همه بیمارستان های شیراز آمادگی پذیرش مصدومین زمین لرزه غرب کشور را دارند
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۹۱۱۰۴
شیراز - ایرنا - قائم مقام معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی شیراز گفت : همه بیمارستان های شیراز آمادگی پذیرش مصدومین زمین لرزه غرب کشور را دارند ، امکانات بیمارستانی در شیراز و چند شهر دیگر استان فارس دراین رابطه تجهیز شده و در صورت نیاز آماده پذیرش مصدومین است.
دکتر عبدالخالق کشاورزی دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: رایزنی های لازم با مسئولان بیمارستانی انجام شده است، دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این عرصه از هیچ کوشی برای التیام دردهای هموطنان دریغ نخواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همچنین این دانشگاه با تشکیل کمیته بهداشت کارگروه بهداشت و درمان در بلایای طبیعی ساعاتی پس از وقوع زلزله در استان های غربی کشور هفت تیم استانی متشکل از کارشناسان بیماری های واگیر، بهداشت محیط، سلامت روان، تغذیه و سلامت خانواده از مراکز بهداشت سه گانه شهدای والفجر، شهدای گمنام و شهدای انقلاب، شبکه های بهداشت و درمان شهرستان های مرودشت، کازرون، ارسنجان، داراب را در آماده باش برای اعزام به مناطق غربی کشور قرار داد.
تیم ستادی معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شیراز نیز تا اطلاع ثانوی، در حالت آماده باش به سر می برد و تمام تجهیزات موردنیاز با هماهنگی تدارکات و انبار معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شیراز، تهیه شده و در اختیار افراد تیم قرار گرفته است.
سرپرست دانشگاه علوم پزشکی شیراز نیز با انتشار پیامی ضمن ابراز همدردی با زلزله زدگان استان های غربی کشور نسبت به آمادگی دانشگاه برای امدادرسانی به مصدومان این حادثه تلخ، تاکید کرد.
دکتر علی بهادر دراین پیام اعلام کرد : با ابراز تاسف فراوان از وقوع زلزله سهمگین شب گذشته در استان های غربی کشور و ابراز همدردی صمیمانه با خانواده های داغدار و آسیب دیدگان این حادثه، امیدوارم با همت همه مسئولان کشور و دست اندرکاران، نسبت به کاهش آسیب و رسیدگی سریع تر به مصدومان و آوارگان زلزله اقدام گردد.
وی نوشت:از همه همکاران ، به ویژه معاونت های بهداشت و درمان دانشگاه درخواست دارم با حفظ آمادگی لازم در اسرع وقت، از هرگونه اقدام و مساعدت نسبت به حادثه دیدگان دریغ نکرده و نسبت به رفع مشکلات آنان و پذیرش فوری مصدومان و بیماران احتمالی اقدام کنند.
به گزارش ایرنا زمین لرزه شدیدی ساعت 21:48 شامگاه یکشنبه 21 آبان 96 با قدرت 7.3 درجه ریشتر در ژرفای 33.9 کیلومتری زمین استان های کرمانشاه، ایلام و کردستان و بخش های گسترده ای از غرب و شمال غرب کشور را لرزاند.
این زمین لرزه که کانون آن جنوب حلبچه عراق نزدیک مرزهای استان کرمانشاه گزارش شده زیان ها و آسیب های زیادی در استان های کرمانشاه و ایلام به بار آورده است.
تازه ترین گزارش ها حکایت از کشته شدن 214 تن و زخمی شدن دو هزار 504 نفر دارد که با توجه به شدت زمین لرزه احتمال افزایش تلفات دور از ذهن نیست.
بر پایه اعلام مرکز لرزه نگاری دانشگاه تهران از شب گذشته و به دنبال وقوع زمین لرزه تا ساعت 11 پیش از ظهر امروز 118پس لرزه در غرب کشور ثبت شده است.
خبرنگار : نیکنام خشنودی ** انتشار دهنده:غلامرضا مالک زاده
6113 /1876
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۹۱۱۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حال خوب پدر و مادرها با اقدام خوب وزارت بهداشت
صدایم میزنند که به حسابداری برو. راستش دست و پایم میلرزد. مگر یک خبرنگار، کارمند، کارگر یا هر قشری چقدر درآمد دارد...
به گزارش مشرق، ایمان ملکوتی کارشناس امور خانواده در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:
آدم تا پدر و مادر نشده نمیداند استرس و اضطراب چه طعمی دارد. روزگار هم بالا و پایین زیاد دارد، مثلاً در عصر یک روز بهاری همچنان که مشغول کاری و در فکر و خیال، خنده بچهها در گوشهایت زمزمه میکند، ناگهان با صدای زنگ تلفن به خود میآیی که خودت را برسان، پسر کوچکی که هنوز یک سالش هم نشده، حالش خوب نیست و باید به بیمارستان برویم. نام بیمارستان که میآید ناخودآگاه در ذهن تمامی مردم کلید واژههای بستری، هزینه، دارو و ... نیز امتداد پیدا میکند.
حال شما فکر کن که دکتر شیفت دستور بستری هم بدهد، انگار آسمان به زمین آمده و همانجا مینشینی و مبهوت، رفتوآمدهای همراهان دیگر بیماران را تماشا میکنی. شما را نمیدانم ولی این لحظات برای همه پدرها سخت است، استرس و حرفهای مادر بچه، صحبتهای دکتر، نگرانی از نوع بیماری و دودوتا چهارتا کردن ذهنی از میزان پول مورد نیاز در کنار هم، تشکیلدهنده یک سناریوی غمانگیز پدر فرزندی است.
روی تابلوی اورژانس بیمارستان دولتی مفید برگهای نظرم را جلب میکند: «به دستور مقام عالی وزارت، تمام هزینههای بیماران زیر ۷ سال رایگان است.» زیر لب میگویم چه باحال و بدون توجه خاصی از کنارش میگذرم، چون هم دل و دماغ فکر کردن به این را ندارم هم خیلی هضمش آسان نیست؛ مگر میشود؟! با خودم فکر میکنم چند نفر دیگر روزانه به این برگه نگاه میکنند و جرقه امید و اطمینان در ذهنشان میآید؟ آیا واقعاً این کار شدنی است؟ هزینه بیمارستان رایگان؟ گرفتاری و شلوغی روزهای بیمارستان خیلی مجال فکر کردن به این موضوع را نمیدهد و سلامتی خود فرزند اینقدر مهم است که تو حاضری هرچقدر هم لازم باشد هزینه بپردازی ولی او دوباره مثل روز اول بخندد.
روز اول، روز دوم، روز سوم و... همراه با نگرانی، آزمایشها و انجام مراحل درمان کودک طی میشود و تو این روزها بدون اعتنا به آن برگه دستور وزیر بهداشت در ذهن خودت مشغول حساب و کتاب هزینههای بیمارستان هستی. روز پنجم، دکتر برگه ترخیص را امضا میکند. صدایم میزنند که به حسابداری برو. راستش دست و پایم میلرزد. مگر یک خبرنگار، کارمند، کارگر یا هر قشری چقدر درآمد دارد که بتواند این هزینهها را دوباره جبران کند. با این فکر و خیال جلوی حسابداری میرسم.
- پدر بچه شمایید؟
- بله.
- این برگه را ببرید صندوق و بیاورید تا برگه ترخیص را بدهم.
به برگه نگاه میکنم. یک کد با یک شماره که انگار رقم پرداختی است. چندبار میخوانم: ۳ میلیون؟! با خودم میگویم برای ۵ روز خوب است. دوباره یاد برگه روی اورژانس که دستور وزیر رویش بود میافتم؛ پس آن چه بود؟ به راهم ادامه میدهم و به صندوق پرداخت میرسم.
- آقا کارت بکشید، ۳۰۰ هزار تومان.
چشمانم برق میزند. یحتمل این هم برای همان یک شب اتاق اختصاصی مادر و بچه است که باید بپردازم. برگه روی شیشه اورژانس راست میگفت: «به دستور مقام عالی وزارت، تمام هزینههای بیماران زیر ۷ سال رایگان است.»
نفس راحتی میکشم و میخندم. یاد جمله رهبری میافتم که چند سال قبل فرمودند، همراهان بیمار جز دغدغه مریضداری نباید دغدغه دیگری داشته باشند. «دم وزارت بهداشت گرم» میگویم و لبخند میزنم. آسمان چقدر آبی است. حال فرزندم رو به بهبود است. دوباره میخندد و من خوشحالم از آرامشی که بخشی از آن را مدیون تدبیر متولیان درمان کشورم هستم.
حالا چند روزی گذشته است و سرگرم کارم که خبری نظرم را جلب میکند: «از امروز تمامی بیمارستانهای دولتی و واحدهای تابعه دانشگاه مکلف هستند پذیرش، بستری، اعمال جراحی، اقدامات تشخیصی – درمانی و ترخیص کودکان زیر هفت سال بیمهشده را به صورت رایگان انجام دهند.» یاد روزهای بستری فرزندم میافتم و لبخند میزنم؛ لبخندی از سر آرامش. راستی روزانه چه تعداد پدر ایرانی درگیر با این موضوع لبخند بر لبانشان میآید؟ کار خوب را باید گفت و تبلیغ کرد.