واکنش رسانههای اصلاحطلب به مستند «قائم مقام»
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۶۵۵۱۹
برخی مدعیان اصلاحطلبی که سال ۸۸ به عیان با «پرچم خط امام» به «جنگ خط امام» آمدند همچنان حمایت از «امام قلابی» را ترجیح میدهند و با پنهان شدن در پشت خط امام، همان مسیری را میروند که منتظری رفت.
خبرگزاری فارس: «قائممقام» عنوان مستندی است که این روزها به روایت زندگی آیتالله حسینعلی منتظری برای نسل سوم و چهارم انقلاب میپردازد، شخصیتی که فراز و فرودهای زندگی او و تقابلش با امام (ره) از چالشهای سالهای اول انقلاب است.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از اکرانهای عمومی و خصوصی این مستند برای شخصیتهای مختلف سیاسی و خبرنگاران رسانههای مختلف واکنشها به این مستند نیز آغاز شد؛ آنطور که سازندگان این مستند روایت میکنند برای یک بازخوانی مستقل و بیطرف، همه طرفهای مدعی در این پرونده را به میز روایت آورده و آنها به تعریف «قائممقام» از دیدگاه خود پرداخته و نتیجهگیری و قضاوت نهایی درباره عملکرد مرحوم منتظری در آن مقطع را به مخاطب واگذار کردهاند.
اما یکی از مسائل قابل تأمل پس از اکران گسترده این مستند، واکنش برخی رسانههای اصلاحطلب به این بازخوانی تاریخی بود که علیرغم شفافیت مواضع امام و سران سیاسی و نزدیکان آیتالله نسبت به مرحوم منتظری آنها مدعی وارونهنمایی این قرائت تاریخی شدهاند.
روزنامه «بهار» پس از آغاز اکرانهای مستند «قائممقام» نوشت «نهتنها نوشتههای مکتوب و گزارشهای تاریخی بدون قضاوت و یا بیقضاوت نیستند، بلکه تولید هر مستند تاریخی خارج از چنین مولفههایی نخواهد بود، ما با یک روایت تام و تمام درباره هر کدام از تحولات تاریخی روبرو نیستیم و هیچ وقت هم به چنین داستان جامع و کاملی در هیچ کدام از حوزههای که مربوط به علوم انسانی دستهبندی میشوند، دست نخواهیم یافت. مستند «قائم مقام»، فیلمی درباره قائم مقامی آیتالله منتظری است که تلاش کرده در فضای رسانهای مستند را روایتی بدون قضاوت به مخاطبان عنوان کند، با این حال آنها داستان خودشان را میگویند، آنها آن چیزی را گزارش میکنند که خودشان در جستجوی آن بودند، به عبارتی بخشی از قضاوت آنان در تصاویر و نوشتهها ورود پیدا میکند، در اینجا نیز راه میانبر و دور زدن راه وجود ندارد.»
یکی دیگر از انتقادات به این مستند ادعای عدم وجود ارزش افزوده در این مستند تاریخی است، طوری که برخی از منتقدین بیان کردند این مستند ۱۰۰ دقیقهای نکته جدیدی نداشته و این فیلم تکرار حرفهای حجتالاسلام ریشهری وزیر اسبق اطلاعات است، در حالی که شاید بتوان یکی از نقاط عطف این روایت را استناد به یکی از فیلمهای آرشیوی مرحوم هاشمیرفسنجانی در خطبههای نماز جمعه سال ۷۶ دانست که وی آنجا به نقل ماجرای عزل منتظری میپردازد، اصلاحطلبان که در بازخوانی خاطرات هاشمیرفسنجانی ید طولایی دارند، مشخص نیست چرا این اظهارنظر صریح و مستند «آیتالله» را نادیده میگیرند.
*انتقاد اصلاحطلبان از منتظریِ بدون رتوش
از سوی دیگر روزنامه شرق در نقدی که بر مستند «قائم مقام» نوشته تاکید کرده است: «اگرچه درباره شش دهه زندگی، فعالیتهای علمی و سیاسی آیتالله منتظری، چند دقیقهای بیشتر گفته نشده است و از همه رنجهای آن بزرگمرد در زندانها و تبعیدها بیش از دو، سه جملهای که آقای عزت شاهی (عزتالله مطهری) بیان میکند، چیز دیگری نیست؛ اما تا دلتان بخواهد از زندگی و فعالیتهای سیدمهدی هاشمی سخن به میان آمده است؛ بهگونهای که بیننده در یک لحظه فکر میکند این فیلم بیشتر به زندگینامه سیدمهدی هاشمی میماند تا زندگینامه فقیه عالیقدر. بیشتر روی نامه ششم فروردین ٦٨ مانور دادهاند؛ بنابراین برخلاف آنچه قبل از نمایش فیلم ادعا شده است، این اثر نه منصفانه است و نه بدون قضاوت.»
این در حالی است که یکی از نقطههای اصلی جدایی منتظری از حضرت امام، مربوط به مناقشه او در پرونده مهدی هاشمی با وزارت اطلاعات و نهادهای مرجع در این زمینه بود که فصل جدایی منتظری از امام را رقم زده است و علیالقاعده این فراز باید بهصورت مبسوط برای مخاطب روایت شود.
در بخش دیگری از این یادداشت انتقادی روزنامه شرق آمده است: «در این فیلم تلاش شده مرحوم آیتالله منتظری را سادهلوح جلوه دهند؛ درصورتیکه همه میدانند سادهلوحی اکتسابی نیست؛ بنابراین کسی نمیتواند ٧٠ سال از عمرش، تیزهوش، حواسجمع، زرنگ، دوست و دشمنشناس و توانا در جمعبندی مسائل داخلی و خارجی باشد؛ اما ناگهان و یکشبه سادهلوح شود! نگارنده در جلد دوم کتاب فقیه عالیقدر، نظرات جمع زیادی از علمای برجسته کشور پیرامون صفات و تواناییهای برجسته آیتالله منتظری را آوردهام و نیز در مشروح مذاکرات مجلس خبرگان رهبری اول بهوفور دراینباره سخن رفته است.»
*بازسازی روایت از منتظری برای مخاطب نسل سوم و چهارم
در این زمینه هم آنطور که مستند روایت میکند خدشهای به جایگاه علمی آیتالله منتظری وارد نشده است و مخاطب به راحتی «مرجعیت علمی» و «درک سیاسی» مرحوم منتظری را تفکیک میکند و نهایتا با اطلاع از شیوه برخورد آن مرحوم با بسیاری از بدیهیات، ذهنیتی از او در ذهن خود میسازد یا اقدام به بازسازی و بازتولید آن میکند.
با این وجود آنچه پس از دریافت و خوانش این انتقادات قابل توجه و سوالبرانگیز است، این است که چرا برخی رسانههای اصلاحطلب در در دوگانه «امام_منتظری» به سمت منتظری چرخش کرده و جفاهای او در حق امام و انقلاب را نادیده میگیرند، جفاهایی که امام به صراحت در نامه ۶ فروردین درباره آن فرمود:: «با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند... از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آیندۀ نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند.»
*وقتی مردودین بر امام ترجیح پیدا میکنند
اصلاحطلبان که همواره خود را پرچمدار خط امام (ره) و اصلاحطلبی را جریان اصیل انقلابی معرفی کردهاند و در هنگامه انتخابات خود را بیش از جریانات انقلابی و متعهدان به امام و روحانیت اصیل و مبارز اسلامی، به امام (ره) نزدیک میدانند؛ در دوگانههای تاریخی مردودین را بر امام ترجیح میدهند و نمونه بارز آن ترجیح دادن شیخی بر امام است که باعث شد امام بخاطر اقدامات وی آرزوی مرگ کند که همین نکته سند مظلومیت امام راحل در تاریخ انقلاب است.
برخی مدعیان اصلاحطلبی که سال ۸۸ نیز به عیان با «پرچم خط امام» به «جنگ خط امام» آمدند همچنان حمایت از «امام قلابی» را ترجیح میدهند و با پنهان شدن در پشت خط امام، همان مسیری را میروند که منتظری رفت.
*نویسندگان امین قلمهای تحریفکننده را بشکنند
بنابراین به نظر میرسد انتقادات تکراری، ادعای نادیده گرفتن جایگاه علمی مرحوم منتظری، زیر سوال بردن رویکرد سیاسی سازندگان این مستند و حمایت بیچون و چرا از مرحوم منتظری همان امتداد «تحریف خط امام» است، خواه این تحریف در وارونهنمایی «امام انقلابی» باشد یا سفید کردن «شیخ سادهلوح».
پیر و مراد ما حضرت روحالله درباره اهمیت تاریخنگاری و لزوم جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب فرمودند: «شاید آنچه امروز برای ما روشن و واضح است برای نسلهای آینده مبهم باشد و تاریخ، روشنگر نسلهای آینده است، و امروز قلمهای مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند، باید نویسندگان امین این قلمها را بشکنند.»
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۶۵۵۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«تا اطلاع ثانوی تعطیل»، نگاهی متفاوت به انقلاب فرهنگی!
مستند «تا اطلاع ثانوی تعطیل»، از تولیدات مرکز مستند سفیرفیلم است که به بحث تاریخی و مهم انقلاب فرهنگی در بهار سال ۱۳۵۹ پرداخته است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مستند «تا اطلاع ثانوی تعطیل»، از تولیدات مرکز مستند سفیرفیلم است که به بحث تاریخی و مهم انقلاب فرهنگی در بهار سال ۱۳۵۹ پرداخته است. به همین دلیل و به مناسبت سالگرد انقلاب فرهنگی مصاحبهای با مهدی ملکی و محمد مهدی انتظار برای بحث و بررسی این مستند انجام داده ایم که در ادامه از نظر شما میگذرد.
آقای انتظار، ممنون از وقتی که در اختیار ما قراردادید. به عنوان سوال اول، آیا انقلاب فرهنگی زمینههای تاریخی هم داشته است یا صرفا اتفاقی مقطعی در ابتدای انقلاب بوده است؟
واقعیت این است که طرح انقلاب فرهنگی از دهه ۴۰ در ذهن امام (ره) بوده است، چون ایشان، ۱ دی ماه سال ۱۳۴۰، درخواست اسلامی کردن دانشگاهها را به نخست وزیر وقت ارائه کرده بودند و این موضوع ریشهای تاریخی داشته است.
اما این امر محقق نشد تا سال ۵۹ که ۱ سال و اندی از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته بود و حالا دانشگاهها تبدیل به میدان جنگ گروههای سیاسی و شبه نظامی شده بود و نیاز به تغییر و تحول و انقلاب فرهنگی احساس میشد!
به طوری که در محوطه حیاط دانشگاه کمک مالی برای کوملههایی که در حال اغتشاش در مرزها بودند جمع آوری میشد! حالا فضای دانشگاه به هر مکانی شبیه بود الا محل تحصیل!
امام (ره) در آن زمان پیام و یا دستوری برای انجام انقلاب فرهنگی صادر کردند؟
بله، با بیانیه نوروزی معروف امام (ره)، دانشجویان انجمن اسلامی دست به کار شده و به صورت جدیتر از قبل در مقابل گروههای چپ به میدان آمدند. یکی از چالشهای اساسی ما بحث هماهنگی مصاحبه با اشخاص سیاسی بود که به دلایل مختلف حاضر به انجام مصاحبه نبودند.
آقای ملکی، چطور شد که به فکر ساخت این مستند افتادید؟
روایت تاریخ کار بسیار حساسی است. باید همزمان تلاش میکردیم هم روایتی بی طرف ارائه دهیم و از همه طیفهای سیاسی حرف برای گفتن داشته باشیم و هم حواسمان باشد نوک روایتمان آنقدر گرد نشود که اثرگذاری و جریانسازی اجتماعی اش را از دست بدهد و تبدیل به کاری خنثی شود. ما احساس کردیم چند دهه بعد از انقلاب نیاز به بازخوانی تاریخی از انقلاب فرهنگی داریم و چرا آن رویداد رخ داد و به همین دلیل به فکر ساخت این مستند افتادیم که اصطلاحا مختصر و مفید بگوئیم انقلاب فرهنگی دقیقا چه بود و چرا اتفاق افتاد و آیا در نهایت موفق بود یا خیر!
با چه افرادی برای ساخت این مستند مصاحبه کردید؟
آقای دکتر سیدنژاد و حجتالاسلام سید عباس نبوی و آقای دکتر فتحالله اُمّی به ما لطف داشتند و با درخواست اولیه ما برای مصاحبه موافقت کردند. در وهله بعدی تلاش کردیم با دکتراحمدی نژاد مصاحبه کنیم، چون در آن برهه تاریخی ایشان از پیشروان جنبشهای دانشجویی بودند و در روایت ما از جریان انقلاب فرهنگی، نقش قابل توجهی داشتند، اما متاسفانه مسئولین دفتر ایشان پاسخگو نبودند و در این رابطه هرچه تلاش کردیم بی فایده بود. آقای دکتر صادق زیباکلام، شخصی بود که تصمیم گرفتیم بعنوان جایگزین دکتر احمدینژاد به سراغشان برویم. گرچه او، خودش از اعضای انجمن اسلامی نبود، اما از دانشجویان فعال آن زمان بود که حالا به عنوان یک استاد علوم سیاسی مشغول میتوانست مشاهدات خود از آن جریان را برای ما روایت کند.
آقای انتظار، روند پژوهش، فیلمنامه نویسی، تولید و پس تولید مستند تا اطلاع ثانوی تعطیل چقدر طول کشید؟
حدود یکسال طول کشید.
چرا انقدر طولانی؟
طی این پژوهشها به این نتیجه رسیدیم که تعطیلی دانشگاهها که در آن مقطع به محل نزاع گروههای سیاسی بدل شده بود، امری اجتنابناپذیر بود، اما اصلاحاتی که در آن دوسال تعطیلی اتفاق افتاد، به قدری پختگی نداشت که منجر به یک تغییر بزرگ و اصطلاحا "انقلاب" شود. شاید به قول حرفهای آقای فتحالله اُمّی کلمه انقلاب فرهنگی، لااقل برای اصلاحاتی که رخ داد اشتباه بود، شاید اگر عنوانش انقلاب آموزشی گذاشته میشد، پذیرش بیشتری داشت.
قبل از مستند شما، مستندهای دیگری هم با این موضوع ساخته شده است یا خیر؟
راجع به موضوع انقلاب فرهنگی تا به حال چند مستند بلند و نیمه بلند تولید شده است. اما ما در "تا اطلاع ثانوی تعطیل" سعی کردیم جدای از روایت ماجرا، از یک زاویه جدید به مسئله نگاه کنیم و رویکرد مان نقد انقلاب فرهنگی بود و به همین دلیل با کارهای دیگر تفاوتهای جدی دارد و شباهتی ندارد.
به عنوان سوال آخر، اگر نکتهای دارید در خدمت شما هستیم.
به عقیده من ریشه بسیاری از چالشهای فرهنگی اجتماعی امروز جامعه ما به آن دوران باز میگردد. شاید اگر اقدامات و اصلاحاتی که تحت عنوان انقلاب فرهنگی رخ داد، با پختگی بیشتری انجام میشد وضعیت امروز دانشگاهها و حتی جامعه وضعیت بهتری میبود و شاهد چنین وضعی در دانشگاهها نمیبودیم.
ممنون از شما دو بزرگوار به خاطر وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
سلامت باشید.