واکاوی ظرفیت های بالقوه اقتصادی جهان اسلام
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۷۷۱۲۸
به گزارش جهان نيوز، ارزش و توانمندی اقتصادی جهان اسلام بیش از هفت و نیم تریلیون دلار برآورد می شود، عدد و رقمی که اقتصاد جوامع اسلامی را بعد از چین و ایالات متحده در رتبه سوم جهان نشانده است. به واقع قاره سبز که تجربه رنسانس و انقلاب صنعتی را نیز پشت سر گذاشته و مملو از فناوری ها و تکنولوژی های روز جهانی است، در ارزیابی ها، پایین تر از پتانسیل اقتصادی جهان اسلام قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از میزان ذخایر طلا و نقره چشمگیر تا غنای بالای منابع نفتی و گازی
نفت و گاز، از نمونه منابعی به شمار می رود که جذابیت های خاص آن برای تمامی کشورهای جهان اعم از توسعه یافته و در حال توسعه بی نظیر است. با عنایت به سهم 41 درصدی نفت و 36 درصدی منابع گازی در کشورهای اسلامی می توان به عمق مداخله کشورهای امپریالیسم و استعمارگر در این حوزه استراـژیک پی برد.
تجربه جنگ های متعدد، تزریق افکار تجزیه طلبانه، ایجاد اختلاف و انشقاق در صفوف مسلمین، همگی دال بر فرصت های اقتصادی بی شماری است که دندان طمع جوامع غربی را برای حوزه مذکور تیز نگه می دارد. فرصت ها و توانمندی های جهان اسلام تنها به نفت و گاز یا زغال سنگ خلاصه نمیشود و این موضوع با نیم نگاهی به ذخایر طلا و نقره جهان به عنوان ارزنده ترین فلزات ملموس تر می شود.
آنچنان که تحقیقات و بررسی های انجام شده نشان می دهد، ازبکستان، سودان، اندونزی، قزاقستان و مالی از غنیترین منابع طلای جهان برخوردار هستند. به موازات طلا، در بخش نقره نیز ثروتی بسیار در این حوزه جغرافیایی نهفته است، ظرفیتی که کشورهای قزاقستان، مراکش، ترکیه، اندونزی و ازبکستان، پیشقراول آن هستند.
تاملی بر ضریب صادرات و واردات در جهان اسلام
یکی از مولفه های حائز اهمیت در برآوردِ توانمندی های اقتصادی کشورهای جهان به میزان ضریب صادرات و واردات آن معطوف می شود. این عرصه از حوزه هایی به شمار می رود که در صورت هدفمندی و همگرایی هر چه بیشتر جوامع اسلامی، نقطه ای تعیین کننده در جهش اقتصادی کشورهای اسلامی به شمار می رود.
بدون تردید، جمعیت انبوه و موجود در جهان اسلام، بازاری جذاب برای کشورهای صنعتی و پیشرفته دنیا به شمار می رود، بنابراین بخش قابل توجهی از تولیدات جوامع غربی با هدف تامین نیازهای داخلی کشورهای اسلامی، تعریف طراحی و عملیاتی می شود.
در میان کشورهای واردکننده در جهان اسلام، امارات بیشترین سهم واردات را به خود اختصاص داده که البته این به معنای مصرف و توزیع تمامی اقلام و محصولات وارداتی در بازار داخلی این کشور عربی و شیخ نشین نیست، بلکه سهم عمده ای از این واردات از مرکزیت امارات به مقاصد دیگری در جهان اسلام باز توزیع و انتقال داده می شود.
بعد از امارات، ترکیه، مالزی، عربستان، اندونزی، ایران، مصر، پاکستان، نیجریه و الجزایر بیشترین واردات کالا را در میان جوامع اسلامی به خود اختصاص داده اند. در حوزه صادرات نیز با عنایت به نقش تجاری امارات در بازار اقتصادی خاورمیانه و جهان اسلام، رتبه نخست مشمول این کشور می شود و سپس عربستان، مالزی، اندونزی، ترکیه، ایران، قطر، نیجریه،کویت و عراق در رتبه های بعدی قرار میگیرند.
تنزل سطح ذخایر خارجی در جوامع اسلامی
از ذخایر خارجی، به عنوان تکیه گاهی موثر در مقابله با نوسانات و تلاطمات اقتصادی یاد می شود . به واقع کارکرد این ظرفیت به مثابه پس اندازی است که یک فرد آن را به عنوان اندوختهای برای روز مبادا نادیده میگیرد تا در مواقع لزوم از آن بهره جوید. یکی از شاخص های بررسی و سنجش توانمندی اقتصادی کشورهای جهان با عنایت و توجه به میزان بدهی خارجی و مقدار ذخایرِ موجود خارجیِ برخوردار از آن،ارزیابی می شود.
محمد صادقی،کارشناس حوزه اقتصادی در گفتگو با خبرنگار اقتصاد و انرژی با اشاره به سیر صعودی و افزایشی بدهی خارجی در جوامع اسلامی، اظهار کرد: بر اساس گزارشها، میزان بدهی جهان اسلام در سال 2014، حدود یک و نیم تریلیون دلار برآورد شده که البته به احتمال بسیار قوی در سال های بعد نیز این روند رو به رشد بوده است.
وی افزود: در بخش ذخایر خارجی نیز،کل ذخایر مذکور در جهان بیش از ده و نیم تریلیون دلار برآورد می شود که یک و نیم تریلیون دلار از این میزان ، از آنِ کشورهای اسلامی است.
صادقی بیانکرد: ذخایر خارجی، عنصری حائز اهمیت در جلوگیری از تزلزل و لغزش اقتصادی کشورها در مقابل طوفانها و تکانههای شدید اقتصادی به شمار می رود که متاسفانه جوامع اسلامی از این حیث نسبت به گذشته افت کرده اند.
کارشناس مسائل اقتصادی گفت: درصد مجموع ذخایر کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در مقابل کشورهای در حال توسعه، در بین سال های 2013 تا 2015 قریب به دو درصد کاهش داشته که از این حیث باید کشورهای اسلامی تدابیر لازم را اتخاذ کرد.
سهم کشورهای اسلامی از میزان تولید ناخالص جهانی چه میزان است؟
صادقی با اشاره به لزوم تقویت و افزایش هر چه بیشتر تولید ناخالص ملی در جوامع اسلامی به عنوان یکی از مولفه های حائز اهمیت در توسعه اقتصادی گفت: در صورت افزایش تولید ناخالص در تمامی کشورهای این حوزه (جهان اسلام)، سرعت پیمایش شکوفایی اقتصادی تسریع خواهد شد.
وی افزود:کل میزان تولید ناخالص جهان در سال 2016، رقمی معادل 73962 میلیارد دلار بوده که سهم کشورهای اسلامی ازاین میزان، تنها 6368 میلیارد دلار برآورد شده که با این اوصاف ، قریب به 9 درصد از تولید ناخالص از کل میزان جهانی متعلق به جوامع اسلامی است.
کارشناس حوزه اقتصادی تصریح کرد: البته برای دستیابی به تصویری شفاف و روشن تر از فراز و فرودهای مرتبط با این امر باید بازه زمانی هر چه بیشتری را مورد بررسی قرار دهیم.
وی افزود: در سال های گذشته ( پیش از2016)، وضعیت مطلوبی در این خصوص در جوامع اسلامی حاکم نبوده و نشیب های این عرصه بیشتر از فرازهای آن به نظر می رسد، اما از سال 2016 تاکنون، توفیقاتی در این خصوص حاصل شده و نمودارهای موجود، موید افزایش نسبی موفقیت ها در این بخش بوده که اگرچه محدود است اما نوید بخش به نظر می رسد و با عنایت به پیش بینی کارشناسان اقتصادی صندوق بین المللی پول، احتمال تجربه رشد 4 درصدی در سال 2017 دور از ذهن نیست.
صادقی گفت: از نظر سرانه تولید ناخالص آحاد و افراد ساکن در کشورهای اسلامی، از سال 2011 تا سال 2015 ، میزان مذکور از 8988 دلار به بیش از 10240 دلار افزایش داشته که این نشان از تغییراتی است که در سال های اخیر در صحنه اقتصادی جوامع اسلامی ظهور داشته است.
تفاهم و همگرایی جوامع اسلامی،معادلات اقتصادی جهان را به هم می ریزد
با عنایت به تهدیدها و فرصتهای اشاره شده ،در صورت همسویی و همگرایی هر چه بیشتر کشورها و جوامع مسلمان جهان، شاهد گشوده شدن فصلی نو در عرصه اقتصادی منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا و حتی سر تا سر پهنه جغافیایی جهان خواهیم بود.
منابع انرژیک، ذخایر نفتی، فرصتهای اقتصادی، بازار پهناور موجود در جهان اسلام، نیروی انسانی زبده و کارآمد، جمعیت انبوه و...از مولفههایی است که با عجین شدن به فناوری روز و تکنولوژیهای کارآمد، سمت و سوی معادلات اقتصادی جهان را تغییر خواهد داد.
در این میان،کشور ایران به فراخور موقعیت استراتژیک، منابع نفتی و گازی و نفوذ منطقه ای خاص به خود، از اهمیت ویژه تری برخوردار است و در صورت شکوفایی و توسعه اقتصادی این مرز و بوم، به طور یقین ضرب آهنگ اقتصادی دیگر کشورهای مسلمان نیز دچار تغییراتی خواهد شد، تغییراتی که حصول آن مستلزم ایمن تر شدن اقتصاد، فاصله گرفتن از نفت و افزایش و تقویت بنیه تولید داخلی و جذب هر چه بیشتر سرمایه گذاری های خارجی است، سرمایهگذاریهایی که نباید از حوزه پاریس، لندن، بروکسل و یا دیگر کشور های اروپایی سوق پیدا کند و با تفاهم هر چه بیشتر در میان جوامع اسلامی، میتوان در سایه مشارکت افزون تر، ضریب حصول توفیقات را دو چندان کرد.
منبع:باشگاه خبرنگاران
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۷۷۱۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چین در آفریقا از آمریکا پیشی گرفت
موسسه «گالوپ» گزارش داد، در سال میلادی گذشته ایالات متحده جایگاه خود را بهعنوان تاثیرگذارترین قدرت جهانی در آفریقا از دست داده و دیگر کشورها - مخصوصا چین - محبوبیت بیشتری پیدا کردند.
به گزارش ایسنا، نظرسنجی تازه موسسه گالوپ نشان میدهد میزان محبوبیت ایالات متحده در آفریقا که معیار قدرت نرم این کشور است، در سال میلادی گذشته سه درصد کاهش یافت و از ۵۹ درصد به ۵۶ درصد رسید. این نظرسنجی نشان داد در میان چهار قدرت بزرگ جهانی (آمریکا، چین، روسیه و آلمان)، ایالات متحده تنها کشوری بود که شاهد کاهش میزان محبوبیت خود در آفریقا بود؛ درحالیکه محبوبیت چین در این منطقه ۶ درصد افزایش یافت.
علاوه بر این، روسیه هم که با آغاز جنگ اوکراین شاهد کاهش محبوبیت خود در آفریقا بود، در سال میلادی گذشته جایگاه خود را احیا کرد و به محبوبیت ۴۲ درصدی دست یافت؛ یعنی محبوبیتی که پیش از جنگ اوکراین در ۲۰۲۱ داشت. میزان محبوبیت آلمان در آفریقا هم از ۵۱ درصد به ۵۴ درصد افزایش یافت.
چین در ۲۰۲۳ بیشترین میزان محبوبیت یک دهه اخیر خود در آفریقا را به ثبت رساند؛ تا جایی که محبوبیت پکن در بسیاری از کشورهای آفریقایی افزایش ۲ رقمی داشت. شاخصترین میزان افزایش محبوبیت چین در میان کشورهای آفریقایی متعلق به غنا (۱۵ درصد) و ساحل عاج و سنگال (هر یک ۱۴ درصد) است.
در سالهای گذشته نفوذ و سرمایهگذاری چین در کشورهای آفریقا افزایش چشمگیری داشته و این کشور به بزرگترین شریک تجاری آفریقا بدل شده است. پکن با طرح کمربند و جاده توانسته بخش بزرگی از پروژههای زیرساخت آفریقا را تحت پوشش قرار دهد.
بیشترین میزان کاهش محبوبیت آمریکا در آفریقا متعلق به کشورهای اوگاندا (۲۹ درصد کاهش)، گامبیا (۲۱ درصد کاهش) و کنیا (۱۴ درصد کاهش) است. بر اساس دادههای موسسه گالوپ، آمریکا در کشورهای لیبی و سومالی با ۲۳ و ۲۵ درصد، کمترین میزان محبوبیت را دارد.
روزنامه واشنگتنپست پیشتر گزارش داد آمریکا با یک عقبنشینی استراتژیک در آفریقا مواجه است و شواهد حکایت از آن دارد که واشنگتن باید قید نفوذ خود در این منطقه را بزند. آمریکا اخیرا به درخواست نیجر برای خارجکردن نیروهای آمریکایی از این کشور آفریقایی پاسخ مثبت داد.
به گزارش این روزنامه، تحولات اخیر در نیجر و چاد نشان از این دارد که دوره آمریکا در آفریقا به سر آمده است. این عقبنشینی نهتنها به معنای کاهش حضور نظامی، بلکه نشانه یک تغییر قابلتوجه در مناسبات ژئوپلیتیک است. افزایش محبوبیت و نفوذ روسیه و چین در آفریقا امری است که چالشهای بزرگی را متوجه سیاست خارجه آمریکا خواهد کرد.
انتهای پیام