ابتکار: وزیر علوم پیگیر ستاره دارها است
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۴۱۱۱۸
معاون زنان و امور خانواده ریاست جمهوری با بیان اینکه آزادی بیان و پس از بیان از شروط اولیه پویایی و نشاط اجتماعی محسوب میشود، گفت: خوشبختانه در دوران دولت یازدهم و دوازدهم شاهد برگزاری گسترده مراسم روز ۱۶ آذر و فضای بهتر اجتماعی و سیاسی بودهایم؛ گرچه موانع و محدودیتهایی در این زمینه دیده میشود و ستارهدار شدن و محدودیت برای ادامه تحصیل برخی دانشجویان نگرانیهایی را به وجود آورده، اما با اطلاع و پیگیری جدی وزیر علوم، تعدادی از این موارد کاهش یافته و روند ستارهزدایی ادامه دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش صدای ایران، معصومه ابتکار ضمن تبریک سالروز جنبش دانشجویی در ۱۶ آذرماه در کانال تلگرامی خود نوشت:
«شانزدهم آذر نقطه عطف مبارزات آزادی خواهانه، ضد استبدادی و ضد استعماری، ضد امپریالیستی و عدالت جویانه جنبش دانشجویی ایران در حساسترین نهضت قبل از انقلاب اسلامی بوده است؛ وقتی در سال ۱۳۳۲ و چند ماهی پس از کودتا علیه دکتر محمد مصدق، خون سه شهید اهورایی به خاطر اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهور وقت آمریکا در دانشگاه تهران بر زمین ریخت تا میزان وابستگی و دلدادگی به عمو سام و تسلط و سرکوب مردم ایران در برابر اراده خارجی باشد.
حالا بیش از ۶ دهه از آن ایام می گذرد و روزگار بازیهای فراوان و مردم ما نقش آفرینی های بسیار داشتهاند. با همت و فداکاری مردم و راهبری الهامبخش امام و رهبری، سایه شوم سلطه بیگانه و دخالت قدرتها از سر ملت رفع شده و مردم به رغم فراز و نشیبهای رخ داده، با اصالت بخشیدن به صندوق های رای، سرنوشت خود را با جابجایی مسالمتآمیز قدرت به دست گرفتهاند.
در سالهای اخیر نرخ رشد آموزش عالی و تعداد دانشجویان در ایران به بالاترین رتبهها در دنیا رسیده و ۴/۲ میلیون دانشجوی ایرانی در مقطعی سریعترین شتاب رشد مقالات را داشتهاند. در این میان ۱/۸ میلیون نفر از دانشجویان را زنان و حدود ۲۷% اعضای هیئت علمی را نیز بانوان تشکیل میدهند.
تراز جهانی مرحوم پروفسور مریم میرزاخانی در حالی نسل جوانان جوینده علم و پیشرفت ایران را نمایندگی میکند که رشتههای علوم مهندسی و ریاضی یا STEM به عنوان پیشران اقتصادی مورد توجه قرار گرفتهاند و دانشجویان ایرانی به ویژه دختران در STEM پیشرو بوده و سرمایه بزرگی برای ایران به شمار میآیند؛ سرمایهای که باید در زمینه اشتغال مد نظر قرار گیرد و البته در کنار آن میبایست دورههای فنی و حرفهای اهمیت لازم را در آموزش عالی به عنوان یک گزینه میانبُر برای اشتغال به دست آورند.
از سوی دیگر اما نگرانیهای موجهی در میان دانشجویان وجود دارد که به عنوان پیش درآمد پویایی، خلاقیت و رشد علمی و فن آوری نباید آنها را نادیده گرفت.
آزادی بیان و پس از بیان از شروط اولیه پویایی و نشاط اجتماعی محسوب می شود. روحیه و انگیزه دانشجویی که با تکیه بر آن بزرگ ترین انقلاب دینی، سیاسی و اقتصادی معاصر رقم خورد و از سوی امام و رهبری به عنوان سرمایه یاد شده است، نباید توسط تفکرات یا عدهای خاص تحدید شود یا آسیب ببیند.
خوشبختانه در دوران دولت یازدهم و دوازدهم شاهد برگزاری گسترده مراسم روز ۱۶ آذر و فضای بهتر اجتماعی و سیاسی بوده ایم، گرچه موانع و محدودیت هایی هم قابل احصاء باشد. چنانچه ستاره دار شدن و محدودیت برای ادامه تحصیل برخی دانشجویان نگرانی هایی را به وجود آورده که با اطلاع و پی گیری جدی وزیر علوم، تعدادی از این موارد کاهش یافته و روند ستاره زدایی ادامه دارد.
از طرفی رشد تشکل ها و ارایه مجوز به برخی اتحادیه ها و نشریات دانشجویی، فعالیت های ورزشی، فرهنگی و هنری دانشجویان مورد حمایت قاطع دولت بوده و حاکی از بهبود شرایط عمومی است، در عین حال اما ضرورت توجه به مهارت های زندگی در دانشگاهها، توان افزایی دانشجویان در زمینه های حقوقی، ارتباطی، فضای مجازی، حل و فصل اختلاف و کاهش خشونت، مقابله با آسیب ها، خودمراقبتی، خودشکوفایی و حفاظت از محیط زیست بسیار جدی است. دختر و پسر هر دو برای آینده و زندگی سالم خود نیازمند این رویکرد بوده و هستند.
با وجود همه کاستی ها از پویایی و شور جنبش دانشجویی کاسته نشده است. حضور موثر و تعیین کننده دانشجویان در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بر کسی پوشیده نیست. دانشگاه زمینه طرح مباحث نظری، نقد و آینده نگری را فراهم کرده و با تضارب آراء و دیدگاهها، افتراق با جریان رقیب و ائتلاف جریان اعتدال و اصلاحات را میسر کرد.
مقابله فعال با افراط گرایی و خشونت داعشی، در بعد نظری و عملی در جریان دانشجویی مشهود بوده و از سوی دیگر دانشجویان در فعالیت داوطلبانه اجتماعی مانند امداد رسانی به مناطق زلزله زده و خدمات خیریه ای به صورتی بسیار امیدوارانه حاضر هستند.
امروز دانشجویان از موضع عزتمند ایران در برجام و اهمیت تلاش برای تحقق آن و موفقیت های منطقه ای کشور غافل نیستند. مطالبه گری برای اصلاح امور و عدالت جویی و استقلال طلبی حق جریان دانشجویی است و دولت و دستگاههای حاکمیت باید سعه صدر و تسامح برای شنیدن صدا و نقد مشفقانه دانشجو را داشته باشد.
دانشجویان همواره مراقب نفوذ و دخالت و هدایت جریان های سیاسی بوده و سعی کرده اند استقلال و عزت خود را در مواضع حق مدارانه و انتقاد سازنده و نه تخریب و ملامت تقویت کنند.
دولت بیشترین اهتمام خود را برای اشتغال دختران و پسران تحصیل کرده صرف می کند تا آینده روشنی برای ایرانیان رقم خورد.»
منبع: صدای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۴۱۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی کردید
به گزارش جماران؛ بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل؛
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم : «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنه ای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم :
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!»
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکیمت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید. و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بیبیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است :
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهاد ها بسیج می شوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند!»
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته