آلبوم ترانههایش، ۱۰ سال پس از مرگش منتشر شد!
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۴۹۲۸۶
به مناسبت سالروز تولد زندهیاد ابراهیم منصفی(رامی) جمعی از اهالی فرهنگ و هنر با حضور بر سر مزار این هنرمند هرمزگانی یاد و خاطرهاش را زنده نگاهداشتند.
به گزارش ایسنا، ابراهیم منصفی (۱۳۷۶-۱۳۲۴) از آغازگران شعر نو در هرمزگان بود که با بهرهگیری از فرهنگ اقلیمی و گرایش به شعر زمانه، نقش مهمی در فرهنگ و هنر مردمی و شعر و موسیقی جنوب ایفا کرد.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رامی از اولین شاعرانی بود که راه و رسم شعر نیمایی را در هرمزگان گسترش داد؛ بهگونهای که پس از مرگش، او را «نیمای جنوب» نامیدند. او همچنین توانست با اتکا به گویش محلی و رویکرد به موسیقی جهانی، راه بکر، زیبا و پرتوانی را در ترانهسرایی بگشاید.
آثار منصفی از آغاز موج نو ادبیات در نشریاتی چون «خوشه» به سردبیری احمد شاملو، « آبنوس»، «تماشا»، مجلهی «موسیقی» و همچنین در گفتوگوهای سیروس طاهباز با شاعران نوپرداز جنوب در مجلهی «فردوسی» به چاپ رسیده است.
میگویند هرمزگان را میتوان در ترانههای ابراهیم منصفی لمس کرد. او نسل در نسل، جوانان و مخاطبان تازهای را گرد آثارش جمع میکند و موسیقیاش بهعنوان یکی از نادرترین نمونههای موسیقی مردمی، سرشار از مفاهیم انسانی، عشق، رنج و سرمستی است.
علی باباچاهی (شاعر، نویسنده و محقق) هم یکی از قویترین جنبههای هنری ابراهیم را ترانههایش میداند و میگوید: «این آثار از احساسات عمیق انسانی برخوردار است. او شناخت زیادی از فرهنگ، مردم و خرد جمعی و خاطرات نهفته تاریخی ما داشت که آنها را بهصورت کاملاً نو و تازه بیان کرده است.
منصفی هم مثل اکثر هنرمندان خارج از پایتخت کارش را با دلبستگی به موسیقی محلی آغاز کرد ولی به جای تکرار نغمههای اجدادی و استفاده از سازهای محلی، دست به گیتار برد اما همچنان گویش محلی را در اشعار خود نگاه داشت تا در همه ترانههایش استعداد و قدرت ادراک و ذوق آفریننده را بشنویم و حس کنیم. با تمام این احوال او در پنجاه و دو سالگی از دنیا رفت و نخستین آلبوم ترانههایش، ۱۰ سال پس از مرگش منتشر شد!
هرمزگان از زبان رامی بهتمامی نقاط جهان معرفی شد
یک پژوهشگر فرهنگ و هنر استان هرمزگان گفت: ابراهیم منصفی در شناساندن هرمزگان بهتمامی اقصی نقاط جهان اقدامی کمنظیر بوده است.
سید علی حسین در گفتوگو با ایسنا، افزود: استان هرمزگان همیشه بهواسطه جغرافیای اقلیمی معروف به آخر خطر بوده است اما در عرصه فرهنگ و هنر با توجه به بروز زیست نابغههایی همچون نصرک و ابراهیم منصفی راه معرفی خود را از طریق موسیقی و شعر آغاز کرده است.
وی تصریح کرد: ابراهیم منصفی باهوش و نبوغ ذاتی خود در عرصه ادبیات با بهرهگیری از ادبیات جهانی با حداقل کار موسیقی اشعار محلی هرمزگان را به کشور بشناساند و در اقصی نقاط کشور و حتی جهان از اشعار و ترانههای رامی در حال حضار استفاده میشود.
حسینی در پایان عنوان کرد: برگزاری همایشها و فستیوالهای مختلف با نام زندهیاد منصفی نشانه اوج کار این هنرمند ارزنده بوده است و در واقع هرمزگان از زبان این هنرمند به تمامی نقاط جهان معرفی شده است.
زندهیاد منصفی را میتوان شاعری جهانی معرفی کرد
یک فعال رسانهای در حوزه فرهنگ و هنر گفت: امروزه دیگر مرزهای افتخار به منصفی از کشور خارج شده و هنرمندان خارجی به خواندن ترانههای منصفی به خود میبالند.
عباس رفیعی در گفتوگو با ایسنا افزود: فکر میکنم با توجه به گذشت ۲۰ سال از درگذشت این هنرمند، رامی دیگر از محدوده هرمزگان و حتی کشور خارج شده است و امروز پا را فراتز از یک شاعر ملی گذاشته و امروز شاهد هستیم، ترانههای منصفی در کشورهای خارجی توسط هنرمندان خارجی اجرا میشود و این موضوع باعث افتخار ماست.
وی ادامه داد: بعد از گذشت این مدت منصفی به ابعاد تازهای رسیده و میتوان او را شاعری جهانی معرفی کرد و باید اطمینان داشت هرچه زمان بگذرد، وی بیشتر شناختهشده و ابعاد تازهای پیدا میکند.
رفیعی تصریح کرد: در این راه شاید بسیاری افراد زحمت کشیدند که منصفی را بهجامعه معرفی کردند همچون حسام نقوی که بدون ادعا و چشمداشتی در این سالها تلاش بسیاری برای برگزاری سالگردها و انتشار آثار منصفی داشته است.
این فعال رسانهای خاطرنشان کرد: هرمزگانیها باید مدیون حسام نقوی باشند که اینچنینی زندهیاد منصفی را به مردم هرمزگان و کشور شناساند.
وی در پایان گفت: منصفی بهطور حتم در سالهای آتی بیشتر شناخته میشود و باعث افتخار مردم هرمزگان در سطح بینالمللی خواهد شد.
همیشه برادرم در دلم جای دارد و هیچگاه فراموش نمیشود
خواهر زندهیاد ابراهیم منصفی گفت: بهواقع لطف مردم نسبت به رامی با هیچ تشکری جبران نمیشود و نمیتوان قدردان زحمات هواداران بود.
فاطمه منصفی در گفتوگو با ایسنا، افزود: خاطرات فراوانی با برادرم دارم و بیشتر از تمامی خانواده با ابراهیم ارتباط داشتم.
وی ادامه داد: در آن زمان ماشین در استان هرمزگان وجود نداشت و ابراهیم هرروز با دوچرخه مقابل درب منزل دوستم به دنبالم میامد و همواره مرا به خانم میرساند که هیچگاه این خاطره از ذهنم بیرون نمیرود.
منصفی تصریح کرد: همیشه برادرم در دلم جای دارد و هیچگاه فراموش نمیشود و همواره فرزندانم به داشتن چنین هنرمندی در خانواده به خود میبالند.
وی اضافه کرد: روز قبل از فوت برادرم، با هم تماس تلفنی داشتیم که متأسفانه عمرش قد نداد همدیگر را ببینیم. نبودش برای بنده همیشه دردناک بوده و هست.
خواهر زندهیاد ابراهیم منصفی در پایان درباره استقبال مردم از رامی، عنوان کرد: همواره مردم به برادرم لطف داشته و دارند و نباید از زحمات هنرمندانی همچون حسام نقوی و مسعود پاکدامن بهراحتی عبور کرد که در زنده نگاه داشتن یاد ابراهیم منصفی از هیچ زحمتی دریغ نکرده و همواره مدیون و شرمنده مردم هستیم.
در زمان حیاتش قدرش را ندانستند و تنها بود
برادر زندهیاد ابراهیم منصفی گفت: در زمانی که برادرم در قید حیات بود چندان توجهی به این هنرمند نشد و قدرش را ندانستند و تنها بود.
مجید منصفی در گفتوگو با ایسنا، افزود: برادرم خودش خاطره بوده و هست و در سالهای آخر زندگیاش که در بندرعباس زندگی میکرد و هر روز با هم ملاقات داشتیم و ترانههایش را برایم اجرا میکرد.
وی خاطرنشان کرد: رامی چون برای دلش میخواند در دل مردم جا دارد و همواره مورد لطف مردم بوده هست؛ اگرچه در زمانی که در قید حیات بود، چندان توجهی به این هنرمند نشد و قدرش را ندانستند و تنها بود.
منصفی تصریح کرد: هرچه نسلهای جدید رشد میکنند پی به وجود ابراهیم منصفی میبرند و از اینکه پسازاین مدت هرروز شاهد مطرحشدن برادرم هستم، به خود میبالم.
تأثیرگذاری منصفی بر هیچکس پوشیده نیست
یک فعال عرصه فرهنگ و هنر استان هرمزگان گفت: منصفی در هرجایی از خود ردپایی گذاشته توانسته تحولی ایجاد کرده است.
منصور نعیمی در گفتوگو با ایسنا، افزود: زندهیاد منصفی چهرهای شاخصی در ادبیات و موسیقی هرمزگان است و هم در زندگی و هم پس از درگذشتش بهعنوان هنرمندی محبوب شناخته میشود و همچنان باقیمانده و حتی افزونتر شده است.
وی خاطرنشان کرد: تحولی که زندهیاد منصفی در زمینه شعر نو یا سپید در استان هرمزگان ایجاد کرد شاید بیبدیل باشد و حتی در زمینه ترانهسرایی بینظیر بوده است و جز کسانی است که موسیقی هرمزگان را متحول کرد بدون شک زندهیاد منصفی بوده و امروزه هر خوانندگی دوست دارد یک اجرا از رامی داشته باشد.
نعیمی با بیان اینکه تأثیرگذاری منصفی بر هیچکس پوشیده نیست و همگی بر آن اذعان دارند، اظهار کرد: منصفی در هرجایی از خود ردپایی گذاشته توانسته تحولی ایجاد کرده است.
وی تصریح کرد: از جمله معروفترین برنامههای صداوسیمای مرکز خلیجفارس برنامه «هنروران» بود و جزو برنامههای پرطرفدار آن زمان تلویزیون بود که مخاطبانش هر هفته منتظر آغاز برنامه بودند. در این برنامه به دنبال افراد نخبه فرهنگی و هنری رفتم و از مهمترین برنامههای من مصاحبه با زندهیاد ابراهیم منصفی بود که متأسفانه از تلویزیون پخش نشد و علت دقیق آن را نمیدانم.
این فعال فرهنگ و هنری اضافه کرد: بعدها فیلم مصاحبه من با منصفی در کمال تعجب در بین مردم پخش و ندیدم فردی که بگوید این گفتوگو را ندیده است و حتی بنده را هم بهواسطه همان مصاحبه بسیاری از افراد میشناسند.
وی بیان کرد: آن مصاحبه تنها گفتوگوی جدی با زندهیاد منصفی بود و بهواسطه شناختی که از وی داشتم و از کودکی باهم ارتباط داشتیم، گفتوگوی جالبی بود و همگان از آن مصاحبه نیکی یاد میکنند.
به گزارش ایسنا، ۵۲ سال زندگی پر از سرگشتگی منصفی، اگرچه پر از تلخی و دشواری بود اما آنچه در موسیقی کشورمان بهجا گذاشته، مثل هر هنرمند دیگری، قطعاً تا سالهای سال به یادگار خواهند ماند. تمام کسانی که ابراهیم منصفی را از نزدیک میشناختند معتقدند که او زندگی عجیبی داشت که در خلق آثارش تأثیر بسزایی داشته است. این تأثیر تا حدی بوده که اگر نوع دیگری زندگی میکرد و اینهمه تلخی و رنج را در زمان حیات خود تجربه نمیکرد، این ویژگیها در اشعار و ترانههایش متبلور نمیشدند.
در میان آثار او، ترانه «مردن مردانه» هم یکی از دهها ترانهای است که میتوان گفت به خودش ارجاع دارد؛ ترانهای سرشار از تلخی و حسرت که در بخش پایانی آن میگوید: «تقدیر سر پیری از مِه چه شوات آخر؟ یا زندگی بِختِر یا مردن مردُنه».
برای دیدن گزارش ویدئویی ایسنا کلیک کنید
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۴۹۲۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۵ سال کشتهسازی؛ «ترانه»ای که به «نیکا» ختم شد
شبکه بیبیسی در گزارش اخیر خود مدعی شد که طبق اسناد محرمانه مأموران امنیتی، نیکا شاکرمی را دستگیر کرده بودند و بعد از تعرض جنسی، او را به قتل رسانده و جسدش را در بزرگراه یادگار امام رها کردند. البته بیبیسی در همین گزارش اعتراف کرد که این اسناد تقلبی است و گفت: «سندی که تحقیقات ما روی آن تمرکز دارد، حاوی چند تناقض است. بهعنوانمثال، نیروی انتظامی، با عنوان «ناجا» ذکر شده؛ درحالیکه در آن زمان «فراجا» نام داشت.»
بیبیسی درباره ادعای تجاوز و قتل نیکا تاکید کرد: «ما هرگز نمیتوانیم بهطور ۱۰۰ درصد از این مطمئن باشیم.»
سناریوی «دستگیری، تجاوز و قتل دختران»، محدود به امروز و سال ۱۴۰۱ نیست. بلکه این سناریو از سوی رسانهها و جریانهای برانداز، دو دهه است که تکرار میشود.
۱. داستان ترانه
تابستان سال ۸۸ بود که خبری وحشتناک در فضای رسانهای منتشر گردید. خبر از این قرار بود: دختری به نام ترانه موسوی در حوالی مسجد قبا توسط نیروهای لباس شخصی ربوده شد. مأموران امنیتی بعد از تجاوز جنسی، او را به قتل رساندند و جسدش را سوزاندند. این روایت توسط بیبیسی مورد استقبال قرار گرفت.
چهرههای اصلاحطلب و سران فتنه ۸۸ همچون کروبی، این خبر را تکرار میکردند.
اما بعد از گذشت مدتی کوتاه، مشخص شد که دختر ادعایی براندازان، اصلا در ایران نیست و به گفته خانواده او، مدتهاست در ونکوور کانادا زندگی میکند.
۲. داستان سعیده
در سناریوی بعدی، نقش دختری که «دستگیر شده و بعد از تجاوز جنسی به قتل رسیده است»، به نام سعیده پورآقایی افتاد. سناریویی که برای سعیده پورآقایی نوشته شده بود، دقیقا همان سناریوی کشتهسازی از ترانه موسوی بود؛ دستگیری، تجاوز و درنهایت قتل. رسانههای برانداز حتی اعلامیه پورآقایی را منتشر کردند و میرحسین موسوی در مراسم ترحیم او حضور یافت!
اما با گذشت اندکی زمان مشخص شد که سعیده پورآقایی زنده است و بدون هیچگونه دستگیری و تجاوز در منزل پدری خود حضور دارد. در بازه زمانیای که سناریو قتل او مطرح میشد، سعیده پورآقایی از خانه فرار کرده بود و به دلیل قفل بودن درب منزل، مجبور شد از بالکن خانه به بیرن بپرد و بعد از بازگشت، دروغ بودن این سناریو برملا شد.
۳. داستان عاطفه
سناریوی دستگیری، تجاوز و قتل، حتی برای فرزند یکی از اصلاحطلبان هم نوشته شد. عاطفه امام، فرزند جواد امام، چهره سیاسی اصلاحطلب و رئیس ستاد انتخاباتی موسوی که اکنون سخنگوی جبهه اصلاحات است، بازیگر بعدی این سناریو بود. مادر عاطفه امام مدعی شده بود که دخترش دستگیر شده و تحت فشار شکنجه قرار دارد تا به داشتن روابط جنسی نامشروع با زندانیان سیاسی اعتراف کند. بازداشت عاطفه امام مانند سناریوهای پیشین، از سوی بیبیسی مورد استقبال قرار گرفت.
سناریوی دستگیری و شکنجه عاطفه امام بهقدری مضحک و ساختگی بود که مادرش اعتراف کرد: «خبر دستگیری عاطفه امام کذب است و این سناریو نتیجه ماجراجویی دخترش بود.» مادر عاطفه امام گفت: «دختر بنده در اقدامی ماجراجویانه و با توجه به شرایط خاص روحی و روانی ناشی از دستگیری پدرش که موجب نگرانی خانواده و بنده شده بود، چنین اقدامی را کرد.»
۴. داستان نیکا
سناریوی نیکا هم فرقی با سناریوی ترانه، عاطفه و سعیده ندارد. اما ماجرای اصلی نیکا چه بود؟
نیکا شاکرمی دختری بود که در جریان اغتشاشات ۱۴۰۱، از سوی جریان برانداز به عنوان کشته اعتراضات معرفی میشد. شبکه CNN در آن زمان مدعی بود که نیکا حوالی ساعت ۸:۳۰ شب توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده است. اما هیچ فیلم یا مدرکی برای این ادعا ارائه نداد. از طرفی دیگر، فیلم دوربینهای مداربسته از ورود نیکا به یک ساختمان نیمهکاره حوالی ساعت ۱۲ شب خبر میداد. همچنین پیامهای ارسالی بین نیکا و مادرش در این ساعتها نشاندهنده عدم دستگیری اوست. جسد نیکا نیز بعد از خودکشی بهوسیله سقوط از ارتفاع، در حیاط ساختمان مجاور پیدا شد.
البته همه ماجرا این نیست. نیکا شاکرمی از مشکلات شدید خانوادگی رنج میبرد و همراه با مادر خود زندگی نمیکرد. بهگونهای که خانواده او ۱۰ روز پس از خودکشی متوجه عدم حضور نیکا در بین خود شدند! دعواهای خانوادگی شاکرمیها که چندی پیش علنی شد، گواه این موضوع است.
خاله نیکا، آتش شاکرمی، از جمله کسانی بود که سناریوی کشتهسازی او را پیش میبرد. آیدا شاکرمی، خواهر نیکا خطاب به خالهاش گفت: «هر چه قدر از نیکا چه موقع زندگی و چه موقع مرگ تا جایی که توانستی سو استفاه کردی. دیگه کافیه. حالا قراره همه تو را بشناسند.»
خاله و خواهر نیکا علاوه بر افشاگری علیه یک دیگر، به فحاشی پرداختند و هم دیگر را با الفاظی همچون پستفطرت، پفیوز، ذلیل، دوزاری و بیشرف، در فضای عمومی خطاب کردند. آتش شاکرمی اعتراف کرده است که خانواده نیکا، او را دور انداخته بودند و در این مورد خطاب به خواهر نیکا نوشت: «وقتی کسی رو دور میندازید، نمیتونید صاحب مردهاش باشید.
خاله نیکا همچنین در اظهارات خود گفته که مستندات زندگی نیکا را ثبت کرده است و بخشی از این مستندات، شامل «پرونده مدرسه، مشاوره و پرونده پزشکی نیکا» است. این موضوع نشان میدهد که نیکا قبل از خودکشی، از مشکلات متعددی رنج میبرد و منشا آن را باید در خانواده او جستوجو کرد.
براساس آنچه گفته شد، سناریوساز اصلی برای کشتهسازی در دهه ۸۰، جریان اصلاحات بود. با وجود آنکه دروغ بودن این سناریوها برملا شده است، اما بازهم برخی از سران اصلاحطلب به سناروی نیکا شاکرمی دامن زدند.
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات نوشته بود: «خبری تلخ و تکان دهنده و جانسوز از مرگ فاجعه بار نیکا شاکرمی در رسانهها منتشر شده است.
چرا مقامهای حکومت ساکتند؟ چرا توضیح نمیدهند؟
محض رضای خدا کاری کنید که باور کنیم این گزارش نادرست است.»
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی