هانیه توسلی و داستان تنهایی ما
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۹۶۳۶۶
رویداد۲۴- نیچه می گوید: در تمام دوران طولانی تاریخ بشر چیزی وحشتناکتر از احساس تنهایی وجود نداشته است. جهان جدید و عصر مدرن عصر گسترش تکنولوژی است. گسترش تکنولوژی باعث شده تمام رفتارهای ما به انسان تحت تاثیر این عامل قرار بگیرد و تغییر کند. یکی از مهمترین تغییراتی که در عصر مدرن شاهد آن هستیم تغییر سبک زندگی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در گذشته که تقسیم کار پیچیدهای وجود نداشت هر جامعهای با توجه به فرهنگ و آداب و رسوم خود سبک زندگی مشخصی داشت. مثلاً در جامعه ایرانی هیچگاه مثل دو سه دهه اخیر شاهد تنوع و تکثر سبکهای گوناگون زندگی نبودهایم. یکی از آفات این تنوع و تکثر تضادی است که سبکهای مختلف زندگی با یکدیگر پیدا میکنند. اقشاری که به لایههای سنتیتر جامعه ایران تعلق دارند برخی از عادات یک زندگی مدرن را نمیپذیرند و آن را تخطئه میکنند.
آخرین نمونه چنین فضایی حمله کاربران فضای مجازی به پست اینستاگرامی هانیه توسلی است. هانیه توسلی بعد از مرگ گربه خانگیاش عکسی از این حیوان منتشر کرد و زیر آن با لحن سوزناکی برای فوت این حیوان عزاداری کرد. همین پست بهانهای شد تا کاربران فضای مجازی ضمن حمله به هانیه توسلی این رفتار او را به باد تمسخر گرفتند. این یکی از آفات متعددی است که گریبان جامعه ایران را گرفته است. میان اقشار مختلف جامعه ایران فاصله زیادی اُفتاده و شکاف عمیقی ایجاد شده است که به نظر میرسد این شکاف پرشدنی هم نیست. برای پر شدن شکافهای این چنینی نیاز به گفت و گو داریم.
نمایندگان و طبقات مختلف جامعه ایران بدون اینکه قصد داشته باشند یکدیگر را متهم کنند باید بتوانند برای شناخت همدیگر با هم گفت و گو کنند. منتها چون عادت گفت و گو در میان مردم ایران وجود ندارد چنین اتفاقاتی رخ میدهد. طرفین تلاش میکنند همدیگر را تمسخر کنند یا با نفرت موجودیت طرف مقابل را نادیده بگیرند. در حالی که از نشانههای یک جامعه پویا پذیرش تکثر است و تحمل مخالف. اما مردم ایران نه میتوانند تکثر سبکهای زندگی را بپذیرند و نه مخالف خود را تحمل کنند. بنابراین گفت و گویی شکل نمیگیرد و شکاف میان مردم نه تنها پر نمیشود بلکه مدام عمیقتر میشود.
اما پست هانیه توسلی و اتفاقات بعد از آن حاوی مسائل مهمتری هم بود. اینکه کسی برای فوت گربهاش چنین پستی را منتشر کند بیانگر تنهایی اوست. تنهایی در جامعه ایران منحصر به قشر خاصی نیست. به نظر میرسد افراد مختلف با تیپهای اجتماعی مختلف اسیر این تنهایی هستند. عاملی که باعث شده این تنهایی و انزوای فردی در جامعه امروز ایران چندان به چشم نیاید وجود شبکههای اجتماعی خصوصاً اینستاگرام است. در جامعه امروز وجود شبکههای اجتماعی باعث شده بسیاری از افراد این توهم را پیدا کنند که تنها نیستند. میزان لایکها و کامنتها را معیاری برای عدم تنهایی خود میگیرند و احساس میکنند دوستان زیادی دارند. اما همانطور که از نام چنین فضایی پیداست این فضا مجازی است. یعنی دنیایی است انتزاعی و خارج از فضای حقیقی که ما در آن زندگی میکنیم. میزان لایکها و کامنتها معیار خوبی برای تشخیص تنهایی یا عدم تنهایی آدمها نیست.
در واقع شبکههای اجتماعی باعث میشوند افراد با غرق شدن در چنین فضایی فضای حقیقی را فراموش کنند و احساس کنند جهان حقیقی همین شبکههای اجتماعی است که در آن پرسه میزنند. این آفت بزرگی برای یک جامعه است. مخدوش شدن مرزهای زندگی حقیقی و مجازی باعث تنهایی روزافزون آدمها و اختلال فرآیند ارتباطی آنها میشود. به نظر میرسد آدمها برای فرار از تنهایی خود به چنین محیطهایی پناه میآورند. احساس تنهایی احساس وحشتناکی است. آدمها چون ذاتاً موجوداتی اجتماعی هستند از تکاُفتادگی و تنهایی میترسند. برای همین با حضور در فضای مجازی سعی میکنند تا بر روی تنهایی خود سرپوش بگذارند.
ماجرای پست اینستاگرامی هانیه توسلی را هم میتوان از همین زاویه تحلیل کرد. گذاشتن این عکس و متن زیر عکس برای فرار از تنهایی است. چون اگر کسی بتواند در دنیای حقیقی ارتباطات دوستانه عمیقی برقرار کند احتیاج ندارد احساساتش را با افرادی مجازی در میان بگذارد. همزمان با عکس منتشر شده از سوی هانیه توسلی عکسی از ایوانکا ترامپ منتشر شد که واکنش کاربران دنیای مجازی را برانگیخت. عکس او عکسی ساده بود از او در کنار همسر و سه فرزندش. عکسی که میشد در آن اُمید و شور زندگی را احساس کرد. این عکس نشان میداد اگر کسی بتواند در زندگی حقیقی برای خودش احساس رضایت ایجاد کند احتیاجی ندارد برای مرگ یک گربه چنین قیل و قالی راه بیاندازد. نگارنده مخالفتی با نگهداری حیوانات خانگی ندارد. اما این حجم از وابستگی به یک حیوان خانگی بیانگر بسیاری از مسائل است.
فقط آدمهای تنها به موجودی غیر همجنس چنین وابسته میشوند. کسانی که در فضای مجازی به دفاع از هانیه توسلی پرداختند متوجه نبودند که این مسئله یک هنجار نیست. یک ناهنجاری است . در غرب هم اگر کسی حیوان خانگی نگه میدارد در کنارش خانواده را هم دارد. اصلاً آن حیوان خانگی بخشی از چهارچوب خانوادگی در غرب است. بله باید به احساس آدمها اهمیت داد و احترام گذاشت. باید برخورد کاربران فضای مجازی در قبال این پست را تقبیح کرد اما نباید از کنار این تنهایی روبه رشد جامعه ایران هم به سادگی گذشت. این رفتارها بیانگر تنهایی و انزوا آدمهاست. اگر این تنهایی وجود نداشت لازم نبود چنین پستی در اینستاگرام منتشر شود.
انتشار این پست در اینستاگرام یک معنا دارد و آن این است که فرد تنها میخواسته احساساتش را با کسانی تقسیم کند که از نزدیکان او نیستند. این اگر معنایش تنهایی نیست پس چیست؟ آیا آشنایی نبوده که خانم توسلی احساساتش را با او تقسیم کند؟ اگر بوده پس دیگر چه نیازی است به انتشار این پست در فضای مجازی؟ قطعاً خود ایشان هم میدانسته که انتشار این پست در فضای مجازی واکنشهایی را در پی دارد. اما تمام این واکنشها را به جان خریده تا احساسش را بروز دهد. تنهایی ما آدمهای عصر مدرن دارد به الیناسیون ما میانجامد. اگر این تنهایی فزاینده و روبه رشد ادامه داشته باشد و استحاله نهایی صورت پذیرد و ابزار جهان امروز(مثل فضای مجازی) بر ما حاکم شود ما فردیتی که به دنبال آن هستیم را از دست میدهیم و بدل به بردههای ابزار مدرن میشویم.
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۹۶۳۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکمرانی رسانه را جدی بگیریم
به گزارش همشهری آنلاین، محمدصادق کوشکی؛ استاد دانشگاه تهران در روزنامه همشهری نوشت، یکی از مهمترین و جدیترین ارکان حکمرانی در قرن بیستویکم، حکمرانی در عرصه رسانه است. هرچند اهمیت رسانه در ۵۰سال گذشته همواره مطرح بوده، در قرن حاضر حکمرانی در عرصه رسانه به جدیترین نماد آن بدل شده؛ چراکه بر ذهن، دل و جان شهروندان حکومت کرده و عمیقترین نوع حکمرانی است. از اینرو، آن حکومتی در رسیدن و بهحرکتدرآوردن جامعه برای نیل به اهداف موفقتر است که حکمرانیاش بر دل و جان مردم مسلط باشد؛ و حاکمیت رسانهای، ابزار آن بهشمار میرود.
با این مقدمه و با نگاهی به سازوکارهای داخلی، خواهیم دید که حکمرانی از طریق رسانه چندان جدی گرفته نمیشود؛ به تعبیری، رسانه در ایران همچنان بهعنوان امری حاشیهای و در درجه دوم و سوم قرار دارد. این درحالی است که حکمرانی مطلوب در قرن حاضر با بهکارگیری رسانه محقق میشود. به همینخاطر است که فضای مجازی بهعنوان ابزاری در جهت حکمرانی دشمن بر ذهن، جان و زبان شهروندان ماست. اگرچه مردم ما در ایران زندگی میکنند و تابع جمهوری اسلامی هستند، ذهن و روان برخی از آنها تابعی است از حکمرانی دشمنان ایران.
با ادامه این روند، ما در امر حکمرانی با نواقص فاحشی روبهرو شدهایم. عدمدرک این موضوع که رسانه رکن اساسی و مهم حکمرانی است باعث شده نتیجه اقدامات به ثمر نشانده شده مدیران ما و کارهای مثبت آنان، بین مخاطبان به شکل مناسب و درخور، انعکاس پیدا نکند و در ذهن آنان جا نگیرد؛ چراکه حکمرانی مسلط بر ذهن مردم در اختیار دشمنانمان است.
لذا تلاشهای مسئولان و گشایشهای ایجادشده آنان در زندگی مردم دیده و لمس نمیشود؛ بهعبارت دیگر، مردم از امکانات و ثمرات بهعملآمده استفاده میکنند و بهرهمند میشوند اما باز هم ناراضیاند و احساس یأس میکنند. در نتیجه با اینکه زندگی در ایران با توجه به شاخصههای رفاهی مثل سایر نقاط دنیاست و از آنها پایینتر نیست، مردم خود را در شرایطی پستتر از سایر مردم جهان، حتی مردمان کشورهای همسایه میپندارند و جامعهشان را سیاهترین جامعه تلقی میکنند. اگرچه واقعیت اینچنین نیست، در ذهن آنان این وضعیت و تصویر نقش بسته است. این نتیجه تفکری است که همچنان از دهههای گذشته نشأت گرفته و رسانه را امری حاشیهای میداند. علاوهبر این موضوع، بیان مسئولان ما همچنان به سبک و سیاق دهههای قبلی است. رهبر معظم انقلاب چندی پیش تصریح کردند که موضوع اطلاعرسانی دولت ضعیف است. این موضوع تنها محدود به دولت هم نمیشود و سایر عرصههای اجرایی را نیز دربرمیگیرد؛ چراکه هنوز رسانه به شکلی که باید، درک نشده و وقتی سخن از حکمرانی رسانه میشود گمان این است که باید بهوسیله تبلیغات شهری، ساخت یک سد یا تأسیس یک نیروگاه را مخابره کنند.
افزون بر این، هنوز برخی از مسئولان متوجه نشدهاند که نباید اجازه دهند دشمنان از طریق رسانه بر مردم حکومت کنند؛ لذا شاهدیم که هنوز این موضوع قطعی تلقی نشده که نباید بگذارند فضاهایی چون تلگرام و اینستاگرام و در کل فضای مجازی رایج کشور، به شکلی که دشمنان ما میخواهند کنترل شود!
در کشور هنوز بعضی مسئولان مخالف بسترهای مجازی ایرانی هستند و چشم امیدشان به فضای مجازی برآمده از دشمن است.
کنگره آمریکا برنامه تیکتاک را به سلاخخانه برده؛ چراکه بهخوبی موضوع حکمرانی رسانه را درک کرده است اما در جامعه ما شورایعالی فضای مجازی تصویب میکند که اینستاگرام و هر پلتفرم خارجی دیگری میتواند در پوسته ایرانی به فعالیت خود ادامه دهد. تداوم این وضعیت به این معناست که اگر مسئولان ما برترین خدمات را هم به مردم ارائه دهند باز هم مردم احساس یأس و ناامیدی دارند.