منتفی شدن افزایش تعرفه واردات کاغذ ودرگذشت مترجم آثار آگاتاکریستی
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۳۰۸۰۲
منتفی شدن افزایش تعرفه واردات کاغذ و درگذشت مجتبی عبدالله نژاد مترجم آثار آگاتا کریستی از جمله خبرهای مهم حوزه کتاب در این هفته هستند.
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: هفته ای که گذشت، از حیث دارا بودن اخبار حوزه کتاب و نشر هفته پرخبری بود. روز چهارشنبه این هفته متاسفانه خبر درگذشت مجتبی عبدالله نژاد مترجم پرکار آثار آگاتا کریستی منتشر شد که آن را مرور می کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این هفته نشست هیئت مدیره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با اعضای این اتحادیه برگزار شد که ۳ خبر این گزارش از این نشست، بیرون آمده اند. در ادامه ۳ خبر مربوط به وزارت ارشاد و ۲ خبر هم مربوط به خانه کتاب مرور می شوند. سپس ۳ خبر داخلی دیگر و پس از آن ها ۵ خبر خارجی مرور می شوند.
در ادامه مرور اخبار حوزه کتاب و نشر را در این هفته آغاز می کنیم. گزارش این هفته ۱۷ خبر دارد.
درگذشت مجتبی عبدالله نژاد
مجتبی عبداللهنژاد نویسنده و مترجم آثار آگاتا کریستی، صبح چهارشنبه دچار ایست قبلی شد و در ۴۸ سالگی دار فانی را وداع گفت.
زندهیاد عبدالله نژاد کتابهای مصیبت بیگناهی، شب بیپایان، قتل در خانه کشیش، قتل آسان است، مرگ خانم مگینتی، جیب پر از چاودار، راز قطار آبی، در هتل برترام، جسدی در کتابخانه، نوشابه با سیانور، راز سیتافورد، آیینه سرتاسر ترک برداشت، چرا از ایوانز نخواستند، شرارتی زیر آفتاب، چشمبندی، معمای کاراییب، دست پنهان، موجسواری، الهه انتقام، جشن هالووین، چهار غول بزرگ، ساعتها، شاهد خاموش، قتل در تعطیلات، قتل در خوابگاه دانشجویی، گرگ در لباس میش و مقصد نامعلوم، را هم از آگاتا کریستی به فاسی ترجمه و منتشر کرده است.
از وی مقالاتی در بعضی نشریات ادبی مثل کلک، کارنامه، سمرقند، بخارا، رودکی، نافه، شوکران، و گوهران منتشر شدهاست.
بررسی میزبانی نمایشگاه کتاب در شهرداری
محمود آموزگار عضو شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب از برگزاری دومین جلسه این شورا در دفتر قائم مقام شهردار تهران و با موضوع بررسی وضعیت شهر آفتاب برای میزبانی خبر داد.
آموزگار این خبر را در خلال برگزاری نشست هیئت مدیره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با اعضای آن اعلام کرد. این نشست با موضوع ارائه گزارش عملکرد و پرسش و پاسخ، عصر روز دوشنبه ۱۳ آذر در محل این اتحادیه برگزار شد.
اعلام درآمد اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران از نمایشگاه کتاب
در نشست دیگری که مربوط به نشست هیئت مدیره اتحادیه ناشران با اعضای آن بود، هومان حسن پور عضو هیئت مدیره اتحادیه ناشران که مسئولیت کمیته ناشران داخلی دوره سیام نمایشگاه کتاب را برعهده داشته، درآمدهای این اتحادیه را از مشارکت در برگزاری نمایشگاه اعلام کرد.
وی گفت: در بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب تهران در مجموع دو میلیارد و ۸۸۳ میلیون تومان بابت اجاره غرفهها از ناشران شرکت کننده دریافت شد که بیش از یک میلیارد تومان آن به پیمانکاران و حدود ۷۵۰ میلیون تومان آن هم به تشکلها و انجمنها پرداخت شد و مبلغی که به خود اتحادیه تعلق گرفت ۱۶۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده که با کسر مبلغ مربوط به ارزش افزوده این عدد به ۱۵۰ میلیون تومان تغییر میکند. از این مبلغ میبایست ۲۰ درصد به اتاق اصناف پرداخت میشد که طی نامهنگاری با اتاق مقرر شد این مبلغ صرف هزینههای ساختمان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران شود.
اعلام آمادگی برای واگذاری حق اجاره باغ کتاب
در این نشست همچنین، یحیی دهقانی نایب رئیس شرکت توسعه محصولات فرهنگی، هنری «ماه پیشونی» برای واگذاری حق اجاره «باغ کتاب» به شرکتی فراگیر که قاطبه اعضای آن، عضو اتحادیه ناشران باشند، اعلام آمادگی کرد.
جزییات بسته پیشنهادی وزارت ارشاد برای مهار بحران کاغذ
وزارت ارشاد با تاکید بر اینکه راه تقویت تولید داخلی کاغذ، افزایش تعرفه واردات نیست، برای برون رفت از بحران مصرفکنندگان کاغذ از جمله ناشران، بستهای پیشنهادی را ارائه کرد.
جزئیات این بسته پیشنهادی در خبری که مهر روز یکشنبه ۱۲ آذر در گفتگو با همایون امیرزاده مشاور اجرایی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کرد، قابل مطالعه است.
منتفی شدن افزایش تعرفه واردات کاغذ
طبق خبری که فردای خبر گفتگو با امیرزاده منتشر شد، اعلام شد که تعرفه وارادات کاغذ افزایش پیدا نخواهد کرد. به این ترتیب و به موجب خبر مذکور پس از جلسه روز یکشنبه نمایندگان بخشهای تولید، توزیع و مصرف کاغذ در وزارت صنعت، معدن و تجارت، موضوع افزایش تعرفه گمرکی کاغذ از دستور کار این وزارتخانه خارج شد.
تصویب خرید یک میلیارد و ۲۰۰ میلیونی ارشاد از ناشران
در جلسه ۵۸۳ هیات انتخاب و خرید کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خرید ۳۵۰ عنوان کتاب در ۵۲ هزار و ۶۰۰ نسخه به مبلغ کل ۱۲ میلیارد و ۳۷۳ میلیون و ۴۰۰ هزار ریال برای خرید مورد تصویب قرار گرفت.
افزایش ۳۸ درصدی تعداد عناوین کتاب در یکسال گذشته
طبق خبری که یکشنبه این هفته توسط موسسه خانه کتاب اعلام شد، آمار و درصد تغییر تعداد کتابهای مهر ماه سال جاری نسبت به زمان مشابه در سال گذشته نشان میدهد تعداد کتابهای عمومی در مهر سال گذشته ۴ هزار و ۶۰ عنوان بوده که با افزایش ۴۰ درصدی به ۵ هزار و ۶۷۸ عنوان در سال جاری رسیده است.
اعلام آمار فروش ۱۰ روز ابتدایی پاییزه کتاب
خبر دیگری که این هفته منتشر شد و مربوط به خانه کتاب است، میزان فروش کتابفروشی های دخیل در طرح پاییزه کتاب بود که این میزان طی ۱۰ روز ابتدایی اجرای این طرح اعلام شد. به این ترتیب، فروش ۳۴۵ هزار نسخه کتاب در ۱۰ روز از اجرای طرح پاییزه کتاب در حالی به ثبت رسیده است که در پاییزه کتاب سال ۱۳۹۵ در بازه زمانی یک ماهه، ۵۶۱ هزار و ۷۷۶ نسخه کتاب به فروش رسیده بود.
طرح پاییزه کتاب با مشارکت ۸۲۹ کتابفروشی در ۳۱ استان کشور در حال اجراست که تاکنون استانهای تهران با ۱۵۱ کتابفروشی، اصفهان با ۱۰۳ کتابفروشی و قم با ۹۱ کتابفروشی بیشترین مشارکت را به لحاظ تعداد کتابفروشیها به خود اختصاص دادند.
برگزاری نشست خبری نمایشگاه بین المللی چاپ
نشست خبری بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی چاپ، بسته بندی و ماشین آلات وابسته صبح شنبه این هفته با حضور روسای اتحادیه های چاپخانه داران تهران، صادرکنندگان صنعت چاپ، لیتوگراف و صحافان در محل اتحادیه صنف چاپخانه داران تهران برگزار شد و جزئیات این دوره از نمایشگاه مذکور تشریح شد.
امضای تفاهمنامه همکاری بین نهاد کتابخانه های عمومی با نیروی انتظامی
مراسم امضای تفاهمنامه همکاری میان نهاد کتابخانههای عمومی کشور و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، روزیکشنبه ۱۲ آذر، با حضور سرتیپ دوم امیرحسین یاوری معاون تربیت و آموزش نیروی انتظامی و علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور، در ساختمان مرکزی نهاد کتابخانه ها برگزار شد.
معرفی برگزیدگان جایزه ادبی سپیدار
عصر یکشنبه ۱۱ آذر آیین پایانی سومین جشنواره ادبی سپیدار با تمرکز بر موضوعات محیط زیستی در مرکز آفرینش های ادبی کانون پرورش فکری برگزار و برندگان سه بخش کودک و نوجوان، بزرگسال و کتاب تصویری در این مراسم معرفی شدند.
تدارک بازگردانی قدیمی ترین انجیل لاتین به انگلستان
اولین خبر بین المللی این گزارش، یکی از اخباری است که روز شنبه در حوزه کتاب منتشر شد. به موجب این خبر، قدیمیترین انجیل کامل لاتین ، پس از ۱۳۰۲ سال به بریتانیا برگردانده میشود. این انجیل که از آن به عنوان گنجینهای آنگلو-ساکسونی یاد میشود، یک کتاب خیلی حجیم است که سال ۷۱۶ میلادی تولید شد و بعد به ایتالیا رفت و به پاپ گریگوری دوم تقدیم شد.
کتابخانه بریتیش اعلام کرد این کتاب که به کتابخانه لورنتیان فلورانس وام داده شده بود، برای نمایشی در سال ۲۰۱۸ که درباره تاریخ، هنر ادبیات و فرهنگ آنگو ساکسونی بریتانیا برگزار میشود، به این کشور برمیگردانده می شود.
درگذشت یکی از اعضای آکادمی فرانسه
ژان دورمسون، نویسنده مشهور فرانسوی که چهرهای محبوب در میان مردم کشورش بود و همیشه از او به عنوان عضو نامیرای آکادمی فرانسه یاد میشد و امانوئل مکرون رییس جمهوری فرانسه از او به عنوان «پرنس واژهها» یاد کرده بود، در ۹۲ سالگی و در قصبهای نزدیک پاریس درگذشت.
آکادمی فرانسه با اعلام خبر درگذشت این نویسنده، فیلسوف و مفسر مطبوعاتی، بدون ذکر دلیل فوت وی، خبر داد.
معرفی برنده جایزه شعر جفری فابر
طبق یکی دیگر از خبرهای بین المللی این هفته، کیم مور با نخستین مجموعه شعرهایش بهعنوان برنده جایزه جفری فابر انتخاب شد و نام خود را در فهرستی از اسامی بزرگ چون شیموس هینی ثبت کرد. این مجموعه با عنوان «هنر سقوط» دربرگیرنده تجربیات شاعر از سختیهای زندگی و خشونتهای خانگی است و به گفته هیات داوری دربرگیرنده اشعاری است که قلب را جریحهدار می کند.
جایزه جفری فابر ۱۵۰۰ پوندی است و طی سالها به شماری از مجموعههای شعری باارزش شاعرانی چون شیموس هینی، تونی هریسون، جیام کوتسی و ایمر مکبراید اهدا شده است.
معرفی پایتخت فرهنگی جدید بلاروس
طبق خبری که رایزنی فرهنگی ایران در بلاروس این هفته در اختیار خبرگزاری مهر گذاشت، شهر نووپولوتسک پایتخت فرهنگی بلاروس در سال ۲۰۱۸ خواهد بود. این شهر در استان ویتبسک واقع شده و تاریخ تاسیس آن هم ۷ ژوئن ۱۹۵۸ است.
قرارداد یک میلیون پوندی کاساندرا کلر برای نوشتن یک کتاب
کاساندرا کلر نویسنده که با نوشتن داستانهایی برای کودکان طرفداران زیادی به دست آورده، برای نوشتن نخستین کتابش برای بزرگسالان، قرارداد یک میلیون پوندی بست. کتابهایی که قرار است کلر با عنوان «گیرنده شمشیر» بنویسد داستان مردی را روایت می کنند که بزرگ میشود تا شاهزادهای بیارزش باشد و از سوی دیگر قهرمان زنی وجود دارد که میتواند دنیای بدی را به هم بریزد.
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۳۰۸۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقنقنویسی داستان اجتماعی نیست
این رمان توانسته است با روایتی جذاب و توجه به جزئیات، مخاطب را به خوبی با حال و هوای سالهای پیش از انقلاب آشنا کند. فصل توتهای سفید از انتشارات شهرستان ادب بهعنوان رمان برگزیده سومین دوره جایزه کتاب سال شهید اندرزگو و یکی از آثار مرحله پایانی جایزه ادبی جلال آل احمد و از کتابهای موفق سال گذشته بود. سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب در این گفتوگو درباره کتابش و چند و چون نگارش آن صحبت کرده است.
با توجه به اینکه در پایان کتاب تاریخهایی درباره نگارش و بازنگارش کتاب ذکر کردهاید، لطفا از فرآیند رسیدن به این داستان و نهایی شدن کتاب بگویید.
راستش زمانی که تاریخها را ثبت میکردم، هرگز فکر نمیکردم اینقدر درباره آنها در معرض پرسش قرار بگیرم. حقیقت این است که هدفم از ذکر آنها ماندن در تاریخ (اگر ماندنی اتفاق بیفتد) بود و اینکه مخاطب را متوجه کنم که نوشتن «فصل توتهای سفید»، چه زمانی دغدغه من بوده و حاصل چه زمانی از زندگی من است. مسأله این است که نسخه اولیه این اثر از تابستان تا زمستان ۱۳۹۳ نگارش یافت، ولی پیش آمدن برنامههایی در زندگی شخصی و اشتغال به نگارش آثار دیگر، باعث شد تا فصل توتهای سفید کمی از مرکز توجهم دور شود. در سالهای ۹۴ تا ۹۶ مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد بودم و تا زمان انتشار این اثر، دو رمان نوجوان از من منتشر شد. پس از فراغت از تحصیل، فرصتی فراهم شد تا دوباره به فصل توتهای سفید رجوع و آن را بازنویسی کنم، ولی روند کند انتشار، موجب شد تا کتاب در بهمن ۱۴۰۱ منتشر شود.
داستان سوژه ملتهبی دارد. نوشتن درباره موضوعی مثل «شهر نو» که نوعی تابوست و حتی نویسندگان روشنفکر کمتر جسارت نوشتن از آن را دارند، شجاعت میخواهد. چرا بهدنبال این سوژه پردردسر رفتید؟
میتوانم فرمایش شما را به خود بگیرم و بگویم که برای نوشتن این داستان، شجاعت و شهامت به خرج دادهام، ولی اگر بخواهم صادقانه برخورد کنم، میگویم شجاعتی در کار نبوده و من فقط به تعهد حرفهای خود عمل کردهام. شهر نو برای من بستری برای روایتگری و قصهگویی بود. قرار بر رفتن به شهر نو و باقی ماندن در آن نبود. من قصد نداشتم بهواسطه ایجاد جاذبههای کاذب، مخاطب خود را سرگرم و بهعبارتی دستبهسر کنم. قصد نداشتم یک داستان زرد و تاریخمصرفدار بنویسم. همچنین باید بپذیریم که شهر نو بخشی از ساختار اجتماعی ما در جغرافیای پیش از بهمن ۵۷ بود که در فرآیند انقلاب دستخوش تحول شد و نسبت به آن واکنش نشان داد. نادیده گرفتن و بیتوجهی به پدیدههایی از این دست، بیفایده است.
ضمن اینکه تجربه سالها نوشتن به من آموخته چطور بنویسم که به ورطه پردهدری نیفتم؛ حرمت کلمه را نشکنم و آن را به ابتذال نکشانم. بنابراین واهمهای از نوشتن داستان خود نداشتم.
راستش را بخواهید خیلی دنبال پیدا کردن اشتباهات تاریخی و فضاسازی بودم، ولی چیزی نیافتم. این نشان میدهد برای نوشتن داستان، پژوهش خوبی کردهاید. از فرآیند پژوهش و از سختیهای آن در داستاننویسی بگویید. خوشحالم که این اتفاق افتاده و برداشت شما از مطالعه کتاب چنین است. این نکته برایم خوشحالکننده است و مرا در مسیر خود مصممتر میکند. مسأله این است که پژوهش بخشی از فرآیند نوشتن است. هر اثری فارغ از گونه و موضوع، نیاز به یک پیشینه مطالعاتی و پژوهشی دارد ولی این پیشینه و بازه زمانی لازم برای اثری که به تاریخ پرداخته، گستردهتر است.یک اثر تاریخی به دو نوع پژوهش نیاز دارد؛ پژوهشی پیش از نگارش اثر و پژوهشی حین نگارش اثر. مطالعه آثار پژوهشی، تاریخ شفاهی، رجوع به مستندها، انجام مصاحبه، قرار گرفتن در مکانهای مرتبط با موضوع داستان و مطالعه رمانها و داستانهایی که با آن موضوع نوشته شدهاند، میتواند بسیار کمککننده و راهگشا باشد که البته بسیار زمانبر است و انجام آن کار سادهای نیست. من هم برای نوشتن این اثر، ساعتها مطالعه و تحقیق کرده و تلاش کردهام تا جایی که ممکن است به موضوع نزدیک شوم. تا آنجاکه نزدیکتر شدن بیشتر به موضوع برایم مقدور نبوده. برای درک بهتر واقعه ۱۷شهریور، جز مطالعه تاریخ، بخشی از خاطرات شاهدان آن حادثه و روزهای پس از آن را رصد کردم و برای شناخت مؤثرتر شهرنو و ماجرای حضور لهستانیها در ایران، به مستندهایی که در قالب فیلم، عکس، کتاب و مصاحبه تهیه و منتشر شده بود، رجوع کردم و به قبرستان مسیحیان در دولاب تهران رفتم.
قبول دارید که آپارتمانی شدن بسیاری از داستانهای امروز نویسندگان بهدلیل فرار از پژوهش و وقت گذاشتن برای ساختن جهان داستانی است؟
حقیقت این است که همواره شمار ورودیها به مسیر نویسندگی بسیار زیاد است و افراد زیادی هستند که مایلند اقبال خود را در راه نوشتن محک بزنند ولی درصد کسانی که در این مسیر میمانند، بسیار کمتر است چون اساسا نوشتن و خلق کلمه، کار سادهای نیست و اصلا مبتنی بر شانس نیست. شاید پاسخم به پرسش قبل شما تا حدود زیادی روشن کند که چرا تعداد نویسندگان رمانها و داستانهای تاریخی مانند داستانهای آپارتمانی که داعیه داستانهای اجتماعی را دارند، زیاد نیست. برخی تصور میکنند با نشستن در پشت رایانه و ثبت غرنالهها و نقنقهایی که گوش فلک از آنها پر است، یک داستان روشنفکرانه بهروز و امروزی نوشتهاند ولی این داستانها نه اجتماعیاند، نه روانشناسانه زیرا در سطح باقی ماندهاند و گاهی حتی از حقیقت اجتماع دورند.
کتاب درمورد دوران پیش از انقلاب اسلامی است، ضرورت ویژهای برای نوشتن درباره این دوره تاریخی احساس میکردید؟
نخستین دلیلم برای پرداختن به این موضوع، خودخواهانه است. موضوع این است که به تاریخ علاقهمندم و همواره از خواندن آن لذت بردهام، بنابراین نوشتن از آن نیز برایم دلپذیرتر است ولی فارغ از این مسأله، آنچه مرا واداشت تا به حوادث دهههای ۴۰ و ۵۰ ایران و نیز وقایع پس از جنگ جهانی دوم بپردازم، این است که احساس کردم در این برهه از تاریخ، دستم برای قصهپردازی بازتر است. داستانهایی وجود دارد که نویسندگان نسبت به آنها غافل بودهاند، کمتر به آنها پرداختهاند و نخنما و کلیشهای نشدهاند. اساسا تاریخ ایران سرشار از ناگفتههاست و شاید همان سختی نوشتن داستان تاریخی یا داستان انقلابی موجب شده نویسندگان در برابر آنها سکوت کنند. بنابراین زمینه برای نوشتن هر نویسنده، دغدغهمندی فراهم است.نکته دیگر این است که من خود را در برابر پرداختن به موضوع انقلاب، متعهد و مسئول میدانم و از بیان آن هیچ ابایی ندارم. تصورم این است که بخشی از سهم خود در برابر انقلاب را با نوشتن میپردازم، هرچند ناچیز باشد. شاید این حرف از نظر برخی شعار باشد، ولی من از این تصور هم ابایی ندارم. نادر ابراهیمی در یک عاشقانه آرام میگوید: «شعاردادن و شعارها را برنامه کاری قرار دادن، دوای تمام دردهای ماست. آنها که شعار نمیدهند، فقط بهخاطر آن است که میترسند پای شعارهایشان بمانند و نسبت به شعارهای خود وظیفهمند شوند. هر شعار اخلاقی، یک تعهد است نسبت به جهان. بزدلها و معتادان جرأت نمیکنند هیچ تعهدی را نسبت به جهان بپذیرند و به همین علت هم شعاردهندگان را مورد بیحرمتی قرار میدهند.»ادبیات در ماندگار کردن ارزشها و اندیشهها سهم بزرگی بر دوش دارد و در این میان داستان و رمان از جایگاه ویژهای برخوردار است. شاید برای اینکه داستان برشی از زندگی است و مخاطب میتواند آنچه را که بر شخصیت اصلی و قهرمان داستان رفته است، در خیال تجربه کند. بنابراین امکان بسیار مناسبی است تا فرد (نویسنده) بتواند آرمان، اندیشه و نوع نگاهش به هستی را با او به اشتراک بگذارد.
برخلاف بسیاری از کتابهایی که درباره دوران قبل از انقلاب نوشته شده، داستان شما سیاسی نیست و به روابط میان گروههای سیاسی، مبارزات و خطکشیهای مبارزان قبل از انقلاب نپرداخته است. چه شد که ترجیح دادید وارد این فضا نشوید؟
مساله من در اینجا انتخاب میان ورود یا وارد نشدن به سیاست و خطکشیهای سیاسی نبود. فروغ هیچ نسبتی با سیاست ندارد. او یک مبارز با آرمانهای بلند انقلابی، سیاسی، دینی و اجتماعی نیست. او یک قربانی است. بااینحال فردی منفعل و واداده نیست تا دست روزگار او را به هر طرف که میخواهد بکشد. امیر نیز نماینده مردم انقلابی در معنای عام خودش است. او متعلق به هیچ دسته و گروهی نیست. بنابراین داستان درگیر خطکشیهای سیاسی نمیشود.
داستان شما تصویری عریان، تلخ و درعینحال باورپذیر از فقر در برابر چشم مخاطب میآورد؛ درصورتیکه شاید در ذهن برخی مخاطبان که دوران قبل از انقلاب را ندیدهاند، آن زمان دوران رفاه اقتصادی تصویر شده است. آیا از نشاندادن این فقر و آسیبهایش تعمدی داشتهاید؟
تاریخ، زمین بازی مستبدان وقدرتهای استعمارگراست. منفعت ایشان در قطع رابطه ملتها با تاریخ و «انهدام هویت تاریخی»شان است. آنها نخست حافظه تاریخی ملتها را پاک میکنند و سپس آنچه را که مایلند و میپسندند، مینویسند. درواقع تاریخ را جعل میکنند و با بزک کردن چهره ظالمان و جنایتکاران، صورت دیگری از آنها تصویر میکنند. دلیل تصور عدهای درباره رفاه اقتصادی در دوران پهلوی دقیقا همین است.البته نمیتوان نادیده گرفت که بخشی از تصور اشتباه مردم به تصویر فانتزی و کاریکاتوریای برمیگردد که در فیلمها و سریالها از گذشته ارائه شده است. معتقدم که اطلاع ناآگاهان از تاریخ، درک آنها را از گذشته و حال و دیدشان را درباره آینده اصلاح میکند. گزاف نیست اگر ادعا کنم که برای هر گزارهای که در فصل توتهای سفید مطرح کردهام، «بودک» تاریخی دارم. من در برابر آنچه که مربوط به تاریخ است، عمیقا صادق بوده و برای کشف حقیقت ساعتها مطالعه کردهام. حقیقت این است که فقر و بیچارگی مردم در سالهای جنگ جهانی دوم و پس از آن بههیچوجه انکارپذیر نیست. من برای ساخت عقبه فروغ و حال مادر و ماجان، ناگزیر از پرداخت به آن برهه تاریخی بودم و بخشی از این تاریخ، فقر و فلاکت فراگیر ملت ایران بود، وگرنه قصد انتقامکشی از کسی یا تلخکردن کام مخاطب را نداشتم.
داستان از نظر من با وجود اینکه تاریخی است و از عشق و مبارزه سخن میگوید، درونمایهای به نام انتخاب دارد. جایی که فروغ از خانه دوستش فرار میکند، به نظر من نقطه اوج داستان است. خودتان با این برداشت چقدر موافقید؟ بهنظر خودتان درونمایه اصلی داستان چیست؟
بهنظرم برداشت درستی داشتهاید. نقطه عمل فروغ برای خارج شدن از انفعال همین جاست. فروغ باید یکجا آن انرژی ذخیره شده در وجودش را بیرون میریخت و خود را نجات میداد وگرنه میتوانست مانند آنیا و زری و تمام زنهای شهر نو که خود را دستبسته و ناچار میدانستند، در آن چاه بمانند و یکی از آنها شود. بهانهاش را هم داشت ولی انتخاب فروغ، آزادگی بود.
نظر شما درباره مخاطبان داستان امروز چیست؟ از دیده شدن و خوانده شدن داستانتان چقدر راضی هستید و فکر میکنید برای افزایش مخاطبان چه باید کرد؟
باید بپذیریم که در ایران، خرید کتاب و بهدنبال آن مطالعه، جزو اولویتهای اول مردم نیست. کتاب در سبد خرید خانوارها جایگاه کوچکی دارد و این موضوع برای نویسندگان که گاهی سالها از عمر خود را صرف نوشتن کتاب کردهاند، راضیکننده نیست.
نکته دیگر این است که نویسنده یک وظیفه دارد و وابستگان به صنعت چاپ و سپس فروش و بازار کتاب، یک وظیفه. قرار نیست نویسنده هم نوشتن داشته باشد، هم چاپ و هم دغدغه فروش ولی میبینیم که برخی نویسندگان ناچارند بار تبلیغ کتاب را خودشان به دوش بکشند و آن را به جامعه معرفی کنند. این چرخه معیوب است. متولیان امر باید به وظیفه خود واقف شده و از طریق رسانههای مختلف به تبلیغ و معرفی کتاب بپردازند تا کتاب خوب جایگاه خود را بین مخاطبان بیابد.
مهمترین تأثیر جایزههای ادبی
برگزیده شدن در جوایز ادبی، بخش عمدهای از تأثیر خود را درپرداخت منتقدان به اثروانتشار یادداشت ومعرفی کتاب،ساخت رسانههای تصویری و نیز انجام مصاحبههای گوناگون نشان داد.همچنین در میان گروههایی جمعخوانی و بررسی شد. برخی از مخاطبان از طریق فضای مجازی و گاهی رودررو احساس خود درباره کتاب را به اشتراک میگذارند که اتفاق خوشایندی است. بیشتر منتظر دیده شدن کتاب در نمایشگاه کتاب امسال هستم.هر جایزه زمانی که بتواند با انتخابهای درست، اعتماد مخاطبان را به خود جلب کند، میتواند جریانساز باشد. وقتی مخاطبان -چه نویسندگان و چه خوانندگان- ببینند اثری که برگزیده شده واجد امتیازات قابلتوجه و قابلدفاع است، ترغیب میشوند از آن حمایت کرده و تأثیر بپذیرند. اگر جایزهای بتواند بهخوبی به معرفی و حمایت از آثار ارزشمند و برگزیده بپردازد، نویسندگان تشویق به خلق آثار همراستا با اهداف جشنواره میشوند. به مرور این اتفاق باعث ارتقای سطح کیفی آثار و از طرف دیگر رضایت مخاطبان میشود. بهنظرم مؤثرترین کار در این زمینه، تقویت پشتوانه علمی و ادبی جشنوارهها و جایزههای ادبی و انتخاب آثار خوب در یک بستر استاندارد است.
آرش شفاعی - گروه فرهنگ و هنر