پناه دختران خشمگین و پسران پرخطر کجاست؟
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۴۰۹۳۵
زنگ خطر آسیب های اجتماعی دانش آموزان در شورای شهر تهران به صدا در آمد، آمار مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران نشان از وجود دختران خشمگین و پسرانی با رفتارهای خشن دارد.
خبرگزاری مهر: شیوع آسیب های اجتماعی میان جمعیت دانشآموزی کشور که طیف وسیعی از کودکان و نوجوانان را در برمی گیرد، کم نیست، اما تا به امروز کمتر به صورت کمّی (ارائه آمار و ارقام) از آسیب های اجتماعی دانش آموزان سخن به میان آمده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در گذشته احتیاط در ارائه آمار از سوی مسئولان وزارت آموزش و پرورش امری بدیهی بود و اگر آماری از آسیب های اجتماعی همچون اعتیاد و خودکشی از سوی نهادهای دیگر مانند بهزیستی یا نیروی انتظامی ارائه میشد، مسئولان آموزشوپرورش دست به تکذیب میشدند. اما در سال های اخیر رویکرد مسئولان وزارت آموزش و پرورش تغییر کرده است. آنان نیز می دانند با تکذیب، نه تنها مشکلی حل نمی شود بلکه به افزایش آسیب ها نیز می انجامد و اگر آماری از نهادهای دیگر ارائه شود دیگر وزارت آموزش و پرورش تکذیب نمی کند.
زنگ خطر آسیب های اجتماعی دانش آموزان در شورای شهر تهران به صدا در آمد
اما در نهایت مسئولی از وزارت آموزش و پرورش در جلسه شورای شهر پایتخت از آسیبهای اجتماعی سخن گفت و آماری ارائه داد که زنگ خطر آسیب های اجتماعی را بلندتر از گذشته به گوش رساند. گرچه مسئولان آموزشوپرورش شهر تهران در ارائه آمار آسیبهای اجتماعی دانشآموزان کمتر از سایر مسئولان این وزارتخانه در لاک سکوت و محافظه کاری فرو میروند و پیش از این نیز زنگ خطر آسیبهای اجتماعی از سوی اسفندیار چهاربند مدیرکل سابق آموزش وپرورش شهر تهران به صدا درآمده بود.
«در حال حاضر رفتار پرخطر در میان پسران در مقطع متوسطه اول ۱۹.۷ درصد و خشم بالا در میان دختران ۱۹.۶ درصد است که این ارقام نشان میدهد وضعیت خوبی وجود ندارد.» این جملات بخشی از آمار ارائه شده توسط عباسعلی باقری مدیرکل آموزشوپرورش شهر تهران در جلسه شورای شهر پایتخت است؛ آمارهایی که اینبار زنگ خطر آسیبهای اجتماعی را بلندتر به صدا در آورد، گرچه این آمار فقط مربوط به دانشآموزان پایتختنشین است و نمی توان آن را به کل کشور تعمیم داد.
برای آسیب های اجتماعی میان دانش آموزان در دیگر شهرها می توان به سخنان مهرزاد حمیدی؛ معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش در بیست و نهمین جلسه کمیته اجتماعی و فرهنگی شورای توسعه و امنیت پایدار شرق و غرب کشور در اردوگاه شهید باهنر استناد کرد.
در این ارتباط حمیدی گفت «ترویج آسیبهای اجتماعی در مناطق محروم و مرزی بسیار بیشتر از مناطق مرکزی کشور است و این موضوع ناشی از ترانزیت مواد مخدر از مرزهای شرقی و مواد الکلی در مرزهای غربی کشور است. براساس تحقیق های صورت گرفته، انحرافات اخلاقی، خشونت، خودکشی، دخانیات و بزهکاری به ترتیب بیشترین موارد آسیبهای اجتماعی را تشکیل می دهند و استان های خوزستان و خراسان رضوی بیشترین دانش آموز در معرض خطر را دارا هستند.»
جدا از صحبت های مسئولان کشور؛ آسیبهای اجتماعی با انواع مختلف میان نوجوانان که در گروه جمعیت دانشآموزی کشور قرار دارند به سهولت مشاهده میشود، از سیگار کشیدن نوجوانان تا خودزنی و خودکشی آنان و مورد اخیر که موجب تشویش و نگرانی افکار عمومی شد، خودکشی دو دختر نوجوان اصفهانی بود.
طرحهای بدون بازده در مدارس
با این وجود؛ مسئولان وزارت آموزشوپرورش معتقدند؛ برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی طرحهای مختلفی در دست اجرا دارند اما آنچه که در گفتگو با دانشآموزان و معلمان به آن میرسیم، توزیع چند دفترچه یا بروشور در برخی از مدارس برای آگاه سازی دانشآموزان از تهدیدات اجتماعی است، راهکارهایی که در مهار روند رو به رشد آسیبهای اجتماعی راه به جایی نخواهد برد.
در این باره باید به سند ائتلاف ملی نظام مراقبت اجتماعی از دانشآموزان (نماد) که اخیرا در آموزشوپرورش رونمایی شده است اشاره کرد که به دنبال مهار زمینههای آسیبهای اجتماعی در سه فضای مدرسه، خانواده و محله با تاکید بر مدرسه به عنوان جدیترین فضای اجتماعی کودکان و نوجوانان است.
اگرچه نادر منصور کیایی، مدیرکل دفتر مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی وزارت آموزشوپرورش معتقد است «در اجرای طرح نظام مراقبت اجتماعی دانشآموزان تاکنون موفق شدهایم، بخشهای آموزش و غربالگری را اجرا کنیم و قرار است وارد مرحله مداخلات و ارائه خدمات حمایتی به دانشآموزان شویم» اما بازده این فعالیتها در مدارس کشور مشهود نیست و انواع آسیبها با توجه به مناطق مختلف شهرها و بافت فرهنگی ساکنان آن منطقه، مدارس کشور را تهدید میکند.
بسیاری از کارشناسان آموزشی، ریشه آسیبهای اجتماعی در مدارس را کمرنگ شدن مباحث تربیتی و پرورشی میدانند به گونهای که عمده فعالیتهای مدارس به فعالیتهای آموزشی متمرکز است. مسئولان وزارت آموزش و پرورش نیز در سخنرانی های خود از تمرکز بر روی آموزش گلایه دارند.
دانش آموزانی که هیچ انگیزهای برای تحصیل ندارند
در این ارتباط؛ عباس فرجی کارشناس مشاوره در آموزشوپرورش می گوید: در حال حاضر ما دانشآموزانی داریم که هیچ انگیزه تحصیلی ندارند چون افقی روشن را در پیش رو نمیبینند این افق تضمین شغلی به آنهاست یعنی آنها میخواهند بدانند نتیجه این نشستن در کلاس برایشان چیست؟و چون این افق برایشان روشن نیست دچار گیجی میشوند.
او ادامه می دهد: نگاه صرف آموزشی نتیجه آموزشی میطلبد شما وقتی موفقیت را با مدرک تحصیلی و دانشگاه خوب گره میزنید نتیجه همین وضعیت کنونی میشود.
فرجی بیان می کند: کدام مدرسه در کشور بر رشد مهارتهای زندگی دانش آموزان تاکید میکند؟ کدام مدرسه بر اساس متدهای روانشناختی گام بر میدارد که آسیب اجتماعی را به حداقل برساند؟ کدام مدرسه به دانشآموزان ارتباط متقابل میآموزد و کدام مدرسه روشهای تاب آوری در برابر مشکلات را میآموزد که دانشآموز وقتی در تنگنا قرار گرفت خودکشی نکند؟
وی اضافه می کند: دانشآموزان امروزی افسرده، نگران و خشمگین هستند در طرف دیگر داستان معلمان هستند که باید دانشآموزانی را آموزش دهند که نه افق دیدی دارند و نه انگیزهای برای ادامه تحصیل از طرفی افسرده، نگران و خشمگین هم هستند و این نقطه آغازین بسیاری از تنشها در مدارس میشود.
نیروهای اجرایی دفتر آسیبهای اجتماعی در کجای مدرسهاند
فرجی با اشاره به اینکه مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران گزارش افزایش رفتارهای پر خطر پسران و خشم دختران دانش آموز متوسطه اول را به شورای شهر ارائه کرده است و از طرفی به تازگی دو دختر دانش آموز اصفهانی به آن شکل خودکشی کردند، گفت: متولی این مباحث در آموزش و پرورش کیست؟دفتر آسیبهای اجتماعی؟ نیروهای اجرایی این دفتر کجا هستند و عملا چه نقشی در مدارس دارند؟
او ادامه می دهد: در آمار جناب آقای باقری آمده است که رفتار پر خطر در میان پسران در مقطع متوسطه اول ۱۹.۷درصد و خشم بالا در میان دختران ما ۱۹.۶ درصد است و در ادامه گفته است که حدود ۶۶ درصد از دانش آموزان در پاسخ به این سئوال که اگر مشکلی برای شما پیش بیاید چه کسی به شما کمک خواهد کرد به جای خانواده، همسالان و دوستان خود را معرفی کردهاند. این نشان از آن دارد که نقش خانوادهها در این موضوع کم رنگ است و در پایان گفته که هیچ نهادی مسئولیت امور خانواده را به عهده نگرفته است.
این کارشناس مشاوره در آموزشوپرورش بیان می کند: در مباحث آماری به خصوص این دست آمارها که مرجع درستی در دست نیست و مشخص نشده است که این آمار را چه کسی یا چه گروه و سازمانی تهیه کرده کمی باید محتاط بود. ولی ما ملاک را خود این آمار در نظر میگیریم و باید بگویم بر اساس شواهد در تمام دنیا عموما آمار واقعی بیش از آن چیزی است که منتشر میشود.
او بیان می کند: یعنی گاهی تا دو برابر یک آمار را میتوان واقعی در نظر گرفت با این اوصاف رفتار پرخطر در پسران و خشم دختران می تواند حدود ۴۰ درصد باشد، مدعای کلام من هم میتواند آماری باشد که آقای چهاربند مدیرکل سابق آموزش و پرورش شهر تهران در چند سال قبل ارائه دادند که نزدیک به واقعیت بود.
فرجی بیان می کند: این آمار می تواند علت خودکشی دو دختر دانش آموز اصفهانی را تبیین کند وقتی ما ۴۰ درصد خشم در دختران متوسطه اول داشته باشیم دو مکانیزم در مواجهه با این خشم خواهیم داشت درونریزی خشم و برونریزی خشم.
فرجی ادامه می دهد: یعنی این دختران خشمگین وقتی بخواهند خشم خود را به بیرون انتقال دهند حجم سنگینی از رفتارهایی که به پرخاشگری منجر میشود را شاهد خواهیم بود. اگر خشم خود را به درون انتقال دهند با حجم سنگینی از افسردگی در دختران روبه رو خواهیم بود و یکی از شایع ترین علائم افسردگی افکار خودکشی یا اقدام به خودکشی است، پس در تحلیل آمار مدیرکل آموزشوپرورش شهر تهران می توان گفت که ۴۰ درصد از دختران دانشآموز احتمالا افسرده هستند و این را مشاوران مدارس میتوانند تایید یا تکذیب کنند ولی من زیاد دور از واقعیت نمیدانم.
او با صراحت می گوید: در خصوص دو دختر اصفهانی جدا از اقدامشان باید به فیلم قبل از خودکشی آنها توجه دقیقی داشت سیلی محکمی که زیر گوش آموزش و پرورش و در سطح وسیع زیر گوش جامعه نواخته شد.
آیا معلم و مشاور وقت شنیدن مشکلات دانشآموزان را دارند
او ادامه می دهد: فکر میکنم بیش از آنکه برای آن دو دختر ماتم سرایی کنیم، باید موشکافانه این اتفاق را مورد بررسی قرار دهیم چرا که شاهد سونامی این رفتارها تا چند سال آینده در جامعه خواهیم بود، آمارها نشان میدهد میزان خودکشی در کشور به صورت تصاعدی در حال افزایش است و برای جلوگیری از آن باید کل جامعه را بسیج کنیم. حال اگر به ادامه گفتههای مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که مرجع رفع این مشکلات از دید دانشآموزان، دوستانشان هستند یعنی در پاسخ به این سوال منبع مشورت شما برای مشکلات چه کسانی هستند ۶۶ درصد گفتهاند که دوستانشان مهمترین منبع آنها خواهند بود.
این کارشناس مشاوره در آموزشوپرورش اضافه می کند: باید این سئوال را از مدیرکل آموزشوپرورش شهر تهران پرسید که از نظر شما این دانشآموزان چه پاسخی باید به این سئوال میدادند، باید میگفتند به معلمانی رجوع میکنیم که در کلاس ۴۰ نفره در حال تدریس هستند و حوصله و توان صحبت کردن در همان کلاس را نیز از دست میدهند؟ به مشاوران که آنقدر درگیر هدایت تحصیلی شدهاند که اگر پشت دفترشان هم خودمان را حلق آویز کنیم فرصت نمیکنند سرشان را از روی برگهها بالا بیاورند یا باید به سراغ مدیران برویم که هنوز سرانه سال گذشته مدرسه را هم نگرفتهاند.
او بیان می کند: اگر کمکهای مردمی نباشد آب و برق مدرسه هم قطع خواهد شد. طبیعی است در این وانفسایی که در آموزش و پرورش وجود دارد و هیچ اتاق امنی برای دانش آموز نیست که در آن بنشیند و با یک نفر صحبت کند، مهم ترین منبع کسب اطلاعات همسالان میشوند.
فرجی بیان میکند: البته آموزشوپرورش معتقد است که دفتر آسیبهای اجتماعی را در تمامی استانها و مناطق دارد ولی باید پرسید این دفتر عملا چه کار مهمی انجام داده است جز اینکه این آمارها را منتشر و جامعه را ملتهبتر کند؟ اساسا این دفتر آیا نیروی متخصصی در مدارس دارد که با موج اولیه آسیبهای اجتماعی مواجه شود ؟ بخش زیادی از این مشکلات به مشاوران مدارس ارجاع داده میشود البته اگر مدرسه مشاور داشته باشد چرا که میدانیم در حال حاضر فقط در دوره متوسطه اول مشاور داریم و آنها نیز عمدتا تمرکزشان بر روی دانش آموزان پایه نهم و هدایت تحصیلی است.
این روزها آسیبهای اجتماعی در انواع مختلف و حتی در پدیدههای نوظهور همچون خون بازی دختران، نسل فردای کشور را تهدید میکند و با برگزاری جلسات مختلف بدون طراحی برنامههای عملیاتی و داشتن نیروهای اجرایی مناسب و کارآمد نمیتوان در این عرصه موفق عمل کرد.
از سوی دیگر ماجرا نیز باید به این نکته دقت داشت که روشهای پیش گرفته شده در مدارس و تمرکز صرف بر مسائل آموزشی در بروز این وضعیت چه نقشی داشتهاند.
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۴۰۹۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عقبنشینی پسران از مبارزه با غول کنکور/ آسیبهای کاهش مردان تحصیلکرده
محمدرضا نیک نژاد می افزاید: هر جامعه انسانی از دو جنس مکمل هم تشکیل شده و آن حضور زن و مرد در عرصه های گوناگون علمی، آموزشی، اجتماعی، صنعتی و غیره است که می تواند برای رسیدن به اهداف در هر ساختاری که این دو جنس قرار می گیرند کمک کننده باشد. بنابراین کمبود هر یک از این دو می تواند آسیب های جدی به جامعه انسانی وارد کند.
وی ادامه می دهد: در دهه ها و سده های گذشته، حضور نداشتن زنان در عرصه های گوناگون، آسیب هایی به جامعه ایران وارد کرد و حال اگر جریان جامعه به سویی برود که تعداد مردان در زمینه تحصیلات کم شود، آسیب های دیگری به جامعه وارد خواهد شد که ضروری است با روش های مختلف از این روند جلوگیری شود.
این کارشناس حوزه تعلیم و تربیت می گوید: در واقع نه آموزش و پرورش و نه آموزش عالی، هیچ یک در این زمینه مقصر نیستند چراکه نگاه جامعه از جمله مردان جوان، به ادامه تحصیل تغییر کرده است و علاقه به تحصیل در آنان دچار افت شدیدی شده به این دلیل که ناامیدی بسیار گسترده ای بین مردان جوان ایجاد شده است.
جایگاه تحصیل در اشتغالزایی جوانان
نیک نژاد اذعان می دارد: متأسفانه جوانان به این باور رسیده اند که ادامه تحصیل پیامدهای شغلی مستحکمی ندارد و درس خواندن نمی تواند زندگی هرچند متوسطی را برایشان تأمین کند. بنابراین تحصیلات، چندان جایگاه و پایگاهی بین مردان جامعه ندارد و اشتغال زایی که قرار است در پی گرفتن مدرک به وجود آید رنگ باخته است. به همین سبب خیلی از افراد انگیزه ای برای ادامه تحصیل ندارند.
محمد رضا نیک نژاد، کارشناس آموزشیاین کارشناس آموزشی می گوید: این نسل ناامید است و بنا به تحلیل خود، دانشگاه را راهی برای رسیدن به یک زندگی متوسط نمی داند بنابراین جامعه ما نیازمند اصلاح است آن چنان که باید با افزایش ظرفیت های شغلی که تحصیلات در آن اثرگذار باشد، جوانان را به ادامه تحصیل ترغیب کرد.
وی درباره بازماندگان از تحصیل اذعان می دارد: متأسفانه معضل بی توجهی به تحصیل تنها درباره کنکور نیست بلکه بسیاری از پسران جوان جامعه ما حتی تحصیل در دوره دبیرستان را برای زندگی آینده مفید نمی دانند و این مهم یکی از مشکلات آموزش و پرورش است که بازماندگان از تحصیل را به وجود آورده است.
آموزش مهارت های اخلاقی و انسانی
نیک نژاد تصریح می کند: تحصیل در دانشگاه جدا از ایجاد شغل و امرار معاش، سبب ایجاد فرهیختگی در لایه های مختلف جامعه می شود. بنابراین هر انسانی در مسیر درس خواندن می تواند مهارت های اخلاقی، انسانی، اجتماعی و فردی خود را افزایش دهد و به سطحی برسد که بتواند بهتر با جامعه ارتباط برقرار کند.
متأسفانه معضل بی توجهی به تحصیل تنها درباره کنکور نیست بلکه بسیاری از پسران جوان جامعه ما حتی تحصیل در دوره دبیرستان را برای زندگی آینده مفید نمی داننداین کارشناس حوزه تعلیم و تربیت ادامه می دهد: در حال حاضر آموزش رسمی در سراسر دنیا گرفتار چنین معضلی شده است اما در ایران بیشتر از میانگین جهانی است به این سبب که هم چنان درون مایه های آموزشی در کشور ما، مهارت های فردی و اجتماعی برای دانش آموز و دانشجو را در پی ندارد.
نیک نژاد بیان می کند: در حال حاضر در جوامع مختلف، تحصیلات برای بخش بزرگی از جوانان نمی تواند داشته های مهم را برای یک زندگی معمولی به وجود آورد به سبب این که بسیاری از آموزش های دانشگاهی، ارتباط چندانی با زندگی کنونی و آینده بچه ها ندارد.
این کارشناس آموزشی می گوید: در کشور ما مهم ترین بخشی که باید در این زمینه به آن پرداخته شود سوق دادن آموزش عمومی که همان ۱۲سال است و نیز آموزش عالی، به جایگاهی است که بتواند برای زندگی کنونی و آینده افراد جامعه کاربردی تر باشد و در واقع دانشجو به این امید برسد که تحصیلات، افزون بر ایجاد شرایط استخدامی و اشتغال زایی، می تواند گره گشای خود، خانواده و جامعه اش باشد.
نیک نژاد تأکید می کند: در این راستا دولت، مردم، نهادهای مدنی و رسانه ای باید دست در دست یکدیگر، فضایی فراهم کنند تا جوانان به سطحی از امید برسند که در مسیر درس خواندن باقی بمانند و یقین داشته باشند که تحصیل می تواند در آینده برایشان علاوه بر پیامد اقتصادی، پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و غیره داشته باشد.
عفت زارع