وقتی خوانندگان به تیتراژها جان میدهند
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۱۹۰۲۵
تولیدکنندگان آثار تلویزیونی، سینمایی و حتی تئاترها طی ماه های اخیر برای جذب مخاطبان بیشتر گرایش زیادی به تولید تیتراژهای موسیقایی با حضور خوانندگان نام آشنا پیدا کرده اند.
به گزارش قدس آنلاین، چشمانت را ببند، برو به حوالی سالهای جنگ، همان سال هایی که تلویزیون های سیاه و سفید پس از چند دقیقه معطلی اول صدا را پخش میکرد و بعد تصویر را.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آن خاطره بازیها حالا تیتراژهای امروزی شده و همان شناسنامه این بار صد چندان رنگارنگ تر و با کیفیت تر شده است. با کیفیت تر؟ شاید نه، شاید هم آری.
گرچه در ذات واژگانی عنوان فرانسوی تیتراژ سه عنصر «گرافیک»، «حرکت» و «صدا» در یک ردیف تقریبا برابر قرار گرفتهاند، اما باید بپذیریم لااقل در ایران خودمان (غیر از مواردی بسیار معدود و انگشت شمار) این موسیقی و صداست که تبدیل به مولفه اصلی تیتراژها شده است. فضاسازی ذهنی برای تماشاگر، ارایه شناسنامه از اثر سینمایی یا تلویزیونی، گسترش بازار تجاری محصول، تمرکز بر جامعه هدف برای اطلاع رسانی، توزیع دیجیتالی گوشه ای از محصول سینمایی یا تلویزیونی با موسیقی در فضای مجازی بدون صرف هزینه های سنگین، آشناسازی مخاطب با ژانر و محتوا، دهان به دهان گشتن در بازارهای محلی و بین المللی، حضور اثر موسیقایی در موتورهای جستجو به عنوان نماینده یک کار تصویری، ارزیابی از میزان رضایت شنوندگان، ایجاد یک پیش فرض برای تهیه کنندگان از خواننده تازهوارد و ...کارکردهای موسیقی تیتراژها در آثار مختلف است.
نکتهای که در ایامی که کنسرتی در کار نیست بیشتر جلب توجه میکند حضور خوانندگان مشهور و باسابقه در مقام خواننده تیتراژهاست که هر کدام به فراخور تجربه شان در حوزه موسیقی می توانند به اطلاع رسانی بیشتر یک فیلم، سریال یا تئاتر کمک کنند، اما چرایی و چگونگی این حضور جای سوال دارد؛ آیا حضور یک خواننده معروف در تیتراژ به دلیل جنس صدا و ملودی های پرطرفدارش است یا اینکه او توانسته منطبق با سناریوی اثر نمایشی هم بخواند؟ یا این فقط شهرت هنرمند است که تهیه کنندگان و صاحبان آثار را برای دعوت از آنها مجاب به صرف هزینه های بالا برای حضور در تیتراژها می کند؟ و اساسا چرا برخی از تیتراژها آن قدر ماندگار می شوند که در مواردی همان تیتراژ بیشتر در یادها می ماند تا اثر تصویری مورد نظر؟
نکتهای که در ایامی که کنسرتی در کار نیست بیشتر جلب توجه میکند حضور خوانندگان مشهور در مقام خواننده تیتراژهاست که هر کدام به فراخور تجربه شان در حوزه موسیقی می توانند به اطلاع رسانی بیشتر یک فیلم، سریال یا تئاتر کمک کنندبا این مقدمه نیم نگاهی به فعالیت چند ماهه اخیر خوانندگان مطرح موسیقی در حوزه تیتراژخوانی خواهیم داشت که مدتی است پررنگتر هم شده است.
«عقیق» را با صدای علیرضا قربانی بشنوید
همزمان با پخش سریال تلویزیونی «عقیق» به نویسندگی سعید نعمت الله و کارگردانی بهرنگ توفیقی، تیتراژ این مجموعه با شعر مسعود کلانتری، آهنگسازی و خوانندگی علیرضا قربانی و تنظیم کارن همایون فر منتشر شد.
علیرضا قربانی از جمله خوانندگان توانمند موسیقی کشورمان است که تیتراژهای پرطرفدار و قابل قبولی را به طرفدارانش ارائه داده و قطعه «شب دهم» به آهنگسازی فردین خلعتبری و تیتراژ سریال «پرده نشین» به آهنگسازی مهیار علیزاده از جمله ماندگارترین تیتراژخوانیهای او است.
همایون شجریان و تیتراژهایی که غوغا به پا کرد
همایون شجریان خواننده موسیقی ایرانی هم که در این چند ساله با همکاری برادران پورناظری و تغییر در رویکرد فعالیت حرفه ای اش در موسیقی طیف گسترده ای از مخاطبان را جذب خود کرده در حوزه تیتراژخوانی و تولید قطعات آثار سینمایی نیز فعالیت خوبی داشته است.
وی بعد از خواندن قطعه «با من صنما» برای تیتراژ فیلم سینمایی «آرایش غلیظ» که شوک عجیب تیتراژهای آن سال ها لقب گرفت، بازهم نبض مخاطب خود را نگه داشت و با خواندن قطعه های مردم پسندتری چون «ابر می بارد»، «آهای خبردار» و «رگ خواب» از ساخته های سهراب پورناظری برای فیلم سینمای «رگ خواب» همچنان به عنوان بهترین های این بخش، خود را معرفی می کند.
شجریان اخیرا هم تیتراژ فیلم سینمایی «یک گزارش واقعی» به کارگردانی داریوش فرهنگ با عنوان «بار دگر فراموشی» به آهنگسازی فردین خلعتبری را در فضای مجازی منتشر کرد.
سینا سرلک و یک تصمیم جدی و جدید در زندگی هنری
سینا سرلک یکی از ممتازترین هنرمندان موسیقی ایرانی است که طی سال های اخیر با بهره مندی از تجربیات گذشته در محضر استادانی چون محمدرضا شجریان خود را به عنوان یکی از باتکنیک ترین خوانندگان موسیقی ایرانی معرفی کرده است.
او اگر چه در این سال ها با همکاری گروه هایی چون «لوتوس» کنسرت ها و آلبوم های متعددی را در حوزه موسیقی ایرانی برگزار و تولید کرده، اما با نگرشی رنسانس گونه در فعالیت های خود که با همکاری در سریال «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی آغاز شد، در ابتدا قطعاتی مشترک با محسن چاوشی را برای این سریال تولید کرد و بعد از تولید قطعه «تنها امید زندگی» برای همین سریال که اتفاقا حاشیه های فراوانی را نیز برایش ایجاد کرد موقعیت خود را در بخش حرفه ای تیتراژخوانی تثبیت کرد.
انتشار تیتراژهایی برای فیلم سینمایی «زیر سقف دودی» به کارگردانی پوران درخشنده و «این چه حالیست» برای برنامه تلویزیونی «هزاردستان» شبکه نسیم از جمله آثاری است که از سینا سرلک در فضای مجازی منتشر شده است.
سالار عقیلی، «کلنل» و دیگران
سالار عقیلی هم یکی از فعال ترین و پرطرفدارترین خوانندگان موسیقی کشورمان است که در عرصه تیتراژخوانی هم حضور پرکاری دارد. گواه این ادعا نیز تیتراژ شنیدنی سریال «معمای شاه» به کارگردانی محمدرضا ورزی بود که ترانه زییای مرحوم افشین یداللهی، ملودی عاشقانه و حماسی بابک زرین روی این قطعات، فضای کار را به سمتی برد که بسیاری از مخاطبان این قطعه را بارها و بارها زمزمه کردند. محبوبیت این قطعه هم به حدی بود که رسانه ملی در همه برنامه های مناسبی خود از جمله انتخابات ریاست جمهوری و مواردی از این دست بارها و بارها آن را پخش کرد.
این خواننده حالا در تئاتر هم موسیقی تولید می کند، به طوری که اخیرا با همکاری دوست آهنگسازش بابک زرین و به بهانه اجرای نمایش «کلنل» در تالار اصلی تئاتر شهر قطعه عاشقانه ای را برای این نمایش با ترانه افشین مقدم تولید کرده که این قطعه هم با توجه به ساختار و محتوایی که برای آن در نظر گرفته اند، با استقبال مواجه شده است.
محمد اصفهانی و حضور بی سرانجام در «هاتف»
محمد اصفهانی خواننده مطرح موسیقی پاپ که در حوزه تیتراژخوانی سابقه موفقی دارد، قرار بود بعد از انصراف محسن چاوشی از سریال تلویزیونی «هاتف» به کارگردانی داریوش یاری به عنوان خواننده تیتراژ حضور داشته باشد که این موضوع میسر نشد.
پس از به توافق نرسیدن محسن چاوشی و تهیهکننده سریال «هاتف» برای اجرای تیتراژ پایانی این سریال، اعلام شد که محمد اصفهانی قطعهای را برای این سریال خوانده اما قطعه اصفهانی نیز پخش نشد تا حواشی سریال مناسبتی ماه محرم شبکه یک سیما همچنان ادامه داشته باشد. البته پس از چاوشی، محمد اصفهانی اعلام کرد پخش نشدن قطعه جدیدش تنها به دلیل عمل نکردن عوامل سریال «هاتف» به تعهدات مالی بوده و او ممنوعالفعالیت نیست.
محمد اصفهانی درباره این کار به سایت موسیقی ما توضیح داد: «از طریق آقای آرمان موسیپور، آهنگساز متن سریال هاتف، مطلع شدم که دوستان قصد ارائه پیشنهاد برای اجرای تیتراژ این مجموعه را به من دارند. ازاینرو با تهیهکننده، کارگردان و یکی از مدیران ارشد سیما فیلم درباره اصول اجرای این کار صحبت و توافق کردم. در آن ایام تنها حدود چهار، پنج روز به شروع سریال زمان داشتیم و آقای موسیپور درگیر نوشتن و ضبط موسیقی متن بود. به همراه ایشان و تهیهکننده سریال جلسهای داشتیم و به این نتیجه رسیدیم که با یک اکیپ جداگانه تیتراژ را کار کنیم. زمانی که این توافق انجام شد، همکاری من با آقای علیرضا افکاری شکل گرفت و روی غزلی از مرحوم حسین منزوی اثری را تولید کردیم که بهزعم خودمان کار زیبایی هم شد. وقتی میخواستیم از طریق اینستاگرام، دموی آن را ارائه کنیم یقین داشتیم بهزودی قطعه روی آنتن خواهد رفت. اما بازهم با تهیهکننده این مجموعه هماهنگ کردم که آیا میتوانیم این کار را روی اینستاگرام بگذاریم یا شما تمایل دارید مردم برای اولینبار آن را از طریق آنتن صداوسیما بشنوند؟ ایشان استقبال کرد و گفت موافقم و خیلی هم خوب است. اما متاسفانه قول و قراری که در ابتدا گذاشته بودیم از طرف تهیهکننده عملی نشد. »
«نوار زرد» و انتشار اولین تیتراژ پرواز همای
تیتراژ سریال «نوار زرد» اولین همکاری پرواز همای با یک مجموعه تلویزیونی است که این شبها در حال پخش از شبکه دو است. همای علاوه بر خوانندگی و شعر قطعه «دیوانهتر شدم»، آهنگساز و تنظیم کننده آن نیز بوده است ضمن اینکه نوید شاه بیگی نیز کار صدابرداری و میکس این قطعه را انجام داده است.
سریال پلیسی «نوار زرد» به کارگردانی پوریا آذربایجانی و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی در ۲۵ قسمت و با مضمونی جنایی- پلیسی روی آنتن شبکه دوم سیما رفته است.
رضا صادقی همچنان فعال و پرکار
رضا صادقی خواننده موسیقی پاپ کشورمان نیز علاوه بر انتشار آلبوم ها و اجراهای زنده، حضور فعالی در تولید تیتراژ دارد.
او بعد از تولید آلبوم پرطرفدار و متفاوت «یعنی درد...» و چند قطعه مجزا، قطعه «رنگ بارون» را به بهانه پخش برنامه تلویزیونی «حب الحسین» از شبکه پنج سیما منتشر کرده است.
محسن چاوشی؛ «ابراهیم» بعد از «شهرزاد»
محسن چاوشی خواننده مطرح موسیقی پاپ ایران بعد از حضور در فیلم سینمایی «سنتوری» به کارگردانی داریوش مهرجویی، فصل جدیدی از فعالیت های خود را در عرصه موسیقی آغاز کرد. او بعد از محبوبیت فراوانی که از خوانندگی تیتراژ و قطعات مرتبط با موسیقی این فیلم به دست آورد، با سیل پیشنهادات تهیه کنندگان و کارگردانانی مواجه شد که از او برای حضور در تیتراژ دعوت می کردند.
اما چاوشی ترجیح داد بعد از سنتوری کمتر به این پیشنهادها پاسخ مثبت دهد، تا اینکه سریال «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی از راه رسید و او با انتشار چندین قطعه به بهانه تولید این مجموعه از مخاطبانش آنچنان دلبری کرد که کمتر مخاطبی سریال «شهرزاد» را بدون محسن چاوشی تصور می کند.
البته بعدها پیرامون حضور مشترک محسن چاوشی و سینا سرلک در این سریال حاشیه هایی هم به وجود آمد، اما قدرت صدای هر یک از این خوانندگان در ژانری که کار می کنند بعید است که بتواند خاطره شیرین قطعه های موسیقایی سریال «شهرزاد» را از ذهن مخاطبان پاک کند.
فریدون آسرایی، «صبر و قرارم» و «زنان قصه ما»
فریدون آسرایی خواننده موسیقی پاپ هم مدتی پیش قطعه «صبر و قرارم» را برای مجموعه تلویزیونی «زنان قصه ما» شبکه پنج سیما منتشر کرد. در این قطعه موسیقایی ابوالفضل فراز آهنگساز، نوید محمودی ترانه سرا، میثم مروستی نوازنده کمانچه گروه اجرایی قطعه را تشکیل دادند.
فریدون آسرایی چندی قبلی هم همراه با فرزاد فرزین تیتراژ سریال شبکه نمایش خانگی «عاشقانه» به کارگردانی منوچهر هادی را نیز خواند.
بهنام بانی از «باغ ملی» دلش بی قرار شد
بهنام بانی خواننده پرطرفداری که مانند حامد همایون یک شبه ره صد ساله را پیمود نیز شهریور ماه امسال به جمع تیتراژ خوان ها پیوست و برای برنامه تلویزیونی «باغ ملی» قطعه «وای دل بی قرارم» را تولید کرد.
برنامه «باغ ملی» به تهیه کنندگی احسان ارغوانی یک جنگ شبانه بود که در بخش های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ورزشی روی آنتن شبکه دو رفت.
امیرعباس گلاب و حضور در یک فیلم فوق حاشیه ای
امیر عباس گلاب از جمله خوانندگان تازه مجوز گرفته ای است که آثارش با اقبال خوبی مواجه شده است، اما حضورش در فیلم پر سر و صدای «قاتل اهلی» به کارگردانی مسعود کیمیایی به عنوان خواننده یکی از مهم ترین و داغ ترین اخباری است که این روزها می توانیم درباره حضور خوانندگان در تیتراژها به آن اشاره کنیم.
حضور در فیلم «آیینه بغل» به کارگردانی منوچهر هادی و فیلمی از بیژن بیرنگ نیز جزو فعالیت های دیگر این خواننده در عرصه تیتراژ خوانی است.
مسعود صادقلو برای حضور در فیلم سینمایی «خفه گی» به کارگردانی فریدون جیرانی، علی لهراسبی برای فیلم سینمایی «غیر مجاز»، حمید گودرزی و میلاد بابایی برای برنامه تلویزیونی «من و شما»، امید آمری برای فیلم تلویزیونی «نفس شیرین»، مهدی یراحی برای حضور در فیلم سینمایی «۲۱ روز بعد» به کارگردانی محمدرضا خردمندان نیز از دیگر مواردی هستند که در موضوع حضور خوانندگان مطرح در عرصه تیتراژها می توان بدان اشاره کرد.
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۱۹۰۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تلویزیون بیخیال گربههای عیاری شد؟ بازگشت «۸۷ متر»
سال گذشته مهدی نقویان، رئیس سیمافیلم عنوان کرده بود که مجموعه تلویزیونی «۸۷ متر» قرار است از طریق یکی از پلتفرمها پخش شود، اما مخاطبان در این خصوص هیچ خبری دریافت نکردند تا اینکه کارگردان سریال خودش چندروز پیش، دست به کار شد و خبر داد که این مجموعه بعد از مدتها بلاتکلیفی بالاخره بختش باز میشود و روی آنتن میرود.
به گزارش فرهیختگان، اما بحث تنها بر سر پخش یا عدم پخش سریال ۸۷ متر نیست. قضیه اینجاست که سانسور و حتی توقیف مجموعههای تلویزیونی از گذشته تاکنون ادامه داشته و در دوره مدیریت جدید براساس قولها و شنیدهها نوع دیگری از مواجهه با سازندگان، هنرمندان و سلبریتیها در دستورکار قرار گرفته بود که فاصله و شکاف پیشتر موجود میان برنامهسازان و مدیران رسانه ملی را عمیقتر جلوه میدهد.
پیمان جبلی از ابتدای حضورش در سازمان بهعنوان رئیس این رسانه ملی همواره بر استفاده از تمام امکانات سختافزاری و نرمافزاری برای جلب نظر مخاطب تاکید کرده بود. سابقه این رویکرد را میتوان در اظهارنظرهایش مورد بررسی و مداقه قرار داد و در این زمینه به راستیآزمایی قول و فاصله آن تا عمل دست زد.
از شروع دوره جدید مدیریت وی و همینطور دیگر مسئولان تلویزیون درمییابیم که این تمام ماجرا نیست و مدیران سازمان بارها با نگاهی نهچندان مثبت به مقوله حضور سلبریتیها واکنش نشان دادهاند. وقتی نسیم تغییر ساختمان شیشهای صداوسیما در جام جم را دربرگرفت، این گمان میرفت که براساس تصمیمات جدید دیگر نگاه مثبتی درخصوص سلبریتیها و مدل حضورشان در سازمان وجود نداشته باشد.
وحید جلیلی، قائممقام رئیس سازمان صداوسیما در امور فرهنگی از ابتدای حضورش در این جایگاه نگاه ویژهای به حضور افراد معروف در رسانه ملی نداشت و بیواهمه نگاه منفی خود در این رابطه را به سمع و نظر مخاطبان صداوسیما میرساند.
او در گفتوگو با ماهنامه سوره بیان کرده بود: «طوری حرف میزنند که یک جریان رسانهای متنوع، رنگارنگ، پررونق و پرمخاطب داشتیم و یکباره افول کرد! دلیل اینکه تحول لازم و ضروری شد این بود که شما گفتید به ما اجازه دهید از آرمانها کوتاه بیاییم و خط سبزی اداره نکنیم، تا میتوانیم به سلبریتیها میدان بدهیم که اینها برای ما مخاطب بیاورند تا نظام قوی شود. بعد از ۲۰ سال چه شد؟ هم مخاطب بهشدت ریزش و افت کرد، هم سر بزنگاهها کسانی که برکشیدید، از جبهه دشمن سر برآوردند.»
حتی دیگر مدیران صداوسیما نیز کموبیش چنین دیدگاهی داشتند و مدام درخصوص حذف هرگونه سلبریتیمحوری، مجریمحوری و تهیهکنندهمحوری که غیرمنطبق با سیاستهای رسانه ملی بوده،تاکید میکردند و بهجای آن حرف از مدیریت منطقی و همکاری اصولی رسانه و چهرهها و تلاش جدی برای جلوگیری از تکرار آسیبهای گذشته میزدند و این مهم را در دستور کار خویش و مجموعه زیردستشان قرار میدادند.
آنها اینطور به مردم القا میکردند که دوره بدون میدان دادن بیبرنامه به سلبریتیها گذشته است و روال سابق در همکاری با افراد بهاصطلاح مشهور با تغییراتی جدی مواجه میشود. دیری نپایید که نگاه بهظاهر تغییرناپذیر مدیران سازمان در برخورد با مساله مهم مواجهه با سلبریتیها رنگ باخت و ریزش مخاطب رسانه ملی آنها را به این فکر انداخت که با تمام توان از همه ظرفیتهای موجود برای بازگشت چهرهها و هنرمندان مغضوب رسانه، به صداوسیما استفاده کنند تا آب رفته به جوی بازگردد و قاطبه مردم به تماشای دوباره برنامههای تلویزیون رضایت دهند.
در همین راستا علی فروغی، مدیر شبکه سه سیما در نشست تبیینی رسانه و سلبریتیها که در آذرماه سال ۱۴۰۲ در بیرجند برگزار شد عنوان کرد که از حضور سلبریتیهای متعهد به انقلاب استقبال میکنیم و چهرههای هنجارشکن فتنه ۱۴۰۱ به شرط پشیمانی میتوانند به رسانه ملی بازگردند. قاطبه هنرمندان و چهرههای محبوب مردمی علاقهمند نظام و انقلاب هستند و حاضرند با رسانه ملی کار کنند و ما هم از حضور این چهرهها در برنامههای مختلف صدا و سیما استقبال میکنیم.
ممکن است با برخی سلبریتیها اختلاف سلیقه داشته باشیم، اما دشمن ما نیستند و آغوش صداوسیما برای تمام هنرمندانی که میخواهند برای مردم و نظام کار کنند باز است و ممنوعیتی وجود ندارد. حتی ریاست سازمان هم پس از فعل و انفعالات صورت گرفته و با لحاظ کردن نگاه منفی مخاطبان به فقدان حضور چهرههای معروف و حتی محبوب در رسانه ملی در حاشیه اختتامیه جشنواره تلویزیونی مستند در آذرماه ۱۴۰۲ بهشکل تلویحی حرفهای گذشته خود و مدیرانش را پس گرفت و در رابطه با بازگشت مجدد سلبریتیها به جام جم افزود: «اگر در چند جمله بخواهم بگویم، چهرهها باید در خدمت مردم، کشور، ارزشها، اعتقادات و فرهنگ اصیل ایرانی باشند. ما دست همه چهرههایی را که در این زمینه حاضر هستند با رسانه ملی همکاری کنند به گرمی میفشاریم. درهای صداوسیما همیشه به روی آنها باز است و امیدواریم چهرهها هم در را به روی خود نبندند و از ظرفیت رسانه ملی بهخوبی استفاده کنند.»
اکنون که مدیران سازمان صداوسیما عزم خود را برای به دست آوردن دل مخاطبان جزم کردهاند یا اینطور وانمود میکنند، بد نیست به چند مورد از تغییر مواضع آنها در برخورد با سلبریتیها و هنرمندان شناختهشده نگاهی بیندازیم و بهطور مصداقی با روند دگرگونیها و قبول واقعیتهای برنامهسازی توسط مسئولان مرتبط همراه شویم.
عیاری و دردسری به اسم گربهکیانوش عیاری در بخشی از برنامه استودیو هشت شبکه رادیویی نمایش اعلام کرد که سریال تلویزیونی ۸۷ متر از شبکه یک سیما روی آنتن خواهد رفت؛ ولی سابقه اخبار مربوط به پخش یا عدم پخش این سریال را باید در گذشته جستوجو کرد. این سریال سال ۱۳۹۵ استارت خورد و پس از وقفههای مختلف و گاه و بیگاه در راه تولید، کار تصویربرداری مجموعه در زمستان سال ۱۳۹۹ پایان یافت و برای پخش از صداوسیما در اختیار این سازمان قرار گرفت. درحالیکه مخاطبان با خاطره خوشی که از تماشای مجموعه «روزگارقریب» نصیبشان شده بود انتظار پخش ۸۷ متر را میکشیدند به یکباره خبر رسید که این سریال نهتنها در مرداد سال ۱۴۰۰ روی آنتن شبکه یک نخواهد رفت، بلکه احتمال واگذار شدن این سریال به پلتفرمها نیز وجود دارد.
اما این تمام ماجرا نبود و عیاری یکی از دلایل عدم پخش اثرش از سوی تلویزیون را حضور گربهها در صحنههای داخلی و خارجی سریال عنوان کرد که این مساله با واکنش صداوسیما مواجه شد. پس از این اظهارات بود که شبکه یک سیما در جواب به کارگردان ۸۷ متر عنوان کرد: «برخلاف ادعای آقای عیاری، سابقه پخش سریالهای مختلف از تلویزیون حاکی از آن است که نشان دادن برخی حیوانات مانند گربه و پرندگان در آثار نمایشی محل اشکال و حذف نیست، بلکه نمایش تصاویر مکرر، غیرضروری و نابجا در صحنههایی از سریال برای نشان دادن رفتوآمد حیوانات در محیط خانه از سوی بازبین تذکر داده شده و تصاویری مانند غذا دادن به گربه در سریال از سوی بازبین ایراد گرفته نشده وصرفا تصاویر مکرر، محل اشکال بوده است.»
حال اینطور بهنظر میرسد که گویا مشکل پخش سریال ۸۷ متر به دلیل آنچه مدیران تلویزیون نمایش تصاویر مکرر و غیرضروری گربه بیان میکردند، پایان یافته و این مجموعه پخش خواهد شد.
برپایی دوباره مهمونی ایرج طهماسب در خانه میزبانایرج طهماسب، برنامهساز محبوب و پرخاطره تلویزیون از سالها قبل «کلاه قرمزی» را برای این سازمان تولید میکرد و با بازخورد بسیار مثبتی هم از طرف مخاطب روبهرو شده بود اما ماه عسل طولانی طهماسب و صداوسیما در سال ۱۳۹۷ به پایان رسید و وی به تنهایی راه پر از سنگلاخ برنامهسازی برای طیف وسیع مخاطبانش از کودک تا بزرگسال را به مدد پلتفرمها در پیش گرفت و برای چند سال صداوسیما را در این مسیر تنها گذاشت. اما مدیران جدید پس از کشوقوسهای فراوان توانستند با طهماسب برای حضور دوباره در جام جم به توافق برسند و بهار روابط خودشان با این هنرمند پیشکسوت را برای بار دیگر آغاز کنند.
فرزاد حسنی و حضور مجدد در قاب تلویزیونمحسن برمهانی، معاون سیما در مصاحبهای که در آذرماه سال ۱۴۰۲ درباره حضور دوباره برندها در تلویزیون ترتیب داد، اعلام کرد تمام برندهایی که در سازمان صداوسیما در این سالها موفقیت کسب کردند، جزء سرمایههای صداوسیما هستند و سازمان هم از هیچ برندی صرفنظر نمیکند و در حال مذاکره با همه آنهاست. یکی از این برندها یا همان چهرهها فرزاد حسنی بود که معاونت سازمان با صراحت از حضور دوباره او در قاب تلویزیون خبر داد. حسنی در نوروز ۱۴۰۳ اجرای برنامه «ای نسیم سحری عید شد» را در شبکه نسیم به عهده گرفت و توانست نگاه مثبت منتقدان و مردم را نسبت به اجرای خود بهخوبی جلب کند و دل مدیران تلویزیون را نیز به دست بیاورد.
نمونهها به اینجا ختم نمیشود و میتوان این تغییر رویه در مدل برنامهسازیهای صداوسیما را بهصورت مشهود مشاهده کرد. رسانه، تنها امکانی برای انتقال پیام به دیگری نیست و بهقدری فضای فراگیری را در اختیار دستاندرکارانش قرار میدهد که اگر نتوانند از آن بهدرستی استفاده کنند، تعامل میان خود و مخاطبانشان را از دست میدهند و وقتی کار از کار بگذرد هیچ نوشدارویی برای بازگشت مخاطب نمیتواند اعتماد از بین رفته را ترمیم کند و بافتهای آسیبدیده را جوش بزند. به هر روی، اقدام مدیران سازمان در تغییر دیدگاه نسبت به استفاده از ظرفیت سلبریتیها و افراد معروف را باید به فال نیک گرفت و آنها را به تداوم این رویکرد تشویق کرد تا رسانه ملی با آسودگی خاطر بیشتری به کار تولید برنامه برای مردم بپردازد و از حواشی دستوپاگیر خلاص شود.