تقویت نظام اسلامی ایران، همان مرگ بر آمریكاست/ طلاب حقمدار باشند نه جومدار
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۲۰۹۰۷
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایكنا) از فارس، آیتالله سیداحمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان رهبری شب گذشته، 14 آذرماه در مراسم عمامهگذاری جمعی از طلاب حوزههای علمیه استان فارس كه بهمناسبت فرا رسیدن میلاد نبی مكرم اسلام(ص) و امام جعفر صادق(ع) در حوزه علمیه مولیالموحدین شیراز برگزار شده بود، لباس روحانیت مایه افتخار دانست و گفت: مراسم عمامهگذاری برای ما روحانیان در حقیقت تولد جدید است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تصویب آییننامه تعمم در شورای عالی حوزه
وی با یادآوری اینكه كسانی كه معمم میشوند، در حقیقت تولد جدیدی با مسئولیتهای سنگین دارند، افزود: به حمد الهی در سالیان اخیر، مسئله تعمم طلاب ساماندهی شد و از اینكه هر كسی هر وقتی دلش خواست تعمم داشته باشند درآمد و آییننامه تعمم در شورای عالی حوزه تصویب شد و كسانی كه امشب معمم میشوند با همین آییننامه است.
آیتالله خاتمی ادامه داد: برای این كار نصاب علمی و اخلاقی و یكسری موارد از سوی معاونت تهذیب در نظر گرفته شده است كه بحمد الهی موجب شده كار معممگذاری طلاب ساماندهی یابد.
لباس روحانیت، لباسی هدفدار است
امام جمعه موقت تهران خطاب به طلابی كه در این مراسم معمم میشوند، به تبیین یكسری نكات پرداخت و گفت: كسانی كه امشب معمم میشوند به این نكته توجه داشته باشند كه لباس روحانیت لباسی همانند دیگر لباسها نیست بلكه لباسی هدفدار و جهتدار است آن هم هدف و جهادی مقدس و در این رابطه انبوه روایات اسلامی وجود دارد كه عمامه لباس فرشتگان است ضمن اینكه عمامه لباس پیامبر و امامان معصوم نیز هست.
وی با تصریح اینكه اصل تعمم، ملبس شدن به لباس امامان است و این انتساب با مسئولیت دارد، گفت: مسئولیت معمم شدگان یك تكلیف شرعی است كه باید توجه داشته باشند با پوشیدن این لباس، شناسنامهدار میشوند و این شناسنامه تعیینكننده هویت طلاب و روحانیان است.
لباس روحانیت، دین و معنویت را تداعی میكند
آیتالله خاتمی با یادآوری اینكه لباس روحانیت، دین و معنویت را تداعی میكند، گفت: تمام طلاب و روحانیان وظیفه دارند كه مراقب باشند تا این شناسنامه خدشهدار نشود؛ كاری كه یك معمم میكند در دو سبد ریخته میشود یكی سبد شخص خودش و دیگری سبد روحانیت است و حتی اگر یك تابلو به پیشانیش بزند كه این كاری كه من انجام میدهم در سبد من بریزید، مردم قبول نمیكنند.
وی، زینب لباس و زینت روحانیت بودن را نخستین مسئولیت همه روحانیان و طلاب دانست و گفت: روحانیتی در طول این سالیان طولانی سازنده بودند و مردم را ساختند كه خود عامل بودند و از جمله آنها میتوان به شهید محراب، آیتالله سیدعبدالحسین دستغیب اشاره كرد كه این روزها نیز مصادف با سالگرد شهادت ایشان است.
عضو مجلس خبرگان رهبری خطاب به طلاب گفت: امشب با تعممتان، شناسنامه دین و روحانیت میشوید لذا به این نكته دقت كنید چرا كه مسئولیت شما نیز سنگینتر خواهد شد و هر كاری كنید به پای روحانیت نوشته خواهد شد.
تبلیغ دین تنها منبر نیست
وی با بیان اینكه این لباس همچنین لباس تبلیغ دین است، گفت: تبلیغ دین تنها منبر نیست بلكه رفتن پیش نمازی و 10 دقیقه بعد از نماز صحبت كردن هم تبلیغ است، رفتن به دبیرستانها و دانشگاهها هم تبلیغ است منتها تبلیغ سه نكته اساسی را لازم دارد كه باید فرد ابتدا مطالعه كرده سخن بگوید، زمانشناس بوده و شجاعت در ابلاغ تكلیف داشته باشد.
آیتالله خاتمی با یادآوری اینكه هر زمانی روشنگری هزینهای دارد، گفت: در دوران طاغوت هزینه روشنگری زندان بود و امروز هزینهاش فحش، هتاكی و اهانت است كه باید شجاعت همه اینها را در تبلیغ دین داشته باشیم.
بصیرت در حقیقت شناخت موقعیت دشمن است
امام جمعه موقت تهران در ادامه سخنان خود با یادآوری حدیثی از مولا علی(ع) كه درباره بصیرت تأكید فرمودهاند، گفت: بصیرت این است كه بدانیم دشمن كجاست و امروز هم باید به نكات توجه دقیق داشته باشیم تا بتوانیم در كارمان موفق باشیم.
وی اظهار كرد: نكته اولی كه دشمن در استراتژی خود دنبال میكند این بود كه فناوری هستهای را از كشور ما بگیرد؛ اگر قبل از برجام و از روز اول میگفتند آمریكا عهدشكن است، میگفتند شما عهدشكنی میكنید و توهم توطئه دارید اما فایده بدعهدی آمریكا در برجام این بود كه سیمای عهدشكنش كاملاً برای دنیا مشخص شود و اینكه برای اینها ذرهای اصول انسانی جایگاه ندارد.
فناوری هستهای در ایران اسلامی بومی شده است
آیتالله خاتمی ادامه داد: آمریكاییها میگویند در این عرصه ما موفق بودیم اما اعتقاد ما این است كه فناوری هستهای بومی شده است لذا آمریكا در این عرصه ناموفق است زیرا فناوری كه بومی شد، دیگر قابل گرفتن نیست.
عضو مجلس خبرگان رهبری بیان كرد: دشمنان در استراتژی دوم خود علیه ما گفتند كه ایران باید فناوری موشكی را كنار بگذارد و در این عرصه نیز كاملاً ناكام شدند و همه مسئولان به تبعیت از مقام معظم رهبری میگویند كه فناوری موشكی ما قابل مذاكره نیست و در برجام هم چیزی در این مورد گفته نشده است لذا در این عرصه ناكام هستند بنابراین مسئله تكمیل برجام را مطرح میكنند و متأسفانه در این عرصه رئیس جمهور فرانسه هم دارد با آمریكا همكاری میكند.
حمایت از مظلوم جزو قانون اساسی ایران اسلامی است
وی گفت: نكته سوم استراتژی كه دشمنان ما دنبال میكنند این است كه ایران دست از حمایت حزبالله و فلسطین بردارد در حالی كه نظام ما در این عرصه عقبنشینی نخواهد كرد زیرا قانون اساسی ما میگوید از مظلومین باید حمایت كنیم و فلسطین هم مظلوم است و به تعبیر مقام معظم رهبری مسئله اول جهان اسلام است و حزبالله هم یك گروه باشرف است كه از میهن خود دفاع میكند.
به گفته وی، چهارمین برنامهای كه استراتژیستهای آمریكا دنبال میكنند این است كه ایران مانع در مسیر تشكیل خاورمیانه بزرگ یا جدید نشود و میبینند كه عملاً آن نظامی كه استخوان در گلوی آمریكا و خار در چشمانش است، نظام جمهوری اسلامی ایران است.
آیتالله خاتمی با یادآوری اینكه برای استكبار لبنان بسیار مهم بود و تلاش میكردند تا ریاست جمهوری آن را غصب كنند، گفت: این روزها هم با قصه سعد حریری وارد یك بازی شدند و سیلی محكمی خوردند و در قصه این ناصالحی كه اسمش را صالح میگذاشتند و سه دهه در یمن حاكم بود، نیز با كشته شدن او شكست خوردند و یمن از توطئه جدی نجات پیدا كرد.
وی با تصریح اینكه آمریكا بسیار ناراحت است و وزیر خارجه او به صراحت میگوید مشكل ما نظام انقلابی ایران است و باید این نظام را براندازی شود، گفت: با تمام این تفاسیر ما روز به روز نشانههای فتح و نصرت خدارا میبینیم بنابراین بصیرت یعنی اینكه بفهمیم راز این همه دشمنیها چیست.
تقویت نظام جمهوری اسلامی ایران، همان مرگ بر آمریكاست
امام جمعه موقت تهران یادآور شد: آمریكاییها بعد از فروپاشی شوروی سابق احساس نمیكردند یك قدرت دیگر این چنین به صحنه بیاید و بحمد الهی این قدرت این چنینی به صحنه آمده است بنابراین تقویت این نظام اسلامی یعنی مرگ بر آمریكاست.
وی با یادآوری توطئهها و سمپاشیهای دشمنان علیه نظام اسلامی ایران گفت: ضد انقلابهای داخل و خارج از كشور بر علیه اعتماد به مسئولان كشورمان در قضیه زلزله اخیر كرمانشاه سمپاشی میكردند اما همه دیدیم كه مسئولان مختلف اعم از ارتش، سپاه و دولت وارد عرصه كمك به زلزلهزدگان شدند بنابراین باید بدانیم كه این توطئه بسیار خطرناكی است و هر كسی كه بخواهد كمك كند، مشكلی نیست ولی اگر كمك كردن او به زلزلهزدگان به قیمت بیاعتماد كردن مردم به نظام اسلامی باشد، این كار او یك توطئه میشود.
ایستادگی در برابر آمریكا، هزینههایی هم در بردارد
آیتالله خاتمی ضمن برشمردن مشكلات اقتصادی كشور گفت: گرانیها را همه میبینیم و در همه جا سخن از آن است و از علمداران نیز انتظار نیست كه این گرانیها را انكار كنند اما آنچه انتظار میرود این است كه در گوشه تحلیلهایمان این باشد كه این هزینه ایستادگی در برابر آمریكاست.
وی همچنین بر این نكته تأكید كرد كه بیتدبیریها را نباید توجيه كنیم و حق چنین كاری نداریم اما در عین حال هیچكس نمیتواند این را انكار كند كه ما در وسط میدان یك جنگ تمام عیار با دنیای استكبار هستیم و این جنگ نرم نیز یك واقعیت است و این هم هزینه دارد بنابراین در بیصبریها ندمیم؛ ما موظفیم كه واقعیات را بگوییم و تحلیل كنیم و ملت را بیصبر نشان ندهیم.
موضع حق، همان موضع رهبری است
امام جمعه موقت تهران با تأكید بر اینكه باید علم به مواضع حق داشت، گفت: ما بر این باوریم كه در عرصه مسائل سیاسی موضع حق، موضع مقام معظم رهبری آیتالله العظمی امام خامنهای است.
تلاش دشمنان به بیطرفی كشاندن روحانیان
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به توطئههای دشمنان، یكی از این توطئهها را به بیطرفی كشاندن و بیتفاوت بودن روحانیت برشمرد و گفت: گاه برخیها طوری مشی میكنند كه گویا بی طرفی یك ارزش است؛ ابتدا بی طرفی است بعد هم القائات یك طرفه و یك مرتبه نگاه میكنیم میبینیم همین آقا تابلوی ضد نظام شده است.
تمام مراجع تقلید، تقویت نظام اسلامی را واجب میدانند
آیتالله خاتمی اظهار كرد: برخیها میگویند بعضی از مراجع تقلید از نظام اسلامی حمایت نمیكنند در حالی كه من با تمام مراجع ملاقات داشتم و تمام آنها تقویت نظام اسلامی را واجب و تضعیف آن را حرام میدانند البته برخی از بزرگان ممكن است انتقاداتی داشته باشند اما همه آنها بلااستثنا تقویت نظام را واجب میدانند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود باز هم به بیان نكاتی كه طلاب باید به آن توجه داشته باشند، پرداخت و ادامه داد: یكی از نكاتی كه طلاب باید به آن توجه كنند، رعایت ذی طلبگی است؛ طلبه از وقتی وارد حوزه علمیه میشود با دیگران متفاوت است و گفتار و رفتارش باید متفاوت باشد چرا كه بیشتر زیر ذرهبین هستند بنابراین باید ذی را حفظ كرد.
آیتالله خاتمی، طلاب جوان را از انجام شوخیها نابجا بر حذر داشت و گفت: گاهی اگر یك شوخی از یك پیرمرد 80 ساله سربزند و كسی از او خورده نگیرد اما اگر همین شوخی را یك طلبه جوان انجام دهد، مردم از او خورده بگیرند و اینها موارد رعایت ذی طلبگی است.
خندان مردم به هر قیمتی، شایسته نیست
امام جمعه موقت تهران با انتقاد از برخی از رفتارهای ناشایستی كه ممكن است در لباس روحانیت رعایت نشود، گفت: برخیها معتقدند باید در منبر مردم را خنداند اما به چه قیمتی و اینها مواردی است كه باید به آن دقت كرد.
وی با تأكید بر اینكه ذیطلبگی حتی در پوشش هم باید رعایت شود و طلاب به گونهای لباس بپوشند كه انگشتنما نباشند، گفت: اینگونه نباشد كه صبح معمم بوده و عصر لباس معمولی بپوشد و این تخلف در آییننامه تلبس محسوب میشود اما در مواردی ممكن است كه ضرورت باشد كه حساب این ضرورتها جداست.
آیتالله خاتمی همچنین از طلاب خواست تا سادهلوح نباشند و ادامه داد: سادهلوحی ما را گرفتار میكند؛ یعنی اینكه هر خبری كه در اینترنت یا در پیامها و یا حتی در رسانهها آمد ممكن است نقلكردنی نباشد و باید بدانیم كه مؤمن زیرك است و سادهلوحی طلاب و روحانیان ممكن است موجب سوءاستفاده بدخواهان از لباس آنها شود.
طلاب حقمدار باشند نه جومدار
وی همچنین خطاب به طلاب تأكید كرد كه حقمدار باشند نه جومدار و موجمدار و افزود: جو زده شدن سبب میشود كه نتوانید دستور خدا را اجرا كنید بنابراین در تمام حالات باید به این دقت كنیم كه مسیر حق چیست و آنها را ادامه دهیم و در این مسیر هم احساس تنهایی نكنیم.
عضو مجلس خبرگان رهبری در پایان با یادآوری حدیثی از حضرت علی(ع) به طلاب گفت: مست تعریف و جوانی نشوید زیرا كسی كه مست اینها شد، بوی مشمئزكنندهای خواهد داشت كه وقار را از بین برده و عقل را سلب میكند.
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۲۰۹۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احسان طبری؛ تئوریسین برجسته چگونه از مارکسیسم برگشت و «خدمتگزار بزرگ نظام اسلامی» شد
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- 35 سال قبل در 9 اردیبهشت 1368 خورشیدی یکی از بحثانگیزترین شخصیتهای تاریخ معاصر ایران درگذشت: احسان طبری، تئوریسین برجستۀ حزب توده و مهم ترین نظریهپرداز مارکسیسم در ایران که در زندان جمهوری اسلامی از مارکسیسم برید و دربارۀ اسلام نوشت. حتی پس از آزادی از زندان.
چون فضای سیاسی متأثر از برکناری آیتالله منتظری از قائم مقامی رهبری بود و بعد هم بیماری امام خمینی و سپس درگذشت ایشان و موضوع جانشینی و چندان مجال پرداختن به طبری فراهم نیامد حال آن که اگر این اتفاق چندی بعدتر رخ میداد درباره او بسیار بیشتر گفته و نوشته میشد. هر چند در آن زمان برخی مجلات روشنفکری از یاد او فرونکاستند زیرا تنها وجه سیاسی نداشت.
برخی از هم حزبی های او اعلام ترک مارکسیسم و ترجیح و گرویدن به اسلام را ناشی از این میدانند که اهل مقاومت نبود و بعضی هم به این سبب که همین که ایران از متحد آمریکا به دشمن آن بدل شده بود ولو با اسلامیت انقلاب 57 که نسبتی با ماتریالیسم و مارکسیسم نداشت برای او مطلوب بود و اسلام انقلابی را از این منظر پذیرفت. کما این که وقتی هنوز مارکسیست بودند ابایی نداشتند در انتحابات خبرگان قانون اساسی از حجتالاسلام یونس موسوی در کرمانشاه حمایت و تصریح کنند: کمیته مرکزی حزب تودۀ ایران ضمنا اعلام میدارد: در هر نقطهای که آیتالله صادق خلخالی نامزد باشند به ایشان رأی خواهند داد. (9 مرداد 1358، هفته نامۀ مردم)
دکتر انور خامهای از گروه 53 نفر (اولین تشکل مروج کمونیسم در ایران در زمان رضاشاه) درباره طبری گفته بود: «او آدمی بیکینه بود ولی مهمترین صفت او این بود که قدرت مقاومت او کم بود. چندان که در جوانی و بعد از دستگیری با دیگر اعضای ۵۳ نفر در همان اولین جلسات دادگاه همه اطلاعات خود را با توضیحات مفصل نوشت. بعدها هم مثل یک چوب تربه هر صورتی که خواستند درآمد. آدمی با معلومات بسیار و ارزش بالای فکری و ادبی اما از حیث ایمان به راه و روش و استحکام ضعیف.» - [مجلۀ آدینه مرداد 68]
در این موضوع اما کسی تردید ندارد که احسان طبری نابغهای بود که اگر عمر خود را پای حزب توده نمیگذاشت و ۳۰ سال (از ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۷) خارج از ایران به سر نمیبرد یا در غرب روزگار میگذراند جایگاه علمی یا ادبی یا دانشگاهی بسیار بالاتری کسب میکرد در حالی که در اتحاد شوروی هم در عالیترین سطح با آکادمی علوم همکاری داشت اما به هر حال عنصری سیاسی و ایدیولوژیک به حساب میآمد.
ترور شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ و اعلام انحلال و غیر قانونی بودن حزب توده چارهای جز مخفی شدن و سپس فرار پیش پای سران حزب توده و از جمله احسان طبری نگذاشت هرچند که برخی از سران حزب که به زندان افتادند نیز موفق به فرار شدند و موضوع مستند «فرار از قصر» که به تازگی ساخته و ارکان شده همین است.
در دوران رضاشاه احسان طبری مانند دیگر اعضای گروه ۵۳ نفر به زندان افتاد و در پی شهریور 1320 فضا تغییر کرد آن قدر که در شرکت نفت انگلیس استخدام شد و برای نشریه اخبار روز مطلب ترجمه می کرد و از این حیث می توان طبری را یکی از برجسته ترین روزنامه نگاران ایران هم دانست. اگرچه بعد از شرکت نفت روزنامه نگاری او تنها در چارچوب حزب بود و در این باره دو نظر وجود دارد: یکی قایل به روزنامه نگاری حزبی به عنوانی یک ژانر در ژورنالیسم است و دیگر این دیدگاه که روزنامه نگار باید به دنبال واقعیت و کشف حقیقت و توصیف روایت باشد و با نگاه حزبی نمی توان و این دیگر تبلیغ است و روزنامه نگاری مستقل نیست.
کار در شرکت نفت انگلیس با انتقاد دوستان و هم حزبی ها مواجه شد و چون اعلام کرد تنها به قصد امرار معاش و تامین زندگی است از او خواستند در خبرگزاری تاس مشغول شود و از این پس رسما حقوق بگیر حزب شد تا ماجرای ترور در سال ۱۳۲۷ هر چند کمی قبل از آن هم تشکیلات حزب توده در شمال متلاشی شده بود.
به شمال اشاره شد. بدنیست بدانیم مازندرانی بود و پدرش شیخ حسین طبری معمم و وکیل دادگستری و در متن ادعا نامه مدعی العموم درباره ۵۳ نفر درباره شماره ۲۷ چنین آمده بود: «احسان الله طبری فرزند حسین. اهل ساری، مقیم تهران، خیابان عین الدوله، ۲۱ ساله، محصل دانشکده حقوق. در خانه او اوراق کمونیستی کشف شده و آنها را ترجمه کرده است. نظر به اقاریر و اعترافات صریح تردیدی در ارتکاب متهم به قیام علیه امنیت و استقلال کشور وجود ندارد و طبق ماده یک قانون سابق الذکر ( قیام علیه امنیت ملی) صدور حکم مجازات مشارالیه مورد تقاضاست.»
دستگیری او روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۱۶ صورت پذیرفت و دادگاه او اندک زمانی بعدتر تشکیل و به سه سال و نیم حبس محکوم شد و اگر رضاشاه برکنار و تبعید نشده بود هم البته باز آزاد می شد منتها در این صورت فضای سیاسی دیگر مساعد نبود حال آن که طی ۵ سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ فضا برای فعالیت حزب توده و ترویج مارکسیسم بسیار مساعد شده بود.
انورخامه ای از دیگر اعضای ۵۳ نفر درباره هوش و نبوغ و قدرت یادگیری احسان طبری گفته بود: «در زندان با یک یهودی آشنا شد که مهاجر فراری بود که پدرش از شوروی اخراج شده به ترکیه رفته بود و از آنجا به فلسطین تبعید شد و در مرز انگلیسی ها به ایران تحویل داده بودند و تا ۱۳۲۰ در زندان بود و سلول او درست مقابل احسان طبری قرار داشت. با هم قرار گذاشتند او به طبری ترکی استانبولی بیاموزد و طبری هم به او فارسی. تنها دو ماه بعد طبری که از زندان آزاد شد خواندن و نوشتن ترکی استانبولی را به خوبی فراگرفته بود در حالی که آن یهودی همچنان تنها چند کلمه فارسی یاد گرفته بود!»
بالاترین استعداد احسان طبری در زبان آموزی بود تا جایی که گفته شده به ۱۰ زبان مسلط یا دست کم با آنها در حد خواندن آشنا بود چندان که می توانست به جز فارسی، انگلیسی و عربی و فرانسه و آلمانی را بخواند و نیز روسی و ترکی و لاتین و اوستایی و پهلوی را!
چنین استعداد و نبوغی به شوروی رفت و در مدرسه عالی حزب در مسکو تاریخ خواند و از فلسفه هم غافل نبود و عنوان پایان نامه او فلسفه ابن سینا بود. ۱۰ سالی در مسکو بود و بعد از بهبود روابط شاه با شوروی از طبری خواستند به لایپزیک آلمان شرقی برود.
در دوران دولت ملی مصدق و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و نیز انقلاب ۵۷ در ایران نبود و بعد از پیروزی انقلاب و در پی ۳۰ سال به ایران برگشت و ترجیح داد به امور فرهنگی و انتشاراتی و مطبوعاتی حزب توده برسد و مانند نورالدین کیانوری زیاد در چشم رسانه ها نباشد.
با این حال در تابستان ۱۳۵۸ کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی شد که نام رسمی آن مجلس بررسی نهایی پیش نویس قانون اساسی شد. حضور سران حزب توده و روشنفکران سکولار در آن انتخابات سبب شد روحانیت و حزب جمهوری اسلامی و نیروهای ملی مذهبی ائتلاف کنند و همان فهرست ۱۰ نفره برنده شد: آیتالله طالقانی، آیتالله منتظری، دکتر بهشتی، آیتالله موسوی اردبیلی، دکتر گلزاده غفوری، ابوالحسن بنیصدر، مهندس عزتالله سحابی، شیبانی، علیمحمد عرب و منیره گرجی. ائتلافی که تنها در مخالفت با سکولارها و توده ای ها و مجاهدین خلق متحد بودند و بعد بین خودشان اختلاف فراوان افتاد.
حضور کارگر گمنامی به نام علی محمد عرب در لیست ائتلاف حزب جمهوری اسلامی باعث شد او یک میلیون و ۳۰۵ هزار و ۱۲۶ رای بیاورد و نفر دهم شود در حالی که روشن فکر مشهوری چون دکتر علی اصغر حاج سید جوادی یک میلیون رای کمترآورد: ۲۹۸ هزار و ۳۶۰ رای (چند صد رای بیشتر از مسعود رجوی که نفر دوازدهم شد).
در این فضا احسان طبری هم ۴۷ هزار و 225 رأی آورد که نشان می داد وزن اجتماعی حزب بوده در فضای بعد از انقلاب چقدر است و جالب این که از خود نورالدین کیانوری دبیر کل حزب توده بیشتر چون او ۳۲ هزار و ۶۲۷ رای آورده بود و این نشان میداد رأی به طبری تنها سیاسی نبوده و به خاطر شخصیت علمی و ادبی او هم بوده است.
با این که حزب توده خود را با انقلاب همراه و موافق نشان می داد و از حذف لیبرالها و جهت گیری ضد آمریکایی آن خرسند بود اما در همان اوایل دهه ۶۰ سراغ آنان هم رفتند و غالب رهبران تن به اعتراف دادند و معدودی چون هوشنگ ابتهاج (سایه) بعد یک سال به خاطر اشتهار ادبی بی اعتراف و برنامه تلویزیونی آزاد شدند. بقیه چند سال در زندان بودند و بعد به خانه های امن انتقال یافتند هر چند در مواردی با حکم اعدام هم روبه رو شدند چندان که تکان دهنده ترین بخش مستند «فرار از زندان» اعدام یک نفر ده ها سال بعد از فرار مشهور و در همان دهه ۶۰ است.
شهرت اصلی احسان طبری مغز متفکر مارکسیسم و حزب توده در ایران بود اما وقتی به سهولت همه خطاها را پذیرفته و در زندان کتاب «کژراهه» را نوشت مثل بقیه به او جاسوس و خائن گفته نمی شد. نه توده ایها و نه جمهوری اسلامی و از این نظر موقعیت متفاوتی داشت.
فردای روزی که در بیمارستان «تهران» درگذشت هم روزنامه کیهان در شمارۀ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۸ در خبری که البته به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی تنظیم شده بود او را تنها با همان نام و نام خانوادگی معرفی کرد و اشاره ای به آن همه پیشینه حزبی و سیاسی و فرهنگی و علمی نکردند و تنها نوشتند احسان طبری درگذشت.
رییس بعدی کیهان - حسین شریعتمداری- اما که ساعتها در زندان با او گفتوگو کرده بود سال ها بعد درباره او گفت:
«حضرت امام خیلی پیگیر وضعیت احسان بود و انشاء الله خدا بیامرزدش . وقتی که از مارکسیسم برگشت و خبر به امام رسید حضرت امام فرمودند آزاد شود. احسان هیچ نیاز نداشت وانمود کند از مارکسیسم برگشته و مسلمان شده چون در جرایم خاص حزب توده دخالتی نداشت و اگر هم فرض کنیم قصد تظاهر داشت تظاهر هم حدی دارد نه این که یک دفعه مارکسیسم را از بنیان تکان دهد. به مجرد پخش سخنان او از تلویزیون ایران همه کُپ کردند و رادیو بلگراد گفت به خاطر تزریق آمپول است و باور نمی کردند. چون این احسان بود که سخن می گفت. کسی که تمام کتاب های خود را مخدوش اعلام کرد و کژراهه را نوشت و مبانی مارکسیسم را زیر سوال برد در حالی که می توانست این کارها را نکند و بعد از آزادی دیگر ننویسد. به خاطر همین با خیال راحت می گویم مرحوم احسان طبری خدمت بزرگی به نظام اسلامی کرد.»
کافی است به یاد آوریم آقای حسین شریعتمداری درباره برخی از برجستهترین صاحب منصبان نظام جمهوری اسلامی در گذشته و حتی روحانیون بلندمرتبه هم به تصریح یا تلویح از تعبیر «خیانت» استفاده میکند ولی درباره احسان طبری برجسته ترین تئوریسین مارکسیسم در ایران می گوید «خدمت بزرگی به نظام اسلامی کرد.»
از این رو شاید اگر حسین شریعتمداری چند سال قبل رییس کیهان شده بود درباره تئوریسین برجسته و سابق مارکسیسم و مغز متفکر حزب توده و عضو ارشد آکادمی علوم اتحاد شوروی این تیتر را بر صفحه اول روزنامه می نشاند: «خدمتگزار بزرگ نظام اسلامی درگذشت.»
آقای شریعتمداری البته به عنوان روزنامه نگار طرف گفتوگو با احسان طبری نبود. از این رو بیمناسبت نیست توصیف دو نفر دیگر را هم بیاوریم. یکی محمود اعتمادزاده (به آذین) که خود در موج اولیه دستگیری سران حزب توده در سال 63 به زندان افتاد و نوشت: ««پیر و شکسته شده و دست راستش بر اثر سکته رخوتی دارد. زبانش کمی کند است و گوشش سنگین و در آن بیرون نیز همسرش آذرخانم با سرطان میجنگد! خبر رسید که همسرِ طبری درگذشته است. پیرمردِ تنها، گاه بی مقدمه و بی صدا اشک میریزد».
یکی از معدود روزنامه نگاران مشهور غربی که موفق به دیدار با احسان طبری شد خانم لورانس دئونا روزنامهنگار سوییسی بود که در همان سال ۱۳۶۳در زندان قصر با او ملاقات کرد و در کتابی با همین عنوان خاطرات ملاقات با طبری در زندان که 4 سال بعد منتشر شد نوشت:
«سرانجام معجزه روی داد در مقابل من درهای زندان باز و بسته میشوند. طبری آنجاست. مبهوت از نور فلاشها، سراپا ایستاده خمیده، لاغر، با پوست مرطوب و براق، شکستهتر از سن و سالش. اگرچه گفتوگو چند دقیقه بیش به طول نینجامید اما من هرگز فراموش نمیکنم که یک متفکر کمونیست به شما بگوید آری خانم! این طور است من پذیرفته ام. من ایدئولوژی سیاسی و اجتماعی اسلام را پذیرفتهام...»
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: زائری: 40 سال قبل قرار بود احسان طبری و آریانپور بیایند و در دانشکده الهیات مارکسیسم را تدریس کنند و اکنون در چهلمین سالگرد انقلاب من از روضهخوانی و منبر امام حسین منع میشوم!/ گفته بودم حجاب اجباری در دین نیامده نامه احسان طبری از زندان به دکتر سروش: "همسانی عقیدتی میان ما (البته از سمت من) نزدیک به حصول است"