Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-29@08:53:06 GMT

بازارگرمی سلاح فروشان و مشتریان پروپاقرص عربی

تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۱۱۷۵۳

بازارگرمی سلاح فروشان و مشتریان پروپاقرص عربی

تهران- ایرنا- نگرش کشورهای جهان به موضوع قدرت و امنیت باعث افزایش فوق العاده رونق در بازار جهانی تجارت اسلحه شده است در این میان توسعه زرادخانه های کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، موتور محرک صنایع تسلیحاتی جهان شده است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبر ایرنا، بازار جهانی اسلحه از جمله بزرگترین تجارت های سودآور است که بسیاری از کشورهای پیشرفته به آن چشم امید دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این میان کشورهای غربی و از جمله ایالات متحده آمریکا از مهمترین بازیگران این عرصه هستند که به علت گستردگی تولیدات توانسته است حجم وسیعی از تقاضای کشورها را جذب کنند.
این سود سرشار که در گرو تولید و عرضه اسلحه است در بسیاری موارد عامل گسترش بحران در منطقه شده است به همین دلیل برخی تولیدکنندگان نه تنها تمایلی برای پایان دادن به تنش میان کشورها ندارند بلکه تلاش می کنند بحران ها را عمیق و طولانی تر کنند.
در این میان مولفه هایی همچون وضعیت راهبردی خلیج فارس، درآمد حاصل از منابع طبیعی به ویژه نفت و روابط حساس دولت ها در خاورمیانه، این منطقه را به منبع خوبی برای تشدید بحران و جذب تولیدات صنایع نظامی جهان تبدیل کرده است.

** بازار جهانی تسلیحات
بازار اسلحه ، تجارتی به بزرگی درگیری های بی پایان کشورها و نگرانی های امنیتی آن ها است. براساس دیدگاه واقع گرایی که چارچوب اصلی سیاست های دولت ها را تشکیل می دهد، قدرت جوهره اصلی حفظ امنیت و ادامه بقای کشورها را تشکیل می دهد. برخی کشورها قدرت را در داشتن تسلیحات پیشرفته و گرانقیمت ارزیابی می کنند و امید دارند با پر کردن زرادخانه های خود، احساس امنیت را برای حاکمان و شهروندان به ارمغان بیاورند.
بنابر گزارش موسسه بین المللی تحقیقات صلح استکهلم(SIPRI) در سال 2016 کشورهای جهان بیش از 1.5 تریلیون دلاررا برای خرید سلاح اختصاص دادند. اکنون پنج کشوری که بیشترین میزان فروش تسلیحات جنگی را در جهان در اختیار خود دارند کشورهای ایالات متحده، روسیه، چین، فرانسه و آلمان هستند که بیشتر از 74 درصد از کل فروش تسلیحات در جهان را دارند.
تحلیلگران اعتقاد دارند به دلیل نبود ابزارهای مناسب برای کنترل تسلیحات در مناطق گوناگون جهان، به ویژه کشورهای آسیایی زرادخانه های تسلیحاتی خود را به شدت توسعه می دهند. هند در بین سال های 2012 تا 2016 بزرگترین واردکننده سلاح سنگین در جهان بوده است به گونه ای که تنها 13 درصد واردات سلاح در جهان به دهلی نو اختصاص داشت که بسیار بیشتر از رقیبان منطقه ای آن یعنی پاکستان و چین بوده است. چین ظرفیت فراوانی را برای تولید یا خرید تسلیحات دارد اما هند به شدت به فناوری تسلیحات وارداتی از روسیه، ایالات متحده و حتی کره جنوبی و رژیم صهیونیستی متکی است.
در میان کشورهای آفریقایی نیز، الجزایر بزرگترین وارد کننده اسلحه است که بیش از 45 درصد واردات اسلحه این قاره را به خود اختصاص داده است. سودان و اتیوپی نیز بزرگترین وارد کنندگان اسلحه در صحرای آفریقا بوده اند.
در سال 2015 ایالات متحده درصدر کشورهای فروشنده سلاح در جهان قرار گرفت. پژوهش کنگره آمریکا در زمینه فروش تسلیحات متعارف از سال 2010 تا 2015 نشان داده است در این سال ها آمریکا و فرانسه در صدر کشورهای صادرکننده اسلحه بودند. پس از این کشورها نیز روسیه، چین، سوئد، ایتالیا، آلمان، ترکیه بریتانیا نیز از فروشندگان مهم اسلحه بودند.
در سال 2015 متحدان واشنگتن در خاورمیانه مهمترین خریدار تسلیحات آمریکایی بوده اند. قطر بیشتر از 17 و مصر با 12 میلیارد دلار در رتبه اول و دوم خریداران قرار داشتند. عربستان سعودی نیز با بیش از 8 میلیارد دلار در رتبه سوم قرار داشت.

** خاورمیانه موتور محرک تجارت اسلحه
میزان تقاضا برای خرید تسلیحات جنگی به علت نوع نگاه کشورهای حوزه خاورمیانه به موضوع امنیت و افزایش تمایل آن ها برای خرید سلاح، افزایش چشمگیری پیدا کرده است. شبکه خبری «الجزیره» در گزارشی در این زمینه نوشت میزان تقاضا برای خرید سلاح سنگین با رشدی بسیار زیاد به بالاترین میزان آن از زمان جنگ سرد تاکنون رسیده است. علت عمده این افزایش نیز به درخواست کشورهای خاورمیانه مربوط می شود.
پژوهشگر موسسه تحقیقات صلح در سوئد براین اعتقاد است در سال های اخیر با وجود کاهش قیمت جهانی نفت از میزان سفارش های تسلیحاتی کشورهای منطقه کاهش نیافته است زیرا این کشورها سلاح های جنگی را برای برخورد با چالش های منطقه ای، حیاتی می دانند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی در این زمینه پیشتاز هستند. یکی از مهمترین اگیزه های آن ها نیز دخالت در کشور همسایه (یمن) بوده است.
براساس پژوهش موسسه صلح استکهلم ارزیابی آمار بین سال های 2012 تا 2016 نشان می دهد میزان درخواست کشورهای خاورمیانه برای سلاح های جنگی از 26 درصد به بیش از 86 درصد افزایش یافته است. این اعداد نشان می دهد که تنها در مدت 5 سال تقاضا برای خرید تسلیحات بیش از دو برابر افزایش داشته است.
بر اساس این گزارش پس از هند، عربستان سعودی دومین کشور وارد کننده سلاح در جهان بین سال های 2012 تا 2016 بوده است. آمار نشان می دهند میزان درخواست ریاض برای سلاح نسبت به 5 ساله پیش از آن (از سال 2007 تا 2011 )بیش از 210 درصد رشد داشته است. تسلیحات خریداری شده از سوی قطر که یکی از همسایگان عربستان سعودی است نیز در این دوره زمانی بیشتر از 245 درصد رشد کرد.
به طور کلی بیشتر کشورهای خاورمیانه نیز واردات تسلیحات خود را افزایش داده اند و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در کل بیشتر از میانگین منطقه خرید تسلیحاتی داشته اند.
روزنامه گاردین در زمینه افزایش سرعت مسابقه تسلیحاتی در جهان نوشت اگرچه در 5 سال گذشته بر میزان خریدهای تسلیحاتی کشورهای جهان افزوده شده است اما این موضوع در مورد خاورمیانه بیش از دیگر مناطق به چشم می خورد. کشورهای این منطقه جغرافیایی موجب رونق فوق العاده این تجارت شده اند.
به نوشته این روزنامه با وجود خریدهای ده ها میلیارد دلاری کشورهای عربی حوزه خلیج فارس اما ایران تنها حدود 1.2 درصد از خریدهای تسلیحاتی در منطقه خاورمیانه را انجام داده است. مهمترین خرید ایران نیز تهیه سیستم دفاع موشکی اس 300 از روسیه بود که مهمترین خرید تسلیحاتی تهران را از سال 2007 تشکیل می داد.
به نظر می رسد روند افزایش خریدهای کلان دولت های عربی در جوامع آن ها نیز بازخورد افزایشی داشته است. به نوشته بخش انگلیسی نشریه الشرق الاوسط تمایل برای خرید اسلحه در بین شهروندان و یا معامله غیرقانونی آن در فضای مجازی نیز افزایش چشمگیری داشته است.
تارنمای نشریه «فوکوس» در زمینه افزایش خریدهای تسلیحاتی آنلاین در کشورهای عربی، با اشاره به پژوهش موسسه «رند» مدعی شد در این روند افزایش تقاضا، ایالات متحده منبع تامین بیش از 60 درصد از این سلاح های غیرقانونی بود و کمتر از 25 درصد آن نیز از اروپا تامین شده اند.

**بازاریابی ترامپ برای سلاح های آمریکایی
سیاست برخی کشورها از جمله آمریکا افزایش فروش تسلیحاتی با تشدید بحران ها است. رونق صنایع تسلیحاتی ایالات متحده بر پایه نگاه به داخل رئیس جمهوری آمریکا، در زمره اهداف ترامپ قرار دارد.
تارنمای موسسه پژوهشی «گلوبال ریسرچ» در گزارشی یکی از اهداف سفرهای ترامپ را افزایش فروش تسلیحاتی دانست که عاملی برای نابودی امنیت و صلح در جهان است. این گزارش نوشت سفر وی به شرق آسیا نیز در همین راستا و برای تحریک کشورهای آن منطقه به انجام خریدهای تسلیحاتی جدید از واشنگتن بوده است.
این گزارش افزود: فروش های تسلیحاتی هنگفت آمریکا با سفر ترامپ به عربستان سعودی کلید خورد. در آن زمان ملک سلمان پادشاه عربستان 110 میلیارد دلار از تانک، بمب و هواپیما را که بهترین ابزارها برای کشتن انسان ها است را خریداری کرد. ترامپ در دومین سفر مهم خود به آسیا هم در کره جنوبی، لحن سخنان خود را تند کرد اما نه برای ایجاد صلح بلکه برای تهدید پیونگ یانگ و رهبر کره شمالی. در حالی که بیش از 80 درصد مردم کره جنوبی خواهان صلح با همسایه شمالی خود هستند اما ترامپ در این کشور میلیاردها دلار فروش تسلیحاتی داشت.
به نوشته گاردین سه مشتری مهم ایالات متحده در سال گذشته عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ترکیه بودند. آمریکا به 100 کشور جهان سلاح صادر می کند. این تسلیحات گوناگون هستند و از جنگنده های تهاجمی پیشرفته با قابلیت پرتاب موشک کروز تا دیگر سلاح های هدایت شونده را در بر می گیرند.

پژوهشم**9130**1601** خبرنگار: حسین عباسی نسب، انتشاردهنده: شهناز حسنی
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.

منبع: ایرنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۱۱۷۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فارن افرز: احتمال شکل گیری ائتلاف منطقه ای اعراب و اسرائیل علیه ایران چقدر است؟

نشریه آمریکایی "فارن افرز" با انتشار مقاله ای به تغییر فضای ژئوپلتیک منطقه پس از حمله تلافی جویانه اخیر ایران به اسرائیل پرداخته و امکان شکل گیری یک ائتلاف ضدایرانی با حضور اسرائیل و کشورهای عربی با مشارکت آمریکا و غرب را مورد بررسی قرار داده است.

به گزارش عصرایران، در این مقاله آمده است:

هنگامی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، دولت اردن به دفع حمله ایران کمک کرد. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت کرده‌اند، تلاش‌هایی که آنها بعدا آن را رد کردند.

 با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. تغییری با این پیش فرض که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود. 

سپهبد "هرزی هالوی" رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران "فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است." موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی نیز اعلام کرد که "ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی که در رهگیری پرتاب‌های ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد."

پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتا محدود به تاسیسات نظامی در ایران، "دیوید ایگنِیشس"، ستون نویس واشنگتن پست، اظهار داشت که اسرائیل "مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند." او نوشت: "به نظر می‌رسد که اسرائیل با پاسخ نظامی ملایم خود به ایران، منافع متحدان عربش در این ائتلاف رادر نظر گرفت. متحدانی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اردن که همگی در عملیات رهگیری پرتابه های ایرانی علیه اسرائیل به طور مخفی و آشکار مشارکت کردند.

به نظر این ستون نویس واشنگتن پست، این یک "تغییر پارادایم بالقوه برای اسرائیل"است، تغییری که به خاورمیانه "شکل جدیدی" می‌بخشد.
با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد خوش بینانه به نظر می رسند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند. مطمئنا، با توجه به ماهیت بی‌سابقه تنش نظامی بین اسرائیل و ایران در ماه آوریل امسال، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد.

 اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل توجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 "ابراهیم" را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و تلاش وزرای راست افراطی کابینه او برای شکننده کردن وضعیت موجود در اورشلیم ناامید شده بودند. 

مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات مردمی را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.

هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که مواضع سابق آنها تغییر نکرده است. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها به طور تقلیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد می‌کنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از یک درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند. 

آنها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل یک کشور فلسطینی بستگی دارد.

پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع را با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد.

 اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا پرتابه های ایرانی را متوقف کرده و مستقیما حملات ایران را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها، به‌ویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که اسرائیل موفق شده با تلاش‌های منطقه‌ای گسترده، حمله تهران را خنثی کند.

اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی نیز از مشارکت خود برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که "امنیت و حاکمیت" اردن "بالاتر از همه ملاحظات" قرار دارد.

تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط آنها با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، از کاخ سفید ناامید شده‌اند، اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند چون هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که از ایالات متحده دریافت می کنند، نمی بینند.

در ماه‌های اخیر، کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های مخرب ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر گونه توافق عادی سازی آینده رابطه آنها با اسرائیل باشد و امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه می دهد.

با این حال، در همان زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. آنها به خوبی می دانند که تقابل آنها با ایران آنها را در معرض خطر قرار می دهد. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافقنامه ابراهیم از سوی امارات و بحرین نیز تهران به صراحت به این 2 کشور هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر یک ایران که به طور فزاینده تهاجمی تر می شود، تلاش برای نزدیکی به تهران است. 

بر همین اساس امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهادهایی رامطرح کرده اند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تنش تلفنی تماس گرفت.

علایق آینده

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرف‌ها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالا تمایل کمتری به حمایت از عملیات اسرائیل خواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم در آنجا دارد.

با وجودی که بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های مشترکی با اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی دارند، اما کشورهای عربی خلیج فارس، به تجربه دریافته اند که باز کردن گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی و انجام دیپلماسی پنهان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از تشدید درگیری است. 

هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی روابط خود با اسرائیل را به شرط تعهد تل آویو به مشارکت در فرایند سیاسی با هدف تشکیل یک کشور فلسطینی، منوط کرده است. 

با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد به این مساله که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر روابط اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. 

کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر بین طرفین است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان می‌برد.

کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیج‌فارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. 

با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، اما آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چندجانبه منطقه ای و جهانی خود را متعادل کنند، نه اینکه در یک مسیر یکطرفه پل ها را پشت سر خود خراب کنند.

با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوطی برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است و دقیقا به همین دلیل است که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را همزمان با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آنها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند.

 در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید سکویی برای گفتگوهای منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.

اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالا ادامه خواهد داشت. 

با این حال، به این زودی ها گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نخواهد بود مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد.

 تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع‌بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: نگاه دولت های عربی به درگیری ایران و اسراییل گفت و گوی دیدنی اعراب درباره رویارویی ایران و اسرائیل (فیلم)

دیگر خبرها

  • اسد خطاب به وزیر بحرینی: همبستگی کشورهای عربی به ثبات در منطقه می‌انجامد
  • تاکید عراق برلزوم افزایش همکاری‌ها برای متوقف کردن جنایات تل‌آویو
  • معاریو: برخی اعراب از اسرائیل خواسته‌اند حماس را نابود کند؛ اما این محال است
  • فارن افرز: احتمال شکل گیری ائتلاف منطقه ای اعراب و اسرائیل علیه ایران چقدر است؟
  • راهپیمایی در کشورهای عربی و غربی در حمایت از غزه
  • نخست‌وزیر عراق: جامعه بین‌المللی جنگ غزه را متوقف کند
  • عکس| تصاویری از کنسرت خواننده عصر جدید در کشورهای عربی/خوانندگی احسان یاسین در تونس
  • واکنش هند به انتقاد باکو از فروش تسلیحات به ارمنستان
  • بالانسر ایران و اسرائیل
  • بسته تسلیحاتی 6 میلیارد دلاری آمریکا در مسیر اوکراین