از تمیز کردن خانه های مردم تا رسیدن به شهرت ملی توسط قارنلی+تصاویر
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۰۴۸۹۰
طنزپرداز مشهور گلستانی گفت: ما هنرمندان در هر حوزه و رشته هنری که قرار داریم نباید هنر اصیل ایرانی و اسلامی را از مسیر اصلی و درست آن خارج کنیم و به بی بندوباری و ولنگاری سوق دهیم بلکه باید بعنوان الگوهایی برای مردم خصوصا جوانان و نوجوانان نقش مثبت و سازنده ای برایشان ایفا کنیم.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از رادکانا؛ چند سالیست مردم شهرستان کردکوی و استان گلستان با کاراکتری آشنا شدند که شادی و نشاط به همه هدیه می دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
هنرمندی که دارای گذشته پرفراز و نشیبی بوده اما امروز به جایگاه بسیار خوبی در سطح استان و کشور رسید.
طنزپردازی هنرمندی که تمامی شما مردم شهرستان کردکوی و استان گلستان به خوبی او را می شناسید.
رادکانا به سراغ این طنزپرداز مشهور گلستان رفت تا گفتگوی خوبی را با این هنرمند جوان انجام دهد و شما مردم شریف و بزرگوار کاملا با این شخصیت هنری استان گلستان آشنا شوید.
متن این گفتگو بدین شرح است:
* لطفا خودتان را برای مخاطبان سایت و کانال خبری تحلیلی رادکانا معرفی بفرمایید:
علیرضا گالش هستم معروف به قارنلی. متولد 18 مهر سال 64.
فرزند حسن جان گالش متولد شهرستان کردکوی
* از تحصیلاتتون بگین؟
کلاس اول تا پنجم ابتدایی در مدرسه حاج قلی کیا تحصیل کردم. مقطع راهنمایی را در یکی از مدارس شهرستان بندرترکمن پشت سر گذاشتم.
مقطع دبیرستان را نیز در یکی از مدارس شهرستان کردکوی گذراندم.
همچنین برای ادامه تحصیل وارد یکی از دانشگاههای گرگان شدم.
* از چه سالی وارد هنر شدین؟
از 16 سالگی وارد هنر شدم.
* نخستین رشته هنری شما؟
فعالیت هنریم را با رشته تئاتر شروع کردم. اما هنر شومنی را حدود 6 سال است که آغاز کردم و در آن مشغول فعالیت هستم.
* ابتدا در چه شغلی فعالیت و امرار معاش می کردین؟
راننده تاکسی بودم. بخاطر شرایطی که داشتم بر روی ماشین مردم کار می کردم.
کار در ساندویچی در کنار آقا جعفر و همچنین کار آرماتوربندی ساختمان به همراه استاغلام در تهران.
چون به مدت 2 الی 3 سالی که در تهران بودم وارد شغل های زیادی شده بودم.
* خاطراتی از آن زمان کاریتون دارین؟
همه اینها جزو خاطرات خوب زندگی من محسوب می شود.
بسیاری از افراد زمانی که به نقطه مطلوبی می رسند از گفتن و فکر کردن به گذشته خود شرم می کنند و خجالت می کشند اما من به گذشته خودم افتخار می کنم چراکه سختی های زیادی را متحمل شدم و زحمت کشیدم تا برای روزی حلال امرار معاش کنم.
بهترین خاطرات من در تهران بود که زمانی در یک شرکت خدماتی مشغول بکار بودم که خونه های مردم را تمیز می کردیم و پله میزدیم و بلیط اتوبوس میفروختم.
* چطور متوجه شدی علیرضا گالش میتونه هنرمند باشه؟
بر اساس اینکه راهی را که باید طی می کردم را طی طریق کردم.
هنر در ذات بعضی انسانها وجود دارد و ما باید آن را کشف کنیم.
چند سالی در هنر از ما بیگاری کشیدن. کسی پول خوبی برای فعالیت هنری ما نمی داد. درحال حاضر حدود 6 ساله که دارم دسترنج کارم را میخورم.
* مشوق اصلی شما در عرصه شومنی؟
پدرم در آن زمان مخالف فعالیت هنریم بود. چرا که تیپ هنری من با شلوار کردی بود که این تیپ و ظاهر برای پدرم خوشایند نبود و به سختی مخالفت می کرد و حدود دو سال با وجود چنین مخالفت هایی کار می کردم اما همینکه هواداران بسیاری جذب کردم و اجراهایی در تلویزیون داشتم از فعالیت و شخصیت هنری راضی شدند.
میلاد گیلانی، ایمان جهانگیری و مسلم اسماعیلی کسانی بودند که اولین اجراهای خود را به همراه این هنرمندان بر روی صحنه رفتم و تأثیر زیادی در فعالیت های هنریم داشتند.
* پدر و مادرتون در قید حیات هستند؟
بله. الحمدلله سایه هر دوتاشون بر سر من هست.
* آقای گالش چی شد که نام هنری قارنلی را برای خودتان انتخاب کردین؟
به سوال خوبی اشاره کردین چرا که این موضوع برای بسیاری از مردم سوال شده است.
در همان ابتدای راهم در 15 سال پیش نام قارنلی را بصورت اتفاقی برای خودم انتخاب کردم و با تیپ و ظاهری متفاوت با شلوار کردی بر روی صحنه می رفتم و امروز هم بعد از 15 سال نام قارنلی و تیپ و ظاهر آن روزهای خود را حفظ کردم.
سعی کردم هیچ تغییری در این مدت طولانی بر ظاهر و رفتار خودم ندهم.
نام قارنلی و تیپ و ظاهر قارنلی باعث شد تا مردم این شخصیت هنری را فراموش و یا گم نکنند.
برای مردم گلستان بیان کردن اسم قارنلی آسان است اما برای مردم سایر استانها بیان نام قارنلی دشوار است به همین منظور بواسطه تیپ و ظاهر یکسانی که قارنلی در تمامی برنامه های خود دارد مردم سایر استانها بواسطه همین تیپ و ظهار بخصوص و متفاوت به خوبی او را میشناسند و فراموشش نمی کنند.
بخاطر مقررات و قوانینی که در برنامه های صدا و سیما وجود دارد مدتی از شلوار کردی استفاده نمی کردم.
در اوایل فعالیتم در برنامه های صدا و سیما از شلوار کردی استفاده می کردم اما درحال حاضر استفاده نمی کنم.
* آیا درحال حاضرم به برنامه های صدا و سیما دعوت می شوید؟
بله. بخاطر اجراهای زیادی که در سایر استانها دارم خیلی کم پیش میاد تا در استان گلستان حضور داشته و در برنامه های صدا و سیما نقش آفرینی کنم.
* بهترین برنامه ای که تا به امروز اجرا کردین را بیاد دارین؟
یکی از برنامه های تلویزیونی شب های هیرکان با آقای کردمصطفی بود که هیچوقت این برنامه را فراموش نمی کنم.
در آن روزها در اوج اجراهای تلویزیونی بودم.
در مدت سه ماهی که در برنامه شبهای هیرکان حضور داشتم باعث شد تا از نظر هنری با رشد سریعی روبرو شوم.
* آیا صدا و سیما توانست سکوی پرتابی برای شما برای معرفی بهتر و بیشتر به مردم استان گلستان و سایر استانها باشد؟
بله صددرصد. صدا و سیما بهترین و تأثیرگذارترین مرجع کاری من بود.
اجرا در صدا و سیما تأییدیه برای یک هنرمند محسوب می شود.
* عده ای میگن برنامه های قارنلی تکراری شده، آیا با این موضوع موافق هستید؟
خطابم به کسانی است که در مورد برنامه های قارنلی اینچنین سخن می گویند. آیا این افراد آخرین برنامه های قارنلی را کی و کجا دیدند؟
این افراد حق دارند. چون مدتهاست برنامه های مرا در این شهرستان ندیده اند و تمامی اجراهایی که از من دیدند در فضای مجازی است.
زمانی که از گلستان خارج شدم و به برنامه های استان مازندران دعوت شدم برای اینکه مردم مازندران اجرایی که در استان گلستان اجرا کردم را ندیده بودند من نیز همان برنامه های استان گلستان را که برایشان تازگی داشت اجرا می کردم و مردم استان گلستان نیز اجراهای مرا در جمع مردم مازندران و سایر استانها در فضای مجازی مشاهده می کنند و عنوان می کنند که اجراهای قارنلی تکراری است.
تمامی نخستین نمایشهای من در هر استانی تکراری بود. یعنی در گرگان بخاطر این شروع خوب خودم پاسخ خوبی دریافت کردم لذا در مازندران، تهران، اصفهان و… هم با همان نمایش ها آغاز کردم و پاسخ های خوبی دریافت کردم.
به همین خاطر تمامی فیلم های اجراهای من در سایر استانها وقتی به دست مردم شهرمان کردکوی می رسد عنوان می کنند تمامی اجراهای قارنلی تکراریست.
* عده ای بر این باورند که قارنلی در برخی اجراهای خود از خطوط قرمز عبور می کند، آیا با این موضوع موافقید؟
حق دارند. بر روی صحنه حریم خصوصی فرد و جامعه برایم مهم است.
همیشه مدنظر زندگیم در هنر این بود که با سیاست و دین و مذهبم شوخی نمی کنم و در این مورد برنامه ای اجرا نمی کنم.
این موارد خط قرمز من محسوب می شوند و در اجراها به این موارد رجوع نمی کنم.
اما موضوع اخلاقی که عده ای بر این باورند من بر روی صحنه رعایت نمی کنم موافق آن نیستم زیرا من برای تمام اجراهای خود دلیل و منطق دارم.
* چه کسانی بیشترین نقش را در زندگی شما دارند؟
خداوند بیشترین نقش را در زندگی من دارد.
همچنین پدر و مادرم نیز نقش خوبی در زندگیم ایفا کردند.
* چه مواردی می توانند هنر اصیل اسلامی ما را از مسیر اصلی و درست آن خارج کنند؟
ما هنرمندان در حوزه هنری خود نمی توانیم به هر مسأله و موضوعی ورود پیدا کنیم.
ما هنرمندان در هر حوزه و رشته هنری که قرار داریم نباید هنر اصیل ایرانی و اسلامی را از مسیر اصلی و درست آن خارج کنیم و به بی بندوباری و ولنگاری سوق دهیم بلکه باید بعنوان الگوهایی برای مردم خصوصا جوانان و نوجوانان نقش مثبت و سازنده ای برایشان ایفا کنیم.
* هنرمند واقعی از نظر شما؟
اخلاق مدار، مردمی و خاکی باشد.
* شنیده شده علیرضا گالش یا همان قارنلی درآمد خوبی از این راه کسب می کند، آیا صحت داره؟
زمانی کار هنری را بصورت رایگان آغاز کردم و هیچ درآمدی از این راه کسب نمی کردیم.
در ادامه راه مبلغ 30 هزارتومان و همچنین 50 هزارتومان دریافت می کردم.
اما درحال حاظر بطور میانگین مبلغ 25 تا 30 میلیون درآمد دارم.
* عده ای از مردم هم بر این باورند که قارنلی تغییر کرده و دچار غرور شده، شما خودتون اینو قبول دارید؟
نه قبول ندارم. قارنلی امروز دقیقا همان قارنلی 15 سال پیش است.
امروز شاهد استقبال و حمایت حداکثری مردم شریف ایران نسبت به کاراکتر قارنلی هستیم اما این حمایت حداکثری اصلا مغرورم نکرد.
* تابحال در کدام شهرها و یا استانها به اجرای برنامه پرداختین؟
گلستان، مازندران، تهران، اراک، اصفهان، کاشان، یزد، شیراز، کیش و… برنامه های زیادی اجرا کردم.
* درآمد واستون مهمتره یا رضایتمندی مردم؟
قطعا رضایتمندی مردم برای من مهمتر است. اجراهایی داشتم که بیشتر از 100 هزارتومان هم بهم ندادن اما اجرای بسیار خوبی برای مهمانان این برنامه داشتم که توانستم خنده را بر لبان آنان جاری کنم، این به خودی خود برایم ارزشمند است.
* خاطره خوبی که از دوران کاریتون به یادگار دارید را بفرمایید:
خاطره خوب و بیاد ماندنی به اجراهایی برمیگرده که به معنویات بیشتری در آن وجود داشته است.
مصداق بازر این خاطره اجرای برنامه در مرکز نگهداری بچه های بی سرپرست و بدسرپرست در شهرستان گرگان اشاره کرد که پایگاه خبری تحلیلی رادکانا دو سال پیش ترتیب داده بود.
وقتی در این جمع قرار گرفتم بخدا قسم وقتی در این جمع قرار گرفتم و با اجرام خنده را بر لبان این کودکان بی سرپرست و یتیم مشاهده می کردم انگار دنیا را به من هدیه کرده بودند و مطمئنا خداوند متعال نیز از من راضی بود که این بزرگترین مزد و روزی برای من است.
* آیا قارنلی غرورم داره؟
نه من تاحالا مغرور نشدم.
من همه را از خودم بالاتر می بینم تا تلاش بیشتری کنم و بهشون برسم.
* خوش قول هستی؟
99 درصد خوش قول هستم. میمونه 1 درصد که اونم تقصیر آب و هواست…(با شوخی و خنده) .
* آیا در این حوزه دارای مدرک هنری هستین؟
دارای مدرک کاردانی فیلم سازی هستم. کارشناسی کارگردانی هم از ترم بعد در دانشگاه ساری شروع می شود.
* در کلاس های آموزشی هم شرکت کردین؟
نه تابحال کلاس آموزش موسسات شرکت نکردم.
* بهترین دوست زندگیتون؟
ابراهیم آل عقیل در دوران کودکی. پوریا خوشبین. پژمان سیداسراری و…
* آیا در کنار شومنی شغل دیگری هم دارین؟
نه ندارم.
* خداوند تا چه اندازه در زندگیت تأثیرگذار بوده است؟
خداوند در زندگی من نقش خوب و تأثیرگذاری داشته است.
وجود خدا را در زندگی خودم به خوبی حس کرده ام.
خوشحالم که یک مسلمان و اینکه یک شیعه هستم.
خداوند را در وجود خود انسان می توان یافت و درک کرد اما باید با چشمان بابصیرت به درک واقعی برسیم.
* ویژگی ها و خصوصیات کسانی که به حرفه و هنر شومنی علاقمند هستند از نظر شما چه عواملی می تواند باشد؟
مهمترین عامل در شومنی استعداد ذاتی می باشد.
طنز یا شومنی و خنداندن مردم چیزی نیست که با کلاس رفتن بوجود آید بلکه خنداندن باید در وجود طنزپرداز باشد.
من با کلاس های آموزشی در این حوزه مخالف هستم.
* مگر می شود با رفتن به کلاس و آموزش دیدن مردم را خنداند؟
وقتی کسی ذات هنری ندارد نباید سمت شومنی و یا طنز برود.
* معمولا عنوان میشه کسانی که خود به خنداندن مردم مشغولند در زندگی شخصی خود انسانهای شادی نیستند، نظرتون؟
انسانهای غمگینی نیستند بلکه دارای مشکلات و گرفتاری های زیادی هستند.
* خنداندن مردم آسان است؟
خنداندن مردم برای ما شومن ها راحت است.
چون قلق راه خنداندن مردم را پیدا کردیم.
* خیلی وقته که در کردکوی برنامه ای اجرا نکردین، آیا علت خاصی داره؟
بله الان در حدود 4 ساله که در کردکوی برنامه اجرا نکردم.
بین هنرمندان در کردکوی همبستگی وجود ندارد.
متأسفانه همبستگی هنری در کردکوی از هم گسسته شده است.
اما درحال حاضر نسبت به قبل بهتر شده است.
* به کردکوی علاقه دارید؟
من عاشق کردکوی هستم. در حال حاضر دارای بهترین شرایط برای زندگی در بهترین نقطه از تهران هستم اما هیچگاه از کردکوی جدا نخواهم شد.
افتخار می کنم که در کردکوی در حیاطی گلی و خانه ای ساده در کنار پدر و مادر عزیزم زندگی می کنم.
* حاضرید چه کاری برای مردم کردکوی انجام دهید؟
هر شخصی باتوجه به حوزه کاری خود می تواند برای مردم شهر و یا روستای خود قدمی بردارد من هم در حوزه خودم سعی میکنم بهترین خنده ها و لبخندها را بر لبان مردم کردکوی جاری کنم.
خنداندن مردم کردکوی بهترین هدیه من است.
شهرستان کردکوی دارای بهترین هنرمندان در سطح استان و کشور است.
افرادی همچون سالار عقیلی، علی غریب و مازیار وکیلی که در سطح کشور خوش درخشیدند و می درخشند.
* الگوی شما در هنر شومنی؟
در ابتدای راه نوروز در مازندران الگوی من محسوب میشد.
الان هم بله کسانی هستند که فوق العاده دارای قیمت بالایی هستند اما باید عنوان کنم که این افراد فقط از نظر قیمتی رقیب من محسوب می شوند اما از لحاظ اجرا در صحنه رقیب من محسوب نمی شوند.
* پیام شما بعنوان یک هنرمند به جوانان شهرمان کردکوی؟
جوانان شهرم کردکوی سعی کنند در مراحل مختلف زندگی خصوصا در سختی ها و دشواری ها صبور باشند و به خدا توکل کنند.
ویژگی ناپسند همچون غرور و تکبر را از خود دور کنند.
نگران بیکاری جوانان شهرم هستم.
* انتظار شما از مسئولان شهر و استان ما چه می باشد؟
مسئولان قدر کردکوی و مردم کردکوی را بدانند.
مسئولان هوای هنرمند را داشته باشند.
فرمانداری، نیروی انتظامی، اداره اطلاعات، بسیج و سپاه، فرهنگ و ارشاد و سایر نهادهای دولتی کردکوی الحمدلله با هنرمندان همکاری می کنند و مشکلی وجود ندارد.
ما جوانان همراه و حامی مسئولان هستیم لذا مسئولان به مردم کردکوی توجه ویژه ای داشته باشند.
* نظرتون در مورد پایگاه خبری تحلیلی رادکانا؟؟؟
رادکانا بسیار فعال است.
پایگاه خبری تحلیلی رادکانا سالهای زیادیست که در شهرستان کردکوی و استان گلستان درحال فعالیت است.
از همان زمان آغاز بکار این رسانه در شهرستان کردکوی با این مجموعه ارتباط داشتم و فعالیت رسانه ای این گروه قابل تحسین است.
بی طرف بودن ویژگی خوب پایگاه خبری تحلیلی رادکانا است.
یکی دیگر از خوبی های رادکانا شناسنامه دار بودن به همراه مدیر، خبرنگاران، عکاسان و دفتر کار مشخص است که به نوعی باید گفت مجهول الهویه نیست.
بروز و استانی بودن یکی از ویژگی ها مهم رادکاناست که بنده بعنوان رسانه مردمی شهرستانم به آن افتخار می کنم.
رادکانا رسانه ایست که از جوانان و نوجوانان نخبه شهرم در تمامی حوزه ها بسیار زیاد حمایت کرده و سعی کرده پله ترقی آنان در تمامی عرصه ها باشد.
باید یه قولی به ما بدین؛ همانطور که قبلا با هم به دیدار بچه های بی سرپرست و بدسرپرست گرگان رفته بودیم و در آنجا برای آنان برنامه ای اجرا کرده بودین، ازتون تقاضا می کنیم که زمانی را مشخص کنیم و به دیدار بچه های سرطانی در گرگان برویم و در آنجا نیز به اجرای برنامه برای این کودکان بیمار بپردازید تا موجب تقویت روحیه و شادی و نشاط در این کودکان عزیز شویم، آیا حاضرید ما را در این راه همراهی کنید؟
بله مشکلی ندارد. هر زمان که تعیین کنید من کاملا در خدمت شما هستم.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۰۴۸۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوست‌ها و پاک‌باخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد می‌آورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید می‌کند که نقش اصلان را به‌عنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفت‌وگو وخاطره‌بازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولین‌بار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیم‌قرن ازفعالیت‌های هنری‌اش می‌گذرد و با کوله‌باری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیده‌های زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه می‌کنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشته‌ام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم می‌بینم، کتاب می‌خوانم و شعر می‌نویسم. از آن آدم‌هایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد می‌بینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریم‌های فیلم بیرون می‌زند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کم‌کار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقش‌ها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندان‌گیر نبودند. نقش‌های شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیه‌کنندگان هم نقش‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که انسان تصور می‌کند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمی‌کنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه می‌توانم بازی‌اش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمی‌شوند.
با توجه به اینکه سال‌هاست کار نمی‌کنید، امرار معاش‌تان از چه طریق می‌گذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتی‌که دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمده‌ام.اگر طلب‌هایم دربازیگری‌ام را پرداخته بودند و پس‌انداز می‌کردم، الان میلیاردر بودم. 
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافی‌شاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راه‌اندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآن‌قدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیت‌تان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار می‌کردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلم‌سازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیه‌کننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگری‌تان نقش‌های متفاوت و ماندگاری دیده می‌شود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد می‌آورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقش‌های منفی استقبال کرده‌ام چراکه می‌دانم در این نقش‌ها چیزهایی نهفته است که بازیگر می‌تواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش می‌گردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقش‌های متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کرده‌ام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارک‌ها با مردم صحبت می‌کردم و ارتباط می‌گرفتم. دیالوگ‌های کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبت‌ها، لباس‌ها و حرکات‌شان تحقیق می‌کردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش می‌گذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت می‌گرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاه‌‌دار را داشتم مردم فکر می‌کردند واقعا نمایشگاه‌چی هستم. با تحقیقات این کار را انجام می‌دادم.
همین اواخرشبکه آی‌فیلم درحال بازپخش سریال خانه به‌دوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخش‌های متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سی‌دی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقش‌ها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی می‌گوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه به‌دوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریال‌های قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. به‌نظرم در حال حاضر آی‌فیلم یکی از موفق‌ترین شبکه‌های تلویزیون است، چون سریال‌های قدیمی و خاطره‌انگیز را پخش می‌کند. البته من نقش‌های خوب زیاد داشته‌ام و فقط به اصلان محدود نمی‌شود اما مردم از اصلان خوش‌شان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقش‌تان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی می‌کردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف می‌زدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین می‌کردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلم‌سازی‌تان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول می‌خواهد؛ باید تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمی‌دهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلم‌های‌تان پاک‌باخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاک‌باخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاک‌باخته آشتی‌شان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبه‌روی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کرده‌اید که در زمان خودش فوق‌‌العاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق می‌شود ادامه‌دار می‌شود ولی در ایران این‌گونه نیست و برعکس عمل می‌کنند. وقتی سریال آینه را می‌ساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمی‌دانند و به همین‌خاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازی‌های ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمی‌گردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کم‌کاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را می‌گذارند و از بیکاری ما می‌نویسند اما الان با قاطعیت می‌گویم که کسی نمی‌تواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمی‌خواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف می‌کرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریال‌های کارآگاهی است که نسخه سینمایی‌اش هم ساخته شد. یکی ازبهترین با‌زی‌هایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح می‌دهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کرده‌اید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم می‌خواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشه‌ها شانس می‌آورند و با کارگردانان بزرگ کار می‌کنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلم‌سازان بزرگ را داشته باشم.
حمله به نمازگزاران در گذره هرات افغانستان/ ۶ نفر شهید شدند