کودک آزاری؛ دردی که جهانی است
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۱۵۳۵۸۶
این روزها صدای سناریوی تلخ و تکراری کودک آزاری را می توان از هر گوشه این دنیا شنید. تنبیه، سوءاستفاده جنسی، ترساندن و حتی کشتن کودکان معصوم، حال دیگر حکایتی آشنا برای مردمان همه کشورهاست؛ فقیر یا غنی فرقی نمی کند، این روایت کهنه و آزاردهنده دنیای مدرن ما شده که با گذر از زندگی سنتی به مدرنیته روز به روز بر شدت آن افزوده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عجیب اینکه با پیشرفت علم و تکنولوژی در دنیا شمار کودک آزاری در حال افزایش است؛ عجیبتر آنکه درصد بالاتری از این جنایت ها، به جوامع توسعه یافتهای اختصاص یافته که حالا در زمینه آزار و اذیت کودکان رکوردهای قابل توجهی را از خود به یادگار گذاشتهاند. آری ماجرای تلخ سرنوشت ستایش، بنیتا، آتنا، اهورا و ...، تنها به گوش مردمان ایران آشنا نیست و داستانهایی شبیه این روایت ها در کشورهای پیشرفتهای چون آمریکا نیز هر روز با ابعاد تازهتری در جریان است.
گزارشی از کودک آزاری
به گزارش اقتصادآنلاین، قانون نوشت: بر اساس گزارش سازمان غیر دولتی و بین المللی حفاظت از کودکان که در کشورهای مختلف قاره های آمریکا، آسیا، آفریقا، خاورمیانه و اوراسیا فعالیت هایی را در راستای حمایت های عاطفی و مالی،آموزش، سلامت و تغذیه به کودکان انجام می دهند، سالانه حدود 700 میلیون کودک در سطح جهان از تنبیه، سوء استفاده جنسی و مواردی از این قبیل رنج می برد. همچنین بر اساس آمار این سازمان، 10 کشوری که دارای بالاترین درصد کودککشی در سطح جهان هستند در آمریکای لاتین و جزایر کاراییب واقع شده اند. این در حالی است که کشورهای واقع در اروپای غربی از قبیل نروژ، پرتغال و ... در کنار کشورهایی چون اسلوونی، رژیم صهیونیستی، استونی و قطر در زمینه بی توجهی به سلامت و آموزش کودکان در جایگاه بالاتری هستند. همچنین کودکان و نوجوانان این کشورها از انجام کارهای سخت، ازدواجهای زودهنگام و فرزندآوری در سنین پایین، بیشترین ضربه را خورده اند.
نگاهی به کشورهای کودک آزار!
بر اساس گزارش روزنامه آمریکایی اینسایدر مانکی، بالاترین درصد کودکآزاری به استرالیا اختصاص دارد، یعنی سالانه نزدیک به 50 هزار مورد کودک آزاری در این کشور وجود دارد. آمریکا نیز دومین کشوری است که هر سال با اختصاص 20 هزار مورد، بالاترین میزان تجاوز و کودک کشی را ثبت کردهاست. در واقع، گزارش های زیادی درباره جایگاه بالای آمریکا در زمینه کودککشی در دست است. از طرفی بر اساس آماری که آژانس جرایم ملی بریتانیا در سال 2015 منتشر کرده، حدود 700 هزار کودک در آمریکا هر سال مورد سوءاستفاده قرار می گیرند،اتفاقی که باعث شده تا تنها در دو سال گذشته حدود هزار و 670 کودک جان خود را از دست بدهند. داستان کودک آزاری در این کشور پهناور تا جایی پیش رفته که هر سال از هر هزار کودک، حدود 24 کودک مورد بی رحمی بزرگسالان قرار می گیرند. در یکی دیگر از گزارش های این آژانس بیان شده که بی توجهی والدین یکی از مهم ترین علت های بدرفتاری با کودکان در ایالات متحده آمریکا است. بنابراین آمارهای این آژانس نشان می دهد که در آمریکا هر ساله سهچهارم کودکان از غفلت والدین رنج می برند. همچنین حدود 17,2 درصد از کودکان تحت آزار و اذیت فیزیکی قرار گرفته و حدود 8,4 درصد از کودکان نیز هر ساله در این کشور مورد تجاوز اطرافیان خود قرار می گیرند. افغانستان نیز سومین کشوری است که سالانه بیش از 18 هزار مورد کودک آزاری را در آن گزارش شدهاست؛ در این کشور ناآرامیهای سیاسی و عدم دسترسی به ضروریات اساسی زندگی نقش مهمی را در سوء استفاده جنسی و تجاوز به کودکان دارد. بر اساس یکی از پژوهش های منتشر شده در سایت اینسایدر مانکی، از هر 200 نفر در انگلیس یک نفر از اختلال روانی «پدوفیلیا»؛ نوعی اختلال روانی که در آن فرد از لحاظ جنسی جذب کودکان می شود، رنج میبرد. در انگلیس سالانه 16 هزار مورد کودک آزاری گزارش میشود. روسیه نیز هر سال 10 تا 11 هزار مورد گزارش کودک آزاری را به خود اختصاص داده و از این لحاظ در مقام پنجم قرار دارد. کشور زیمبابوه آفریقا نیز با اختصاص سالانه بیش از سه هزار مورد کودک آزاری در رتبه ششم است. کشور بوتسوانا، واقع در جنوب آفریقا نیز هر ساله 10 هزار مورد کودک آزاری را به خود اختصاص داده و در جایگاه هفتم رتبه بندی جهانی جای گرفته است. همچنین در سالهای 2001 تا به امروز شمار کودک آزاری در هند نیز افزایش قابل توجهی یافته، به طوریکه سالانه حدود2هزار مورد از این جرایم در این کشور ثبت میشود. لازم به ذکر است که در کشورهای هند و پاکستان بیشترین تعداد کودکان کار زندگی می کنند که این موضوع زمینه ساز قتل و تجاوز به کودکان شده است. بنگلادش نیز با گزارش سالانه سه هزار مورد، در جایگاه نهم قرارگرفته است. بر همین اساس کشورهای واقع در جنوب آفریقا نیز با ثبت سالانه دو تا سه هزار مورد در جایگاه دهم قرار گرفته اند. پاکستان نیز با اختصاص دو هزار و500 مورد در جایگاه آخر این رتبهبندی قرار گرفته است. در این میان نگاهی به گزارش های منتشر شده از سوی سازمانهای جهانی حمایت از کودکان، نشان می دهد که ایران هنوز جایگاهی را در زمینه کودک آزاری در سطح جهانی به خود اختصاص نداده؛ هر چند در سالهای گذشته بیش از پنج هزار و 400 مورد کودک آزاری در کشورمان از سوی معاونت آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی به ثبت رسیده است.
قانون آمریکایی برای مبارزه با کودک آزاری
هر سال در آمریکا بیش از هزاران کودک مورد تجاوز و آزار بدنی قرار میگیرند. آمارهای منتشر شده از سوی سازمانها و آژانسهای بین المللی معتبر به خوبی نشاندهنده عمق فاجعه در این کشور است. واقعیت اینکه در آمریکا جرایم اینترنتی علیه کودکان هر روز بیشتر از گذشته نمود پیدا می کند، اما با این همه شاید اگر قوانین سرسخت مسئولان آمریکا برای کنترل کودک آزاری نبود، حالا درصد شیوع کودک آزاری در این کشور با ثبت رکوردهای بالاتری به گوش میرسید. نکته مهمی که در این میان جلب توجه میکند، بیانیهها و طرحهایی است که نمایندگان مجلس سنای این کشور برای ثبت و قانونی کردن آنها به شدت تلاش میکنند. مرور فعالیت مجلس سنای آمریکا در زمینه تصویب طرح های حمایتی از کودکان و نوجوانان نشان میدهد که رسیدگی به این موضوع جایگاه ویژه ای را در بین سناتورها دارد. این در حالی است که در مجلس ایران طرح حمایتی از کودکان هنوز بعد از 6 سال نهایی نشده و پرونده رسیدگی به این موضوع سالهاست که در مجلس نهم و دهم با روندی آهسته در حال حرکت است. اما در آمریکا رسیدگی به کودک آزاری و ارائه طرح های حمایتی یکی از اولویت های اصلی سناتورها است. همین چند روز گذشته بود که آخرین اقدام نمایندگان مجلس سنای این کشور روی تارنمای رسانههای آمریکایی رفت و خبرهای مهمی از اقدامات اخیر سناتورها به گوش رسید. آن گونه که در اتاق خبر مجلس سنای آمریکا آمده است، دو نفر از سناتورها به نام جان کورین و ریچارد بلومنتال، بیانیه ای با عنوان «طرح حفاظت از کودکانمان» را تقدیم مجلس این کشور کردند که در نهایت به تصویب سنای ایالات متحده آمریکا رسید.
پرونده روی میز ترامپ
حالا پرونده رسیدگی به این موضوع روی میز دونالد ترامپ باز شده و نهایی شدن آن تنها نیاز به امضای رییسجمهور آمریکا دارد. سه هزار و 500 نماینده از سوی حکومت فدرال و دولت های محلی ایالات متحده آمریکا برای مبارزه با سوء استفاده از کودکان دست به کار شدهاند. با اجرای این قانون، همه سازمانهای مجری برای مقابله با سوءاستفاده کودکان، تحت حمایت قرار گرفته و منابع و هزینههای لازم در اختیار سازمانها قرار میگیرد. به گفته سناتور کورنین، «این برنامه سازمانها و ارگانها را تجهیز میکند تا بتوانند با دقت بالاتری شکارچیان اینترنتی کودکان و نوجوانان را تعقیب کنند و حتی از قربانیان تجاوز و سوءاستفاده نیز حمایت میکند». در واقع با پیشرفت علم و تکنولوژی هر روزه کودکان و نوجوانان بسیاری از اینترنت استفاده میکنند. اما در این میان شکارچیان اینترنتی یکی از موضوعاتی است که مسئولان آمریکایی را نگران کردهاست. بر همین اساس این برنامه در دستور کار مجلس سنای آمریکا قرار گفته تا با رصد فعالیت های کاربران، از وقوع سوءاستفاده های جنسی و هر گونه اقدام شکارچیان علیه کودکان و نوجوانان جلوگیری کنند.
بلاتکلیفی یک پرونده حیاتی
با اینکه ایران هنوز جایگاه مهمی را در میان کشورهای با بالاترین درصد کودک آزاری به خود اختصاص نداده است، اما خبرهای تلخ تنبیه، شکنجه و حتی قتل کودکان در ماه ها و هفته های اخیر نگرانی های بسیاری را در میان مردم ایجاد کرده است. عکس های منتشر شده کودکان آزار دیده بدنی و جنسی در سایتها و شبکه های مجازی چند ماهی است فشارهای روحی را در میان کاربران بالا برده و همه نگاه ها به حمایت های مجلس و دولتی ها گره خوردهاست. در این میان گویی جای خالی لایحه و قانونی برای حمایت از کودکان بیش از گذشته به چشم می خورد. حالا سالهاست از ارائه لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان در مجلس می گذرد؛ لایحهای که به نظر میرسد بعد از سالها هنوز در میان نمایندگان جایگاهی برای رسیدگی ندارد و همچنان در حال خاک خوردن است. شاید اگر تاخیر و تعلل هایی که برای تصویب و نهایی کردن این لایحه در سالهای گذشته صورت گرفت، نبود ، لایحه حمایتی از کودکان در همان مجلس نهم نهایی شده بود وحالا ضررهای نابخشودنی و جبران ناپذیر اینچنین متوجه کودکان و نوجوانان ایران گزارش نشده بود. البته ناگفته نماند که لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان یکی از مهمترین هدف و خواسته مسئولان و فعالان حقوق کودکان بوده است ،اما وجود مشکلاتی از قبیل زمان بر بودن رسیدگی به تک تک بندهای این لایحه و جمع بندی نظرات همه سازمانها و ارگانهای دخیل در تصویب این لایحه، منجر به طولانی شدن این پروسه شده است. از طرفی هم لازم به ذکر است که تاخیر 6 ساله این لایحه تا حدودی میتواند از جانب برخی توجیه قانونی نیز داشته باشد، زیرا تصویب این لایحه به معنای ایجاد یک قانون است و تصویب قانونی کامل، جامعومانع که بتواند تا سالها نیاز مردم را مرتفع کند و بیشک زمانبر خواهد بود.
منبع: اقتصاد آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۵۳۵۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامه کودکی نداریم که درباره «جیغ و دست و هورایش» صحبت کنیم
بازنگری در فرمول «جیغ و دست و هورا» در ساخت برنامههای تلویزیون به عبارتی تبدیل شد که همه دربارهاش صحبت میکنند. مجری قدیمی که اعتقاد دارد از آن برنامههای جذاب و کودکانه خبری نیست که بیاییم درباره اینکه جیغ و دست و هورا باشد یا نباشد صحبت کنیم. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز بحثهای متفاوتی درباره فقدانِ محتوا برای خردسالان، کودکان و نوجوانان در تلویزیون میشود، برنامههایی که خلاقیت و نوآوری ندارند و فقط برخی از کاراکترهای کودکانه به فرمول جیغ و دست و هورا روی میآورند. در گذشتهای نه چندان دور درباره این نکته صحبت شده بود اما انتقاد هنرمند پیشکسوت کودک در جریان جشنواره عروسکی تلویزیون (عروسکخونه) دوباره انتقادات را به این سمت آورد.
روز گذشته با یکی از پزشکان حوزه کودک در خصوص دعوت کودکان به جیغ و دست و هورا صحبت کردیم که او هم اعتقاد داشت ایجاد نشاط درونی باید در دستور کار تلویزیونیها قرار بگیرد نه یک تخلیه انرژی آنی و لحظهای؛ که البته این اتفاق هم در نوعِخودش لازم است اما کامل و جامع نیست.
الهه رضایی مجری و برنامهساز قدیمیِ تلویزیون است که شاید بهترین سالهای کودکانه شبکه یک با اجرای او در خاطرهها مانده باشد؛ او در جریان گفتوگو با خبرنگار تسنیم بارها به جملهای اشاره کرد که انتقاد بسیاری از کاربلدها و قدیمیهای عرصه کودک است؛ متأسفانه کودک و نوجوان در کشور ما به فراموشی سپرده شده و دغدغه نیستند. چرا که به تعبیرِ رضایی، ما استعدادها و تهیهکنندگان قدرتمندی در حوزه کودک داریم که بخشی از آنها کنار گذاشته شدند و یا به ورطه فراموشی سپرده شدند.
او در این گفتوگو، دست و جیغ و هورا را آفتِ برنامهسازی کودک عنوان کرد و گفت: امروز برنامههایی ساخته میشود که آهنگی میزنند و مجری فریاد میزند دست و جیغ و هورا! یا بچههایشان را میآورند تا دیده شوند، این برنامهسازی نیست!
جیغ و دست و هورا برای تخلیه انرژی خوب است نه برنامهسازی تلویزیون!
این مجری قدیمی تلویزیون به خبرنگار تسنیم گفت: جیغ و دست و هورا برای تخلیه انرژی لازم است خصوصاً برای خردسالان و مدتی به یک روشی تبدیل شد که یکی از مدارس تهران این کار را شروع کرد. صبح برای اینکه انرژی بچهها را افزایش بدهد این کار را میکردند و روش خوبی است. اما نه به عنوان برنامهسازیهای تلویزیون! البته که این روزها برنامه کودکی نداریم که بخواهیم درباره جیغ و دست و هورایش با هم بحث کنیم. ناگفته نماند که دورهای همه برنامههای کودک تلویزیون همین کار را میکردند تا به گونهای حواسِ کودکان را پرت کنند چون خلاقیت و نوآوری نداشتند که به رخ بکشند.
نمیگویم این کار ممنوع است!
وی افزود: باز هم درباره «جیغ و دست و هورا» این نکته را باید یادآور شوم که من نگفتم و نمیگویم این کار ممنوع است و به طورکل نباشد. اما به اندازه کافی بایستی این اتفاق بیفتد که در آن صورت اشکالی ندارد. منتها اگر بیش از اندازه در هر کاری باشد یا در مراسم و برنامه تلویزیون، به کودکان هیچ کمکی نمیکند و اتفاقاً گاهی اوقات «آزاردهنده» هم خواهد بود. در هر چیزی افراط و تفریط دردسرساز است. نه خیلی همهچیز آرامِ آرام و نه شلوغِ شلوغ که بقیه را اذیت کند. ممکن است بچهها در برههای هم لذت ببرند اما کار اصولی نیست و به اندازه و گهگاهی هم اتفاق بیفتد ایرادی ندارد.
شکلگیری نشاط کودکان با جیغ و دست و هورا یا اتفاقی درونی؟!اصلاً نیازی به این همه شلوغبازی نبود
رضایی در ادامه اضافه کرد: کودکان از صفر تا 6 سالگی بهترین مقطع یادگیریشان است. سن تربیتپذیری، آیندهسازی و استعدادیابی در این زمان اتفاق میافتد. باید از طریق برنامهسازی بهطور غیرمستقیم و مستقیم و با بازیهای درست و کاربردی، مهارتافزایی را رونق دهیم، اما همواره مجری فریاد میزند جیغ و هورای بلند و این روزها هم لباسهای رنگارنگ بپوشند. این نوع اتفاقات نمیتواند برای کودک، فرهنگسازی کند یا تأثیرگذار باشد. بچهها نمیتوانند الان در این شرایطی که برایشان فراهم شده انرژیشان را تخلیه کنند. اگر مسابقاتی برای بچهها بگذارند که این بچهها بتوانند انرژیشان را تخلیه کنند. اگر خلاقیتهایی را برای بچهها ایجاد کنند. برنامههایی که بتواند از خلاقیتهای بچهها استفاده کند، بسازند. همانطور که در گذشته هم این نوع برنامه میساختند؛ اصلاً نیازی به این همه شلوغبازی نبود. باید این شلوغ بازیها را کم کنند. اصلاً چه دلیلی دارد برنامههای تلویزیون که دست میزنند، جیغ و هورا بکشند.
وی خاطرنشان کرد: جیغ زدن برای تخلیه انرژی است اما نه در استودیو و برنامهای که قرار است حرفهای مهمی را در قالب مفاهیم کودکانه بزند. چون دستشان خالی از مفهوم و ارزش است به سمت چنین حرکتهایی میروند تا خلأهای ذاتی برنامهسازی را پُر کنند.کاری ندارند غیر از اینکه چند دقیقهای با این دست و جیغ و هورا بگذرانند. اما اگر برنامه، مسابقه و خلاقیت و بینشی داشته باشد آن وقت میبینید که حواسِ کودک را پرتِ این نوع حرکتها نمیکنند و فرصت کمتری را برای این همه سر و صدا اختصاص میدهند.
چرا ترجمهها در حوزه کودک و نوجوان بر تألیف پیشی گرفت؟کودک در تلویزیون و رسانه برای کسی مهم نیست
رضایی با اشاره به اینکه هنوز هم این نکته را تکرار میکنم کودک در تلویزیون و مجموعه رسانه برای کسی مهم نیست، افزود: بچهها برایشان ارزش ندارند؛ اگر ارزشمند باشند باید سعی کنند روشی را انتخاب کنند که در راستای نیاز و علایق کودکان قدم بردارند. آنچه که به نظر میآید با سبک زندگی خانوادههای ایرانیها تطبیق داشته باشد. البته برای تلاشگران شبکه کودک احترام زیادی قائلم اما احساس میکنم برخی از مسئولان خصوصاً در شبکه کودک، اطلاعات کودک، روانشناسی کودک و نیازسنجیهای کودک را نمیشناسند، شاید نمیدانند بایدها و نبایدهایشان چیست که یاد بگیرند. چون ما معضلات بزرگی در جامعهمان داریم و فضا را جدّی نگیریم، فرهنگمان از دست میرود. وقتی درباره خطر اعتیاد، کودکان کار و خیلی از معضلات دیگر هم صحبت میکنیم برخیها میخندند و جدّی نمیگیرند. این فضاها واقعاً نیازمند کار جامعهشناسی دقیق و ساماندهی قدرتمند دارد. باید NGOهایی راهاندازی شوند و با دانش و کارآمد کار کنند.
تلویزیون در کجای کار اشتباه کرده؟
وی در پاسخ به این سؤال که تلویزیون در کجای کار اشتباه کرده و باید چه کار کند، خاطرنشان کرد: کسانی که آن موقع در گروههای کودک کار میکردند افراد متخصصی در زمینه ساخت برنامه برای کودکان، خردسالان و نوجوانان به کار میگرفتند. اینها کسانی بودند که تحصیلات و تجربیات لازم در این زمینه داشتند. عشق و علاقهشان به بچهها واقعی بود. لذا سعی میکردند اطلاعات راجع به برنامهسازی را از همهجا بدست بیاورند و خودشان را با خواستههای کودک تطبیق بدهند. متأسفانه تا آنجا که من اطلاع دارم امروز کمتر از آن اتاق فکرها و افراد متخصص در زمینه کودک فعال هستند؛ بعضاً علاقهمندند برنامههای کودک بسازند اما نه آنطور که باید و شاید. برنامههای شبکه کودک را دیدم تعداد زیادی کارتونهای قدیمیاند که هنوز دوستداشتنیاند و کمتر به کار جدیدِ دلچسبی رسیدهام. شاید بعضاً برنامههایی خوب باشد اما در حدی که بتواند علاقهمندان زیادی را جذب کند، نیست. دلیلش هم این است از افراد متخصص در حوزه شناختی کودک، خردسال و نوجوان استفاده نمیشود.
این مجری قدیمی تلویزیون با اشاره به اینکه باید همه دلسوزان کودکان برنامهسازی کنند، تأکید کرد: به گمان من باید تمام کسانی که دلسوزِ کودکاناند، برنامهسازی کنند. کسانی که دغدغه تربیت کودکان را دارند و به آینده بچهها میاندیشند. آموزشهایی که برای بچهها میگذارند، باید آموزشهایی باشد برای آیندهشان هم مفید باشد. اگر این آموزشها به شکلی طراحی شود که با روحیات بچهها سازگار باشد حتماً جواب مثبتی میگیرد. بچهها در هر گروه سنی علایقی دارند، اگر تلویزیون بتواند مجموعهای از برنامههایی که سرگرمکنندهاند، آموزشهای خیلی ملایم، مثبت و دوستداشتنی برای کودکان طراحی کردهاند، ارائه دهند مخاطب، مدیومی غیر از تلویزیون انتخاب نمیکند.
بررسی مختصات سینمای کودک و نوجوان در گفتوگو با مدیر شبکه کودک لبنانمیخواهند کاری کنند اما عملی نمیبینیم
رضایی در خصوص همکاری با تلویزیون گفت: ادعا میکنند میخواهیم کار کنیم و عملاً دوستان و همکارانی که میخواهند کاری ارائه بدهند به درِ بسته میخورند. من خودم یکی دو مورد با دوستان و همکاران رفتهایم و گفتهایم؛ یا ما را به اسپانسر ارجاع میدهند و یا میگویند بودجه نداریم و یا کار را به زمان دیگری موکول میکنند. به امید روزی که مسئولین فقط ادعا نکنند و برنامههای کودک برایشان مهم باشد. اما تلویزیون برای اینکه بتواند کارهای بهتری در حوزه کودک ارائه بدهد به نظر میآید سیاستگذاریها و اهدافش را در این زمینه باید بازنگری کند. همچنین تلویزیون میتواند از افراد کاربلد و تهیهکنندگان قدیمی که دور مانده و خانهنشین و بیکار ماندهاند، استفاده کند. هنوز بازنشسته نشدهاند و از نظراتشان استفاده نشده است. در کارنامهشان کارهای ماندگار و درخشانی وجود دارد. متأسفم از اینکه برنامههای تلویزیون محتوای کافی ندارند، متأسفانه فقط حرف زده میشود و عملی نمیبینیم.
انتهای پیام/