دیپلماسی آب، قطعه گمشده پازل موافقتنامه چابهار
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۶۹۳۰۸
وزارت امور خارجه، الحاق موضوع حقابه ایران از هیرمند و هریرود و الزام افغانستان و هند بر رعایت قوانین بینالمللی و کنوانسیونهای بینالمللی آب را پیگیری کند
شکوفه حبیبزاده، در شماره امروز روزنامه شرق گزارشی درباره موافقت نامه چابهار نوشته است که در ادامه می آید:
فاز یک بندر شهید بهشتی چابهار ذیل موافقتنامه تأسیس دالان حملونقل و گذر بینالمللی بین دولتهای جمهوری اسلامی ایران، جمهوری اسلامی افغانستان و جمهوری هند (موافقتنامه چابهار) آنقدر برای ایران و دو کشور همسایه اهمیت دارد که فقط ١٢روز پس از تصویب آن در مجلس شورای اسلامی با ١۶٣ رأی موافق، یک رأی مخالف و دو رأی ممتنع از مجموع ٢٠٠ نماینده حاضر در جلسه، قرار است هفته آتی از سوی حسن روحانی، رئیسجمهوری، با حضور بسیاری از مقامات عالیرتبه داخلی و بینالمللی افتتاح شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کاهش وابستگی افغانستان به پاکستان
عبدالله، رئیس هیئت اجرایی کشور افغانستان، چندی پیش (٢۴ آبان ٩۶)، اعلام کرد با راهاندازی کامل بندر چابهار، وابستگی این کشور به پاکستان در ترانزیت کالا از هند به این کشور از بین خواهد رفت. بندر چابهار در استان سیستان و بلوچستان ایران و در جنوب شرقی این کشور قرار دارد. این بندر از منطقه خلیج فارس خارج است و ازاینرو دسترسی به آن برای کشورهایی مانند هند بسیار آسانتر از دسترسی به بنادر خلیج فارس است. رئیس هیئت اجرائی افغانستان در این راستا گفته است: «درحالحاضر بخش زیادی از کالاهای صادراتی کشور هند به افغانستان از طریق کشور پاکستان و از مسیر بندر کراچی انجام میشود. ازاینرو دو کشور سالهاست که برای یافتن مسیر جایگزین قابل اطمینان و کاهش وابستگی به کشور پاکستان در انتقال_سفارت_آمریکا_به_بیت_المقدس">حال بررسی مسیرهای موجود هستند. مسیر بندر چابهار میتواند یک مسیر مناسب برای این مهم باشد و وابستگی افغانستان به پاکستان را بهکلی از بین ببرد».موافقتنامه موسوم به چابهار در حالی در سوم خرداد ١٣٩۵ با حضور رؤسای جمهور ایران، افغانستان و نخستوزیر هند در تهران امضا شد که ایران نتوانست بهخوبی از فرصت در اختیار قرار داده شده به افغانستان در مقابل ایجاد تعهد برای این کشور بهمنظور افزایش حقابه ایران، استفاده کند. این نکته البته گویا فقط از سوی ایران اینچنین مغفول مانده، زیرا درست پس از امضای این قرارداد، اشرف غنی (رئیسجمهور افغانستان) و مودی (نخستوزیر هند) مستقیما از تهران به کابل سفر کردند و سد سلما را که با هزینه تقریبی ٣٠٠ میلیون دلاری هند ساخته شده است، در بالادست ایران و روی رودخانه هریرود افتتاح کردند.
توافقنامه چابهار فرصت ازدسترفته دیپلماسی آب شرق ایران
به گفته کارشناسان، سد سلما که به سد دوستی هند و افغانستان تغییر نام داده شد، در بالادست رودخانه هریرود و در بالادست سد دوستی ایران و ترکمنستان ساخته شده که از زمان شروع آبگیری آن مشکلاتی بسیار جدی برای تأمین آب شمال شرق کشور بهویژه شهر مشهد ایجاد شده است. بدون شک، آبگیری و افتتاح این سد اثرات نامطلوب بسیاری، هم از منظر امنیت آبی و هم محیط زیستی در شرق کشور ایجاد خواهد کرد. طبق قوانین و حقوق بینالمللی آب، کشور ایران و بهویژه شهر مشهد دارای حقابه از رودخانه هریرود است.
علاوه بر سد سلما، دولت افغانستان از سال ٢٠١٣ ساخت سد «پاشدان» در یکی از سرشاخههای رودخانه هریرود و در بالادست شهر هرات را آغاز کرده است. افغانستان یکی از کشورهای پرآب منطقه است که تمام رودخانههای اصلی آن از این کشور خارج میشود و بیش از ٩٠ درصد از آبهای سطحی این کشور با کشورهای همسایه پاییندست آن مشترک است. بین همسایگان افغانستان، این کشور فقط با ایران و آن هم بر سر رودخانه هیرمند قرارداد بینالمللی آبی دارد، ازاینرو متأسفانه هیچ قرارداد و معاهدهای بر سر بهرهبرداری از رودخانه هریرود بین افغانستان و دو کشور همسایه پاییندست - ایران و ترکمنستان- وجود ندارد و افغانستان نیز در عمل مایل به مذاکره بر سر بهرهبرداری از این رودخانه نیست. ایران و ترکمنستان همواره به ساخت این سدها بهدلیل اثرات سوء بر پاییندست اعتراض داشتهاند و همیشه خواهان حقابه طبیعی خود از آن بودهاند. از سوی دیگر، کشور هند نیز برای دستیابی به منافع سیاسی و اقتصادی خود و بهویژه مقابله با پاکستان، سرمایهگذاری گستردهای در افغانستان بهویژه در حوزه سدسازی در این کشور انجام داده است، ازاینرو تحلیل امنیت آبی شرق کشور که بخش عمده آن به افغانستان وابسته است، مسئله پیچیدهای است که نیازمند «دیپلماسی آبی» قوی در این زمینه است.
با توجه به مشکلات جدی کشور در حوزه آب در شرق کشور بهویژه منطقه سیستان و خراسان، سیاستهایی مانند «راه» در برابر «آب» یا «تسهیل دسترسی به بندرها» و «تجارت اقتصادی» در برابر «آب» از راهکارها و گزینههای پیشِروی کشور در عرصه دیپلماسی آب برای حل مشکلات آبی شرق کشور است. امید است مدیران و سیاستگذاران کشور از این فرصت همکاری که دو کشور هند و افغانستان بهشدت به آن وابستهاند، بیشترین بهره را برای دسترسی و بهرهوری پایدار از منابع مشترک آب طبق قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی آب ببرند.
سود بالای تجاری هندوستان از چابهار
هرچند انعقاد این قرارداد و بهتبع آن، افتتاح فاز نخست بندر شهید بهشتی، ایران را تبدیل به قطب ترانزیت منطقه خواهد کرد، اما به نظر میرسد این موقعیت چنان برای هند و افغانستان دارای اهمیت بود که حتی در شرایطیکه در قراردادهای BOT کشور فاینانسور (در اینجا هند ١۵٠میلیون دلار فاینانس در اختیار ایران قرار میدهد) میتواند ١۵درصد تسهیلات را از کشور خود تأمین کند، هندوستان از این امتیاز خود درمیگذرد. این در حالی است که از سوی مقامات ایران، از این بهظاهر امتیازگیری در قرارداد با هندیها برای توسعه بندر شهید بهشتی، بهعنوان یکی از بهترین مدلهای قرارداد خارجی در کشور یاد میشود. به گفته مدیرکل سازمان بنادر و دریانوردی سیستانوبلوچستان، در این قرارداد، محل تأمین تجهیزات را ایران مشخص میکند، اما در دیگر قراردادهای BOT آن کشور میتواند ١۵درصد تسهیلات را از کشور خود تأمین کند.
نکته قابلتوجه آن است که رئیس اداره مطالعات و سیاستگذاری در دهلینو به الجزیره گفته امضای سند بندر چابهار یک راه اقتصادی استراتژیک برای هند به شمار میرود تا این کشور بتواند صادراتش را از طریق هند به بازارهای افغانستان و کشورهای آسیای میانه انتقال دهد. این در حالی است که پیش از این بهخاطر اختلافات بین هند و پاکستان، دهلینو به بازارهای افغانستان و آسیایمیانه دسترسی نداشت.
با وجود این مشکل، ماده ١٢ این موافقتنامه به موضوع «الحاق» اشاره میکند. بنا بر این ماده: «١. این موافقتنامه برای الحاق هر کشوری، مفتوح است.
٢. هر کشوری که قصد الحاق به این موافقتنامه را داشته باشد، کشور امین اسناد و دبیرخانه را از قصد خود برای الحاق بهصورت کتبی آگاه خواهد کرد. ٣. الحاق کشور درخواستکننده منوط به موافقت تمامی طرفهای موسس است». همچنین ماده ١٣ این موافقتنامه جمهوری اسلامی ایران را امین اسناد و محل استقرار دبیرخانه دائمی این موافقتنامه میشناسد. برهمیناساس به نظر میرسد بهترین اقدامی که در این راستا پیش از عملیاتیشدن جدی این همکاری مطرح است، پیگیری جدی وزارت امور خارجه برای الحاق موضوع حقابه ایران از هریرود و الزام افغانستان و هند بر رعایت قوانین بینالمللی برای دسترسی کشور پاییندست (ایران) به آبهای مشترک خواهد بود.
٩٠ درصد حجم تجارت افغانستان از طریق بندر شهیدبهشتی چابهار
امیرحسین اسماعیلی، مجری طرح توسعه بندر شهیدبهشتی چابهار، در گفتوگو با «شرق» میگوید: در مطالعات اولیه این پروژه، بناست پنج میلیون تن کالا در سال، بالغ بر ٩٠ درصد حجم تجارت افغانستان از طریق این بندر به این کشور منتقل شود. بنابراین حتی اگر این موافقتنامه امضا نمیشد، تجار افغانستانی علاقهمند بودند از این بندر استفاده کنند.
او با بیان اینکه بندر چابهار برای انتقال بار به افغانستان بسیار ایمن است، میگوید: تجار افغانستانی برخی کالاهای خود را از طریق بندر شهیدرجایی بندرعباس به افغانستان انتقال میدهند، درحالیکه بندر شهیدبهشتی چابهار یک روز دریایی نزدیکتر از بندر شهیدرجایی است. با درنظرگرفتن اینکه انتقال بار از طریق کشتیهای با ١٢هزارو ۵٠٠ تیاییو (TEU) کانتینر باشد، هزینه انتقال بار از طریق بندر چابهار در هر کشتی ٢٠٠ هزار دلار پایینتر است.بااینحال به گفته این کارشناس، میتوان در الحاقیهای به این موافقتنامه که موجب تقویت روابط سه کشور میشود، موضوع آبهای مرزی را نیز مدنظر قرار داد که این مسئله فراتر از وظایف سازمان بنادر و در مقوله حاکمیتی است، اما بهتر بود در این توافقنامه به این موضوع توجه میشد.در جریان بازدید خبرنگاران از فاز یک بندر شهیدبهشتی چابهار، مجری طرح توسعه بندر شهیدبهشتی چابهار با بیان اینکه سرعت کار در طرح توسعه بندر شهیدبهشتی در دولت یازدهم به دوونیم برابر رسید، گفت: ۳۰ میلیون دلار تجهیزات در بندر شهیدبهشتی چابهار نصب شده است. امیرحسین اسماعیلی با بیان اینکه بندر شهیدبهشتی ظرفیت رقابت با بنادر داخلی را دارد، گفت: با توجه به اینکه بندر چابهار در توسعه محور شرق بسیار تأثیرگذار است، برای توسعه آن مناقصهای برگزار شد و شرکت هلندی رویال هاسکنیک طرح مطالعاتی توسعه بندر شهیدبهشتی در چابهار را با مشارکت شرکتهای ایرانی انجام داد. او با بیان اینکه سال ۸۶ مناقصه بینالمللی توسعه بندر شهیدبهشتی برگزار شد، گفت: قرارگاه خاتمالانبیا پتانسیل توسعه این طرح را داشت و برنده این مناقصه شد و ۳۴۱ میلیون دلار اعتبار برای اجرای این پروژه تعیین شد.مجری طرح توسعه بندر شهیدبهشتی چابهار با بیان اینکه بندر شهیدبهشتی
در حال حاضر قابلیت پهلوگیری کشتیهای ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تن را دارد، گفت: برای توسعه بندر شهیدبهشتی پنج فاز طراحی شده است که با مجموع این فازها ظرفیت تخلیه و بارگیری بندر شهیدبهشتی به ۸۵ میلیون تن میرسد.او با اشاره به اتصال این بندر به راهآهن اظهار کرد: ۲۰ تا ۳۰ درصد از باری که وارد بندر شهیدبهشتی میشود باید با حملونقل ریلی جابهجا شود. او ادامه داد: درحالحاضر پروژه راهآهن زاهدان – چابهار ۲۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است که با اتصال ریل به بندر بار از این طریق ترانزیت میشود.
طلب قرارگاه خاتمالانبیا تصفیه شد
بهروز آقایی، مدیر کل سازمان بنادر و دریانوردی استان سیستانوبلوچستان با اشاره به ورود قرارگاه خاتمالانبیا به فاز یک بندر شهیدبهشتی در چابهار اظهار کرد: درحالحاضر هیچ بدهیای به قرارگاه خاتمالانبیا نداریم و شاید در قسمتهایی به دلیل طولانیبودن قرارداد بین سازمان بنادر و قرارگاه، اسناد مالی در گردش وجود دارد اما هیچ صورت وضعیتی که پرداخت نکرده باشیم، نیست. تمام پرداختها به قرارگاه نقدی است و از اسناد خزانه استفاده نمیشود. او با اشاره به استقرار گمرک و تجهیزات گمرکی در بندر شهیدبهشتی اظهار کرد: تمام روند ورود و خروج کالا در بندر شهیدبهشتی و استان سیستانوبلوچستان از طریق گمرک ایران کنترل میشود و هیچ کالایی نیست که بدون نظارت گمرک از کشور خارج شود.
اولویت اپراتوری شهیدبهشتی با هندیهاست
مدیرکل سازمان بنادر و دریانوردی سیستانوبلوچستان با بیان اینکه در پایان طرح توسعه بندر شهیدبهشتی، ظرفیت این بندر به ٨۵ میلیون تن میرسد، گفت: اولویت اپراتوری در این بندر با سرمایهگذاران هندی است، اما اگر هندیها تمایل نداشته باشند که قبل از ورود تمام تجهیزات اپراتور بندر شهید بهشتی باشند در این صورت اپراتور دیگری انتخاب میشود. آقایی با اشاره به میزان واردات کالاهای اساسی در کشور گفت: از سال ٩۴ تا ٩۶، ۴١ میلیون تن کالای اساسی وارد کشور شده است هرچند که شاید سهم بندر چابهار در این واردات زیاد نباشد اما در شرایط بحران بندر چابهار که تنها بندر اقیانوسیه کشور محسوب میشود میتواند سوپاپ اطمینان همه بنادر کشورمان محسوب شود.آقایی با اشاره به قرارداد با هندیها برای توسعه بندر شهید بهشتی گفت: قرارداد با هندیها برای توسعه بندر شهید بهشتی یکی از بهترین مدلهای قرارداد خارجی در کشور است. درحالیکه میزان سرمایهگذاری هندیها ٨۵میلیون دلار و فاینانس ١۵٠میلیون دلاری است اما نکته بسیار مهم قرارداد، استفاده از فرصت جابهجایی بار بین سه کشور هند، افغانستان و روسیه است.
او در اینباره توضیح داد: باری که بین هند، افغانستان و روسیه جابهجا میشود ١۶ میلیون تن است و با حضور هندیها در پروژه توسعه بندر شهید بهشتی این بار از چابهار عبور میکند و به همین دلیل هندیها را در توسعه بندر شهید بهشتی مشارکت دادیم. قرارداد با هندیها ١٠ساله است اما سهم درآمد ایران نسبت به هندیها در حوزه ترانزیت، ترانشیت و صادرات بیشتر است.
آقایی تأکید کرد: این قرارداد با هندیها BOT منعقد شده و همه تجهیزات بندر شهید بهشتی پس از پایان ١٠ سال (پایان مدت قرارداد) تحت مالکیت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
منبع: انرژی امروز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت energytoday.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «انرژی امروز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۶۹۳۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست