محمودصادقي؛ احمدينژاد مثل بچههاي لوس رفتار ميکند!
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۰۵۰۳۱
خبرگزاري آريا - « احمدينژاد با همين توهم در حالي که ديگر رئيسجمهور نيست هنوز خود را رئيسجمهور فرض ميکند...»
به گزارش سرويس سياسي جام نيـوز، محمودصادقي نماينده تهران با روزنامه آرمان مصاحبه اي انجام داده است.
بخشي از اين مصاحبه را مي خوانيد:
تحرکات اخير آقاي محمود احمدينژاد را چطور ارزيابي ميکنيد و بهنظر شما، او با اظهارات ساختارشکنانه نسبت به برخي قوا و اشخاص درپي چيست؟
بهنظرم اين پديده محصول سياستها و روشي است که خود اصولگرايان در گذشته داشتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طبيعي است زماني که فردي با دوپينگ به عرصه سياست وارد شود و مقابلش باز باشد که هر اقدام غيرمعقولي را انجام دهد، با انجام اقدامات مخربي مثل انحلال سازمان مديريت و برنامهريزي و کارهايي از اين قبيل و بستن فضا بهگونهاي که هرگونه نقدي از او بهعنوان خط قرمز اعلام شود، دچار نوعي توهم قدرت شده و تبديل به کسي ميشود که در زمان مسئوليتش ميگويد، خط قرمز من، کابينه من است و اجازه نميدهد به تخلفات اعضاي کابينه او رسيدگي شود. از اينرو احمدينژاد با همين توهم در حالي که ديگر رئيسجمهور نيست هنوز خود را رئيسجمهور فرض ميکند. من در سايت او ميبينم زماني که او قصد سفر به شهري دارد ميگويند رئيسجمهور به مشهد ميرود.
احمدينژاد مثل بچه لوسي که مجال هرکاري پيدا کرده و نوعي توهم قدرت دارد که اين مسائل خروجي آن سياستهاست. اکنون نيز انتقاد احمدينژاد از برخي قوا به قصد انگيزههاي اصلاحي نبوده بلکه عمدتا براي فرار از پاسخگويي است. البته اين گواهي کمکاري برخي نهادهاست که به تخلفات او را در موقع خود رسيدگي نکردند. زماني که در سال گذشته بيان ميکرديم او بنابر احکام قطعيت يافته ديوان محاسبات، 48هزارميليارد تخلف داشته، امري عجيب و غريب وانمود ميشد و حتي خود ديوان محاسبات نيز با پيگيري مکرر ما حاضر نبود که اسناد تفصيلي را در اختيارمان قرار دهد. حال معلوم نيست چه تحولاتي رخ داده است که اکنون ميگويند احمدينژاد اين تخلفات را داشته است.
اين نمونهاي است که نهادهاي مربوط در رسيدگي به تخلفات رئيس دولتهاي نهم و دهم تعلل کردند و طبيعي است که اکنون نميتوان به آساني با او برخورد کرد. در عين حال من از لحاظ وزن سياسي معتقدم احمدينژاد به اتکاي برخي کارهاي تودهاي از قبيل يارانهها و مسکن مهر که انجام داده و تا حدي هم جنبههاي مثبت براي طبقههاي محروم داشته، در بين طبقههاي محروم پايگاه دارد. از اين رو شايد او بهخاطر پايگاهي که در بين اين قشر از جامعه دارد درصدد جريانسازي است و نگاه به آينده دارد، اما در مجموع بهخاطر اينکه آنهايي که او را با دوپينگ آوردند وقتي پشتش را خالي ميکنند عمدتا نيروي حامي او از دست رفته و او نميتواند با اتکا به جايگاه تودهاي کار خود را پيش ببرد. بدين جهت من بهلحاظ خاستگاه و سير تحولي که احمدينژاد داشته خيلي او را جدي نميگيرم.
برخي معتقدند تحرکات اخير احمدينژاد بهدليل خيز او براي انتخابات 98 يا 1400 است بهنظر شما اساسا او جايگاهي در بين مردم دارد که بتواند به بازگشت به قدرت فکر کند؟
من در حرکات احمدينژاد ميبينم که نگاه به تحولات آينده انتخاباتي دارد و تلاش دارد که جريانسازي کند. همانطور که گفتم او تا حدي در بخشي از لايههاي طبقات پايين جامعه پايگاه دارد، اما اينکه آيا او بتواند با ساختارشکنيهايي که ميکند شانسي براي بقا در قدرت داشته باشد يا خير، قابل ترديد است. يکي از اشخاص قبل از پايان دولت دهم احمدينژاد ميگفت که او مثل هواپيمايي است که يک موتور آن از کار افتاده و موقتا در حال تعمير است و قصد تعويض دارد، اما من معتقدم هردو موتور اين هواپيما سوخته و قابليت تعويض ندارد.
بسياري از افراد در زماني که احمدينژاد روي کار بود او را تقديس ميکردند، اما اکنون حاضر به حمايت از او نيستند. به نظر شما چرا اصولگرايان و حاميان ديروز احمدينژاد امروز به اشتباه خود معترف نيستند؟
آنها بايد پاسخگوي چنان حمايتي باشند. يعني بايد به انحرافها و قانونشکني پاسخ داده شود. به هر حال اين مساله پيامد زيانباري داشت و ثروت کشور را در دورهاي برباد داد و بايد جوابش داده شود. بخصوص احمدينژاد بايد پاسخ ضرباتي که به لحاظ ارزشي، اخلاقي و اعتقادي به جامعه وارد کرد را بدهد. نکته ديگر اينکه من معتقدم بايد حاميان ديروز او به لحاظ رويکرد و روشي که در مواجهه با مسائل سياسي دارند مقداري در رويکرد خود بازنگري کنند. نگاه ظاهرگرايانه، فرماليستي و برداشت سطحي از مذهب و قضاوت روي افراد چنين نتيجهاي خواهد داد. بايد نوعي تحول در اين نوع نگاه نسبت به مسائل سياسي رخ دهد نه اينکه صرفا گفته شود تا ديروز احمدينژاد خوب بود او را قبول داشتيم و حالا بد شده؛ اين نگاه خيلي سطحي است. آن نگاهي که نتواند تشخيص دهد که اين فرد را چگونه تحليل کند و آيندهنگري نداشته باشد بايد در ديدگاه خود ترديد کند. در اين راستا خيلي از اشخاص محترم دچار خطاي تحليل شدند و بايد در روشي که در تحليل پديدهها دارند مقداري بازنگري کنند.
بسيار مطرح شده که اصلاحطلبان براي حضور بهتر و موثرتر با نهادهاي مهم مذاکره و گفتوگو داشته باشند. ارزيابي شما چيست؟
بنده با اين مسأله کاملا موافقم. بدين دليل که از لحاظ حاکميتي اصلاحطلبان در مجلس حضور دارند و در حقيقت مجلس نيز بخشي از حاکميت است و اصلاحطلبان نبايد خود را بيرون از حاکميت تصور کنند. ما در مجلس بخشي از يکي از قواي 3 گانه کشور بوده و اپوزيسيون محسوب نميشويم. در واقع اصلاحطلبان هم جزء بانيان و مؤسسان نظام هستند و براي و حفظ، تقويت و هدايت نظام به سمت و سوي اصول و اهداف انقلاب فعالند. بنابر اين آنها حتما بايد با ساير نيروهاي تصميمگير و تاثيرگذار تعامل، همکاري و گفتوگو داشته باشند، به تفاهم برسند و سوء تفاهمات را بر طرف کنند. خود ما به عنوان حقوقدانان مجلس سال گذشته بناي اين تعاملات را با حقوقدانان شوراي نگهبان گذاشتيم.
اخيرا نيز در مجمع نمايندگان تهران جلسه خيلي خوبي را با سپاه تهران داشتيم و به نظرم براي ارتباط اصلاحطلبان با مقام معظم رهبري فرصتهاي خوبي داريم. از جمله خود آقاي دکتر عارف که منصوب مقام معظم رهبري در مجمع تشخيص مصلحت نظام و شوراي عالي انقلاب فرهنگي هستند و برخي ديگر از شخصيتها که به نحو ديگر ميتوانند ايجاد فرصت کنند. به نظرم اکنون فضاي مساعدي وجود دارد، بهاين دليل که کشور نيز به نوعي هم افزايي و تفاهم ملي براي مقابله با تهديدات خارجي نياز دارد. از سوي ديگر براي همافزايي در چالشهاي کشور همه نيروها بايد با يکديگر کار کنند. از اين رو من فکر ميکنم استراتژي تعامل، همکاري و گفتوگو با ارکان نظام نوعي استراتژي ضروري است که ما آن را انتخاب ميکنيم.
برخي معتقدند که آقاي روحاني براي اجماع همه جناحها تاکتيک خاصي را در پيش گرفته و همين امر موجب شده جريان اصلاحات آنطور که بايد از عملکرد رئيسجمهور و مجموعه دولت استقبال نکند. اين مساله را چطور تبيين ميکنيد؟
من فکر ميکنم آقاي روحاني سياستمداري زيرک و هوشمند است که فضاي پيراموني خود را به خوبي ميشناسد و بر معادلات قدرت اشراف دارد و از زاويه خود که اصولگرايي معتدل و متمايل به اصلاحطلبان است از تمام ظرفيتهاي موجود حداکثر استفاده را ميکند. حال ممکن است برخي تاکتيکها يا عملکردهاي او از نظر اصلاحطلبان خيلي نمره قابل قبولي نگيرد و مورد انتقاد باشد، اما من فکر ميکنم آقاي روحاني شخصيتي است که به شرايط سياسي اشراف کامل دارد.
در دولت يازدهم شاهد حضور پررنگ آقاي جهانگيري بوديم، اما در دولت دوازدهم با ازدياد معاونتها و کارکرد بيشتر دفتر رئيسجمهور حضور معاون اول آقاي روحاني کمرنگتر بهنظر ميرسد. اين موضع را چگونه تحليل ميکنيد؟
البته چرايي اين مساله را بايد از دولت و آقاي روحاني بپرسيد، گرچه من هم همين برداشت را دارم. هرچند براي اين استدلال خيلي فکت ندارم، اما نگاه من از بيرون اين است که معاونت آقاي جهانگيري در دولت مقداري تنزل پيدا کرده است. با اين حال خيلي در اين مورد قطعيتي ندارم. انتظار اين بود که جايگاه ايشان ارتقا پيدا کند که چنين نشد و مقداري در سطح معاون اول کمتر ظاهر ميشوند. البته اولا اصل اين موضوع با فکتها و واقعيتهاي بيروني بايد محرز شود. ثانيا بعدا بايد اين مساله تحليل و بررسي شود و من بنا ندارم نگاه بدبينانهاي به عملکرد آقاي روحاني داشته باشم و اميدوارم که در واقع اينگونه نباشد.
506
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۰۵۰۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد ملیپوش بوکس از«تبعیض فدراسیون» و«رفتار عجیب فونتانا»
ملیپوش بوکس ایران از رفتار عجیب فونتانا سرمربی کوبایی برای خط زدنش از تیم ملی و رفتار تبعیضآمیز فدراسیون بوکس انتقاد کرد. - اخبار ورزشی -
مصطفی ریگی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، در خصوص اینکه گفته میشود در میان بوکسورهای اعزامی به رقابتهای گزینشی المپیک در تایلند قرار ندارد، گفت: در مسابقات قهرمانی کشور ارومیه در وزن 51 کیلوگرم به مدال طلا رسیدم و با اقتدار تمامی حریفان خود را شکست دادم. در دیدار فینال مهدی پرویزی دوست خوبم را شکست دادم. نه تنها در این مسابقه، بلکه در چند سال اخیر و در مسابقه قهرمانی کشور و انتخابی تیم ملی در ردههای سنی جوانان و بزرگسالان مقابل پرویزی به برتری رسیدم. پرویزی دوست، رفیق و هم تیمیام است، اما قرار است او بدون هیچ دلیل قانع کنندهای و بدون هیچ مبارزه انتخابی به تایلند اعزام شود.
وی در پاسخ به این سوال که چرا در مرحله گذشته گزینشی المپیک در ایتالیا هیچ بوکسوری در وزن 51 کیلوگرم اعزام نشد، گفت: بعد از مسابقات قهرمانی کشور و یک هفته قبل از اعزام گفتند که در ترکیب نفرات اعزامی به ایتالیا قرار ندادم. وقتی دلیل آن را پرسیدم؛ گفتند به خاطر اینکه برادرم(مرتضی ریگی) به همراه تیم ملی از اسپانیا بازنگشت، مسئولان با اعزامم مخالف هستند. از مسئولان فدراسیون خواستم که برای حل این مشکل تلاش کنند، اما متاسفانه هیچ کاری نکردند. این در حالی است که اصلاً مشخص نیست ادعای مسئولان فدراسیون بوکس درست باشد یا دلایل دیگری در عدم اعزامم وجود داشت. گفتند اعزام به ایتالیا حق من است و قول دادند که به سهمیه المپیک تایلند اعزام خواهم شد.
استکی: وضعیت تیم امید بوکس مثل هندوانه در بسته است
ملیپوش بوکس تصریح کرد: بعد از قول مسئولان فدراسیون بوکس هیچ صحبتی نکردم و دوباره تمریناتم را ادامه دادم تا اینکه 17، 18 روز قبل از تورنمنت بیشکک، فونتانا گفت که در این مسابقات در وزن 54 کیلوگرم مبارزه کنم. در آن مقطع یک مقدار مشکل وزنی داشتم، اما در 18 روز میتوانستم به سر وزن برسم، اما خود را به سرمربی تیم ملی سپردم و هیچ حرفی نزدم. یک هفته بعد فونتانا نظرش را تغییر داد و گفت باید در وزن خودم بازی کنم. این در حالی است که در آن زمان 5، 6 کیلو اضافه وزن داشتم و تنها 11 روز نیز زمان باقی مانده بود.
ریگی در ادامه عنوان کرد: وقتی به فونتانا گفتم که در این فاصله کار سختی برای کاهش این مقدار وزن دارم؛ گفت اگر سر وزن نرسم، نه تنها به قرقیزستان بلکه به تایلند هم اعزام نخواهم شد. باز هم به حرف سرمربی تیم ملی گوش کردم؛ در حالی که برای یک سبک وزن کاهش 5 کیلوگرم در 11 روز بسیار سخت است. بدترین لحظات دوران ورزشیام را در این مدت پشت سر گذاشتم و حتی بعد از پایان تمرینات که همه به خوابگاه میرفتند، در سالن میماندم تا وزن کم کنم. یک روز قبل از اعزام فونتانا گفت باید بعد از پایان آخرین تمرین به این وزن رسیده باشم و حتی اگر 100 گرم نیز اضافه داشته باشم، اعزام نخواهم شد.
وی افزود: خدا را شکر نه تنها به وزن رسیدم، بلکه 200 گرم نیز زیر وزن بودم. البته برای این اتفاق فشار وحشتناکی را تحمل کردم و بسیار ضعیف شده بودم. تنها امیدم این بود که تا شروع مسابقات ریکاوری کنم و با قدرت به رینگ بروم. روز اعزام متاسفانه سیل دبی اتفاق افتاد و مربیان گفتند که در فرودگاه حق ندارم چیزی بخورم. نکته عجیب این بود که فدراسیون با بیبرنامگی بدترین نوع بلیت را گرفته بود. ما از تهران به سمت دوبی رفتیم و از آنجا به ترکیه و سپس به قرقیزستان برویم. به خاطر سیل دوبی نیز یک روز کامل در تهران ماندیم و نه جای خوابی داشتیم و نه چیزی خوردم. در نهایت به سمت دوبی رفتیم و نزدیک 24 ساعت نیز پروازها در امارات به تعویق افتاد تا دو روز در ترانزیت باشیم.
ملیپوش بوکس ایران خاطرشنان کرد: شرایط به گونهای شده بود که از شدت ضعف فقط میگفتم به تهران بازگردیم. در نهایت بعد از دو روز عدم استراحت و غذا خوردن به بیشکک رسیدیم. زمانی که به قرقیزستان رسیدیم قرعهکشی مسابقات انجام و حتی مسابقات شروع شده بود. بدترین اتفاق این بود که متوجه شدم باید در وزن 54 کیلوگرم مبارزه کنم. این در حالی بود که با بدبختی به وزن 51 رسیده بودم و از قدرت و حجم عضلاتم در زمان کوتاهی کم کرده بودم؛ اما متوجه شدم باید با کسانی که یک وزن بالاتر هستند، مبارزه کنم. متاسفانه در نهایت بعد از دو روز عدم استراحت، فشار روانی و غذا نخوردن در یک وزن بالاتر به مصاف بوکسور ازبکستان رفتم.
ریگی ادامه داد: با این شرایط غیرت کردم و راند یک را نیز 4 بر یک جلو بودم، اما در راند دوم و سوم از لحاظ بدنی خیلی افت کردم و در نهایت باختم. در بازگشت به تهران شرایط را برای فونتانا که همراه ما نبود، توضیح دادم، اما با وجودی که گفته بود این تورنمنت ملاکی برای انتخابی نیست و در مسیر آمادهسازی است، گفت پرویزی به تایلند اعزام خواهد شد. 7 ماه در اردوها بودم و در نهایت خطم زدند. در قهرمانی کشور حریف خود را شکست دادم، در درون اردویی هم هیچ مسابقه رسمی با هم نداشتیم. اگر در قرقیزستان هم نتیجه نگرفتم به خاطر شرایط اعزام و مسابقه در وزن غیر تخصصیام بود. حتی به فونتانا گفتم بارها حریفم را بردم، اما او گفت ملاک او انتخابیها نیست و مسابقات بینالمللی است.
بوکسور کشورمان تصریح کرد: مهدی پرویزی در تورنمنت آذربایجان به مدال نقره رسید و در فینال به حریف ازبکستانی باخت که من در تورنمنت بلغارستان باختم، اما با این تفاوت که مبارزه ما بسیار نزدیک بود. به فونتانا گفتم فیلم مبارزهام با حریف ازبکستانی را آنالیز کنند تا ببینند کدامیک از ما مبارزه نزدیکتری با حریف داشتیم. دلیل دیگر نتیجه گرفتن پرویزی مبارزه در وزن تخصصیاش بود، اما من در قرقیزستان در یک وزن بالاتر بازی کردم.
ریگی در پایان خاطرنشان کرد: مگر ما از این خاک و بوم نیستیم که اینگونه تبعیض قائل میشوند. واقعا از هیچ کار این فدراسیون سر در نمیآورم و نمیدانم چرا من را ابتدا به ایتالیا اعزام نکردند و حالا نیز نمیخواهند بگذارند در تایلند مبارزه کنم. اگر من را نمیخواستند از ابتدا میگفتند و تکلیف را روشن میکردند. چرا با روح و روانم بازی کردند.
انتهای پیام/