افسردگیهای زنانه را بیشتر بشناسیم
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۶۵۹۵۲
پولنیوز - یک متخصص روانشناسی عمومی گفت: زنان ممکن است در سه دوران قاعدگی، پس از زایمان و یائسگی دچار افسردگی شوند. پیشگیری و درمان این افسردگیها به عوامل متعددی بستگی دارد؛ عواملی که گاه ریشه در فرهنگ جامعه و گاه ریشه در حمایتنکردن اطرافیان دارد.
فاطمه میردورقی، در نشستی با عنوان «در ژرفای جهان زنانهام» که در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه فردوسی برگزار شد، با اشاره به اینکه «به افسردگی سرماخوردگی روانی گفته میشود و شیوع بسیار بالایی دارد»، اظهار کرد: افسردگی هزینههای بسیار زیادی را به خود اختصاص میدهد؛ به طوری که تا سال 1990 چهارمین اختلال هزینهبر جهان بوده است و تا سال 2015 رتبه دوم را به خود اختصاص داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه «تشخیص افسردگی کمتر از حد واقعی است و افسردگی بحران بهداشت جهانی آینده مطرح شده است»، ادامه داد: بر اساس گزارشات سازمان بهداشت جهانی تا سال 2030 افسردگی بزرگترین بار بهداشتی را برای جوامع به خود اختصاص خواهد داد. البته در حال حاضر میگویند این اتفاق تا سال 2020 رخ خواهد داد.
15 تا 20 درصد افراد به افسردگی مبتلا هستند
این دکترای روانشناسی عمومی تصریح کرد: آمارها نشان میدهد که در گروه بزرگسالان 15 تا 20 درصد افراد به اختلال افسردگی مبتلا هستند. این آمار در ایران 7.7 درصد است؛ بنابراین شیوع اختلال افسردگی بالا است. نکتهای که در این اختلال وجود دارد تفاوتهای جنسیتی است؛ در تمام دنیا شیوع افسردگی در زنان بیشتر از مردان است. بر اساس تحقیقاتی که بر روی بیشترین بیماریهای زنان و مردان انجام شده است در مردان حوادث عمدی و غیر عمدی و برای زنان اختلالات روانی و در صدر آنها اختلالات روانی افسردگی، با شیوع 26 درصد رتبه اول را به خود اختصاص دادهاند.
میردورقی با تاکید بر اینکه «نباید به افسردگی تکعاملی نگاه کنیم»، گفت: عواملی که برای افسردگی مطرح شده است، عوامل فرهنگی، اجتماعی، محیطزیستی، بیولوژی و... هستند. درعوامل اجتماعی هم تبعیضها، کنترلگریها و اینکه زنان در بعضی مواقع بر زندگی کنترل ندارند، عنوان شده است. از بعد روانشناختی هم نوسانات هورمونی مهمترین دلیل برای افسردگی زنان است.
وی تصریح کرد: زنان در دورانهای قاعدگی، بارداری و یائسگی دائم با نوسانات هورمونی مواجه هستند. تحقیقات نشان میدهد هورمونها تاثیر مستقیم بر مغز میگذارند. درست است که همه زنان نوسانات هورمونی را تجربه می کنند، اما تمام آنها خلق افسرده را تجربه نمیکنند. در نتیجه دلایلی در این زمینه تاثیرگذار هستند که میتواند اثر نوسانات هورمونی را تعدیل کند و ما افسردگی را به شکل جدی مشاهده نکنیم.
این متخصص روانشناسی عمومی با اشاره به اینکه «نوسانات هورمونی دورانهای قاعدگی، بارداری و یائسگی منجر به سه نوع افسردگی در زنان میشود»، افزود: این نوسانات هورمونی میتواند شیوع بیشتر افسردگی در زنان را توجیه کند؛ یعنی زنان علاوهبر افسردگیهایی که مردان دچار آنها میشوند، به دلیل نوسانات هورمونی افسردگیهای دیگری را هم تجربه میکنند.
80 تا 90 درصد زنان دچار سندروم پیشازقاعدگی هستند
میردورقی در خصوص سندروم پیشازقاعدگی و اختلال ملال عنوان کرد: سندروم پیشازقاعدگی و اختلال ملال پیش از قاعدگی با یکدیگر تفاوت دارند؛ زنان هر ماه به دلیل قاعدگی، پرخاشگر، تحریکپذیر و... میشوند، اما این دلایل نشاندهنده اختلال ملال پیشازقاعدگی نیست. 80 تا 90 درصد زنان قبل از قاعدگی علائمی در خود مشاهده میکنند که این علائم به آنها نشان میدهد، به دوره قاعدگی نزدیک میشوند. مشکل در خواب، تمرکز، تحریکپذیری، بیحوصلگی و... از جمله این نشانهها هستند. به مجموعه این نشانهها سندروم پیشازقاعدگی گفته میشود.
وی ادامه داد: سندروم پیشازقاعدگی 7 تا 10 روز قبل از قاعدگی، یعنی زمانی که تخمکگذاری انجام میشود، آغاز میشود. هنگامی که تخمکگذاری صورت میگیرد، سطح استروژن کاهش پیدا میکند. در اثر افت استروژن علائم سندروم پیشازقاعدگی خود را نشان میدهند. این عوامل با شروع دوره بعدی قاعدگی از بین میروند. گرچه 80 تا 90 درصد زنان سندروم پیشازقاعدگی را تجربه میکنند، اما 3 تا 5 درصد زنانی که سندروم را تجربه میکنند، ممکن است علائمشان آنقدر شدید باشد که بتوانیم عنوان اختلال ملال پیشازقاعدگی را روی آن بگذاریم.
این دکترای روانشناسی عمومی گفت: اختلال ملال پیشازقاعدگی باعث اختلال در عملکرد روزانه فرد میشود؛ به طور مثال فرد نمیتواند به سر کار یا سرکلاس برود و قادر نیست کارهای روزمره خود را انجام دهد. فرد باید این موضوع را در اکثر دورههای عادت ماهیانه در طول یک سال تجربه کند تا بتوانیم بگوییم او دچار اختلال ملال پیشازقاعدگی است. به طور مثال اگر یک فرد دو بار در طول سال این موضوع را تجربه کند، دچار اختلال ملال بیش از قاعدگی نیست.
میردورقی در خصوص راهکارهای درمان اختلال پیشازقاعدگی بیان کرد: مصرف مکملها در این زمینه بسیار پیشنهاد شده است؛ تحقیقات نشان میدهد مصرف ویتامین E در دوران قاعدگی بسیار موثر است. ورزش منظم، مشاورههای گروهی که سطح استرس فرد را کاهش دهد و همچنین مصرف دارو برای کاهش درد جسمی پیشنهاد شده است. در مجموع اصلاح سبک زندگی، تغذیه و آرامش فرد در درمان اختلال پیشازقاعدگی مؤثر هستند.
10 تا 20 درصد زنان دچار افسردگی پس از زایمان میشوند
وی در خصوص افسردگی پس از زایمان عنوان کرد: هر خانمی که دو روز بعد از زایمان گریه کند، مضطرب و تحریکپذیر باشد و... دچار افسردگی پس از زایمان نیست. آمارها نشان میدهد 60 تا 80 درصد خانمهایی که باردار هستند پس از زایمان اضطراب، نگرانی و گرفتگی خُلق را تجربه میکنند؛ زیرا برنامه زندگی آنها به هم خورده و وظایفی بر دوش آنها ایجاد شده که در گذشته وجود نداشته است.
این متخصص روانشناسی عمومی تصریح کرد: مجموعه علائمی که تحت عنوان گرفتگی خُلق پس از زایمان عنوان میشوند باید تا دو هفته پس از زایمان تمام شوند. حمایت اطرافیان مهمترین عاملی است که باعث میشود عوامل گرفتگی خلق پس از زایمان ادامه پیدا نکنند. اطرافیان باید به فردی که در نگهداری از یک نوزاد تجربه ندارد، کمک کنند. اگر زنی که زایمان کرده در کنار مادری قرار بگیرد که او هم تازه زایمان انجام داده این موضوع آرامش را در فرد ایجاد میکند.
میردورقی گفت: براساس یک تحقیق، زنانی که در زمستان زایمان دارند افسردگی پس از زایمان را کمتر تجربه میکنند. علت این موضوع به حمایت اطرافیان برمیگردد؛ زیرا در زمستان روزها کوتاه است و اعضای خانواده که بیرون از خانه هستند، زودتر از همیشه به خانه میآیند و دور هم جمع میشوند؛ بنابراین خانمی که زایمان کرده کمتر در خانه تنها میماند. حمایت و حضور اطرافیان در اینکه فرد زودتر به روال عادی زندگی برگردد، بسیار موثر است.
وی با اشاره اینکه «10 تا 20 درصد افراد علائم گرفتگی خلق پس از زایمان را بیش از دو هفته و تا یک سال تجربه میکنند»، افزود: تشخیص افسردگی پس از زایمان از دو هفته به بعد تا یک سال است. اگر علائم گرفتگی خلق پس از زایمان به اضافه علائمی همچون احساس گناه، اینکه ممکن است فرد به نوزاد خود آسیب برساند، تمرکزنداشتن، بیاشتهایی و... ادامه پیدا کند، نشان میدهد فرد دچار افسردگی پس از زایمان شده است. در افسردگی پس از زایمان هم همچون اختلال ملال پیش از قاعدگی، نوسانات هورمونی و عوامل محیطی مطرح هستند.
این متخصص روانشناسی عمومی خاطرنشان کرد: گرفتگی خلق پس از زایمان تا حدی زیادی طبیعی است اما مشکلات مالی، مشکلاتی که زن با همسر خود دارد، سابقه مشکلات شدید در دوران کودکی همچون تجاوزها و... در ایجاد افسردگی پس از زایمان موثر هستند؛ همچنین افرادی که سندروم پیشازقاعدگی را تجربه کردهاند، مستعد افسردگی پس از زایمان هستند.
وی در خصوص پیشگیری از افسردگی پس از زایمان عنوان کرد: دراینجا مساله آموزش خانم و همسر او بسیار تاثیر گذار است. آنها باید از تغییرات فیزیولوژیک زن به هنگام بارداری آگاه باشند. افراد در بسیاری از موارد به دلیل ترس از آسیبرسیدن به جنین رابطه جنسی در دوران بارداری را کنار میگذارند، در حالی که میتوان از طریق آموزشهایی که داده میشود، این رابطه را در هنگام بارداری هم برقرار کرد. باید آموزشهایی به آقایان داده شود که آنها نسبت به علائم تهوع و... خانم بیتفاوت نباشند و او را درک کنند. همچنین باید در خانه آرامش روحی و آسایش وجود داشته باشد.
میردورقی گفت: اگر افسردگی پس از زایمان بسیار شدید بود، فرد باید به روانپزشک مراجعه و دارو مصرف کند. درصورت شدیدنبودن افسردگی پس از زایمان، فرد میتواند به مشاور مراجعه کند. صحبتکردن میتواند موجب تسکین شود. در موارد شدید افسردگی پس از زایمان هم مشاوره در کنار مصرف داروهای روانپزشکی توصیه میشود.
گرگرفتگی مهمترین مشکل دوران یائسگی
این دکترای روانشناسی عمومی در خصوص افسردگی دوران یائسگی عنوان کرد: یائسگی دورهای است که همیشه بوده و خواهد بود. قدرت باروری زنان از 40 سالگی تا 60 سالگی به دلیل کاهش استروژن به ناباروری تبدیل شده و قاعدگی آنها قطع میشود. قطعشدن دوران قاعدگی هم به صورت یکباره نیست و معمولاً تدریجی اتفاق میافتد. به طور مثال، در ابتدا دوره عادت ماهانه نامنظم و سپس قطع میشود.
میردورقی با بیان اینکه «قطعشدن عادت ماهیانه مشکلات جسمی خاصی را برای زنان ایجاد میکند که مهمترین آنها گُرگرفتگی شدید است»، تصریح کرد: این گُرگرفتگی باعث اختلال در خواب شبانه میشود. مشکلات قلبی و عروقی، پوکی استخوان، کاهش میل جنسی و... از دیگر مشکلاتی است که در دوران یائسگی به وجود میآید. این مشکلات جسمی که پیامد یائسگی هستند باعث میشود فرد از نظر روانی هم درگیر شود. به طور مثال، فرد احساس میکند او دیگر تمام شده است، میل جنسی ندارد و آن خانم فعالی که در گذشته بوده، نیست.
این متخصص روانشناسی عمومی خاطرنشان کرد: عدهای از زنان و نه تمام آنها، افسردگی، غمگینی و خُلق منفی را در دوران یائسگی تجربه میکنند. در اینجا هم عوامل دیگری در افسردگی دوران یائسگی دخیل هستند؛ به طور مثال خانمی که یائسه شده است همسر او هم فوت کرده، همچنین فرزندانش در خانه نیستند و او سندروم آشیانه خالی را تجربه میکند و از طرفی در فرهنگ محدودکنندهای قرار دارد که میگوید زن دیگراز 50 سالگی نباید هر رفتاری داشته باشد، هر رنگ لباسی بپوشد و... تمام این عوامل دستبهدست هم میدهند که افسردگی دوران یائسگی بیشتر ایجاد شود.
مصرف ویتامین D افسردگی دوران یائسگی را کاهش میدهد
میردورقی در خصوص راهکارهای کاهش افسردگی دوران یائسگی گفت: مصرف ویتامین E وD در این زمینه پیشنهاد شده است. براساس یک تحقیق خانمهایی که در دوران قبل از یائسگی در رژیم غذایی خود ویتامین D مصرف میکردهاند، در دوران یائسگی کمتر دچار افسردگی شدهاند. کاهش مصرف شیرینی، قهوه و شکلات به این دلیل که کاهشدهنده استروژن هستند، به زنان میانسال توصیه شده است. مصرف داروهای گیاهی میتواند به افزایش استروژن کمک کند. در پایان هم درمانهای هورمونی پیشنهاد میشود که استروژن را افزایش دهند.
منبع: پول نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۶۵۹۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعلام نتایج پایش سلامت روان ایرانی ها/ رتبه افسردگی در کشور
به گزارش خبرگزاری مهر، حامد مصلحی افزود: مهمترین استاندارد ما پیمایش ملی سلامت روان است که ۱۰ سال یکبار بررسی میشود که پژوهش بسیار سنگین و پُر هزینهای است که با نمونه گیری گسترده در کشور در سال ۱۴۰۱ به نتیجه رسیده و سال ۱۴۰۲ تحلیل دادههای آن انجام شده است.
وی در پاسخ به این سوال که نتایج پیمایش ملی سلامت روان چه زمانی منتشر میشود، گفت: ما امیدواریم که بتوانیم این پژوهش را اوایل تابستان به نتیجه قطعی برسانیم و چون انتشار بین المللی خواهد داشت در کشور هم اعلام خواهیم کرد و با انتشار آن میتوانیم آمار دقیق افسردگی و دیگر اختلالات روانی را به طور رسمی اعلام کنیم.
مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت افزود: آنچه را اکنون به طور قطعی میتوان عنوان کرد این است که بار بیماری افسردگی به تنهایی دومین رتبه را در بار بیماریهای بعد از بیماریهای اسکلتی عضلانی در کشور دارد و وقتی بار بیماری افسردگی با اختلالات اضطرابی که در رتبه ششم بار بیماریهای کشور است، جمع شود؛ این دو بیماری در مجموع بار بیماریهای روانی را در کشور به خود اختصاص میدهند که این موضوع نیاز به یک تمرکز ویژه دارد.
مصلحی با بیان اینکه وضعیتهای جهانی بر اساس مرزهای جغرافیایی و سیاسی تقسیم نمیشوند بلکه بر اساس فرهنگها تقسیم میشوند، افزود: به طور مثال در خصوص آسیب روزافزون و بسیار جدی مثل مساله خودکشی در همه کشورهای جهان از جمله کشور ما در حال افزایش است، اما به کشورهای اسلامی که میرسد ناگهان میبینیم که یک اختلاف معناداری در میزانش هست، رشدش شبیه هم است، اما اگر آنجا ۱۶ در صد هزار است اینجا حدود ۶ تا ۷ در صد هزار نفر است و علتش این است که اینجا باورهای مذهبی و عقاید دینی به عنوان عامل محافظت کنندهای است که ممکن است فرد آرزوی پایان زندگی کند، اما اقدام را به تأخیر میاندازد. در منطقه ما گزارشها به نحوی است که به طور جدی ما را مستثنی از کل دنیا نمیکند.
وی ادامه داد: وضعیت سلامت روان ما مثل سایر کشورهای دنیا نیاز به مداخله و ورود جدی دارد، اما در عین حال باید با شاخصهای یکسانی کشورها را با هم مقایسه کرد، چراکه ممکن است گزارشی بر اساس ملاکهای سبک زندگی و کیفیت زندگی باشد که این یک عددی در میآید که باید با کشورهای دیگر مقایسه کرد، اما ممکن است گزارشی مثل پیمایش ملی سلامت روان بر اساس اختلالات متعدد و اختلالات خفیف و شدید و متوسط باشد که دادههای جهانی دقیقاً مبتنی بر این سنجه نیست، بنابراین برای آنکه ما وضعیت را به درستی بفهمیم نیاز داریم که وضعیت کشورمان را با یک مقیاس واحدی با کشورهای مختلف دنیا بفهمیم به همین خاطر ما باید گزارشهای سازمان جهانی بهداشت را مورد تاکید بیشتری قرار دهیم.
مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت، با عنوان این مطلب که مسئولان کشور ما به خصوص مسئولان وزارت بهداشت باید در خصوص سلامت روان جامعه و افراد اهتمام کامل داشته باشند، گفت: در چهار سطح باید از عوامل خطر سلامت روانی اجتماعی جلوگیری کرد؛ اول، سطح حاکمیتی با توزیع متوازن ثروت و رفع تبعیضها؛ دوم، سطح مردمی با مشارکت فعال در جلوگیری از عوامل خطر؛ سوم، در سطح خانواده با آموزش مهارتهای زندگی و فرزند پروری و چهارم، سطح فردی با انتخابهای بازدارنده به جای انتخابهای پرخطر است.
مصلحی با بیان اینکه توجه به سلامت روان با تحت پوشش بیمه قرار دادن خدمات این حوزه در دستور کار وزارت بهداشت قرار دارد، افزود: برای نخستین بار یک روز از هفته سلامت، با هدف توجه دادن جامعه و مسئولان به اهمیت سلامت روان به نام «سلامت خانواده؛ سلامت روانی و اجتماعی» نامگذاری شد.
وی با بیان اینکه افزایش تعداد مراکز سراج به منظور افزایش دسترسی افراد به خدمات سلامت روان از جمله مهمترین برنامههای وزارت بهداشت است، گفت: اعتبارات حوزه سلامت روان به ۵ برابر افزایش پیدا کرد ما برنامهای به عنوان سراج (سلامت روانی اجتماعی) داشتیم، مراکزی که خدمات رایگان سلامت روانی اجتماعی طولانی مدتی را ارائه میدهند، این مراکز در گذشته ۲۳ مرکز بود در ۶ ماه گذشته ما تعهد ایجاد ۱۰۰ مرکز را از وزارت بهداشت داشتیم که تا الان تا ۳ برابر افزایش پیدا کرده و تا ماههای آینده به ۱۰۰ مرکز افزایش مییابد.
کد خبر 6088257 حبیب احسنی پور