شهید شهریاری اگر حضور داشت به هیچ عنوان حاضر به پذیرش برجام نمیشد
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۶۷۶۶۵
شهید شهریاری خواهان این بود که جمهوری اسلامی ایران یک قدرت همهجانبه جهانی باشد و در تمامی ابعاد پیشرفت کند. اهل مماشات و باج دادن به آمریکاییها نبود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، از هشتم آذر 89 هفتسال میگذرد؛ هرچند که تفکری با دال مرکزی خودکمبینی و وابستگی، دستاوردهای مجید شهریاری را به حراج گذاشته است، اما یاد و خاطره این شهید بزرگوار و حماسههایش هیچگاه از یاد نرفته و فراموش نخواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به مناسب سالگرد شهادت دانشمند شهید مجید شهریاری با یکی از دوستان و همکاران بسیار نزدیک این شهید بزرگوار گفتوگویی کوتاه داشتیم که راضی به انتشار نامشان نشدند. این گفتوگو حاوی نکات جالب توجهی بود که در برخی از محورهای آن به شرح زیر است:
- شهید شهریاری یک شخصیت چند وجهی بود که از غیبت پرهیز میکرد نه به غیبت گوش میداد و نه بر زبانش میآمد. هم در بعد خودسازی و اعتقادی و هم در بعد علمی سرآمد بود.
- برای سفرهای خارجی دلش غش نمیرفت! از طرف کشورهای خارجی برای شرکت در کنفرانسهای علمی بارها به ایشان پیشنهاد داده میشود اما شهید شهریاری تنها برای زیارت کربلا، مکه و نجف و عبادت و برای زیارت قبور ائمه به مسافرت رفت.
- شهید شهریاری شخصیتی نبود که درباره اقتدار جمهوری اسلامی مماشات به خرج داده و تردید بورزد. ایشان خواهان این بود که جمهوری اسلامی ایران یک قدرت همهجانبه جهانی باشد و در تمامی ابعاد پیشرفت کند. اهل مماشات و باج دادن به آمریکاییها نبود.
- در زمینههایی فعالیت کرد که دشمن نسبت به آن حساس بود، مانند شبیه سازی نوترونی، اندازهگیری تابشهای هستهای و دسترسی به نرمافزارهای محاسبات شبیهسازی هستهای. نهتنها خود ایشان در این زمینهها فعالیت میکرد بلکه با پیشتیبانی نیروی ایمان دانشجوی دکتری تربیت کرد و بدون بدون سفر به خارج از کشور دیگران را نیز در این زمینهها هم مسلط کرد و نهایتاً جان خود را در این راه قرار داد.
- دستگاه ام آی ایکس انگلستان به شدت تلاش میکرد از شهید شهریاری و افراد مرتبط با ایشان تخلیه تلفنی به عمل بیاورد و در نهایت آنها به این نتیجه رسیده بودند که این شهید بزرگوار در تحکیم پایههای اقتدار جمهوری اسلامی ایران موثر است اما چون نتوانستند وابسته و خستهاش کنند از نظر فیزیکی حذفش کردند.
- اما این حذف باعث رویشهای بیشتر شد. ریزش کم بود. یه عدهی کمی بودند که مرعوب شدند و حاضر نشدند در پروژههای تقویت اقتدار نظام همکاری کنند اما در مقابل، شهادت شهید شهریاری منجر به معرفی ایشان به جامعه شد. جامعه متوجه شد که میتوان مثل شهریاری در داخل نظام آموزشی کشور درس خواند، خودسازی کرد و تحولات فراوان ایجاد کرد. شهید شهریاری مصداق واقعی فردی بود که به پروژههای مقاومت اعتقاد داشت. باید تفکر شهید شهریاری در دیپلماسی نیز به کار گرفته شود.
سردار قاسم سلیمانی در ابعاد میدانی تخصص را با ایمان ممزوج کرد و کارهای بزرگ انجام داد. اگر در دیپلماسی افرادی اینچنینی باشند که ضعف و تردید دربرابر دشمن از خود دور کنند سردار سلیمانی ایجاد خواهد شد.
در حوزه اقتصادی نیز به همین ترتیب است. اقتصادی مقاومتی با شعار نمیشود نیاز به افراد مومن، درون زایی تکیه بر سرمایههای ملی و افراد داخلی دارد.
دکتر شهریاری هیچوقت موافق برجام نبود چرا که برجام جنازهای متفعنی است که عقلای کشور هر چه زودتر باید آن را دفن کند. اگر شهید شهریاری درحال حاضر حضور داشت نهتنها راضی به برجام نمیشد بلکه هرچه زودتر دربرابر آن مقابله میکرد.
روایت جزئیات ترور شهید شهریاری توسط همسر شهید
دکتر شهریاری چنان شتاب زندگی داشت که هشت روز پیش از تاریخ تولدش به پیشواز تولدی دیگر رفت. میدانست دنیا دیگر به کارش نمیآید و کارهایش را باید تمام کند. گرفتن غسل شهادت عادت هر روزهاش شده بود؛ مثل صبح همان روز. در خودرو که نشست، شروع کرد به مطالعه دوباره پایاننامه دکترای یکی از دانشجویانش که آن روز جلسه دفاعش بود. چنان غرق مطالعه بود که نه متوجه تروریست موتورسوار شد و نه فریادهای محافظ و همسرش را شنید.
روایت جزئیات این ترور از زبان همسر شهید شهریاری که از این سوءقصد جان سالم به در برد، خواندنی و شنیدنی است:
« روز قبل از حادثه، دکتر از دانشگاه به من زنگ زد و گفت در دانشگاه جلسهای هست که من هم باید بروم، چون من یک طرح در دست اجرا داشتم که مدتی بود به مشکل خورده بودم و دکتر گفت مشکل طرح من در آن جلسه حل میشود. فردای آن روز من خیلی خوشحال بودم. صبح روز بعد با دکتر از منزل بیرون رفتیم. بهعلت آلودگی هوا و زوج و فرد شدن خودروها، دکتر نمیتوانست خودرو بیاورد به همین دلیل با خودروی من رفتیم و به پسرم محسن هم گفتیم با ما بیاید اما گفت کلاس دانشگاه او ساعت 10 صبح است و نیامد و این لطف خدا بود که نیاید تا شاهد این حادثه تلخ نباشد.
دکتر و راننده جلو نشستند و من هم عقب، دکتر مطابق معمول که بیشترین استفاده را از وقتش میکرد در ماشین شروع به گوش کردن تفسیر قرآن آیتالهر جوادی آملی کرد، حدود پانصد، ششصد متر در بزرگراه ارتش رفته بودیم که یک موتوری نزدیک ماشین شد، در همین حین راننده فریاد زد دکتر برو بیرون. دکتر پس از فریاد راننده گفت چی شده؟ من چون کمربند نداشتم بلافاصله از ماشین پیاده شدم، راننده هم سریع پیاده شد من رفتم در سمت دکتر را باز کنم تا دکتر سریع پیاده شود که در همین حین بمب جلوی صورت من منفجر شد. بیهوش نشدم، فقط حرارت اولیه انفجار را در صورتم احساس میکردم. خواستم بروم به مجید کمک کنم اما نمیتوانستم حرکت کنم و فقط میگفتم مجید من. راننده آمد بالای سر من به او گفتم برو مجید را کمک کن، اما راننده که آمد بالای سر مجید، دیدم توی سر خود میزند. یک نگاه به من میکرد و یک نگاه به مجید. دیدم کسی نبود کمک کند خودم را کشان کشان رساندم به درب خودرو دیدم مجید بیسر و صدا سرش به سمت راننده بیحرکت افتاده، فهمیدم که مجید شهید شده در این دقایق من فقط داد میزدم و ناله میکردم مجید من.
لحظهای بعد فهمیدم روی برانکارد نیروهای امداد هستم، بیاختیار تا یاد مجید افتادم صحنه کربلا به ذهنم خطور کرد که سر فرزند زهرا (س) را بریدند و چه بلاهایی که بر سر اهل بیت نیاوردند، اما مجید من که خاک پای آنها هم نمیشود. پس از آن گفتم الحمدلله. من چون نزدیک بمب بودم خیلی صدمه دیدم و یکی از ترکشها تا نزدیکی قلبم نفوذ کرده بود و واقعا معجزه الهی بود که خطر مرگ رفع شد، پای چپ من هم از ده جا شکسته و تکه تکه شده بود که پزشکان با پیوند عضله آن را ترمیم کردند.»
روایت دکتر فریدون عباسی درباره شهید شهریاری
روزی که مجید شهریاری ترور شد، فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی کشور هم مورد سوءقصد قرار گرفت اما جان سالم به در برد تا اکنون برای ما از رفاقت 16 سالهاش با شهید شهریاری بگوید و تعریف کند که باسوادترین مرد هستهای ایران، شاگرد آیتالله جوادی آملی در تفسیر قرآن بوده است: «من چند روز پیش از ترور ایشان که به اتاقش در دانشگاه رفتم، با ذوق به من گفت که تفسیر یک سوره دیگر هم از طرف آیتالله جوادی آملی تمام شد. در بحثهای علمی هم ایشان خیلی شاخص بود؛ یعنی واقعا کامل بر علوم تسلط داشتند و در رشتههای دیگر هم وارد میشدند. اگر جایی تصمیم میگرفت که وارد علوم دیگر بشوند، خیلی خوب و کامل آنها را مطالعه میکرد و یاد میگرفت. یعنی اگر لازم بود برای کاری، شیمی یاد بگیرد، میرفت و بهطور کامل و خوب یاد میگرفت و خیلی جالب بود که تخصصهای مختلف خیلی زود جذب ایشان میشدند. قدرت عجیبی در جذب و گردآوری افراد با تخصصهای مختلف برای پیشبرد پروژههای گوناگون داشت.»
«نفر اول کنکور ارشد هستهای» که «عارف و عابد برگزیده الهی» هم بود
چند ماه پس از شهادت شهید دکتر شهریاری، خلاصهای از سوابق علمی و فعالیتهای آموزشی و پژوهشی وی به دستخط این شهید والامقام منتشر شد که شهید شهریاری در این یادداشت عنوان کرده که در کنکور کارشناسی ارشد مهندسی هستهای با کسب رتبه اول در دانشگاه شریف پذیرفته شد است.
شهید شهریاری در این متن آورده است: اینجانب در کنکور سراسری سال 1363 با کسب رتبه دوم در سهمیه مربوطه در رشته الکترونیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر پذیرفته شده و پس از فراغت تحصیل در کنکور کارشناسی ارشد مهندسی هستهای شرکت کرده و با کسب رتبه اول تحصیلات خود را از سال 1369 در دانشگاه صنعتی شریف آغاز کردم. در سال 1371 نیز دوره کارشناسی ارشد خود را به پایان رساندم و با توجه به کسب رتبه اول در دوره مذکور با استفاده از آیین نامه دانشجویان رتبه اول، در دوره دکتری علوم و تکنولوژی هستهای دانشگاه صنعتی امیرکبیر پذیرفته شدم. تحصیلات دوره دکتری خود را نیز در سال 1377 به پایان رسانده و از آبان ماه 1377 نیز به عنوان عضو هیئت علمی در دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر مشغول به کار شدم.
دکتر شهریاری در ادامه به خاتمه همکاری خود با دانشگاه امیرکبیر اشاره کرده و یادآور شده است: با توجه به عدم شرایط مناسب برای ادامه فعالیت علمی در دانشکده مذکور عدم تمایل خود به ادامه همکاری با دانشگاه امیرکبیر اعلام کرده و با پذیرش استعفای اینجانب از سوی دانشگاه امیرکبیر قرار داد همکاری اینجانب با دانشگاه امیرکبیر از تاریخ 15 بهمن ماه سال 1380 به اتمام رسید.
این سوابق درخشان علمی را بگذارید در کنار یک جمله تاریخی که آیتالله جوادی آملی درباره شهید شهریاری بیان کردهاند که خود نشان دهنده عظمت شخصیت معنوی این بزرگوار است: «راز موفقیت شهیدِ شاهد دکتر شهریاری، پیبردن به حقیقت علم و هجرت از آن به معلوم و ترغیب به چنین هجرتی است.»
«آقا» به خانواده شهید چه گفت؟
چند روز پس از ترور شهید شهریاری، رهبر انقلاب برای تسلی خاطر خانواده شهید به دیدار ایشان میرود. متن زیر، حاشیهنگاری پایگاه اطلاعرسانی حضرت آیتالله خامنهای از این دیدار است؛ دیداری که دریای مواج عشق شهید شهریاری به ولایت در آن موج میزند:
«فرقی نمیکند استاد دانشگاه باشد یا خانهدار؛ به هر کسی بگویند میهمانی که وارد خانهاش میشود، رهبر است، دست و پایش را گم میکند. با اینکه خانه را به خاطر همین میهمانهاتر و تمیز کرده و میوه و شیرینی را هم آماده، اما باز هم انگار حس میکند چیزی کم است. همسر دکتر مجید شهریاری هم از این قاعده مستثنی نیست. هرچند چهره بسیار آرامی دارد، اما از وقتی خبر را شنیده مرتب این طرف و آن طرف میرود؛ با همان عصایی که به خاطر ماجرای ترور مجبور شده در دست بگیرد. اولین چیزی هم که درست میکند، قاب عکس استاد شهریاری و چند نفر از همکارانش است: «اگه قراره این فیلم رو جایی پخش کنید، بذارید این قاب رو بردارم. چون عکس یکی دیگه از دانشمندان هم توش هست.» حواسش هست که مبادا خاطره تلخ خودش، برای کس دیگری تکرار شود. اما توی قاب، دکتر دارد میخندد؛ مثل بقیه اطرافیانش که با او عکس یادگاری گرفتهاند. گوشه قاب هم نوشته: «یاد آن روز به خیر... همه میخندیدند.» عکس برای بهار همین امسال است.
رهبر که وارد میشود، پسر دکتر به استقبالش میرود. همسر دکتر اما، کنار مادر و دختر شهید، نشسته روی مبل. نمیتواند جلوی رهبر بلند شود. پایش را گذاشته روی میز جلویش و پارچهای انداخته روی آن. همانطور نشسته خیرمقدم میگوید. استخوانهای پایش در اثر انفجار خُرد شده؛ اما خودش نه. صورت زخمیاش پر است از صلابت زینبی. انگار نمیخواهد کسی غم سنگین دلش را در چهرهاش بخواند. دقیقاً به همین دلیل هم پس از انفجار، در بیمارستان خواسته بود که هیچ خبرنگاری بالای سرش نرود: «آخه من زخمی بودم و داغدار. ممکن بود حرفی بزنم که دشمن سوءاستفاده کنه.»
رهبر که قبلاً صحبتهای همسر شهید را از تلویزیون دیده، تقدیری از شهید و خانوادهاش میکند: «شهادت دکترشهریاری، آبرویی داد به جامعه علمی کشور. شهادت همچنین شخصیت برجسته و مورد قبولی، به دشمن نشان داد که در محیط علمی جمهوری اسلامی، اینجور شخصیتها و انگیزههایی وجود دارد.» و بعد هم از مقام شهید میگوید و از عنایت الهی که موجب تسلی بازماندگان است: مهمترین تسلایی که انسان در اینجور حوادث به خودش میدهد این است که میداند خدای متعال برای اینجانفشانیها و این شهادتها و این خونهای به ناحق ریخته شده، ثوابهایی را معین و مدون کرده که به ذهن ما هم خطور نمیکند! به قدری این مقامات و درجات الهی، عالی و غیرقابل توصیف است که ما اصلاً نمیتوانیم درک کنیم؛ و مطمئن باشید ایشان الان در بهترینِ حالات است، که هر مؤمنی و هر انسان صالحی، اگر چنانچه اندکی از آن مراتب را بتواند با دیدهٔ بصیرت خودش ببیند، آرزو میکند که ایکاش ما به همین سرنوشت دچار بشویم. و الحمدلله ربالعالمین ایشان (شهید شهریاری) وضعشان اینطور است؛ و بزرگترین تسلی این است. لکن تسلای دومی هم وجود دارد و آن قدردانی مردم است. دیدید که مردم ما چه قدردانی و چه ارزشگذاری کردند از این شهید بزرگوار.»
خانم دکتر که در دانشگاه هم همکار دکتر شهریاری بوده، میرود سراغ خاطرات همسرش: «نماز شبش بهراه بود. حتی شب عروسی هم سجاده نماز شبش جمع نشد.» میداند که همه میدانند همسرش از دانشمندان طراز اول مملکت بوده، دیگر چه اهمیتی دارد که رتبه 2 کنکور بوده و مهندسی برق دانشگاه امیرکبیر خوانده، یا نمره درس ریاضی2 را 19. 5گرفته؛ درسی که تقریبا هر مهندسی سابقه یکیدوبار افتادن در آن را دارد.
دوست دارد مردم از دین و ایمان همسرش هم بدانند: «سرپرستی مالی چند خانواده رو برعهده داشت. تازه، مطمئنم خیلیهاش رو هم ما خبر نداریم.» بعد هم از تأسیس صندوق قرضالحسنه مسجد و چند کار دیگر میگوید. مطمئن است که شهادت دکتر به خاطر این تزکیه نفس بوده، نه آن مدارج علمی. این تلقی را رهبر هم تأیید میکند. رهبر از احوال جسمی خانم دکتر میپرسد. 200 ترکش در بدن خانم دکتر، رهبر را هم به تعجب میاندازد. اما وقتی از ترکشی میگوید که در کنار قلبش جا خوش کرده، رهبر را میبرد به 30سال پیش؛ روزی که خودش را ترور کرده بودند: «توقع اینکه من زنده بمونم نبود. وقتی به هوش میآمدم، به نظرم میرسید دارم میرم. مرگ رو میدیدم.»
رهبر اینها را که میگوید، به دست راستش اشاره میکند؛ یادگار همان ترور: «وقتی خوب شدم، با خودم گفتم حتما علتی داشته؛ خدای متعال از من توقعی داشته. همون موقع به امام (ره) هم گفتم این حرفها رو. البته اون موقع فکر میکردم به خاطر جبهه و جنگ و اینجور چیزهاست. شما هم همین فرض رو بکنید. اگر ترکشی تا نزدیکی قلب میره و وارد قلب نمیشه، اتفاقی نیست. میشود گفت که تصادفیه، اما همه تصادفها با اراده الهی صورت میگیره. حتما خدا توقع دارد کاری بکنید. زمینهاش هم هست. هم زمینه فعالیت علمی دارید، هم دانشجویان و جوانان زیادی زیر دست شما هستند.» خانم دکتر که فرصت را مناسب دیده، نکتهای را برای حفاظت بهتر از دانشمندان مطرح میکند و میگوید: «من راضیام به رضای خدا. مطمئنم که این شهادت، تقدیر مجیدم بود. برای خودم نمیگویم. اما میخواهم که بیشتر مواظب دانشمندان دیگر باشند.» بعد هم میشنود که رهبر این دستور را قبلاً داده. درددلها که تمام میشود، رهبر به رسم همیشه، قرآنی را به همسر و مادر شهید هدیه میکند. اما جمله یادگاری رهبر، این بار کمی با یادگاریهای دیگر متفاوت است؛ درحد یک کلمه: «بسم الله الرحمن الرحیم. اهدایی به خانواده دانشمند شهید عزیز؛ آقای دکتر مجید شهریاری. سیدعلی خامنهای 89/10/30» و انگار تمام ماجرا در همین یک کلمه «دانشمند» بود تا برای خیلیها ثابت شود که درِ باغ شهادت هنوز باز است.»
مسئولیت ترور شهید شهریاری با کیست؟
ترور دکتر شهریاری آنطور که در آغاز تصور میشد، مدتی طولانی بدون بانی و مسبب باقی نماند. لبخندها و قهقهههای مستانه دشمنان ایران که تا مدتی پس از شهادت ایشان ادامه داشت، دیری نپایید که جای خود را در رسانهها هم باز کرد و چند روز پس از ترور، بانیان آن خودشان را لو دادند؛ نه در یک وبلاگ یا سایت گمنام خبری بلکه در بخش فارسی سایت رسمی وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی. ماجرای این لو دادن را دکتر سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در پایان مذاکرات هستهای ژنو اینطور توضیح داد:
«چند روز پس از این ترور، سایت رسمی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی رسما اعلام میکند این اقدامی غیرجنگی برای ممانعت از دستیابی ایران به فناوری هستهای بود. صهیونیستها البتده پس از آنکه متوجه این گاف شدند، مطلب را از روی سایتشان برداشتند و اینگونه توجیه کردند که ما صرفا گمانهزنی کردیم، نه اینکه به ترور اعتراف کنیم. چند هفته قبل از این اقدام، رئیس سرویس امنیتی یکی از کشورهای اروپایی، به ضراحت اعلام کرد که ما میخواهیم با اقدامات امنیتی اطلاعاتی مانع پیشرفت هستهای ایران شویم.»
اکنون و با گذشت چندسال از شهادت این دانشمند بزرگ، هنوز به یک سوال پاسخ داده نشده است: «این یک سوال بزرگ برای جامعه جهانی است که باید پاسخ بدهند که چه رابطهای است میان قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل که جریانهای تروریستی اقدام به اجرای آنها میکنند؟!»
در واقع سمفونی تروریسم بینالملل چند صباحی است که خوب مینوازد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی ساز را با انتشار اسامی اساتید دانشگاههای معتبر ایران به بهانه همکاری با برنامه هستهای صلحآمیز ایران کوک میکند؛ شورای امنیت این نامها را در فهرست تحریم و قطعنامه میآورد و تروریستها یک به یک در کنار اسامی اساتید ایرانی تیک میزنند.
روایت جلیلی از فیش حقوقی شهید شهریاری
سعید جلیلی در نشست سالانه دفتر تحکیم وحدت به مساله حقوق های نجومی واکنش نشان داد و با مثال زدن از الگوهای انقلابی از جمله شهید شهریاری گفت: «در همین دانشگاه شهید بهشتی فردی به اسم دکتر مجید شهریاری وجود داشت که بزرگترین خدمات را به کشور انجام داد و باعث شد تا کشور به توان غنی سازی 20% برسد و در مقابل این خدمت خود نیز یک ریال پول دریافت نکرد، لذا این افراد باید به عنوان الگو به جامعه معرفی شوند تا در مقابل کسانی نباشند که بابت کارهای بیهوده خود حقوق های نجومی بگیرند و حتی مدعی مردم و نظام هم باشند.»
منبع:رجانیوز
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P41383/S9,1299,1300/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۶۷۶۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زمین توان پذیرش رفاه مصنوعی را ندارد
ایسنا/مازندران عضو هیئت علمی دانشگاه نوشیروانی بابل با بیان اینکه طی ۲۰ سال اخیر مسائل محیط زیستی اعم از ریزگردها، زباله شهرهای شمالی در ساحل، از بین رفتن جنگلها، زمین خواری، کوه خواری، ماسه خواری و دسترسی زیاد به دریا افزایش یافته، گفت: لازم است مسئولان کشورهای مختلف این مسائل را جدیتر تلقی کنند؛ چرا که زمین توان پذیرش جمعیت بیشتر و استفاده و رفاه تصنعی را ندارد.
استادیار گروه آموزشی محیط زیست دانشکده مهندسی عمران دانشگاه نوشیروانی بابل به مناسبت هفته «زمین پاک» در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: انسان از ۱۰ هزار سال پیش کشاورزی و یکجا نشینی و توسعه شهرها را شروع کرد که حدود ۳۰۰ سال پیش وارد انقلاب و دوره صنعتی شد و به طور خاص بعد از جنگ جهانی دوم وارد دوره جدیدی شد و عصر جدیدی شروع شد که ۲۰۰ سال پیش وجود نداشت.
عزیر عابسی تصریح کرد: این عصر جدید با افزایش جمعیت به شدت زیاد انسان از ۱ به ۸ میلیارد و افزایش سطح رفاه و بهداشت انسان که همه و همه در پی آن مصرف بالای آب، انرژی، تغییر کاربری اراضی و تولید زباله را نیز به همراه داشته روبرو شد.
وی با اشاره به اینکه به گفته بسیاری از افراد در گذشته این مشکلات وجود نداشت که کاملا درست است، خاطرنشان کرد: در قدیم پلاستیک نبود، نوشیدنیها در ظرفهای یکبار مصرف استفاده نمیشد، زبالههای الکترونیکی اصلا وجود نداشت.
استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه نوشیروانی بابل ادامه داد: این موارد مسائل هزاره جدید، سده جدید و شاید حتی طی۳۰ سال اخیر است که باعث فشار زیاد به طبیعت شده است.
وی افزود: زبالههایی که طبیعت نمیتواند در خود جذب و هضم کند، منابع آبی که دیگر طبیعت برای فعالیتهای کشاورزی و صنعتی ندارد همچنین منابع سوختی که از اعماق زمین خارج و وارد اتمسفر میشود موجب گرمایش زمین شده است.
عابسی با اشاره اینکه دوره جدید، دورهای است که زمین تحت فشار است و نیاز به حمایت دارد، افزود: باید ۸ میلیارد انسانی که روی کره زمین زندگی میکنند متوجه شوند که رفتار سنتی و غلط را عوض کنند و آموزش متناسب و مدرن ببینند.
این محقق، پژوهشگر و استاد محیط زیست تاکید کرد: بچههایی که با موبایل، باتری و لوازم الکترونیکی در ارتباط هستند باید بدانند که این موارد بعد از چند سال به بدترین و خطرناکترین نوع زباله به دلیل وجود سرب و جیوه تبدیل میشوند.همچنین تا میتوانند از مصرف پلاستیک پرهیز کنند و اگر استفاده کردند به گونهای باشد که وارد روند بازیافت شود.
وی افزود: فرهنگ سازی، آموزش و فهمیدن تغییری که اتفاق افتاده را حتما باید به نسل جدید دانش آموزان و دانشجویان آموزش داد چرا که جای این آموزش به شدت خالی است.
عابسی با بیان اینکه درسی در دوره دوم متوسط به نام شناخت انسان و محیط زیست وارد شد که خیلی دیر است، تصریح کرد: چون این آموزشها باید از دبستان شروع شود و در دانشگاه هم همین درس اختیاری است و به همین دلیل خیلی از فارغ التحصیلان مقطع دکتری موارد بسیار ساده محیط زیست را نمیدانند در حالی هر بچهای در اروپا در حال آموزش دیدن موضوعات مختلف محیط زیستی است.
استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه نوشیروانی بابل با اشاره اینکه آموزش خیلی خیلی مهم است، ادامهداد: متاسفانه آموزشها هنوز به صورت مبسوط شروع نشده و تصمیات خیلی سادهای گرفته شد و بیشتر خانوادهها خودشان آموزشهای لازم را به فرزندانشان میدهند.
وی افزود: شبکههای مردم نهاد نیز با اجرای برنامههای مختلف در این راستا کمک میکنند اما بنا به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، مسئولان، مدارس و دانشگاه کوتاهی کرده و برای آموزش و حل معضلات ورود نکرده است.
انتهای پیام