Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش صدای ایران،نزدیک به دو هفته است که از تصمیم دونالد ترامپ در مورد اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل می‌گذرد و همچنان شاهد پس‌لرزه‌های آن هستیم. اهمیت این موضوع به حدی است که واکنش‌ها نه تنها در اراضی اشغالی بلکه در مقیاس جهانی قابل رویت و تحلیل است؛ از کشورهای شرق آسیا گرفته تا قلب اروپا نسبت به مواضع رئیس جمهوری ایالات متحده موضع گرفتند اما همچنان کشورهای اسلامی ویترین سیاسی خود را تزئین می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



همگان در این فکر بودند که پرونده فلسطین به دلیل ماهیت اسلامی – عربی، می‌‌بایست با موج واکنش‌های دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای که پیرو اسلام هستند روبه‌رو می‌شد اما تا به امروز این وضعیتبه یک آرزوی دیرینه تبدیل شده است. اینکه دیده می‌شود وزیر اوقاف عربستان به جای پادشاه این کشور در نشست سازمان همکاری اسلامی واقع در استانبول شرکت می‌کند یا کشورهایی مانند بحرین و امارات پایین‌ترین واکنش‌ها را از خود نشان می‌دهند، حکایت از عدم جدیت در کشورهای اسلامی دارد.

مابقی دولت‌های اسلامی هم با سکوت خود مقدمات اعلام علنی تصمیم را فراهم کردند و این وضعیت موجب شد تا دایره محاصره نظامیان اسرائیل علیه فلسطینی‌ها تنگ‌تر شود. به موازات این موضوع تشکیلات خودگردان فلسطین همانند گذشته موضعی یکسان و یکنواخت را اتخاذ کرد و نشان می‌دهد که یک اجماع داخلی و خارجی برای «ضربه نهایی»  به فلسطین در دستور کار قرار گرفته است.

از این رو برای واکاوی آخرین تحولات پرونده فلسطین به گفت‌وگو با «ناصر ابو شریف» نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران پرداختیم که مشروح آن به شرح ذیل از نظر می‌گذرد.        

ایلنا: تصمیم ترامپ در مورد قدس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ابوشریف: برای رمزگشایی از تصمیم رئیس‌جمهوری آمریکا باید به این موضوع توجه داشته باشیم که شخصیت ترامپ با تمامی روسای‌جمهوری آمریکا تفاوت دارد؛ او معتقد است که به هر صورت باید تمامی وعده‌های انتخاباتی که به مردم داده است را محقق کند، حتی اگر این تصمیم بر خلاف قوانین و نظم جامعه جهانی باشد. تا جایی که او تحقق شعارهای انتخاباتی خود را مقدم بر اصول کلی کشورش می‌داند و حتی حاضر است در این راه قانون اساسی و مردم آمریکا را فدا کند.

نکات زیادی در تصمیم اخیر ترامپ درباره قدس نهفته است؛ نخست اینکه ترامپ و تیم وی در هسته مرکزی مسیحیان کاتولیک یا به بیانی دیگر مسیحیان انجیلی قرار دارد؛ آنها معتقدند که حضرت مسیح روزی ظهور خواهد کرد و یکی از دلایل ظهور ایشان را سلطه بر مسجد الاقصی و تشکیل دولت یهود اعلام می‌کنند. بنابراین تصمیم ترامپ را تنها نمی‌توان از منظر سیاسی مورد بررسی قرار داد.

4

دوم اینکه، کشورهای عربی- اسلامی در وضعیت خوبی قرار ندارند و دچار اختلاف‌های گوناگون با یکدیگر هستند و دچار «ابتذال سیاسی» شده‌اند. در این حالت ترامپ متوجه شد که وضعیت فعلی بهترین موقعیت برای به چالش کشیدن پرونده فلسطین است؛ چراکه او مطمئن بود هیچ واکنشی از سوی کشورهای عربی – اسلامی متوجه واشنگتن نخواهد بود.

مساله سوم، مشکلات داخلی کاخ‌سفید است. ترامپ در حالت فعلی مشکلات زیادی در درون ساختار دولت و آمریکا دارد؛ به ویژه اینکه لابی‌های صهیونیستی آمریکا بیشترین کمک مالی در زمان تبلیغات انتخابات را به او ارائه دادند. از این رو ترامپ به دنبال آن است تا بتواند زحمات تل‌آویو را «جبران» کند.       

ایلنا: در سخنان خود به اختلاف کشورهای اسلامی اشاره کردید؛ نظرتان در خصوص نشست اخیر سازمان همکاری اسلامی که در استانبول برگزار شد چیست؟ آیا بیانیه نهایی همسو با منافع فلسطین بود؟

ابوشریف: اینکه چنین جلسه‌ای برگزار می‌شود و کشورهایی مانند ایران، مالزی، اندونزی، پاکستان و سایر کشورها در آن حضور پیدا می‌کنند جای تشکر و قدردانی دارد؛ اما مساله خطرناک این است که کشورهایی مانند عربستان، بحرین و امارات به صورت رسمی در آن حضور نداشتند. کشوری مانند عربستان که مکه و مدینه را در دل خود جای داده است، دارای جایگاه ویژه‌ای در میان کشورهای اسلامی است، اما اینکه ریاض «وزیر اوقاف» خود رابرای شرکت در این نشست به استانبول اعزام می‌کند، موجب شد تا نیت سعودی‌ها مشخص شود. حتی مسائلی مطرح شده بود که گویا برخی از کشورهای اسلامی برای خودداری از شرکت در نشست مذکور، تحت فشار قرار گرفته‌اند.    

در مورد بیانیه و تصمیماتی که در آن نشست گرفته شد، برای برخی از اعضاء سازمان همکاری اسلامی نقطه نظراتی داریم. در متن بیانیه بحث قدس غربی و شرقی مطرح شده بود و پرسش‌های زیادی را به وجود آورد. جنبش جهاد اسلامی به عنوان بخشی از خاک و مردم فلسطین، مساله قدس شرقی و غربی را به صورت کلی رد می‌کند و اعتقادی به آن نداریم. چراکه تمامی آن جغرافیا سرزمین اشغالی به حساب می‌آید؛ اما متاسفانه برخی از کشورهای عربی – اسلامی اسرائیل را به رسمیت شناختند و با آن ارتباط دارند. کشورهایی مانند ترکیه، اردن، مصر در اسرائیل سفارت دارند و تشکیلات خودگردان فلسطین هم با آنها در ارتباط کامل است. از این رو باید بگویم که تشکیلات خودگردان فلسطین بحث قدس شرقی و غربی را مطرح کرده بود و بر آن تاکید داشت. از این جهت «محمود عباس» را باید یکی از عوامل مطرح شدن سناریوی دو کشور و بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ دانست.

ایلنا: یعنی سخنان محمود عباس از سوی مردم فلسطین مورد تایید نیست؟

ابوشریف: خیر، به هیچ وجه سخنان «محمود‌ عباس» را نباید تصمیم و حرف مردم فلسطین قلمداد کرد. مردم فلسطین مساله دو کشوری را به هیچ‌وجه قبول ندارند، چراکه این موضوع به معنای به رسمیت شناختن اشغال فلسطین توسط اسرائیل است و به آن مشروعیت می‌بخشد. حتی در مورد شهر قدس بنا بر قطعنامه سال ۱۹۴۸ هم آمریکا در آن زمان قبول نکرده بود که قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت بشناسد و اعتقاد داشت که بر اساس قوانین سازمان ملل این یک شهر اشغال شده و بین‌المللی است.

باید توجه داشت که هدف آمریکا و اسرائیل از این طرح، اخراج تمامی مردم فلسطین است؛ این وضعیت به گونه‌ای است که آنها قصد دارند راهبردهای خود را آرام آرام به ورطه عملی شدن در بیاورند. از این جهت تصمیماتی که در نشست سازمان همکاری اسلامی گرفته شد، می‌تواند مفید باشد. در این راستا کشورهای عضو این سازمان از مراجع قضایی بین‌المللی و کشورهای اروپایی برای رویارویی با اسرائیل بهره خواهند برد.

ایلنا: یکی از بندهای بیانیه نشست اخیر سازمان همکاری اسلامی به خروج آمریکا از پرونده صلح خاورمیانه اختصاص داده شد و خواستار کناره‌گیری این کشور از پرونده فلسطین هستند. آیا می‌توان آمریکا را مجاب به کناره‌گیری از این پرونده کرد؟

ابوشریف: اینکه آمریکا به عنوان میانجی مورد قبول مردم فلسطین نیست، مساله‌ای کاملاً درست است. چراکه ترامپ با تصمیم اخیر، آمریکا را از واسطه‌گری در پرونده فلسطین خارج کرد و اساساً صلاحیت چنین کاری را ندارد. باید متوجه بود که واشنگتن به هیچ‌وجه از تصمیم خود عدول نخواهد کرد و دولت‌های آینده آمریکا هم چنین نظری را دارند و خود را مدیون اسرائیل می‌دانند.

7

نکته اصلی در این موضوع هشداری است که باید به کشورهای عربی داده شود. اینکه می‌بینیم برخی از کشورهای عربی – اسلامی، آمریکا را در آغوش می‌گیرند، دقیقاً نشان می‌دهد که کشورهای حاشیه خلیج و مابقی آنها جواز به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل را به ترامپ داده‌اند. از این جهت کشورهای حاضر در نشست سازمان همکاری اسلامی می‌تواند کمک حال ما باشد؛ به شرطی که مواضع صریح و شفاف باشد.

اینکه کشورهای اسلامی و حامی فلسطین تا چه حد می‌توانند موجب کناره‌گیری ایالات متحده از پرونده صلح فلسطین بشوند؛ موضوعی‌ست که آینده آن را مشخص می‌کند. چراکه باید دید عملکرد آنها در صحنه عمل چگونه است. در اینجا یک دو دستگی به وجود می‌آید؛ به صورتی که برخی از این کشورها مواضع مشخص و سخت علیه ترامپ اتخاذ کردند و تعدادی دیگر همچنان زیر فشار قرار دارند و نمی‌توانند تصمیم مستقل بگیرند. در این راه عراق و سوریه نسبت به گذشته استقلال بهتر و بیشتری را کسب کرده‌اند.

ایلنا: آیا مواضع تشکیلات خودگردان فلسطین در این خصوص مشخص است؟

ابوشریف: تشکیلات خودگردان را باید حلقه بسیار ضعیف زنجیره حمایت از فلسطین دانست. تمامی منابع مالی که این تشکیلات دریافت می‌کند از مجرای نظارتی اسرائیل عبور می‌کند و تل‌آویو می‌تواند در آن اعمال نفوذ کند؛ لذا تشکیلات خودگردان باید بیش از پیش تقویت شود.  

ایلنا: دو روز پیش «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد که زنده بودن محمود عباس در گرو هماهنگی امنیتی با تل‌آویو است. آیا رابطه پنهان میان ابومازن و اسرائیل در حال آشکار شدن است؟

ابوشریف: در تحلیل این پرسش، ابتدا باید لیبرمن را شناخت. او در سال ۱۹۸۵ میلادی از روسیه وارد فلسطین شد و عضو مافیای روسیه به شمار می‌رفت؛ دیدگاه وی به گونه‌ای بوده که او معتقد است حیات و ممات تمامی انسان‌ها در دست او قرار دارد و تفکرات راست افراطی را دنبال می‌کند؛ لذا سخنان لیبرمن پایه و اساس افراطی و نژادی دارد.

     تشکیلات خودگردان فلسطین به اسرائیل کمک کرد تا مانع انتفاضه شود. تنها دلیلی که تشکیلات خودگردان و محمود عباس از سوی تل‌آویو به رسمیت شناخته می‌شوند، مقاوت و ایستادگی مردم فلسطین در انتفاضه‌ها بوده است و رژیم صهیونیستی مجبور به پذیرش آن شد. اسرائیل در انتفاضه اول حدود ۱۲۷ هزار نفر از نیروهای خود را برای ورود به میدان و برخورد با فلسطینی‌ها بسیج کرد و شش سال در کرانه باختری حضور داشتند و نهایتاً با به رسمیت شناختن این تشکیلات انتفاضه فروکش کرد.

از این جهت حیات محمودعباس، در گرو به رسمیت شناختن تشکیلات خودگردان فلسطین از سوی اسرائیل بود. به عبارتی دیگر اسرائیل آرامش خود را با تایید تشکیلات و به رسمیت شناختن آن کسب کرد. از این منظر بیشترین جناحی که از رسمیت تشکیلات خودگردان منتفع شد، «اسرائیل» بود. در انتفاضه دوم «یاسر عرفات» و نیروهایش حضور داشتند و پس از به قدرت رسیدن محمود عباس مجدداً انتفاضه با موانع مختلف روبه‌رو شد و آرامش شهروندان اسرائیلی در آن تامین شد. از این رو محمود عباس آرامش را به صهیونیست‌ها هدیه داد و اگر او نبود، اوضاع اسرائیل به صورت دیگری رقم می‌خورد.

2

در این راستا «ماجد فرج» مسئول سازمان اطلاعات تشکیلات خودگردان فلسطین رسماً اعلام کرد که در طول یک‌ ماه ۲۰۰ عملیات فلسطینی علیه اسرائیل را خنثی کردیم. این ماجرا نشان‌دهنده حجم هماهنگی امنیتی میان تشکیلات خودگردان و اسرائیل است. در واقع بسیاری از تحلیلگران و حتی مردم فلسطین معتقدند، خدماتی که سازمان اطلاعات تشکیلات خودگردان به اسرائیل ارائه داده است؛ موساد به رژیم صهیونیستی ارائه نکرده است. چراکه نفوذ این تشکیلات در میان مردم بر ضد آنها بوده است. از این جهت تشکیلات خودگردان نمی‌تواند خدمتی به آزادی فلسطین کند و تمامی گام‌های آن به نفع اسرائیل است.  

موضوع دیگر این است که زمینه‌ای که توسط محمود عباس به وجود آمده، «اشغال مفت و مجانی» برای اسرائیل است؛ در حقیقت ابومازن موجب شده تا اسرائیل بدون هزینه گزاف سرزمین فلسطین را اشغال کند و تشکیلات خودگردان هم حامی و مجری امنیت اسرائیل شده است. اگر پرونده فلسطین در دست ما بود، حاضر بودیم حکومت را به اسرائیل تحویل بدهیم تا از این طریق به آنها هزینه وارد کنیم؛ اما امروز بدون کوچک‌ترین هزینه‌ای شاهد تامین امنیت رژیم صهیونیستی توسط تشکیلات خودگردان هستیم. لذا تشکیلات خودگردان را باید یکی از موانع «طرح فلسطین واحد» دانست.

ایلنا: باتوجه به اوضاع و احوال کنونی، اگر قرار باشد شدت انتفاضه فعلی افزایش پیدا کند جایگاه حماس و اقدامات وی چگونه خواهد بود؟

ابوشریف: در وضعیت فعلی شاهد انتفاضه در کرانه باختری هستیم و وارد سومین هفته شده‌ایم که دامنه آن به خارج از مرزهای اراپی اشغالی کشیده شده است. ممکن است عده‌ای نسبت به مدل انتفاضه سوم انتقاد داشته باشند و آن را آرام‌تر از ادوار گذشته بدانند؛ اما نمی‌توان انتظار داشت که شرایط انتفاضه‌ها همانند یکدیگر باشد و بالاخره تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند. به عنوان مثال انتفاضه سال ۱۹۸۷ با حالت فعلی تفاوت زیادی داشت. در آن زمان در فلسطین بودم و هر ۱۵ دقیقه یکبار خودروهای گشتی نظامیان اسرائیل را مشاهده می‌کردم و سیطره کامل نظامی برقرار بود.

در مقابل شهروندان فلسطینی در هر مکانی که می‌خواستند تجمع می‌کردند و علیه نظامیان اسرائیل فعالیت می‌کردند؛ همچنین اسرائیلی‌ها هم در همه جا حضور داشتند. انتفاضه دوم هم متفاوت بود و به دلیل حضور یاسر عرفات ورق برگشت و انگیزه ای برای مردم بود. در حالت فعلی چنین وضعیتی وجود ندارد و مردم در نقاط کمتری قابلیت درگیر شدن با صهیونیست‌ها را دارند.

    اشغال نظامی اسرائیل به گونه‌ای است که مردم نمی‌توانند همانند گذشته در «رام‌الله»، «غزه» و حتی «بیت‌لحم» دست به عملیات بزنند بر ضد صهیونیست ها بزنند و به همین دلیل درگیری‌ها از مرکز به حاشیه شهرها کشیده شده و افزایش پست‌های بازرسی هم روز به روز به وقوع می‌پیوندد. از این لحاظ نمی‌توان همانند گذشته اقدام به برپایی انتفاضه کرد. حتی بسیاری معتقدند که برای شروع انتفاضه جدید باید تشکیلات خودگردان را منحل کرد اما اگر چنین اتفاقی بیافتد، علاوه بر فشارهای اقتصادی هزاران نفر بیکار می‌شوند و تبعات منفی خواهد داشت. دلیل به تاخیر افتادن انتفاضه، عدم حمایت‌های مالی از سوی نظام بین‌الملل در ادوار مختلف است؛ بنابراین باید این انتفاضه را به گونه‌ای هدایت کنیم که در بلند مدت ادامه داشته باشد.

مساله دیگر توقع و حمایت کشورهای عربی – اسلامی از مردم فلسطین است. شهروندان سرزمین‌های اشغالی نمی‌توانند تنها در یک هفته تمامی قدرت خود را در انتفاضه صرف کنند و پس از آن آرام بنشینند. باید توجه داشت که فلسطین به یک زندان تبدیل شده و ارتباط میان شهرها قطع شده و رفت و آمد به سختی صورت می‌پذیرد. به عنوان مثال در طراف «شهر نابلس» چیزی در حدود ۲۷ شهرک صهیونیست‌نشین و همین وضعیت در اطراف قدس حاکم است. از این منظر مردم فلسطین جدا از یکدیگر زندگی می‌کنند که تمامی این وضعیت نیاز آنها به حمایت کشورهای عربی – اسلامی را نمایان می‌کند.

5

کشورهای عربی هیچگونه حمایتی (اعم از سیاسی، مادی و معنوی) از مردم فلسطین صورت نمی‌دهند و از این جهت ادامه انتفاضه با مشکل روبه‌رو است؛ حتی اگر کمکی از سوی آنها ارائه شود، تنها تشکیلات خودگردان را در بر می‌گیرد. در مقابل این وضعیت اسرائیلی‌ها میلیارد دلار هزینه می‌کنند. برای مثال یکی از ثروتمندان یهودی در آمریکا برای اجراء شدن برخی از طرح‌های اسرائیل در فلسطین چندین میلیون‌ دلار به تل‌آویو کمک کرده بود. لذا مشکلاتی مانند پرداخت مالیات‌های سنگین، تخریب منازل و حتی پلمپ شدن مغازه‌های فلسطینی‌ها توسط صهیونیست‌ها موجب شده تا فشارها افزایش پیدا کرده و انتفاضه با مشکل مواجه شود و به حاشیه برود.

اشخاصی مانند ولیعهد عربستان برای خرید یک کشتی تفریحی و تابلوی نقاشی مبلغی معادل صدها میلیون دلار هزینه می‌کنند اما برای حمایت از فلسطین خم به ابرو نمی‌آورند. این وضعیت در مورد بسیاری از کشورهای عربی – اسلامی صدق می‌کند. اما در مقابل اسرائیلی‌ها برای تحقق توطئه‌های خود میلیاردها دلار هزینه می‌کنند. تا جایی که اسرائیل در جنگ غزه در هر متر مربع چیزی در حدود ۱۵ کیلوگرم مواد منفجره استفاده کرد و ۲۲ هزار خانه در آنجا تخریب شد. لذا اینکه می‌بینیم سرعت انتفاضه پایین آمده است به دلیل وجود چنین مسائلی است؛ تا جایی که در حالت فعلی فشارهای اقتصادی به بالاترین وضع خود رسیده و مردم برای معیشت خود با مشکل روبه‌رو هستند.

گفت‌وگو: فرشاد گلزاری

منبع: صدای ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۱۴۷۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مسکو از جنگ ایران و اسرائیل چه بهره‌ای برد؟ روسیه تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد ایران نمی‌گذارد

عارف دهقان‌دار در اعتماد نوشت: عملیات توفان‌الاقصی توسط حماس علیه اسراییل در ۷ اکتبر و آغاز نبرد غزه، معادلات منطقه و نظام بین‌الملل را وارد مرحله جدیدی کرد که پیامد‌های بسیاری در سطح منطقه و فراتر از آن به جای گذاشت که شاید آوریل ۲۰۲۴ را بتوان نقطه عطف این پیامد‌ها دانست.

ایران و اسراییل که سال‌ها در منطقه به اصطلاح خاکستری با یکدیگر درگیر بودند و به‌رغم همه دشمنی‌ها و رقابت‌های ژئوپلیتیکی و هویتی، از رویارویی مستقیم با یکدیگر اجتناب می‌کردند، وارد یک رویارویی نظامی مستقیم و رودررو شدند.

هر چند که باید تاکید کرد که این رویارویی نظامی، محدود، کنترل شده و درچارچوب قواعد بازی بود و در نهایت سطح نزاع از حالت رویارویی مستقیم به نبرد در منطقه خاکستری بازگشت.

همان طور که پیش‌بینی می‌شد، پس از اقدام اسراییل، سطح تنش میان طرفین کاهش پیدا کرد و ایالات متحده امریکا، نقش قابل توجهی در این کاهش تنش داشت. چرا که دولت دموکرات مستقر در امریکا به دلایل فراوان، علاقه‌ای به گسترش سطح نزاع میان طرفین نداشته و تلاش کردند که از اهرم‌های خود برای کنترل رفتار کابینه نتانیاهو پس عملیات «وعده صادق» استفاده کند.

اما نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که ایالات متحده تنها قدرت خارجی متاثر از این تغییر معادلات در منطقه خاورمیانه نبوده و باید تاثیرپذیری و موقعیت دیگر قدرت بزرگ جهانی یعنی روسیه را در این تحولات و همچنین جایگاه آن در آینده منطقه را مورد توجه و ارزیابی قرار داد.

روسیه در طی یک دهه گذشته تلاش زیادی برای تقویت شبکه‌ها و اعمال نفوذ خود در منطقه خاورمیانه انجام داده است و پس از ۷ اکتبر و تغییر معادلات در خاورمیانه و همچنین تمرکز بر جنگ اوکراین، جایگاه خود را در این منطقه متزلزل و در معرض خطر می‌بیند.

پس از افزایش تنش میان ایران و اسراییل، راهبرد روسیه در قبال این تنش اهمیت خاصی پیدا می‌کند، چرا که وقتی به گذشته برمی‌گردیم، مشاهده می‌کنیم که هیات حاکمه روسیه و ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور این کشور از یک سو در سوریه با ایران همکاری‌های نزدیکی می‌کرد و از سوی دیگر این اجازه را به اسراییل می‌داد که مواضع ایران را در خاک سوریه هدف قرار بدهد و در زمان انجام این حملات، پدافند‌های روسی مستقر در سوریه عمل نمی‌کرد.

همچنین نباید از نظر دور داشت که روابط تهران - مسکو پس از جنگ اوکراین، تغییرات مهمی را تجربه کرده است و سطح همکاری‌های نظامی طرفین وارد مرحله جدیدی شده است و به‌رغم خصومت‌های دیرینه تاریخی و اختلافات ژئوپلیتیکی، فضای کنونی خاورمیانه هر دو دولت را تشویق می‌کند تا با همکاری نزدیک‌تر، معادلات منطقه را به ضرر امریکا رقم بزنند.

به طور کلی، مقامات مسکو مانند همتایان خود در پکن به دنبال ثبات بیشتر در منطقه خاورمیانه هستند و هرگونه آشفتگی در منطقه می‌تواند به منافع روسیه آسیب برساند که از جمله آن‌ها رشد گروه‌های تکفیری و تروریستی در سطح منطقه است. روس‌ها حساسیت ویژه‌ای نیز نسبت به گروه‌های افراطی و تروریستی داشته که در سال‌های اخیر در بخش‌هایی از روسیه و همچنین سایر بخش‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق، مانند تاجیکستان نفوذ کرده‌اند. همان طور که به یاد داریم، در ۲۲ مارس، گروه تروریستی داعش توسط تعدادی از عناصر تاجیکی خو به یک سالن کنسرت در مسکو حمله کردند و نزدیک به ۱۵۰ نفر را کشتند.

فراتر از مبارزه با تروریسم، روسیه به دنبال حمایت از دولت‌های عربی دوست در منطقه، حفاظت از حضور نظامیان کشور در سوریه، جذب سرمایه‌گذاری خارجی از کشور‌های ثروتمند عرب خلیج‌فارس و ایجاد روابط تجاری با منطقه است که از طریق آن بتواند تحریم‌های غرب را که به واسطه جنگ اوکراین بر این کشور وضع شده را دور بزند و بتواند سیاست‌های انرژی خود را با کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس هماهنگ کند؛ لذا علاوه بر ایران، روسیه نگاه ویژه‌ای به کشور‌های عربی خلیج‌فارس نیز دارد و مواضع این کشور نسبت به جزایر سه‌گانه ایران را نیز باید در همین راستا تعریف کرد؛ لذا درست است که در شرایط فعلی، سطح روابط نظامی ایران و روسیه در حالت خوبی قرار دارد.

اما این به آن معنا نیست که این کشور قرار است تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد ایران بگذارد و علاوه بر ایران، به دنبال روابط اقتصادی و حتی نظامی با کشور‌های عربی منطقه نیز هست.

اگر به بحث تنش‌های ایران و اسراییل بازگردیم، باید گفت که روسیه مخالف هر گونه جنگ همه‌جانبه و تمام عیار، میان این دو طرف است. با این حال، تشدید تنش آن هم به صورت محدود و کنترل شده بین ایران و اسراییل به طور بالقوه و از چند جهت به نفع منافع روسیه است که به طور خلاصه دلایل آن بیان می‌شود.

نخست اینکه افزایش سطح ناامنی و گسترش دامنه پیامد‌های جنگ در خاورمیانه، در حالی که نزدیک به ۷ ماه از آغاز جنگ غزه می‌گذرد، رویکرد و پیام روسیه به دولت‌ها و جوامع عربی را تقویت می‌کند که ایالات متحده عامل اصلی بی‌ثباتی و تنش در سطح منطقه است و امریکا رویکردی مسوولانه در قبال تحولات منطقه ندارد.

پوتین و دیگر مقامات روسی دهه‌هاست که امریکا را به واسطه حمایت‌های یک جانبه‌شان از اسراییل و ناتوانی در حل و فصل ریشه‌ای اصلی‌ترین بحران در این منطقه یعنی درگیری فلسطین و اسراییل سرزنش می‌کنند. این پیام و رویکرد از جانب روسیه برای مخاطبان عرب که به طور فزاینده‌ای از ایالات متحده به خاطر تلفات انسانی فزاینده در غزه خشمگین هستند، خوشایند است.

دوم اینکه پیامد‌های بیشتر جنگ غزه، و گسترش محدود دامنه تنش‌ها در منطقه، توجه جهانی را از اوکراین به خاورمیانه منحرف کرده که روسیه از آن استقبال می‌کند.

سوم، وجود سطح محدودی از درگیری مستقیم میان تهران و تل‌آویو می‌تواند نفوذ روسیه را در منطقه از طرق دیگری تقویت کند.

دولت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، ممکن است به هیات حاکمه روسیه و شخص پوتین به عنوان رهبری نگاه کند که به واسطه روابطی که با تهران دارد، بتواند تا حدی روی تصمیمات تهران تاثیر بگذارد؛ و در آخر اینکه هر چند در حال حاضر سطح نزاع ایران و اسراییل تا حدی کاهش پیدا کرده، اما به واسطه احتمال افزایش سطح تنش، ایران در آینده نیاز بیشتری به جنگنده‌ها و سامانه‌های دفاعی روسیه پیدا خواهد کرد که از آن طریق برای خود ایجاد بازدارندگی کند.

هر چند که سطح تنش میان ایران و اسراییل در حال حاضر کنترل شده و ظاهرا به منطقه خاکستری بازگشته است، اما با توجه به ادامه جنگ خطر گسترش خصومت‌ها به یک جنگ منطقه‌ای را نباید نادیده گرفت. ادامه جنگ در غزه و دیگر درگیری‌های حل نشده در خاورمیانه، احتمال حملات آتی اسراییل علیه ایران و بالعکس را باز می‌گذارد که نباید آن را از نظر دور داشت.

هر چند که باید اندکی دقیق‌تر راهبرد روسیه را در منطقه بررسی کرد، اما این کشور در این جنگ تعارض منافع جدی با اسراییل نیز دارد و این را در مواضع خود نشان داده است.

ایران نیز می‌تواند از این فرصت به نفع منافع خود در منطقه استفاده کند، اما نباید از نظر دور داشت که روسیه اگر چه تا حدی در تحولات منطقه در محور مقابل غرب قرار می‌گیرد، اما قرار نیست که تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد ایران بگذارد و آن‌ها هم به دنبال منافع خود در این جنگ هستند.

نکته پایانی احتمال حضور ترامپ در جایگاه ریاست‌جمهوری امریکاست، که می‌تواند معادلات جنگ اوکراین و همچنین جنگ غزه را دچار تغییرات کند. باید صبر کرد و نتایج انتخابات امریکا را دید.

دیگر خبرها

  • موفقیت کمپین تحریم اسرائیل در کشورهای اسلامی
  • تاکید سازمان همکاری اسلامی بر لزوم تحریم همه‌جانبه اسرائیل
  • جلوگیری تشکیلات خودگردان برای آزادی اسیر فلسطینی
  • وزیر خارجه: قطع روابط با اسرائیل در توقف نسل کشی مهم است
  • تکذیب حمایت رابرت دنیرو از اسرائیل
  • ترکیه: از تمام ابزار‌ها برای اعمال فشار به اسراییل استفاده می‌کنیم
  • مسکو از جنگ ایران و اسرائیل چه بهره‌ای برد؟ روسیه تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد ایران نمی‌گذارد
  • ترکیه: از تمام ابزارها برای اعمال فشار به اسراییل استفاده می‌کنیم
  • امیرعبداللهیان: باید رژیم اشغالگر آپارتاید اسرائیل را متوقف کنیم/ نحوه برخورد دولت‌های مسلمان با بحران غزه در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد
  • سکوت مسلمین در قبال جنایات صهیونیست‌ها زبانه‌های آتش را به جهان اسلام خواهد کشید