها به روی قطر شدیم و برخی از کشورهای دیگر در شورای همکاری حاشیه خلیج فارس نیز دست به این کار زدند و از عربستان تبعیت کردند، البته مجبور بودند که این کار را بکنند.اما نتیجه چه بود؟ هیچ.
مشخص شد که قطر تسلیم نمی شود و همین تفکر و رویکرد نیز بر دخالت اخیر عربستان سعودی در لبنان شکننده، حاکم شده است. بسیاری از ناظران بر این باورند که ریاض «سعد حریری» نخست وزیر لبنان را برای این فراخواند تا وی را مجبور به استعفا کند و وی را مجبور به اتهام زنی قوی علیه «حزب الله » لبنان کند. اکنون چه اتفاقی می افتد؟ حزب الله سلاح در اختیار دارد و نمی توان در عمل بر این حزب در لبنان غلبه کرد.
از سوی دیگر، روزنامه «فرانکفورتر الگماینه» نیز به پیشینه این بحران پرداخت و نوشت:« در اصل مساله پشت پرده نزاع بر سر قدرت میان عربستان و دشمن سرسختش یعنی ایران است که در لبنان نیز حضور دارد. به همین دلیل عربستان سعودی حریری را احضار کرد تا حزب الله را محدود کند لیکن سعد حریری هیچ گونه موفقیتی به دست نیاورد و دستاورد بسیار اندکی کسب کرد.
این روزنامه در ادامه نوشت که در نهایت این گونه تفسیر شد که وی با میل و اراده خود استعفا داد یا چشم به این داشت که برای مدتی طولانی در عربستان سعودی اقامت کند.
این روزنامه آلمانی در ادامه نوشت که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی که فردی «متکبر» و بی صبر است تلاش می کند که به اختلافات داخل لبنان دامن بزند و این را دیپلمات های غربی به اجماع آن را بیان می کنند. لبنانی ها نیز نگران آن هستند که کشورشان که مدت زمان زیادی عرصه نزاع ها بر سر قدرت در منطقه بود بار دیگر تبدیل به میدان نبرد شود.
اما روزنامه «زوددویچه تسایونگ» به نقش «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه پرداخت و نوشت: در یک فیلم سیاسی جنجال برانگیز در حال حاضر ماکرون توانست که نقش ثانوی برای خود مهیا کند به طوری که نخست وزیر مستعفی لبنان که در شرایط مبهمی در ریاض استعفایش را اعلام کرد دعوت به سفر به فرانسه کرد و از این مساله استفاده کرد تا به قول معروف از این کلاه برای خود نمدی ببافد.برخی گمانه زنی ها در این باره به راه افتاده است که آیا حریری با میل و اراده باطنی در ریاض پایتخت عربستان ساکن است یا آن که در خانه اش در حصر خانگی به سر می برد.
این روزنامه آلمانی در ادامه نوشت: ماکرون به جای آن که از دیپلماسی آرام استفاده کند به نوعی می خواهد که یک گروگان را در ملأ عام و جلوی چشم افکار عمومی آزاد کند تا توجه ها به خود رئیس جمهور فرانسه جلب شده و در صورت فرود هواپیمای حریری در پاریس برای وی کف بزنند زیرا تا کنون هیچ کس نمی داند که حریری به میل و رغبت از مقام خود کناره گیری کرد یا تحت فشار کاخ عربستان.
این در حالی است که در پی انتقاد وزیر خارجه آلمان از بازداشت «سعد حریری» نخست وزیر لبنان توسط عربستان سعودی، ریاض سفیر خود را برای مشاوره از آلمان فراخواند و سفیر آلمان در عربستان سعودی را نیز احضار و یادداشت اعتراضی به وی درباره سخنان وزیر خارجه آلمان تحویل داد.
«زیگمار گابریل» وزیر خارجه آلمان در دیدار با «جبران باسیل» وزیر خارجه لبنان طی هفته گذشته در کنفرانسی خبری گفته بود که « از دعوت رئیس جمهور فرانسه برای سفر حریری نخست وزیر لبنان به پاریس استقبال می کنم و سفرش به فرانسه نشان می دهد که تحرکات وی محدود نیست».
در پی این سخنان حکومت عربستان ابراز «تعجب» کرده و سخنان این وزیر آلمانی را نادرست دانست و تأکید کرد که این سخنان نادرست و توهین آمیز است.
منبع: بلاغ مازندران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bloghnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بلاغ مازندران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۰۱۷۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شارلاتانبازی نشریات توقیفشده به روایت اصلاحطلبان
روزنامه هممیهن، توقیف نشریات زنجیرهای در اردیبهشت ۱۳۷۹ را «شکستن بال دوم اصلاحات» وانمود کرده و حال آن که کارکرد آنها، شارلاتانیسم و ویرانگری منافقانه بود و نه اصلاحات.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: هممیهن مینویسد: «توقیف فلهای مطبوعات، نشان داد که زیان کوتاهمدت آن اقدام، در ابتدا متوجه اصلاحطلبان شد، ولی در میانمدت و بلندمدت نظام رسانهای کشور که یکی از مهمترین ارکان امنیت آن است، دچار چنان اختلالی شد که دیگر بعید است بتواند آن را جبران کند. وضعیت امروز رسانههای کشور در مقایسه باسال ۱۳۷۹ چگونه است؟ با قاطعیت میتوان گفت که در سال ۱۳۷۹، مرجعیت رسانهای کشور بهطور کامل و بالای ۹۵درصد در داخل کشور بود. مهمترین رسانه کشور صداوسیما بود، در کنار آن خبرگزاریهای دارای مجوز، فعالیت گستردهای میکردند. در مرحله سوم مطبوعات، بهویژه روزنامهها حضور جدی داشتند که فضای اصلی آن در اختیار مطبوعات اصلاحطلب بود.»
درباره ادعای هممیهن مبنی بر اصلاحطلب بودن نشریات مذکور و شکسته شدن بال اصلاحات گفتنی است که اولاً اصلاحطلبی (reformism) در همهجای دنیا، ذیل قانون اساسی و نظام سیاسی مستقر و برای ارتقای آن انجام میشود؛ نه برای کودتا و براندازی. بسیاری از فعالان نشریات زنجیرهای، در مرور زمان نقاب از چهره برداشتند و از رسانههای معاند- حتی معاند با اصل ایران-
سر درآوردند. از BBC انگلیس که بیسیم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود و دولت متبوعش، دیکتاتوری پهلوی را به مدت ۵۴ سال به ملت ایران تحمیل کرد؛ تا شبکه ویرانیطلب «ایران اینترنشنال» وابسته به موساد که سردبیریاش برعهده معاون وزیر ارشاد دولت خاتمی(سردبیر روزنامه زنجیرهای آفتاب امروز) است.
از این واقعیت گذشته، برخی فعالان طیف مدعی اصلاحطلبی بارها به تندروی، قانونشکنی و ساختارشکنی نشریات یادشده اعتراف کردهاند؛ چنان که مسعود بهنود (همکار نشریات زنجیرهای و بیبیسی) چند سال قبل گفت: «تازگیها ابراهیم نبوی یک نامه تندی نوشته به شادی صدر که در آن دوره (اصلاحات) همه تسمه پاره کرده بودیم. بهنود میگفت همه با هم از چراغ قرمز رد نشویم.».
همچنین عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی، درباره کارکرد روزنامههای زنجیرهای جامعه و توس گفته بود: «آنها با به خدمت گرفتن برخی روزنامهنگاران رژیم شاه، دنبال تشنجآفرینی هستند و خاتمی را گورباچف و خود را یلتسین تلقی میکنند. آنها سخنگوی نهضت آزادی هستند اما خود را طرفدار دوم خرداد جلوه میدهند. آنها با کسانی همکاری میکنند که با نفس دین مسئله دارند. به آنها درباره رعایت مبانی دینی تذکر داده و گفته بودم چه دلیلی دارد از کسانی که با نفس دین مسئله دارند، دعوت به همکاری کنید؟ شاهد بودیم در این روزنامه گروههایی که از سال ۱۳۶۰ به هم پیوستند و در برابر انقلاب قرار گرفتند، تکتک داشتند در این رشته گرد میآمدند تا سامان یابند؛ مثل جبهه ملی و نهضت آزادی و حتی گروههای مارکسیست».
علی حکمت، سردبیر روزنامه توقیفشده خرداد هم تیرماه سال گذشته در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار کرد: «همیشه به بچههای تحریریه میگفتم که حرف تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. من با تیترهای تند مخالف بودم و چند تا تیتر تندی هم که در خرداد هست، زمانی که من نبودم و دوستان دیگری بودند و در فضای خاصی اتفاق افتاده بود. ما باید میتوانستیم حرفهای اساسی و تند بزنیم، اما روزنامهنگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعهاش کند. ما سه جور روزنامهنگار داریم؛ یکسری چریک هستند. قلم در دست گرفتهاند، ولی همان کارکرد ژ-3 و کلاشینکف را از آن میخواهند. ما دوستان این شکلی هم داشتیم و مطبوعات دوم خرداد از همین گروه لطمه خورد. من بهعنوان سردبیر خرداد، دربهدر دنبال فضائی منطقی هستم که کسانی که دستاندرکار مطبوعات دوم خرداد- یا به قول آقای شریعتمداری «مطبوعات زنجیرهای»- بودند، بنشینیم و خودمان را نقد کنیم؛ از سلام تا روزنامه خرداد و دیگران. ما اشتباهات زیادی داشتیم؛ فرهنگ با چریکبازی هیچوقت نمیتواند کنار بیاید»...
در همین حال، روزنامه جوان نوشت: روزنامه هممیهن به مدیرمسئولی کرباسچی، در سرمقالهای بدون نام نویسنده (فقط میدانیم کل سرمقالههای ۱۴۰۲ و بدون نام این روزنامه در مجلدی به اسم عباس عبدی منتشر شد!)، به موضوع توقیف نشریات زنجیرهای پرداخته.این یادداشت، فضای رسانهای را دارای اختلال دانسته و دلیل آن را توقیف رسانههای زنجیرهای در سال ۷۹ دانسته است.
سال ۷۹ تلویزیون بیبیسی فارسی نبود؛ منوتو هم نبود؛ اینترنشنال هم نبود. سال ۷۹ شبکههای اجتماعی نبود؛ پیامرسانهای مجازی نبود؛ کانال تلگرامی و صفحات اینستا و توئیتر نبود. چه مقایسه غلطی است که یک رسانه، اتفاق
۲۴ سال قبل را بیتوجه به رسانههای نوین و پیشرفت عجیب و غریب رسانهای به فضای کنونی رسانهای ربط بدهد؟ یک نکته قابل تأمل هم این میان وجود دارد. این ادعا که سال ۷۸، ۹۵درصد مرجعیت رسانه در داخل بود یک معنای نهفته هم دارد و آن اینکه آشوبهای تیر ۷۸ در اثر تحریک رسانههای داخلی و در واقع روزنامههای زنجیرهای آن زمان بود. چه آنکه به قول هممیهن کسی توجهی به رسانههای خارج از ایران نداشت؛ و این امر تأیید ادعای نظام است که «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بیبیسی و آمریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.»