نجفي: کشف بدهی ۲۵۰۰ میلیاردی شهرداری به بنیاد تعاون ناجا
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۴۸۰۵۹
شهر > شهردار - همشهری آنلاین:
شهردار تهران با بیان اینکه تا کنون حدود ۳۰ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان از بدهیهای شهرداری شناسایی شده است، گفت: چند روز پیش بنیاد تعاون ناجا صورت جلسهای را به ما ارایه کرد که براساس آن شهرداری تهران مبلغ ۲۵۰۰ میلیارد تومان به بنیاد تعاون ناجا بدهکار است.
به گزارش ایسنا، محمدعلی نجفی با حضور در جلسه کمیسیون عمران مجلس اسلامی، این کمیسیون را اصلی ترین مرجع ارتباطی شهرداری های سراسر کشور با مجلس بیان کرد و افزود: در مجموع تا کنون حدود 30 هزار و 500 میلیارد تومان بدهی های شهرداری تهران شناسایی شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی گفت: چند روز پیش بنیاد تعاون ناجا صورت جلسه ای را به ما ارایه کرد که براساس این صورت جلسه شهرداری تهران مبلغ 2500 میلیارد تومان به بنیاد تعاون ناجا بدهکار است. از این رو موارد کشف شده جدیدی نیز درباره بدهی های شهرداری تهران وجود دارد .
شهردار تهران مبالغ مورد نیاز برای تکمیل پروژه های نیمه تمام شهرداری به قیمت سال 96 را برابر با 22 هزار و 500 میلیارد تومان عنوان کرد و گفت: با احتساب پروژه های نیمه تمام و بدهی 30 هزار و 500 میلیارد تومانی می توان گفت شهرداری تهران 53 هزار میلیارد تومان بدهی قطعی و پروژه نیمه تمام دارد که این رقم بیش از سه برابر بودجه یک سال شهرداری را شامل می شود.
وي افزود: فعالیت 68 هزار کارمند باعث شده است تا بارسنگینی از نظر نیروی انسانی و مالی به شهرداری تهران تحمیل شود و در کنار این در شورای شهر نیز تعداد کارمندان، کارشناسان، مشاوران کمیسیون ها و ... تعداد زیادی از افراد مشغول فعالیت هستند.
کاهش 22 درصدی قدرت خرید شهرداری طی شش سال اخیرنجفی با اشاره به موضوع درآمد های شهرداری، گفت: از سال 1390 تا 1396 بودجه شهرداری به قیمت جاری رشد داشته است؛ اما مقایسه بودجه به قیمت ثابت نشان می دهد که قدرت خرید شهرداری در سال جاری به نسبت سال 90 حدود 22 درصد کاهش پیدا کرده است. به این معنی که در سال 90 بودجه شهرداری 8 هزار و 461 میلیارد بوده است اما در سال جاری به قیمت ثابت سال 90 بودجه شهرداری 6 هزار و 581 میلیارد تومان است. این امر نشان می دهد قدرت خرید شهرداری از نظر بودجه حدود 22 درصد پائین تر از سال 90 است.
وی خاطر نشان کرد: از نظر نقدی عملکرد بودجه سال جاری در شش ماهه نخست 4500 میلیارد تومان بوده است که بیش از 82 درصد از این رقم به پرداخت حقوق و هزینه های جاری اختصاص یافته است و مقدار کمی از آن صرف دیگر فعالیت های شهرداری شده است.
پنج درصد کل مساحت شهر تهران بافت فرسوده استشهردار تهران در بخش دیگری از سخنان خود به وضعیت بافت فرسوده در تهران و کل کشور اشاره کرد و گفت: در 489 شهر کشور بیش از 75 هزار هکتار بافت فرسوده داریم که این رقم در هفت کلانشهر اصلی به 13 هزار هکتار می رسد. همچنین در شهر تهران 3268 هکتار بافت فرسوده وجود دارد؛ این نشان می دهد 29 درصد بافت فرسوده کلانشهرها در تهران وجود دارد.
شهردار تهران گفت: پنج درصد کل مساحت شهر تهران بافت فرسوده است در حالی که 11 درصد کل واحد های مسکونی در بافت فرسوده وجود دارد. این نشان می دهد واحد های مسکونی در بافت فرسوده به نسبت متوسط شهر تهران از متراژ های کمتری برخوردار هستند.
عدم پرداخت سهم شهرداری از جرایم راهنمایی و رانندگینجفی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع مطالبات شهرداری تهران از دولت نیز اشاره کرد و گفت: از تاریخ اول فروردین ماه 1385 تا شهریور 1394 مجموع مطالبات شهرداری تهران بر اساس آنچه که قانون معین کرده 14 هزار و 153 میلیارد تومان است که تاکنون پرداخت نشده است. البته این رقم تا شهریور 1394 احصا شده و مابقی مطالبات شهرداری تهران از شهریور 1394 در حال بررسی است تا اطلاعات دقیق مربوط به این مطالبات احصا شود.
عوارضهاي شهري كم ميگيريم شهردار تهران در ادامه بر ضرورت استقلال شهرداری از بودجه دولت تاکید کرد و گفت: از سال 73 شهرداری به عنوان نهاد عمومی غیر دولتی موظف شده است که مستقل از دولت بتواند درآمد و هزینه های خود را تامین کند. اما در سال جاری با مشکل جدی در این زمینه مواجه هستیم.نجفی از ناکارآمدی مدیریت و نگهداری دولتی به عنوان یکی دیگر از چالش های پیش رو یاد کرد و گفت: متاسفانه بهره وری بسیار پائین و هزینه بسیار بالا است به همین منظور در بخش مدیریت منابع و هزینه نیز با مشکلات جدی مواجه هستیم. همچنانکه موارد متعددی وجود دارد که هزینه تمام شده پروژه ها توسط شهرداری بیش از دو تا سه برابر هزینه واقعی پروژه است که توسط بخش خصوصی انجام می شود.
نجفی یادآور شد: در مقایسه با شهرهای بزرگ دنیا در مییابیم که عوارض مستقیمی که به صورت سالیانه از مردم دریافت میکنیم بسیار کم است. به عنوان نمونه یک واحد 150 متری در شمال شهر تهران دو و نیم میلیارد تومان قیمت دارد، در بسیاری از موارد در ساختمان های بلند مرتبه ماهیانه یک میلیون تومان هزینه شارژ ساختمان را پرداخت می کنند اما در کل سال کمتر از 200 هزار تومان عوارض به شهرداری داده می شود. حتی این عوارض هم به سیستم درستی دریافت نمیشود بلکه افراد در زمان فروش ملک خود عوارض را پرداخت می کنند.
وی گفت: در محور بالای انقلاب شاهد هستیم از هر چند ماشین، یک خودرو بالای 150 میلیون تومان قیمت دارد این در حالی است که ما هیچ عوارضی از اتوموبیل های گران قیمت دریافت نمی کنیم این در حالی است که ترافیک و بسیاری از مسایلی که به مردم تحمیل می شود ناشی از رفت و آمد خودروهای شخصی است.
78 درصد درآمد های شهرداری ناپایدار استبه گفته شهردار تهران حدود 78 درصد درآمد های شهرداری تهران ناپایدار و مربوط به عوارض ساخت و ساز است، همچنین حدود 22 درصد از درآمد های شهرداری از درآمد پایدار تامین می شود از این رو ضروری است که عوارض متناسب با هزینه خدمات، افزایش پیدا کند.
وی گفت: برای اصلاح عوارض در حال بررسی هستیم تا از طریق فرمولی به اقشار ضعیف و ساکنان مناطق محروم هیچ فشاری وارد نشود تا ساکنان مناطق برخوردار عوارض پسماند، عوارض خودروی شخصی و عوارض سالانه بیشتری دریافت کنند.
ضرورت وجود سهم عادلانه از مالیات بر ارزش افزوده
شهردار تهران در تشریح دیگر منابع پایدار شهر تهران بر ضرورت وجود سهم عادلانه از مالیات بر ارزش افزوده تاکید کرد و گفت: در جریان تصویب قانون بودجه ماده ای توسط مجلس شورای اسلامی گنجانده شد که بر اساس آن سهم شهرها از محل مالیات بر ارزش افزوده کاهش پیدا کرد. به دنبال تصویب این ماده حدود دو هزار میلیارد تومان از سهم شهرداری تهران از مالیات بر ارزش افزوده در سال جاری کاهش پیدا کرده است این در حالی است که این فرمول غیر عادلانه است.
نجفی ادامه داد: بر اساس مصوبه مجلس مالیات بر ارزش افزوده به صورت 30 به 70 بین روستاها و شهرها توزیع خواهد شد این در حالی است که در شهر تهران تنها شش درصد روستایی داریم، به این ترتیب به شش درصد جمعیت حدود 30 درصد از درآمد را تخصیص می دهیم. این در حالی است که ممکن است حتی در بسیاری از روستاها طرحی نباشد که مطابق با این درآمد انبوه نیاز به اجرایی شدن آن وجود داشته باشد.
شهردار تهران افزود: در مقابل این اقدام فشار عجیبی به شهر تهران وارد کرده است چرا که از یک سو تنها 72 درصد از درآمد های شهرداری در نیمه نخست سال جاری تحقق پیدا کرده و از دیگر سو سهم شهرداری تهران از مالیات بر ارزش افزوده کاهش پیدا کرده است. البته تمامی کلانشهرها و بسیاری از شهرهای بزرگ با این مشکل روبرو هستند.
وی از برگزاری جلسه شهرداران کلانشهرها در مشهد مقدس خبر داد تا برای گذران امور مالی شهرها در سال جاری تدابیر لازم اتخاذ شود.
نجفی تاکید کرد: با توجه به وضعیت فعلی دولت ما درخواست دریافت کمک از دولت برای اداره کلانشهرها را نداریم بلکه ضروری است ردیف هایی که در قانون برای شهرداری در نظر گرفته شده و حق شهرداری ها محسوب می شود، پرداخت شود.
در همین زمینه: واکنش آموزش و پرورش به خبر رها کردن دانشآموزان مصدوم دارابی برخورد با خوندماغهای دانشآموزی راهاندازی مرکز ۲۴ ساعته برای کنترل سفرهای دانشآموزی دو دیپلمه شدن فارغ التحصیلان رشتههای نظری در دوره «سربازی»منبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۴۸۰۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت مرحوم آیتالله نجفی تهرانی از زندگی اش
پایگاه خبری جماران: مرحوم آیت الله ضیاءالدین نجفی تهرانی موسس و مدیر حوزه علمیه نبی اکرم (ص)، از دوستان مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی، محقق و مؤلف بیش از ۵۰ اثر ارزشمند فقهی، اصولی، امام شناسی، عقائد، تربیتی و اخلاقی و استاد با سابقه حوزه و دانشگاه بودند که هفته گذشته دارفانی را وداع گفت.
پایگاه خبری جماران ضمن تسلیت به حوزههای علمیه، بیت شریف و شاگردان و ارادتمندان ایشان، گفتوگویی منتشر نشده از آن مرحوم را منتشر می کند:
لطفا در ابتدا بفرمایید که چرا حضرتعالی طلبگی و روحانیت را انتخاب کردید؟
من دارای سابقه روحانیت خانوادگی هستم. با پدرم به بعضی از مجالس میرفتم. لذا علاقه شدیدی به طلبگی و روحانیت پیدا کردم. گذشته از اینکه من درس کلاسیک را دیدم و خانواده ما یعنی داییها، عمهها و خالههای من فرزندان متجدد داشتند و علاقهمند بودند که من هم به دانشگاه بروم و حتی مخالفت میکردند از اینکه من روحانی شوم، اما من علیرغم مخالفت بستگان، با تشویق پدر و مادرم اظهار علاقه کردم تا در کسوت مقدس روحانیت دربیایم. خداوند والدین من را رحمت کند؛ مادرم بسیار به گردن ما حق دارد و خیلی برای ما زحمت کشید، مخصوصاً در زمینه تحصیلات.
تاریخ تولد حضرتعالی چه زمان است؟
تاریخ تولد من ۲۵ فروردین سال ۱۳۲۵ است. زمانی که آسید ابوالحسن فوت کرده بود و آیتالله بروجردی به قم تشریف آورده بودند.
درباره تحصیلاتتان بگویید.
من ۴ ساله بودم که پدرم به من قرآن یاد داد. ایشان در کنار قرآن، رساله عملیه «انیس المقلدین» مرحوم آیتالله العظمی بروجردی را به من آموزش داد. اولین رسالهای که در قم از آیتالله بروجردی چاپ شد، رساله انیس المقلدین بود. انیس المقلدین یک رساله کوچک با خطوط سنگی بود و چاپی نبود. پدرم بعد از این کتاب، گلستان سعدی را به من داد و من بسیاری از اشعار سعدی و خطبه کتاب گلستان را حفظ هستم. خطبه گلستان این است: هر نفسی که بر میآید ممد حیات است و چون فرو میرود مفرح ذات است پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب. «اعملو آل داوود شکراً و قلیل من عبادی الشکور»
بنده همان به که ز تقصیر خویش/ عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش/ کس نتواند که به جای آورد
کتاب سعدی را از چهار تا هفت سالگی خواندم.
من در دوران کودکی به مکتبخانه هم رفتهام. مکتبخانه زندان داشت و هر کس که شلوغ میکرد را آنجا حبس میکردند. استاد یک تَرْکهی بزرگی داشت، شاگردان را با آن میترساند و ما باید سکوت میکردیم. وقتی پنجشنبه و جمعه میشد به سر زبان ما یک مُهر میزد، ما کوچک بودیم و متوجه نبودیم، میگفت: این مهر تا شنبه هست، اگر در خانه بازیگوشی کنید و پدر و مادرتان را اذیت کنید، این مهر پاک میشود و من شما را در زندان مکتبخانه حبس میکنم. یک بار من مقداری بازیگوشی کرده بودیم و مادر من به استاد شکایت کرده بود. صبح که به مکتبخانه رفتم، استاد تَرْکه را به سر من زد و گفت بدو برو زندان! آنجا فرش یا چیز دیگری نبود فقط خاک و محل رفت و آمد و موش بود. من هم بچه ۷ ساله بودم و نزدیک بود قلبم از ترس بایستد. زندانِ مکتبخانه تاریک بود و هیچ چراغی نداشت. من را داخل زندان فرستادند. خیلی خاطرهانگیز است؛ من در گوشهای کز کردم، نشستم و میدیدم که موشها میرفتند و میآمدند. من یک ساعتی آنجا بودم. بعد از یک ساعت من را بیرون آوردند و گفتند: دیگر در خانه شیطنت نکن!
منظور اینکه ما مکتبخانه را هم دیدیم، بعد هم به مدرسه رفتیم. ریاضی من خیلی خوب بود و به دقت مسائل ریاضی را حل میکردم. سابق مسئله میدادند و میگفتند مسالهها را حل کنید. از ۷ سالگی تا ۱۴ سالگی در کنار دروس مدرسه، جامع المقدمات را به مرور زمان میخواندم. «اول العلم معرفة الجبار و آخر العلم تفویض الامر الیه». آن زمان که جامع المقدمات میخواندم استاد میگفت که درس را باید حفظ کنید و تحویل دهید، ما هم حفظ میکردیم. من در سن ۱۴ سالگی رسماً وارد حوزه شدم و دروس حاشیه، سیوطی، مغنی و مطول را خواندم. من آن زمان بسیاری از اشعار مطول را حفظ میکردم.
منزل ما نزدیک مدرسه حاج ابوالفتح تهران بود و آقای لنگرودی مدرسه را اداره میکردند. یک سال در مدرسه حاج ابوالفتح درس خواندم اما دیدم که مقداری شلوغ است لذا به مدرسه مروی رفتم. زمانی که در مدرسه حاج ابوالفتح تهران بودم آقای فلسفی هم آنجا میآمد و تدریس میکرد. آقای فلسفی از نجف آمده بود، در مسجد لرزاده نماز میخواند و اینجا هم تدریس میکرد به همین دلیل بسیاری از آقایان میآمدند و درس کفایه را از محضر ایشان استفاده میکردند.
خلاصه، ما به مدرسه مروی رفتیم. میرزا احمد آشتیانی بزرگ مسئول مدرسه مروی بود و مجری ایشان پسرشان آمیرزا باقر آشتیانی بود؛ هر دو بزرگ بودند. آن زمان در مدرسه مروی بسیاری از بزرگان تدریس میکردند، آقا رضی شیرازی که منظومه حاجی را تدریس میکرد و آقای مطهری اسفار را تدریس میکرد. لذا بخشی از آشنایی من با آقای مطهری از مدرسه مروی است و بخش دیگر به حسینیه ارشاد مربوط میشود که پایگاه ایشان بود.
مرحوم آیتالله بروجردی، آیتالله شیخ عبدالرزاق قاینی را مثل مرحوم آقای بروجردی به تهران فرستاده بود. ایشان آقای احمد خوانساری را به بازار تهران فرستاد و آقای قاینی را به مسجد مهدیه فرستاده بود که امکاناتی مثل درمانگاه و دارالایتام مهدیه داشت. من لمعتین را نزد آیتالله شیخ عبدالرزاق قاینی خواندم و استاد دیگر من آقای آسید هاشم حسینی تهرانی بود که همدوره و از یاران وی بود. مسائل مدرسه فیضیه که پیش آمد و نواب را شهید کردند، آسید هاشم حسینی تهرانی خودش را جدا کرد و مشغول به تدریس بود. من بخشی از لمعتین را از محضر ایشان استفاده کردم.
چه زمان برای تحصیل به قم تشریف بردید و اساتید شما چه کسانی بودند؟
من دهه ۴۰ برای تحصیل رسائل و مکاسب به قم رفتم. البته سال ۳۶ یا ۳۵ بود که به قم رفتم که آقای بروجردی زنده بودند. آقای(امام خمینی) خمینی هم جزء اساتید بزرگ قم بودند. من بسیار علاقه مند بودم در قم بمانم اما نوجوان بودم و مشکلاتی داشتم، لذا نتوانستم بمانم. من همۀ رسائل را نزد شیخ مصطفی اعتمادی خواندم. قوانین را نزد حاج آقا محسن دوزدوزانی خواندم که بعدها آیتالله العظمی شد.
کتاب بیع مکاسب را نزد آقای فاضل لنکرانی تلمذ کردم. ایشان آن زمان درس خارج نمیگفت بلکه سطح تدریس میکرد؛ مکاسب را در زیر گنبد مسجد اعظم میگفت و کفایه را در صحن بزرگ داخل حجرهها تدریس میکرد. خیلیها به درس آقای فاضل میآمدند و ما هم جزء مستشکلین درس ایشان بودیم؛ سید احمد خمینی، سید محمد خاتمی و بزرگان دیگر در درس آقای فاضل لنکرانی شرکت میکردند که بعدها از بزرگان و رجال شهرها و شهرستانها شدند. من جزء مستشکلین درس آقای فاضل لنکرانی بودم، ایشان خیلی به من علاقه داشت و من هم خیلی به ایشان علاقه داشتم. کفایه را نزد آقای سید محمدباقر طباطبایی بروجردی خواندم و مراجع فعلی مثل آقایان مکارم، سبحانی و نوری همدانی کفایه را پیش ایشان خواندهاند.
آقای سید محمدباقر طباطبایی به من گفت که من کفایه را ۲۷ دوره در مسجد امام تدریس کردم و سه دوره آخر را در منزل خودم تدریس کردم. من دوره بیست و هشتم را در منزل از محضر ایشان استفاده کردم. ایشان کفایه را دو دوره هم تدریس کرد و دیگر ادامه نداد. آقای سید محمدباقر طباطبایی به من دستخط داد و تجلیل کرد، و از ایشان اجازه روایی دارم.
در ادامه در درس خارج آقایان گلپایگانی، اراکی و آمیرزا هاشم آملی رفتم. من یک دوره هفت ساله در درس اصول آمیرزا هاشم آملی شرکت کردم و همزمان ۷ سال در درس خارج فقه آقای گلپایگانی حضور داشتم. همچنین ۶ سال دوره طهارت را در درس یکی از مراجع بزرگ آن زمان شرکت کردم. درس آقایان اراکی و مرعشی نجفی را به صورت مقطعی رفتم تا ببینم وضعیت تدریسی این بزرگان چگونه است. آقای نجفی بسیار عالی درس میگفت. آقای اراکی سکته کرده بود و به زحمت حرف میزد. من ۱۵ سالی که در قم حضور داشتم با همه آقایان مراجع، اساتید و بزرگان آشنا بودم.
در قم تدریس هم میکردید؟
بله، در مسجد اعظم درس عمومی داشتم. ساعت ۱۱ صبح تعداد زیادی از طلاب بعد از درس آقایان مراجع میآمدند و در درس من شرکت میکردند. همچنین عصرها در فیضیه مباحثه درس اصول داشتم، تا دورانی که به تهران آمدیم.
درباره علت اینکه از قم جدا شدید و به تهران آمدید بفرمایید.
ما در دوران انقلاب به تهران آمدیم و از قم جدا شدیم. جدا شدن از قم خیلی برای من مشکل بود. علت جدا شدن من این بود که جمعی از تهران آمده بودند و طومار بزرگی نوشته بودند که من را به تهران ببرند. آقای گلپایگانی من را خواست و سه جلسه با من صحبت کرد و فرمود که ما دوست دارم شما به تهران بروید. آقای گلپایگانی من را متقاعد کرد و نوشتهای به ما داد که «ایشان در حوزه علمیه قم زمان طولانی تحصیلات داشتند و به مراتب عالیه از کمال نائل شدند.» همچنین ایشان به من اجازهای دادند و نامهای به تهرانیها نوشتند. ما با اساتید خودمان خداحافظی کردیم. آقای صدر مرقومهای نوشتند و از ایشان خداحافظی کردیم. آقای شیخ علیپناه اشتهاردی استاد ما بود از ایشان هم خداحافظی کردیم. همچنین آقای نجفی مرعشی، خلاصه من از خداحافظی با آقایان خاطرات زیادی دارم.
در تهران چه فعالیتهایی داشتید؟
در تهران مسجد جامع نبی اکرم (ص) را تجدید بنا کردیم. این مسجد کوچک بود، حیاتی داشت اما امروزه مسجد معظمی در شرق تهران است. همان مهندسی که مسجد الغدیر تهران را در خیابان میرداماد ساخت، این مسجد را بنا کرد. زمین حوزه علمیه نبی اکرم(ص) را من خریدم و ساختمان آن را ساختم. در دورهی بیش از ۳۰ سال که حوزه علمیه فعال است، حدود ۵۰۰ نفر طلبه تربیت کردم که برخی از آنها جزء اساتید حوزه و دانشگاه در شهرهای مختلف هستند.
ما مسجد، حوزه علمیه و مردم را اداره کردیم. در دوران دفاع مقدس شاید ۱۰۰ کامیون و تریلی، اجناس مختلفی به جبههها فرستادم. در رابطه با وجوهات با امام تماس داشتیم و الان با مقام معظم رهبری و مراجع معظم قم تماس داریم. آقایان و مراجع قم به ما اظهار لطف دارند و مرتب در تماس هستیم.
من شاید هزار جوان دانشگاهی را در پایگاه مسجد تربیت کردم که امروزه در مصادر امور خدمت میکنند.
ما به انقلاب، حوزه علمیه و آقایان احترام میکنیم. ما در شرق تهران به صورت خاص و در کل تهران به صورت عام مورد توجه هستیم. مرکز امور مساجد برای ما همایشی برگزار کرد که بسیاری از بزرگان قم تشریف آوردند و بسیاری از آقایان مثل آیتالله علوی بروجردی، آقای محقق داماد، آقای جواد فاضل لنکرانی و آقا جواد گلپایگانی پیام فرستادند. از تهران آقایان یحیی عابدی و جلالی خمینی پیام فرستادند. پیامهای بزرگان و نوشتههای مراجع را در کتابی منتشر شد که اجازه آقای گلپایگانی در آن آمده است. آقای میرزا هاشم آملی به من اجازه اجتهاد داد که بعد از فوت ایشان، دو تن از مراجع قم آقایان فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی آن را تایید کردند. همچنین آقای گلپایگانی و پدرم برای من اجازه اجتهاد مرقوم فرمودند. من اجازه اجتهاد و اجازه امور روایی متعددی دارم و الان در تهران مرکز امور اجازه روایی هستم. از شهرستانها از طریق اینترنت به من مراجعه میکنند و از من اجازه امور روایی میخواهند و من اجازه امور روایی به آنها میدهم.
وضعیت من در تهران، تعامل با مردم و انقلاب، هر کدام فصلی دارد.
درباره تألیفاتتان بگویید.
در اصول، فقه، اعتقادات، تاریخ، زندگی ائمه(ع) و نظرات خاصی که در فقه دارم، هر کدام رساله شده و حدود ۲۵ جلد کتاب و رساله دارم. آثار من در همایشی که برگزار شد به صورت رنگی منتشر شد و حاوی کتابها، خدمات و اجازات من است. همچنین ارتباطاتی که با آقایان و بزرگان داشتم مثل علامه طباطبایی که مقداری از محضرشان استفاده کردیم یا آقایان رفیعی قزوینی، میلانی، علامه سمنانی، علامه شوشتری، علامه بهبهانی و بزرگان دیگر در این آثار آمده است.
من هنوز کتابهایی را در دست تالیف دارم که برای چاپ آماده میکنم. الان دو جلد کتاب زیر چاپ داریم که عنوان یکی از آنها «عشق دیدار» درباره امام زمان(عج) است. این اثر تلخیص بعضی از کتابها است که آقای خطاط مقداری به ما کمک کردند.
قضیه هدیه کتابهای خود را به کتابخانه مسجد اعظم تشریح کنید.
من از کودکی به کتاب بسیار علاقهمند بودم و از اول عمر کتابهای فراوانی تهیه کردم. مرحوم والد ما ۵۰۰ جلد کتابهای رحلی و خطی آقایان نجف را دارا بود. پنج هزار و پانصد جلد تعداد کتابهای کتابخانه شخصی من بود که جمعاً حدود ۶۰۰۰ جلد کتاب شد و آنها را به کتابخانه مسجد اعظم هدیه دادم. من با کتابخانه مسجد اعظم آشنا بودم و به آنجا میرفتم و مطالعه میکردم. در کتابخانه مسجد اعظم دو فرش بود که قائم مقامالملک برای آقای بروجردی فرستاده بود. در زمان حیات آقای بروجردی در افتتاح کتابخانه، آن دو فرش گرانقیمت و ارزشمند را قائم مقام الملک از فرشهای شخصی خود برای آقا فرستاد که تا انتهای کتابخانه میرسید. ما با کتابخانه مسجد اعظم ارتباط داشتیم، لذا گفتیم که بهترین جا آنجاست؛ هم کتابخانه آیتالله بروجردی است و هم مسجد اعظم است و آقای علوی را دوست داریم. آقایان تهران مثل آقای خطاط، آقای روحانی و دیگران برای بستهبندی و ارسال کتابها بسیار کمک کردند. مسئولان و عوامل کتابخانه هم خیلی به ما کمک کردند. خود آقای علوی عنایت زیادی فرمودند. عوامل کتابخانه هم آقایان مثل آقایان دیگر خیلی کمک کردند.
از جمله کتابهایی که اهدا شد، ۶۰ کتاب خطی بود. بعضی از کتابها ریاضی قدیم بود. یک قرآن خطی وجود داشت که ۴۰۰ سال قدمت دارد. البته چند صفحه اول آن خراب شده که باید بازسازی شود. من به قم کتابهای زیادی فرستادم. حدود ۳۰۰ جلد کتاب از کتابهای پدر مرحوم آقای فلسفی در اختیار من بود که برای کتابخانه آقای نجفی مرعشی ارسال کردم. دکتر محمود، آقازاده آقای نجفی مرعشی برای من نامه نوشت و اظهار تشکر کرد. یک مقدار کتاب ضالّه متعلق به بهاییها را به کتابخانه آقای سیستانی اهدا کردم که آقای شهرستانی مسئول آن است. از جمله یک قرآن خطی خوشخط با ترجمه بود که حدود ۱۵۰ سال قدمت داشت را به آقای شهرستانی دادم. آقای شهرستانی صفحه اول آن را باز کرد و گفت این قرآن ۱۵۰ سال قدمت دارد و تاریخ آن فلان زمان است.
ما برنامه داشتیم که کتابخانه آقای بروجردی و کتابخانه آقای گلپایگانی تغذیه شوند و کتابهای ما یک جا مستقر نشود. بخش از کتابها هم برای کتابخانه خوانسار فرستاده شد. البته از کتابخانه آیتالله بروجردی و کتابخانه آیتالله گلپایگانی، کتابهایی که لازم نداشتند را برای خوانسار ارسال کردند. الان هم دست من خالی نیست و موسسه من کتابخانه بزرگی حدود ۲۰۰۰ جلد کتاب دارد.