هشدار «سید قطب» درباره اسلام آمریکایی
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۳۹۰۰۵
به گزارش جام نیوز: «سید قطب» روستازادهای بود که نوجوانیاش را با پدرش، حاج ابراهیم، در تجمعات ضد انگلیسی و آغاز جوانیاش را در محافل نقد ادبی و دوران دانشگاهش را در محافل اجتماعی گذرانده بود.
او شعر میگفت، داستان و نقد ادبی مینوشت، دولت را نقد میکرد، در تجمعات فرهنگی ـ اجتماعی سخنران بود و درباره عدالت اجتماعی در اسلام و اسلام و صلح جهانی کتاب مینوشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قطب معلم بود و دولت مصر او را به آمریکا فرستاد تا در زمینه شیوههای آموزش و پرورش در آمریکا تحقیق کند، شاید میخواستند مدتی از نقدهایش در امان باشند، نگاه او را به اسلام عوض و انتقادهایش را به غرب تعدیل کنند او دو سال در آمریکا ماند و وقتی برگشت چنان عوض شد که خودش میگوید دوباره متولد شد.
سید در آمریکا بود که «حسن البنا» ترور شد و از نزدیک خوشحالی مطبوعات آمریکایی از کشته شدن البنا را دید و تصمیم گرفت در بازگشت به اخوان بپیوندد. قطب میگفت آمریکا میخواهد جای انگلیس را بگیرد و بر مصر مسلط شود.
*مطالعات قطب درباره اسلام سلفی
قطب از گذشته با اسلامگراها و سلفیهای متمایل به رشید رضا آشنا بود و در بازگشت از آمریکا از کارهای دولتیاش استعفا کرد و مطالعاتش را در زمینه اسلام سلفی ادامه داد و از مودودی بسیار متأثر شد، هر چند از وهابیها (که در عربستان به قدرت رسیده بودند) انتقاد میکرد و میگفت «حالا وقت این نیست که دنبال توحید قبور (تخریب قبور) باشیم، باید پی توحید القصور (تخریب قصرها) را بگیریم».
زمان او دوران افول استعمار انگلیس بود و مردم خیلی دغدغههای استعمارستیزی نداشتند و گویا بیشتر درگیر مسایل داخلی و مسأله فلسطین بودند. قطب میگفت «نقشههای صهیونیسم و استعمار از لابهلای کتابها و برنامهها و سخنرانیهای سردمداران و نیز بازیهای عمال آنها بیانگر این حقیقت است که آنها درصدد تضعیف عقیده اسلامی و محو اخلاق در جامعه اسلامی هستند و میخواهند اسلام را از اینکه مصدر و منبع قانونگذاری باشد دور کنند».
سید قطب در توحید و تفسیر قرآن از ابن تیمیه پیروی کرد و تقدیرگرایی و نصگرایی را پذیرفت و مانند حسن البنا و مودودی مسلمانان را به تشکیل حکومت اسلامی دعوت کرد. به نظر او «اسلام بیش از دو جامعه نمیشناسد؛ جامعه جاهلی و جامعه اسلامی. جامعه اسلامی، جامعهای است که در تمامی ابعاد عقیده و عبادت، شریعت و احکام، سلوک و اخلاق اسلامی در آن تحقق یافته است و جامعه جاهلی جامعهای است که به اسلام عمل نمیکند».
* سید قطب در توحید و تفسیر قرآن از ابن تیمیه پیروی کرد و تقدیرگرایی و نصگرایی را پذیرفت
قطب برای رسیدن به حکومت اسلامی جهاد و انقلاب علیه حاکم وقت را توصیه میکرد و برای همین او را اولین کسی میدانند که مفهوم انقلاب را وارد ادبیات سیاسی اهل سنت کرد. به نظر قطب جامعهای که مردمش مسلماناند، اما احکام آن را رعایت نمیکنند، هر چند نماز بخوانند، روزه بگیرند و به حج بروند، به هیچ وجه جامعهای اسلامی نیست؛ جامعه جاهلی است. جامعهای که خدا را قبول دارد، ولی قوانین دینش را در جامعه اعمال نمیکنند جامعه جاهلی است.
او بر جهاد خیلی تأکید میکرد و میگفت در چنین جامعهای باید علیه حاکم جهاد کرد، «فقط با حرف و موعظه نمیتوان حکومت خدا را بر زمین برقرار و حکومت بشر را محو کرد، قدرت را از بندگان غاصب گرفت و به خدا برگرداند، مبنای اقتدار را قانون الهی کرد و قوانین بشری را از بین برد؛ جهاد نظامی لازم است».
موضعگیریهای سید قطب علیه آمریکا و صهیونیسم از تمایزات مهم سید قطب نسبت به دیگر اندیشمندان سلفی است. او اولین کسی بود که از اسلام آمریکایی گفت «آمریکاییها نیازمند اسلام هستند. آنها اسلامی میخواهند که در خاورمیانه با کمونیست مبارزه کند نه اسلامیکه با استعمار و خودکامگی بستیزد. آنها اسلامی را که حکومت کند نمیخواهند، چرا که وقتی اسلام حکومت یافت؛ امتی تربیت میکند که برای آنها قدرتمند شدن و نفی استعمار واجب است؛ چه استعمار کمونیست چه استعمار آمریکا.»
* موضعگیریهای سید قطب علیه آمریکا و صهیونیسم از تمایزات مهم سید قطب نسبت به دیگر اندیشمندان سلفی است. او اولین کسی بود که از اسلام آمریکایی گفت
وی مسلمانان را به اتحاد دعوت کرد و تفرقه را خواست استعمار دانست: «استعمار غربی میداند که اگر میهن اسلامی یکپارچه شود، چه موقعیت نظامی، سیاسی و اقتصادی نیرومندی خواهد داشت. برای استعمار کاملاً عیان است که وقتی صد میلیون نفر زیر یک پرچم و در سایه عقیدهای واحد و نظام اجتماعی واحد گردهم بیایند، کفه ترازو به نفع اینها سنگین خواهد شد.»
سید قطب در دورانی میزیست که ناصر توانست با بیرون کردن انگلیس و فرانسه از کانال سوئز ایده ناسیونالیسم عربیاش را نه تنها در مصر که در دیگر کشورها هم بگسترد. در نتیجه راحتتر میتوانست بر اسلامگراها، که با ملیگرایی مخالف بودند، سخت بگیرد و اگر لازم شد برخی از آنها، از جمله قطب، را زندانی کند. به نظر سید قطب «بیتردید اندیشه تنگ و تاریک ملیگرایی در مسایل داخلی ما اندیشه ویرانگری است.
اندیشهای که نیروهای میهن بزرگ اسلامی را پراکنده کرد و آن را به دولتهای کوچک ناتوان و بیارزشی بدل کرد که با هیچ چیز نمیتوانند مقابله کنند. ناسیونالیسم اندیشهای بود که به امپریالیسم غربی اجازه و امکان داد یک کشور اسلامی را بدرد». نیروهای اخوان در زندان بی کار نماندند؛ سید قطب تفسیر در سایهسار قرآن را نوشت و دیگران ساعتها با هم مباحثه کردند و در اندیشههایشان متعصبتر شدند.
در نتیجه، پنج سال بعد که با وساطت عبدالسلام عارف، رئیس جمهور عراق قطب آزاد شد، مقالاتش تندتر و انتقادیتر شد و سلفیها هم جدیتر سخنان او را پی گرفتند. دولت ناصر هم کوتاه نیامد و مدتی بعد دوباره سید قطب را به خاطر کتاب مشهورش، «معالم فی الطریق» (درباره واجب بودن تلاش برای تغییر حاکمیت ملی و برپایی حکومتی اسلامی) دادگاهی و به اعدام محکوم کردند.
او را چهار ماه در انفرادی شکنجه کردند، پیش چشماش خواهرزادهاش را کشتند و سرانجام 9 آگوست 1966 اعدامش کردند. البته، ستاره بخت ناصر هم خیلی زود غروب کرد. او که قهرمان جهان عرب بود، با شکست خوردن از اسرائیل در جنگ سال 1967 بسیاری از امکانات مصر و دیگر کشورهای عربی را نابود و مردم مسلمان جهان عرب را از ملیگرایی ناامید کرد.
بار دیگر اسلامگرایی میان مردم رواج یافت و ناصر هم با چاپ عکسهای در حال نماز و دعایش در روزنامهها سعی کرد، رابطهاش را با اسلامگراها اصلاح کند. سران عرب هم سعی کردند خود را از مسلمانان پیش رو نشان دهند تا از قدرت و جاذبه گروههای تندروی اسلامگرا بکاهند.
اخوان که دوران البنا بارها منشعب شده بود، بعد از او هم چند بار دیگر منشعب شد که مهمترین انشعابهایش سازمان آزادی بخش اسلام، جامعه مسلمانان و سازمان الجهاد بودند. این سه گروه شدیداً از سید قطب متأثر بودند و هر کدام تعبیر و تفسیر خاصی از سخنان قطب داشتند و راهی متفاوت را در پیش گرفته بودند.
* 3گروه سازمان آزادی بخش اسلام،جامعه مسلمانان و سازمان الجهاد شدیدا از سید قطب متأثر بودند اما هر کدام تعبیر خاصی از سخنان او داشتند
جامعه مسلمانان، با رهبری شکری مصطفی(مهندس کشاورزی) گرایشات سلفی شدیدی داشتند و جامعه امروزی مسلمانان را جامعه کفار مینامیدند و میگفتند باید از چنین مسلمانانی کناره گرفت تا پاک شد و بعد برای پاک کردن دیگران جهاد کرد. شکری مصطفی معتقد بود تمامی جوامع اسلامی بعد از دوران پیامبر و چهار خلیفه کافر شدهاند و نجات پیدا نمیکنند، مگر آن که به گروه او بپیوندند.
آنها(که به تکفیریها یا گروه تکفیر و جهاد هم شهره بودند) دیگر مسلمانان را تکفیر میکردند و میگفتند بیرون از جمعیتشان راهی برای نجات نیست. براساس استراتژی دراز مدت آنها مسلمانان میبایست با پیروی از پیامبر ابتدا یک هسته نیرومند و قوی از مؤمنان و قوی از مؤمنان تشکیل دهند و بعد آن مؤمنان با تمامی کفر مقابله کنند.
سازمان آزادی بخش اسلامی انشعابی دیگر بود که گرایشهای سلفی معتدلتری داشتند و از جامعه کنارهگیری نمیکردند، هر چند رژیم حاکم بر مصر را بتپرست، طاغوتی و بازیچه غرب، اسراییل و شوروی میدانستند. رهبر سازمان صالح سریه فلسطینی (دکترای تعلیم و تربیت) بود که روش ملایمتری نسبت به شکری داشت و در شورایی دوازده نفره برای گروهاش تصمیم میگرفت.
سازمان جهاد هم گروه دیگری بود که فرمانده و رهبر خاصی نداشت، شورایی اداره میشد و میان ارتشیها، نیروهای امنیتی و مأموران دولتی نفوذ میکرد تا اهدافشان را پیش ببرد. عدم تمرکز انعطافپذیری آنها در تصمیمگیری و عملیات بالا برده بود. جهادیها شدیداً از روحانی ارشدشان، خالد فرج، متأثر بودند که سلفی بود و متأثر از ابن تیمیه و سید قطب.
خالد فرج میگفت چون حاکمان مسلمان را مسیحیان، کمونیستها و صهیونیستها آموزش دادهاند، مسلمانان باید علیه آنها اعلام جهاد کنند. او همکاری با فرمانروای کافر را که ادعای مسلمانی دارد حرام میدانست و مجازات او را مرگ. به نظر او تنها شکل قابل قبول جهاد مبارزه مسلحانه است و دیگر راههای مسالمتآمیز مثل شعار دادن و حزب داشتن نشانه ترس و حماقت است. اسالم تنها با نیروی اسلحه پیروز میشود، اما برای پیروزی اسلام ابتدا باید با کفر داخلی (حکومت مصر) مبارزه کرد سپس با کفر خارجی.
سید قطب که بود؟ و آیا تفسیر قرآنش مورد اعتماد و قابل استناد است؟
پاسخ اجمالی
سیّد قطب بن ابراهیم در سال 1324ق، در روستای موشه در مصر به دنیا آمد و در محیطى اسلامى رشد کرد، و برای تحصیل از زادگاهش به قاهره هجرت نمود و در نظام آموزش و پرورش مصر تحصیل کرد. وی به عنوان نویسنده و منتقد، اغلب اوقاتش را صرف ادبیات میکرد. سید قطب پس از سالها تلاش در عرصه علم و دانش و مبارزه با حکومت مصر، سرانجام به همراه شش عضو دیگر اخوان المسلمین به اعدام محکوم شد.
درباره اعتبار تفسیر «فی ظلال القرآن» مانند هر کتاب دیگری باید گفت که نمیتوان آنرا به طور کامل، قبول یا رد کرد، بلکه باید مطالب آن به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرند.
پاسخ تفصیلی
سیّد قطب بن ابراهیم در سال 1324ق،[1] در روستای موشه در مصر به دنیا آمد.[2] وى در محیطى اسلامى رشد کرد و پدرش مردى معتقد بود.[3]
سید قطب برای تحصیل از زادگاهش به قاهره هجرت نمود و در نظام آموزش و پرورش مصر تحصیل کرد.[4] وی به عنوان نویسنده و منتقد، اغلب اوقاتش را صرف ادبیات میکرد. او در سال 1939 کارمند وزارت معارف (آموزش و پرورش) مصر شد. اما لبه تند انتقادات او باعث شد که دولت برای رهایی از دست او و به امید تغییر در افکارش، او را به امریکا اعزام کند، سرانجام سید قطب برای تحصیل درباره سیستمهای آموزشی بین سالهای 1948 تا 1950 با بورسیه تحصیلی به آمریکا رفت و مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه آموزشی ایالت کلورادو دریافت کرد. اقامت دو ساله او در امریکا باعث شد از نزدیک جامعه امریکا را که به اعتقادش عامل بدبختی مسلمانان بود، بشناسد. و این بار با قلمی آتشبارتر از گذشته بنویسد.
مسائل زیادی در امریکا انتقاد شدید قطب را برمیانگیخت: نژادپرستی، مادیگرایی، آزادی فردی، سیستم اقتصادی، ابتذال، ممنوعیت طلاق، اختلاط «حیوانی» و ... او پس از بازگشت از امریکا، مقالهای منتشر کرد که شامل انتقاد از مواردی؛ مانند رفتارهای جنسی در امریکا و حمایت نکردن امریکا از مبارزات مردم فلسطین بود. او در این مقاله نتیجه میگیرد که جلوههای اصلی زندگی امریکایی «بَدْوی» و منزجرکننده است.[5]
«عدالت اجتماعی در اسلام» که اولین اثر نظری مهمش در حوزه نقد اجتماعی مذهبی بود، در سال 1949 منتشر شد.
او در سال 1953 پس از استعفا از خدمات دولتی به جمعیت اخوان المسلمین مصر پیوست[6]و بعدها تأثیرگذارترین مبلّغ این گروه شد.
دولت مصر سید قطب و بسیاری از اعضای اخوان المسلمین را به دلیل مخالفت با سیاستهای دولت حبس کرد. سید قطب در تمام دوران بازجویی با شهامت تمام علناً خواستار برچیده شدن حکومت ظالمانه در مصر شد. سید قطب در زندان با آنکه تحت شکنجههای جسمی و روحی بود، اما دو اثر بسیار مهمش را همانجا نگاشت.
تفسیر«فی ظلال القرآن» و مانیفست اسلام سیاسیاش با عنوان «معالم فی الطریق(نشانههای راه)».[7] این آثار اندیشههای نهایی قطب را تشکیل میدهند، او در این کتابها با ارزیابی ویژه خود از تفسیر و تاریخ و انطباق آن بر مسائل اجتماعی و سیاسی مصر ادعاهایی افراطی مطرح کرد. قطب با وساطت نخستوزیر وقت عراق، عبد السلام عارف، از زندان آزاد شد، اما 8 ماه بعد در اوت 1965م به اتهام طراحی برای سرنگونی دولت، دوباره بازداشت شد. کتاب «معالم فی الطریق» او سند جرمش بود! او در دادگاه سرسختانه از عقایدش دفاع کرد. سر انجام دادگاه، سید قطب و شش عضو دیگر اخوان المسلمین را به اشد مجازات؛ یعنی اعدام محکوم کرد،[8] و در سال 1387ق اعدام شد.[9]
برخی از دیدگاههای سید قطب
1. سید قطب، جوامع مسلمان دوران مدرن را منطبق با جوامع دوران جاهلیت میدانست. او کنار گذاشتن قوانین اسلامی و ارزشهای مذهبی - بویژه پس از دوران استعمار - در جهان اسلام را عامل آن میدانست که مردم دوران معاصر نیز مانند دوران جاهلیت، غرق در گمراهی باشند و به همین دلیل نتیجه میگیرد که تمام حکومتهای غیر اسلامی از جمله حکومت مصر نامشروعاند. جنجالیترین ویژگی نظریه قطب درباره جاهلیت، کاربرد وسیع آن بود. او معتقد بود که تمام جوامعی که با حکومتهای غیر اسلامی اداره میشوند، غیر اسلامی هستند و بر مبنای تفسیرهای قرآنی از جاهلیت، نتیجه میگرفت که مسلمانان این جوامع شرعاً موظفاند با دولت حاکم مبارزه کنند. اینگونه بود که حرکت سید قطب، حرکتی سیاسی به شمار میآمد. تئوریهای قطب عملاً آمیزهای از تفسیر بنیادگرایانه از قرآن و ایدئولوژی اجتماعی- سیاسی رادیکال است.[10]
2. بر اساس دیدگاه سید قطب، اساس جامعه اسلامی بر محورهایی استوار است که بدون عملیشدن آنها، نمیتوان جامعهای اسلامی داشت:
الف. حاکمیت فراگیر،
ب. مبارزه با جاهلیت فراگیر،
ج. جهاد،
د. صلح،
سید قطب معتقد بود که جهاد اسلامی، جهادی ابتدایی بوده و با جوامع جاهلی(مسلمانان غیر معتقد به مبانی او) باید جنگید. او حتی میگفت مسلمانان حق ندارند در مساجدی نماز بخوانند که جاهلیون ساختهاند.[11]
آثار سید قطب
بعضی از آثار سید قطب عبارت است از:
1. تفسیر فی ظلال القرآن(در سایه قرآن)؛
2. طفل من القریة(کودکی از روستا).
3. أشواک(خارها)؛
4. المدینة المسحورة(شهر جادو شده)؛
5. التصویر الفنی فی القرآن(آفرینش هنری در قرآن)، ترجمه محمد مهدی فولادوند؛
6. مشاهد القیامة فی القرآن(دورنمای رستاخیز ...) ترجمه غلام رضا خسروی حسینی
7. معالم فی الطریق(نشانههای راه)
8. المستقبل لهذا الدین(آینده در قلمرو اسلام) ترجمه آیت الله خامنهای؛
9. هذا الدین(این دین)؛
10. العدالة الاجتماعیة(عدالت اجتماعی در اسلام)، ترجمه محمد علی گرامی و سید هادی خسروشاهی؛[12]
نگاهی به «فى ظلال القرآن»
این تفسیر داراى رویکردى سیاسى، اجتماعى، حرکتى و تربیتى است. سید قطب تمام رهیافت تفسیریاش را چنین خلاصه میکند: «در پرتو قرآن زیستم تا هستى را بسى فراختر از بسیارى از ظواهر مشهودش ببینم، بزرگتر در حقیقت و بزرگتر در تعدّد جوانبش...، در سایه قرآن بازیافتم که تصادف بیبصیرت را در عرصه هستى جایى نیست».[13]
برخی اندیشمندان قرآنی درباره روش سید قطب در این تفسیر چنین گفتهاند:
1. بیان آیات مرتبط به هم در یک مجموعه منسجم و منظم؛
2. مشخص نمودن هدف کلى سوره و آیات؛
3. تقسیم موضوعی آیات هر مجموعه؛
4. بیان آیات با ذوق خالص ادبى و تفسیر بدون پرداختن به جزئیات؛
5. خودداری از نقل اسرائیلیات و روایات مجعول و ضعیف؛
6. نیاوردن مسائلی که ارتباطى به فهم معانى آیات قرآن ندارند.[14] او پرداختن به این مسائل - از جمله علوم تجربی - را ظلم به قرآن میداند و میگوید: «من از سادگى پیروان و طرفداران متعصب قرآن تعجب میکنم که میکوشند آنچه را از قرآن نیست به آن اضافه کنند و معانیاى را بر آن بار کنند که مقصد قرآن نیست و جزئیات علوم طب و شیمى و نجوم را از آن استخراج کنند. آنان گمان میکنند با این کار به عظمت و شکوه آن میافزایند؛ حال آنکه قرآن خود، کتاب کامل و جامعى است و موضوع آن از همه این علوم عظیمتر و بزرگتر است؛ زیرا این انسان است که این دانشها را کشف میکند و از آنها بهره میبرد؛ بحث و آزمایش و مقایسه و تطبیق از خواص عقل انسان است و قرآن به ساختن این انسان و تربیت و پرورش شخصیت و وجدان و عقل و تفکر او میپردازد. همچنین به ساختن جامعهاى انسانى میپردازد که به آدمى اجازه و امکان دهد تا از نیروهاى نهفته در خود به بهترین وجهى استفاده کند».[15]
با این وجود، تمام نکات مثبتی که در مورد تفسیر او گفته شده کلیت ندارد. او در برخی موارد به روایات ضعیف میپردازد و به عنوان نمونه، روایت غیر معتبری که در آن نسبت شرابخواری به امام علی(ع) داده شده را ذیل آیه 43 سوره نساء نقل کرده تا به مقصودی که در پی آن هست دست یابد! [16] این شأن نزول علاوه بر تعارض با شأن نزولهای دیگر، دارای اشکالات جدی متنی و سندی است که از فرصت این نوشتار خارج است.
به هر حال؛ درباره اعتبار تفسیر «فی ظلال القرآن» مانند هر کتاب دیگری باید گفت که نمیتوان آنرا به طور کامل، قبول یا رد کرد، بلکه باید مطالب آن به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرند.
منابع
[1]. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 3، ص 147، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م.
[2]. همان.
[3]. معرفت، محمد هادى، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 468، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه، چاپ اوّل، 1418ق.
[4]. همان؛ الأعلام، ج 3، ص 147.
[5]. ر. ک: خالدی، صلاح الدین عبد الفتاح، سید قطب از ولادت تا شهادت، ترجمه، بهرامی نیا، جلیل، ص 29 - 66.
[6]. الأعلام، ج 3، ص 147.
[7]. همان، ص 148.
[8]. ر. ک: سید قطب از ولادت تا شهادت، ص 94 – 314؛ مقاله: نجمی، احمد، سید قطب، طلایهدار بیداری اسلامی.
[9]. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 3، ص 147، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م.
[10]. ر. ک: اسلامی، سید حسن، درس گرایشهای فکری در جهان معاصر اسلام در مقطع کارشناسی ارشد، دانشگاه ادیان و مذاهب قم، تاریخ 5 و 6/10/1386.
[11]. همان.
[12]. سید قطب از ولادت تا شهادت، ص 643 - 688.
[13]. شاذلی، سید بن قطب بن ابراهیم، فی ظلال القرآن، ج 1، مقدمه مؤلف، ص 11، بیروت، قاهره، دارالشروق، چاپ هفدهم، 1412ق.
[14]. التفسیر و المفسرون، ج2، ص 469.
[15]. فی ظلال القرآن، ج1، ص 181 – 182.
[16]. همان، ج 2، ص 665.
منبع: جام نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۳۹۰۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشتی گیر آمریکایی: بسیاری از دانشجویان آمریکایی به اسلام گرویدند
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از وبگاه قدس الاخباریه، یک کشتی گیر آمریکایی در اظهاراتی ضمن تمجید از دین مبین اسلام و پیروان آن تاکید کرد که محبت و مهربانی مسلمانان در آمریکا، توجه بسیاری از مردم را به سوی آنها جلب کرده است.
وی در این باره گفت: من در زندگی خود با بسیاری از مسلمانان ارتباط داشته ام، تقریباً همه آنها برخورد خوبی با من داشته اند و به ویژه کسانی که در ورزش کشتی با آنها تعامل داشته ام، بسیار انسانهای منضبط و متمرکزی بوده اند، این مسألهای است که احترام من را به عنوان یک کشتی گیر بر میانگیزد.
وی افزود: من برخی از مبارزان نظیر «حبیب نورماگمدوف» را که اتفاقاً مسلمان هستند، میپسندم. در این روزها شاهد هستم بسیاری از آمریکاییهای سفیدپوست، مبارزان مسلمان در شب مسابقات مورد تشویق قرار میدهند.
وی تاکید کرد: در جریان این رخدادها به دلیل خوبی مسلمانان بسیاری از مردم جذب مساله فلسطین شدند، اخیراً نیز شماری از دانشجویان در جریان اعتراضات ضد جنگ غزه، به اسلام گرویدند. درود بر همه مسلمانان!
کد خبر 6098458 محمدعلی تخت رونده