Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ناطقان»
2024-04-30@04:22:15 GMT

افسردگی‌های زنانه چیست؟

تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۷۵۴۱۴

یک متخصص روان‌شناسی عمومی گفت: زنان ممکن است در سه دوران قاعدگی، پس از زایمان و یائسگی دچار افسردگی شوند. پیشگیری و درمان این افسردگی‌ها به عوامل متعددی بستگی دارد؛ عواملی که گاه ریشه در فرهنگ جامعه و گاه ریشه در حمایت‌نکردن اطرافیان دارد. ناطقان: فاطمه میردورقی، در نشستی با عنوان «در ژرفای جهان زنانه‌ام» که در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه فردوسی برگزار شد، با اشاره به اینکه «به افسردگی سرماخوردگی روانی گفته می‌شود و شیوع بسیار بالایی دارد»، اظهار کرد: افسردگی هزینه‌های بسیار زیادی را به خود اختصاص می‌دهد؛ به طوری که تا سال 1990 چهارمین اختلال هزینه‌بر جهان بوده است و تا سال 2015 رتبه دوم را به خود اختصاص داده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


وی با بیان اینکه «تشخیص افسردگی کمتر از حد واقعی است و افسردگی بحران بهداشت جهانی آینده مطرح شده است»، ادامه داد: بر اساس گزارشات سازمان بهداشت جهانی تا سال 2030 افسردگی بزرگترین بار بهداشتی را برای جوامع به خود اختصاص خواهد داد. البته در حال حاضر می‌گویند این اتفاق تا سال 2020 رخ خواهد داد.
15 تا 20 درصد افراد به افسردگی مبتلا هستند
این دکترای روانشناسی عمومی تصریح کرد: آمارها نشان می‌دهد که در گروه بزرگسالان 15 تا 20 درصد افراد به اختلال  افسردگی مبتلا هستند. این آمار در ایران 7.7 درصد است؛ بنابراین شیوع اختلال افسردگی بالا است. نکته‌ای که در این اختلال وجود دارد تفاوت‌های جنسیتی است؛ در تمام دنیا شیوع افسردگی در زنان بیشتر از مردان است. بر اساس تحقیقاتی که بر روی بیشترین بیماری‌های زنان و مردان انجام شده است در مردان حوادث عمدی و غیر عمدی و برای زنان اختلالات روانی و در صدر آن‌ها اختلالات روانی افسردگی، با شیوع 26 درصد رتبه اول را به خود اختصاص داده‌اند. 
میردورقی با تاکید بر اینکه «نباید به افسردگی تک‌عاملی نگاه کنیم»، گفت: عواملی که برای افسردگی مطرح شده است، عوامل فرهنگی، اجتماعی، محیط‌زیستی، بیولوژی و... هستند. درعوامل اجتماعی هم تبعیض‌ها، کنترل‌گری‌ها و اینکه زنان در بعضی مواقع بر زندگی کنترل ندارند، عنوان شده است. از بعد روان‌شناختی هم نوسانات هورمونی مهمترین دلیل برای افسردگی زنان است.
وی تصریح کرد: زنان در دوران‌های قاعدگی، بارداری و یائسگی دائم با نوسانات هورمونی مواجه هستند. تحقیقات نشان می‌دهد هورمون‌ها تاثیر مستقیم بر مغز می‌گذارند. درست است که همه زنان نوسانات هورمونی را تجربه می کنند، اما تمام آن‌ها خلق افسرده را تجربه نمی‌کنند. در نتیجه دلایلی در این زمینه تاثیرگذار هستند که می‌تواند اثر نوسانات هورمونی را تعدیل کند و ما افسردگی را به شکل جدی مشاهده نکنیم.
این متخصص روانشناسی عمومی با اشاره به اینکه «نوسانات هورمونی دوران‌های قاعدگی، بارداری و یائسگی منجر به سه نوع افسردگی در زنان می‌شود»، افزود: این نوسانات هورمونی می‌تواند شیوع بیشتر افسردگی در زنان را توجیه کند؛ یعنی زنان علاوه‌بر افسردگی‌هایی که مردان دچار آن‌ها می‌شوند، به دلیل نوسانات هورمونی افسردگی‌های دیگری را هم تجربه می‌کنند.
80 تا 90 درصد زنان دچار سندروم پیش‌ازقاعدگی هستند
میردورقی در خصوص سندروم پیش‌ازقاعدگی  و اختلال ملال عنوان کرد: سندروم پیش‌ازقاعدگی و اختلال ملال پیش از قاعدگی با یکدیگر تفاوت دارند؛ زنان هر ماه به دلیل قاعدگی، پرخاشگر، تحریک‌پذیر و... می‌شوند، اما این دلایل نشان‌دهنده اختلال ملال پیش‌ازقاعدگی نیست. 80 تا 90 درصد زنان قبل از قاعدگی علائمی در خود مشاهده می‌کنند که این علائم به آن‌ها نشان می‌دهد، به دوره قاعدگی نزدیک می‌شوند. مشکل در خواب، تمرکز، تحریک‌پذیری، بی‌حوصلگی و... از جمله این نشانه‌ها هستند. به مجموعه این نشانه‌ها سندروم پیش‌ازقاعدگی گفته می‌شود. 
وی ادامه داد: سندروم پیش‌ازقاعدگی 7 تا 10 روز قبل از قاعدگی، یعنی زمانی که تخمک‌گذاری انجام می‌شود، آغاز می‌شود. هنگامی که تخمک‌گذاری صورت می‌گیرد، سطح استروژن کاهش پیدا می‌کند. در اثر افت استروژن علائم سندروم پیش‌ازقاعدگی خود را نشان می‌دهند. این عوامل با شروع دوره بعدی قاعدگی از بین می‌روند. گرچه 80 تا 90 درصد زنان سندروم پیش‌ازقاعدگی را تجربه می‌کنند، اما 3 تا 5 درصد زنانی که سندروم را تجربه می‌کنند، ممکن است علائمشان آن‌قدر شدید باشد که بتوانیم عنوان اختلال ملال پیش‌ازقاعدگی را روی آن بگذاریم.
این دکترای روانشناسی عمومی گفت: اختلال ملال پیش‌ازقاعدگی باعث اختلال در عملکرد روزانه فرد می‌شود؛ به طور مثال فرد نمی‌تواند به سر کار یا سرکلاس برود و قادر نیست کارهای روزمره خود را انجام دهد. فرد باید این موضوع را در اکثر دوره‌های عادت ماهیانه در طول یک سال تجربه کند تا بتوانیم بگوییم او دچار اختلال ملال پیش‌ازقاعدگی است. به طور مثال اگر یک فرد دو بار در طول سال این موضوع را تجربه کند، دچار اختلال ملال بیش از قاعدگی نیست. 
میردورقی در خصوص راهکارهای درمان اختلال پیش‌ازقاعدگی بیان کرد: مصرف مکمل‌ها در این زمینه بسیار پیشنهاد شده است؛ تحقیقات نشان می‌دهد مصرف ویتامین E در دوران قاعدگی بسیار موثر است. ورزش منظم، مشاوره‌های گروهی که سطح استرس فرد را کاهش دهد و همچنین مصرف دارو برای کاهش درد جسمی پیشنهاد شده است. در مجموع اصلاح سبک زندگی، تغذیه و آرامش فرد در درمان اختلال پیش‌ازقاعدگی مؤثر هستند.
10 تا 20 درصد زنان دچار افسردگی پس از زایمان می‌شوند
وی در خصوص افسردگی پس از زایمان عنوان کرد: هر خانمی که دو روز بعد از زایمان گریه کند، مضطرب و تحریک‌پذیر باشد و... دچار افسردگی پس از زایمان نیست. آمارها نشان می‌دهد 60 تا 80 درصد خانم‌هایی که باردار هستند پس از زایمان اضطراب، نگرانی و گرفتگی خُلق را تجربه می‌کنند؛ زیرا برنامه زندگی آن‌ها به هم خورده و وظایفی بر دوش آن‌ها ایجاد شده که در گذشته وجود نداشته است.
این متخصص روانشناسی عمومی تصریح کرد: مجموعه علائمی که تحت عنوان گرفتگی خُلق پس از زایمان عنوان می‌شوند باید تا دو هفته پس از زایمان تمام شوند. حمایت اطرافیان مهمترین عاملی است که باعث می‌شود عوامل گرفتگی خلق پس از زایمان ادامه پیدا نکنند. اطرافیان باید به فردی که در نگهداری از یک نوزاد تجربه ندارد، کمک کنند. اگر زنی که زایمان کرده در کنار مادری قرار بگیرد که او هم تازه زایمان انجام داده این موضوع  آرامش را در فرد ایجاد می‌کند.
میردورقی گفت: براساس یک تحقیق، زنانی که در زمستان زایمان دارند افسردگی پس از زایمان را کمتر تجربه می‌کنند. علت این موضوع به حمایت اطرافیان برمی‌گردد؛ زیرا در زمستان روزها کوتاه است و اعضای خانواده که بیرون از خانه هستند، زودتر از همیشه به خانه می‌آیند و دور هم جمع می‌شوند؛ بنابراین خانمی که زایمان کرده کمتر در خانه تنها می‌ماند. حمایت و حضور اطرافیان  در اینکه فرد زودتر به روال عادی زندگی برگردد، بسیار موثر است. 
وی با اشاره اینکه «10 تا 20 درصد افراد علائم گرفتگی خلق پس از زایمان را بیش از دو هفته و تا یک سال تجربه می‌کنند»، افزود: تشخیص افسردگی پس از زایمان از دو هفته به بعد تا یک سال است. اگر علائم گرفتگی خلق پس از زایمان به اضافه علائمی همچون احساس گناه، اینکه ممکن است فرد به نوزاد خود آسیب برساند، تمرکزنداشتن، بی‌اشتهایی و... ادامه پیدا کند، نشان می‌دهد فرد دچار افسردگی پس از زایمان شده است. در افسردگی پس از زایمان هم همچون اختلال ملال پیش از قاعدگی، نوسانات هورمونی و عوامل محیطی مطرح هستند.
این متخصص روانشناسی عمومی خاطرنشان کرد: گرفتگی خلق پس از زایمان تا حدی زیادی طبیعی است اما مشکلات مالی، مشکلاتی که زن با همسر خود دارد، سابقه مشکلات شدید در دوران کودکی همچون تجاوزها و... در ایجاد افسردگی پس از زایمان موثر هستند؛ همچنین افرادی که سندروم پیش‌ازقاعدگی را تجربه کرده‌اند، مستعد افسردگی پس از زایمان هستند.
وی در خصوص پیشگیری از افسردگی پس از زایمان عنوان کرد: دراین‌جا مساله آموزش خانم و همسر او بسیار تاثیر گذار است. آن‌ها باید از تغییرات فیزیولوژیک زن به هنگام بارداری آگاه باشند. افراد در بسیاری از موارد به دلیل ترس از آسیب‌رسیدن به جنین رابطه جنسی در دوران بارداری را کنار می‌گذارند، در حالی که می‌توان از طریق آموزش‌هایی که داده می‌شود، این رابطه را در هنگام بارداری هم برقرار کرد. باید آموزش‌هایی به آقایان داده شود که آن‌ها نسبت به علائم تهوع و... خانم بی‌تفاوت نباشند و او را درک کنند. همچنین باید در خانه آرامش روحی و آسایش وجود داشته باشد. 
میردورقی گفت: اگر افسردگی پس از زایمان بسیار شدید بود، فرد باید به روان‌پزشک مراجعه و دارو مصرف کند. درصورت شدیدنبودن افسردگی پس از زایمان، فرد می‌تواند به مشاور مراجعه کند. صحبت‌کردن می‌تواند موجب تسکین شود. در موارد شدید افسردگی پس از زایمان هم مشاوره در کنار مصرف داروهای روانپزشکی توصیه می‌شود.
گرگرفتگی مهمترین مشکل دوران یائسگی
این دکترای روانشناسی عمومی  در خصوص افسردگی دوران یائسگی عنوان کرد: یائسگی دوره‌ای است که همیشه بوده و خواهد بود. قدرت باروری زنان از 40 سالگی تا 60 سالگی به دلیل کاهش استروژن به ناباروری تبدیل شده و قاعدگی آن‌ها قطع می‌شود. قطع‌شدن دوران قاعدگی هم به صورت یک‌باره نیست و معمولاً تدریجی اتفاق می‌افتد. به طور مثال، در ابتدا دوره عادت ماهانه نامنظم و سپس قطع می‌شود.  
میردورقی با بیان اینکه «قطع‌شدن عادت ماهیانه مشکلات جسمی خاصی را برای زنان ایجاد می‌کند که مهم‌ترین آن‌ها گُرگرفتگی شدید است»، تصریح کرد: این گُرگرفتگی باعث اختلال در خواب شبانه می‌شود. مشکلات قلبی و عروقی، پوکی استخوان، کاهش میل جنسی و... از دیگر مشکلاتی است که در دوران یائسگی به وجود می‌آید. این مشکلات جسمی که پیامد یائسگی هستند باعث می‌شود فرد از نظر روانی هم درگیر شود. به طور مثال، فرد احساس می‌کند او دیگر تمام شده است، میل جنسی ندارد و آن خانم فعالی که در گذشته بوده، نیست.
این متخصص روانشناسی عمومی خاطرنشان کرد: عده‌ای از زنان و نه تمام آن‌ها، افسردگی، غمگینی و خُلق منفی را در دوران یائسگی تجربه می‌کنند. در این‌جا هم عوامل دیگری در افسردگی دوران یائسگی دخیل هستند؛ به طور مثال خانمی که یائسه شده است همسر او هم فوت کرده، همچنین فرزندانش در خانه نیستند و او سندروم آشیانه خالی را تجربه می‌کند و از طرفی در فرهنگ محدودکننده‌ای قرار دارد که می‌گوید زن دیگراز 50 سالگی نباید هر رفتاری داشته باشد، هر رنگ لباسی بپوشد و... تمام این عوامل دست‌به‌دست هم می‌دهند که افسردگی دوران یائسگی بیشتر ایجاد شود.
مصرف ویتامین D افسردگی دوران یائسگی را کاهش می‌دهد
میردورقی در خصوص راهکارهای کاهش افسردگی دوران یائسگی گفت: مصرف ویتامین E وD در این زمینه پیشنهاد شده است. براساس یک تحقیق خانم‌هایی که در دوران قبل از یائسگی در رژیم غذایی خود ویتامین D مصرف می‌کرده‌اند، در دوران یائسگی کمتر دچار افسردگی شده‌اند. کاهش مصرف شیرینی، قهوه و شکلات به این دلیل که کاهش‌دهنده استروژن هستند، به زنان میان‌سال توصیه شده است. مصرف داروهای گیاهی می‌تواند به افزایش استروژن کمک کند. در پایان هم درمان‌های هورمونی پیشنهاد می‌شود که استروژن را افزایش دهند.
منبع: ایسنا برچسب ها: افسردگی‌ زنانه ، روان‌شناسی عمومی ، دوران قاعدگی

منبع: ناطقان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۷۵۴۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پنج راه برای تکمیل «چرخه استرس» و جلوگیری از فرسودگی یا افسردگی

فرارو- آیا می‌توانید زمانی را به خاطر بیاورید که پیش از یک رویداد بزرگ زندگی استرس داشتید و پس از آن احساس کردید وزنه‌ای از روی دوش تان برداشته شده است؟ این فرآیند افزایش پاسخ به استرس و سپس احساس آرامش تکمیل "چرخه استرس" را نشان می‌دهد. برخی از استرس‌ها در زندگی روزمره اجتناب ناپذیر هستند. با این وجود، در استرس باقی ماندن ناسالم است. استرس مزمن باعث افزایش بیماری‌های مزمن از جمله بیماری قلبی و سکته مغزی و دیابت می‌شود هم چنین می‌تواند منجر به فرسودگی شغلی یا افسردگی شود.

به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، ورزش، فعالیت‌های شناختی، خلاق، اجتماعی و خود آرامش بخش به ما کمک می‌کند استرس را به روش‌های سالم تری پردازش کنیم و چرخه استرس را تکمیل نماییم.

چرخه استرس چگونه به نظر می‌رسد؟

دانشمندان و محققان به "واکنش استرس" اشاره می‌کنند که اغلب بر واکنش‌های جنگ یا گریز تمرکز می‌کنند. عبارت "چرخه استرس" توسط متخصصان حوزه خودیاری متداول شده، اما از مبنای علمی نیز برخوردار است.

چرخه استرس پاسخ بدن ما به یک رویداد استرس زا است چه واقعی باشد چه درک شده چه فیزیکی و یا روانی ممکن است به دلیل تحت تعقیب قرار گرفتن توسط یک سگ شرور ایجاد شود یا به دلیل دغدغه شرکت در امتحانی در آینده یا به دنبال یک مکالمه دشوار.

 چرخه استرس سه مرحله دارد:

مرحله نخست درک تهدید است مرحله دوم پاسخ جنگ یا گریز است که توسط هورمون‌های استرس مان از جمله آدرنالین و کورتیزول هدایت می‌شود. مرحله سوم تسکین است از جمله تسکین فیزیولوژیکی و روانی این چرخه استرس را تکمیل می‌کند.

افراد مختلف بر اساس تجربیات زندگی و ژنتیک خود به استرس واکنش متفاوتی نشان می‌دهند. متاسفانه بسیاری از افراد استرس‌های متعدد و مداوم را خارج از کنترل خود تجربه می‌کنند از جمله بحران هزینه زندگی، رویداد‌های شدید آب و هوایی و خشونت خانگی. باقی ماندن در مرحله دوم (جنگ یا گریز) می‌تواند منجر به بروز استرس مزمن شود. استرس مزمن و کورتیزول بالا می‌تواند التهاب را افزایش دهد که به مغز و سایر اندام‌ها آسیب می‌رساند. زمانی که در وضعیت مزمن جنگ یا گریز گرفتار شده اید نمی‌توانید به شکلی واضح بیاندیشید و راحت‌تر از قبل حواس تان پرت می‌شود.

فعالیت‌هایی که باعث لذت موقت می‌شوند مانند خوردن غذا‌های ناسالم استراتژی‌های غیر مفیدی هستند که اثرات استرس را بر مغز و بدن مان کاهش نمی‌دهند. پیمایش در رسانه‌های اجتماعی نیز راه موثری برای تکمیل چرخه استرس نیست در واقع تاثیری عکس دارد و با افزایش پاسخ استرس همراه خواهد بود.

استرس و مغز

در مغز کورتیزول بالا مزمن می‌تواند هیپوکامپ را کوچک کند. این موضوع می‌تواند حافظه و ظرفیت فکر کردن و تمرکز فرد را مختل نماید. کورتیزول بالای مزمن هم چنین فعالیت در قشر جلوی مغز را کاهش می‌دهد، اما فعالیت در آمیگدال را افزایش خواهد داد. قشر جلوی مغز مسئول کنترل مرتبه بالاتر افکار، رفتار‌ها و احساسات ما می‌باشد و هدفمند و منطقی است. آمیگدال در واکنش‌های انعکاسی و احساسی نقش دارد. فعالیت بیش‌تر آمیگدال و فعالیت پایین‌تر قشر جلوی مغز توضیح می‌دهد که چرا زمانی که دچار استرس هستیم کم‌تر منطقی و بیش‌تر احساسی و واکنش پذیر هستیم. پنج نوع فعالیت وجود دارد که می‌تواند به مغز ما کمک کند چرخه استرس را تکمیل کند:

۱-ورزش

هنگامی که ما ورزش می‌کنیم کورتیزول در کوتاه مدت افزایش پیدا می‌کند و به دنبال آن کاهش سالم کورتیزول و آدرنالین رخ می‌دهد. ورزش هم چنین باعث افزایش اندورفین و سروتونین می‌شود که باعث بهبود خلق و خو خواهد شد. اندورفین‌ها باعث ایجاد احساس شادی می‌شود و دارای اثرات ضد التهابی است. هنگامی که ورزش می‌کنید جریان خون بیش‌تر به مغز و فعالیت بیش‌تر در قشر جلوی مغز وجود دارد. به همین دلیل است که اغلب پس از پیاده روی یا دویدن می‌توانید واضح‌تر فکر کنید. ورزش می‌تواند راهی مفید برای تسکین احساس استرس باشد. ورزش همچنین می‌تواند حجم هیپوکامپ را افزایش دهد. این امر با پردازش بهتر حافظه کوتاه مدت و بلند مدت و هم چنین کاهش استرس، افسردگی و اضطراب مرتبط است.

۲-فعالیت‌های شناختی؛ کاهش تفکر منفی

تفکر بیش از حد منفی می‌تواند پاسخ استرس را تحریک کرده یا گسترش دهد. تحقیقاتی صورت گرفته در سال ۲۰۱۹ میلادی نشان داد که رابطه بین استرس و کورتیزول در افرادی که تفکر منفی بیش تری دارند قوی‌تر است. فعالیت بیش‌تر آمیگدال و تفکر منطقی کم‌تر در هنگام استرس می‌تواند منجر به تفکر تحریف شده مانند تمرکز بر روی نکات منفی و تفکر سفت و سخت "سیاه و سفید" شود.

فعالیت‌هایی برای کاهش تفکر منفی و ترویج رویکرد واقع گرایانه‌تر می‌تواند پاسخ استرس را کاهش دهد. در محیط‌های بالینی معمولا به این موضوع درمان رفتاری – شناختی می‌گویند. در خانه این کار می‌تواند از طریق یادداشت برداری یا نوشتن نگرانی‌ها صورت گیرد. این کار بخش‌های منطقی مغزمان را درگیر می‌سازد و به ما کمک می‌کند واقع بینانه‌تر فکر کنیم. یافتن شواهدی برای به چالش کشیدن افکار منفی برای مثال با افکاری، چون "من برای امتحان به خوبی آماده شده ام بنابراین می‌توانم بهترین کار را انجام دهم" می‌تواند به تکمیل چرخه استرس کمک کند.

۳-خلاقیت؛ راهی برای خروج از مرحله جنگ یا گریز

فعالیت‌های خلاقانه می‌تواند هنر، صنایع دستی، باغبانی، آشپزی یا فعالیت‌های دیگر مانند انجام پازل، شعبده بازی، موسیقی، تئاتر، رقصیدن یا صرفا جذب کار لذتبخش را شامل شود. چنین فعالیت‌هایی باعث افزایش فعالیت قشر جلوی مغز و افزایش جریان و تمرکز می‌شوند. چنین فعالیتی‌هایی سطح استرس بالای نورآدرنالین - آدرنالین مغز را کاهش می‌دهد. وقتی اینگونه متمرکز هستید مغز فقط اطلاعات مربوط به کار را پردازش می‌کند و اطلاعات غیر مرتبط از جمله استرس را نادیده می‌گیرد.

۴- اجتماعی شدن و ترشح هورمون‌های احساس خوب

صحبت با شخص دیگر، محبت فیزیکی با یک فرد (انسان) یا حیوان خانگی و خندیدن همگی می‌توانند باعث افزایش ترشح هورمون اُکسی توسین شوند که یک پیام رسان شیمیایی در مغز است که پیوند اجتماعی را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود ما احساس ارتباط و امنیت کنیم.

خندیدن هم چنین یک فعالیت اجتماعی است که بخش‌هایی از سیستم لیمبیک را فعال می‌کند بخشی از مغز که در واکنش‌های احساسی و رفتاری نقش دارد و باعث افزایش اندورفین و سروتونین می‌شود و خلق و خوی ما را بهبود می‌بخشد.

۵-خود تسکین دهندگی

تمرینات تنفسی و مدیتیشن سیستم عصبی پاراسمپاتیک را از طریق اعصاب واگ تحریک می‌کند که پاسخ‌های استرس ما را آرام می‌کند تا بتوانیم "تنظیم مجدد" را انجام کنیم و کورتیزول را کاهش می‌دهد. یک گریه خوب نیز می‌تواند با رهاسازی انرژی استرس و افزایش اکسی توسین و اندورفین کمک کننده باشد. اشک‌های احساسی هم چنین کورتیزول و هورمون پرولاکتین را از بدن خارج می‌سازند. نتایج پژوهش‌های پیشین نشان داده اند که کورتیزول و پرولاکتین با افسردگی، اضطراب و خصومت مرتبط است. چه تماشای فیلمی کمدی یا غمگین باشد چه ورزش کردن، روزنامه نگاری یا باغبانی یا تلاش برای حل کردن یک پازل یافته‌های علمی نشان می‌دهند که چرا باید چرخه استرس را تکمیل کنید. انجام حداقل یک فعالیت مثبت در هر روز هم چنین می‌تواند سطح استرس اولیه ما را کاهش دهد و برای سلامت روان و تندرستی مفید خواهند بود. نکته مهم آن است که استرس مزمن و فرسودگی شغلی نیز می‌تواند نشان دهنده نیاز به تغییر از جمله تغیر محل کار باشد. با این وجود، همه شرایط استرس زا را نمی‌توان به راحتی تغییر داد.

دیگر خبرها

  • نجات جان مادر باردار قمی از مرگ حتمی
  • این میوه از افسردگی جلوگیری می‌کند
  • زایمان سزارین در گیلان همچنان پیشتاز است
  • پیروزی اینتر در نخستین قضاوت تمام زنانه سری A
  • «در پا به ماه» نسخه نپیچیدیم بچه‌دار شوید/ تولد ۲۰ نوزاد را دیدیم
  • پنج راه برای تکمیل «چرخه استرس» و جلوگیری از فرسودگی یا افسردگی
  • شوق و هیجان 15 هزارنفری برای فرار از افسردگی
  • مرکز عمده فروشی جوراب در بازار تهران کجاست؟
  • مراجعه گربه‌ باردار به یک مرکز بهداشت برای زایمان (فیلم)
  • آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوی