برای "آبانی"های سینمای ایران
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۸۶۷۱۲
ایران اکونومیست - به گزارش ایران اکونومیست؛ کمال تبریزی متولد پنجم مهر ماه ۱۳۳۸ در تهران است. او که امسال ۵۸ ساله میشود، در کارنامه کاری خود فعالیت در بخشهای مختلفی چون کارگردانی فیلمهای سینمایی و تلوزیونی، دستیاری کارگردان، مشاور کارگردانی، نویسندگی، مجری طرح، مدیر تولید، مدیر فیلمبرداری، تدوین، طراح صحنه و لباس و طراحی صحنه را تجربه کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از جمله فیلمهای که او تاکنون کارگردانی آنها را بر عهده داشته میتوان به امکان مینا(۱۳۹۴) ، طعم شیرین خیال (۱۳۹۳)،طبقه حساس (۱۳۹۲)، خیابان های آرام (۱۳۸۹)، دونده زمین (۱۳۸۹)،از رئیس جمهور پاداش نگیرید (۱۳۸۷)، همیشه پای یک زن در میان است (۱۳۸۶)، یک تکه نان (۱۳۸۳)، مارمولک (۱۳۸۲)، فرش باد (۱۳۸۱)، گاهی به آسمان نگاه کن (۱۳۸۱)، شیدا (۱۳۷۷)، مهر مادری (۱۳۷۶)، لیلی با من است (۱۳۷۴)، پایان کودکی (کودک قهرمان) (۱۳۷۲)، در مسلخ عشق (۱۳۶۹) و عبور (۱۳۶۷) اشاره کرد.
تبریزی برای ساخت فیلمهای "مارمولک" و "مهرمادری" جوایزی را در جشنوارههای خارجی از آن خود کرده است. همچنین برای فیلمهای "مارمولک"، "گاهی به آسمان نگاه کن"، "فرش باد" و "لیلی با من است" جوایزی را در جشنوارههای داخلی مثل جشنواره فیلم فجر، خانه سینما و انجمن نویسندگان و منتقدان دریافت کرده است.
از بین اثار او، فیلم سینمایی "خیابانهای آرام" که در سال ۸۹ ساخته شده است هنوز در فهرست آثار توقیفی و بدون مجوز نمایش سینمای ایران باقی مانده است و سریال تلوزیونی او به نام "سرزمین مادری" که در بهمن ماه ۱۳۹۲ روی آنتن رفت، پس از پخش چهار قسمت، با اعتراضات مردم بختیاری مواجه شد که در نهایت صداوسیما را به توقف پخش، مجاب کرد. قرار بود این سریال پس از اصلاحات انجامشده، از ۱۴ مهر ماه از شبکه سه سیما با نام جدید «سرزمین مادری» پخش شود اما همچنان پخش آن با دردسرهایی روبروست.
این در حالی است که به تازگی و با حکم سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کمال تبریزی به عنوان یکی از اعضای شورای پروانه نمایش آثار سینمایی معرفی شده است.
سعید راد بازیگر قدیمی سینما هم متولد ۴ آبان ۱۳۲۶ در تهران است. او که امسال ۷۰ ساله میشود، فعالیتهای سینمایی خود را پیش از انقلاب اسلامی آغاز کرده و مدت زمان زیادی نیز خارج از ایران زندگی کرده است.
او در فیلمهای سینمایی متعدد و مهمی در تاریخ سینمای ایران بازی کرده است که از جمله آنها میتوان به امپراتور جهنم (۱۳۹۵)، عشق و جنون (۱۳۹۲)، چ (۱۳۹۱)، گیرنده (۱۳۹۰)، پروانگی (۱۳۸۹)، دوئل (۱۳۸۲)، عقابها (۱۳۶۳)، دادشاه (۱۳۶۲)، عبور از میدان مین (۱۳۶۲)، برزخیها (۱۳۶۱)، خط قرمز (۱۳۶۰)، سفر سنگ (۱۳۵۶) اشاره کرد.
راد در دوران فعالیت هنری خود برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم سینمایی "گیرنده" در سیامین جشنواره فیلم فجر شد. این بازیگر پیشکسوت با حضور در هفدهمین جشن حافظ که در واقع اولین سالی بود که در نبود علی معلم برگزار شد یادآور شد که ۲۰ سال قبل علی معلم را در جشنواره کن دیده و به او گفته بود «چرا به ایران نمیآیی؟ جایت خالی است.» من آمدم و حالا جای او خالی است. همچنین جمشید هاشم پور در یازدهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران گفت که سعید راد او را تشویق کرده که در عرصه بازیگری بماند و پیش بینی کرده که در آینده او یکی از مُهرههای حساس سینمای ایران میشود.
********
دیگر هنرمند متولد آبان نیز؛ چنگیز جلیلوند است که ۶ آبان ۱۳۱۹ تاریخ تولد اوست.
او فعالیت هنری خود را پیش از انقلاب اسلامی و با تئاتر آغاز کرده است، جلیلوند که بیشتر به عنوان دوبلور شناخته میشود در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلوزیونی به عنوان بازیگر حضور داشته است.
جلیلوند از پیشکسوتان عرصه دوبله تاکنون به جای بازیگران مشهور خارجی و داخلی بسیاری گویندگی کردهاست که از جمله آنها میتوان به گویندگی به جای نقش بهروز وثوقی در فیلم "کندو"، محمدعلی فردین در فیلم "گنج قارون"، ایرج قادری در فیلم "قفس"، حامد بهداد در فیلم "جرم " ساخته مسعود کیمیایی در بین بازیگران ایرانی و همچنین گویندگی به جای شخصیت هایی مثل پل نیومن، مارلون براندو، ریچارد برتن، بروس ویلیس، اد هریس، سلمان خان، شرلوک هولمز، جیم کری، سیلوستر استالونه، مل گیبسون، دنزل واشینگتون، رابرت دنیرو، سلمان خان، آمیتا باچان را در کارنامه کاری خود دارد.
چنگیز جلیلوند که سابقهی دوبله فیلمهای هندی از جمله «شعله» را دارد و نقش«دلمندرا» را دوبله کرده، مدیریت دوبلاژ فیلم سینمایی "بمبئی" محمد قربان پور که در هند فیلمبرداری شد را بر عهده داشت. او در کنار حرفه اصلی خودش در فیلم های سینمایی چون ترمینال غرب (۱۳۹۵)، این سیب هم برای تو (۱۳۹۳)، قلادههای طلا، قصه عشق پدرم (۱۳۹۱)، فیتیله و ماه پیشونی (۱۳۹۰)، بندرگاه عشق (۱۳۴۶)، دختر همسایه (۱۳۴۰) هم بازی کرده است.
این هنرمند که امسال ۷۷ ساله میشود در گفتگویی درباره علت روی آوردنش به هنر گفته بود که از کودکی به صحبت کردن در جمع علاقه مند بوده و متوجه شده که از طریق هنر میتواند از استعداد و صدایش استفاده کند.
********
فاطمه(سیمین) معتمدآریا از هنرمندان و بازیگران سینمای ایران در هفتم آبان ماه ۱۳۴۰ به دنیا آمده است. او که امسال ۵۶ ساله میشود در حوزههای مختلفی چون بازیگری در فیلمهای سینمایی، مجموعههای تلوزیونی، تئاترها و کارهای عروسکی فعالیت داشته است.
او اولین زن عضو هیئت مدیره خانه سینما به حساب میآید و از نقش آفرینیهای محبوب معتمدآریا باید به بازیهایش در کنار ایرج طهماسب و حمید جبلی در چندین فیلم از جمله «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «کلاه قرمزی و سروناز»، «دختر شیرینی فروش»، «یکی بود و یکی نبود» و «زیر درخت هلو» اشاره کرد که به یکی از موفقترین گروههای هنری در سینمای ایران تبدیل شدهاند.
معتمد آریا از جمله بازیگرانی است که در جشنوارههای مختلف ایرانی و خارجی شرکت کرده و توانسته موفقیتهایی را کسب کند. ازجمله آن میتوان به دریافت جایزه هانری لانگ لوا در بخش بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم ونسن (۱۳۹۰)، برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از جشن خانه سینما و جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم مونترال برای فیلم "اینجا بدون من" (۱۳۹۰)، جایزه ۳۰ سال فعالیت در سینما از جشن منتقدین ونویسندگان ایران (۱۳۸۷)، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم «هنرپیشه» (۱۳۷۱)، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم «مسافران» (۱۳۷۰) اشاره کرد او علاوه بر اینها در جشنوارههای مختلفی نامزد دریافت جایزه نیز شده است.
آباجان (۱۳۹۵)،برف سرخ (۱۳۹۵)، در سکوت (۱۳۹۴)، نبات (محصول ۲۰۱۴ میلادی- جمهوری آذربایجان)، یحیی سکوت نکرد (۱۳۹۳)، بهمن (۱۳۹۲)، قصهها (۱۳۹۰)، اینجا بدون من (۱۳۸۹)، پریناز (۱۳۸۹)، می زاک (۱۳۸۷)، شیرین (۱۳۸۶)، نیلوفر (۱۳۸۶)، خواب زمستانی (۱۳۸۶)، صد سال به این سالها (۱۳۸۶)، خواب لیلا (۱۳۸۵)، تقاطع (۱۳۸۴)، زیر درخت هلو (۱۳۸۴)، کارگران مشغول کارند (۱۳۸۴)، یک بوس کوچولو (۱۳۸۳) ، آبادان (۱۳۸۱)، به من نگاه کن (۱۳۸۱)، کلاه قرمزی و سروناز (۱۳۸۱)، دختر شیرینی فروش (۱۳۸۰)، مرد عوضی (۱۳۷۷)، روسری آبی (۱۳۷۳)، کلاه قرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳)، ناصرالدین شاه آکتور سینما (۱۳۷۰) از جمله فیلمهایی ست که معتمدآریا به ایفای نقش پرداخته است.
********
اما آبان ماه سالروز تولد زندهیاد مرتضی احمدی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون، خواننده، ضربیخوان، تهرانشناس، محقق، نویسنده و دوبلور ایرانی هم هست.
این هنرمند در دهم آبان ۱۳۰۳ متولد شد و در ۳۰ آذر ۱۳۹۳ در سن ۹۰ سالگی درگذشت.
احمدی فعالیت های خود را در عرصه هنری با پیشپردهخوانی شروع کرده و به طور رسمی از سال ۱۳۲۱ کارش را آغاز کرده است. سپس وارد تئاتر شده و بعد از آن هم بلافاصله به رادیو آمده و تا سال ۱۳۵۸ در رادیو ماندگار شد. او در فیلمهای سینمایی و تلوزیونی متعددی هم نقش آفرینی کرده و از جمله آنها همکاری با علی حاتمی در کارهایی مثل «سلطان صاحبقران»، «بابا شمل» و «حسن کچل» است.
این هنرمند پیشکسوت در سال ۱۳۳۲ برای اولین بار در سینما فیلمی با عنوان «ماجراهای زندگی» به کارگردانی نصرالله محتشم را بازی کرد و از جمله دیگر فیلمهای او میتوان به «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «شیرین و فرهاد»، «بابا شمل»، «قلندر»، «خانه خراب»، «معما»، «در انتظار شیطان» اشاره کرد. آخرین فعالیت سینمایی او بازی در فیلم "ستاره ها" ساخته فریدون جیرانی بود.
از مرتضی احمدی تا کنون چند کتاب نیز به چاپ رسیده است.
********
گلاب آدینه بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون هم متولد ۲۲ آبان ۱۳۳۲ است. این هنرمند فعالیت هنری خود را از تئاتر و در سال ۱۳۵۴ با گروه تئاتر دانشجویی «پیاده» به سرپرستی مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ آغاز کرده است. بازی و منشی گری صحنه فیلم نیمه بلند "رسول پسر ابوالقاسم" در سال ۱۳۶۰ به کارگردانی داریوش فرهنگ از اولین تجربیات سینمایی اوست.
از جمله فیلمهایی که او تاکنون در آنها نقشآفرینی کرده است میتوان به آرامش در میان مردگان (۱۳۸۴)، وقتی همه خواب بودند(۱۳۸۴)، یک تکه نان (۱۳۸۳)، مهمان مامان(۱۳۸۲)، عروس افغان(۱۳۸۲)، زندان زنان(۱۳۸۱)، زیر پوست شهر(۱۳۷۸)، بالهای سپید(۱۳۷۷)، بانوی اردیبهشت(۱۳۷۶)، فصل پنجم(۱۳۷۵)، معجزه خنده( ۱۳۷۵)، روسری آبی(۱۳۷۳)، بهترین بابای دنیا(۱۳۷۱)، شکار خاموش (۱۳۶۸)، زرد قناری(۱۳۶۷)، سلطان و شبان(۱۳۶۱)، رسول پسر ابوالقاسم(۱۳۵۹)، چوپانان کویر(۱۳۵۹) اشاره کرد.
این هنرمند در سال ۱۳۶۷ به همراه همسرش مهدی هاشمی در فیلم "زرد قناری" به ایفای نقش پرداخت و برای بازی در این فیلم کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره فجر شد.
او پس از بازی در فیلمهای "شکار خاموش" و "بهترین بابای دنیا" برای بازی در فیلم سینمایی "روسری آبی" برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در دوره سیزدهم جشنواره فیلم فجر شد. در سال ۱۳۸۲ با بازی در فیلم سینمایی "مهمان مامان" کاندید بهترین بازیگر نقش اول زن دوره بیست و دومین جشنواره فیلم فجر و هشتمین جشن خانه سینما و برای بازی در فیلم سینمایی "دیگو مارادونا هستم" کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
گلاب آدینه موفق شد برای بازی در فیلم "آبجی" جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره بینالمللی فیلم پکن را به خود اختصاص دهد.
گفته میشود گلاب آدینه در فیلمی به نام «دوباره زندگی» به کارگردانی رضا فهیمی با ایفای نقشی متفاوت در کنار شمس لنگرودی حضور دارد و اولین نمایش این فیلم سینمایی در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر خواهد بود. او در تئاتر هم چند نمایشنامه از بهرام بیضایی از جمله "مرگ یزدگرد" و "سلطان مار" روی صحنه برده است.
و اخیرا نیز با حضور در نمایش «شیرهای خان بابا سلطنه» افشین هاشمی در نقش سیاه به روی صحنه رفت.
********
مازیار پرتو متولد ۲۲ آبان ۱۳۱۱ فعالیتاش را در سینما با فیلمبرداری فیلم کوتاه «شقایق سوزان» آغاز کرد. این هنرمند که در سالهای آخر عمرش در آمریکا به سر میبُرد، در دوم بهمن ماه 1392 درگذشت.
او فرزند علی پرتو متخلص به شین پرتو (نویسنده و محقق ادبی) و دایی ویشکا آسایش (بازیگر سینما) است. مازیار پرتو دارای مدرک تحصیلی دیپلم هنرستان صنعتی تهران بود و با گذراندن دوره فیلمبرداری دانشگاه سیراکیوز تهران در وزارت فرهنگ و هنر به عنوان فیلمبردار فیلمهای گزارشی، خبری و مستند، استخدام شد.
حرفهی اصلی این هنرمند فیلمبرداری بود اما در تعدادی فیلم سینمایی هم بازی کرده و به عنوان تدوینگر نیز همکاری داشته است. از فیلمهایی که او فیلمبرداری آن ها را انجام داده میتوان به «قیصر»، «طوقی»، «باباشمل»، «برزخیها»، «جعفرخان از فرنگ برگشته»، «روز واقعه»، «کفشهای میرزانوروز»، «سفر جادویی»، «آدمبرفی»، «اصحاب کهف» اشاره کرد.
مجموعههای تلویزیونی نظیر «امام علی (ع)» و «هزاردستان»، «مردان آنجلس» از جمله دیگر آثاری است که او آنها را ثبت کرده است. مازیار پرتو چند سال قبل در آخرین روزهای حضورش در ایران، مقابل دوربین مستند «قیصر 40 سال بعد»، ساخته مسعود نجفی رفت و درباره فیلم «قیصر» و خاطراتش سخن گفت.
********
از دیگر هنرمندان متولدین آبان ماه باید از فرامرز قریبیان نام برد که در آبان ماه سال 1320 به دنیا آمد.
او به عنوان کارگردان، بازیگر، تهیه کننده، سرمایه گذار و حتی طراح صحنه و لباس فعالیت داشت و فعالیت سینماییاش را با دستیاری کارگردان و ایفای نقش کوتاهی در فیلم «بیگانه بیا» ساخته مسعود کیمیایی آغاز کرده است.
فرامرز قریبیان دارای تحصیلات ناتمام در رشته بازیگری مدرسه «ویرژوال آرت» آمریکا است و پدر سام قریبیان (بازیگر) است.
این هنرمند در کارنامه کاری خود بارها جلو دوربین مسود کیمیایی رفته و در فیلم هایی که او ساخته به ایفای نقش پرداخته است. قریبیان در کارنامه کاری خود کارگردانی چهار فیلم سینمایی را تجربه کرده است. او در سال 1365 اولین تجربه کارگردانی خود را با ساخت فیلم "جدال در تاسوکی" و سپس دومین فیلم خود را در سال 1374 به نام "قانون" که در ژانر پلیسی بود کارگردانی کرد. قریبیان سیزده سال پس از کارگردانی آخرین فیلماش به نام "چشم هایش"، فیلم "گناهکاران" را به نویسندگی پسرش سام قریبیان کارگردانی کرد.
فرامرز قریبیان بیشتر از آنکه کارگردان باشد، بازیگر است و در بیش از 60 فیلم بازی کرده است. حضورش در فیلم "گوزنها" به نویسندگی و کارگردانی مسعود کیمیایی و بازی بهروز وثوقی از معروف ترین کارهای اوست.
او در دهه شصت در فیلمهای بسیاری بازی کرد و موفق شد از جشنواره ششم فیلم فجر جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در فیلم "ترن" دریافت کند.
در اوایل دهه هفتاد و پس از 15 سال بار دیگر در فیلم "ردپای گرگ" مسعود کیمیایی بازی کرد که از جمله فیلمهای ماندگار سینمای ایران است. این هنرمند در جشنواره یازدهم فیلم فجر بخاطر بازی در فیلم "بندر مه آلود" جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد. فرامرز قریبیان سومین سیمرغ بلورین را در جشنواره هجدهم فیلم فجر برای بازی در "مرد بارانی" بدست آورد سپس در سال ۱۳۸۴ در فیلم "رویای خیس" ساخته پوران درخشنده به ایفای نقش پرداخت و در سال ۱۳۸۵ بار دیگر در فیلمی از مسعود کیمیایی به نام "رئیس" بازی کرد. وی در سال ۱۳۸۹ با حضور در نقشی متفاوت در فیلم "آلزایمر" دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را به خود اختصاص داد.
این هنرمند علاوه بر آنکه در جشنوارههای داخلی بارها مورد تقدیر قرار گرفته است در جشنوارههای خارجی هم موفقیتهایی را کسب کرده که میتوان به چند مورد از آنها اشاره کرد؛ برای بازی در فیلم "رقص در غبار" جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک و جایزه گرگ نقرهای جشنواره بینالمللی فیلم مسکو ۲۰۰۳ را به دست آورد و همچنین برای ایفای نقش در "شهر زیبا" ساخته اصغر فرهادی جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم هند ۲۰۰۴ را از آن خود کرد.
او توانست جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره سپنتا سانفرانسیسکو به خاطر بازی در فیلم "گناهکاران" را در سال ۲۰۱۴ به دست آورد.
منبع: ایران اکونومیست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۸۶۷۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاکستان؛ فرصتی طلایی برای اکران و تولیدات مشترک سینمایی
در سفر اخیر رئیسجمهور به پاکستان در کنار همکاریهای فرهنگی، تفاهمنامهای برای تولید مشترک سینمایی با اقتباس از زندگی اقبال لاهوری منعقد شد. عرصه سینما یکی از شتابدهندههای مؤثر در مسیر تقویت روابط فرهنگی با دیگر کشورهاست، اما لازمه افزایش بازدهی آن دارا بودن شناخت کامل از ظرفیتهای سینمایی کشورهای هدف است.
به همین بهانه در ادامه براساس تجربه نگارش کتاب «ردپای سینما در ۳۵ کشور جهان» مروری داریم به تاریخ سینمای پاکستان تا با وسعت، موفقیتها و ظرفیتهای سینمایی آن آشنا شویم.
تولد در لاهور
اندک زمانی پس از «تقسیم سرزمین»، کشور تازهتأسیس پاکستان با پدیده فرار مغزها روبهرو شد. کمبود وسایل و تجهیزات فیلمسازی به از کار افتادن صنعت فیلمسازی این کشور منجر شد. با وجود تمام مشکلات و موانع، در هفتم آگوست ۱۹۴۸، پاکستان موفق شد اولین فیلم بلند داستانیاش را با عنوان «تری یاد» تهیه کند که در تماشاخانه «پرابات» شهر لاهور به نمایش عمومی درآمد. سال بعد، بزرگترین کمپانی فیلمسازی آن زمان تأسیس شد و طی چند سال بعد و تا قبل از نمایش «دو آنسو» در هفتم آوریل ۱۹۵۰، فیلمهای این کمپانی با استقبال نسبی روبهرو میشدند.
نخستین تجربه کارگردانی نورجهان که با عنوان «چانوی» در بیستونهم آوریل ۱۹۵۱ به نمایش درآمد، حکایت از آغاز دوران بازیابی داشت. این اولین فیلم پاکستانی به کارگردانی یک کارگردان زن بود.
رونق در دهه ۵۰
در سال ۱۹۵۲، سید فقیر احمدشاه؛ اولین فیلم خود را با عنوان «جاگاداکو» به کارگردانی ثقلین ریزوی تهیه کرد که بهدلیل نمایش خشونت، چندان مورد توجه واقع نشد. با افزایش تماشاگران، فیلم «ساسی» که در سوم ژوئن ۱۹۵۴ اکران شد، مدت ۵۰ هفته بر پرده سینماها ماند. نخستین فیلم پاکستانی با گویش «سندی»، «عمر مروی» بود که در دوازدهم مارس ۱۹۵۶ نمایش داده شد و برای تقدیر از موفقیت این تلاشها، یک سینمایینویس به نام الیاس رشیدی در هفدهم جولای ۱۹۵۸ مراسم اعطای جوایز سالانه «نگار» را ترتیب داد که هنوز هم معتبرترین رویداد اعطای جوایز در رشتههای مختلف مرتبط با فیلمسازی است.
دوران طلایی سینمای پاکستان
دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ بهعنوان دوران طلایی سینمای پاکستان شناخته میشود. با منسوخ شدن تولیدات سیاهوسفید، سینمای پاکستان اولین فیلمهای رنگیاش را تولید کرد.
فیلمهای «عذرا» به کارگردانی مونشی دیل در اوایل سالهای ۱۹۶۰، «سنگام» (نخستین فیلم رنگی بلندمدت) به کارگردانی ظهیر ریحان و «مالا» (نخستین فیلم رنگی سینماسکوپ) از آن جمله هستند.
در بیستوششم ماه می۱۹۶۱، فیلم «بمبئی والا» به نمایش درآمد و جالب این که با وجود دقت و سختگیری سانسور، مسئولان متوجه نشدند که عنوان فیلم، نام شهری در هند را یدک میکشد، آن هم در آستانه تنش رو به گسترش هند و پاکستان. با این فیلم، سینمای پاکستان برای نخستین بار به کندوکاو در قلمرو سیاست پرداخت.
مقاومت؛ اندیشه مشترک
در سال ۱۹۶۲، فیلم «شهید» به مسأله فلسطین پرداخت و از ابتدای نمایش عمومیاش با استقبال گستردهای روبهرو شد. در سپتامبر ۱۹۶۵ و پس از رویارویی مسلحانه هند و پاکستان، تمام فیلمهای هندی از اکران عمومی پایین کشیده شدند و هیچ فیلم هندی از آن تاریخ اجازه نمایش دریافت نکرد. این منع نمایش از ۱۹۵۲ در پاکستان غربی و از ۱۹۶۲ در پاکستان شرقی (بنگلادش کنونی) برقرار بود. تماشاخانههای پاکستان از این تصمیم چندان متضرر نشدند و حتی بر تعداد تماشاگرانشان افزوده شد. تولید فیلمهای سینمایی با موضوع مبارزات فلسطین و جنگ با هند مشابه اتفاقی که در سینمای ایران در دهه ۶۰ رخ داد، توان سینمایی پاکستان را تقویت کرد.
درخشش ستارهها
بروز عینی توانایی بالقوه جذب مخاطب، باعث شد تا وحید مراد، به حیطه سینما قدم بگذارد و کمی بعد به عنوان قهرمان شیرین، مارلون براندو و الویس پریسلی پاکستان شناخته شود. در سال ۱۹۶۶، فیلم «آرمان» به نمایش درآمد و یکی از امیدبخشترین دستاوردهای صنعت فیلمسازی پاکستان تلقی شد. اکران این فیلم به مدت ۷۵ هفته در تمام تماشاخانههای پاکستان ادامه داشت. ستاره خوشآتیه دیگری به نام «نظیر بک» با لقب هنری «ندیم» نیز سال ۱۹۶۷ و با اولین تجربه بازیگریاش در فیلم «چاکوری» موفقیت را در آغوش کشید. با نمایش «اجساد زنده»، سینمای گونه هراس به تماشاگران پاکستانی معرفی شد. این فیلم اولین اثری بود که بر دیوارکوبهایش درجه R [مخصوص بزرگسالان]بهوضوح در معرض دید قرار داشت.
ظهور سینمای کاغذ
در همین سالها، نشریه زرد «مجله فیلمهای شرقی» به سردبیری سعید هارون، محبوبترین و پرمخاطبترین مجله دوستداران سینما شد. با اکران فیلم «نیلا پربت» در سوم ژانویه ۱۹۶۹، تیتر جلد بیشتر نشریات زرد به این فیلم جنجالبرانگیز اختصاص یافت که درجهبندی آن را فقط مناسب بزرگسالان تشخیص داده بود. اکران فیلم فقط سه، چهار روز ادامه داشت.
سقوط امکانات و تحولی دیگر
در پی «جنگ آزادیبخش بنگلادش» صنعت فیلمسازی پاکستان، امکانات و تجهیزات شهر داکا را از دست داد و تعداد تماشاخانهها به سرعت کاهش یافت. کارورزان باتجربه نیز عازم کشور تازه تأسیس بنگلادش شدند و موج جدیدی از فرار مغزها به راه افتاد. به این ترتیب صنعت سینمای پاکستان در آستانه فاجعه دیگری قرار گرفت. براین اساس تا سال ۱۹۷۱ سه مرکز اصلی تولید فیلم در کشور پاکستان شهرهای لاهور، داکا و کراچی بودند که بزرگترین مرکز سینمایی پاکستان در شهر لاهور به لالیوود معروف بود و پس از جدایی بنگلاش از پاکستان، شهر داکا در کشور بنگلادش قرار گرفت و صنعت سینمایی بنگلادش به دالیوود شهرت یافت. بیشتر فیلمهای پاکستان به زبان اردو تولید میشود، اما فیلمهایی به زبانهای انگلیسی یا گویشهای پنجابی، پشتو، سیندهی نیز ساخته میشوند که این مسأله بهدلیل تنوع گویشها در کشور پاکستان است، اما در میانه این بحران، فیلم «دوستی» که در ۷ فوریه ۱۹۷۱ به نمایش درآمد، نخستین فیلم بومی اردو زبان بود که ۱۰۱ هفته نمایش موفقیتآمیز را تجربه کرد.
دیپلماسی سینمایی
با گسترش روند بیثباتی سیاسی به حیطه صنعت سرگرمیسازی از فیلمسازان خواسته شد مراقب تاثیرات اجتماعی ـــ سیاسی فیلمهایشان باشند. درخواست از سازندگان فیلم «تهذیب» مبنی بر تغییر اشعار ترانههای فیلم و بهویژه واژه «مصر» گواهی بر این مدعا بود که تصور میشد میتواند بر روابط دیپلماتیک مصر و پاکستان تاثیر سوء بگذارد. صنعت فیلمسازی در مقابل تغییرات پیاپی سیاسی سال ۱۹۷۶ چنان آسیبپذیر و بیپشتیبان بود که گروهی از اراذل و اوباش خشمگین، چند روز مانده به نمایش عمومی نخستین فیلم با گویش بلوچی به نام «هامالو ماه گونج» تماشاخانهای که فیلم در آن فیلمبرداری شده بود را به آتش کشیدند.
سالهای میانی دهه ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰، همزمان با پیدایش دستگاههای نمایش خانگی (VCR) در پاکستان بود. این امر موجب کاهش شدید سینماروها شد که ترجیح میدادند فیلمهای روز جهان را در خانه و در کنار خانواده به تماشا بنشینند. بدین ترتیب، تکثیر قاچاقی فیلمها شکل گرفت.
فیلم «ورای آخرین کوهستان» به کارگردانی جاوید جبّار که دوم دسامبر ۱۹۷۶ به نمایش درآمد، اولین تجربه پرمخاطره سینمای پاکستان در تولید فیلم به زبان انگلیسی بود. نسخه اردوزبان این فیلم که «مسافر» نام داشت با استقبال روبهرو نشد. فیلم «آینا» نیز که در هجدهم مارس ۱۹۷۷ نمایش داده شد، به گسست نمادین بین سالهای حکومت ذوالفقار علی بوتو و حکومت محافظهکار به ظاهر انقلابی محمد ضیاءالحق میپرداخت. اکران این فیلم بیش از ۴۰۰ هفته ادامه یافت. این فیلم تنها در تماشاخانه «اسکالا» در کراچی، بیش از چهار سال بر پرده ماند و محبوبترین و پرمخاطبترین فیلم در تاریخ پاکستان شناخته شد.
فرهنگ گانداها
درپی کودتای نظامی، محمد ضیاءالحق قوانین شریعت را ملاک اداره کشور قرار داد. طبق قوانین جدید، تهیهکنندگان فقط میتوانستند با فیلمسازانی کار کنند که درجهبندی شده بودند. البته تعداد آنان بسیار کم بود و این امر بهسرعت سقوط این صنعت افزود. دولت بیشتر تماشاخانهها را در شهر لاهور تعطیل کرد. مالیاتهای جدیدی اعمال شد و از تعداد مخاطبان تماشاخانهها کاسته شد. استودیوها به تهیه و تولید برنامههای کوتاه نمایشی و آگهیهای بازرگانی برای تلویزیون روی آوردند. بدین ترتیب درست در آستانه پیدایش تلویزیون کابلی در پاکستان، صنعت فیلمسازی سرگردان ماند. طی سالهای نخستین دهه ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰، تولیدات سالانه تا حدود ۴۰ عنوان کاهش یافت که همگی توسط یک استودیو تهیه و تولید شده بودند. اگر تولیدات دیگری هم وجود داشت، با سرمایه شخصی فیلمسازان تهیه میشد.
رقابت با سینمای خارجی
طی سالهای میانی و پایانی ۱۹۹۰، صنعت سینمای پاکستان با دو فیلم «جیوه» به کارگردانی سید نور و «انتها» ساخته ثمینه پیرزاده، توانست باردیگر توجه مخاطبان را جلب کند. به نظر میرسد سینمای پاکستان به سوی رقابت با تولیدات خارجی پیش میرفت، اما کاهش مخاطبان فیلمهای بعدی، سقوط نهایی صنعت سینمای پاکستان را مسجل میکرد. شاخصترین فیلمهای این دوران عبارتند از: «دیوانهتره پیار که»، «موج چند چهیه»، «سنگام»، «تره پیا مئین» و «غرکاب آئوگای». این فیلمها سخت کوشیدند تا از داستانهای کلیشهای و خشن پرهیز کنند، اما مورد عنایت مخاطبان طبقه متوسط و فرودست واقع نشد.
جنجال در سینما با تولیدات مشترک
در سالهای پایانی ۱۹۹۰، تولید فیلم «جناح» جنجال آفرید. فیلم را اکبر صلاحالدین احمد تهیه کرد و کارگردانیاش را جمیل دهلوی برعهده داشت. مخالفتها و اعتراضها به انتخاب بازیگر بریتانیایی کریستوفر لی برای نقش محمدعلی جناح، مؤسس پاکستان و نیز حضور بازیگر هندی ششی کاپور در نقش فرشته بزرگ «جبرئیل» بود. جدا از تمام جنجالها و شایعات، فیلم جناح این نکته را ثابت کرد که فیلمسازان و بازیگران هندی و پاکستانی میتوانند بدون نیاز به برداشتن قوانین منع همکاری، در پروژههای سینمایی با یکدیگر مشارکت کنند. طی سالهای بعد بازیگران بیشتری از دو کشور، در تولیدات هندی و پاکستانی ایفای نقش کردند.
سینمای مقتول
در ۱۹۹۶، سلطان راهی به طرز مشکوکی به قتل رسید. او فیلمهای پنجابی پاکستان را در دو دهه از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۶ به ثمر رساند و در بیش از ۸۰۴ فیلم ظاهر شد. راهی به قتل رسید و در پی این جنایت، صنعت متزلزل فیلمسازی پاکستان مخاطبانش را از دست داد. در پی این افول «سانگیتا» دیگر کارگردان موثر پاکستان زندگی در کنار خانواده را به فیلمسازی ترجیح داد.
احیای علائم حیاتی
«سید نور» که از سقوط یکباره سینمای پاکستان آزرده خاطر شده بود، برای تهیه تنها فیلم پاکستانی که بتواند ثابت کند از این فاجعه جان بدر برده، تعدادی سرمایهگذار را دور خود جمع کرد. سال ۱۹۹۸ او فیلم «چوریان» را به نمایش درآورد که به زبان پنجابی بود و ۱۸۰ میلیون روپیه فروخت. به این ترتیب دیگر کارگردانان امیدوار شدند و فیلم «یه دیل آپ کاهوا» به کارگردانی جاوید شیخ در سال ۲۰۰۲ اکران شد و بیش از ۲۰۰ میلیون روپیه فروخت. به این ترتیب برای نخستین بار طی ۱۲ سال سرمایهگذاران علاقه شدیدی به سرمایهگذاری در فیلمهای پاکستانی نشان دادند.
ورود به بازار جهانی
دوران موفقیت چندان پایدار نماند. در سال ۲۰۰۳، همان صنعتی که زمانی بیش از ۱۰۰ فیلم در سال تهیه و تولید میکرد، به سختی میتوانست ۳۲ فیلم در سال تهیه کند. در ابتدای سال ۲۰۰۳، فیلمسازان جوان بر آن شدند تا ثابت کنند که با بهرهگیری از منابع محدود موجود، صنعت سینمای بومی قادر به تولید فیلمهای باکیفیت است. با خصوصیسازی فرستندههای تلویزیونی، کانال جدیدی به نام «فیلم آزیا» آغاز به کار کرد و هدف خود را پخش فیلمها و نمایشهایی قرار داد که با عوامل بومی و گویشهای محلی تهیه و تولید شدهاند.
پیوند دوباره با سینمای هند
در همین دوران، ماهش بهات، کارگردان مشهور هندی در جستوجوی چهرههای با استعداد جدید، از پاکستان دیدارکرد. حضور او با سومین دوره «جشنواره فیلم کارا» در کراچی همزمان شد که فیلم «پاپ» او هم در جشنواره حضور داشت. ماهش بهات برای اجرای ترانههای فیلم «زِهِر»، دو هنرمند پاکستانی عاطف اسلام و میرا را استخدام کرد. میرا، بازیگر زنی بود که به موجب قرارداد، باید در یکی از فیلمهای ماهش بهات نقش اصلی را برعهده میگرفت. این فعالیت موفق، زمینهساز تولیدات مشترک تازه شد.
اواخر سال ۲۰۰۵، دستاندرکاران صنعت سینمای پاکستان متوجه این واقعیت شدند که دولت باید قانون منع نمایش فیلمهای بالیوودی در پاکستان را ملغی کند. این درخواست را انجمن تهیهکنندگان فیلم (FPA) و انجمن سینماداران (CAO) آن هم درست پس از نمایش عمومی کپی رنگی شده فیلم هندی «مغول اعظم» (۱۹۶۰) مطرح کردند. دولت با این درخواست مخالفت کرد، اما جیوفیلمز، یکی از زیرمجموعههای «جیو تی وی»، حاضر به سرمایهگذاری در فیلمهای پاکستانی شد و این اقدام را «احیای سینمای پاکستان» نام نهاد. در بیستم جولای ۲۰۰۷، جیوفیلمز نخستین تجربه کارگردانی شعیب منصور را که «به نام خدا» نام داشت به نمایش درآورد. این فیلم نخستین فیلم پاکستانی از زمان قانون منع نمایش فیلمهای بالیوودی در ۱۹۶۵ بود که همزمان در هند و پاکستان اکران میشد. فیلم در بیش از ۱۰۰ تماشاخانه و ۲۰ شهر هند اکران شد.
حیات سینمای هراس
از سوی دیگر، یک فیلم پاکستانی در گونه هراس و جنایی به دور از اطلاع رسانههای داخلی، در جشنوارههای بینالمللی به نمایش درآمد. نخستین تجربه کارگردانی عمر علیخان، با عنوان «زیباخانه» در جشنوارههای سرتاسر جهان نمایش داده شد و به عنوان «نخستین فیلم به طرز افراطی هراسناک» شهرت یافت و جوایزی نیز دریافت کرد. این فیلم باعث احیای گونه هراس در سینمای پاکستان شد و اولین فیلم پاکستانی بود که با دوربین وضوح بالا (HD) تصویربرداری گردید. جدا از احیای این گونه، فیلم «آوای آزادی» از جلوههای ویژه کامپیوتری بهره گرفت که اولین فیلم پس از «شانی» (۱۹۸۹) در استفاده از این تکنیک بود. موفقیت فیلمهای موضوعمحور مانند «به نام خدا»، کارگردانی مانند مهرین جبار را بر آن داشت تا با نمایش «رامچاند پاکستانی» مورد توجه قرار گیرد. این فیلم نخستین تلاش واقعی برای احیای سینمای پاکستان با مشارکت بینالمللی بود. فیلمی براساس رمان «ورونیکا تصمیم دارد بمیرد» نوشته پائولو کوئلیو، را بازیگر پاکستانی ریما خان کارگردانی کرد. «چوپ» به کارگردانی شان عامل معرفی جوگون کاظم شد.
«ویرسا» محصول مشترک هند و پاکستان و آمریکا با بازی آریا بابار هندی و مهرین راهکال پاکستانی و کارگردانی پانکاج باترای هندی، در جشنواره بینالمللی فیلم دالاس برای اولین بار به نمایش درآمد و سپس در پاکستان و هند اکران شد. فیلم «فرزند پاکستان»، برگرفته از رویدادهای تروریستی در پاکستان را جرار ریزوی با فیلمنامهای نوشته خودش تهیه و کارگردانی کرد. در سال ۲۰۱۱، محصول مشترک بریتانیایی و پاکستانی به نام «تمنا» که در پاکستان فیلمبرداری شد، به نمایش درآمد.
ظرفیت اکران
طی سالهای میانی دهه ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ که صنعت سینمای پاکستان در اوج بود، شهر کراچی بیش از صد سالن سینما داشت و هر سال بیش از ۲۰۰ فیلم تهیه و اکران میشد، اما در سال ۲۰۰۰ تعداد سینماهای این شهر به کمتر از ۱۰ سالن رسید. شهر لاهور نیز وضعیتی مشابه دارد. این کاهش باعث شد سرمایهگذاران برای حضور در این صنعت رغبتی از خود نشان ندهند. سال ۱۹۹۰، پاکستان به ۷۵۰ تماشاخانه میبالید، اما در سال ۲۰۰۲ این تعداد به ۱۷۵ کاهش یافت. تماشاخانههای باقیمانده در شرایط بسیار اسفباری به کارشان ادامه دادند.
سال ۲۰۰۲ پردیس سینمایی «یونیورسال» در کراچی افتتاح شد و شاهد پایداری کسبوکار فیلمسازی در پاکستان این واقعیت است که بسیاری از کمپانیهای چندملیتی به سرمایهگذاری در تجارت سینماهای پاکستان ابراز علاقه کردهاند. اولین کمپانی که به امر ساختوساز پردیس پرداخت، کمپانی «سینهپکس» است. این کمپانی که اولین زنجیره پردیسهای پاکستانی را میسازد، خود را مکلف میداند طی پنج سال ۱۲۰ سالن سینما را به بهرهبرداری برساند. کمپانی، تولیدات هالیوودی را طی یک ماه پس از پخش جهانیشان در پاکستان اکران میکند.
اتفاقات خوب اخیر
گرچه در تمامی سالها اتفاقات جدی در همکاری سینمای ایران و پاکستان نیفتاده است، اما جرقههایی در این زمینه زده شد. برگزاری هفته فیلم ایران در پاکستان، دریافت جایزه بخش بینالمللی زنان راهبر پاکستان توسط نرگس آبیار و ... از آن جملهاند. اما با وجود تمایل پاکستان به همکاری سینمایی با ایران که بهصورت رسمی توسط مقامات ارشد پاکستان بارها اعلام شده، تاکنون هیچ توجهی از سوی طرف ایرانی به این موضوع نگردیده تا سفر اخیر ابراهیم رئیسی و تفاهم در تولید فیلم مشترک پیرامون اقبال لاهوری که اقدامی امیدبخش برای وقوع همکاریهای پایدار است. با این توجه که سینمای پاکستان در همزیستی با سینمای هند دارای تولید منظم و براساس قوانین حرفهای است و سینمای ایران پیش از هر چیز باید به زیرساختهای قانونی همکاریهای مشترک خاصه در بخش مالکیت مجهز شود، وگرنه این فرصت نیز به تهدید بدل میشود.