رزمندگان دفاع مقدس، جهادگران و شاهدان حق و حقیقت
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۲۳۳۳۰
تهران- ایرنا- شهیدان به عنوان الگوهای اجتماعی برای نسل جوان به شمار می روند و اینک که دشمنان در تلاشند تا با الگوسازی به ارزش ها و فرهنگ این مرزوبوم رسوخ کنند، شایسته است تا با تکریم یاد و خاطره آنان، جامعه را در برابر تهاجم فرهنگی دشمن ایمن ساخت.
تجاوز و یورش همه جانبه رژیم بعث عراق به مرزهای مختلف ایران سبب شد تا رزمندگان دلاور با تمام وجود و اراده ای پولادین در برابر متجاوزان و حامیانش صف آرایی و ماشین جنگی صدام را متوقف کنند و درسی فراموش ناشدنی را به دشمنان این مرز و بوم بیاموزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
**شهیدان و باور به حقانیت جهادشان
شهیدان با باور به حقانیت جهادشان، گام در کارزاری نهادند که جلوه ای حقیقی از جنگ حق و باطل بود و آنها با اعتقاد به وعده الهی حضور در جبهه ها را تکلیف و جهاد الهی دانسته و سرانجام به آرزوی وصال به معبود رسیدند.
روزنامه «کیهان» در گزارشی با عنوان «هم نفس صخره و طوفان» به 12 خاطره از نبرد شهید کاوه با تجزیهطلبها در کردستان پرداخت و نوشت: محمود کاوه، 18 سال بیشتر نداشت که فرمانده حفاظت از بیتامام(ره) در جماران شد و حیرت بزرگان ارتش را در آن زمان به خود واداشت. به گونهای که به سرهنگ صیاد شیرازی گفتند یک نوجوان 18ساله در جبهه کردستان پیدا شده که وقتی در اتاق جنگ شرح عملیات میدهد، آدم مات و مبهوت میماند و سرا پا گوش است.
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «شهید کانال کمیل»، آورد: پاسدارشهید «علیرضا بنکدار» سال 1336 متولد شد. سال 61 به عنوان معاون گردان کمیل در لشکر 27 محمد رسولالله(ص) با فرمانده این گردان یعنی شهید محمود ثابتنیا در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کرد. او به عنوان معاون گردان کمیل در این محاصره در 21 بهمن 1361 بر اثر اصابت گلوله خمپاره از ناحیه چپ بدن زخمی شد و بعد از چند ساعت خونریزی در کانال کمیل، واقع در فکه به شهادت رسید.
روزنامه «کیهان» در گزارشی با عنوان «عزیمت به قم و تهران برای شرکت در تظاهرات»، نوشت: شهید تقی سرپناه فرزند جعفر در 1330 در یک خانوادة مذهبی در یکی از روستاهای سورکوه املش دیده به جهان گشود. در تظاهرات و راهپیمایی در اوجگیری انقلاب نقش بسزایی داشت و گاهی اوقات جهت شرکت در مراسم و تظاهرات به تهران و قم میرفت. پس از شکلگیری انقلاب اسلامی از اولین کسانی بود که به عضویت سپاه پاسداران شهرستان رودسر درآمد و در محل سکونت پایگاه و انجمن اسلامی تشکیل داد و سرانجام در 1362 در حال انجام مأموریت در منطقة اسلام آباد غرب در اثر سانحة تصادف به درجة رفیع شهادت نایل آمد.
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «پهلوان مفقود الاثر»، نوشت: شهید غلامرضا ربیعی در سومین فروردین 1344 در خانوادهای متدین و پر جمعیت در روستای خلشاء چهارده از توابع شهرستان آستانه اشرفیه چشم به جهان هستی گشود. او در کشتی گیلمردی دستی توانا داشت، یک پهلوان واقعی و به تمام معنا بود. گذشت و فداکاریاش بسیار زبانزد بود، زودتر از موعد مقرر برای خدمت سربازی به کردستان اعزام شد که از ناحیه پا مجروح شد و سه ماه در منطقهاشنیه بود که در ارتفاعات کله قندی بعد از فتح آنجا بطور نامشخص مفقودالاثر گشت. خاطره ای از پدر: هرگاه در مراسم کشتی میرفتیم همیشه پیروز و موفق بود ودر آخرین مرخصی خود که با حریف خود کشتی گرفت که وقتی بعد از شکست آن فهمید که حریف وی برادر شهید بوده چنان سخت پشیمان شد که او را بر دوش خود سوار کرد و در میدان کشتی چرخانید.
روزنامه «کیهان» در گزارشی با عنوان «از دانشگاه امام صادق(ع) تا شهادت در راه خدا» نوشت: علی قربانزاده قمصری در 28 اسفند1340 به دنیا آمد در سال 61 در رشتة مهندسی شیمی صنایع پالایش «دانشگاه شریف» قبول شد، همزمان در «دانشگاه امام صادق (ع)» نیز قبول و در رشتۀ معارف اسلامی و تبلیغ مشغول به تحصیل شد. در اواخر اسفند سال 1363 به جبهه جنوب اعزام شد، بعدها فهمیدیم که شیمیایی شده، ولی بهمان نگفته بود. در پی عملیات والفجر 8 باز به جبهة جنوب اعزام شد. صبح چهارشنبه 28 اسفند اردوگاه در پی لو رفتن به وسیلة منافقان، به وسیلة هواپیماهای عراقی بمباران شد و او از ناحیة سر مورد اصابت ترکش یکی از راکتها قرار گرفت و به آرزویش، شهادت در راه خدا رسید.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «پیکر شیخ را با جامه سرخ روحانیت دفن کردند»، نوشت: شهید شریف قنوتی نخستینهای زیادی را به نام خود کرده است. او نخستین روحانی مجروح و اسیر جنگ تحمیلی، نخستین روحانی شهید دفاع مقدس، نخستین نماینده امام خمینی(ره) که در جنگ به شهادت رسید، نخستین فرمانده شهید جنگهای چریکی و پارتیزانی، تشکیلدهنده گروههای مسلح به امر امام خمینی(ره) در سال 1342، نخستین برگزارکننده تظاهرات در شهرستان بروجرد تا جایی که به عنوان رهبر انقلاب بروجرد معرفی شد، نخستین تشکیلدهنده ستاد پشتیبانی از جبهههای جنگ و حمایت از جنگزدگان در بروجرد، نخستین ارسالکننده محمولههای تدارکاتی از بروجرد به مناطق جنگی به ویژه خرمشهر، نخستین گروه اعزامی از بروجرد به خرمشهر جهت دفاع از شهر و نخستین گروه مدافع در خرمشهر به نام «لشکر الله اکبر» است که همراه برادران ارتشی و سپاهی به مدت 35 روز مقاومت کردند.
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «شهادت را در جبهه میجست و در شارجه به آن رسید!»، آورد: اتفاق غریبی است که چند سال در جبهههای دفاع مقدس به دنبال شهادت باشی و عاقبت آن را در شارجه امارت به دست بیاوری! این اتفاق عجیب برای شهید حمید باصری افتاده است. یکی از رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که از نوجوانی در جبهههای جنگ حضور یافت و بارها تا مرز شهادت پیش رفت، اما قسمت بود بماند و در کسوت یک نیروی امنیت پرواز در حادثه سقوط یک فروند هواپیمای ایرانی در 21 بهمن 1382 در شارجه امارات به شهادت برسد.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «میخواست چیزی از پیکرش بازنگردد»، نوشت: زندگی گاهی سرنوشتهای عجیبی پیش روی آدم میگذارد. مثل پدری که 30 سال منتظر پیکر پسرش میماند، پیر میشود و در آخر با دلی پرغصه رخت از این دنیا برمیبندد. شبیه مادری که پس از 35 سال پیکر عزیزدردانهاش را در آغوش میگیرد، میبوید و میبوید و میبوید تا به روزگار پیری میرسد. جایی که جوان 18 سالهاش با ساکی کوچک در دست، عزم رفتن به جبهه کرده و او با دلی پرآشوب پسرش را راهی میکند.
این روزنامه در گزارشی با عنوان «حاجقاسم گفت باید آقامرتضی را از گمنامی دربیاوریم»، آورد: اگر شهید حسن باقری را چشم تیزبین دفاع مقدس مینامیم، شهید مرتضی حسینپور را باید چشم تیزبین جبهه مقاومت اسلامی بنامیم. مرتضی حسینپور فرمانده عملیات حیدریون در سوریه و فرمانده شهید محسن حججی بود. او صدها نفر همچون محسن حججی را پرورش داد تا جبهه مقاومت اسلامی پرتوان و پرنیرو در برابر تروریستها مقاومت کند. این فرمانده زبده نظامی در همان معرکهای که شهید حججی به اسارت درآمد به شهادت رسید. اما پیش از شهادتش نقشه شوم داعش را برای به راه انداختن حمام خون برهم زد و جان بسیاری از رزمندگان را نجات داد.
روزنامه «جمهوری اسلامی» در گزارشی با عنوان «پیمان نامه سه شهید»، نوشت: شهیدان عزیـز عـلـی سراج، مجتبی سعیدی و احمد مختاری با یکدیگر مـیـثـاق بـسـتـنـد کـه هـر کدام زودتر شهید شد شفیع دیگران در نزد پروردگار باشند....و خداوند در فاصـله کربلای 1 تا حماسه مرصاد این هر سه را به حضور پذیرفت! مقام معظم رهبری در سال 1385 در استان سمنان در مورد این سه شهید فرمود: آن سه نوجوانی که از مهدیشهر با هم پیمان میبندند که هر کدام شهید شدند آن دو نفر دیگر را در روز قیامت پیش خداوند شفاعت کنند سه نوجوان و هر سه شهید می شوند، نام اینها را شما می دانید، داستان اینها را شما میدانید، اینها جزو ماجراهای فراموش نشدنی تاریخ است اینها چیزهایی نیست که از خاطره یک ملت برود.
روزنامه اطلاعات در گزارشی با عنوان «سردار شوشتری، شهید وحدت آفرین» نوشت: بچه روستا بود و در یک زندگی سخت همراه با مشکلات مالی بزرگ شده و فردی رنج کشیده و بسیار محکم بود. به همین خاطر در طول زندگی خود، به محرومان توجه ویژه داشت و خدمت به آنان را عبادتی بزرگ می دانست. در رخدادهای کردستان و گنبد کاووس در سالهای 1358 و 1359 به عنوان یک رزمنده، کیلومترها از خانه خود مهاجرت کرد و در خط مقدم انقلاب اسلامی حاضر میشد و از انقلاب و تمامیت ارضی کشورش دفاع میکرد. با آغاز جنگ، فرماندهی لشکر 5 قرارگاه نجف، قرارگاه حمزه و جانشینی فرمانده نیروی زمینی سپاه بخشی از مسئولیت های این فرمانده بزرگ بود. از اول فروردین ماه 1388 هم با حفظ سمت، فرماندهی قرارگاه قدس زاهدان را عهده دار و موفق شد با تلاشی پیگیر و مجاهدتی خستگی ناپذیر ایجاد اتحاد بین طوایف شیعه و سنی را در این استان به افتخارات خود بیفزاید.
سردار شوشتری در تدارک برگزاری همایش وحدت - میان عشایر شیعی و سنی کشور- سران طوایف منطقه پیشین در محدوده منطقه سرباز استان سیستان و بلوچستان بود که صبح روز یک شنبه 26مهر1388 توسط عامل انتحاری عبدالمالک ریگی به فیض عظیم شهادت نائل آمد. در این اقدام تروریستی، 42 نفر از جمله سرداران شهید شوشتری و محمدزاده همراه با شمار دیگری از فرماندهان سپاه، مردم و شیوخ اهل سنت و مولویهای بلوچ سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدند.
**دفاع مقدس؛ جلوه ای بارز از نبرد میان حق و باطل
جنگ ایران و عراق نمونه بارز نبرد میان حق و باطل در عصر کنونی بود، نبردی که در آن انسان هایی وارسته با ایمان به آرمان هایشان به رویارویی با ارتشی مجهز به امکانات نظامی همه جانبه و مورد حمایت استکبار جهانی پرداختند و متجاوزان را وادار به عقب نشینی کردند.
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «نیستان در آتش»، نوشت: سالها زیستن و جنگیدن در کنار یکدیگر بچهها را چنان به هم نزدیک کرده بود که انگار اعضای یک خانواده هستند؛ دوستیها چنان ریشه دوانده بود که به برادری رسیده بود. همین که یکدیگر را «برادر» خطاب میکردند نشان از پیوند محکم اخوتی بود که در میانشان بسته شده بود. از هر آنچه داشتند که عزیزترینش جانشان بود در راه این دوستی و برادری میگذشتند؛ چه باک از نثار جان اگر دوست و همرزم و همسنگری جان سالم از مهلکه به در برد. روایت امروز، روایت غریب کسی است که به دنبال یاران گمشدهاش میرود و خود سرگردان و آواره بیابان میشود. هفت روز با تنی زخم خورده در میان سربازان دشمن از این سو به آن سو میرود و خود را از چشم آنها پنهان میکند اما آخر کار خود گرفتار میشود.
روزنامه «کیهان» در ادامه گفت وگویی با حامدالجبوری عضو ارشد حزب بعث از سلسله مقاله های زیر پوست شهر با عنوان «چگونگی اجرای سناریوی آمریکا در خلیج فارس برای مداخله در جنگ به نفع صدام»، آورد: از همان اول که کفه جنگ در سال 1361 به نفع ایران سنگین شد، اشغال شبه جزیره فاو سپس در بخش العماره و ورودشان به خاک عراق. در همین اوضاع آمریکا حس کرد عراق در آستانه سقوط است فلذا دخالت کرد. قانون اساسی آمریکا به رییسجمهور آمریکا این اختیار را طبق قواعد درگیری(rules of engagement) میدهد که اول وارد نبرد شود و بعد موضوع با کنگره در میان گذاشته شود نه برعکس. به این شکل که یک هواپیمای ساخت فرانسه متعلق به عراق با چند موشک یا یک موشک اکزوزیت به یک ناوچه آمریکایی در آبهای خلیج حمله کرد، ناوچه استارک و سی و هفت سرنشین آن کشته شدند. مهم این بود که چنین تهاجمی نسبت به نیروهای آمریکایی رخ داده حالا چه از طرف عراق یا ایران. فلذا آمریکا وارد جنگ شد.
این روزنامه با درج عنوان «اردوهای دانشآموزی راهیان نور به مناطق عملیاتی جنوب آغاز شد»، نوشت: با حضور 2 هزار دانشآموز در محل یادمان شهدای شلمچه، حرکت کاروان های راهیان نور در قالب اردوهای دانشآموزی در بازدید از مناطق عملیاتی جنوب آغاز شد. سرگرد علیرضا خردمند فرمانده پایگاه مقاومت بسیج خرمشهر در این مورد گفت: روایت جنگ بر مبنای علم روز و آشنایی با آخرین روشهای جنگ نرم، محور اصلی آموزش اردوهای دانشآموزی به شمار میرود. راهیان نور مبنای حرکت کشور برای پایهریزی جبهه فرهنگی در میان نسل جوان است.
روزنامه «جمهوری اسلامی» به بهانه روز تجلیل از اسرا و مفقودین در یادداشتی با قلم زهرا خانیانی و با عنوان «هنوز مادرت با چشمانی منتظر انتهای کوچه را میکاود»، نوشت: جاویدالاثرتر از تو کیست؟ این خطابی است به آنان که حتی پیکری از آنان بر جای نماند؛ آن روز که مادرت برای بدرقهات بند پوتینت را میبست حس پر کشیدنت بسیار نزدیک بود، آن روز تمام ماهیهای حوض خانه دلشان از رفتنت گرفته بود؛ مادر قرآن بر سرت گرفت و پشت سرت آب پاشید. سنگینی نگاه آخر تو با سنگینی گامهای پوتینت همراه شده بود، چشمان مادر تا انتهای خیابان بدرقهات کردند، خداحافظی آخر برایش سخت بود اما تو شوق پرواز و ملکوت داشتی. وقتی رفتی مادرت برای قامت رشیدت «و ان یکاد...» خواند اما هنوز پلاک بیتنت را نیز برایش نیاوردهاند! به راستی در کدامین تابوت میتوانستند جایت دهند تو که همت بلندت به بلندای سرو بود!
روزنامه «خراسان» در گزارشی با عنوان «روایت دردها و لبخندها» در دیداری با جانبازان مرکز توان بخشی امام خمینی(ره) مشهد، آورد: فکر می کردیم عیار آن ها هم مثل خیلی های دیگر است که باید برویم و روحیه بخش ساعاتی از روزهای تکراری شان باشیم و مرهمی هر چند اندک برای دردهایشان... اما آن ها که در سال های دفاع، سرب و گلوله داغ را به جان خریدند تا روشنایی راه عزت ایران سربلند باشند، این بار هم راه را به ما نشان دادند و همان دقایق اول دیدار، مغلوب اراده هایی شدیم که سال های سال است از کوره رنج های روزگار، آبدیده بیرون آمده اند. دیدار با یادگاران گمنام و بی توقع سال های دفاع مقدس که هر کدام بخشی از وجودشان را در میدان نبرد جا گذشته اند، آن قدر برای ما دلپذیر بود که حافظه تاریخی مان تا سال های سال خاطره دیدار با آن ها را از صفحه یادش محو نخواهد کرد.
روزنامه اطلاعات در گزارشی با عنوان «عملیاتی که عاشورایی شد» نوشت: ۲۵مهرماه سالروز آغاز عملیات«عاشورا» در سال ۱۳۶۳است که منجر به بازپس گیری بیش از ۵۰کیلومتر مربع از مناطق اشغالی در استان ایلام شد .
در قرارداد «۱۹۷۵الجزایر»، خط الراس ارتفاعات «میمک» به عنوان مرز ایران و عراق تعیین شد. سپس کمیتههای مشترک دو کشور برای تهیه اسناد لازم و میلهگذاری مرز به گفتگو پرداختند. این گفتگوها که به کندی انجام میشد، تا آستانه وقوع انقلاب اسلامی به نتیجه تعیین کنندهای نرسید و در این میان، رژیم عراق که به تعیین قطعی مرزها تمایلی نشان نمیداد، با پیروزی انقلاب اسلامی زمینه برای ملغی شدن قرارداد مذکور فراهم شد و در روز ۱۹شهریور ۱۳۵۹به میمک حمله کرد و دو روز پس از انجام این حمله آن را به تصرف خود درآورد.
**لزوم پاسداری از آثار دفاع مقدس
درخشش آثار ادبی در حوزه دفاع مقدس به ماندگاری این اثرها در ذهن و خاطره همگان می انجامد و سبب نهادینه شدن فرهنگ شهادت طلبی در جامعه و به خصوص در میان نسل جوان می شود.
روزنامه «کیهان» در یادداشتی با قلم احمد شاکری نویسنده و منتقد ادبی و با عنوان «(هیچ) به (هیچ)!» به نقد و بررسی رمان «مارون» پرداخت و نوشت: در حوزه ادبیات داستانی انقلاب و دفاع مقدس کاری را که جریان شبه روشنفکر به راحتی و آسانی جرات انجام آن را نداشت برخی چهرههای ضعیفالنفس انجام دادند. چهرههایی چون احمد دهقانَ، مجید قیصری، محمدرضا بایرامی در حوزه دفاع مقدس و محمدکاظم مزینانی در ادبیات انقلاب با هنجارشکنی خود عملا زمینه را برای بازگشت طیف روشنفکر به حوزههای مقدس انقلاب و دفاع مقدس باز کردند. این امر موجب شد جبهه روشنفکری به عرصه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس بازگردد. دلیل دوم را باید در درخشش آثار داستانی دانست که بخصوص در حوزه ادبیات دفاع مقدس تولید شده است. به نظر میرسد بیم و امیدی توامان در جریان شبه روشنفکری آنها را بار دیگر به نوشتن درباره این موضوعات ناگزیر ساخت. چرا که توفیق برخی آثار بخصوص آثار مستندنگار ارزشی در حوزه ادبیات دفاع مقدس عملا بازار کتاب و مخاطب پنهان ادبیات را در دست گرفت.
روزنامه «جام جم» در گزارشی با عنوان «زیباترین کلمات برای خون حججی ها / شعر، سربازی همیشه آماده است» در گفت وگو با مصطفی محدثی خراسانی خالق ترانه «آیات انقلاب»، آورد: در آستانه ماه محرم قرار داشتیم و با توجه به پیوندی که دفاع مقدس و جریان مدافعان حرم با کربلا، حماسه حسینی و حضرت زینب(س) دارد انگیزه ام برای کامل کردن ترانه دوچندان شد و آقای امیرحسین سمیعی خیلی خوب توانستند با این شعر ارتباط برقرار کنند و آهنگسازی خوبی روی آن انجام دادند، پس از تنظیم خوب توسط آرمان مهربان، صدای بهرام پاییز مناسب تشخیص داده شد و در نهایت «آیات انقلاب» بدین شکل متولد شد.
خاستگاه کلمات و حس و حال این شعر، شهید حججی است، شعر همانند یک سرباز آماده به خدمت در کمترین فاصلههای زمانی همواره در صحنه حضور پیدا کرده و کارآمدترین هنر در این زمینه است. گفتنی است آلبوم موسیقی دفاع مقدس با نام «چاوشی بیداران» چندی پیش رونمایی شد که متشکل از 7 اثر موسیقی است و قطعه «آیات انقلاب» از قطعات همین آلبوم به شمار می رود.
روزنامه «جمهوری اسلامی» در گزارشی با عنوان «برکات دفاع مقدس در کلام امام خمینی»، نوشت: همانگونه که انقلاب اسلامی با رهبری حضرت امام خمینی (س) به پیروزی رسید، در دفاع مقدس نیز با رهنمودها و فرماندهی ایشان ادامه یافت، و آنچه حاصل شد دستاوردی عظیم بود؛ چرا که در دویست سال اخیر، برای اولین بار ایران در جنگی نابرابر حتی یک وجب از خاک خود را از دست نداد؛ از مستشاران خارجی کمک نگرفت؛ روی پای خود مردانه ایستاد؛ در صنایع دفاعی به خودکفایی رسید؛ حتی در اوج جنگ از رفتن به پای صندوقهای رای برای تعیین سرنوشت، غفلت نکرد و خود را به عنوان قدرتی که میتواند پشتوانه مستضعفان جهان باشد تثبیت کرد.
روزنامه «ستاره صبح» در گزیده ای از گزارشی با عنوان «روایت بزرگان ادبیات از ایران» نوشت: احمد عطا نام اصلی اوست که در اهواز به دنیا آمده است. پدر و مادر دزفولی او باعث شدند او هم خودش را بیشتر دزفولی بداند و در برخی کتابهایش از جمله «همسایهها» برخی واژههای دزفولی را استفاده کند. کتابهای احمد محمود از «زمین سوخته» که تجربه شخصیاش از جنگ است تا «همسایهها» و «مدار صفر درجه» همه در اهواز و زادگاهش میگذرند و داستانی از مردمان شهر را نشان میدهند. در «زمین سوخته» با نویسنده در کوچه کوچه اهواز میرویم، با او خراب شدن خانههایی که روزگاری زندگی در آنها جریان داشته را میبینیم و شهدا را از زیر آوار بیرون میکشیم، با او به خونهای حمید که روی زمین خشک شده، خیره میشویم و با او اشکها میریزیم. احمد محمود در این کتاب جنگ را از زبان راوی اول شخص تعریف میکند و اگر روزی در اهواز بودید، با همین کتاب میتوانید به میدانها و خیابانهای مختلف سر بزنید.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان ««تبیان» چشمداشتی به «کلید اسرار» ندارد» نوشت: جمال شورجه از نویسندگان و کارگردانان متعهد کشورمان است که اغلب او را با آثار دفاع مقدسی چون دایره سرخ، خلبان و عملیات کرکوک میشناسیم. درحال حاضر نیز شاهد بازپخش مجموعه قصههای «تبیان» از تلویزیون هستیم که با همکاری مرحوم سلحشور تولید کرده است. جنگ شروع شد با دوربین برای عکاسی و ساخت فیلمهای کوتاه به مناطق جنگی رفتیم تا صحنهها را به تصویر بکشیم؛ آموزشهای ما عملی و تئوری با هم بود و از هر دو نظر ما تربیت شدیم. بعد از مدتی کلاسهای ما تمام شد ولی سودای دفاع مقدس برسرداشتیم؛ عدهای جذب تلویزیون، عدهای جذب ارشاد و عدهای هم مثل ما جذب حوزه هنری شدیم البته همه با هم ارتباط داشتیم. پایههای فیلمسازی ما به این شکل ایجاد شد.
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «همت بیپایان» با بیان روایتی از زندگی شهید همت نوشت: پژوهشی درباره زندگی شهید والامقام محمد ابراهیم همت در کتابی با عنوان «همت بیپایان» توسط علیرضا افتخاری و امیرحسین شیرخانی گردآوری و نوشته شده و توسط انتشارات انگیزه مهر روانه بازار کتاب شده است. «همت بیپایان» در 94 صفحه داستان زندگی شهید ابراهیم همت را روایت میکند و در سه فصل گردآوری و تدوین شده است که فصل اول آن با عنوان «نگاهی اجمالی بر جنگ ایران و عراق» کار شده است و در آن مباحثی چون «سرانجام هجوم هشت ساله»، «اهداف هجوم هشت ساله»، «تجهیزات نظامی عراق» و «ایران در دوران دفاع مقدس» مورد واکاوی و توجه قرار گرفته است.
گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: کامبیز رضایی**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**1699**2059**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۲۳۳۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیکر شهید جاویدالاثر ایلامی پس از ۴۱ سال شناسایی شد
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، سرهنگ محمدحسین فولادی امروز با بیان اینکه پیکر پاک شهید محمدشفیع فیضیزاده از شهدای جاویدالاثر استان ایلام پس از ۴۱ سال گمنامی شناسایی شد، گفت: پیکر پاک شهید والامقام در آن سوی مرز مهران و در مناطق عملیاتی زرباطیه عراق تفحص شده است.
بیشتر بخوانید: پیکر ۵ شهید دوران دفاع مقدس در فکه کشف شدمدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان ایلام افزود: این شهید در عملیات والفجر۳، سال ۱۳۶۲ به شهادت رسیده است.
فولادی با اشاره به اینکه پیکر این شهید بزرگوار در پی تفحصهای انجام گرفته در منطقه کشف شد و برای تعیین هویت به معراج شهدای تهران انتقال یافت، تصریح کرد: "دی. ان. ای" و آزمایشهای ژنتیکی و هویتی بستگان نزدیک همه شهدای گمنام استان ایلام استخراج و ذخیره سازی شده است.
وی در ادامه با بیان اینکه مراسم تشییع پیکر این شهید گرانقدر متعاقبا از طریق رسانهها اعلام می شود، گفت: این شهید دوران هشت سال دفاع مقدس، سال ۱۳۲۷ در روستای "چشمه پهن" بخش کارزان شهرستان سیروان متولد شد.
فولادی با تاکید بر اینکه پیش از این ایلام دارای ۶۹ شهید جاویدالاثر بود، افزود: شهیدان مرادحاصلی، زرگوش، محمدیان، چناری و غیوری زاده نیز از شهدای گمنامی بودند که پیکر پاک آنان تفحص و شناسایی شد.
در سال ۱۴۰۰ هویت ۲ نفر از شهدای گمنام مدفون در استان ایلام شامل شهید "سیدابوالفضل حسنی" ساکن استان تهران و مدفون در شهرستان بدره و شهید "قاسم شاه ولدی" از استان مرکزی و مدفون در دانشگاه آزاد ایلام نیز شناسایی شدند.
انتهای پیام/
کد خبر: 1228914 برچسبها ایثار وشهادت