Web Analytics Made Easy - Statcounter

روستای آبکان با وجود قرار گرفتن در تنها بندر اقیانوسی کشور و وجود فرصت های شغلی، کارآفرینی و رفاهی فراوان با بحران بی‌آبی، بیکاری و فقر دست و پنجه نرم می‌کند و صدای مردم این روستا به گوش مسئولان شهرستانی و استانی نمی رسد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، شهرستان چابهار با بیش از 430 روستا درصد زیادی از حاشیه نشینی را به خود اختصاص داده و با بحران کم آبی  و پدیه هایی نظیر خشکسالی و حاشیه نشینی مواجه است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در دنیا مرسوم است سود و آبادانی توسعه یک منطقه ابتدا به مردم آن منطقه میرسد ولی در چابهار اینگونه نیست و بعضی از مردم برای اشتغال هنوز به همان مشاغل سنتی گذشته مشغول هستند.

این بار به چابهار می روم برای تهیه گزارش از روستایی که هنوز ندیده ام ولی تصوراتی که نقل شده درک‌اش را برای من به عنوان یک خبرنگار سیستان و بلوچستانی کمی سخت کرده است.

علیرغم جاذبه‌های فراوان گردشگری و فرصت های ثروت آفرینی تنها بندر اقیانوسی ایران، که می‌تواند سایه فقر و محرومیت  را از سر روستاییان کم کند، باز هم مردم روستاهای اطراف چابهار با بحران بی‌آبی، بیکاری،خشکسالی،حاشیه نشینی ،خانه های فرسوده و مدارس کپری دست و پنجه نرم می‌کنند.

از فرصت های بی‌نظیر ثروت آفرینی کریدور شرق به غرب برای آبادانی 430 روستای آن کمتر استفاده شده و روستاهای چابهار از لحاظ رفاهی نه تنها از دیگر روستاهای استان بهتر نبوده بلکه در شرایط بدتری به سر می برند.

آب به عنوان مایه حیات و نیاز اولیه هر انسان حق حداقلی تمامی مردم است که متاسفانه مردم 400 روستای چابهار با بحران بی آبی و کم آبی مواجهند .

 به روستای آبکان از توابع چابهار رفتم روستایی که راه های خاکی و خانه های کپری خوش آمد گوی چشمان رهگذران از این روستاست .

پس از پرس و جو متوجه شدم این روستا در 5 کیلومتری منطقه آزاد چابهار قرار دارد .

وارد روستا که شدیم کودکان با پای برهنه و لبخند بر لب به سمت‌مان آمدند و در حالیکه دست‌مان را گرفته بودند، خانه های‌شان را نشان‌مان دادند.

سر صحبت را باز کردم از یکی از دختران 7 ساله که " زینب رنود " نام داشت. از وضعیت مدرسه در این روستا پرسیدم، زینب در حالیکه برادر کوچکتر خود را بر دوش گرفته بود پاسخ داد:" ما یک مدرسه در این روستا داریم،دیوار این مدرسه زمستان پارسال بخاطر سیل خراب شده و هنوز درست نشده است".

سال گذشته به دلیل بارندگی و سیل روستای آبکان به صورت کامل تخلیه شد و مردم این روستا خسارات فراوانی را متحمل شدند.

پس از دقایقی مادران‌شان به استقبال‌مان آمدند و با لهجه شیرین بلوچی شروع به صحبت کردند.

یکی از زنان 20 ساله روستا می‌گفت:" زمستان پارسال باران شدید و سیل باعث شد تمام وسایل خانه‌های‌مان زیر آب برود و سقف خانه های‌مان خراب شود".

وی در پاسخ به این سئوال که آیا در برابر جبران خسارات سیل اقدامی صورت گرفت یا خیر گفت:" فقط هلال احمر به داد مردم رسید!!" 

*بیکاری چاشنی زندگی مردم روستای آبکان

با وجود شرکت‌ها و کارخانه‌های صنعتی متعدد اطراف روستای آبکان، درامدزایی گردشگری و دریایی در چابهار باز هم مردم روستا سخن از بیکاری به میان می آورند.

نور بی‌بی 70 ساله یکی از ساکنین این روستا که در خانه‌ای کپری زندگی می‌کرد و با پختن نان و سوزن دوزی زندگی می‌گذراند، از وضعیت نابسمان اشتغال در این روستا و از بیکاری فرزندان و بلاتکلیفی نوه‌های خود سخن می گفت. 

یکی دیگر از زنان روستا در حالیکه نان را به تنور انداخته و مشغول پخت آن بود می گفت:" من 4 فرزند پسر دارم که سربازی رفته و ازدواج کردند اما هیچ راه درآمدی ندارند و تنها با یارانه خرج زندگی خود را می دهند"

یکی از پسران روستا که "عارف رنون" نام داشت در پاسخ به سئوالاتی راجب وضعیت اشتغال مردان این روستا گفت: "مردان این روستا اکثرا بیکار هستند و بعضی هم در کارخانه‌های نزدیک روستا و روستای تیس مشغول به کارند ، ما با یارانه زندگی خود را می گذرانیم"

دختران این روستا با سوزن دوزی و فروش صنایع دستیشان کسب درآمد می کردند و کمک حال پدران خود بودند.

*روستای آبکان در بحران بی آبی

کمی جلوتر که رفتم زنانی را دیدم که بوسیله طناب و یک حلب از حوض آب می کشیدند . 

یکی از زنان می گفت:" این روستا آب لوله کشی ندارد و هر نفر روزانه 15 لیتر سهمیه آب دارد اما این مقدار آب برای خانواده ها کافی نیست و مجبوریم از‌ تانکر های شخصی آب بخریم." 

"بی بی رنود" می گفت: "مجبوریم هفته ای 15 هزارتومان برای خریدن آب از تانکرهای شخصی بدهیم که این مبلغ برای ما زیاد است" 

رئیس شورای روستای آبکان در تکمیل این مباحث در گفتگو باخبرنگار ایلنا ، گفت: "زمانی که جمعیت روستای آبکان 45 خانوار بوده ، طبق سهمیه بندی مردم روستا ماهیانه 7 سرویس تانکر آب دریافت می کردند که در حال حاضر با توجه به رشد جمعیت روستا و وجود

65 خانوار این میزان به 5 تانکر کاهش یافته و کفاف زندگی مردم را نمی دهد."

حسین رنود با اشاره به اینکه خرابی راه های روستای آبکان مانع آبرسانی تانکرها به درب منازل روستایی می شود، اظهار داشت: "با توجه به فرسودگی تانکرهای آبرسانی و خرابی راه های روستایی میزان سهمیه آب دریافتی ساکنین روستا کاهش یافته و مردم به ناچار از تانکرهای خصوصی آب دریافت میکنند."

وی در ادامه‌گفت:" آبی که در چاه ها و حوض انبار های منازل روستایی نگهداری می شود به هیچ وجه بهداشتی و قابل شرب نبوده و سلامت بسیاری از کودکان و روستاییان آبکان را به خطر انداخته است."

حال این سوال پیش می آید که با وجود آب های اقیانوسی در بندر چابهار چرا از فرصت های شیرین کردن آب دریا و لوله کشی برای رفاه حال روستاییان استفاده نمی شود؟

*عدم پاسخگویی ادارات چابهار به درخواست اشتغال روستاییان آبکان

رئیس شورای آبکان با اشاره به وضع نابسمان اشتغال در این روستا ، خاطر نشان کرد: " بسیاری از جوانان روستای آبکان تحصیلکرده و سربازی رفته اند اما با وجود ارسال درخواست های فراوان جذب این افراد، به فرمانداری ،منطقه آزاد و پتروشیمی، تا این لحظه هیچ پاسخی دریافت نشده است."

حسین رنود در ادامه ‌گفت: " در صورت جذب تعدادی از روستاییان در کارخانه ها و شرکت های صنعتی منطقه آزد چابهار، اقتصاد مردم روستای آبکان به رونق خواهد افتاد."

*کمبود فضای آموزشی در روستای آبکان 

رئیس شورای آبکان اذعان داشت:"مدرسه روستای آبکان یک کلاسه بوده و در یک شیفت دایر است و وجود 37 دانش آموز پایه اول تا ششم  آموزش  را برای معلمین این روستا دشوار کرده است."

رنود با بیان اینکه معلمین به ناچار برخی از کلاس های خود را در سایه درختان برگزار می کنند ، گفت: "مدرسه یک کلاسه روستای آبکان پیش از سیل  سال گذشته تخریب شده بود که با کمک های مردم روستا بازسازی شد."

رنود خاطر نشان کرد: "پس از بارندگی های شدید و سیل سال گذشته دیوارها و سقف این مدرسه فرسوده شده و شروع به ریزش کرده و توجه مسوولین را می طلبد."

*روستای آبکان خانه بهداشت ندارد 

رییس شورای روستای آبکان گفت:" این روستاخانه بهداشت نداشته و مردم برای تامین خدمات درمانی خود به ناچار به روستاهای اطراف مراجعه می کنند ." 

 این تنها گوشه ای از مشکلاتی بود که در کلمات می گنجید .

چهره‌های رنگ پریده ،نشانه های سوء تغذیه و بی رمقی راز نهفته درون کودکان آبکان را هویدا می‌کرد.

این شرح حال یکی از روستاهای شهرستان چابهار بود و قطعا در حاشیه شهر و حدود 430 روستای دیگر گفتنی ها و شنیدنی های بسیاری از دردهایشان دارند.

اگر از فرصت های ایجاد اشتغال در چابهار به خوبی استفاده شود هیچ یک از روستاییان با مشکلات این چنینی مواجه نخواهند بود.

شهرستان چابهار جاذبه‌های بکر و منحصر بفردی برای گردشگری دارد که با ورود گردشگران می‌توان اقتصاد روستاییان و مردم این شهرستان را به رونق درآورد و به زندگی‌شان روح حیات بخشید‌.

گزارش از: فائقه راغی

منبع: جماران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۳۶۳۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مدارا با طالبان بدون خط قرمز! / معلمان و دغدغه معیشت/رویا فروشی برای کسب ثروت 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که گزارش رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس‌جمهور از ۱۰۰ برکناری با گشت ارشاد مدیران، تبدیل حکم اعدام «بابک زنجانی» به ۲۰ سال حبس، جنجال جدید طلافروشان و سیگنال نزولی دلار به بورس در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده ست.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

معلمان و دغدغه معیشت


احمد مازنی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان معلمان و دغدغه معیشت نوشت: روز دوازدهم اردیبهشت، در ایران روز معلم نام‌گذاری شده و درکنار بزرگداشت مقام علمی و فضائل انسانی استاد شهید مرتضی مطهری، از معلمان تجلیل و درباره اهمیت نقش آنان سخن‌ها گفته و همایش‌ها برگزار می‌شود. اما همانند بسیاری از مناسبت‌ها، این همایش‌ها و تجلیل و تکریم‌ها، در مقام عمل ره به جایی نمی‌برد و معلمان و دغدغه‌های‌شان به فراموشی سپرده می‌شود. مایه تاسف است که در کشور ما نیاز‌های معیشتی به مهم‌ترین دغدغه صنوف مختلف، از جمله معلمان تبدیل شده است، چرا؟ معمولا در پاسخ به این پرسش در مورد معلمان، جمعیت زیاد آنان را دلیل حقوق و مزایای اندک این قشر زحمت‌کش و اثر‌گذار جامعه می‌دانند. اما آیا زیاد بودن به معنی زیادی بودن است؟ همه ما می‌دانیم که شخصیت، باور، و رفتار فرزندان ما تحت تاثیر مستقیم تعلیم و تربیت معلمان است، و سلامت روان، جامعه‌پذیری، اعتماد به نفس، و هویت ملی و دینی فرزندان ما متاثر از آموزش و تربیت معلمان است، در این صورت اگر معلم آرامش روانی نداشته باشد، و به دلیل فقر مادی و مشکلات اقتصادی تمرکز لازم روی وظیفه و ماموریت اصلی خویش نداشته باشد، در این صورت چه انتظاری از خروجی نظام آموزشی می‌توان داشت؟ به نظر می‌رسد رسیدگی به نیاز‌های معلمان باید در دستور کار فوری و مستمر دولت قرار بگیرد، و متولیان امر در دولت و مجلس می‌بایست با اهتمام بیشتری به این مهم بپردازند و موانع را از سر راه این عزیزان بردارند و از فرصت حضور معلمان و فرهنگیان و همه صاحب‌نظران که دغدغه تعلیم و تربیت فرزندان این آب و خاک را دارند برای کمک به حل این مشکل استفاده کنند، البته از نقش انجمن‌های صنفی و سیاسی معلمان و فرهنگیان نیز نباید غافل شد این تشکل‌ها می‌توانند به دولت و مجلس در این زمینه و در سایر حوزه‌ها کمک کنند. البته لازم به ذکر است که قانون رتبه‌بندی فرهنگیان که پس از سال‌ها پیگیری در دولت دوازدهم و در نهایت در مجلس یازدهم به تصویب رسید گام مناسبی در جهت تأمین معیشت معلمان بود، اما در کنار ناکافی بودن این قانون، آیین‌نامه رتبه‌بندی معلمان دارای نقاط ضعف‌هایی است که می‌تواند موجب ناکارآمدی این قانون شود. 

شاخص‌هایی که در این آیین‌نامه پیش‌بینی شده تاثیر مستقیم یا حتی غیرمستقیمی بر ماموریت معلم ندارد و شاخص‌هایی که مستقل از عملکرد معلم و عدم توجه به مدرسه محوری و سازوکار‌های نامناسب ارزیابی در این آیین نامه که منجر به ارزیابی سلیقه‌ای می‌شود و در نتیجه نامطلوب و ناکارآمد خواهد بود.

 

مدارا با طالبان بدون خط قرمز!


روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان مدارا با طالبان بدون خط قرمز! نوشت: رواداری برای دولت‌ها یک راهبرد مفید و موثر برای دست‌یابی به موقعیت در سیاست‌های داخلی و خارجی است. اِعمال این راهبرد در زمینه سیاست داخلی هر قدر بیشتر باشد بهتر است، ولی در مورد سیاست خارجی اگر مرز مشخصی رعایت نشود، قطعاً زیان‌های فراوانی به همراه خواهد داشت.
از حکمرانان یک نظام سیاسی دینی همچون نظام جمهوری اسلامی انتظار اینست که حداکثر رواداری را در سیاست داخلی اِعمال کنند و به این فرموده پیامبر خدا صلی‌الله علیه وآله پای‌بندی نشان دهند که اگر حاکم در عفو اشتباه کند بهتر است از اینکه در عقوبت کردن گرفتار خطا شود. «.. فان الامام لان یخطئ فی العفو خیر له من ان یخطئ فی العقوبه». متاسفانه سیاست داخلی ما بر این توصیه رسول‌الله مبتنی نیست و بعضی از حکمرانان ما تصورشان اینست که با سختگیری و فشار حداکثری در کیفر دادن می‌توانند مردم را به مسیری که می‌خواهند سوق دهند. عجیب است که علیرغم تجربیات متعدد و مستمری که در زمینه کارآمد نبودن سیاست زور و فشار وجود دارد، این دسته از حکمرانان همواره بر استمرار این سیاست شکست‌خورده اصرار می‌ورزند.


عجیب‌تر اینکه همین حضرات که اِعمال فشار حداکثری در سیاست داخلی را می‌پسندند، در زمینه سیاست خارجی به ویژه درباره بعضی کشور‌ها که خطرناک بودنشان برای منطقه و آینده منافع ملی ایران اظهر من‌الشمس است، به رواداری کامل و بدون قید و شرط معتقدند! با اینکه طبق ضرب‌المثل معروف «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد» حکمرانان ما باید از کسانی که بدترین سابقه تروریستی، تکفیری، بدعهدی و پای‌بند نبودن به قوانین و مقررات بین‌المللی را دارند برحذر باشند، آن‌ها را به راحتی تحمل می‌کنند، تخلفاتشان را نادیده می‌گیرند و امتیازات زیادی در اختیارشان قرار می‌دهند.


امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت خودخوانده طالبان که از سران بدسابقه این گروه تروریستی تکفیری است، اخیراً ضمن انکار حضور داعش در افغانستان گفته است این گروه تحت حمایت سه کشور منطقه قرار دارد و این سه کشور داعش را حمایت می‌کنند و باعث ناامنی منطقه شده‌اند. هرچند امیرخان اسمی از این سه کشور نیاورده، ولی آشنایان با تفکر او گفته‌اند منظورش سه کشور تاجیکستان، ایران و پاکستان هستند که طبق ادعای این طالب متوهم، اولی نیروی انسانی داعش را تامین می‌کند، دومی راه عبور را برایشان باز می‌گذارد و سومی بودجه و مراکز برنامه‌ریزی آن‌ها را برعهده دارد.


جالب است که دولتمردان تاجیک و پاکستانی همواره از وجود گروه‌های متعدد تروریستی ازجمله داعش در افغانستان تحت حاکمیت طالبان خبر می‌دهند و این کشور را کانون ناامنی می‌دانند. از طرف دیگر، هر وقت قتل و غارت و جنایتی در افغانستان اتفاق می‌افتد حکومت خودخوانده طالبان آن را به گردن داعش می‌اندازد در حالی که همه می‌دانند طالبان با داعش تقسیم کار کرده و جنایت‌های خود را به گردن داعش می‌اندازد و داعش هم که با طالبان همدست است، این تقسیم کار را پذیرفته و جنایات را گردن می‌گیرد. با اینکه این واقعیت کاملاً قطعی و روشن است، امیرخان متقی با وقاحت تمام ادعا می‌کند داعش در افغانستان حضور ندارد و این سه کشور حامیان داعش هستند.


پاکستان و تاجیکستان در حال تسویه حساب با طالبان هستند و آنچه مایه تاسف است اینست که ایران هنوز به سیاست مدارا با این گروه تروریستی تکفیری ادامه می‌دهد و این گروه علیرغم بدعهدی‌ها و تخلفاتی که از قوانین بین‌المللی دارد دائماً از ایران امتیاز می‌گیرد. در نزدیک سه سالی که طالبان بر افغانستان سلطه دارد هنوز حاضر نشده حقابه ایران از هیرمند را بدهد و اخیراً که سرریز سیل به سیستان رسید، طالبان آن را به عنوان حقابه ایران جا زد! امتیازات سیاسی و تجاری زیادی نیز از ایران می‌گیرد و مهم‌تر اینکه خطر ناامنی در ایران به دلیل ورود عناصر وابسته به طالبان هر روز افزایش می‌یابد، ولی حکمرانان ما به هشدار‌ها اعتنا نمی‌کنند. حالا که امیرخان هم ایران را به همکاری با داعش متهم کرده آیا باز هم سیاست مدارا با طالبان جایز است؟ خط قرمز کجاست؟


رویا فروشی برای کسب ثروت 


آرین احمدی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان رویا فروشی برای کسب ثروت نوشت: یک شبه پولدار شدن، یک ماهه رتبه برتر کنکور شدن، چاقی و لاغری فوری در عرض یک هفته و ... تبلیغاتی هستند که این روز‌ها بسیار زیاد با آن‌ها مواجه می‌شویم. از پیامک‌های فراوان تبلیغاتی و آگهی‌های اینترنتی و تبلیغات عجیب و غریب فضای مجازی گرفته تا انواع رسانه‌ها، همگی پر شده‌اند از تبلیغاتی با این مضامین و جالب‌تر آنکه خدمات خود را هم تضمین می‌کنند و البته گویی نظارت خاصی هم برایشان وجود ندارد و متاسفانه هر روز هم به تعدادشان افزوده می‌شود و شوربختانه‌تر آنکه مخاطبان بسیاری هم دارند و بسیاری از مردم با رویای یک شبه موفق شدن فریب اینگونه تبلیغات را می‌خورند و هزینه‌های مالی و زمانی و متاسفانه خیلی از اوقات روانی بسیاری را بابت اینگونه تبلیغات می‌پردازند.


به تازگی هم متاسفانه پای برخی سلبریتی‌ها و بلاگر‌های معروف به اینگونه تبلیغات باز شده و این گونه افراد سود جو هم نقش پر رنگی در تشویق و اعتماد مردم به پذیرش این گونه تبلیغات دارند! سلبریتی‌ها و بلاگر‌هایی که متاسفانه نظارت خاصی برایشان وجود ندارد، هر چه دلشان می‌خواهد می‌گویند و تبلیغ می‌کنند و البته مالیاتی هم نمی‌پردازند!


پایین بودن سرانه مطالعه و کم بودن سواد رسانه‌ای، افزایش روحیه فست فودی (روحیه‌ای که تحمل صبر ندارد و می‌خواهد همه چیز را به سرعت همانند فست فود به دست بیاورد)، شرایط اقتصادی این روز‌های مردم و از همه مهم‌تر نبود نظارت کافی و نبود دغدغه‌مندی لازم فرهنگی می‌توانند از علل افزایش اینگونه تبلیغات و جذب مردم باشد. البته از نقش کسانی که با رانت و اختلاس یک شبه ثروتمند شده اند و جو روانی که در جامعه ایجاد می‌کنند هم نمی‌توان به سادگی گذشت.

قطعا افزایش این مدل تبلیغات و همایش‌ها می‌تواند تاثیرات بسیار بدی در جامعه و علی الخصوص نوجوانان و جوانان داشته باشد، از نوجوانان و جوانانی که به آن‌ها القا می‌شود می‌توانند بدون تلاش و طی کردن مراحل لازم به موفقیت برسند و تعاریف اصولی موفقیت را در ذهن ایشان تغییر می‌دهند، نمی‌توان انتظار هدفمند و اصولی تلاش کردن و البته رشد و تعالی را داشت و همین مساله باعث شده این روز‌ها تعداد کمتری از نوجوانان و جوانان اشتیاق به یادگیری علم و یا مهارت خاصی را از خود نشان دهند و متاسفانه خیلی‌هایشان با سودای یک شبه ثروتمند شدن و یا یک شبه موفق شدن روز‌های ناب و طلایی جوانی‌شان را می‌گذرانند و حتی مشاغل و نحوه‌ی زندگی پدر و مادر خود را به تمسخر می‌گیرند و اصولا با هرگونه کار کارمندی، کارگری، مهندسی و هر کاری که نیاز به تلاش دارد مخالف هستند و برایشان جذاب‌ترین شغل بلاگری است.
و، اما سه پرسش اساسی که مطرح می‌شود این است که ۱- با وجود تعداد بسیار زیاد نهاد‌های فرهنگی در کشور که عمدتا دارای بودجه‌های فراوانی هم هستند، چرا فرهنگ سازی لازم از قبیل آموزش سواد رسانه‌ای به آحاد مردم و یا ترویج فرهنگ کار و تلاش و ... برای این مهم صورت نگرفته است؟ البته از سهم آموزش و پرورش در این مقوله مهم نمی‌توان به سادگی گذشت!
۲-اصولا فرآیند کسب مجوز اینگونه تبلیغات و همایش‌ها چگونه است و چطور نظارتی بر روی آن‌ها صورت می‌گیرد؟
۳-آیا کشور به این میزان بلاگر و سلبریتی نیاز دارد؟ کمبود نیروی ماهر و کارمند و کارگر متخصص در آینده چگونه تامین خواهد شد؟


به نظر می‌رسد عدم فعالیت‌های فرهنگی و رسانه‌ای لازم در جهت از بین بردن جو چنین تبلیغات و افکاری می‌تواند خسارات جبران ناپذیری را به فضای کاری و روانی جامعه و علی الخصوص نوجوانان و جوانان وارد سازد، و انتظار می‌رود نهاد‌های فرهنگی و نظارتی هر چه سریع‌تر در جهت مقابله با این مقوله جدید اجتماعی تمهیدات لازم را بیاندیشند.

دیگر خبرها

  • تا پرتاب ماهوار از پایگاه فضایی چابهار وقت زیادی باقی نمانده
  • مدارا با طالبان بدون خط قرمز! / معلمان و دغدغه معیشت/رویا فروشی برای کسب ثروت 
  • زندگی لک‌لک‌ها در کنار مردم روستا +عکس
  • وعده ریل پایه شدن بندر چابهار در آینده‌ ای نزدیک
  • آتش سوزی ۲ فروند لنج در بندر شهدای هفت تیر چابهار
  • بندر چابهار در آینده نزدیک یک بندر ریل پایه خواهد شد
  • آتش‌سوزی ۲ فروند لنج در بندر شهدای هفت تیر چابهار/ یک نفر فوت کرد
  • آتش‌ سوزی ۲ فروند لنج در چابهار؛ یک نفر فوت کرد
  • اوضاع روستای «پزم تیاب» چابهار بعد از سیل
  • از اشتغالزایی تا صادرات در روستای چهلخانه