بیانیه حزب اتحادملت: ایران برای همه ی ایرانیان است
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۱۸۹۲۴
حزب اتحاد ملت طی بیانیه ای اعلام کرد که شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران، در راستای نکات و باورهای فوق، متعهد میشود تا با بهرهگیری از ابزارهای قانونی و مردمسالارانه، تمام تلاش خود را برای دستیابی به آیندهای روشن برای همه ایرانیان در چارچوب منافع ملی مبذول بدارد. به همین منظور تا برگزاری مجمع عمومی (کنگره) عادی آتی، به تقویت ارکان خود خواهد پرداخت و سعی خواهد نمود که با گستردهتر ساختن حوزه شمول، به سمت ارائه برنامهای عملی در زمینه مسائل عمده کشور حرکت نماید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش جماران، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَى اللَّـهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیبِ وَالشَّهَادَةِ فَینَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
سومین کنگره حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۳۹۶ برگزار شد و ضمن رسیدگی به دستور کار از پیش تعیین شده، به برگزاری انتخابات ارکان خود و ارزیابی و تحلیل کلی شرایط سیاسی و اجتماعی کشور پرداخت. براین اساس صدور قطعنامه به مناسبت پایان کنگره سوم را برعهده شورای مرکزی حزب نهاد. اینک متن این قطعنامه در پی میآید.
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در چارچوب قانون اساسی و گفتمان اصلاحات که بر اساس نفی استبداد، استعمار و عقبماندگی شکل گرفته است، کوشیده است تا زمینههای آزادی، عدالت، معنویت، توسعه و افزایش مشارکت آحاد شهروندان در امور جامعه را فراهم آورد. گفتمان اصیل و دیرپای اصلاحات با تکیه بر تاریخچه پرافتخار خود، از بیست سال پیش به عنوان جریانی سیاسی با تاکید بر دموکراسی خواهی و آزادی خواهی توانسته است از اعتبار قابل توجهی در میان جامعه بهرهمند شود. اصلاحطلبان و حزب اتحاد ملت به عنوان بخشی از این جریان، امیدوارند تا در پرتو سرمایه اجتماعی خود، آیندهای روشن برای ایران و ایرانیان به ارمغان آوردند. به همین منظور توجه به نکات زیر از اهمیت بسزایی برخوردار است.
۱- حزب اتحاد ملت معتقد است مشارکت مردم در امر اداره جامعه نه تنها حق، بلکه وظیفهای مستمر است. به همین منظور ضروری است که همه سازمانهای سیاسی-اجتماعی از نهادهای مدنی و احزاب سیاسی گرفته تا دولت و قوای حکومتی، زمینه تحقق این وظیفه عمومی و اثربخشی هرچه بیشتر آن را برای یکایک شهروندان فراهم کنند.
۲- حزب اتحاد ملت معتقد است ضروریترین مقدمه برای ایجاد انگیزه و نیز اثربخشی مشارکت مستمر شهروندان در اداره امور جامعه، گردش آزاد اطلاعات و شفافیت و به تبع آن پاسخگویی مسئولان است. در فقدان شفافیت به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای ارتقای اعتماد عمومی، طبیعی است که رذیلههای اخلاقی پروندهسازی و شایعهپراکنی با نام افشاگری، فضای عمومی را مسموم سازد و تمایل به مشارکت شهروندان را کاهش دهد.
۳- حزب اتحاد ملت معتقد است ایران برای همه ایرانیان است و مشارکت شهروندان را محدود به جنسیت، مذهب، قومیت و یا طبقهای خاص نمیداند. نهادهای عمومی موظفاند تا برای رفع هرگونه تبعیض تلاش کنند و اجازه ندهند که احساس بیگانگی در دل بخشهایی از جامعه ایجاد شود. ایرانیان از هر جنسیت، مذهب، قومیت و طبقه همه در برابر قانون برابرند و باید به یک میزان از مواهب آن بهرهمند شوند.
۴- حزب اتحاد ملت معتقد است راهبرد اجماع نیروهای میانهرو، کماکان ضرورتی سیاسی برای منافع ملی و اصلاحات به شمار میرود. لذا با تاکید بر راهبرد اجماع و ائتلاف اصلاحطلبان و مخالفان افراطیگری، حفظ و ترمیم سازوکار شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان را با هدف تقویت رویکرد جبههای و دموکراتیک آن و افزایش شفافیت و حضور متناسب و متوازن همه نیروهای این جبهه، ضرروی میداند.
۵- حزب اتحاد ملت معتقد است حصرها و محدودیتها، دلسردکننده جامعه هستند و در سایه این مسائل نمیتوان انتظار مشارکت همه جانبه از جامعه داشت. ایجاد محدودیت برای نیروهای خدوم ایران و انقلاب که دل در گرو پیشرفت کشور دارند، ناشی از نگاه محدودنگر است و رفع این قبیل محدودیتها، باعث تقویت انسجام ملی خواهد شد. انسجامی که امروزه بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز است.
۶- حزب اتحاد ملت معتقد است احساس نابرابری در جامعه امری جدی است. لذا کمک به تاسیس و تشکیل نهادها، سندیکاها و اتحادیههای کارگری، صنفی و مدنی مستقل، گامی ضروری در برطرف ساختن احساس نابرابری و زمینهساز مشارکت هرچه بیشتر آحاد جامعه، به ویژه نابرخورداران خواهد بود.
۷- حزب اتحاد ملت معتقد است رفع مشکلات معیشتی اقشار ضعیف جامعه از وظایف بدیهی ارکان حاکمیت است. فشارها و تنگناها در تحقق درآمدهای دولت در شش ماهه نخست، هشدار دهنده کسری بودجه و بحران پرداخت در سال ۹۶ است. شرایط اقتصادی و معیشتی مردم، قدرت و جسارت تصمیمهای بزرگ اقتصادی مانند اصلاح مقررات بازار کار، هدفمندی یارانهها و مانند اینها را از دولت گرفته است. این مشکلات اثر تشدیدکنندهای بر بحرانهای موجود از جمله بحران صندوقهای بازنشستگی و بحران بدهی دولت دارند. مهمترین کار دولت دوازدهم این است که سایر قوا را در تغییر راهبردهای کلان همراه کند و خطای مهلک آن است که دولت بخواهد به تنهایی مشکلات را در فرآیندهای متعارف و چارچوب اختیارات و وظایفش پی بگیرد. در این صورت بهترین نتیجه، حفظ وضع موجود خواهد بود. دولت و مجلس باید با کمک یکدیگر، اجازه ندهند که این مسائل منجر به فشار بیشتر بر اقشار آسیبپذیر جامعه به ویژه کارگران،بازنشستگان، کارمندان و معلمان شود.
۸- حزب اتحاد ملت معتقد است یکی از فوریترین اقدامات لازم دولت باید توجه به مقوله اشتغال و به صورت خاص اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی باشد. معضل بیکاری که امروزه یکی از جدیترین مسائل در جامعه جوان ایران است، خود باعث تالیهای فاسدی خواهد شد. آسیبهای اجتماعی همچون طلاق و اعتیاد و امثال آن از جمله اموری است که به صورت طبیعی در پس بیکاری پدیدار میشود.
۹- حزب اتحاد ملت معتقد است در حوزه فرهنگ با تاکید بر بسط آزادی قلم و بیان و پذیرش تنوع و تکثر، بایستی زمینه رشد و شکوفایی و خلاقیت هنرمندان و اهالی این حوزه فراهم شود. در این راستا رویکردهای تنگنظرانه و سلیقهای، مهمترین مانع به شمار میآید. واگذاری امر نظارت و ارزیابی به نهادهای مستقل صنفی و مدنی، در حوزههای سینما، موسیقی، کتاب و … اعتماد متقابل اهالی فرهنگ و حکومت را زمینهساز میشود.
۱۰- حزب اتحاد ملت معتقد است آموزش و پرورش زیربناییترین نهاد عمومی کشور است که باید با نگاهی توسعهگرا بدان اندیشیده شود. زیرا آن نهاد در کنار خانواده، نقشی اساسی در جامعهپذیری کودکان و نوجوانان و تامین سرمایه انسانی و اجتماعی بر عهده دارد. در این راستا دسترسی برابر به آموزش عمومی با کیفیت، حقی بدیهی برای تمامی کودکان ساکن ایرانزمین –فارغ از ملیتشان- به شمار میرود.مدارس غیرانتفاعی که با هدف کاستن از بار دولت در آموزش پایه تاسیس شدند، در حال حاضر موجب بروز نگرانی در نابرابرتر ساختن فرصتهای آموزشی شده است. از سوی دیگر، لزوم حفظ شان و منزلت معلمان به عنوان وارثان سنت پیامبران، چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ معنوی، امری ضروری است. بنابراین تامین خواستهای طبیعی و قانوی به حق این قشر زحمتکش، و جلب مشارکت نهادمند آنان در فرآیند تعلیم و تربیت میتواند گام نخست در دستیابی به آموزش عمومی باکیفیت باشد.
۱۱- حزب اتحاد ملت معتقد است پویایی جامعه در گروی پویایی دانشگاه است. هرگاه دانشگاه در عرصههای فرهنگی، صنفی، آموزشی و سیاسی در پرتو استقلال و آزادی آکادمیک امکان فعالیت موثر و آزاد داشته است، شاهد شکوفایی و نوآوری در فضای دانشگاهی و به تبع آن در جامعه بودهایم. از این رو همچنان باور داریم بازگشت به چنین سیاستهایی که ریشه در آرمانهای انقلاب اسلامی دارد، در تقابل با سوگیریهای بسته و کنترلی که هنوز در فضای دانشگاه دیده میشود، قرار دارد.
۱۲- حزب اتحاد ملت معتقد است تجربه موفق برجام میتواند و چه بسا میبایست در سایر زمینهها در جهان الگوبرداری شود. برجام به مثابه میوه دیپلماسی موفق ایرانی، هنر ستیز و سازش به هنگام را در خدمت ایجاد اجماع بینالمللی در راستای حفظ منافع ملی ایران قرار داد. برنامه جامع اقدام مشترک که در چارچوب احترام متقابل و عقلانیت توانست سایه شوم تحریمها را از سر مردم ایران بردارد، تجربهای افتخار آفرین برای بشریت است. وظیفه حفظ این سند بر عهده تک تک اعضای مشارکتکننده در برجام است. همه طرفها نباید اجازه دهند که ماجراجویی و خودرایی رئیس جمهور ایالات متحده امریکا، تهدیدی برای این برنامه باشد.
۱۳- حزب اتحاد ملت معتقد است جمهوری اسلامی و شهروندان آن میبایست با بهرهگیری از شیوههای دیگر دیپلماسی همچون دیپلماسی عمومی و دیپلماسی خط دو ( ارتباط بخشهای غیردولتی و شهروندان دو کشور) بر تبلیغات بدخواهان ایران و ایرانی، غلبه نمایند. ملت ایران همواره حامی صلح جهانی بودهاند و گواه این مدعا آن است که ایران طی چند قرن اخیر، هیچگاه آغازگر جنگ نبودهاست. در حالیکه کشورهای غربی سالیان دور و نزدیک به بهانههای مختلف آتش جنگ را در جهان روشن ساختهاند، ملت ایران که خود قربانی جنگافروزیها بودهاست، تا حد امکان برای صلح مبارزه کردهاست. ندای صلحخواهی ایرانیان باید در جهان شنیده شود. این اتفاق تنها در پرتو دیپلماسی عمومی و دیپلماسی خط دو امکان پذیر است.
۱۴- حزب اتحاد ملت در راستای جایگاه حامی مطالبهگر معتقد است دولت و شوراهای شهر و روستا که با رای قاطع ملت بر سرکار آمدهاند، موظف هستند تا در حد توان خود از بار مردم شریف و نجیب ایران بکاهند. مردم ایران ثابت کردهاند که محدودیتها را درک میکنند. اما وجود محدودیتها نباید بهانهای برای کمکاری مسئولان باشد. چراکه همه مسئولان بدهکار ملت ایران هستند و باید دین خود را به آنان ادا کنند.
شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران، در راستای نکات و باورهای فوق، متعهد میشود تا با بهرهگیری از ابزارهای قانونی و مردمسالارانه، تمام تلاش خود را برای دستیابی به آیندهای روشن برای همه ایرانیان در چارچوب منافع ملی مبذول بدارد. به همین منظور تا برگزاری مجمع عمومی (کنگره) عادی آتی، به تقویت ارکان خود خواهد پرداخت و سعی خواهد نمود که با گستردهتر ساختن حوزه شمول، به سمت ارائه برنامهای عملی در زمینه مسائل عمده کشور حرکت نماید. در این مسیرحزب اتحاد ملت، براساس رویکرد گفتگویی، دست یاری به سوی تمامی دلسوزان ایران دراز میکند.
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۱۸۹۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند
به گزارش جماران، با گذشت چند روز از پاسخ نظامی مستقیم جمهوری اسلامی ایران به حمله اسرائیل به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، تحلیل ها درباره تاثیرات این حمله بر معادله های منطقه ای و فرامنطقه ای جنبه های وسیع تر و متفاوت تری را زیر ذره بین برده است. فارن افرز در تحلیلی در این باره می نویسد: زمانی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل شلیک کرد، اردن به دفع حمله کمک کرد. گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از رژیم اسرائیل کمک کردهاند، تلاشهایی که آنها بعداً آن را رد کردند. با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. محور این تحلیل ها این بود که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش رژیم اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است». مؤسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقهای و بینالمللی که در رهگیری پرتابهای ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد.»
پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتاً محدود به تأسیسات نظامی در ایران، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست، ادعا کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند». او نوشت: «به نظر میرسد که اسرائیل با پاسخ آرام خود، منافع متحدانش در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن را که همگی در دفع حمله ایران به اسرائیل کمک کردند، در نظر گرفته بود.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم برای اسرائیل» است، تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» میبخشد.
با این حال، این ارزیابیها بیش از حد مشتاقانه و خوش بینانه هستند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند. مطمئناً، با توجه به ماهیت بیسابقه حملات نظامی در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابل توجهی نکرده است.
حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 ابراهیم را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و سیاست او نسبت به غزه، ناامید شده بودند. تلاش وزرای راست افراطی او برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ، مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که این مواضع تغییر کرده است. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد میکنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالاً پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل کشور فلسطین بستگی دارد.
پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای ورودی ایرانی را متوقف کنند و مستقیماً حملات ایران را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها، بهویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که تلاشهای منطقهای گسترده، حمله تهران را خنثی کرده است.
اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی از مشارکت خود با عنوان حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن «بالاتر از همه ملاحظات» قرار دارد.
تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریباً به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط خود با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، شگفت زده شدهاند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند. آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده برای آنها تامین می کند، نمی بینند.
در ماههای اخیر، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی سازی آینده با اسرائیل باشد. امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه داده است.
با این حال، در همین زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافق هسته ای که ایالات متحده و سایر قدرت های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. ( این گزاره ها ادعای نویسندگان گزارش است و تهران دست داشتن در این حملات را تکذیب کرده است.) پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران نیز به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایران ، تلاش برای نزدیکی است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهاداتی را برای خروج از این وضعیت پیشنهاد دادهاند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری تلفنی تماس گرفت.
در ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالاً تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرفها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالاً حتی بیشتر تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالاً با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم دارد.
بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی را دارند. اما کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، بهویژه، به وضوح محاسبه کردهاند که آغاز گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالاً از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی را مشروط به مشارکت اسرائیل در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی می کند. با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر رابطه اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. آنها همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهند شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر است که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان میبرد.
کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیجفارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چند منطقه ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل ها را بسوزانند.
با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. دقیقاً به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتگوی منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.
اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملاً فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیراً در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالاً ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقعبینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.