95 درصد از خبرنگاران واقعی نیستند/ تحولات منتظر ما نمیمانند/ اصلاح سیاستها
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۵۹۰۴۰
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نشست خبرنگاران آگاه و سانسورهای خبری با حضور عباس اسدی، استاد ارتباطات، محمدصادق افراسیابی، دبیر انجمن سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی و مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی، در غرفه خبرگزاری ایکنا در بیست و سومین نمایشگاه بینالمللی مطبوعات برگزار شد.
*خبرنگار آگاه کیست؟
عباس اسدی:
معتقدم در رسانههای ایران خبرنگاران آگاه نداریم و اگر هم داریم، تعدادشان کم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از ویژگیهای شبه روزنامهنگاری این است که نسبت به مسائل خود آگاه نیستند. متأسفانه شاهد هستیم که روزنامهنگاران، خبرنگاران و سردبیران ما در حوزههای کاریشان تخصص لازم را ندارند. برای مثال اگر در حوزه روابط بینالملل فعالیت میکنند، به واسطه برخورداری از زبان آن کشور است درحالی که نسبت به مسائل بینالملل هیچ اشرافی ندارند. یکی از مشکلات جامعه خبری این است که روزنامهنگاران به روز نیستند و براساس نیاز روزشان از این طریق تأمین معاش میکنند و کار خبری به معنای واقعی انجام نمیدهند.
* خبرنگار آگاه در مواجهه با سانسورهای خبری چه باید بکند؟
محمدصادق افراسیابی؛ دبیر انجمن سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی:
دو دختر جوان در اصفهان خودکشی میکنند، این خبر در رسانهها منتشر میشود؛ پلیس میگوید چالش نهنگ آبی در اصفهان است. فردا صبح شبکه سه سیما برنامهریزی میکند. رادیو خبر تولید میکند و سپس پلیس فتا اعلام میکند که موضوع خودکشی دو دختر اصفهانی، ربطی به نهنگ آبی ندارد. خبرنگار آگاه باید چه کند؟ خانوادهها نگران شدهاند که فرزندانشان در این اثر خودکشی کنند و این موضوع تبدیل به یک مسأله جدی شده است. در این زمان ذهن مخاطب به هم ریخته است، نمیداند نهنگ آبی، بازی، چالش، خودکشی و یا چه مسألهایست؟ ابتدا گفته میشود، نهنگ آبی، یک بازی رایانهای است که افراد روی موبایل دانلود میکند و فردی بازی را مدیریت میکند. ابتدا فرد نشان نهنگ آبی را روی بدنش حک میکند، سپس خود را مجروح و در نهایت دست به خودکشی میزند. این همان روایت فرد در شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرامی است. در ایران عملیات روانی شکل گرفته و نهنگ آبی تبدیل به یک معضل شده است.
ما نمیدانیم که چالشی به نام نهنگ آبی وجود داشته است یا خیر و اگر وجود داشته است، آیا در ایران هم وجود دارد؟ در ایران اتفاقی که افتاد رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرام این را برای جذب مخاطبانشان منتشر کردند و در نهایت موضوع امروز تبدیل به یک چالش شده است. رسانه قدرتی دارد که میتواند چیزی که نیست را بیان کند و برجستهسازی انجام دهد. اساتید ارتباطات میگویند رسانه نمیتواند تعیین کند که چگونه فکر کنید اما میتواند تعیین کند که به چه چیزی فکر کنید. اتفاقی که در ایران افتاد خودکشی دو دختر جوان، دو احتمال وجود دارد که هیچ ربطی به چالش نهنگ آبی نداشته است، اما چون رسانههای اجتماعی و کانالهای تلگرام و شبکههای اجتماعی موضوع نهنگ آبی را مطرح کردند و افرادی بودند که به لحاظ روحی و روانی بیمار بودند، چالشی در ایران به نام نهنگ آبی شکل گرفت درحالی که هیچ ارتباطی با موضوع نهنگ آبی نداشت. از آنجا که مدیران برخی از کانالها در ایران آگاه نبودند، مسأله نهنگ آبی را به یک چالشی تبدیل کردند و افرادی که به این موضوع فکر نمیکردند، فکر کردند. افرادی که سودجو بودند و بیماری روانی داشتند، میخواستند آسیبی به جامعه بزنند و از این راه استفاده کردند. امروز مفهوم شهروند خبرنگار به وجود آمده است و هر شهروند میتواند خبرنگار باشد و فضای مجازی همه چیز را تغییر داده است. امروز در بازار جهانی پیام هستیم. در این شرایط خبرنگار آگاه تنها این نیست که ما ویژه رسانههای جمعی آموزشهای لازم را دهیم، بلکه هر فرد در جامعه میتواند یک خبرنگار باشد. هر چیزی که به اشتراک میگذارند، میتواند به یک بحران در جامعه تبدیل شود. هر فردی یک خبرنگار است که به تولید خبر و اشتراکگذاری محتوا میپردازد. در این صورت چارهای جز این نداریم که سواد رسانهای و سواد فضای مجازی را افزایش دهیم. در اردیبهشتماه پیمایشی را در سطح دانشگاه های سطح تهران انجام دادم که بر این اساس 55 درصد دانشجویان اعلام کردند که اخبار و اطلاعات را از تلگرام دریافت میکنند درحالی که همان دانشجویان عنوان کردند که صداوسیما و خبرگزاریها و مطبوعات، اخبارشان معتبر است و به دلیل آنکه دسترسی به اخبار فضای مجازی سهلالوصول است به آن اخبار روی میآورند. چالش نهنگ آبی را رسانهها درست کردهاند و منظور از رسانهها تلگرام و گروهها و کانالهای تلگرامی است. ما باید مسئولیتپذیری اجتماعی را افزایش دهیم. فرد تا پیش از آنکه از صحت و سقم خبر اطلاع یابد، نباید به اشتراک بگذارد. گاهی افراد مطلبی را برای انتشار در گروههای خانواده قرار میدهند و در نهایت خبر آنقدر منتشر میشود که در نهایت شاهد خبر غلطی از آن میشویم و همین امر فرصتی برای افراد سودجو ایجاد میشود.
* خبرنگاران در مواجهه با اخبار سانسوری باید چه رفتاری داشته باشند؟
مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی:
ما ابتدا باید بگوییم که خبرنگار کیست؟ امروز تمام کشور ایران خبرنگار شدهاند. هرکسی تلفن همراهی در جیب دارد و از هر حادثهای عکس و فیلم میگیرد. موافق نیستم که همه مردم خبرنگار شوند بلکه خبرنگاری باید به صورت یک شغل تخصصی در جامعه باشد و خبرنگار آگاه کسی است که از تخصصهای لازم برخوردار باشد. کسی که میخواهد خبرنگار شود باید ابتدا در حوزه تخصصیاش عالم باشد. در کشورمان متأسفانه خبرنگاران دو گروهاند. گروه اول کسانی هستند که شغلی پیدا نکردهاند و از سر ناچاری به این شغل روی آوردند و گروه دیگر خبرنگارانی هستند که علاقه به حوزه خبر دارند اما از تخصص لازم در این حوزه برخوردار نیستند. برخلاف نظر آقای افراسیابی به عنوان آسیبشناس اجتماعی میگویم نهنگ آبی وجود دارد. این چه سنت غلطی است که هر خبری را ابتدا تکذیب میکنیم و سپس تأییدش میکنیم. برای واقعی بودن نهنگ آبی مستنداتی دارم که حتی 50 قسمت از این بازی را ترجمه کردهام. نهنگ آبی یک واقعیت است نباید آن را نفی کنیم. بنده نه اصلاح طلب و نه اصولگرا هستم بلکه فرد ولاییام و خط قرمزم مقام معظم رهبری است. هرچیزی که واقعیت باشد میگویم و راه درمانش را هم شرح میدهم. خبرنگار آگاه کسی نیست که اخبار را از تلگرام کپی کند و در رسانهاش نشر دهد. خبرنگار آگاه باید همچون محقق و پژوهشگر به دنبال خبر برود و در نهایت خبر موثقی را در اختیار مخاطبانش قرار دهد. سانسورهایی که در جامعهمان صورت میگیرد، براساس خط قرمزهاست و این خط قرمزها در همه جای دنیا وجود دارد. رسانههای ما هر آنچه که میخواهند نشر میدهند و با سانسور روبرو نیستند. ما خودمان دچار خودسانسوری شدهایم. خبرنگار متعهد و آگاه آن است که به تخصص و رسالت خودش آشنا باشد و شرایط جامعه را بشناسد. ما ملتی هستیم که همه دنیا به ما هجوم آوردهاند؛ بنابراین باید فرهنگ و شرایط سیاسی جامعهمان را بشناسیم و خبر درستی را نشر دهیم.
عباس اسدی؛ استاد ارتباطات:
روزنامهنگاران شهروندی را به عنوان روزنامهنگار نمیشناسم؛ روزنامه نگار شهروند قرار نیست روزنامه نگار باشد بلکه روزنامهنگار کسی است که شغلش صرفا روزنامهنگاری باشد و همه فکر و ذهنش روزنامهنگاری باشد. کسی که صبحها راننده تاکسی است و عصرها به خبرنگاری میپردازد، در ردیف خبرنگار جای نمیگیرد. روزنامهنگارانی که میآیند از شبکههای اجتماعی مطالب را کپی میکنند، خبرنگار نیستند. در کشورمان 95 درصد خبرنگار به معنای واقعی نداریم زیرا کپیپیستکار هستند و حتی میتوانم بگویم سارقان ادبی هستند، در کشورمان به دلیل آنکه روزنامهنگار به معنای واقعی نداریم، رسانههایمان شبیه هم هستند و آنچه که منتشر میکنند شبه خبرند. روزنامهنگارانمان شبه روزنامهنگارند. روزنامهنگار کسی است که از پشت میزش بلند شود و در حوزه تخصصیاش تحقیق کند؛ مصاحبه کند و گزارش بگیرد، خبر تهیه کند و نشر دهد. بیست و سه سال نمایشگاه مطبوعات برگزار کردیم اما هنوز نتوانستهایم حرفهای بودن خودمان را تثبیت کنیم و این یک درد است؛ اگر روزنامهنگار به معنای واقعی داشتیم، امروز تیراژ مطبوعات دوهزار تا نبود و از این تعداد روزنامههای برگشتی داریم. امروز کار به جایی رسیده است که هیچ فردی حاضر نیست بهایی برای خرید روزنامه، کتاب و کالای فرهنگی، مبلغی دریافت کند. این مشکلات را باید بشنویم و مرتفع کنیم نه آنکه مشکلات را تکذیب کنیم. واقعیتها را باید فریاد بزنیم.
محمدصادق افراسیابی، دبیر انجمن سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی:
وقتی بر اساس نتایج پژوهشها 55 درصد از دانشجویان اخبار و اطلاعات را از تلگرام و شبکههای اجتماعی دریافت میکنند؛ پس الان در نمایشگاه مطبوعات چرا باید به دنبال مخاطب باشیم؟ اگر نمایشگاه مطبوعات هر سال نسبت به سال گذشته کم رونق شده است؛ چرا نباید فکری برای آن بکنیم. تا زمانی که به دنبال مخاطبانمان در شبکههای اجتماعی نباشیم این مشکلمان حل نخواهد کرد. ما نباید چشممان به واقعیت ببندیم چراکه مخاطبانمان امروز در تلگرام است. واقعیت این است که اخبار در تلگرام اشتراکگذاری میشود. ما باید بپذیریم که فضا تغییر کرده و فضای مجازی امروز فضای دوم شکل گرفته است. جامعه در فضای دوم زندگی میکند و سبک زندگی تغییر کرده است. ما برای جامعه و افزایش سواد رسانهای جامعه برنامهریزی نمیکنیم شهروند خبرنگار کار خود را انجام میدهد و به تولید محتوا و اشتراک گذاری میپردازد و منتظر دستور ما نمیماند. ما یک راه بیشتر نداریم جز آنکه سواد رسانهای افراد را افزایش دهیم و کاربر باید خودش دروازه خبری کند و خودش تصمیم میگیرد که چه مطلبی به اشترک بگذارد. ما باید سواد رسانهای جامعه را افزایش دهیم تا قدرت دروازهبانی خبر جامعه افزایش یابد. در قرآن آمده است و خداوند در قرآن فرموده است که هر آنچه که به دستمان میرسد باید خودمان تحقیق کنیم. اگر میان دو مؤمن اختلاف نظری وجود داشت باید هر دو را بپذیریم اما مشروط بر انکه مستنداتشان را ملاحظه کنیم و بدون مستندات چیزی را باور نکنیم. اگر امروز آقای ابهری عنوان میکنند که نهنگ آبی وجود دارد، باید مستنداتشان را در همین نشست ارائه دهند تا ما باور کنیم.
محید ابهری، آسیبشناس اجتماعی:
أَشـْهـَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحـْدَهُ لَا شـَرِيـكَ لَهُ وَ أَشـْهـَدُ أَنَّ مـُحـَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ؛ بنده نه فاسق و نه کافر هستم و شهادت میدهم.
محمدصادق افراسیابی، دبیر انجمن سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی:
همین الان آقای ابهری صحبتهایم را تحریف کردند. بنده توهین نکرد و گفتم بین دو مؤمن اگر اختلاف نظر وجود دارد، برای پذیرش صحبتهایشان باید مستنداتشان را مشاهده کنم و براساس مستنداتشان بپذیرم.
مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی:
آقای افراسیابی چرا سفسطه میکنید. شما عین آیه قرآن را آوردید؛ سوره حجرات آیه 6(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا)؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد، نيك وارسى كنيد).
محمدصادق افراسیابی؛ دبیر انجمن سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی:
البته آقای دکتر ابهری، تا اسم فاسق را آوردند، حاضران شاهد هستند که جملهام را اصلاح کردم و عنوان مؤمن را آوردم. قصد توهین نداشتهام.
مجید ابهری؛ آسیبشناس اجتماعی:
امروز اگر اخبار روزنامهها را مشاهده کنیم متوجه میشویم که اکثریت اخبار درباره تجاوز، حوادث، تصادف و غیره است. مردم ما برای چند دلیل روزنامه میخرند یا برای تسلیت و آگهی و فوت، یا برای استخدام و نیازمندیها و یا برای حل جدول و سبزی پاک کردن. امروز باید به سمت فضای مجازی برویم. مقام معظم رهبری به مهندسی فرهنگی اشاره کردند. دشمن با همان ابزاری که به ما حمله میکند ما هم باید با همان ابزار پیش برویم. بنیاد ملی بازیهای رایانهای باید آمار دهد که با اعتباراتی که گرفته چه اندازه بازی جذاب برای گیمرها تولید کرده است. خط قرمزهای جامعه ما دو نوع خط قرمز است؛ خط قرمزهایی که خودمان برای خودمان درست کردهایم و خط قرمزهایی که شبیه خط قرمزهای دنیاست که منظور همان مسائل امنیتی و غیره است. خبرنگاران آگاه باید خط قرمزها را بشناسد. 30 تا 40 درصد از خبرنگارانمان تحصیلات خبرنگاری دارند اما در رشته خودشان نیستند چون در این حوزه پولی وجود ندارد. 44 میلیون ایرانی عضو تلگرام هستند وتلگرام اعلام کرده است که ایرانیان برای حضورشان در این شبکه رکوردار هستند. ما باید از رسانههای مکتوب به این سمت گام برداریم. امروزه کمتر کسی روزنامه میخواند. باید خبرنگاران را مجهز به علوم رسمی و علوم روز کنیم و به فضای مجازی کوچ کنیم.
عباس اسدی؛ استاد ارتباطات
یکی از مشکلاتی که در دانشگاهها داریم، منابعی است که تدریس میشود و این منابع دیگر قدیمی و به اصطلاح برای عهد بوق است. این منابع وحی منزل نیست باید از گذشتههای دور خارج شویم و با عینک جدید دنیا را بببینم. دانشمان باید به روز باشد. گاهی زمانی که از سانسور صحبت میکنیم تصور بر این است که جکومتها و دولتها سانسور را اعلام میکنند، درحالی که بخشی از سانسور از سوی دولتها عامدان سانسور میشوند و بخشی دیگر هم از سوی صاحبان سرمایه است. سانسور این نیست که فقط گفته شود که مطلبی را چاپ نکنیم، بلکه به شکلهای مختلف است که میتوان به عدم درج مطلب اشاره کنیم و یا اینکه دستور چاپ دهند اما با تحریف و گاهی هم دستور چاپ مطلب را دهند با انتشار نقص و نواقص.
افراسیابی، دبیر انجمن سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی:
نقطه اشتراک بنده با دکتر ابهری این است که اگر دشمن از فضای مجازی استفاده میکند و به سرمایهگذاری در این حوزه میپردازد ما هم باید به این سمت پیش برویم.اختلاف نظرهایی میانمان بود اما همه آن مقدمه بود و جناب ابهری با این یک جمله همه صحبتهایم را جمعبندی کردند. ما باید در فضای مجازی سرمایهگذاری کنیم و اگر خبرگزاری ایکنا و دیگر خبرگزاریها خودشان را بازتولید نکنند، این خبرگزاری و مطبوعات به تاریخ خواهد پیوست چراکه ما رو به سرعت هستیم و باید تحولات را درک کنیم و تحولات منتظر ما نمیماند. ما در دورهای به مردم گفتیم که از شبکههای اجتماعی استفاده نکنند؟ آیا این اتفاق افتاد. مردم کار خودشان را میکنند. ما دو راه بیشتر نداریم یا اینکه مردم را درک کنیم و یا نکنیم. راه علمی و درست این است که مردم چطور حرکت کنند. پیامبرانمان با هر قوم به زبان همان قوم صحبت و ارشاد کردند. باید با مردم متناسب با زبان مردم و رفتارشان صحبت کنیم تا جامعه اصلاح شود وگرنه جامعه اصلاح نمیشود. جامعه مسیرخود را میرود. ما تنها یک راه داریم و آن این است که با ادبیات و زبان جامعه و واقعیتهای جامعه مشاهده کنیم و سیاستهای خودمان را درست کنیم.
مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی:
ما تا زمانی که برای دردهای خودمان در بیرون از جامعه و با ارزشهایمان دنبال نسخه بگردیم، هر روز مرض جدیدی به امراضمان اضافه میشود؛ درحالی که هم مکتب ما غنی است و هم جوان دانشمند و فرهیخته در کشور داریم. امروزه جوانان ما توانمندند و توانایی هرکاری دارند. ما باید به جوانانمان بها دهیم و قبولشان کنیم تا به خودباوری برسند، در این زمان میتوانیم در فضای مجازی بهترین و قوی ترین رسانهها را دنبال کنیم. شبکههای ماهوارهای این کار را میکنند و شهروند خبرنگار درست کردند و افراد از زشتیهای ایران و صحنههای سیاه جامعه ما فیلم و عکس میفرستند و برای آنسوی مرزها ارسال میکنند. رسانهها بیایند سیاست و استراتژیشان را عوض کنند و فضای مجازی را بیشتر مورد تاخت و تاز قرار دهند. ابزارهای انتخاب شده توسط دشمن را شناسایی کنند که این همان مهندسی فرهنگی است.
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۵۹۰۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله روزنامه جوان به تعطیلی شنبه
روزنامه جوان در مطلبی از افزایش احتمال تعطیلی شنبه ها انتقاد کرد.
این روزنامه نوشت: دین برای زمان اهمیت ویژه قائل است. اسلام به برخی زمانها نگاه ارزشی دارد. عناوینی، چون «شب قدر، روز مبعث، عید غدیر، روز عاشورا، عید فطر، شب جمعه و روز جمعه» نشان از نگاه خاص اسلام به برخی از زمانها و جانمایی خاص آن در زندگی انسان مسلمان دارد.
اساساً اسلام یکی از عناصر تنظیمگر در سبک زندگی اسلامی را زمان میداند. توجه به ساعات خاص، روزهای هفته، روزهای خاص در ماه، روزهای خاص در سال همه گویای نوع نگرش اسلام به مقوله زمان است.
تجربه نشان میدهد هنگامی که دو روز تعطیل است، به طور طبیعی روز دوم به عنوان روز اصلی تعطیل قلمداد میشود. چه اینکه امروزه در تهران روزهای پنجشنبه تعطیل است و مردم از آن بهعنوان روز کارهای عقبمانده استفاده میکنند و جمعه را تعطیل بهمعنای استراحت و تفریح به شمار میآورند. چهره عمومی شهر نیز جمعه را به عنوان روز تعطیل نشان میدهد.
تحولات فرهنگی هیچگاه یکشبه رخ نمیدهد. ذهنیت اجتماعی آرامآرام شکل میگیرد. به امروز که ذهنیت عمومی جمعه را روز تعطیل میداند نگاه نکنید. تعطیلی شنبه بهمرور زمان و طی یک دهه آینده موجب خواهد شد ذهنیت اجتماعی جمعه را از مدار و محور بودن تعطیلات خارج کند و جمعه نقشی را در زندگی بیابد که امروز پنجشنبه بهعنوان روز نیمهکاری و کمکار هفته انجام میدهد.
جایگاه جمعه در فرهنگ اسلامی، اما جایگاه خطیری است. در اسلام جمعه محور بخشی از اعمال عبادی فردی و اجتماعی، رسیدگیهای فردی و دینی به شمار آمدهاست. از صبح جمعه که با دعای ندبه و انتظار ظهور آغاز میشود تا ظهر جمعه که محل اجتماع مسلمین در نماز جمعه است. تا دهها آداب فردی که برای جمعه تصویر شدهاست.
جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به نوعی از شعائر اسلامی شناخته میشود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به بعد نمادین روزها غفلت داریم.
بعد نمادین دین یکی از عناصر هویتسازی دینی است. عنصر هویتساز مرز شما با غیر شما و دیگری شما را تعیین میکند، اما غفلت از آن موجب درهم آمیختگی فرهنگی، هویتزدایی و عدم تشخص آن جامعه میگردد. ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبهها خیلی روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم، اما نکته این است که مسئله را نباید سطحی دید.
مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است. اسلام برای حیات انسانی ارزش ویژه بر مدار حیات طیبه قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان میدهد. (این بخش نیازمند توضیح و تبیین فنی و براساس روح شریعت است.)
در نامه اخیر اتاق بازرگانی ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبهها این است:
«اثربخشی اقدامات دولت برای افزایش ارتباط با سایر کشورهای بلوک شرق و غرب و توسعه روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرش هر چه بیشتر استانداردهای اقتصاد جهانی است.»
این استدلال که باید خودمان را با نظم جهانی در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سالها قبل طیفی سخن از جامعه جهانی میزدند، اما این جهان، جهانی است که امریکا و غرب محور آن هستند. حرکت بهسمت استانداردهای مثلاً جهانی یعنی پذیرش گامبهگام نظم غربی در حالیکه امروز دنیا در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم فعلی و تک قطبی است.
تشکیل پیمانهای مالی و اقتصادی بزرگ، چون پیمان شانگهای و بریکس، پیمانهای مالی دو یا چندجانبه و دلارزدایی همه بهمعنای عبور از نظم موجود است. در چنین دوران عبور از نظم امریکایی سوق دادن کشور به سمت آن نوعی ارتجاع تمدنی است.
تأکید میکنم مسائل کلان را نباید اتمیک و نقطهای دید، تعطیلی شنبهها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بینالمللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، آسیبها و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بررسی شود. پس مسئله تنها تعطیلی یک روز نیست، مسئله تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، پیام پنهان این تصمیم به ناخودآگاه جامعه است.