Web Analytics Made Easy - Statcounter

نشست اعضای شورای راهبردی آموزش زبان فارسی در شبه قاره هند، به منظور بررسی سند راهبردی زبان فارسی در این منطقه و بررسی گردآوری نسخ خطی فارسی در هند برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی بنیاد سعدی، در این نشست که با حضور فرهاد پالیزدار، معاون امور بین الملل بنیاد سعدی، احسان اله شکرالهی کارشناس مرکز تحقیقات هند و مسولان اعضای شورای راهبردی هند، که متشکل از رایزنان سابق فرهنگی، مسئولان خانه فرهنگ و تحقیقات زبان فارسی در هند هستند برگزار شد، ابتدا زینب کوشکی، کارشناس این منطقه، گزارشی از سند راهبردی کشور هند که حاصل شوراهای راهبردی قبلی بود، ارائه کرد و  سپس هر یک از اعضا دیدگاه ها و تجربیات خود را در هند بیان کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کریمیان، یکی از رایزنان فرهنگی سابق در شبه قاره هند، از راه های گسترش زبان فارسی را توجه به برگزاری نمایش و جلسات شعر کلاسیک و مدرن عنوان کرد و گفت: در آن دوره از یک گروه تئاتر جوانان با موضوع شاهنامه حمایت کردیم و نتیجه کار فراتر از انتظار ما بود و حدود ۳۰ قسمت از داستان های شاهنامه توسط این گروه به نمایش در آمد. بنابراین یکی از راه­های گسترش زبان فارسی در هند، پرداختن به شاهنامه فردوسی است. زیرا در خود شاهنامه به رابطه ایرانیان و هندیان اشاره شده است و فردوسی در مقدمه شاهنامه، هندیان را آشنایان ایرانیان به حساب آورده است.

وی همچنین گفت: همچنین بنا بر شرایط آب و هوایی، کتاب ­ها و نسخه­ های خطی در کتابخانه ­های جنوب هند مانند بنگلور، کلارا و مدراس سالم تر مانده است و بنابراین ما باید برای دستیابی به نسخه­ های خطی در منطقه جنوب هند نیز حضورفعالی داشته باشیم.

این رایزن فرهنگی پیشکسوت در حوزه هند، با بیان آنکه باید به نقش زبان فارسی در هر منطقه از کشور هند توجه داشت، گفت: زبان فارسی در منطقه‌ای به نام «مدراس» زبان تجارت و در برخی مناطق مانند «بنگلور» زبان تاریخ است؛ چرا که اسناد تاریخی مهمی در این منطقه وجود دارد که برای دانشجویان ایران و استادان تاریخ مهم است. بنابراین برای فعالیت در کشوری با این همه ظرفیت نباید تنها به اعزام یک کارشناس اکتفا کرد و باید با دانشگاه ­ها، تبادل استاد و دانشجو صورت گیرد.

وی در پایان پیشنهاد داد: اگر بتوانیم با افغان‌­ها، تاجیک­‌ها و ازبک­‌ها در خصوص هند، همکاری­‌های مشترک داشته باشیم بسیار خوب است. زیرا یک سری روابط فرهنگی و تاریخی میان ما و هند و این مناطق، مشترک است.

در ادامه این نشست، ضیایی که مدتی مسئولیت خانه فرهنگ در هند را بر عهده داشته است، با بیان اینکه بحث زبان فارسی در هند از یکسو باید جدی گرفته شود و از سوی دیگر بسیار دشوار است، گفت: توجه داشته باشید که یک زبان برای اینکه قابلیت گسترش داشته باشد باید زبان علم، سیاست و یا اقتصاد باشد. به طوری که هگل می‌گوید من آمدم تا به زبان آلمانی فلسفه بیاموزم و به همین طریق آلمانی به زبان فلسفه تبدیل شد. با توجه به تاکید مقام معظم رهبری بر تبدیل زبان فارسی به زبان علم، باید در مناطقی مانند هند که زبان فارسی قابلیت فراوانی برای رشد دارد، اقدام­های موثرتری انجام داد.

وی در ادامه افزود: برای گسترش زبان فارسی در هند به اعتماد سازی نیاز است و یکی از اقدام هایی که باید در همین راستا انجام شود تصحیح نسخه‌­های خطی است. من خودم نسخه رامایانا را تصحیح کردم که مورد توجه مسئولان هند نیز قرار گرفت. بنابراین ما باید به طور متقابل در برنامه­های فرهنگی هند شرکت کنیم تا اعتماد آنان جلب شود.

این مسئول سابق خانه فرهنگ ایران در هند، در خصوص نسخه­‌های خطی فارسی در این منطقه گفت: یکی از اقدام‌­هایی که ما در این خصوص انجام دادیم، گردآوری مجموعه علمی و کاملی به تاسی و با بهره‌گیری از کتاب «نقش پارسی بر احجار هند» علی اصغر حکمت بود. برای گردآوری چنین مجموعه ­ای، تمام پایان نامه­ های موجود و فصل نامه ­هایی که در این زمینه در هند منتشر می شود را مطالعه و بررسی کردیم و حدود ۴۰ هزار فریم عکاسی نیز از کتیبه ها گرفته شده است.

یوسف دهی، از دیگر رایزنان فرهنگی سابق در هند نیز به لزوم ارتباط بیشتر با مردم و دانشگاهیان هند در زمینه گسترش زبان فارسی اشاره کرد و گفت: به طور کلی کشورهایی مانند هند، افغانستان و تاجیکستان باید جزو قلمرو زبان فارسی محسوب شود و اقدام­ ها در هند به خصوص در زمینه ارتباطات دانشگاهی باید بسیار بیشتر شود. به عنوان مثال با توجه به اینکه در حال حاضر تعداد کمی از هندی ­ها همت می­کنند و به تحصیل زبان فارسی در هند می ­پردازند، اگر شرایطی فراهم شود تا این دانشجویان چند ماهی برای تحصیل در ایران اقامت داشته باشند، بسیار تاثیر گذار خواهد بود.

وی در ادامه افزود: همچنین تا کنون چند جلد دانشنامه زبان و ادب فارسی در هند به چاپ رسیده است و می ­توان به استادان زبان فارسی در هند بودجه اختصاص داد تا این دانشنامه را ادامه دهند و مقاله­ هایی در این زمینه بنویسند.  

این رایزن سابق فرهنگی در خصوص نسخه­ های خطی نیز گفت: با توجه به اینکه تعداد نسخ خطی مسلمانان در هند بالاست و تمایل دولت  هند بیشتر به چاپ آثار هندوهاست، باید در این زمینه بسیار با ظرافت عمل کرد. در واقع این خلا را ایران باید با تشویق جوانان به یادگیری زبان فارسی پر کند.

یمینی نیز با اشاره به آنکه در هند نارضایتی‌­هایی مبنی‌بر عدم ارتباط مناسب ایران با مخاطب وجود دارد، راهکارهای پیشنهادی خود را «گسترش زبان فارسی در تمام استان­‌های هند توسط دانشجویان دکترای زبان فارسی»، «استفاده از استادان آموزش زبان فارسی در رابطه با فهرست نویسی نسخه­‌های خطی»، «شناسایی کتابخانه­ هایی که تا کنون اقدام به تصویربرداری دیجیتال از آن‌ها نشده است»، «شناسایی و فهرست‌برداری نسخه‌­های خطی بی نظیر و کم نظیر که ممکن است بسیار قدیمی نیز باشند»، «چاپ و انتشار نسخه­‌های قدیمی و بسیار مهم که می‌توان پس از شناسایی و تصحیح انجام داد» و «عقد قرارداد با کتابخانه‌­های هند در خصوص مبادله تصویرهای دیجیتالی نسخه های خطی» اعلام کرد.

وی همچنین تاکید کرد تعامل با کتابخانه ­های هند باید بیشتر شود و در صورت عمل به تعهدات خودمان، نظیر تحویل یک نسخه از تصویرهای دیجیتال نسخه­‌های خطی به هر کتابخانه، اعتماد و همکاری آنان بیشتر خواهد شد.

نجفی از دیگر رایزنان سابق فرهنگی در شبه قاره هند نیز با بیان آنکه هندوستان برای ایران از لحاظ فرهنگی، اقلیمی، تاریخی و ... مملو از فرصت است، گفت: با توجه به فرصت ­هایی که در کشور هند برای گسترش زبان فارسی وجود دارد، این امکان هست تا زبان فارسی در هند به زبان علمی و دانشگاهی تبدیل شود. یکی از اتفاق­ های مهم در این خصوص، راه اندازی نهضت ترجمه آثار هندی ­هاست. زیرا آثار بزرگی از ارتباطات میان ایرانی ­ها و هندی ­ها وجود دارد که هنوز  ترجمه نشده است.

وی در ادامه افزود: باید فرصت تحصیل هندی­ ها در ایران فراهم شود. اگر تنها از هر ایالت هند، یک دانشجوی زبان فارسی در ایران بورسیه شود، ۳۰ دانشجوی زبان فارسی از هند خواهیم داشت. همچنین باید به مدرسه ­های هند نیز توجه داشت زیرا زبان فارسی از نظر فرهنگی برای هندی­‌ها بسیار مهم است به طوریکه من به مدرسه ­ای در هند رفتم و کتاب گلستان را جزو کتاب­های درسی دیدم.

فولادی از دیگر مسئولانی که در هند در راستای گسترش زبان فارسی فعالیت داشته است، گفت: راه اصلی ما در هند، استفاده از فرصت­ های موجودی است که دولت هند برای ما فراهم کرده است زیرا بودجه‌­ای که ما در اختیار داریم یک هزارم هزینه­ای نیست که دولت هند برای زبان فارسی صرف می­کند. بنابراین ما باید هنر هماهنگ کردن فرصت‌­ها و ظرفیت­‌های داخلی هر کشور را داشته باشیم.

وی در ادامه افزود: در خصوص نسخه­ های خطی، شورای ملی نسخه ­های خطی هند بسیار قوی عمل می­کند ولی با توجه به گفته­‌های خودشان به کارشناس متخصص احتیاج دارند بنابراین ما می توانیم با آنها همکاری کنیم. همچنین بسیاری از  موسسه­‌ها در هند با مشکل استاد زبان فارسی مواجه هستند و ما نزدیک به پنج سال است استاد زبان فارسی به کشور هند اعزام نکرده ایم.

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۴۴۳۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شاعری که براساس دانش ادبی شعر نسروده!

فرهاد طاهری، پدرش، محمدحسین طاهری را شاعری می‌خواند که براساس قریحه شعر سروده نه براساس توانایی دانش ادبی می‌گوید او به جریان‌های ادبی رایج، کمترین اعتنایی نداشت. با توجه به اینکه در شهری می‌زیسته که زبان‌های تاتی تاکستانی و ترکی رایج است، اشعارش در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است.

فرهاد طاهری، دانشنامه‌نگار و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران  دیوان اشعار پدرش، محمدحسین طاهری را گردآوری و به تازگی راهی بازار نشر کرده است. او در گفت‌وگویی مکتوب با ایسنا درباره ویژگی‌ شعرهای این دیوان توضیح داده است.

 متن گفت‌وگو در پی می‌آید:

 در ابتدا درباره این دیوان شعری توضیح می‌دهید؛ درباره سبک شعری شاعر، تعداد اشعار و مضمون‌هایی که در این شعرها به کار گرفته شده است.

پیش از پاسخ دادن به پرسش‌های شما، لازم می‌دانم از توجه آن خبرگزاری پرمخاطب به انتشار دیوان طاهری سپاسگزاری کنم.

دیوان طاهری مجموعه کامل سروده‌های فارسی زنده‌یاد محمدحسین طاهری است. محمدحسین طاهری (١٣١٣ - ١٣٩٠)  از مردم تاکستان و آموزگار و مدیر دبستان در آن شهر بود. دیوان در ۶٢٩ صفحه تدوین شده است که از این صفحات، ٣٠ صفحه نمایه اشعار و اعلام است و حدود ٢٠ صفحه هم پیشگفتار تدوینگر و صفحات پیش از متن است؛ بنابراین ۵٨٠ صفحه، متن اصلی دیوان را شامل می‌شود و به تقریب می‌توان گفت دیوان طاهری دربردارنده حدود ٩ الی ١٠ هزار بیت اشعار فارسی است.

به لحاظ سبک شعر، اشعار دیوان طاهری در قصاید، به سبک خراسانی و در دیگر قالب‌های شعر (غزل، مثنوی، ترکیبات و مسمطات و رباعی و دوبیتی) اشعار به طرز سبک عراقی است. در این دیوان، قصایدی آمده که کاملا روشن است شاعر در سرودن آنها به قصاید فرخی سیستانی و ناصر خسرو نظر داشته است. همچنین استقبال‌ها و تضمین‌هایی که از غزلیات و مسمطات سعدی و غزلیات حافظ کرده پیروی شاعر را از سبک عراقی نشان می‌دهد. در بعضی از اشعار البته نمونه‌هایی از سبک دوره بازگشت مخصوصا تحت تأثیر اشعار قاآنی کاملا مشهود است اما در سراسر دیوان رد پایی از سبک هندی دیده نمی‌شود. چند نمونه هم البته شعرهایی در دیوان هست که متأثر از شاعران معاصر مانند افسانه نیما و بعضی غزلیات شاملو و سایه و شهریار است. 

 ویژگی‌های دیوان طاهری

به لحاظ مضامین شعر، می‌توانم بگویم اغلب اشعار دیوان طاهری همان مضامین سنتی و قدمایی شعر فارسی است. علاوه بر آن شاعر به مسائل اجتماعی هم توجه کرده است. این نکته را من در مقدمه دیوان  مشروح نوشته‌ام و فکر کنم بهتر است همان توضیح را اینجا برای خوانندگان این مصاحبه عینا نقل کنم :

«درون مایۀ اشعار عمدتا صبغه و حال و هوایی عاطفی  و عاشقانه دارد و جنبه‌های انسانی و اجتماعی نیز در سراسرآن مشهود است . سروده‌های طاهری هم، به مانند بسیاری از سروده‌های طرز قدمایی‌، مظهر تمام عیارِ همان  دغدغه‌ها و پرسش‌های همواره پایان ناپذیر ذهنیت شاعرانۀ هویت و اندیشۀ ایرانی است : پرسش و جست‌وجوگری از معمای آفرینش و هستی، حیرت و درماندگی، عشق، دلتنگی و  هجر و فراق، یأس وامید، حق‌گزاری و سپاس و ستایش و نکوهش، حسرت برگذشته و پشیمانی، نجوا و گفت‌وگوهای با خویش و...  

 شاعر این سروده‌ها  نیز در سراسر اشعار خود به  همان احوالات شاعرانه و برخوردار از اوصاف اخلاقی و شخصیتیِ ملهم از طرز نگریستن شاعرانه به عوالم روحی و دنیای بیرونِ خود به تمام و کمال دچار بوده است. به مقتضای شاعرانه اندیشیدن و سخن گفتن، دستخوش «زیروزبرشدن‌های عاطفی واحساسی» شده و  گاه و بیگاه نیز رشتۀ سخن  به دست «قضاوتِ  پُر تناقض» داده است. 

فارغ از آنچه گذشت، دیوان طاهری همچنین حائز بعضی نکته‌ها و گفته‌هایی است به نظر  شایستۀ اعتنا و تأملِ بیشتر که بررسی اجمالی آن‌، چه بسا ذهن و توجه خوانندگان این اشعار را فزون‌تر  معطوف خود کند و آنان را به جزئیات و آگاهی‌هایی راهنمون شود که در فهم دقیق‌تر و   روشن‌ترِ گذشته شاعر و گذشته‌های زادگاه او،  فراوان دستگیر و راهگشا باشد.  

نخست، خواننده نکته بین دیوان طاهری، از سرگذشت و مهم‌ترین وقایع  زندگانی شاعر   و نیز از دلخوری‌ها و غم‌ها و شادی‌ها و باورهای فرهنگی و اعتقادی‌، و از قضاوت‌ها  و آراء  ستایشگر یا منتقدانه او درباره معاشران و دوستان و اقوام و نزدیکان  و حتی از اظهارنظرهای او درباره خانواده‌اش مطلع می‌شود. بخشی از دیوان طاهری، درواقع نوعی شرح‌حال‌نگاری منظوم است که  پاسخ‌دهنده  پرسش خوانندگان و جویندگانی است که بخواهند روایت زندگانی شاعر را از زبان خود او بشنوند.

جنبه مهم دیگر دیوان طاهری، گزارش‌هایی  است عمدتا دقیق و مستند و جزئی‌نگرانه  (و با ذکر تاریخ) از  محیط و رویدادها و پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی روزگار و زادگاه  شاعر  که به روایت او در ضمن اشعاری بسیار، به نظم آمده است مانندِ شکوه‌ها از: مالکیت زمین‌های کشاورزی و مصائب زراعت و باغداری، خشکسالی، بلاها و مصیبت‌های طبیعی و آسمانی، مسائل درمان و بهداشت و آموزش و پرورش، معضلات بیمه بازنشستگان، تنگی معیشت و حقوق نابسنده فرهنگیان ومعلمان،  گرانی و کمبود اقلام و سهمیه‌بندی‌ها، بی‌لیاقتی و نادرستکاری صاحبان حرفه‌ها و مشاغل (اعم از وکیل و پزشک و بنا و پیمانکار و...)؛ همچنین  گرامی‌داشت دوران دفاع مقدس از وطن و ادای احترام به شهیدان و اسیران و آزادگان؛ حق‌سپاسی از انسان‌های لایق و خدمتگزار ؛ در مرثیه و منقبت پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصوم درضمن اشعاری آئینی و مذهبی ، سوگ‌سروده‌هایی در  غم درگذشت مشاهیر و استادان بزرگ ادب وتاریخ و فرهنگ ایران  و فرهنگ پروران و معلمان، و گزارش اخبار کانون‌های فرهنگی و انجمن‌ها ومحافل ادبی وشب‌های شعر و سخنرانی و... 

از این نظر در دیوان طاهری، جلوه‌ها وصحنه‌هایی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی زمانه و زادگاه شاعر، به نظم کشیده شده است. در  گزارش‌ها و روایتگری‌هایی هم که  دار سخن  صرفا به گردِ مسائل «اجتماعی و شأن وجدانِ کاری و پای بندی به اخلاق و درستکاری»  بوده است البته این  دسته از سروده‌ها تنها «صبغه گزارش و روایت» محض ندارد. در بیشتر این اشعار، رگه‌ها و رد پاهایی از «انتقاد و نقد و تذکر و تحذیر  و هشدار و راه نشان دادن و برحذر داشتن از بیراهه و انحراف و به خطا رفتن»  خود را نمایانده است درواقع می توان این قبیل اشعار را به نوعی نخستین نمونه‌های «شعر متعهد اجتماعی» و  نیز اولین تجربه‌های «نقد اجتماعی مصلحانه» در «ساحت شعرفارسی» در زادگاه شاعر دانست. این نوع شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری البته با بسیاری از سنن غالبِ سرودن چنین اشعاری در ادبیات فارسی نیز سازگاری چندان ندارد . لحن و زبان اشعار او ، اگر نگویم تماما بلکه قریب به تمام، برکنار از «هزل و هجو وتیزو تندی و رکیکی کلام» است. این مضمون در ادبیات فارسی (شعر یا نثر منتقدانه اجتماعی و متعهد)   در ذات خود پذیرای هرنوع  کلام و واژه «تند وبه دور از نزاکت رایج در گفتار» و موافق با لحن و بیان «هزل و هجوآمیز» است و شواهدی بسیار هم از آن در سابقه و سنت ادبیات فارسی و در دیوان‌ها و تذکره‌ها برجای مانده است. اما شواهد شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری، با بیانی مؤدبانه ولحنی برخوردار از وجاهت کلام، بامخاطبان به سخن آمده‌ند.» 

 شاعری که دوگانگی نداشت

شما گردآورنده و تدوین‌گر شعرهای پدرتان هستید، در واقع با این شاعر زیسته‌اید و تجربه زیسته او را از نزدیک مشاهده کرده‌اید، چقدر شخصیت شاعر به شعر هایش نزدیک بوده و در واقع تجربه زیسته‌اش در شعرهایش نمود دارد؟ 

در شخصیت ایشان اصولا در هیچ زمینه‌ای دوگانگی وجود نداشت. در تمام مسائل، حرف و عملش یکی بود. همهٔ کسانی که او را می‌شناسند اعم از دانش‌آموزانش یا معلمانی که سال‌ها همکارش بوده‌اند و نیز دیگر اهالی تاکستان به این نکته اذعان دارند که هیچ تفاوت و اختلافی میان گفتار و کردار ایشان ملاحظه نکرده‌اند. این ویژگی در تمام اشعار او کاملا مشهود است. زمینه و بستر بسیاری از اشعار منتقدانه او هم دقیقا از همین ویژگی شخصیت ایشان نشئت می‌گرفت. بعد هم باید این نکته را اضافه کنم او براساس قریحه شاعری و تجربه هنری این اشعار را سروده است ونه براساس توانایی دانش ادبی. بسیارند استادان و دبیران ادبیات فارسی که براساس دانش ادبی و معلومات خود شعر می‌گویند که البته موفق هم نبوده‌اند.

کم‌ترین اعتنایی به جریان‌های ادبی نداشت 

 شاعر این شعرها، دور از پایتخت به کار شعری پرداخته است، این موضوع چقدر در کار او تأثیر گذاشته است  و چقدر ایشان به جریان‌های ادبی توجه نشان داده است؟

من فکر می‌کنم اهمیت فرهنگی دیوان طاهری در همین ویژگی است که شاعر آن دور از پایتخت و در شهری می‌زیسته که زبان‌های تاتی تاکستانی و ترکی در آنجا رایج بوده است. از این لحاظ دیوان طاهری در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است و از این جنبه هم باید این دیوان معرفی و نقد و بررسی شود.

اما در خصوص «جریان های» ادبی رایج، می‌توانم بگویم شاعر، کمترین توجه و  اعتنایی به آن نداشت. تلقی او از مقوله شعر و ادبیات فارسی، فقط تعمق در دیوان شاعران بزرگ بود. همیشه هم کلیات سعدی، دیوان حافظ، شاهنامه فردوسی، مثنوی و غزلیات شمس، دیوان وحشی بافقی، فخرالدین عراقی، عارف قزوینی، ایرج میرزا، ملک الشعرای بهار، رهی معیری، اهلی شیرازی، قاآنی را در دست داشت و مطالعه می‌کرد. از میان شاعران معاصر هم فقط شهریار و سایه را مرتب می‌خواند. کمترین علاقه‌ای هم به سهراب سپهری و فروغ و اخوان ثالث نداشت. البته به حسین منزوی ارادت داشت و از اشعار او لذت می‌برد.

درباره این «جریان‌های ادبی» یاد خاطره‌ای افتادم و فکر کنم بد نباشد ذکر کنم. من در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ادبیات فارسی خوانده‌ام و در دوره دانشجویی سخت شیفتهٔ مسائل شعر نو و جریان‌های تجددگرایی ادبی بودم. زنده یاد دکتر فرشیدورد، استاد نقد ادبی و سبک‌شناسی ما بود. بارها سرکلاس با دکتر فرشیدورد درخصوص شعر نو و جریان‌های ادبی معاصر بحثم شده بود. دکتر فرشیدورد کمترین اعتنایی به این مسائل نداشت. یادم هست زنده یاد پدرم برای جشن فارغ‌التحصیلی من غزلی سروده و به نشانی گروه ادبیات فارسی پست کرده بود. نامه پدر چند روز بعد از فارغ التحصیلی به دستم رسید. وقتی رفتم گروه ادبیات نامه‌ام را بردارم دکتر فرشیدورد هم در گروه بود و با هم قدم زنان به بیرون دانشکده رفتیم. طی راه، ماجرا را گفتم. دکتر فرشیدورد با نهایت بی‌اعتنایی گفت پدر شما مگر شاعر بود؟ گفتم بلی و غزل پدر را به سوی دکتر فرشیدورد دراز کردم. با میلی توأم با اکراه کاغذ را گرفت. پدرم بسیار خوش خط بود. دکتر فرشیدورد تا خط پدر را دید گفت عجب خط زیبایی و شروع کرد غزل را خواندن.. به وسط غزل که رسید ایستاد. با تأمل بقیه غزل را خواند و متوجه شدم برگشت دوباره از اول خواند. بعد سرش را بلند کرد و با لحن عصبانیت و شوخی مآب گفت عجیب است از چنین پدر فاضل و فرهیخته‌ای فرزند ناخلفی چون شما تربیت شده است…بعد هم خندید… 

 شاعر غیر از زبان فارسی، گویا اشعاری به زبان اقلیم خود یعنی زبان تاتی داشته است، درباره تفاوت‌ها و شباهت‌های این اشعار می‌گویید؟

بلی شاعر دیوان طاهری، اشعاری به زبان تاتی تاکستانی هم سروده است. اتفاقا در یکی دوجا در دیوان شعر فارسی به این نکته اشاره و بدان مفاخره هم کرده است البته فضل تقدم سرودن اشعار تاتی تاکستانی، از آن پدر فرهیخته شاعر، زنده یاد میرزا علی‌محمد طاهری است. او نخستین کسی است که اشعاری به زبان تاتی تاکستانی سروده است. اما شعر تاتی صاحب دیوان طاهری، مشتمل بر دو منظومه بلند «آی، وارُن، وارُن» (ای باران، باران!) و  «آی فِرِم» (ای پسرم) و اشعاری در قالب غزل و رباعی است. مضامین اشعار تاتی، بیشتر پند و اندرز به آیندگان، ضبط و ثبت آداب و رسوم محلی و در مجموع در حوزه فرهنگ مردم است. غیر از این جنبه‌ها، اشعار تاتی این شاعر، به لحاظ گویش‌شناسی بسیار اهمیت دارد. خودشاعر بعضی از اشعار تاتی را به فارسی ترجمه کرده و تعلیقات بسیار راهگشایی هم در ذیل اشعارش به قلم آورده است. مجموعهٔ اشعار تاتی نیز در مجلدی با عنوان  «آی وارُن وارُن» در دست تدوین و آماده‌سازی است که امیدوارم تا پایان امسال منتشر شود.

انتهای پیام 

دیگر خبرها

  • شورای راهبردی گردشگری تشکیل شده است
  • استوری تند و تیز مدیر روابط عمومی سپاهان علیه رسانه فارسی‌زبان خارج از کشور + عکس
  • انتقال تجربیات اعضای ادوار شورا برای بالندگی شهر/ لزوم صرفه‌جویی در هزینه‌کرد اعتبارات
  • جلسه استیضاح شهردار ساری برگزار شد
  • دیدار رئیس سازمان فرهنگ با معاون وزیر خارجه ارمنستان
  • برنامه‌های هفته میراث‌فرهنگی؛ از پاسداشت زبان فارسی تا تجلیل از کنشگران فرهنگی
  • تشریح برنامه‌های هفته میراث‌/ پاسداشت زبان فارسی وتجلیل از فعالان
  • ایران در ارمنستان چگونه معرفی می‌شود؟
  • ایران هراسی در مقابل آموزش زبان فارسی و تبلیغ سفر به ایران
  • شاعری که براساس دانش ادبی شعر نسروده!